eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
4.9هزار دنبال‌کننده
16.5هزار عکس
2.3هزار ویدیو
1.5هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
سلسله مباحث علیه السلام در ◀️ وظائف يک 1 ـ عدل گستر باشيد. ـ خشم خود را فرو خوريد. ـ فتنه ها و خصومت را خاموش کنيد. ـ پراکندگان را دور هم جمع کنيد و مايه الفت و آشتي آنها شويد. ـ نيکي هاي مؤمنين را فاش کنيد و عيبهاي آنها را بپوشانيد. ـ نرم خويي و فروتني را پيشه خود سازيد. ـ خوش رفتاري، سنگيني و وقار را مرام خود قرار دهيد. ـ با مردم با حسن معاشرت رفتار کنيد. ـ براي رسيدن به فضيلت مسابقه بگذاريد و سعي کنيد از ديگران سبقت بگيريد. نسبت به مردم سرزنش و خردهگيري نکنيد. حتي درباره افراد نااهل هم ترک احسان نکنيد، شايد احسان شما باعث هدايت او شود. حق را بگوئيد، هر چند برايتان دشوار باشد. کار خير خودتان را اندک بشماريد و آن را بزرگ نکنيد. کار بد و ضعفها و گناهان خود را در گفتار و کردار بزرگ شماريد و آنها را کوچک نگيريد. با کسي که از خدا جدا شده، دوستي نکنيد و از کسي که با خداست دوري و قطع رابطه نکنيد. به هر اندازهاي که پيش مردم بزرگ ميشويد، پيش نفستان، خود را کوچک کنيد. با کسي که با شما غش و دغل کند، با نصيحت و اخلاص برخورد کنيد و با کسي که از شما دوري کند، با نيکويي برخورد کنيد و با کسي که از شما ببرد، با پيوستن مقابله کنيد. کار نيک خود را با منت گذاشتن باطل نکنيد. دست خود را براي خيررساني به مردم روان کنيد. 👈بخشي از دعاي از صحيفه سجاديه https://b2n.ir/sahife2_020 👈ادامه دارد ... 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
سلسله مباحث علیه السلام در ◀️ وظائف يک 2 وظيفه مسلمان اينست که عيب برادر يا خواهر مؤمن خود را بپوشاند. 👈بخشي از دعاي از صحيفه سجاديه https://b2n.ir/sahife2_038 طوري رفتار کنيد که دشمنتان از ظلم و جور شما احساس ايمني کند ودوستتان از اينکه بتواند شما را از حق منحرف و به هوي نفس خودش متمايل کند، نااميد گردد. 👈بخشي از دعاي از صحيفه سجاديه https://b2n.ir/sahife2_22 با دوستان خدا و کساني که اهل طاعت و بندگي خدا هستند، انس و الفت بگيريد. کارهاي نيک را از روي شوق انجام دهيد. چيزي را که خدا دشمن ميدارد، دوست نگيريد و با آنچه که موجب خشنودي خداست، دشمني نکنيد. 👈بخشي از دعاي از صحيفه سجاديه https://b2n.ir/sahife2_012 رازهاي دل خود و حرکات اعضاء و نموري قرار دهيد که موجب ثواب الهي و پاداش دنيا و آخرت باشد. 👈بخشي از دعاي از صحيفه سجاديه https://b2n.ir/sahife2_09 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
برنامه ی ◀️ ناچاری از تحمل بدیهای تربیت نیافته وَ قَالَ (علیه السلام) : الْمَرْأَةُ شَرٌّ كُلُّهَا، وَ شَرُّ مَا فِيهَا أَنَّهُ لَا بُدَّ مِنْهَا. علی علیه السلام که درود خدا بر او فرمودند : : زن و زندگى، همه اش زحمت و دردسر است و زحمت بارتر اينكه چاره اى جز بودن با او نيست. نکته : منظور امام(عليه السلام) در اين كلام تمام زنان و زندگی و ها نيست!! (دقت شود) 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
