eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
4.9هزار دنبال‌کننده
16.7هزار عکس
2.4هزار ویدیو
1.6هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مختصر (بار خداوندا اگر تو (درجه و مقام) مرا بالا برى چه كسى مى‏تواند مرا پست گرداند؟) (الهى ان رفعتنى فمن ذا الذى يضعنى). (اگر تو (مقام) مرا پائين آورى چه كسى مى‏تواند مرا بالا ببرد؟) (و ان وضعتنى فمن ذا الذى يرفعنى). (اگر تو مرا اكرام كنى چه كسى مى‏تواند به من اهانت كند؟) (و ان اكرمتنى فمن الذى يهيننى). (اگر تو به من اهانت كنى چه كسى مى‏تواند مرا اكرام نمايد؟) (و ان اهنتنى فمن ذا الذى يكرمنى). (اگر مرا عذاب نمايى چه كسى مى‏تواند به من رحمت آورد؟) (و ان عذبتنى فمن ذا الذى يرحمنى). (و اگر مرا هلاك فرمائى چه كسى مى‏تواند نسبت به تو در مورد بنده‏ات اعتراض كند يا درباره‏ى او از تو سئوال و پرسش نمايد؟) (و ان اهلكتنى فمن ذا الذى يعرض لك فى عبدك، او يسالك عن امره). (اما من به خوبى دانسته‏ام كه در حكم تو هيچ ستمى نيست) (و قد علمت انه ليس فى حكمك ظلم). (در كيفر و عقوبت تو هيچ عجله‏اى به كار نمى‏رود) (و لا فى نقمتك عجله). (و اين بدان خاطر است كسى شتاب مى‏كند كه از فوت شدن فرصت بيم داشته باشد) (و انما يعجل من يخاف الفوت). (و كسى دست ستم دراز مى‏كند كه ضعيف و ناتوان باشد) (و انما يحتاج الى الظلم الضعيف). (در حاليكه- اى خداى من- تو از اين (نقائص) بسيار پيراسته، والاتر و برترى) (و قد تعاليت يا الهى عن ذلك علوا كبيرا). ⏺ (اسناد الظلم الى الحكم و العجله الى النقمه من باب المجاز العقلى) (اللهم ان رفعتنى فمن ذا الذى يضعنى، و ان وضعتنى فمن ذا الذى يرفعنى و ان اكرمتنى فمن ذا الذى يهيننى، و ان اهنتنى فمن ذا الذى يكرمنى، و ان عذبتنى فمن ذا الذى يرحمنى، و ان اهلكتنى فمن ذا الذى يعرض لك فى عبدك او يسالك عن امره، و قد علمت انه ليس فى حكمك ظلم، و لا فى نقمتك عجله، و انما يعجل من يخاف الفوت، و انما يحتاج الى الظلم الضعيف، و قد تعاليت يا الهى عن ذلك علوا كبيرا). رفعت الشى‏ء: اعليته عن مقره و اصله فى الاجسام ثم استعير فى المنزله و الرتبه فقيل: رفعه: اذا شرف منزلته و اعلى رتبته و منه: و رفعنا لك ذكرك و يقابله الوضع بمعنى الحط و هو انزال الشى من علو. و اكرمته اكراما: عظمته و اهنته اهانه: اذللته و منه: و من يهن الله فما له من مكرم و العذاب: الايجاع الشديد و هو اسم من عذبه تعذيبا. و الرحمه: رقه تقتضى الاحسان الى المرحوم و اذا وصف بها البارى تعالى فليس يراد بها الا مجرد الاحسان دون الرقه. و عرض له فى الامر عرضا من باب قعد: تعرض له فمنعه باعتراضه ان يبلغ مراده لانه يقال: سرت فعرض لى فى الطريق عارض من جبل و نحوه اى مانع يمنع من المضى و اعتراض له: بمعناه. و المراد بالسئوال فى قوله عليه‏السلام: او يسئلك عن امره: السئوال على طريق المناقشه و الاعتراض و منه قوله تعالى: لا يسئل عما يفعل اى ليس لاحد ان يناقشه و يسئله عما يفعل. و من، فى جميع الفقرات للاستفهام الانكارى. قوله عليه‏السلام: و قد علمت انه ليس فى حكمك ظلم و لا فى نقمتك عجله، الواو ابتدائيه و الجمله