برنامه ی #نهج_البلاغه_خوانی
#نهج_البلاغه_حكمت_273
راضی بودن به مقدرات الهی
وَ قَالَ (علیه السلام): اعْلَمُوا عِلْماً يَقِيناً، أَنَّ اللَّهَ لَمْ يَجْعَلْ لِلْعَبْدِ -وَ إِنْ عَظُمَتْ حِيلَتُهُ وَ اشْتَدَّتْ طَلِبَتُهُ وَ قَوِيَتْ مَكِيدَتُهُ- أَكْثَرَ مِمَّا سُمِّيَ لَهُ فِي الذِّكْرِ الْحَكِيمِ، وَ لَمْ يَحُلْ بَيْنَ الْعَبْدِ فِي ضَعْفِهِ وَ قِلَّةِ حِيلَتِهِ وَ بَيْنَ أَنْ يَبْلُغَ مَا سُمِّيَ لَهُ فِي الذِّكْرِ الْحَكِيمِ. وَ الْعَارِفُ لِهَذَا الْعَامِلُ بِهِ أَعْظَمُ النَّاسِ رَاحَةً [رَحْمَةً] فِي مَنْفَعَةٍ، وَ التَّارِكُ لَهُ الشَّاكُّ فِيهِ أَعْظَمُ النَّاسِ شُغُلًا فِي مَضَرَّةٍ؛ وَ رُبَّ مُنْعَمٍ عَلَيْهِ مُسْتَدْرَجٌ بِالنُّعْمَى، وَ رُبَّ مُبْتَلًى مَصْنُوعٌ لَهُ بِالْبَلْوَى؛ فَزِدْ أَيُّهَا الْمُسْتَنْفِعُ [الْمُسْتَمِعُ] فِي شُكْرِكَ، وَ قَصِّرْ مِنْ عَجَلَتِكَ، وَ قِفْ عِنْدَ مُنْتَهَى رِزْقِكَ.
حضرت علی درود خدا بر او ضرورت #توکل به خداوند و دوری از #حرص به دنیا فرمودند : به يقين بدانيد خداوند براى بنده خود هر چند با سياست و سخت كوش و در طرح و نقشه نيرومند باشد، بيش از آنچه كه در علم الهى وعده فرمود، قرار نخواهد داد، و ميان بنده، هر چند ناتوان و كم سياست باشد، و آنچه در قرآن براى او رقم زده حايلى نخواهد گذاشت.
هر كس اين حقيقت را بشناسد و به كار گيرد، از همه مردم آسوده تر است و سود بيشترى خواهد برد. و آن كه آن را واگذارد و در آن شك كند، از همه مردم گرفتارتر و زيانكارتر است. چه بسا نعمت داده شده اى كه گرفتار عذاب شود، و بسا گرفتارى كه در گرفتارى ساخته شده و آزمايش گردد، پس اى كسى كه از اين گفتار بهرمند مى شوى، بر شكر گزارى بيفزاى، و از شتاب بى جا دست بردار، و به روزى رسيده قناعت كن.
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
◀️ از #حرص خود بكاه و به سهم خود قانع باش:
قسمت اول
📜 امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه در حقيقت مى خواهد حريصان در دنيا را از حرص بازدارد و به كفاف و عفاف قانع سازد و از مسابقه گناه آلودى كه براى به چنگ آوردن اموال بيشتر در ميان گروهى از دنياپرستان رايج است جلوگيرى كند، مى فرمايد: «به يقين بدانيد خدا براى بنده اش ـ اگرچه بسيار چاره جو وسختكوش و در طرح نقشه ها قوى باشد ـ بيش از آنچه در كتاب الهى براى او (از روزى) مقدر شده قرار نداده است»؛ (اعْلَموا عِلْماً يَقِيناً اِنَّ اللّهَ لَمْ يَجْعَلْ لِلْعَبْدِ ـ وَإِنْ عَظُمَتْ حِيلَتُهُ، وَاشْتَدَّتْ طِلْبَتُهُ، وَقَوِيَتْ مَكِيدَتُهُ ـ أَكْثَرَ مِمَّا سُمِّىَ لَهُ فِي الذِّكْرِ الْحَكِيمِ).
سپس به نقطه مقابل آن اشاره كرده مى فرمايد: «و (به عكس) ـ هرچند بنده اش ناتوان و كم تدبير باشد ـ ميان او و آنچه برايش در كتاب الهى مقرر گشته مانع نگرديده است»؛ (وَلَمْ يَحُلْ بَيْنَ الْعَبْدِ فِي ضُعْفِهِ وَقِلَّةِ حِيلَتِهِ، وَبَيْنَ أَنْ يَبْلُغَ مَا سُمِّيَ لَهُ فِي الذِّكْرِ الْحَكِيمِ).
