توو کمتر از ۲۴ ساعت ۶.۵k بازدید؟!
بابا ایول!
[دیگه کم کم باید بریم کوله کتابو آماده کنیم!📚🎒]
اگه هنوز شرکت نکردی، بجنب که هدیه خفنتر از این گیرت نمیاد!🤓
#نویسنده_نوشت
شاید دوم دبیرستان بودم که مثل همیشه رفتم با پولی که مامان بابا داده بودند تا توی مدرسه خورد و خوراک بشه و من همیشه قید خوردن رو میزدم و پول رو جمع میکردم، چند تا کتاب بخرم...
میان کمبود کتابهای اون روزا یک کتاب دیدم به نام:
•• حرمان هور 📖🌱
دستنوشتههای احمدرضا احدی
رتبهی یک تجربی، دانشجوی پزشکی!
همونجا چند صفحه خوندم، تردید نکردم و خریدم...
چند سال چند بار خوندم نمیدونم، فقط میدونم که جملاتش رو حفظ شده بودم...
امروز ۱۲/۱۲
روز شهادت احمدرضاست.
دوست داشتم شما هم بشناسیدش.
کتابش رو اگر خواستید [بر و بچههای نمکتابی دارند.]
بیش از صد بار تعریف کردم، خریدم و
هر بار هم انگار که اولین بار میخریدم ورق میزدم...
هی دنیای زیبای من☺️
أَتمنىٰ لك حُبًا عظيمًا، ترى الحَياة مِنْ خِلاله...
«برایت عشقی بزرگ آرزو میکنم، تا زندگی را از میان آن ببینی…»💗
SAHELEROMAN | #شعریجات
خدا باور که هستی چشمهی پرآبی،
همه رو هم سیراب میکنی، خدا که
حذف میشه، چشمه خشک میشی،
بقیه هم با بودن کنار تو، ناراحتی و
ناامیدی میاد سراغشون!
.
📖- بگذارید خودم باشم
📽- #ســکـانــسیـــجات
SAHELEROMAN | ساحل رمان
دیدید چی شد؟😱
شب خواستگاری فرشته و امیرحسین (آرشام)
توی کانال خصوصی فضا بحرانی شده😞😐😔
بی وفایی شد جواب مهربانی، حیف شد!
خواستی از پای آهو بند بگشایی، گریخت...🦌
.
#فاضل_نظری
SAHELEROMAN | #شعریجات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
|🌹|
همهچیز زیرِ سرِ ایشونه!
#استوری | #بگذارید_خودم_باشم
••
اندر احوالاتِ شادمان شدنهای ادامینِ محترمِ ساحل، وقتی بقیهی رمان به دستشون میرسه و میرن که تا #قسمتدویستوهشتادم برای بچههای [کانال vip] پست بذارن!🤝😎
••
توی مثبت ساحل یه خبراییه!!!
خواستگاری به هم خورد 😞
وای فرشته و امیرحسین و مامانش 😐😐
••
مجددا به ایشون حوالهتون میکنم🤝🥸
چندتاش رو تو کتابخونهت داری؟
عکسهاتون رو پذیرایم!🌚
@sahele_roman
••
توی کانال خصوصی
قسمت «دویستوشصتوهفتم »
هستیم...
یه خبراییه🌝👇
- دایی جونم!
نفس عمیق میکشد و میگوید:
- این پیام رو امیرحسین برای آقای مهدوی فرستاده، یعنی پیام برای تو نیست، روح اون بندهٔ خدا هم خبر نداره.
در حقیقت یک خبر پراکنی غیر رسمیه.
شما هم امانت پیشت بمونه!
قلبم تپش نامنظم پیدا کرده از تو سلولهایم دهان باز کردهاند برای اندک اکسیژن که دایی میگوید:
- برات فرستادم.
بخون!
تماس را قطع نمیکنم پیام را باز میکنم:
.
#بگذارید_خودم_باشم
#نرجس_شکوریان_فرد
🌊 •• SAHELEROMAN | ساحل رمان