◀️ تربيت نايافته: قسمت اول 📜 امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه به مشكلات موجود در گروهى از زنان اشاره كرده، مى فرمايد: «تمامى وجود زن شرّ است و بدترين چيزى كه در اوست اين كه از وجودش چاره اى نيست»; (أَلْمَرْأَةُ شَرٌّ كُلُّهَا، وَشَرُّ مَا فِيهَا أَنَّهُ لاَبُدَّ مِنْهَا!). روشن است كه منظور امام(عليه السلام) در اين كلام تمام زنان نيستند زيرا زنان برجسته در اسلام فراوان بوده اند كه پيامبر(صلى الله عليه وآله)، امام و ساير ائمه(عليهم السلام) براى آنها احترام فراوان قائل بودند. حدیث معروف رسول اکرم که مى فرمود: «حُبِّبَ إلَىَّ مِنَ الدُّنْیا ثَلاثٌ: النِّساءُ وَالطّیبُ وَجُعِلَتْ قُرَّةُ عَیْنی فِی الصَّلاةِ; سه چیز از دنیاى شما محبوب من است: بوى خوش و زنان و نور چشمانم نماز است» شاهد گویاى این مطلب است. افزون بر این قرآن مجید بسیارى از زنان را مدح کرده است; مثلا مى فرماید: «(مَنْ عَمِلَ صَالِحاً مِّنْ ذَکَر أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاةً طَیِّبَةً وَلَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ); هر کس کار شایسته اى انجام دهد خواه مرد باشد یا زن در حالى که مؤمن است به طور مسلّم او را حیات پاکیزه اى مى بخشیم; و پاداش آنها را مطابق بهترین اعمالى که انجام مى دادند، خواهیم داد». در حدیث معروفى که در تفسیر نور الثقلین آمده مى خوانیم: هنگامى که اسماء بنت عمیس با همسرش جعفر بن ابى طالب از حبشه آمد بر زنان پیغمبر وارد شد و از آنها سؤال کرد: آیا چیزى از قرآن درباره اهمیت زنان آمده است؟ آنها گفتند: نه. اسماء بى درنگ نزد رسول خدا(صلى الله علیه وآله) آمد، عرض کرد: اى رسول خدا! زنان در ناامیدى و خسارتند، فرمود: چرا؟ عرض کرد: زیرا درباره آنها خوبى هایى که درباره مردان گفته مى شود ذکر نمى گردد! (براى رفع اشتباه او) این آیه نازل شد: «(إِنَّ الْمُسْلِمِینَ وَالْمُسْلِمَاتِ وَالْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَالْقَانِتِینَ وَالْقَانِتَاتِ وَالصَّادِقِینَ وَالصَّادِقَاتِ وَالصَّابِرِینَ وَالصَّابِرَاتِ وَالْخَاشِعِینَ وَالْخَاشِعِینَ وَالْخَاشِعَاتِ وَالْمُتَصَدِّقِینَ وَالْمُتَصَدِّقَاتِ وَالصَّائِمِینَ وَالصَّائِمَاتِ وَالْحَافِظِینَ فُرُوجَهُمْ وَالْحَافِظَاتِ وَالذَّاکِرِینَ اللهَ کَثِیراً وَالذَّاکِرَاتِ أَعَدَّ اللهُ لَهُمْ مَّغْفِرَةً وَأَجْراً عَظِیماً); به یقین مردان مسلمان و زنان مسلمان، مردان با ایمان و زنان با ایمان، مردان مطیع (فرمان خدا) و زنان مطیع (فرمان خدا)، مردان راستگو و زنان راستگو، مردان صابر و شکیبا و زنان صابر و شکیبا، مردان با خشوع و زنان با خشوع، مردان انفاق کننده و زنان انفاق کننده، مردان روزه دار و زنان روزه دار، مردان پاکدامن و زنان پاکدامن و مردانى که بسیار به یاد خدا هستند و زنانى که (بسیار خدا را) یاد مى کنند خداوند براى همه آنان آمرزش و پاداش عظیمى فراهم ساخته است» ادامه دارد ... 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