جمله «ذِكْرِ الْحَكيمِ» گرچه در قرآن مجيد به معناى آيات الهى آمده است وبعضى از شارحان نهج البلاغه آن را در اينجا همين گونه تفسير كرده اند؛ ولى با توجه به اينكه اندازه روزى افراد به طور مشخص در قرآن مجيد نيامده و هدف امام عليه السلام در اين بيان حكيمانه اين است كه حد و حدود روزى اشخاص در ذكر حكيم بيان شده، اين كلام با لوح محفوظ و كتاب علم الهى تناسب دارد كه در آنجا همه مقدرات ثبت است.
علامه مجلسى؛ در بحارالانوار در باب «القلم و اللوح المحفوظ» نيز رواياتى را نقل مى كند كه «ذكر حكيم» در آنها به طور واضح به لوح محفوظ تفسير شده است. بنابراين نبايد ترديد كرد كه منظور از «ذكر حكيم» در اينجا قرآن مجيد نيست بلكه همان لوح محفوظ است كه گاهى به عنوان علم الهى تفسير مى شود.
سپس امام عليه السلام به نتيجه اين اقتصاد اشاره كرده، مى فرمايد: «كسى كه از اين حقيقت آگاه باشد و به آن عمل كند آسايش و راحتى و منفعتش از همه كس بيشتر است و آن كس كه آن را ترك گويد ودر آن شك و ترديد كند از همه مردم گرفتارتر و زيانكارتر است»؛ (وَآلْعَارِفُ لِهذَا آلْعَامِلُ بِهِ، أَعْظَمُ النَّاسِ رَاحَةً فِي مَنْفَعَةٍ، وَالتَّارِکُ لَهُ الشَّاکُّ فِيهِ أَعْظَمُ النَّاسِ شُغُلاً فِي مَضَرَّةٍ).
نتيجه گيرى امام عليه السلام كاملاً روشن و منطقى است؛ افراد حريص كه دائمآ براى رسيدن به آنچه برايشان مقدّر نشده دست و پا مى زنند، پيوسته در زحمتند و روحشان در عذاب و جسمشان خسته و ناتوان است، و به عكس، آنهايى كه به مقدرات الهى قانع هستند، نه حرص و آز بر آنها غلبه مى كند و نه پيوسته در تلاش و عذاب و زياده خواهى هستند.
بارها گفته ايم اينگونه تعبيرات كه در آيات قرآنى و روايات درمورد تقدير روزى وارد شده، مفهومش اين نيست كه از تلاش و كوشش براى پيشرفت اقتصادى و تأمين زندگى آبرومندانه دست بكشيم، زيرا آن يك وظيفه واجب است كه در روايات اسلامى نيز بر آن تأكيد و حتى همرديف جهاد فى سبيل الله شمرده شده است، همانگونه كه در حديث معروف معتبرى از امام صادق عليه السلام مى خوانيم: «الْكَادُّ عَلَى عِيَالِهِ كَالْمُجَاهِدِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ؛ كسى كه براى تأمين زندگى عيال خود زحمت بكشد مانند مجاهد در راه خداست». بنابراين روزى مقدّر با تلاش و كوشش رابطه دارد. يا به تعبير ديگر، تقديرات الهى مشروط به تلاش و سعى و كوشش است وافراد تنبل و بيكار و بى تدبير از سهم مقدرشان نيز محروم خواهند شد.
آنگاه امام عليه السلام در ادامه اين سخن به دو مورد كه درواقع جنبه استثنا از آن قاعده بالا دارد اشاره كرده، مى فرمايد: «بسيارند افرادى كه مشمول نعمت خداوند هستند؛ اما اين نعمت مقدمه بلا و هلاكت ايشان است و چه بسيارند كسانى كه در بلا و سختى قرار دارند؛ اما اين بلا وسيله اى براى آزمايش و تكامل آنهاست»؛ (وَرُبَّ مُنْعَمٍ عَلَيْهِ مُسْتَدْرَجٌ بِالنُّعْمَى، وَرُبَّ مُبْتَلىً مَصْنُوعٌ لَهُ بِالْبَلْوَى).
ادامه دارد...
#نهج_البلاغه_حكمت_273
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
◀️ از #حرص خود بكاه و به سهم خود قانع باش:
قسمت 2
📜 در پايان، امام عليه السلام مستمعان خود را مخاطب قرار داده مى فرمايد: «اى بهره گيرنده (اى شنونده) بر شكر نعمتها بيفزا و از سرعت و شتاب (براى به دست آوردن زخارف دنيا) بكاه و هنگامى كه به روزى خود به طور كامل رسيده اى توقف كن»؛ (فَزِدْ أَيُّهَا الْمُسْتَنفِعُ فِي شُكْرِکَ، وَقَصِّرْ مِنْ عَجَلَتِکَ، وَقِفْ عِنْدَ مُنْتَهَى رِزْقِکَ).
