برنامه ی #نهج_البلاغه_خوانی
#نهج_البلاغه_حكمت_272
ضرورت تغییر بدعتها
لَوْ قَدِ اسْتَوَتْ قَدَمَايَ مِنْ هَذِهِ الْمَدَاحِضِ، لَغَيَّرْتُ أَشْيَاءَ.
حضرت علی درود خدا بر او در ضرورت استقامت در برداشتن كجى ها فرمودند : اگر از اين #فتنه ها و لغزشگاه با قدرت بگذرم، دگرگونى هاى بسيار پديد مى آورم.
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
◀️ مبارزه با بدعتها:
📜 امام علیه السلام در اين گفتار پرمعناى خود به انحرافات و بدعتهايى كه بعد از رسول خدا صلی الله علیه و آله پيدا شده بود اشاره كرده مى فرمايد: «اگر گامهايم در اين لغزشگاهها استوار بماند امورى را تغيير خواهم داد»؛ (لَوْ قَدِ اسْتَوَتْ قَدَمَاىَ مِنْ هذِهِ الْمَدَاحِضِ لَغَيَّرْتُ أَشْيَاءَ).
«مَداحِضْ» جمع «مِدْحَض» به معناى لغزشگاه است و ريشه اصلى آن «دَحْض» و «دُحوض» به معناى لغزش است. مى دانيم پس از پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله در زمان خلفا انحرافى چه در مسائل عقيدتى وچه در احكام روى داد كه غالباً منشأ سياسى يا عدم آگاهى به تعليمات اسلام داشت و امام علیه السلام مترصد بود مسلمانان را از آن انحرافات بازگرداند و به اسلام خالص و راستين زمان پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله سوق دهد؛ ولى متأسفانه جنگهاى داخلى كه يكى پس از ديگرى واقع شد و بى وفايى كوفيان و فعاليت شديد منافقان به آن حضرت مجال نمى داد. ازاينرو فرمود كه اگر اين لغزشگاهها برطرف گردد و آرامش پيدا شود ـ كه متأسفانه تا آخر عمر مبارك آن حضرت حاصل نشد ـ امورى را تغيير خواهم داد.
شاهد اين سخن ما خطبه اى است كه حضرت ضمن آن مى فرمايد: «قَدْ عَمِلَتِ الْوُلاةُ قَبْلِي أَعْمَالاً خَالَفُوا فِيهَا رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله مُتَعَمِّدِينَ لِخِلافِهِ نَاقِضِينَ لِعَهْدِهِ مُغَيِّرِينِ لِسُنَّتِهِ وَلَوْ حَمَلْتُ النَّاسَ عَلَى تَرْكِهَا وَحَوَّلْتُهَا إِلَى مَوَاضِعِهَا وَإِلَى مَا كَانَتْ فِي عَهْدِ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله لَتَفَرَّقَ عَنِّي جُنْدِي حَتَّى أَبْقَى وَحْدِي أَوْ قَلِيلٌ مِنْ شِيعَتِي؛ زمامداران پيش از من كارهايى انجام دادند كه برخلاف سنت رسول خدا صلی الله علیه و آله بود. عامدانه راه خلاف رفتند و نقض عهد آن حضرت كردند و سنتش را تغيير دادند و اگر من مردم را وادار به ترك آنها كنم و آنها را به حال اول و به همان چيزى كه در عهد رسول خدا صلی الله علیه و آله بود بازگردانم، لشكرم از اطراف من پراكنده مى شود تا آنجا كه تنهاى تنها مى مانم و يا كمى از شيعيان من با من مى مانند».
اين بدعتها زياد بودند كه به بخشى از آنها اشاره مى شود:
تبعيض ميان عرب و عجم كه در زمان عمر واقع شد و بيت المال را ميان مسلمانان يكسان تقسيم نكرد.
مخالفت با حج تمتع و ازدواج موقت كه در عبارت معروف از او نقل شده است: «مُتْعَتانِ كانَتا في عَهْدِ رَسُولِ اللهِ صلی الله علیه و آله وَأنا أنْهي وَأُعاقِبُ عَلَيْهِما» كه با تعبيرات متفاوتى در كتب زيادى نقل شده است.
خواندن نماز تراويح (نمازهاى مستحب شب ماه رمضان كه بايد فرادى خوانده شود و او دستور داد به صورت جماعت بخوانند).
گفتن «الصَّلاةُ خَيْرٌ مِنَ النَّوْمِ» در اذان صبح كه به گفته ابن ابى شيبه در كتاب مصنف خود، عمر شنيد كه مؤذن او به هنگام اذان صبح مى گويد: «الصَّلاةُ خَيْرٌ مِنَ النَّوْمِ»، عمر از اين جمله خوشنود شد و به مؤذن خود گفت: «أقِرّها في أذانِکَ؛ آن را در اذان (صبحِ) خود همواره بگو».