◀️ تربيت نايافته: قسمت 2 📜 نیز قرآن بعضى از زنان را به عنوان الگو و اسوه حتى براى مردان قرار داده است: «(وَضَرَبَ اللهُ مَثَلا لِّلَّذِینَ آمَنُوا اِمْرَأَةَ فِرْعَوْنَ إِذْ قَالَتْ رَبِّ ابْنِ لِى عِنْدَکَ بَیْتاً فِى الْجَنَّةِ وَنَجِّنِى مِنْ فِرْعَوْنَ وَعَمَلِهِ وَنَجِّنِى مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ وَمَرْیَمَ ابْنَتَ عِمْرَانَ الَّتِى أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِیهِ مِنْ رُوحِنَا وَصَدَّقَتْ بِکَلِمَاتِ رَبِّهَا وَکُتُبِهِ وَکَانَتْ مِنَ الْقَانِتِینَ); و خداوند براى مؤمنان به همسر فرعون مثل زده است در آن هنگام که گفت پروردگارا نزد خود براى من خانه اى در بهشت بساز و مرا از فرعون و کار او نجات ده و مرا از گروه ستمگران رهایى بخش و همچنین به مریم دختر عمران که دامان خود را پاک نگه داشت، و ما از روح خود در آن دمیدیم او کلمات پروردگار خویش و کتاب هایش را تصدیق کرد و از مطیعان (فرمان خدا) بود». آرى این دو زن فداکار و با ایمان و با تقوا در نوع خود سرمشق و اسوه اى براى مردان و زنان جهان شدند. هر چند قرآن مجید در کنار این دو زن سخن از دو زن دیگر ناصالح مى گوید که الگو براى کافران بوده اند: همسر نوح و همسر لوط که در کنار دو پیغمبر مى زیستند; اما از نورانیت وجود آنها بهره نگرفتند و گمراه و همصدا با کافران شدند. در اخبار اسلامى روایاتى که دوست داشتن زنان را نشانه ایمان یا از اخلاق انبیا مى شمرد فراوان است; در حدیثى از رسول خدا مى خوانیم: «کُلَّما ازْدادَ الْعَبْدُ إیماناً إزْدادَ حُبّاً لِلنِّساءِ; هر قدر بندگان خدا در ایمانشان افزوده شود محبت زنان در قلوب آنها فزونى مى یابد». در حدیث دیگرى از امام صادق(علیه السلام) آمده است: «مِنْ أخْلاقِ الاْنْبِیاءِ حُبُّ النِّساءِ; یکى از اخلاق برجسته پیامبران محبت زنان است». خدماتى که اسلام به زنان کرده و آنان را از آن وضع جاهلیت که معامله انسان با آنها نمى شد، در آورده و شخصیت والاى انسانى به آنها بخشیده بر همه روشن است. در عین حال مذمت هایى نیز درباره زنان در نهج البلاغه و سایر روایات اسلامى مى بینیم و اگر همه اینها را در کنار هم بگذاریم نتیجه این مى شود که گروهى از زنان مورد نکوهش اند و گروه دیگرى مورد ستایش و از آنجا که از وجود زن براى گمراه کردن مردان در طول تاریخ استفاده ابزارى فراوانى شده در روایات اسلامى و نهج البلاغه به این موضوع هشدار داده شده است. این سخن در میان دانشمندان معروف است که در هر پرونده جنایى پاى زنى در میان است. در حالى که استفاده ابزارى از مردان کمتر شده است. این نکته نیز شایان توجه است که بعضى از عبارات نهج البلاغه که در نکوهش زنان است بعد از داستان جنگ جمل که سردمدار آن یکى از همسران پیامبر بود، وارد شده، جنگى که هفده هزار نفر از مسلمانان را به کشتن داد و شکاف عظیمى در صفوف مسلمانان ایجاد کرد. دلیل روشن این مطلب خطبه 80 نهج البلاغه است که در طلیعه آن آمده است «مِنْ خُطْبَة لَهُ(علیه السلام) بَعْدَ فَراغِهِ مِنْ حَرْبِ الْجَمَلِ، فی ذَمِّ النِّساءِ بِبَیانِ نَقْصِهِنَّ; این یکى از خطبه هاى امام(علیه السلام) است که پس از جنگ جمل در نکوهش زنان ایراد فرموده است». بنابراین هدف آن حضرت زنانى از آن قبیل بوده است. توضیحات بیشترى در این زمینه در ذیل همان خطبه آمده است. 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