شايان توجه است كه در بسيارى از نسخه هاى نهج البلاغه «أيُّهَا الْمُسْتَمِعْ؛ اى شنونده» آمده در حالى كه در نسخه صبحى صالح كه آن را به عنوان متن انتخاب كرده ايم «مُسْتَنْفِعُ»؛ (اى بهره گيرنده) آمده است و بدون شك تعبير اول كه در بسيارى از نسخ آمده مناسبتر است. از مجموع اين حديث شريف و احاديث فراوان ديگرى كه در باب رزق و روزى به ما رسيده استفاده مى شود كه روزى از سوى خداى متعال براى هركس مقدر شده و تلاشهاى زياد براى فراتر از آن رفتن سودى ندارد وبه عكس افراد ضعيف نيز روزى مقدرشان از سوى خداوند مى رسد. البته ممكن است ظلم ظالمان سبب شود افرادى حق ديگران را غصب كنند وافرادى از گرسنگى بميرند. اين خود امتحان الهى است كه در دنيا مقرر شده است.
اضافه بر اين، گاه مى شود ـ مطابق آنچه در ذيل گفتار حكيمانه بالا آمد ـ خداوند نعمت هاى زيادى به افرادى كه طغيان و سركشى را از حد گذرانده اند مى دهد تا مست نعمت و غرق عيش و نوش شوند، ناگهان آنها را از ايشان مى گيرد تا عذابشان دردناكتر باشد؛ همانگونه كه در آيه شريفه 44 از سوره «انعام» آمده است: «(فَلَمَّا نَسُوا مَا ذُكِّرُوا بِهِ فَتَحْنَا عَلَيْهِمْ أَبْوَابَ كُلِّ شَىْءٍ حَتَّى إِذَا فَرِحُوا بِمَا أُوتُوا أَخَذْنَاهُمْ بَغْتَةً فَإِذَا هُمْ مُّبْلِسُونَ)؛ (آرى،) هنگامى كه (اندرزها سودى نبخشيد، و) آنچه را به آنها يادآورى شده بود فراموش كردند، درهاى همه چيز (از نعمتها) را به روى آنها گشوديم؛ تا (كاملاً) خوشحال شدند (ودل به آن بستند)؛ ناگهان آنها را گرفتيم (و سخت مجازات كرديم)؛ در اين هنگام، همگى مأيوس شدند؛ (و درهاى اميد به روى آنها بسته شد)». درست همانند كسى كه از درختى غاصبانه بالا مى رود كه هرچه بالاتر برود سقوطش از فراز درخت دردناكتر و شكننده تر است. اين همان چيزى است كه به عنوان عذاب استدراجى در قرآن و روايات منعكس شده است. به عكس افرادى هستند كه خداوند روزى آنها را محدود مى كند تا صحنه آزمايش الهى كه موجب ترفيع مقام آنهاست فراهم گردد.
جمله اى كه امام عليه السلام در پايان اين سخن فرموده (وَقَصِّرْ مِنْ عَجَلِکَ وَقِفْ عِنْدَ مُنْتَهى رِزْقِکَ) نيز گواه بر اين است كه هدف، كنترل حرص حريصان و آزِ آزمندان و شتاب دنياپرستان است.
مرحوم «مغنيه» براى حل بعضى از شبهات ناچار شده است تفسير ديگرى براى گفتار حكيمانه بالا انتخاب كند كه با ظاهر اين حديث شريف هماهنگ نيست. او مى گويد: منظور از «ذكر حكيم» همان قرآن است و منظور از تعيين سهم هركس از روزى همان است كه در آيات شريفه سوره «زلزال» مى خوانيم : «(فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرآ يَرَه * وَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرّآ يَرَهُ)؛ هركس به اندازه سنگينى ذرهاى كار نيك كند (در آخرت) آن را مى بيند و (همچنين) هركس به قدر ذره اى كار بد كند او نيز (در سراى ديگر) آن را خواهد ديد». نتيجه اينكه انسان در برابر اعمالش جزا داده مى شود و آنچه را از نيك و بد انجام داده در آخرت به آن خواهد رسيد؛ خواه در دنيا قوى و نيرومند باشد يا ضعيف و ناتوان. نه قدرت و ثروت دنيا او را به خدا نزديك مى كند و نه وى را از عذاب دوزخ ـ اگر از گمراهان باشد ـ بازمى دارد و نه ضعف و فقر ميان انسان ونعمتهاى بهشتى ـ هرگاه از هدايت شدگان باشد ـ مانع مى شود.