مستانفه استينافا نحويا و الضمير فى انه للشان. و النقمه ككلمه: الانتقام و اسناد الظلم الى الحكم و العجله الى النقمه من باب المجاز العقلى لمشابهتهما الفاعل فى الملابسه. و انما، لقصر الصفه على الموصوف اى لا يعجل الا من يخاف الفوت و لا يحتاج الى الظلم الا الضعيف. اما الاول فظاهر، و اما الثانى فلان الظلم قبيح عقلا و شرعا فلا يرتكبه الاضعيف العقل جاهل بقبحه، و الله سبحانه لا يخاف فوتا لانه بالمرصاد و لا يحتاج الى الظلم لانه عالم بقبح القبايح مع غناه عنها فيستحيل عليه ان يفعل القبيح و يرتكب الظلم. ✍️ ادامه دارد ... ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
🙏 اى خداى من، اگر تو مرا بلند گردانى، چه كسى تواند فرود آورد. و اگر تو مرا خوار و پست گردانى، چه كسى تواند بالايم برد. و اگر تو مرا بزرگ بدارى، كيست كه تواند مرا ذليل گرداند و اگر تو مرا كوچك كنى، كيست كه بتواند بزرگم بدارد. و اگر تو مرا عذاب فرمايى، چه كس بر من رحم آورد و اگر هلاكم سازى چه كسى تواند در كار تو نسبت به بنده ‏ات اعتراض و يا درباره‏ى او سوال كند. و من مى‏دانم كه در حكم تو هرگز ستمى روا نمى‏شود و در انتقام تو هرگز شتابى نيست و شتاب فقط در كار كسى است كه مى‏ترسد فرصت از دستش برود و تنها فرد ضعيف است كه نيازمند كار ظالمانه است و اى معبود من، تو بسيار بلندمرتبه‏ تر از آنى كه به اين امور آلوده باشى. ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
⏺ من به شما عزیزان توصیه میکنم که با صحیفه‌ی سجادیه انس بگیرید، 👤 ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
یکی از چهار ماه حرام و آخرین ماه در تقویم هجری قمری و از ماه‌های پربرکت سال است و از آنجا که مناسک حج در آن انجام می‌شود، ذی‌الحجه نام گرفته‌ است. در فضیلت این ماه همین بس که حضرت امام جعفربن محمد الصادق علیه السلام در تفسیر این بخش از آیات 203 بقره و 22 حج که خداوند می‌فرماید «وَ اذْكُرُوا اللَّهَ فی‏ أَیَّامٍ مَعْدُودات؛ و خدا را در روزهایی معین یاد کنید»، ‏فرمود «أَیَّامُ التَّشْرِیقِ الثَّلَاثَةُ وَ الْأَیَّامُ الْمَعْلُومَاتُ الْعَشَرَةُ مِنْ ذِی‌الْحِجَّة؛ یعنی منظور از ایام معدودات سه روز یازدهم تا سیزدهم و ایام معلومات (حج22) 10 روز اول ذی‏‎الحجه است». (تفسیر قمی، ج1، ص71) و یا رسول مکرم خدا حضرت محمدبن عبدالله صلّی الله علیه و آله،‌ 10 روز ابتدایی این ماه را از پاکیزه‌ترین ایام سال برشمرده فرمود «مَا مِنْ أَیامٍ أَزکَی عِندَ الله تعالی وَ لاَ أعظَمَ أجراً مِن [فی‏] خَیرٍ مِنْ عَشْرَ اْلأضْحَی قِیلَ وَ لاَ الْجِهَادُ فِی سَبِیلِ اللهِ، قَالَ وَ لاَ الْجِهَادُ فِی سَبِیلِ اللهِ إلاَّ رَجُلٌ خَرَجَ بِمَالِهِ وَ بِنَفْسِهِ ثُمَّ لَمْ‌یرْجِعْ مِنْ ذَلِکَ بِشَی‏ءٍ؛ پاک‌ترین و پراجرترین روزها نزد خداوند، دهۀ اول ماه ذی‌حجه است. سؤال می‌شود "آیا جهاد در راه خدا به پایۀ آن می‌رسد؟" می‌فرماید: خیر، مگر اینکه شخصی به جان و مالش خارج شود و دیگر برنگردد.» از این جهت است که حضرات معصومین علیهم السلام برای درک بیشتر این ماه،‌ آداب و اعمالی را