❇️ قرآن کریم هر روز یک آیه تفسیر نور – استاد محسن قرائتی سوره وَقَالَ الَّذِينَ لاَ يَعْلَمُونَ لَوْلاَ يُكَلِّمُنَا اللَّهُ أَوْ تَأتِينَا آيَةٌ كَذَ لِكَ قَالَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ مِّثْلَ قَوْلِهِمْ تَشَبَهَتْ قُلُوبُهُمْ قَدْ بَيَّنَّا الأَيَتِ لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ‏ كسانى كه نمى‌دانند، گفتند: چرا خدا با خود ما سخن نمى‌گوید؟ یا آیه و نشانه‌اى بر خود ما نمى‌آید؟ همچنین گروهى كه قبل از آنان بودند مثل گفته آنان را گفتند، دلها (وافكار)شان مشابه است، ولى ما (به اندازه‌ى كافى) آیات ونشانه‌ها را براى اهل یقین (وحقیقت‌جویان) روشن ساخته‌ایم. 🔴 باز هم تقاضاى نابجا از سوى گروه دیگرى از كفّار! افراد ناآگاه، در برابر دعوت رسول خدا صلى الله علیه وآله چنین مى‌گویند: چرا خداوند مستقیماً با خود ما سخن نمى‌گوید؟ چرا بر خود ما آیه نازل نمى‌شود؟! 🔴 اصالت به تلاش و لیاقت است، نه تقاضا و توقّع. گروهى هستند كه به جاى تلاش و بروز لیاقت، همیشه توقّعات نابجاى خود را مطرح مى‌كنند. «لولا یكلّمنا اللّه» 👤استاد ⏺کانال انس با 🆔 @sahife2
✳️ خوش کرد یاوری فلکت روز داوری تا چون کنی و چه شکرانه آوری آن کس که اوفتاد خدایش گرفت دست گو بر تو باد تا غم افتادگان خوری در کوی عشق شوکت شاهی نمی‌خرند اقرار کن و اظهار چاکری ساقی به مژدگانی عیش از درم درآی تا یک دم از دلم غم دنیا به دربری در شاهراه جاه و بزرگی خطر بسیست آن به کز این گریوه سبکبار بگذری سلطان و فکر لشکر و سودای تاج و گنج درویش و امن خاطر و کنج قلندری یک حرف صوفیانه بگویم اجازت است ای نور دیده صلح به از جنگ و داوری نیل مراد بر حسب فکر و همت است از شاه نذر خیر و ز توفیق یاوری غبار فقر و قناعت ز رخ مشوی کاین خاک بهتر از عمل کیمیاگری 🔅 برنامه ی روزانه «سعدی تو کیستی که دم دوستی زنی دعوی بندگی کن و اقرار چاکری» ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
آن کس که اوفتاد و خدایش گرفت دست گو بر تو باد تا غم افتادگان خوری شکرانه‌ی این که آدمی افتاده است و دوباره با عنایت خداوند برمی‌خیزد و سلامت مجدد پیدا می‌کند، این است که دست یک افتاده‌ای را بگیرد. کسی را که بر زمین افتاده، نشسته و مقهور قهر روزگار شده، دوباره دستش را گرفته و لبخند را بر لب او بنشاند، و او را دوباره سر پا برخیزاند. شهید بلخی از شعرای پارسی گوی ما نکته ای بسیار ناب را در این بیت بیان کرده است که : شنیدم که بهشت آن کسی تواند یافت که آرزو برساند به آرزو مندی حقیقتا آرزوی آرزو مندان را برآوردن ، دری از درهای بهشت است . ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
94.08.25_J91_Raah_Bahremandi_Mohlat_Elahi_lobolmizan.ir[L].mp3
5.71M