ولى نبايد ترديد كرد كه منظور از «ذكر حكيم» همان لوح محفوظ است كه در بالا شرح داده شد و منظور از تعيين سهميه، سهميه مادى دنيوى است و ذيل حديث، شاهد گويايى بر اين مطلب است و همچنين احاديث ديگرى كه در باب تقسيم رزق و روزى رسيده است.
ادامه دارد...
#نهج_البلاغه_حكمت_273
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
❇️ #تفسیر_خوانی قرآن کریم
هر روز یک آیه
تفسیر نور – استاد محسن قرائتی
سوره #بقره
#بقره_156
الَّذِينَ إِذَ آ أَصَبَتْهُمْ مُّصِيبَةٌ قَالُواْ إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّآ إِلَيْهِ رَ جِعُونَ
(صابران) كسانى هستند كه هرگاه مصیبتى به آنها رسد، مىگویند: ما از آنِ خدا هستیم و به سوى او باز مىگردیم.
صابران، به جاى خود باختگى وپناهندگى به دیگران، تنها به خدا پناه مىبرند. زیرا از دید آنها، تمام جهان كلاس درس و میدان آزمایش است كه باید در آن رشد كنیم. دنیا جاى ماندن نیست، خوابگاه و عشرتكده نیست و شداید و سختىهاى آن نیز نشانهى بىمهرى خداوند نیست. ناگوارىها براى آن است كه زیر پاى ما داغ شود تا تندتر و سریعتر حركت كنیم، بنابراین در تلخىها نیز شیرینى است. زیرا شكوفا شدن استعدادها وكامیابى از پاداشهاى الهى را بدنبال دارد.
⏺ ریشهى صبر، ایمان به خداوند، معاد وامید به دریافت پاداش است. «الصّابرین الّذین... قالوا انّا للّه و انّا الیه راجعون»
کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
155-156 (1).mp3
2.74M
سوره #بقره
#بقره_155
#بقره_156
#شرح_صوتی_قرائتی
👤استاد #قرائتی
⏺کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
✳️ ای دل گر از آن چاه زنخدان به درآیی
هر جا که روی زود پشیمان به درآیی
هش دار که گر وسوسه عقل کنی گوش
آدم صفت از روضه رضوان به درآیی
شاید که به آبی فلکت دست نگیرد
گر تشنه لب از چشمه حیوان به درآیی
جان میدهم از حسرت دیدار تو چون صبح
باشد که چو خورشید درخشان به درآیی
چندان چو صبا بر تو گمارم دم همت
کز غنچه چو گل خرم و خندان به درآیی
در تیره شب هجر تو جانم به لب آمد
وقت است که همچون مه تابان به درآیی
بر رهگذرت بستهام از دیده دو صد جوی
تا بو که تو چون سرو خرامان به درآیی
#حافظ مکن اندیشه که آن یوسف مه رو
بازآید و از کلبه احزان به درآیی
🔅 برنامه ی روزانه #حافظ_خوانی
#حافظ_غزل_494 #امام_زمان عج
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#دعای_روزانه_رمضان
🌺 #رمضان_روز_19
اللَّهُمَّ وَفِّرْ فِيهِ حَظِّي مِنْ بَرَكَاتِهِ
اى خدا در اين روز بهره مرا از بركاتش وافر گردان
وَ سَهِّلْ سَبِيلِي إِلَى خَيْرَاتِهِ
و بسوى خيراتش راهم را سهل و آسان ساز
وَ لاَ تَحْرِمْنِي قَبُولَ حَسَنَاتِهِ
و از حسنات مقبول آن مرا محروم مساز
يَا هَادِياً إِلَى الْحَقِّ الْمُبِينِ
اى راهنماى بسوى دين حق آشكار.
👈 شرح صوتی دعا در لینک زیر
http://alumni.miu.ac.ir/index.aspx?siteid=2&pageid=30651
http://www.aviny.com/Voice/ramazan/sharh_doa_ruzane/mojtahedi.aspx
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#رمضان_روز_19
👈 #ختم_سی_روزه_قرآن_کریم
#جزء_خوانی قرآن بصورت #تحریر (تندخوانی)
#جزء_19
https://qurantv.ir/qariinfo/6827
👈 #ختم_سی_روزه_صحیفه_سجادیه
از صفحه 234 تا صفحه 247
http://moshaf.org/files/other/document/Sahifeh%20Sajjadiyeh.pdf
👈 مقید باشیم به توفیق الهی و با استمداد از آقا امام سجاد علیه السلام روزانه برنامه ی تعیین شده را با هم قرائت کنیم
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
Sahifeh Sajjadiyeh-bonyana.com.pdf
2.95M
🌙 لطفا کتاب صحیفه سجادیه - از صفحه 234 تا صفحه 247 مطالعه شود
(این صفحات شامل دعای 44 و 45 و در خصوص #ماه_رمضان است ولذا سعی کنیم آنها را با دقت بیشتری بخوانیم)
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_46
#دعا_چهل_شش_1
https://eitaa.com/sahife2/41220
قسمت 3
#غرور_به_رحمت_حق 1
⏺ گاهى عاصى بر عصيانش مىافزايد، و عابد از عبادتش مىكاهد، و چون مورد اعتراض واقع مىشود جواب مىدهد: با اين كرمى كه من از خدا خبر دارم، اضافه شدن گناه برايم باكى ايجاد نمىكند، و كم شدن طاعت به حالم ضررى وارد نمىسازد. چنين حالتى را حضرت محبوب براى عاصى و عابد نمىپسندد، چنانكه حضرت سجّاد عليه السلام قوىترين سخن و برهان را ارائه داد، رحمت رحمت است، و وسعت رحمت قابل درك نيست ولى صاحب واسعه از بندهاش خواسته به آيات كتابش عمل كند، و تسليم پيامبرش باشد، و از ولايت امامان معصوم سرنگرداند، و خود را در گردونه تقوا قرار داده و از گناه بپرهيزد.