همچنين حذف «حَىِّ عَلى خَيْرِ الْعَمَلِ» از اذان به بهانه اينكه اگر مردم نماز را بهترين كار بشمرند ممكن است به جهاد اهميت ندهند.
در روايت معروفى آمده است كه عكرمه از ابن عباس سؤال كرد: چرا عمر «حَىِّ عَلى خَيْرِ الْعَمَلِ» را از اذان حذف كرد؟ ابن عباس گفت: «أرادَ عُمَرُ أنْ لا يَتَّكِلَ النّاسُ عَلَى الصَّلاةِ وَيَدَعُوا الْجِهادَ فَلِذلِکَ حَذَفَها مِنَ الاْذانِ». شوكانى در نيل الاوطار از كتاب الاحكام نقل مى كند: «قَدْ صَحَّ لَنا أنَّ حَىِّ عَلى خَيْرِ الْعَمَلِ كانَتْ عَلى عَهْدِ رَسُولِ اللهِ صلی الله علیه و آله يُؤَذَّنُ بِها وَلَمْ تُطْرَحْ إلّا في زَمَنِ عُمَرِ؛ در روايت صحيح ثابت شده است كه «حَىِّ عَلى خَيْرِ الْعَمَلِ» در زمان پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله بود و آن را در اذان مى گفتند؛ ولى در زمان عمر آن را حذف كردند».
سپس در زمان عثمان، بدعتهاى عجيب تر ديگرى گذاشته شد كه از آن جمله تقسيم بيت المال و مقامهاى حساس حكومت اسلامى در ميان خويشاوندان او و وابستگان به او بود كه همين مطلب سبب شد داد و فرياد مردم به اعتراض بلند شود؛ اعتراضى كه سرانجام منجر به قتل او شد. امثال اين بدعتها كه در كتب مشروحه كلاميه آمده، فراوان است.
اميرمؤمنان على علیه السلام مى خواست پس از استقرار حكومت، تمام اين بدعتها را حذف كند وسنتهاى عصر رسول الله صلی الله علیه و آله را زنده نمايد؛ ولى متأسفانه مشكلات داخلى كشور اسلام و جنگها اجازه نداد و اين افتخار بزرگ از مسلمانان سلب شد.
ادامه دارد...
#نهج_البلاغه_حكمت_272
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
❇️ #تفسیر_خوانی قرآن کریم
هر روز یک آیه
تفسیر نور – استاد محسن قرائتی
سوره #بقره
#بقره_155
وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَىْءٍ مِّنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَ لِ وَ الْأَنْفُسِ وَالّْثمَرَ تِ وَبَشِّرِ الْصَّبِرِينَ
وقطعاً شما را با چیزى از ترس، گرسنگى، زیان مالى وجانى وكمبود محصولات، آزمایش مىكنیم وصابران (در این حوادث وبلاها را) بشارت بده.
خداوند متعال، همهى انسانها را آزمایش مىكند، امّا آزمایش و امتحان همه یكسان نیست. تمام جهان، صحنه آزمایش و تمام مردم حتّى پیامبران نیز مورد امتحان قرار مىگیرند. باید بدانیم كه آزمایشهاى خداوند براى رفع ابهام نیست، بلكه براى شكوفایى استعدادها و پرورش انسانها است. وسایل آزمایش الهى نیز تمام حوادث تلخ و شیرین و از جمله ترس و گرسنگى، زیان مالى و جانى و كمبود محصولات است. ترس از دشمن، محاصرهى اقتصادى، جنگ و جهاد و اعزام فرزندان و عزیزان به میدانهاى نبرد، از جمله امتحانات است.
راه پیروزى در آزمایشهاى الهى چند چیز است:
الف: صبر و مقاومت.
ب: توجّه به گذرا بودن حوادث و مشكلات.
ج: توجّه به تاریخ گذشتگان كه چگونه مشكلات را پشت سر گذاردهاند.
د: توجّه به اینكه همه مشكلات ما در منظر و دید خداست و همه چیز حساب دارد.