✳️دعای استاد اصغر ✔️ جلسه 91 👌 راهِ بهره‌مندی از مهلت‌هایِ الهی وَ اسْتَعْمِلْنِى بِطَاعَتِكَ فِى أَيَّامِ الْمُهْلَةِ، خدایا هنگام مرا به راه طاعت و خود موفق بدار https://eitaa.com/sahife2/5701 ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
طرح هفته 17 از عبارات نورانی 👌صفحه ی ویژه اعضا در روزهای ✳️ عبارت " اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ لا تَرْفَعْنِى فِى النَّاسِ دَرَجَةً إِلا حَطَطْتَنِى عِنْدَ نَفْسِى مِثْلَهَا پروردگارا درود فرست بر محمد و آل او و بهر درجه كه مرا نزد خلق رفعت و بلندى عطا مى‏كنى به همان درجه مرا در نظر خودم پست و ذليل گردان 🔸 https://eitaa.com/sahife2/24338 دعای 👈 نظرات، دل نوشته ها و حرفهای صمیمانه ی شما درخصوص عبارت فوق که از هم اکنون برای ما ارسال شود، در این قسمت بارگذاری میشود ◀️ انشاالله سعی کنید در این طرح به عشق امام سجاد علیه السلام و انس بیشتر با این کتاب نورانی ولو درحد یک خط!! مشارکت فرمایید 👌 ادمین 👇 @yas2463 ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
با تشکر از همه دوستانی که در این بحث امروز ما مشارکت داشتند
1) رفعت مقام یعنی جزء افراد برتر اجتماع بودن. به طور طبیعی شهرت وآفات، آن به دنبال می آید.شهرت هم در روایات نهی شده،بواسطه غرور وتکبری که در انسان بوجود می آورد. درحالی که هرچه مقام یا علم بالاتر رود،بایستی تواضع بیشتر شود.همین تواضع،بمنزله شکر این نعمت است ،زیرا نعمت ها از فضل و رحمت خداوند برماست نه چیز دیگر. گفته اند«درخت هرچه پربارتر،افتاده تر» امام سجاد علیه السلام گویا هشدار می دهد؛خداوندا بلندی جایگاه به من نده مگر اینکه به همان مقدار نفسم ذلیل شده باشد،تا از آفت عجب وتکبر در امان باشم. گوهر جام جم ازکان جهانی دگر است توتمنا ز گل کوزه گران می داری گرچه رندی وخرابی گنه ماست ولی عاشقی گفت که تو بنده برآن می داری یارؤف یارحیم بالحجة ادرکنی (علیه السلام)
2) امام سجاد (ع) در اين قسمت از دعاى «مكارم الاخلاق» به پيشگاه خدا عرض مى‏كند: بار الها! بر محمد و آلش درود فرست و هيچ درجه‏اى از من بين مردم بالا مبر جز آنكه مرا معادل آن منزلت و مزيت، در نزد خودم پست گردانى. این عبارت در اصل بيان موازنه و تعادل بين جسم و روح است.
3) على (ع) فرموده است: در دگرگونى حالات گوهر وجودى و لياقت درونى مردان شناخته مى‏شود. يك فرد ادارى يا پيشه‏ور عادى كه شغل متوسطى دارند و نسبت به مردم متواضع ‏است اگر به علت يا عللى ناگهان ترقى كند و در جامعه، رفعت يابد، عضو اداره رئيس اداره شود و پيشه‏ور متوسط سرمايه‏دار گردد، قهرا اين بلندى مقام در روحيه‏ى آن دو اثر مى‏گذارد: ممكن است دچار خودبزرگ‏بينى و تكبر شوند، تواضعى را كه نسبت به مردم رعايت مى‏نمودند از ياد ببرند و آنان را از اين پس با چشم حقارت و پستى بنگرند. اگر بخواهند به اين بيمارى اخلاقى دچار نشوند بايد پيشگيرى كنند و عملا بر تواضع خود بيفزايند، مردم را در تمام مواقع بيش از پيش تكريم و احترام نمايند تا از غرور و نخوت، كه خطر بزرگى است، مصون و محفوظ باشند.