چيزى كه باعث اضافه شدن معصيت و كم شدن طاعت گردد بدون شك شيطانى است و هيچ ربطى به حريم حضرت دوست ندارد، نشان دادن رحمت حق نه براى اضافه شدن گناه است و نه براى كم كردن عبادت، بلكه مىخواهند عابد را به عبادت بيشتر تشويق، و گناهكار را به علاج وجودش از گناه و اين كه خداوند مهربان به دنبال توبه عاصى حاضر به بخشيدن تمام گذشته است، ترغيب نمايند.
در قرآن مجيد نزديك به 276 بار مسئله رحمت حق ( #رحمت_واسعه ) مطرح است، ولى بر اساس آيات و روايات، كسى اجازه ندارد از آن آيات برداشت سوء كند، برداشتى كه منجر به امن از مكر حق و غرور به كرم گردد، و به عبارت ديگر برداشت از كرم به صورتى كه بر گناه بيفزايد و از طاعت كم كند خيانت به قرآن و جنايت بر نفس است.
يا ايُّهَا الاْنْسانُ ما غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَريمِ
اى انسان! چه چيزى تو را به پروردگار بزرگوارت مغرور كرده است؟
اگر بگويد: كرمت مرا مغرور ساخت، جواب مىدهند: مقتضى كرم كوشش در طاعت و ترك معصيت است، نه معصيت و كفران نعمت كريم، كه كريم در دنيا سفره انداز است براى اينكه از آن بهره ببرى و تأمين قدرت نمايى تا بر طاعتش اقدام كرده و به ترك گناه موفّق گردى، و در آخرت سفره انداز است تا از محصول ايمان و تقوايت و جهاد و كوشش و عمل صالحت بهرهمند گردى!
اگر بگويد: شيطان مرا مغرور كرد، جواب مىگويند: ما به وسيله انبياى خود و به خصوص كتب آسمانى و مخصوصاً قرآن مجيد تو را از مكر و بندبازى او و حيله و خدعه او، تا جايى كه حجت بر تو تمام باشد هشدار داده و از اطاعت از شيطان بر حذر داشتيم، و به اين معنا آگاهت نموده كه هر كس تو را به غير خواستههاى دوست مىخواند شيطان است، و مىخواهد همانند پدر و مادرت تو را از بهشت عنبر سرشت قيامت محروم نمايد، چنانكه آنان را از بهشت دنيا محروم كرد، ولى آن دو بزرگوار با توبه و انابه و تضرع و زارى به پيشگاهش عذر تقصير بردند و آن محبوب قلب عارفان عذر آنان را پذيرفت.
اگر بگويد: دچار جهل بودم و در فضاى عدم معرفت و دورى از بصيرت و آگاهى مغرور شدم، پاسخ مىگويند: بعثت انبيا و امامت امامان و علم عالمان و حكمت حكيمان و عرفان عارفان و نصيحت ناصحان همه و همه براى علاج جهل بود، مىخواستى در برابر آنان تواضع كنى و از آن منابع بصيرت كسب معرفت نمايى، تا به غرور دچار نشوى و بر كثرت معصيت و كم كردن طاعت اقدام ننمايى.
در آيه شريفه انسان را به عنوان انسانيتش كه تمام امتيازات او را بر ساير موجودات اين جهان يادآور مىشود مخاطب ساخته سپس او را در برابر خداوندى قرار مىدهد كه هم «ربّ» و هم «كريم» است، به مقتضاى ربوبيتش پيوسته او را در كنف حمايت خود قرار داده و تربيت و تكامل او را بر عهده گرفته، و به مقتضاى كرمش او را بر سر خوان نعمت خود نشانده و از تمام مواهب مادى و معنوى برخوردار ساخته است بى آن كه انتظارى از او داشته باشد و پاداش و عوضى بطلبد، حتى خطاهاى او را ناديده مىگيرد و با كرمش او را مورد عفو قرار مىدهد.
آيا سزاوار است چنين موجود شريفى در برابر چنان پروردگار بزرگى جسور گردد، و يا لحظهاى از او غافل شود و در انجام فرمانش كه ضامن سعادت خود اوست، قصور ورزد؟
👈 ادامه دارد ...
تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج 12 ، ص: 16
👌 دعای #چهل_شش
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_46 #دعا_چهل_شش_1
قسمت 3
#غرور_به_رحمت_حق 2
⏺ تفسيرى بر آيه شريفه " ما غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَريمِ "
«در حديثى از رسول اكرم صلى الله عليه و آله آمده است كه هنگام تلاوت اين آيه فرمود:
غَرَّهُ جَهْلُهُ.
جهل و نادانيش او را مغرور و غافل ساخته است.
و از اينجا روشن مىشود هدف اين است كه با تكيه بر مسأله ربوبيت و كرم خداوند، غرور و غفلت انسان را در هم بشكند نه آنگونه كه بعضى پنداشتهاند كه هدف تلقين آدمى در زمينه عذر خواهى او است كه در جواب بگويد: كرمت مرا مغرور ساخت.
و نيز آنچه از فضيل نقل شده كه از او سؤال كردند: اگر در روز قيامت خداوند تو را به حضور طلبد و از تو بپرسد:
ما غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَريمِ؟
چه چيزى تو را به پروردگار بزرگوارت مغرور كرده؟
در جواب چه مىگويى؟ گفت: در جواب مىگويم:
غَرَّنى سُتُورُكَ الْمُرْخاةُ.
پردههايى كه بر گناهان من افكنده بودى، مرا غافل و مغرور ساخت.
كه اين بيان نيز متناسب با مفهوم آيه نيست، بلكه در جهت مخالفت هدف اصلى آيه قرار دارد، چرا كه هدف در هم شكستن غرور و بيدار كردن از خواب غفلت است، نه پرده جديدى بر پردههاى غفلت افكندن.
بنابراين سزاوار نيست آيه را از هدفى كه داشته منحرف سازيم و در جهت مخالف آن نتيجهگيرى كنيم.
امير مؤمنان عليه السلام در تفسير اين آيه جملههاى عجيبى دارد و مىفرمايد:
اين آيه كوبنده ترين دليل در برابر شنونده است، و قاطعترين عذر در برابر شخص مغرور، كسى كه جهالت و نادانيش او را جسور و مغرور ساخته است.
اى انسان! چه چيز تو را بر گناهت جرأت داده، و چه چيز تو را در برابر پروردگارت مغرور ساخته، و چه چيز تو را به هلاكت خويش علاقمند نموده است؟
آيا اين بيمارى تو بهبودى ندارد؟ يا اين خوابت به بيدارى نمىانجامد؟ چرا لااقل آن مقدار كه به ديگران رحم مىكنى به خودت رحم نمىكنى؟ تو هرگاه كسى را در ميان آفتاب سوزان ببينى بر او سايه مىافكنى، هرگاه بيمارى را ببينى كه درد، وى را سخت ناتوان ساخته از روى ترحم بر او گريه مىكنى، پس چه چيز تو را بر بيماريت صبور ساخته و بر مصيبتت شكيبا نموده و از گريه بر خويشتن تسليت داده؟ در حالى كه عزيزترين افراد نزد تو خودت مىباشى، چگونه ترس از نزول بلا در شب تو را بيدار نكرده، با اين كه در گناه و معصيت او غوطهورى و در حالى كه زير سلطه او قرار دارى.
بيا و اين بيمارى را با داروى تصميم و عزم و اراده راسخ مداوا كن و اين خواب غفلتى را كه چشمانت را فرو گرفته با بيدارى برطرف ساز. بيا مطيع خداوند شو و به ياد او انس بگير، خوب تصور كن كه هنگام غفلت از خدا، او با دادن نعمتها به تو عنايت مىكند، تو را به سوى عفو و بخشش خويش مىخواند، و زير پوشش فضل و بركات خود قرار مىدهد، در حالى كه تو هم چنان به او پشت كردهاى و به ديگرى رو مىآورى! بزرگ است خداوندى كه با اين قدرت عظيم كريم است اما تو با اين ضعف و حقارت چقدر بر معصيت او جسورى!
👈 ادامه دارد ...
تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج 12 ، ص: 16
👌 دعای #چهل_شش #رحمت_واسعه
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
⏺ " امام سجاد علیه السلام در اين دعای #چهل_شش تنها چيزى را كه در نظر داشته #رحمت_واسعه دوست بوده، و در توضيحش به خاطر اينكه حقيقتش را يافته بود، غوغا كرده است! "
✍️استاد حسین #انصاریان در #شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_46 بند #دعا_چهل_شش_1
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
⏺ #مظلومیت امیرالمومنین علی علیه السلام ، مظلومیت بشر تا روز قیامت است !!