⏺ آزمایش و امتحان یك برنامه و سنّت حتمى الهى است. «ولَنبلوَنّكم»
⏺ ناگوارىها، سبب مقاومت ورشد است. بسیارى از صفات انسان از قبیل صبر، رضا، تسلیم، قناعت، رهد، تقوا، حلم و ایثار، در سایهى برخورد با تنگدستىها است. «وبشّر الصابرین»
⏺ شهادت، زمانى ارزش دارد كه در راه خدا باشد. «فى سبیل اللَّه»
مورد بشارت، در آیه بیان نشده است تا شامل انواع بشارتهاى الهى باشد. «بشّر الصابرین»
کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
155-156.mp3
2.74M
سوره #بقره
#بقره_155
#بقره_156
#شرح_صوتی_قرائتی
👤استاد #قرائتی
⏺کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
✳️ ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی
دل بی تو به جان آمد وقت است که بازآیی
دایم گل این بستان شاداب نمیماند
دریاب ضعیفان را در وقت توانایی
دیشب گله زلفش با باد همیکردم
گفتا غلطی بگذر زین فکرت سودایی
صد باد صبا این جا با سلسله میرقصند
این است حریف ای دل تا باد نپیمایی
مشتاقی و مهجوری دور از تو چنانم کرد
کز دست بخواهد شد پایاب شکیبایی
یا رب به که شاید گفت این نکته که در عالم
رخساره به کس ننمود آن شاهد هرجایی
ساقی چمن گل را بی روی تو رنگی نیست
شمشاد خرامان کن تا باغ بیارایی
ای درد توام درمان در بستر ناکامی
و ای یاد توام مونس در گوشه تنهایی
در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم
لطف آن چه تو اندیشی حکم آن چه تو فرمایی
فکر خود و رای خود در عالم رندی نیست
کفر است در این مذهب خودبینی و خودرایی
زین دایره مینا خونین جگرم می ده
تا حل کنم این مشکل در ساغر مینایی
#حافظ شب هجران شد بوی خوش وصل آمد
شادیت مبارک باد ای عاشق شیدایی
🔅 برنامه ی روزانه #حافظ_خوانی
#حافظ_غزل_493
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#دعای_روزانه_رمضان
🌺 #رمضان_روز_18
سکوت #سحر فرصتی برای خدایی شدن !
«اللَّهُمَّ نَبِّهْنِی فِیهِ لِبَرَکَاتِ أَسْحَارِهِ
وَ نَوِّرْ فِیهِ قَلْبِی بِضِیَاءِ أَنْوَارِهِ
وَ خُذْ بِکُلِّ أَعْضَائِی إِلَی اتِّبَاعِ آثَارِهِ بِنُورِکَ
یَا مُنَوِّرَ قُلُوبِ الْعَارِفِینَ
خدایا مرا در این ماه به برکتهای سحرهایش آگاه کن
و دلم را با روشنایی انوارش روشنی بخش
و تمام اعضایم را به پیروی آثارش بگمار،
به نورت ای نوربخش دلهای عارفان».
👈 شرح صوتی دعا در لینک زیر
http://alumni.miu.ac.ir/index.aspx?siteid=2&pageid=30651
http://www.aviny.com/Voice/ramazan/sharh_doa_ruzane/mojtahedi.aspx
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#رمضان_روز_18
👈 #ختم_سی_روزه_قرآن_کریم
#جزء_خوانی قرآن بصورت #تحریر (تندخوانی)
#جزء_18
https://qurantv.ir/qariinfo/6827
👈 #ختم_سی_روزه_صحیفه_سجادیه
از صفحه 220 تا صفحه 233
http://moshaf.org/files/other/document/Sahifeh%20Sajjadiyeh.pdf
👈 مقید باشیم به توفیق الهی و با استمداد از آقا امام سجاد علیه السلام روزانه برنامه ی تعیین شده را با هم قرائت کنیم
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
Sahifeh Sajjadiyeh-bonyana.com.pdf
2.95M
🌙 لطفا کتاب صحیفه سجادیه - از صفحه 220 تا صفحه 233 مطالعه شود
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_46 #دعا_چهل_شش_1
قسمت 2
#رحمت_واسعه
⏺ غوغاى رحمت
اگر كسى را همه از خود برانند، و وى را از هر جهت طرد كنند، و تمام درها را به روى او ببندند، و مهر و محبّت خود را از او دريغ نمايند، ولى او وى را از خود نمىراند، و طردش نمىكند، و در رحمت را به رويش نمىبندد، و عشق و محبتش را از او دريغ نمىدارد.
رحمت او بر عبد از قبيل رحمت عبد بر عبد نيست، رحمت عبد بر عبد از باب غرض و هدف خاص است، ولى رحمت عام او را هدف و غرض نيست، آقايى و كرامت و بزرگوارى و لطفش اقتضا دارد در عنايت و محبتش به روى عبد باز باشد، به اين نظر ندارد كه عبد كيست و چيست، به اين نظر دارد كه جنبندهاى نيازمند و فقيرى مستحق و دردمندى بيچاره است و بايد چنين موجودى بر سر سفره عنايت و كرم قرار داشته باشد.
