eitaa logo
ساحل رمان
8.7هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
818 ویدیو
19 فایل
رمان‌های [ نرجس شکوریان‌فرد ] را این‌جا بخوانید✨ . . بعضی لحظه‌ها سخت و کسل‌کننده می‌گذرند :( . یک حرفی نیاز دارم تا این لحظات ناآرام را، آرام‌بخش کنم🌱 . نویسنده‌هایی هستند که خاص لحظات من می‌نویسند♡✍🏻 . . ارتباط با ما: @sahele_roman
مشاهده در ایتا
دانلود
●• خدا این انرژی دادن‌های شما را برایمان نگه دارد! 🌝🤝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌ بی غمِ عشقِ تو صد حیف زِ عمری که گذشت! بیش از این کاش گرفتار غمت می‌بودم...🍂 . SAHELEROMAN |
- . . .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
| ♥️ • 🪞| . . . « قسمت صدونودوچهارم » «رمان بگذارید خودم باشم» - چرا توی این چهل‌وچند سال نزدن؟ چرا بعدش نزدن؟ با این‌که هزاران پرواز داره اتفاق می‌افته! سپاه هم روز به روز داره قدرتمندتر می‌شه؟ - می‌زنن! - نزدن که! الان تو یکی بزنی تو گوش من یعنی هر روز قبل هم زدی؟ نه! سوال من اینه تا حالا فکر کردی چی شده این هواپیما رو زدن؟ چرا قبلش هیچ‌وقت نزدن؟ چرا بعدش نزدن؟ نمی‌گذارم آن پسرک هرزه‌ای که آمده بین ما سه تا حرفی بزند و محکم می‌گویم: - اگه احترامی برای زن زندگی قائلی یا بمون و وسط حرف من نپر یا برو و بدون الان ما سه تا بدون حضور داشتن تو خوشحالیم! پسرک توقع دارد آن سه تا پشتیبانی کنند اما وقتی می‌بیند ما با هم راحتیم اجالتا سکوت می‌کند و می‌گویم: - استاد می‌گفت ریشه‌یابی کنید. ریشه این حرکت، ترور قاسم سلیمانی بود، برای من همون روزا سوال بود که چرا آمریکا فرماندهٔ بزرگ یک کشور رو ترور می‌کنه بعد با جرات و پررویی می‌گه کشتم، بقیه رو هم می‌کشم، حق اعتراض ندارید! تازه توی کشور سومی هم می‌کشه. خب خیلی مهمه که فرماندهٔ بزرگ مارو زده، همون روزا تمام کشورای دنیا اعتراض کردند جز اسرائیل که عادتشه بچه رو هم می‌کشه، دیگه خودش دست داشته، انگلیس هم که هشت میلیون ایرانی رو توی همین کشورمون کشته اصل وجودش قاتله! طبیعیه که بخواییم انتقام بگیریم . . . [ برای خوندن هر شب دو قسمت از رمان، کافیه عضو کانال VIP ما بشید! هماهنگی از طریق: @sahele_roman ] ادامه دارد... کپی اکیدا ممنوع!!!!! 🌊 •• SAHELEROMAN | ساحل رمان ...
| ♥️ • 🪞| . . . « قسمت صدونودوپنجم » «رمان بگذارید خودم باشم» پسر خفه شده در لحظه می‌گوید: - نه طبیعی نیست من هم در لحظه می‌گویم: - قرار بود ببندی! تو خودت به خاطر مهسا دو ماهه کشور و پکوندی، همه رو به فحش کشیدی، ان‌قدر بی‌غیرت و بی‌شرف پس نیستی که فرماندهٔ امنیت کشورت رو بزنند بگی باشه عیب نداره دم خروست درسته یا قسم حضرت عباست؟ دختری می‌گوید: - من موافق انتقام بودم! همون روز هم که ایران می‌خواسته پایگاه آمریکارو بزنه به دولت اعلام می‌کنه وضعیت کِلیر است یعنی پروازها لغو بشه چون توی این یک هفته بعد از شهادت سلیمانی کل منطقه قرمز بوده و همه منتظر عکس‌العمل ایران بودند، ولی دولت اون شب قبول نمی‌کنه اعلام وضعیت خاص هوایی کنه. چرا می‌گیم سپاه زده، چرا نمی‌گیم کی این شرایط رو به وجود آورد. چرا قبل سلیمانی نزدند، بعدش هم هیچ هواپیمایی نزدند. اصلا امنیت پرواز و جلوگیری از صدها هواپیما ربایی و بدبختی بعدش با نیروهای سپاه بوده! هیچ‌کس نمی‌گه تقصیر آمریکاست! دقت کردید رسانه‌ها چه کار کردند، حق رو ناحق، ناحق رو حق کردند، . . . [ برای خوندن هر شب دو قسمت از رمان، کافیه عضو کانال VIP ما بشید! هماهنگی از طریق: @sahele_roman ] ادامه دارد... کپی اکیدا ممنوع!!!!! 🌊 •• SAHELEROMAN | ساحل رمان ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
|🌼| که اشاراتِ نظر نامه‌رسانِ من و توست‌... SAHELEROMAN |
•• ولی هرچی هم آدما راحت از کنارت رد بشن، تو می‌دونی که: خدا از دردی که رو قلبت سنگینی می‌کنه، خبر داره . . . :)🪵🌿 ••
•• اینو اونایی درک می‌کنن که تا تعطیلات میشه، یهو از آدمیزاد به جغد تبدیل میشن :)🦉😂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
| ♥️ • 🪞| . . . « قسمت صدونودوششم » «رمان بگذارید خودم باشم» سوال آخرمم اینه: فقط ما تاحالا اشتباه زدیم هواپیمای خودی رو که اونم هک شده بود سیستم ما یا کشورهای دیگه هم این‌طور شده؟ من رفتم دیدم شما هم برید ببینید اما این مردم ما بودند که با پشتیبانی فضای مجازی مملکت رو به فحش کشیدن و نیروی امنیتی رو. اما توی اون کشورها آب از آب تکون نخورد. جای دوست و دشمن داره عوض می‌شه! که با تکون خوردن گوشی داخل جیب مانتو‌ام و دیدن شمارهٔ مامان از پیش بچه‌ها می‌روم. - جانم مامان، سلام! - سلام! خوبی؟ چرا جواب دایی تو نمی‌دی! - من؟ کی؟ - پیام داده، تو راهه داره میاد دانشگاه دنبالت. - وای با این وضعیت اسفناک؟ - کدوم وضعیت! زود خودم را جمع و جور می‌کنم و اشاره به شلوغی خیابان‌ها و خطر نمی‌کنم و می‌گویم: - همین خواستگاری اینا دیگه! - خواستگاری اومدن وضعیت اسفناکه! چیزی نمی‌توانم در جواب مامان بگویم جز این‌که فاز صحبت را عوض کنم: - من توی راهم مامان! دیگه می‌رسم، الان هم پیام دایی رو می‌خونم. . . . [ برای خوندن هر شب دو قسمت از رمان، کافیه عضو کانال VIP ما بشید! هماهنگی از طریق: @sahele_roman ] ادامه دارد... کپی اکیدا ممنوع!!!!! 🌊 •• SAHELEROMAN | ساحل رمان ...