👤 ( مرحوم آیت الله #بهجت ره )
👈 🔊 بشنوید
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
⏺ چیزی که قدرتمندترین آدم تاریخ (امیرالمومنین علیه السلام ) را آن گونه مظلوم کرد ، نبود تحلیل سیاسی در مردم بود والّا همه ی مردم بی دین نبودن، تحلیل سیاسی نداشتند.
👤 #مقام_معظم_رهبری
👈 #مظلومیت علی علیه السلام از زبان #مختار را بشنوید 👇
👈 🔊 بشنوید
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
برنامه ی #نهج_البلاغه_خوانی
#نهج_البلاغه_حكمت_274
ضرورت عمل به دانستهها
وَ قَالَ (علیه السلام): لَا تَجْعَلُوا عِلْمَكُمْ جَهْلًا، وَ يَقِينَكُمْ شَكّاً؛ إِذَا عَلِمْتُمْ فَاعْمَلُوا، وَ إِذَا تَيَقَّنْتُمْ فَأَقْدِمُوا.
حضرت علی درود خدا بر او در ضرورت عمل گرايى فرمودند : علم خود را نادانى، و يقين خود را شك و ترديد مپنداريد، پس هر گاه دانستيد عمل كنيد، و چون به يقين رسيديد اقدام كنيد.
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
◀️ راه پايدارى علم و يقين:
📜 امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه اش، به عالمان بى عمل اشاره كرده نخست مى فرمايد: «علم خويشتن را جهل قرار ندهيد»؛ (لاَ تَجْعَلُوا عِلْمَكُمْ جَهْلاً).
اشاره به اينكه هرچيزى آثارى دارد كه از آثار آن مى توان آن را شناخت، هنگامى كه اثر و خاصيت خود را از دست بدهد به منزله معدوم است؛ هرچند ظاهرآ وجود داشته باشد. قرآن مجيد درباره انسانهايى كه چشم و گوش دارند؛ اما آثارى كه از چشم وگوش انتظار مى رود يعنى شنيدن و عمل كردن و ديدن و عبرت گرفتن، در كار آنها نيست، تعبير به ناشنوا و نابينا كرده و حتى آنها را مردگان بى جانى شمرده است، مى فرمايد: «(إِنَّکَ لاَ تُسْمِعُ الْمَوْتَى وَلاَ تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعَاءَ إِذَا وَلَّوْا مُدْبِرِينَ * وَمَا أَنْتَ بِهَادِى الْعُمْىِ عَنْ ضَلاَلَتِهِمْ إِنْ تُسْمِعُ إِلاَّ مَنْ يُؤْمِنُ بِآيَاتِنَا فَهُمْ مُّسْلِمُونَ)؛ تو نمى توانى سخن خود را به گوش مردگان برسانى و نمى توانى صداى خود را به گوش كران برسانى در آن هنگام كه پشت مى كنند و از سخنان تو مى گريزند * ونيز نمى توانى كوران را از گمراهى شان برهانى؛ تو فقط مى توانى سخن خود را به گوش كسانى برسانى كه آماده پذيرش ايمان به آيات ما هستند و در برابر حق تسليمند!».
اميرمؤمنان على عليه السلام نيز ثروت اندوزان بخيل و خودخواه را مردگان برخوردار از حيات ظاهرى مى شمرد و مى فرمايد: «هَلَکَ خُزَّانُ الاَْمْوَالِ وَهُمْ أَحْيَاءٌ». به عكس، دانشمندانى را كه از دنيا رفته اند و آثارشان در افكار و دلها باقى است زندگان جاويد مى داند و مى فرمايد: «الْعُلَمَاءُ بَاقُونَ مَا بَقِيَ الدَّهْرُ أَعْيَانُهُمْ مَفْقُودَةٌ وَأَمْثَالُهُمْ فِي الْقُلُوبِ مَوْجُودَةٌ». همانگونه كه قرآن مجيد نيز شهيدان را زندگان جاويد دانسته است. بنابراين اين يك فرهنگ قرآنى و اسلامى است كه هر موضوع بى خاصيتى در حكم معدوم است و به همين دليل عالمانى كه به علم خود عمل نمى كنند در كلام امام عليه السلام به منزله جاهلان شمرده شده اند.