بیان فرمودند که بخشی از آنها در کتب روایی ما آمده است. یکی از این آداب، روزه گرفتن است. حضرت امام موسی‌بن جعفر الکاظم درباره فضیلت روز اول ماه رمضان فرمود «مَنْ صَامَ أَوَّلَ یَوْمٍ مِنْ ذِی‌الْحِجَّةِ كَتَبَ اللَّهُ لَهُ صَوْمَ ثَمَانِینَ شَهْراً.» یعنی هرکه در روز اول ذی‌الحجه روزه بگیرد، خداوند ثواب هشتاد ماه روزه را برای او درج می‌کند. مرحوم شیخ طوسی نیز بیان کرده است: مستحب است در این روز، نماز حضرت فاطمه زهرا علیها السلام را بخواند و این نماز چهار رکعت است (هر دو رکعت به یک سلام) و همانند نماز حضرت امیرالمؤمنین است؛ در هر رکعت، یک مرتبه سوره حمد و پنجاه مرتبه سوره قل هو الله را بخواند و بعد از سلام تسبیح حضرت فاطمه علیها السلام را بگوید، آنگاه این دعا را بخواند «سُبْحَانَ ذِی‌الْعِزِّ الشَّامِخِ الْمُنِیفِ سُبْحَانَ ذِی‌الْجَلَالِ الْبَاذِخِ الْعَظِیمِ سُبْحَانَ ذِی‌الْمُلْكِ الْفَاخِرِ الْقَدِیمِ‏ سُبْحَانَ مَنْ لَبِسَ الْبَهْجَةَ وَ الْجَمَالَ سُبْحَانَ مَنْ تَرَدَّى بِالنُّورِ وَ الْوَقَارِ سُبْحَانَ مَنْ یَرَى أَثَرَ النَّمْلِ فِی الصَّفَا سُبْحَانَ مَنْ یَرَى وَقْعَ الطَّیْرِ فِی الْهَوَاءِ سُبْحَانَ مَنْ هُوَ هَكَذَا لَا هَكَذَا غَیْرُه.»‏ یعنی منزه است خدای صاحب عزت بلند و والا، منزه است صاحب شوکت مرتفع و بزرگ، منزه است صاحب فرمانروایی گرانمایه و دیرینه، منزه است آن کس که بیند جای پای مور را به‌روی سنگ خارا، منزه است آن کس که بیند رد عبور پرنده را در هوا، منزه است آن کس که فقط او چنین است و جز او چنین نیست. ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
👈 🔊 سالروز حضرت زهرا و حضرت علی علیهما السلام مبارک باد ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
برنامه ی سختی روز مجازات وَ قَالَ (عليه السلام): : يَوْمُ الْعَدْلِ عَلَى الظَّالِمِ، أَشَدُّ مِنْ يَوْمِ الْجَوْرِ عَلَى الْمَظْلُومِ. علی علیه السلام که درود خدا بر او باد فرمود : روز انتقام گرفتن از ظالم سخت تر از ستمكارى بر است. 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
◀️ روز اجراى عدل بر ستمگران: قسمت 1 📜 اين كلام حكيمانه پيش از اين نيز با تفاوتى تحت آمده و در آنجا هم چنين ذكر شده بود: «يَوْمُ الْعَدْلِ عَلَى الظَّالِمِ أَشَدُّ مِنْ يَوْمِ الْجَوْرِ عَلَى الْمَظْلُومِ!». درواقع كلام حكيمانه مورد بحث مى تواند شرحى بر روايت 241 باشد، زيرا در آنجا گفته شده بود «يوم المظلوم» در اينجا مى فرمايد: «يوم العدل» بنابراين منظور از روز مظلوم، روز اجراى عدالت است نسبت به ظالم و گرفتن انتقام مظلوم از ستمگر و همانگونه كه در آنجا اشاره كرديم درباره اين روز، خواه روز عدالتش ناميم يا روز مظلوم، دو احتمال هست: نخست اينكه منظور از آن روز رستاخيز است كه بسيارى از شارحان نهج البلاغه آن را پذيرفته اند و در اين صورت شدت اين روز نسبت به روز ظلم و جور آشكار است؛ دنيا و ستمهاى ستمگران هرچه باشد به سرعت مى گذرد؛ اما مجازات آنها در قيامت پايدار وبرقرار است. هم ازنظر طول زمان بيشتر است و هم ازنظر كيفيت مجازات