⚫️ #داستان_رسول_ترک
#خاطره_38
رسول ترک از فصل پاییز در بستر بیماری افتاده بود و روز به روز حالش بدتر می شد. بعضی از دوستان و کسانی که با او آشنایی و رفاقتی داشتند، تک به تک و یا گروه گروه برای عیادت به خانه رسول می آمدند و می رفتند. در یکی از آن روزها حاج ابراهیم سلماسی با عدّه ای به عیادت رسول ترک رفته بودند. آنها از رسول پرسیده بودند: حالت چطور است؟
رسول جواب داده بود: «الحمدللَّه... فقط از خدا می خواهم که مرگ را بر من مبارک کند.»
حاج ابراهیم سلماسی پرسیده بود: حاج رسول! در چه حالتی مرگ مبارک خواهد بود؟
رسول ترک جواب داده بود: «مرگ موقعی برای من مبارک خواهد شد که قبل از اینکه حضرت عزرائیل تشریف بیاورد، مولایم امام حسین علیه السلام بر سر بالینم حاضر باشد.»
در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم
بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم
به وقت صبح قیامت که سر ز خاک برآرم
به گفت و گوی تو خیزم به جست و جوی تو باشم
رسول ترک در طول عمرش این آرزو را به خیلی ها گفته بود. او یک بار به حاج حمید واحدی گفته بود:
«من به جناب عزرائیل جان نخواهم داد مگر اینکه اربابم بالای سرم باشد، تا ابتدا از اربابم امان نامه ای بگیرم و بعد با آن امان نامه از این دنیا بروم و البته یک توقع و امید اضافی نیز دارم و آن توقع این است که در زیر آن امان نامه یک امضای کوچولویی نیز وجود داشته باشد.»
حاج حمید واحدی پرسیده بود: آن امضای کوچولو چیست؟
رسول ترک جواب داده بود: «منظورم از آن امضای کوچولو، امضای حضرت #علی_اصغرعلیه السلام می باشد.»
آقای حاج حسن دادخواه خیابانی برادر زاده رسول ترک، به نقل از پدرش جناب آقای حاج رضا دادخواه خیابانی که هم اکنون در شهر تبریز ساکن می باشند، تعریف می کرد و می گفت:
حاج رسول چند روز قبل از وفاتش مرا (رضا دادخواه تبریزی) به نزدش فرا خواند و به من گفت: آقا رضا! این دفعه مریضی و بیماری من با دفعه های قبل تفاوت دارد. من با این بیماری از دنیا خواهم رفت و شما به هیچ وجه نگران مراسم و خرج های تشییع و تدفین نباشید. چون من به یک آقایی به اندازه کافی پول داده ام تا او بعد از وفاتم همه خرجها و مسئولیت های تشییع و تدفین را بر عهده داشته باشد وشما لازم نیست این خرج ها را جبران کنید.
یکی از خاطراتی که حاج حسین نوتاش از آخرین روزهای حیات رسول ترک دارد، مربوط به ملاقات و عیادتی است که او به همراه چند نفر از دوستانش به خانه رسول رفته بوده اند.
حاج حسین نوتاش می گفت: در یکی از همان روزهایی که حاج رسول در بستر بیماری افتاده بود، من به همراه مرحوم حاج میرزا علی اکبر شیوه و چند نفر دیگر از دوستان به عیادت حاج رسول رفتیم. آن روز حاج رسول با صراحت به ما گفت: «من دیگر رفتنی هستم، باید خودم را آماده کنم.»
همه حاضران به خصوص آقا میرزا علی اکبر شیوه از این سخن ناراحت شدند و گفتند: حاجی رسول! چرا این قدر حرف های یأس آور می زنی، ان شاءاللَّه که عمرت بسیار طولانی خواهد بود... .
امّا یک دفعه چشم های حاج رسول پر از اشک شد و با سوزی خاص
این شعر را برای ما خواند:
آلموشام ویرانه بیر منزل سراغین شامی ده
حاج حسین نوتاش خودش این مصرع را به این شکل معنا کرد که حاج رسول با این شعر می خواست به ما حالی کند که من دیگر می دانم به آخرهای عمرم رسیده ام.