4) مرحوم آیت الله فلسفی میگوید: يكى از افسران عالى‏رتبه كه پيش از انقلاب اسلامى در شهربانى خدمت مى‏كرد مردى بود متدين و از مرحوم آيت الله العظمى آقاى بروجردى قدس سره تقليد مى‏نمود و براى ادامه‏ى كارش در شهربانى از مرجع خود اجازه گرفته بود و وظايف خود را آنطور كه دستور داده بودند انجام مى‏داد. روزى براى حل مشكل مردى كه بضاعتى نداشت به ايشان تلفن كردم و گرفتارى او را شرح دادم. وعده داد كه مشكلش را حل كند و ضمنا گفت اگر مى‏دانيد كه استحقاق دارد بفرماييد تا به او كمك مالى كنم. من از طرف آيت الله العظمى آقاى بروجردى مجازم كه قسمتى از سهم امام را به افراد بى‏بضاعت بدهم. خلاصه، مرد خوبى بود و پيش از انقلاب از دنيا رفت. روزى آن مرد، قبل از ظهر، به منزلم آمد. جمعى از آقايان روحانيين هم در مجلس بودند. مقابل در ايستاد و پس از سلام گفت: من عجله دارم، خواهشمندم به اطاق ديگر تشريف بياوريد، عرضى دارم، بگويم و مرخص شوم. به اطاق ديگر رفتم. كتابى در دست داشت كه لاى آن نشان گذارده بود. باز كرد، ديدم كتاب شريف صحيفه‏ى سجاديه و در قسمت دعاى «مكارم‏الاخلاق» است. گفت: امروز پس از نماز صبح، اين دعا را مى‏خواندم. به اين جمله رسيدم كه امام به پيشگاه الهى مى‏گويد: و لا ترفعنى فى الناس درجه الا حططتنى عند نفسى مثلها. من ديدم در اين عبارت كلمه‏ى درجه آمده و اين كلمه در اصطلاح ما هم هست، يعنى افسران به عنوان گرفتن درجه بالا مى‏روند، آمده‏ام سوال كنم كه آيا اين كلمه در دعا شامل ما هم مى‏شود و اگر چنين است توضيح دهيد تا وظيفه‏ى خود را بشناسم و به آن عمل كنم. در پاسخ به ايشان گفتم: درجه‏اى كه شما الان داريد درجه‏ى سرهنگى است، افراد محترمى كه به اطاق شما مى‏آيند بايد در مقابل آنان متواضع باشيد، پشت ميز خود بايستيد، به آنان دست بدهيد، و صندلى را ارائه كنيد كه بنشينند، وقتى نشست شما هم بنشينيد. اما يك درجه گرفتيد و سرتيپ شديد، بايد تذلل و خضوع شما در نفستان بيشتر گردد و نسبت به واردين احترام زيادتر بنماييد، بايد در آن موقعى كه به درجه‏ى سرتيپى رسيده‏ايد وقتى شخص محترمى وارد مى‏شود از پشت ميز برخيزيد، به خارج ميز بياييد، در كنار ميز بايستيد، به او دست بدهيد و اشاره كنيد كه روى صندلى بنشيند و وقتى كه نشست شما پشت ميزتان برويد و بنشينيد و مودبانه سخنان او را بشنويد. اگر درجه‏ى بالاترى گرفتيد و سرلشكر شديد بايد تذلل و خضوع شما بيشتر باشد، بايد فروتنى شما زيادتر گردد، از روى صندلى خود برخيزيد، از پشت ميز خارج شويد، وسط اطاق بياييد و به او دست بدهيد، وقتى كه او روى صندلى نشست شما هم روى صندلى مقابل او بنشينيد و پشت ميز نرويد، و خلاصه، اين برنامه‏ى كار را اگر عمل كنيد و هر قدر درجه‏ى شما بالاتر مى‏رود خودتان نزد خودتان كوچكتر و در باطنتان پست‏تر باشيد و بر مقدار تواضع خود بيفزاييد، در اين موقع است كه مقام بالاتر شما را از مسير فضيلت منحرف نمى‏كند، شما را دچار اخلاق بد نمى‏كند، از وظايف انسانى و كرامت خلق بازنمى‏دارد. گفتم بايد متوجه باشيد كه مقام و مال در آدمى اثر غرور مى‏گذارد، دچار تكبر و خودبزرگ‏بينى مى‏شود، وقتى مغرور شد رفتارش عوض مى‏شود، حالت درونيش در برون اثر مى‏گذارد، وضع رفتار و گفتارش تغيير مى‏كند. براى اينكه بيمارى غرور و كبر، شما را نگيرد و از نظر معنوى دچار سيئات اخلاقى نشويد بايد مراقبت كنيد كه هر چه درجه‏ى شما بالاتر مى‏رود بر تواضع و فروتنى شما افزوده شود.