الهى، شديدتر. تفسير ديگر اينكه منظور از روز اجراى عدالت اعم از دنيا و آخرت است، زيرا تاريخ نشان مى دهد كه بسيارى از ظالمان در همين دنيا به مجازاتهاى سختى گرفتار شده اند و حتى در عمر كوتاه خود نيز بارها صحنه آن را ديده ايم كه اگر آن را جمع آورى كنيم كتابى مى شود. با توجه به مطلق بودن كلمه «عدل» تفسير دوم مناسبتر به نظر مى رسد به خصوص اينكه جور در دنيا واقع مى شود و اگر عدل هم در دنيا باشد تناسب بيشترى دارد و مى دانيم كه مجازاتهاى ظالمان در دنيا مانع از مجازات آنها در آخرت نيست و بايد كفاره ظلم خود را هم در دنيا بدهند و هم در آخرت، بنابراين كلام حكيمانه پيشگفته، مفهوم عامى دارد كه دنيا و آخرت، هر دو را فرا مى گيرد. بنابر آنچه گفته شد جمله «يَوْمَ الْجَوْرِ عَلَى الْمَظْلُومِ» نيز شرح «يَوْمَ الظّالِمُ عَلَى الْمَظْلُومِ» است؛ يعنى روز ظلم ظالم نسبت به مظلوم. اميرمؤمنان على عليه السلام در سخنان ديگرش نيز با تعبيرات ديگرى به اين حقيقت اشاره كرده مى فرمايد: «لِلظَّالِمِ غَداً يَكْفِيهِ عَضُّهُ يَدَيْه؛ ظالم فردايى دارد كه هر دو دست خود را با دندان مى گزد و همين براى او كافى است». از آيات قرآن مجيد و روايات اسلامى نيز استفاده مى شود كه خدا در همين دنيا ظالمانى بر ظالمان ديگر مسلط مى كند كه از آنها انتقام بگيرند. امام باقر عليه السلام در حديثى مى فرمايد: «مَا انْتَصَرَ اللهُ مِنْ ظالِمٍ إِلّا بِظالِمٍ وَذلِکَ قَوْلُهُ عَزَّوَجَلَّ : (وَكَذَلِکَ نُوَلِّى بَعْضَ الظَّالِمِينَ بَعْضا)؛ خداوند از ظالمان به وسيله ظالمان انتقام مى گيرد واين همان است كه در قرآن فرمود: اينگونه بعضى از ظالمين را بر بعضى مسلط مى كنيم». مى دانيم: اگر عادلى بخواهد انتقام مظلومى را بگيرد اولاً روى حساب و قانون عدالت رفتار مى كند، ثانياً چون از دست شخص عادلى ضربه مى خورد، بر او گواراتر است از اينكه از دست ظالم ديگرى همچون خودش ضربه بى حساب وكتاب بخورد. از اينها گذشته، روايات، نكته دقيق ديگرى را بيان مى كند و آن اينكه ظالم در همان لحظه كه ظلم مى كند بخشى از دين و ايمان خود را از دست مى دهد واين انتقام بزرگى است. امام صادق عليه السلام فرمود: «أَمَا إِنَّ الْمَظْلُومَ يَأْخُذُ مِنْ دِينِ الظَّالِمِ أَكْثَرَ مِمَّا يَأْخُذُ الظَّالِمُ مِنْ مَالِ الْمَظْلُومِ؛ بدانيد مظلوم از دين ظالم بيش از آنچه ظالم از مال مظلوم مى گيرد خواهد گرفت». در حديث ديگرى از رسول خدا صلي الله عليه و آله مى خوانيم: «مَنْ خَافَ الْقِصَاصَ كَفَّ عَنْ ظُلْمِ النَّاسِ؛ كسى كه از قصاص (در دنيا و آخرت) بترسد از ظلم مردم خوددارى مى كند». ادامه دارد .... 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