حاج حسین نوتاش می گفت: وقتی حاج رسول با آن حال و هوای سوزناک و عاشقانه اش این شعر را خواند، همه به شدّت به گریه افتادند و دیگر هیچ کس نتوانست حرفی بزند و ما فقط در کنار بستر حاج رسول گریه می کردیم.
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
برنامه ی #نهج_البلاغه_خوانی
#نهج_البلاغه_حكمت_117
◀️ نکوهش افراط و تفريط در محبت امام
وَ قَالَ (علیه السلام): هَلَكَ فِيَّ رَجُلَانِ، مُحِبٌّ غَالٍ وَ مُبْغِضٌ قَالٍ.
🔴 دو تن به خاطر من به هلاكت رسيدند: دوست افراط كننده، و دشمن دشنام دهنده.
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
◀️ افراط و تفريط مايه هلاكت
📋 امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه، افراط و تفريط در امر محبت اولياء الله را نكوهش مى كند و مى فرمايد: «دو كس درباره من هلاك شدند: دوست غلو كننده و دشمن كينه توز»; (هَلَكَ فِيَّ رَجُلاَنِ: مُحِبٌّ غَال، وَمُبْغِضٌ قَال).
بى شك محبت اولياء الله از اركان ايمان است و همان سبب پيروى بى قيد و شرط از آنان و در نتيجه سبب نجات در دنيا و آخرت مى شود ولى اگر اين محبت از حد اعتدال تجاوز كند و به شكل غلو در آيد و امام را به مقام نبوت يا الوهيت برساند، به يقين چنين محبتى گمراهى و ضلالت است. همان گونه كه اگر محبت محو شود و جاى خود را به عداوت و دشمنى دهد سبب خروج از ايمان و گمراهى و ضلالت خواهد بود.
تاریخ مى گوید: اتفاقا هر دو گروه در مورد امیر مؤمنان على(علیه السلام) پیدا شدند; جمعى از غلات که امروز هم آثارى از آنان باقى است او را برتر از پیغمبر بلکه خدا مى دانستند و مى گفتند: خداوند در جسم على(علیه السلام) حلول کرده، زیرا صفاتش صفات خدایى است. در روایات آمده است که امیر مؤمنان(علیه السلام) جمعى از آنان را توبه داد و چون توبه نکردند فرمان مرگ آنها را صادر کرد.
امروز هم کسانى پیدا مى شوند که در اشعار و سخنان معمولى خود مطالبى مى گویند که عین غلو است. این گونه سخنان آمیخته با غلو متأسفانه به جلسات مذهبى به ویژه از طریق بعضى مداحان یا خطباى بى خبر و کم اطلاع راه یافته است. آنان مى کوشند گروهى از عوام را نیز به دنبال خود بکشانند و گاه آن را حقیقت ولایت مى پندارند، در حالى که گمراهى و ضلالت است و اگر علماى دینى و خطباى آگاه و مداحان بامعرفت از آن پیش گیرى نکنند آینده بدى در انتظار آنان است. از آنجا که دنیاى امروز دنیاى ارتباطات است، این سخنان آمیخته با غلو از یک مجلس کوچک به همه جا منتقل مى شود و دشمنان شیعه که در کمین نشسته اند آن را به همه شیعیان تسرى مى دهند و حکم کفر و قتل آنها را صادر مى کنند. باید در برابر این توطئه ها بیدار بود.
در برابر این گروه، گروه دیگرى نه تنها نور ولایت و محبت امامت در قلبشان نیست بلکه به جاى آن دشمنى و عداوت دارند; مانند خوارج که آن حضرت را (نعوذ بالله) لعن و نفرین مى کردند و واجب القتل مى دانستند. آن افراط گران و این تفریط کنندگان هر دو گمراهند. تنها کسانى در صراط مستقیم گام بر مى دارند که حد اعتدال را رعایت کنند. همان گونه که امام(علیه السلام) در خطبه 127 فرمود: «وَخَیْرُ النّاسِ فِىَّ حالاً النَّمَطُ الاْوسَطُ فِالْزِمُوهُ; بهترین مردم در مورد من گروه میانه رو هستند. هرگز از آنها جدا نشوید».