5) رسول گرامى فرمود: براى آزمايش و امتحان يك انسان كافى است كه مردم با انگشت به وى اشاره كنند و او را از نظر دين يا دنيا به هم نشان دهند. كسانى كه در جامعه قدر و منزلتشان بالا مى‏رود مورد توجه مردم قرار مى‏گيرند و همين امر وسيله‏ى امتحان آنان است. اگر بتوانند در آن موقع حساس بر تواضع خود بيفزايند، به مردم سبقت سلام بگيرند، و آنان را با ديده‏ى تكريم و احترام بنگرند از عهده‏ى آزمايش برآمده و امتحانشان مورد قبول خواهد بود. تواضع از صفات حميده و سجاياى پسنديده است و كسانى كه علاقه‏مند به حسن خلق‏اند بايد از پى آن بروند و به فروتنى متخلق گردند، اما اين صفت براى اشخاصى كه در جامعه به رفعت درجه نايل مى‏شوند، خواه از جهت قدرت و مقام باشد يا از نظر ثروت و مال، فروتنى و تواضع اينان در مكتب اسلام به مراتب ارزنده‏تر است.
6) رسول اكرم فرمود: برتر و افضل مردم كسى است كه از موضع رفعت و قدرت، فروتنى نمايد و نسبت به مردم متواضع باشد. على (ع) فرمود: چقدر پسنديده و ممدوح است كه ثروتمندان براى نيل به پاداش الهى، نسبت به فقرا تواضع و فروتنى نمايند! تواضع قدرتمندان نسبت به افراد عادى و همچنين فروتنى صاحبان ثروت در مقابل فقرا همانند عفو و اغماض كسى است كه از موضع قدرت، لغزش گناهكار را مى‏بخشد و از كيفر او چشم‏پوشى مى‏نمايد. على (ع) در اين باره فرموده است: بهترين عمل شخص قدرتمند، عفو و اغماض است.
7) برداشتى را كه خواننده‏ ى دعاى «مكارم‏الاخلاق» از كلام امام سجاد (ع) مى‏نمايد اين است كه اگر خداوند درجه‏ى كسى را بين مردم بالا برد و او در معرض غرور و تكبر قرار گرفت از پيشگاه خداوند درخواست نمايد كه معادل آن رفعت و بلندى اجتماعى به وى پستى و انحطاط درونى بدهد كه خود را كوچك و حقير ببيند، نسبت به مردم فروتنى نمايد، و از خطر بلندپروازى و خودبزرگ‏بينى مصون و محفوظ باشد.
8) ممكن است براى خواننده‏ى دعا اين سوال پيش آيد كه اگر كسى به اقتضاى پاره‏اى از اعمال نارواى خويش يا به مصلحت حكيمانه‏ى باريتعالى بين مردم دچار پستى و انحطاط گرديد يا بر اثر ابتلاى به بيمارى جانكاهى رفعت خويش را از دست داد وظيفه‏ى او چيست و چه كند كه بر اثر آن رويداد تلخ و ناگوار گرفتار حقارت درونى نشود، به زبونى و فرومايگى نگرايد، و شخصيت خويش را از دست ندهد. پاسخ اين پرسش آن است كه از خداوند قوت روح و قدرت مقاومت بخواهد، درخواست كند كه به او نيروى صبر عنايت فرمايد تا بتواند در زمينه‏ى سقوط اجتماعى بردبارى نمايد و خويشتن را نبازد و ارزش انسانى خود را از دست ندهد. ائمه‏ى معصومين عليهم‏السلام در اين قبيل مواقع، دوستان و اصحاب خود را راهنمايى مى‏فرمودند، آنان را تقويت مى‏كردند، اميدوارشان مى‏ساختند، و نمى‏گذاردند كه در جامعه با سرافكندگى به مردم برخورد نمايند.