عبد اگر مؤمن باشد درِ رحمت خاص هم به روى او باز است، و اگر غير مؤمن باشد رحمت خاص چون در وجود او جايى براى تجلّى نمىبيند جلوه نمىكند، ولى به محض اينكه عبد بيدار شود و از عصيان و خطا برگردد تجلّىگاه رحمت خاص مىشود، و تمام سيّئات گذشتهاش در مدار مغفرت بخشيده مىشود و در آسياب محبّت تبديل به حسنه شده، و آتش توبه هيمه گناه را سوزانده خاكسترش را به باد مىدهد.
اين مهم نيست كه تمام عالميان درِ مهر و محبّت خود را به روى انسان ببندند، و به هيچ صورت انسان را نپذيرند، اين مهم است كه درى براى هميشه از رحمت و لطف از جانب حضرت دوست به روى انسان باز است، تا هر وقت كه بخواهد خود را در آغوش محبّت حضرت جانان بيندازد، و آنچه در قدرت داشته باشد از سفره لطفش بهره ببرد.
آرى، او مىآفريند، و در رحم مادر از عبدش پذيرايى مىكند، و بدون احساس رنج وى را به دنيا مىآورد، و سينه پر شير مادر را همراه عشق و محبتى در اوج نهايت در اختيارش مىگذارد، و پس از آماده شدن كارگاه بدن در دهانش دندان مىروياند، و وى را تبديل به طفلى شيرين و آراسته مىكند، و از وى نوجوانى زيبا و باطراوت مىسازد، و به پهنه آفرينش، نعمتهاى مادى و معنوى را در اختيارش مىگذارد گرچه همه چيز و همه كس وى را طرد كند و از محبّت و رحمت به وى دريغ ورزد!
آرى، او مىپذيرد كسى را كه هيچ كشورى نمىپذيرد، و هيچ سرزمينى قبول نمىكند، كشور رحمت و مملكت محبّت، و سرزمين مهر و لطف او قبول مىكند آن را كه هيچ سرزمينى قبول نمىكند!
او نيازمند فقير و مسكين مستكين، و بيچاره گرفتار را كه به پيشگاهش حاجت مىبرد خوار نمىكند، و تحقيرش نمىنمايد، و روحيهاش را نمىشكند، كه نيازمند در پيشگاه حضرتش در عين فقر و نياز، آبرومند است و از اعتبار و شخصيت برخوردار است، و بى شك با استجابت دعاى حاجتمند به آبرويش مىافزايد، و اعتبارش را در ميان بندگان دو چندان مىكند، و وى را ملجأ و پناه ديگران قرار مىدهد.
راستى، چه عجيب و بهتآور است، و تا كجا مورد تعجب دارد كه نيازمند و گدا به درگاه بىنياز برود، و علاوه بر حفظ اعتبار و شخصيتش با اضافه شدن به اعتبار و بزرگيش از درگاه او برگردد، و خود براى رفع مشكلات ديگران، دست خدا شود!
رحمت او كه فقط مقتضاى آقايى و بزرگوارى اوست با انسان كارى مىكند كه ديگران را نسبت به آدمى در بهت و حيرت مىبرد، و همه در برابر آن كه متصل به رحمت است انگشت به دهان مىمانند، و از درك شخصيت و وضع انسان عاجز مىشوند، خود انسان هم وقتى توجّه به حقيقت پيدا مىكند، خود را از بيانش ناتوان مىبيند و از تفسيرش درمىماند كه مگر من كيستم كه در عين اين همه نقص و عيب و گناه و معصيت بدين صورت مورد لطف دوست قرار گرفتهام.
درگاهش درگاه نوميدى نيست، پيشگاهش پيشگاه يأس و حرمان نمىباشد، او وجود مقدسى است كه الحاح كنندگان را نوميد نمىسازد و دست رد بر سينه توقع داران خود نمىگذارد، هديه بى مقدار عبد را كه به صورت رابطه با او و عمل صالح و اخلاق حسنه است برمىگزيند، و كار اندك را سپاس مىگزارد، و عمل كم و كوچك را به لطفش قبول مىكند و مزد عظيم و اجر بزرگ مىدهد.
آن كه به او نزديك شود بى ملاحظه به او نزديك مىگردد، و هر كه از او روى بگرداند وى را به سوى خود مىخواند، مگر در قرآن مجيد نخواندهايد كه موسى و هارون را مأموريت مىدهد به سوى فرعون بروند و از وى براى قرار گرفتن در مدار هدايت دعوت كنند، باشد كه متذكّر واقعيّتها گردد، و به مقام خشيت دست يابد،
تا پرونده سياهش سپيد گردد، و گناهانش به كارگاه مغفرت راه يابد، و سيّئاتش به حسنات تبديل شود، و از عذاب ابد قيامت رهايى يابد!
👈 ادامه دارد ...
تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج 12 ، ص: 13
👌 دعای #چهل_شش
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2