| ♥️ • 🪞|
.
.
.
« قسمت صدوچهلوپنجم »
«رمان بگذارید خودم باشم»
دایی غُر غُر کنان تراول را میگذارد و بعدش هم کُری میخواند، سوده هم لبخند زنان پنج هزاری را با کلی اداهای زنانهاش میگذارد وسط.
مسابقه سودوکو دارند و من هم به خیال خودم زمان میگیرم.
دایی بدجنسانه حواس سوده را پرت میکند و سوده حالا که حرص میخورد حتما عقب میافتد.
کم کم هوس میکنم که من هم شرکت کنم که دایی پایان میدهد.
سوده وسواسگونه کنترل میکند جدولش را و نگاه مأیوسانهاش همراه پولها میرود تا جیب دایی.
با اصرار سوده دور دوم را شروع میکنند، من هم یک برگه برمیدارم و برای خودم زمان میگیرم.
این بار دایی قول شرف داده که حواسها را پرت نکند.
تمام تلاشم را میکنم و دهم هم نمیشوم.
قبل از آنکه دایی دوباره پولها را بردارد با قیافه شکست خورده مینالم:
- شما چطوری تمرکز میکنید!
سوده تسلیم نمیشود و میخواهد شرط بندی سومی را هم داشته باشد که دایی میگوید:
- من به جات باشم الان دور سوم رو نمیرم!
- چرا؟
- چون الان هم حرص داری هم استرس!
برو یه دور آب بخور، برای منم شربت بیار بعد دوباره بیا توی گود.
پول کمتر هم میذاریم که حرص نخوری!
سوده قبول میکند و میرود.
میگویم:
- چه راحت قبول کرد.
- سوده عقل گراست، خیلی اهل جدل نیست.
اگر واقعاً متوجه بشه کاری درسته از رقیبش هم میپذیره!
.
.
.
[ برای خوندن هر شب دو قسمت از رمان، کافیه عضو
کانال VIP ما بشید! هماهنگی از طریق: @sahele_roman ]
ادامه دارد...
کپی اکیدا ممنوع!!!!!
#بگذارید_خودم_باشم
#نرجس_شکوریان_فرد
🌊 •• SAHELEROMAN | ساحل رمان ...
گویند چرا تو دل بِدیشان دادی؟
والله که من ندادم، ایشان بردند!🤷🏻♀
.
#ابوسعید_ابوالخیر
SAHELEROMAN | #شعریجات
••
مهندس ناظر هستن؛ بر فرایند
آماده کردن هدایا اشراف کامل
دارن. دست از پا خطا کنیم آژیر
میکشن!🚨😂
#سوژهجات | #کاپشنصورتیها
••
امروز و امشب یه عااالمه دختر و پسر
قد و نیمقد با کمکهایی که از سراسر
کشور بهمون رسید، هدیههاشون رو
با کلی ذوق به مامانهاشون نشون دادن!🥺🎈
#کاپشنصورتیها
#نیمه_شعبان
| ♥️ • 🪞|
.
.
.
« قسمت صدوچهلوششم »
«رمان بگذارید خودم باشم»
تا موقعی که بخواهیم بخوابیم که نه، تا موقع قرآن خواندن دایی بازی میکنند و صدای خندهشان سکوت شب را میشکند.
هرچند دایی ناجوانمردانه که نه اما همهی را برد و سوده کیف خالیاش را تکانده و دیگر بازی را ادامه نداد.
صبح اما وقتی بلند شد همهی پولها داخل کیفش بود.
دایی قبل از نان گرفتن، برد و باخت را تقدیم سوده کرده بود!
اینها هم مهم نبود، دیشب تا صبح زجر کشیده بودم که...
نمیشود همیشه یک دایی و یک سوده همراهم باشد، همه که یک دایی و یک سوده ندارند، همه پس چطور نجات پیدا کنند از وسط همهی تبلیغهای دروغ، تلقینهای وحشتناک، خبرهای دستکاری شده، حیلههای جهانی، وسوسههای شیطانی...
من امروز اینجا از شر ماهواره، موبایل و سلبریتیهایی که پول گرفتهاند و گرین کارت و ...
دارند راحتم.
بعدش که دوباره برگردم شهر، بین همه دوستانی که به راحتی مسخرهام میکنند سرچیزهای مسخرهای که دارند زجرشان میدهد، آنوقت چه کنم؟
- عقل رو خدا برای همین داده فرشتهی دایی!
نذار هوس به عقل سوار بشه، عقل رو حاکم کن!
- الآن که همهچیز خراب شده.
- همه رو دوباره بساز دایی!
این شعار نیست، همهی آدمهای بزرگ بیش از ده بار توی مسیر زمین خوردند، بلند شدند، دوباره شکست خوردند، قد علم کردند، سه باره همهچیز رو خراب کردند، برنامه ریختن...
.
.
.
[ برای خوندن هر شب دو قسمت از رمان، کافیه عضو
کانال VIP ما بشید! هماهنگی از طریق: @sahele_roman ]
ادامه دارد...
کپی اکیدا ممنوع!!!!!
#بگذارید_خودم_باشم
#نرجس_شکوریان_فرد
🌊 •• SAHELEROMAN | ساحل رمان ...
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
●━━━━━━─────── ⇆
ㅤㅤ ◁ ㅤ❚❚ㅤ▷ ㅤ↻
ظهرِ برفیِ عیدیتون خوش!=)❄️☀️
#نیمه_شعبان
••