•• غرور؟ بله تو رگ میلیون‌ها ایرانی در حال جوششه!✌️🏻🇮🇷:)
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
••✊🏻😎 آقا رمز عملیات هم همین «یا رسول‌ الله» بوده! .
دقت کنید! ما به جایی حمله نکردیم! عبارتِ "حمله ایران به اسراییل" غلط است! ما در مقام کنش نیستیم! ما در حال واکنشیم...! واکنش به چندین بار حمله به مستشاران و اماکن حساس مان! همین! آنچه شاهد آن هستیم دفاع است! دفاع از تمامیت ارضی دفاع از عزت مردم ایران دفاع از آبروی این سرزمین دفاع از انقلاب و اسلامِ عزیز! _دانشمندان هسته‌ای ما را در داخل ایران مقابل چشمان خانواده‌شان ترور کرد اسراییل _دانشمند برتر جهانی ما شهید فخری را ترور کرد اسراییل _فرماندهان برتر سپاه ما را ترور کرد اسراییل! _تحریم‌های زیاد علیه ایران را رقم زد و این فقط چند جنایت او است... @namaktab_ir به صورت گسترده پخش کنید
|🛡| شاعر می‌فرماید که: - دهن‌تون رو ببندید دیگه! SAHELEROMAN |
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•• طرف گفت: - برید بابا موشکاتون کاغذی بودن جایی‌و نترکوندین که! من: - جدی می‌فرمایید؟ پس ما اینا رو از کجا آوردیم؟🥸😂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
| ♥️ • 🪞| . . . « قسمت صدونودوهفتم » «رمان بگذارید خودم باشم» هرچه کلنجار می‌روم می‌بینم کمی خجالت می‌کشم که اگر... یعنی... اصلا کاری را که نمی‌خواهم انجام بدهم راجع بهش فکر هم نمی‌کنم. ولی خب خدا به فکر کردن و فکر نکردن من کاری ندارد! تدبیر من می‌شود هیچ با تقدیر خودش. هم زمان با دایی می‌رسم مقابل خانه و برای فرار سر می‌کنم داخل کیف به یافتن کلیدی که پیداست و من نمی‌خواهم ببینمش! - قبلا بهتر بودی فرشته! سر بالا می‌آوردی، دست می‌دادی، دایی‌ت رو احترام می‌کردی! - وا دایی جون من دارم کلید در میارم! اشاره می‌کند به کیفم که دهنش تا ته باز است و همهٔ محتویاتش پیدا. - همون کلیدی که دقیقا جلوی چشماته و نمی‌خوایی بیینی! فایده نداره کلید را در می‌آورم و از زور همهٔ سوتی‌هایم لبخند می‌زنم و خودم اعتراف می‌کنم، اعترافی که حق است و البته من برای تغییر ذهنی دایی می‌گویم: - دقیقا. مثل خدا که هست، نمی‌خواییم ببینیم، مثل دستورات خدا که اگر قبول کنیم حالمون خوبه و با عمل نکردن حالمون افتضاحه، مثل گناه کردن که اثرش رو می‌بینیم اما بازم انجام می‌دیم، مثل این قصهٔ ازدواج که من ازش فراریم و شما جلومی! دست می‌گذارد پشت سرم و پیشانی‌ام را می‌بوسد، هم زمان زنگ خانه را هم می‌زند و می‌گوید: . . . [ برای خوندن تمام قسمت‌های رمان، کافیه عضو کانال VIP ما بشید! هماهنگی از طریق: @sahele_roman ] ادامه دارد... کپی اکیدا ممنوع!!!!! 🌊 •• SAHELEROMAN | ساحل رمان ...
-🪐'• نوشت: - می‌دونی.. خدا رفیق نیمه راه نیست! راحت دست‌تو بذار تو دستش. .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•❄️• کلا آدم‌ها زیاد عوض می‌شن؛ مهم اینه که چه‌جوری! می‌گیری که چی می‌گم؟ :) |