9) يونس بن عمار از اصحاب امام صادق (ع) بود. زمانى دچار بيمارى برص شد و لكه‏هاى سفيدى بر صورتش آشكار گرديد. اين عارضه او را به سختى ملول و آزرده‏خاطر ساخت، به علاوه، بر اثر اين عارضه، كسانى درباره‏اش سخنانى ناروا مى‏گفتند و آن گفته‏ها قدر و منزلتش را در جامعه كاهش داد و نمى‏توانست مانند گذشته در مجامع عمومى حضور يابد و با مردم سخن بگويد. تصميم گرفت حضور امام صادق (ع) برود و اوضاع و احوال خود را به عرض آن جناب برساند و چاره‏جويى كند. شرفياب شد و توضيح داد كه از طرفى گرفتار بيمارى برص هستم و از طرف ديگر، سخنان دردناك بعضى از اشخاص به شدت مرا رنج مى‏دهد و سخت متاثرم. امام (ع) براى آنكه روحيه‏ى او را تقويت كند و مشكل اجتماعيش را حل نمايد به وى فرمود: دست مومن آل فرعون عيب مادرزادى داشت. انگشتانش خميده و به هم چسبيده بود. اما موقع سخن گفتن بدون احساس ضعف و انكسار، دست معيوب خود را به سوى مردم دراز مى‏كرد و مى‏فرمود: اى مردم! از فرستادگان خدا پيروى كنيد. امام (ع) با اين بيان كوتاه از يك طرف جواب سخنان بى‏اساس مردم را داد و خاطرنشان كرد كه ممكن است يك نفر انسان شريف و پاكدل كه خدمتگزار دين خداست به عارضه‏اى مبتلا باشد، همانطور كه مومن آل فرعون دچار بود، و از طرف ديگر با نقل قضيه‏ى مومن آل فرعون روحيه‏ى يونس را تقويت كرد و به وى فهماند كه به سبب عارضه‏ى لكه‏هاى صورت از مردم كناره‏گيرى مكن و اطمينان و شخصيت خويشتن را از دست مده و همچنان با شهامت به انجام وظايف تبليغى خود مشغول باش چنانكه مومن آل فرعون، دست معيوب خود را به سوى مردم دراز مى‏كرد و آنان را به پيروى از انبياى الهى دعوت مى‏نمود، يعنى همانطورى كه نقص عضو انگشتان دست، اراده‏ى مومن آل فرعون را متزلزل نكرد و نتوانست شخصيت معنوى او را درهم بشكند، لكه‏هاى صورت نيز نبايد اراده‏ى شما را تضعيف كند و از انجام وظايف اجتماعيت باز دارد. بيان امام صادق (ع) خاطر پريشان يونس بن عمار را آرام كرد و او را براى تجديد آميزش با مردم و سازش با محيط، تقويت و تشويق نمود و به شخصيت تزلزل يافته‏اش قرار و استقرار بخشيد. بيان نافذ مربيان بزرگ در جبران شكستهاى روحى افراد و تقويت شخصيت و اراده‏ى آنان اثر بسيار درخشانى دارد.
10) در اين قسمت از دعاى «مكارم‏الاخلاق» كه مورد بحث قرار گرفت، درخواست امام سجاد از پيشگاه خداوند اين بود كه : خداوندا براى من بين مردم درجه‏اى را بالا مبر جز آنكه معادل همان درجه، مرا در نفس خودم پست و منحط نمايى. نتيجه‏ى اين دعا مصون ماندن از عجب و خودبزرگ‏بينى است.