◀️ روز اجراى عدل بر ستمگران: قسمت 2 📜 اضافه بر اين، از روايات استفاده مى شود كه مجازات و كيفر ظلم و ستم سريع تر از هر گناه ديگرى به انسان مى رسد، همانگونه كه نيكوكارى درباره ديگران سريعتر از كارهاى خير ديگر پاداشش به انسانها خواهد رسيد. در كتاب شريف كافى از امام باقر عليه السلام نقل شده است كه فرمود: «إِنَّ أَسْرَعَ الْخَيْرِ ثَوَاباً الْبِرُّ وَإِنَّ أَسْرَعَ الشَّرِّ عُقُوبَةً الْبَغْي؛ سريعترين چيزى كه ثوابش به انسان مى رسد نيكوكارى در حق ديگران وسريع ترين شرى كه كيفرش دامان انسان را مى گيرد ظلم و ستم است». اين مسئله به قدرى داراى اهميت است كه امام باقر عليه السلام در حديث ديگرى مى فرمايد: در كتاب على عليه السلام آمده است: «ثَلاثُ خِصَالٍ لا يَمُوتُ صَاحِبُهُنَّ أَبَداً حَتَّى يَرَى وَبَالَهُنَّ الْبَغْيُ وَ قَطِيعَةُ الرَّحِمِ وَالْيَمِينُ الْكَاذِبَةُ يُبَارِزُ اللَّهَ بِهَا؛ سه عمل است كه صاحب آنها هرگز از دنيا نمى رود تا وبال و آثار سوء آن را ببيند: ظلم و قطع رحم و قسم دروغين كه با اينها با خدا مبارزه مى كند». اين سخن را با حديث ديگرى از امام صادق عليه السلام پايان مى دهيم. آنجا كه فرمود: «مَا مِنْ ذَنْبٍ أَجْدَرَ أَنْ يُعَجِّلَ اللَّهُ لِصَاحِبِهِ الْعُقُوبَةَ فِي الدُّنْيَا مَعَ مَا يَدَّخِرُ لَهُ فِي الاْخِرَةِ مِنَ الْبَغْيِ وَقَطِيعَةِ الرَّحِمِ إِنَّ الْباطِلَ كانَ زَهُوقاً؛ سزاوارترين گناهانى كه خداوند عقوبتش را در دنيا به زودى به صاحبش مى رساند به اضافه كيفرهايى كه در آخرت براى او ذخيره كرده، ظلم و قطع رحم است». 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
❇️ قرآن کریم هر روز یک آیه تفسیر نور – استاد محسن قرائتی سوره وَإِنْ عَزَمُواْ الْطَّلَقَ فَإِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ‏ و اگر تصمیم به گرفتند (آن هم با شرائطش، مانعى ندارد.) همانا خداوند شنوا و داناست. 1- اسلام، طلاق را با همه تلخى‌ها و زشتى‌هایش مى‌پذیرد، ولى بلا تكلیف گذاشتن همسر را نمى‌پذیرد. «و ان عزموا الطلاق» 2- تصمیم طلاق با مرد است. «عزموا» 3- در طلاق، قصد جدّى لازم است. «عزموا» 4- از هواپرستى وتصمیمى كه زندگى زن را تباه مى‌كند پرهیز نمایید. «فانّ اللّه سمیع علیم» 🔗 با نصب نرم افزار زیر با ما در این دوره ی تفسیر خوانی همراه شوید 👇 https://cafebazaar.ir/app/com.ghadeer.tafsirnour ⏺کانال انس با 🆔 @sahife2
🌹یک زیبای دیگر با حضرت دوست: 👈 نکردیم کاری درین بندگیها ندیدیم خیری از این زندگیها از این زندگیها نشد کام حاصل درین بندگیهاست شرمندگیها بیا عشق ویران کن صبر و طاقت که آسوده گردیم ز آسودگیها اگر هست خیری در آشفتگیهاست که آشفته تر باد آشفتگیها ززنگار عقل آئینه دل سیه شد خوشا سادگیها و دیوانگیها رهی گر بحق هست شوریدگیهاست خوشا عیش سودای شوریدگیها پریشان شو از زلفهای پریشان مجو خاطر جمع ز آسودگیها بیا تا تلافی کنیم آنچه بگذشت که داریم از عمر شرمندگیها بیا بعد از این بیدار باشیم که مرگست بهتر ازین خفتگیها ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
«15» اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَاجْعَلْنَا مِنْ دُعَاتِكَ الدَّاعِينَ إِلَيْكَ وَهُدَاتِكَ الدَّالِّينَ عَلَيْكَ وَمِنْ خَاصَّتِكَ الْخَاصِّينَ لَدَيْكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ. خدايا! بر محمّد و آلش درود فرست، و ما را از دعوت كنندگانى كه به سوى تو دعوت مى‏كنند، و راهنمايانى كه به جانب تو، به دلالت بندگان برمى‏خيزند، و از ويژه بندگانت كه در پيشگاه حضرتت اختصاص به تو دارند قرار ده، اى مهربان‏ترين مهربانان. 👌 دعای (بند پایانی) ‏ ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