متأسفانه این گونه افراد که در فقه ما به عنوان نواصب (ناصبى ها) شمرده مى شوند مانند طائفه غلات، از اسلام خارج اند و در ردیف کفار به شمار مى آیند، بلکه ناصبى ها بدترین کافران اند.
مع الاسف در عصر و زمان ما افرادى نیز یافت مى شوند که گرچه عداوت خود را با صراحت آشکار نمى کنند ولى در دل علاقه اى به امیر مؤمنان على(علیه السلام) ندارند، فضایل او را منکر و از ذکر آن ناراحت مى گردند به گونه اى که شنیده شد در ایام ما در عربستان سعودى کتاب هاى فضایل على(علیه السلام) جمع آورى مى شود و اجازه نشر به آن نمى دهند. این هم نوعى ناصبى گرى است.
این سخن را با روایتى از امام صادق(علیه السلام) پایان مى دهیم: در روایتى در اعتقادات صدوق از آن حضرت مى خوانیم که در پاسخ کسى که مى گفت: خداوند محمد و على را آفریده و تمام کارها را به دست آنها سپرده، آفرینش به دست آنها و رزق نیز در دست آنهاست، زنده مى کنند و مى میرانند، فرمود: این دشمن خدا دروغ گفته است، آیه سوره «رعد» را براى او بخوانید که مى فرماید: «آنها براى خدا شریکانى قرار داده اند که اعتقاد داشتند این همتایان نیز مانند خدا مى آفرینند... بگو خداوند خالق همه چیز است و او یگانه پیروز است»
#نهج_البلاغه_حكمت_117
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
#انس_با_قرآن
⏪برنامه ی روزنامه ی
✅ #ختم_قرآن کریم
👈 روزی یک صفحه
#صفحه_580
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
❇️ اعمال روزها و شب های #هفته
🙏 آداب ، اعمال ، ادعیه ، استعاذه ، تسبیح و نماز روز #دوشنبه
👉🏻 1da.ir/pxKPaI
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
✳️ چو برشکست صبا زلف عنبرافشانش
به هر شکسته که پیوست تازه شد جانش
کجاست همنفسی تا به شرح عرضه دهم
که دل چه میکشد از روزگار هجرانش
زمانه از ورق گل مثال روی تو بست
ولی ز شرم تو در غنچه کرد پنهانش
تو خفتهای و نشد عشق را کرانه پدید
تبارک الله از این ره که نیست پایانش
جمال کعبه مگر عذر رهروان خواهد
که جان زنده دلان سوخت در بیابانش
بدین شکسته بیت الحزن که میآرد
نشان یوسف دل از چَه زِنخدانش
بگیرم آن سر زلف و به دست خواجه دهم
که سوخت #حافظ بیدل ز مکر و دستانش
🔅 برنامه ی روزانه #حافظ_خوانی
#حافظ_غزل_280
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
انس با صحیفه سجادیه
✳️ چو برشکست صبا زلف عنبرافشانش به هر شکسته که پیوست تازه شد جانش کجاست همنفسی تا به شرح عرضه دهم ک
🙏هَلْ مِنْ مُعِينٍ فَأُطِيلَ مَعَهُ الْعَوِيلَ وَالْبُكاءَ ؟
هَلْ مِنْ جَزُوعٍ فَأُساعِدَ جَزَعَهُ إِذا خَلا ؟
هَلْ قَذِيَتْ عَيْنٌ فَساعَدَتْها عَيْنِي عَلَى الْقَذَىٰ؛
آیا کمک کنندهای هست که فریاد و گریه را در کنارش طولانی کنم؟
آیا بیتابی هست که او را در بیتابیاش، هنگامی که خلوت کند یاری رسانم؟
آیا چشمی هست که خار فراق در آن جا گرفته، پس چشم من او را بر آن خار خلیدگی مساعدت کند؟
( بخشی از #دعا_ندبه )
🔴کجاست همنفسی تا به شرح عرضه دهم
که دل چه میکشد از روزگار هجرانش
👈کجاست کسی که تواند درد وغمِ دلِ مرادرک کند و تحمّلِ شنیدنِ رنجها را داشته باشد؟ دوستِ همدلی کـو تا به تفصیل برایش شرح دهم که دلم از فراق ودوریِ معشوق چه رنجها و دردهایی متحمّل شده است.؟