به دنبال آن مى افزايد: «يقين خود را (نيز) شك قرار ندهيد»؛ (وَيَقِينَكُمْ شَكّاً). روشن است كسى كه يقين دارد به اينكه فلان غذا مسموم است و از آن مى خورد به منزله كسى است كه شك دارد و از يقين بى بهره است. همچنين آنهايى كه به قيامت يقين دارند و آماده آن نمى شوند، آثار منفى گناه را مى دانند ومرتكب مى شوند، به آثار مثبت اطاعت پى برده اند و ترك مى كنند، همه به منزله انسان هاى شكاكند. به همين دليل امام عليه السلام در حكمت 126 از چندين گروه تعجب مى كند، قدر مشترك همه آنها اين است كه چيزى را مى دانند و يقين دارند ولى بر طبق آن گام برنمى دارند. آغاز آن حكمت چنين است «عَجِبْتُ لِلْبَخيلٍ».
سپس امام عليه السلام در پايان اين سخن مى فرمايد: «آنگاه كه عالم شديد عمل كنيد و زمانى كه يقين كرديد اقدام نماييد (تا علم و عمل شما هماهنگ گردد و تناقض ميان باطن و ظاهر شما برچيده شود»؛ (إِذَا عَلِمْتُمْ فَاعْمَلُوا، وَإِذَا تَيَقَّنْتُمْ فَأَقْدِمُوا). اين نتيجه قطعى بيانى است كه امام عليه السلام در آغاز فرمود؛ هرگاه بخواهيم علم ما جهل نشود بايد عمل كنيم و هرگاه اراده كنيم كه يقين ما تبديل به شك نشود بايد بر طبق آن رفتار نماييم.
اين سخن را با حديث ديگرى در همين زمينه پايان مى دهيم. «ابن عساكر» در تاريخ دمشق در شرح حال اميرمؤمنان على عليه السلام مى گويد: عمر به امام عليه السلام عرض كرد: «عِظْنى يا أبَا الْحَسَنِ؛ اى ابوالحسن مرا موعظه كن». امام عليه السلام به او فرمود : «لا تَجْعَلْ يَقينَکَ شَكّآ وَلا عِلْمَکَ جَهْلاً وَلا ظَنَّکَ حَقّآ وَاعْلَمْ أنَّهُ لَيْسَ لَکَ مِنَ الدُّنْيا إلّا ما أعْطَيْتَ فَأمْضَيْتَ وَقَسَمْتَ فَسَوَّيْتَ وَلَبِسْتَ فَأبْلَيْتَ، قالَ صَدَقْتَ يا أبَاالْحَسَنِ؛ يقين خود را شك قرار مده و علمت را جهل مكن و ظن خود را حق مپندار وبدان بهره تو از دنيا همان است كه به تو عطا شده و استفاده كرده اى و قسمت تو شده و آن را تسويه كرده اى و پوشيده اى و كهنه و فرسوده ساخته اى». عمر گفت: راست گفتى اى ابوالحسن.
#نهج_البلاغه_حكمت_274
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
❇️ #تفسیر_خوانی قرآن کریم
هر روز یک آیه
تفسیر نور – استاد محسن قرائتی
سوره #بقره
#بقره_157
أُولَئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَو تٌ مِّنْ رَّبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأُوْلَئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ
آنانند كه برایشان از طرف پروردگارشان، درودها و رحمتهایى است و همانها هدایت یافتگانند
كلمه «#صلوات» از واژهى «صلو» به معنى ورود در نعمت ورحمت است، بر خلاف واژهى «صلى» كه به معناى ورود در قهر و غضب است. مانند: «تصلى ناراً حامیة»
خداوند بر مؤمنانى كه در مشكلات، صبر و مقاومت كردهاند، خود درود و صلوات مىفرستد؛ «صلوات من ربهم» ولى درباره مؤمنان مرفّه كه زكات اموالشان را مىپردازند، دستور مىدهد پیامبر صلى الله علیه وآله درود بفرستد. «صلّ علیهم»
⏺ خداوند، صابران را غرق در رحمت خاصّ خود مىكند. «علیهم صلوات»
تشویق صابران از طرف خداوند، به ما مىآموزد كه باید ایثارگران و صابران و مجاهدان، در جامعه از كرامت واحترام خاصّى برخوردار باشند. «علیهم صلوات من ربّهم...»
تشویق، از شئون ربوبیّت و لازمه تربیت است. «صلوات من ربهم»
هدایت صابران، قطعى و مسلّم است. با آنكه در قرآن، هدایت یافتن بسیارى از انسانها، تنها یك آرزو است؛ «لعّلهم یهتدون» ولى در مورد صابران، هدایت آنان قطعى تلقّى شده است. «اولئك هم المهتدون»
هدایت، مراحلى دارد. با اینكه گویندگانِ «انّاللّهوانّاالیهراجعون» مؤمنان و هدایتشدگان هستند، ولى مرحله بالاتر را بعد از صبر و دریافت صلوات و رحمت الهى كسب مىكنند. «اولئك هم المهتدون»
کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2