بند پایانی ‏ 1 🔴 اگر به آيات قرآن و روايات و اخبار و معارف روح پرور اسلامى مراجعه كنيد، به اين حقيقت اقرار خواهيد كرد كه كارى در اين عالم بالاتر و برتر و سودمندتر از دعوت مردم به سوى خدا نيست. دعوت به سوى حق كار انبيا و ائمّه و اولياى الهى و عاشقان از جان گذشته در راه محبوب است. دعوت به سوى حق، حلّال مشكلات، زداينده ظلمات، علاج درد قلب‏ها، زمينه ساز عدل و عدالت و بر پا كننده حق و حقيقت است. دعوت به سوى حق، افضل اعمال، از بهترين خصال و از نيكوترين كارهاى انسان است. ايمان مؤمنان، اخلاق متخلّقان، نيكى نيكوكاران، عبادت عابدان، عشق عاشقان، بصيرت بيداران، بينايى بينايان، محصول دعوت به سوى حق است. مساجد روى زمين، مراكز تربيتى، بناهاى خير، دارالأيتام، مدارس علمى و حوزه‏هاى فكرى، همه و همه نتيجه دعوت دعوت كنندگان به سوى حقّ است. در روايات متعدّدى كه شيخ صدوق در كتاب «عيون الأخبار» نقل مى‏كند، آمده است: اسلام و ايمان عبارت است از: «اعتقاد به قلب و عمل به اعضا و اقرار به زبان». اقرار از باب افعال است، يعنى با تبليغ و دعوت جاى پاى دين را در قلوب و در همه صحنه‏هاى حيات محكم كردن، كه اگر كسى به اين مرحله اقرار عمل نكند از ايمان و اسلام آن چنان كه بايد بهره ندارد. مسأله دعوت به حق از چنان اهميت و ارزشى برخوردار است كه از يكى از اولياى خدا كه عمرش را در دعوت به سوى حق سپرى كرده بود در لحظات آخر عمرش در حالى كه نفس‏هايش به شماره افتاده بود، شنيدم: در خزانه هستى و در مملكت وجود، گوهرى پربهاتر، و عنصرى پرقيمت‏تر و با منفعت‏تر از تبليغ و دعوت مردم به سوى حق نيست. شيعه دعوت به سوى حق را از اهمّ وظايف خود مى‏داند و در اين راه از هيچ خطرى نمى‏هراسد و عاقبت صحنه زمين را با دعوت خود آماده حكومت صالحان خواهد كرد. مردم جز از طريق تبليغ دين حق، خدا و انبيا و امامان و فرشتگان و كتب آسمانى و قيامت را نخواهند شناخت. رسول خدا صلى الله عليه و آله به اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: ثواب هدايت كردن يك نفر در پرونده تو، از آنچه آفتاب بر آن مى‏تابد بهتر است. مسأله تبليغ و دعوت به سوى حق به اندازه‏اى مهم است كه انبيا و ائمه عليهم السلام نفس‏هاى آخر خود را چنانكه در روايات آمده خرج دعوت به سوى حق كردند. 👌 دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
‏ 2 عظمت ابن ثبيط و تبليغ دين‏ 1 🔴 اصحاب و اهل بيت حضرت سيّد الشّهداء در روز عاشورا تا قبل از اين كه به شرف شهادت نايل شوند، جنود ابليس را به سوى حق دعوت كردند. بازگو كردن دعوت يك يك آنها و شرح و تفسير دعوتشان هفتاد من كاغذ مى‏خواهد، براى نمونه به دورنمايى از موقف يكى از آنان نسبت به حق اشاره مى‏رود: يزيد بن ثبيط از شيعيان و از دوستان ابوالاسود دُئلى بوده و در قبيله خود از اشراف قلمداد مى‏شده است. امام عصر عليه السلام در زيارت خود به او سلام