🔴نمی بینم ازهمدمان هیچ برجای
دلم خون شدازغصه ساقی کجایی؟
#حافظ_غزل_492
#حافظ_غزل_280
#امام_زمان عج
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
✳️ تتمه ی حکایت #مرد_مفلس (در 12 قسمت )
قسمت 11
🌺 حرف قرآن را ضریران معدنند
خر نبینند و به پالان بر زنند
چون تو بینایی پی خر رو که جست
چند پالان دوزی ای پالانپرست
خر چو هست آید یقین پالان ترا
کم نگردد نان چو باشد جان ترا
پشت خر دکان و مال و مکسبست
در قلبت مایهٔ صد قالبست
خر برهنه بر نشین ای بوالفضول
خر برهنه نی که راکب شد رسول
النبی قد رکب معروریا
والنبی قیل سافر ماشیا
برنامه ی #مثنوی_خوانی
#مولوی - #مثنوی_معنوی
#مثنوی_معنوی_دفتر_دوم_18
قسمت 11
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
انس با صحیفه سجادیه
✳️ تتمه ی حکایت #مرد_مفلس (در 12 قسمت ) قسمت 11 🌺 حرف قرآن را ضریران معدنند خر نبینند و به پا
🔴 اشخاص کورند که فقط بحروف قرآن مىچسبند خر نمىبینند و بپالان نگاه مىکنند.
تو که بینایى خر را که از دست تو رفته دنبال کن اى پالان پرست تا کى مشغول پالان دوزى هستى.
وقتى خر باشد پالان هم خواهد آمد البته اگر جان داشته باشى نان از تو کم نخواهد شد.
پشت خر دکانى است که در آن کسب کرده و مال بدست مىآورند چنان که جان سرمایه صد قالب و بدن است.
تو خر برهنه سوار شو وقتى رسول خدا سوار خر برهنه شده از برهنه بودن خر نام مبر.
پیغمبر ص (در غزوه بدر) خر برهنه سوار شد و گاهى نیز پیاده سفر مىنمودند.
👈مولانا کسانی را که به لفظ و ظاهر قرآن چسبیدهاند, مانند کوری می داند که خر او گریخته و او پالان خر را به جای خر گرفته است و آن را میزند؛ طبیعی است که پالان نه میرود و نه بار میبرد.
او میگوید: «انسانهای صورتپرست با آن که حامل روح لطیف هستند؛ ولی از آن غافلند و فقط به تیمار تن مشغولند.» مولانا میگوید: «لفظ، وسیله زندگی مادی است، مثل دکان و مال دنیا. اما حقیقت، مانند قلب در درون این الفاظ است و «دُرّقلب» مرواریدی است که صد برابر تن و قالب ارزش دارد. برای رسیدن به مقصود باید بدون این ظواهر بر خر معنا سوار شد، چنانکه پیامبر(ص) در بازگشت از جنازه ابن الدّحداح بر اسپ بیزین سوار شد و در سفرها هم، گاه سواره بود و گاه پیاده.»«کانَ یَرکِب الحِمارَ عُریاناً لَیسَ عَلَیهِ شَىءٌ.» و در سخن على (ع) است که رسول (ص) سوار خر برهنه مىشد و یکى را هم ردیف خود سوار مىکرد.[
#مثنوی_معنوی_دفتر_دوم_18
قسمت 11
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#چله_ی_انس_با_دعای_مکارم_الاخلاق 20
▪️ دعای #مکارم_الاخلاق یکی از دعاهای معروف امام سجاد علیه السلام و دعای بیستم صحیفه سجادیه است. این دعا به دلیل دارا بودن محتوا و مضامین عالی و ابعاد تربیتی و سیر و سلوکی از سوی سالکان و عارفان و محققان و دعا پژوهان مورد توجه بسیار قرار گرفته و شرح و تفسیرهای فراوان بر آن نوشته شده است. بررسی این دعا از این جهت دارای اهمیت است که دارای ابعاد گوناگون و از آن جمله توجه به حیات جمعی و تلقین و ارزش گذاری اموری است که فرد در زندگی خود باید آنها را بهکار گیرد.
این دعا از ۲۲ قسمت تشکیل شده که هر قسمت با درود بر محمد و آل محمد شروع گردیده و با در خواستهایی که هر کدام اخلاق پسندیده میباشد دنبال میگردد و همه آن ها مضمونشان درخواست توفیق الهی میباشد.
▪️به امید آن که انس با این دعا سبب تحولی بزرگ در رفتار و کردار ما شود باهم دعای #بیستم را چهل روز زمزمه میکنیم :
♦️ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ بَلِّغْ بِإِيمَانِي أَكْمَلَ الْإِيمَانِ ، وَ اجْعَلْ يَقِينِي أَفْضَلَ الْيَقِينِ ، وَ انْتَهِ بِنِيَّتِي إِلَى أَحْسَنِ النِّيَّاتِ .....👇
🎵 b2n.ir/SAHIFE2_20
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
Makaremolakhlagh22_(Badgomani)_lobolmizan[H].mp3
7.7M
#شرح_صحیفه_سجادیه
✳️دعای #مکارم_الاخلاق
#دعا_بیستم_7
🔹 استاد اصغر #طاهرزاده
✔️ جلسه 22
👌 آزادی از بدگمانی و احترام به انگیزههای مومنین
#بیستم #مکارم_اخلاق
#حسن_ظن
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
انس با صحیفه سجادیه
#شرح_صحیفه_سجادیه ✳️دعای #مکارم_الاخلاق #دعا_بیستم_7 🔹 استاد اصغر #طاهرزاده ✔️ جلسه 22 👌 آزادی از
#دعا_بیستم_7
دعای سیدالساجدین (ع ) در مکارم اخلاق:
🔹اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ أَبْدِلْنِى مِنْ بِغْضَةِ أَهْلِ الشَّنَآنِ الْمَحَبَّةَ، وَ مِنْ حَسَدِ أَهْلِ الْبَغْيِ الْمَوَدَّةَ، وَ مِنْ ظِنَّةِ أَهْلِ الصَّلاحِ الثِّقَةَ، وَ مِنْ عَدَاوَةِ الْأَدْنَيْنَ الْوَلايَةَ، وَ مِنْ عُقُوقِ ذَوِى الْأَرْحَامِ الْمَبَرَّةَ، وَ مِنْ خِذْلانِ الْأَقْرَبِينَ النُّصْرَةَ، وَ مِنْ حُبِّ الْمُدَارِينَ تَصْحِيحَ الْمِقَةِ، وَ مِنْ رَدِّ الْمُلابِسِينَ كَرَمَ الْعِشْرَةِ، وَ مِنْ مَرَارَةِ خَوْفِ الظَّالِمِينَ حَلاوَةَ الْأَمَنَةِ🔹
🔸خداوندا، درود بر محمد و آل او فرست، و كينه دشمنان مرا به مهر مبدل كن و حسد ستمكاران را به نيكخواهى، و بدگمانى بندگان شايسته ات را درباره من به وثوق و #حسن_ظن، و دشمنى نزديكان را به دوستى، و بدرفتارى خويشان را به خوش سلوكى، متاركه مرا به يارى و مددكارى، و چاپلوسى دوستان دروغين را به اخلاص، و قهر معاشران را به آميزشى خوش، و تلخى ترس را به شيرينى ايمنى🔸
#بیستم
@sahife2