داده: السَّلامُ عَلى‏ يَزيدَ بْنِ ثَبيطٍ الْقيسى‏. درود بر يزيد بن ثبيط قيسى. ابوجعفر طبرى مى‏گويد: ماريّه سعديّه يا عبديّه دختر سعد يا منقذ در بصره از شيعيانى بود كه در تشيّع سخت و استوار بود. همواره خانه او مجمعى بود براى شيعه كه در آن گرد آمده الفت مى‏گرفتند و حديث بازگو مى‏كردند، سخن مى‏شنودند و مى‏سرودند. به پسر زياد در كوفه خبر رسيد كه حسين عليه السلام آهنگ عراق دارد. به كارگزار خود در بصره فرمان داد كه ديده‏بانان بگمارد و راه را بر آينده و رونده بگيرد. ابن ثبيط تصميم گرفت كه به قصد حسين عليه السلام از بصره بيرون بيايد. ده پسر داشت و آنها را دعوت كرد كه همراه او شوند و فرمود: آيا كدام از شما با من پيشاپيش بيرون خواهيد آمد؟ دو نفر از آنها (عبداللّه و عبيداللّه) دعوت او را پذيرفتند. پس با ياران و همگنان خود كه با او در خانه آن زن بودند گفت: من عزم جزم كرده‏ام و خواهم رفت، از شما كه با من خواهد آمد؟ آنان گفتند: ما از اصحاب پسر زياد هراس داريم. اين مرد بزرگ به آنان فرمود: امّا من به خدا قسم همين كه ببينم پاى شترم به سر زمين سخت استوار و آشنا شود، ديگر باكى از تعقيب نخواهم داشت، هر كه خواهد گو مرا دنبال كند. اين بزرگ‏مرد با ادهم بن اميّه و بلندهمّتان ديگر كه با او همراهى كردند از بصره بيرون شتافتند. از بيراهه به مكّه مى‏آيد، از مكّه بيرون آمد، راه بيابان‏هاى دوردست را پيش گرفت تا خود را به حسين رسانيد. آرى، راه بى سر و سامانى را پيمود تا به سامان رسيد. حسين عليه السلام در مكه در قسمت ابطح منزل گرفته بود. وى پس از استراحت در بنه خويش آهنگ ديدار امام كرد. به قصد حضرت او بيرون آمده، به كوى حسين روان شد. از طرف ديگر امام هم از آمدن او خبر يافته بود و به جستجوى او رفته تا در بُنه و آسايشگاه او وارد شده و آنجا به انتظار او نزول اجلال كرده، به عرض او رسانده شد كه وى به سوى منزل شما رفته، امام در بُنه او نشسته بود، (زهى مهر و يگانگى، زهى بزرگى و بزرگوارى)! 👈 ادامه دارد ... تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏4، ص: 427 👌 دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
‏ 2 عظمت ابن ثبيط و تبليغ دين‏ 2 🔴 بارى ابن ثبيط به منزل حضرت كه رسيد و شنيد كه آن حضرت به سراغ او بيرن رفته است به منزل خود بازگشت و خطّ سير امام را گرفت تا وقتى كه رسيده، ديد كه امام عليه السلام در منزل اوست، گفت: قُلْ بِفَضْلِ اللّهِ وَبِرَحْمَتِهِ فَبِذلِك فَلْيَفْرَحُوا بگو: [اين موعظه، دارو، هدايت و رحمت‏] به فضل و رحمت خداست، پس‏ بايد مؤمنان به آن شاد شوند. باور از بخت ندارم كه تو مهمان منى خيمه سلطنت آنگاه سراى درويش‏ (سعدى شيرازى) ترجمه آيه به فارسى چنين مى‏آيد: به فضل خدا و از رحمت اوست نه از باب استحقاق، خلاصه آن كه اين نه از بخت ماست بلكه فقط از فضل خداست كه يار در منزل ماست. پس از قرائت آن آيه بر امام سلام كرد و روبه روى حضرت او نشست، سپس امام را از قصد خويش خبر كرد، حضرت حسين عليه السلام درباره او دعاى خير كرد، سپس بنه و خرگاهش را ضميمه خرگاه حضرت كرد. چون حسين عليه السلام دعاى خير درباره او كرد، الحق خونش و كليّه شئونش به آن حضرت پيوسته شد. او به طور دائم با آن حضرت بود تا به كربلا آمد و در برابر چشم امام عليه السلام كشته شد. خودش به مبارزه و دو پسرش در حمله اول كه لشگر امام عليه السلام صورت دفاع به خود گرفتند شهيد شدند. اين مرد شرافتمند از دعوتى كه در ابتدا از همقطاران كرد و از پافشارى خود و سربرنتافتن از كوى حقيقت و از سفر دور و دراز خود به سوى حسين عليه السلام و از تربت آرام خود پيامى مى‏دهد كه: من چون منش اشرافيت را در پاى حقيقت انداختم به دولت همقطارى با شهيدان كوى حسين عليه السلام رسيدم. در اقدامات خود به آرامى مى‏گويد: در راه قدردانى از مرد آيين و فرد فضيلت من آن قدر كوشيدم كه هفت نفر را به همراه خود به توفيق دولت رساندم. رمزى مى‏آموزد كه هراس و وحشت، جلوگير راه مقصد نبايد بشود، پيمودن بيابان دور و دراز و بى آب و بى آبادانى را در راه حقيقت، بزرگ‏ مشماريد، براى موقع‏شناسى موقعى بهتر از فداكارى و صدق در راه (فرد حقيقت) نيست. قرآن مجيد از انبياى حق به عنوان: داعى الى اللّه، هادى، منذر، مبشّر، مجاهد فى سبيل اللّه، مبلّغ رسالات اللّه و ... ياد مى‏كند. مسأله دعوت به سوى حق در درجه‏اى از ارزش و والايى است كه حضرت سجّاد عليه السلام از حضرت معبود درخواست مى‏كند: «وَاجْعَلْنا مِنْ دُعاتِك الدّاعينَ إلَيْك، وَهُداتِك الدّالِّينَ عَلَيْك ...» زيرا كه داعى به سوى حق و هادى به سوى حضرت محبوب كه از بركت معرفتش آراسته به حقايق دعوت است از بندگان خاص حضرت ربّ العزّه در دنيا و آخرت است. پایانی دعای پنجم كردگارا به بى نيازى خويش به كريمى و كارسازى خويش‏ به سهى قامتان گلشن ناز به ملامت كشان كوى نياز به صفات جلال و اكرامت نظر خاص و رحمت عامت‏ به سلاطين مسند تحقيق سالكان مسالك توفيق‏ به اسيران و زارى ايشان به غريبان و خوارى ايشان‏ به نوازندگان عالم گل كه هنوز ايمنند از غم گل‏ به سفر كردگان عالم خاك كز جهان رفته‏اند با دل چاك‏ به رسولى كه نعت اوست كلام سيّدالمرسلين عليه السّلام‏ نظرى جانب هلالى كن دلش از مهرِ غير خالى كن‏ (هلالى جغتايى) 👈 پایان شرح دعای 5 صحیفه سجادیه تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏4، ص: 427 👌 دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
🌹 من به شما عزیزان توصیه میکنم که با صحیفه‌ی سجادیه انس بگیرید، دعای صحیفه‌ی سجادیه را مکرر در مکرر بخوانید. این دعای پنجم صحیفه‌ی سجادیه مال ماست. همه‌ی ادعیه‌ی صحیفه‌ی سجادیه همین طور است. آنجائی که ما را به می‌اندازد، آنجائی که ما را از لغزشها برحذر میدارد، آنجائی که عظمت معنویت دستگاه الهی را، از پیغمبر و یاران و ملائکه‌ی الهی را به رخ ما میکشد، اینها همه‌اش برای ما استحکام‌بخش است. در هر میدانی، استحکام درونی برای ما تعیین کننده است. اگر ساخت درونی - چه درون شخصیِ خود ما، درون روحی و فکری خود ما، چه درون کلیت جامعه‌ی ما - ساخت مستحکمی بود، هیچ چیز نمیتواند در مقابلش بایستد. این، مهمترین و اولین توصیه‌ی من به شماست. 👤 ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا