eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
4.9هزار دنبال‌کننده
16.6هزار عکس
2.4هزار ویدیو
1.6هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
1 ‏ 3 ✳️ وَ اللَّيْلِ اذا يَغْشاها و به شب هنگامى كه خورشيد را فرو پوشد. قرآن مجيد درباره شب و روز مى‏فرمايد: ✳️ وَ جَعَلْنَا اللَّيْلَ لِباساً* وَ جَعَلنَا النَّهارَ مَعاشاً و شب را پوششى* و روز را وسيله معاش مقرّر كرديم. «پرده شب، بدن و اعصاب را از شعاع نور مى‏پوشاند و انسان و حيوان را در پناه تاريكى خود آسوده و مطمئن از چشم رقيب و دشمن مى‏دارد. از اينرو انقطاع و آرامش كامل: «سُبات» بر محيط و جنبدگان حاكم مى‏گردد، چنانكه جنبش و آرامش جنبندگان پيرو گسترش و برگشت نور و سايه است، همين كه هنگام عصر تابش نور لغزيده شد و سايه يكسره برگشت، همه جنبندگان اعم از انسان و حيوان از ميدان زندگى با سستى و خستگى به سوى خانه و لانه و آشيانه خود برمى‏گردند و لباس تاريكى شب هر چه بيشتر فراگيرد، آرامش و خواب‏ها عميق‏تر مى‏گردد. در مقابل، هرچه گسترش نور آفتاب و تابش شعاع آن بيشتر مى‏گردد جنبندگان را بيشتر به ميدان زندگى مى‏كشاند. بالا آمدن آفتاب از سويى و محرك‏هاى احتياج از سوى ديگر، جنبندگان را برمى‏انگيزد و ميدان كوشش گرم مى‏شود و قدرت‏هاى بدنى و فكرى كه در نتيجه خواب و آسايش شب ذخيره و آماده شده به كار مى‏افتد. اين خواب و بيدارى و تاريكى و روشنى و شب و روز، پى در پى منشأ و عامل مهم پرورش و تكامل است. ✳️ وَ اللَّيْلِ إذا يَغْشى‏* وَالنَّهارِ إذا تَجَلّى‏ سوگند به شب هنگامى كه فرو پوشد* و به روز هنگامى كه آشكار شود. فعل‏هاى مضارع يَغْشى‏، تَجَلّى به حسب ماده لغوى و هيأت فعلى حدوث تدريجى و تصريح نشدن به مفعول آنها، اطلاق و تعميم را مى‏رساند. شب همى پوشاند آنچه را كه روز آشكارش مى‏نمايد و روز آشكار مى‏نمايد آنچه را شب مى‏پوشاند. سايه شب دامن مى‏گسترد و جنب و جوش زندگان و طبيعت آهسته آهسته آرام مى‏گيرد وبيشتر جنبندگان در جهت عكس دامنه تاريكى به سوى خانه و لانه و آشيانه خود روى مى‏آورند و پوشيده مى‏شوند. در ميان اين پوشش‏ها چراغ‏هاى حواسّ و ادراكات، يكى پس از ديگرى خاموش مى‏شود تا آخرين حركت خيال و شعور از كار مى‏افتد و پوشيده مى‏گردد. شب اين گونه سراسر ظاهر و باطن عالم را مى‏پوشاند. سپس ديرى نمى‏پايد كه اشعه نور از آفاق دور مى‏تابد و عناصر و قواى حيات را اندك اندك بيدار مى‏نمايد و برمى‏انگيزد و دامن‏هاى پرده شب را برمى‏چيند تا آن كه همه افسردگان و خفتگان را گرم و بيدار و فعّال مى‏گرداند. در ميان اين تناوبِ متضادّ شب و روز و تبادل نور و ظلمت و حركت و سكون و گرمى و سردى و پوشيده شدن و نمايان شدن آفاق دور و نزديك، از درون عناصر و فعل و انفعال‏هاى مرموز آن، حيات نمودار مى‏شود و صورت‏هايى رخ مى‏نمايد كه جز پروردگار بر آنها احاطه ندارد 👈 ادامه دارد ... تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏ 5 ، ص: 11 👌 دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
برنامه ی توجه به ناپایدارى دنیا وَ قَالَ (عليه السلام): مَعَاشِرَ النَّاسِ، اتَّقُوا اللَّهَ، فَكَمْ مِنْ مُؤَمِّلٍ مَا لَا يَبْلُغُهُ، وَ بَانٍ مَا لَا يَسْكُنُهُ، وَ جَامِعٍ مَا سَوْفَ يَتْرُكُهُ، وَ لَعَلَّهُ مِنْ بَاطِلٍ جَمَعَهُ وَ مِنْ حَقٍّ مَنَعَهُ، أَصَابَهُ حَرَاماً وَ احْتَمَلَ بِهِ آثَاماً، فَبَاءَ بِوِزْرِهِ وَ قَدِمَ عَلَى رَبِّهِ آسِفاً لَاهِفاً، قَدْ خَسِرَ الدُّنْيا وَ الْآخِرَةَ "ذلِكَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبِينُ".. علی علیه السلام که درود خدا بر او باد فرمود :اى مردم از خدا بترسيد، چه بسا آرزومندى كه به آرزوى خود نرسيد، و سازنده ساختمانى كه در آن مسكن نكرد، و گرد آورنده اى كه زود آنچه را گرد آورده رها خواهد كرد، شايد كه از راه باطل گرد آورده، و يا حق ديگران را باز داشته، و با حرام به هم آميخته، كه گناهش بر گردن اوست، و با سنگينى بار گناه در مى گذرد، و با پشيمانى و حسرت به نزد خدا مى رود كه: «در دنيا و آخرت زيان كرده و اين است زيانكارى آشكار». 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
◀️ زيانكاران هر دو جهان! قسمت 1 📜 امام عليه السلام: در اين كلام حكيمانه و كوبنده به دنياپرستان هشدارهاى جدى مى دهد: نخست مى فرمايد: «اى مردم! تقواى الهى پيشه كنيد چه بسيار آرزومندانى كه به آرزوى خويش نمى رسند و بناكنندگانى كه در آنچه ساخته اند ساكن نمى شوند و گردآورندگان اموالى كه به زودى آن را ترك مى گويند»؛ (مَعَاشِرَ النَّاسِ، اتَّقُوا اللّهَ فَكَمْ مِنْ مُؤَمِّلٍ مَا لاَ يَبْلُغُهُ، وَبَانٍ مَا لاَ يَسْكُنُهُ، وَجَامِعٍ مَا سَوْفَ يَتْرُكُهُ). درواقع امام عليه السلام: نخست به طور كلى از آرزوهاى عقيم و دست نيافتنى سخن مى گويد، سپس انگشت روى دو مورد خاص؛ يعنى بناها و قصرها، و اموال وثروتها مى گذارد. بناهايى كه انسان مى سازد و رها مى كند و مى رود و اموالى كه گردآورى كرده و بى آنكه از آنها بهره ببرد رها مى سازد و دنيا راترك مى گويد. سپس به اين نكته اشاره دارد كه مشكل اين گروه از دنياپرستان تنها اين نيست كه از نتيجه زحمات خود بهره مند نمى شوند، بلكه مشكل مهم ترى در پيش دارند و آن تهيه اين اموال از طرق نامشروع و مسئوليت آفرين است. مى فرمايد: «چه بسا آنها را از طريق باطل گردآورى كرده و يا حق آن را نپرداخته اند»؛ (وَلَعَلَّهُ مِنْ بَاطِلٍ جَمَعَهُ، وَمِنْ حَقٍّ مَنَعَهُ). در اينجا نيز امام عليه السلام: به دو موضوع از منابع حرام اشاره فرموده است: نخست، به دست آوردن مال از طريق باطل، مانند اينكه در بخت آزمايى ها وامثال آن اموالى به دست آورد و يا اشيايى را كه معامله بر آن باطل است مورد استفاده قرار دهد و ديگر اينكه حقوقى را كه به آن اموال تعلق مى گيرد ـ اعم از حقوق شرعى و حق الناس ـ نمى پردازد. «(درنتيجه) آن را از طريق حرام به دست آورده و گناهان آن را بر دوش مى كشند»؛ (أَصَابَهُ حَرَاماً، وَاحْتَمْلَ بِهِ آثَاماً). در حديثى كه مرحوم علامه مجلسى در بحارالانوار آورده است مى خوانيم: «قَالَ سَمِعْتُ الرِّضَا عليه السلام: يقُولُ لا يجْتَمِعُ الْمَالُ إِلاَّ بِخِصَالٍ خَمْسٍ بِبُخْلٍ شَدِيدٍ وَأَمَلٍ طَوِيلٍ وَحِرْصٍ غَالِبٍ وَقَطِيعَةِ الرَّحِمِ وَإِيثَارِ الدُّنْيا عَلَى الاْخِرَةِ؛ راوى مى گويد: از امام على بن موسى الرضا عليه السلام: شنيدم كه مى فرمود: مال، (غالبآ) انباشته نمى شود مگر از پنج راه: بخل شديد، آرزوهاى دور و دراز، حرص غالب بر انسان، قطع رحم و ترجيح دنيا بر آخرت». بديهى است اگر انسان بخيل نباشد و گرفتار آرزوهاى طولانى نگردد وحرص نورزد و خويشاوندان خود را از اموالش بهره مند سازد و آخرت را بر دنيا از طريق انجام دادن كارهاى خير با اموالش ترجيح دهد، اموال، غالبآ انباشته نخواهد شد. آنگاه امام عليه السلام: به نتيجه نهايى اسف انگيز و شوم اين اعمال اشاره كرده مى فرمايد: «اين افراد بر پروردگار خويش (در قيامت) وارد مى شوند در حالى كه غمگين هستند و افسوس مى خورند كه هم دنيا را از دست داده اند و هم آخرت را واين زيان آشكارى است»؛ (فَبَاءَ بِوِزْرِهِ، وَقَدِمَ عَلَى رَبِّهِ آسِفاً لاَهِفاً، قَدْ (خَسِرَ آلدُّنْيَا وَالاْخِرَةَ ذَلِکَ هُوَ آلْخُسْرَانُ آلْمُبِينُ)). علامه مجلسى؛ اين كلام شريف را با مقدمه پرمعنايى از آن حضرت در بحارالانوار آورده و مى فرمايد: «انْظُرُوا إِلَى الدُّنْيا نَظَرَ الزَّاهِدِينَ فِيهَا فَإِنَّهَا عَنْ قَلِيلٍ تُزِيلُ السَّاكِنَ وَتَفْجَعُ الْمُتْرَفَ فَلا تَغُرَّنَّكُمْ كَثْرَةُ مَا يعْجِبُكُمْ فِيهَا لِقِلَّةِ مَا يصْحَبُكُمْ مِنْهَا فَرَحِمَ اللَّهُ امْرَأً تَفَكَّرَ وَاعْتَبَرَ وَأَبْصَرَ إِدْبَارَ مَا قَدْ أَدْبَرَ وَحُضُورَ مَا قَدْ حَضَرَ فَكَأَنَّ مَا هُوَ كَائِنٌ مِنَ الدُّنْيا عَنْ قَلِيلٍ لَمْ يكُنْ وَكَأَنَّ مَا هُوَ كَائِنٌ مِنَ الاْخِرَةِ لَمْ يزَلْ وَكُلُّ مَا هُوَ آتٍ قَرِيبٌ...؛ (اى مردم!) به دنيا نگاه زاهدانه كنيد، چراكه به زودى ساكنان خود را زائل مى كند و مترفان و ثروتمندان بى درد را ناگهان گرفتار مى سازد، بنابراين فزونى آنچه مايه اعجاب شماست در دنيا شما را نفريبد، زيرا بسيار كم با شما خواهد بود. خداوند رحمت كند كسى را كه فكر مى كند و عبرت مى گيرد و به پشت كردن آنچه از دنيا پشت كرده و حضور آنچه حاضر است نظر مى كند. گويى آنچه در دنيا موجود است به زودى نابود مى شود و آنچه در آخرت است همواره باقى است. (بدانيد) آنچه مى آيد نزديك است به وقوع بپيوندد». سپس جمله هاى بالا را تا آخر ذكر مى كند. ادامه دارد .... 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
◀️ زيانكاران هر دو جهان! قسمت 2 📜 حال اينگونه افراد را مصداق خسران مبين دانسته است، زيرا انسان گاه بهره اى مى برد؛ ولى به دنبال آن گرفتار خسارت مهمى مى شود؛ مانند اينكه غذاى بسيار لذيذى مى خورد و به دنبال آن گرفتار بيمارى هايى مى گردد. اين خسران است اما نه خسران مبين. يا اينكه اموال نامشروعى فراهم مى كند و با آن چند صباحى به عيش و نوش مى پردازد؛ ولى عذاب طولانى مدت الهى را براى خود فراهم مى بيند. اين هم ممكن است ازنظر ظاهربينان خسران مبين نباشد. «خسران مبين» جايى است كه از راه نامشروع، اموال و ثروتهايى گردآورى وكاخهايى بنا مى كند و بى آنكه كمترين بهره اى ببرد، رها كرده به ديار باقى مى شتابد در حالى كه مسئوليت همه گناه آن بر دوش اوست. اين، «خسران مبين» است كه امام عليه السلام با استفاده از آيات قرآن در بالا به آن اشاره فرموده است. از آنجا كه بسيارند كسانى كه به همين سرنوشت گرفتار مى شوند و انسان نمى داند جزء كدامين دسته است، جاى آن دارد كه به هوش آيد و به جبران گذشته بپردازد. شاهد گوياى اين مطلب داستانى است كه طبرى در كتاب خود در حوادث سال 61 نقل مى كند وى مى گويد: عبيدالله بن زياد پس از اقدام عمر سعد به قتل امام حسين عليه السلام به او گفت: آن نامه اى كه به تو نوشتم و دستور قتل حسين را دادم كجاست؟ (گويا مى خواست آن را بازپس بگيرد و خود را از مسئوليت آن جدا كند) عمر گفت: من دستور تو را انجام دادم ولى آن نامه از بين رفت. ابن زياد گفت: حتمآ بايد آن نامه را بياورى. عمر باز هم گفت: نامه از بين رفته است. ابن زياد گفت: به خدا سوگند بايد نامه را بياورى. عمر گفت: به خدا قسم اين نامه حتى به دست پيرزنان قريش هم رسيده است تا عذر مرا در مدينه بر آنها آشكار سازد. به خدا سوگند من تو را نصيحتى درباره حسين كردم؛ نصيحتى كه اگر به پدرم سعد بن ابى وقاص كرده بودم حق او ادا شده بود. عثمان بن زياد، برادر عبيدالله بن زياد در آنجا حاضر بود گفت: عمر راست مى گويد. به خدا سوگند من دوست داشتم كه تمام طايفه بنى زياد تا روز قيامت در بينى مردانشان مهارى بود و حسين به وسيله آنها به قتل نمى رسيد. راوى اين روايت مى گويد: به خدا سوگند عبيدالله بن زياد اين سخن را كه شنيد سكوت كرد و انكار نكرد. آرى او هم مى دانست كه مصداق خسر الدنيا والآخرة شده است. ادامه دارد .... 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
❇️ قرآن کریم هر روز یک آیه تفسیر نور – استاد محسن قرائتی سوره الْطَّلَاقُ مَرَّتَانِ فَإِمْسَاكٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِيحٌ بِإِحْسَنٍ وَلَايَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَأْخُذُواْ مِمَّا ءَاتَيْتُمُوهُنَّ شَيْئاً إِلَّا أَنْ يَخَافَآ أَلَّا يُقِيمَا حُدُودَ اللَّهِ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا يُقِيمَا حُدُودَ اللَّهِ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا فِيمَا افْتَدَتْ بِهِ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلَا تَعْتَدُوهَا وَمَنْ يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْظَّلِمُونَ‏ طلاق (رجعى كه امكان رجوع وبازگشت دارد، حداكثر) دو مرتبه است. پس (در هر مرتبه) یا باید به طور شایسته همسر خود را نگهدارد و (آشتى نماید،) یا با نیكى او را رها كند (و از او جدا شود.) و براى شما مردان روا نیست كه چیزى از آنچه به همسرانتان داده‌اید، پس بگیرید مگر اینكه دو همسر بترسند كه حدود الهى را بر پا ندارند. پس اگر بترسید كه آنان حدود الهى را رعایت نكنند، مانعى ندارد كه زن فدیه و عوض دهد. (و خُلع بگیرد.) اینها حدود و مرزهاى الهى است، پس از آن تجاوز نكنید. و هر كس از حدود الهى تجاوز كند پس آنان ستمگرانند. 1- در قطع رابطه با دیگران، نباید آخرین تصمیم را یك مرتبه گرفت، بلكه باید میدان را براى فكر و بازگشت باز گذاشت. «الطلاق مرّتان» 2- آزار و ضرر رسانى به همسر، ممنوع است. مرد نباید به قصد كام گرفتن یا ضربه روحى زدن به زن، به او رجوع کند 🔗 با نصب نرم افزار زیر با ما در این دوره ی تفسیر خوانی همراه شوید 👇 https://cafebazaar.ir/app/com.ghadeer.tafsirnour ⏺کانال انس با 🆔 @sahife2
🌹 یک زیبای دیگر با حضرت دوست: 👈 آنکه را هستی همیشه در طلب در تو پنهان است از خود می طلب زانچه میجوئی بروز و شب نشان در بر تو حاضر است او روز و شب تار و پود هیکلت او می تند در دلت از وی فتد شور و شغب از فراق او تن تو در گداز رشتهٔ جانت از او در تاب و تب روی او سوی تو ای غافل زخود چشم بگشا هان چه شدپاس ادب مایهٔ شادی درون جان تست از چه غم داری تو ای کان طرب یک نفس از دیدنش فارغ مباش در لقا یکدم میاسا از طلب حاضر و غایب بغیر از وی که دید من هرب منه الیه قد رغب حکمت او بس غرایب را مناط قدرت او بس عجایب را سبب ای زسر تا پا همه خلقت غریب ای ز پا تا سر همه امرت عجب جامع اضداد جز حق نیست ره بحق بنمودمت زین ره طلب هر کسی در غور این کم میرسد گر رسیدی تو بدین مگشای لب ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
طرح هفته 28 از عبارات نورانی 👌صفحه ی ویژه اعضا در روزهای ✳️ عبارت اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ أَبْدِلْنِى مِنْ ... وَ مِنْ عَدَاوَةِ الْأَدْنَيْنَ الْوَلايَةَ، وَ مِنْ عُقُوقِ ذَوِى الْأَرْحَامِ الْمَبَرَّةَ، وَ مِنْ خِذْلانِ الْأَقْرَبِينَ النُّصْرَةَ خدایا دشمنى نزديكان را به دوستى، و بدرفتارى خويشان را به خوش سلوكى و ترك يارى بستگان را به حمايت و نصرت تبديل فرما. https://eitaa.com/sahife2/5186 دعای 👈 نظرات، دل نوشته ها و حرفهای صمیمانه ی شما درخصوص عبارت فوق که از هم اکنون برای ما ارسال شود، در این قسمت بارگذاری میشود ◀️ انشاالله سعی کنید در این طرح به عشق امام سجاد علیه السلام و انس بیشتر با این کتاب نورانی ولو درحد یک خط!! مشارکت فرمایید 👌 ادمین 👇 @yas2463 👈 میتوانید این دعای زیبا را با 🎙 صدای مداحان مختلف گوش دهید 👈 و متن آن را بخوانید ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
🔹 ؛ پنهان شیعه 🤚 السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین سلام الله علیهم اجمعین. درباره سیدالساجدین (ع) دو نکته را عرض می کنم؛ اولا آقایان بخواهند موضع سیاسی حضرت را به دست آورند، دعای را مطالعه کنید. دعای مکارم الاخلاق دعایی است که مراتب سیاسی امام، نظریه امام در مسائل سیاسی را بیان می کند که چرا در چنین شرایطی و چگونه مبارزه می کرد. آن چنان نبود که دست از مبارزه برداشته باشد، راه مبارزه و کیفیت را بیان می کند. امروز انشاء الله این دعا را ببینید. صحیفه سجادیه کتاب ارزشمندی است که پنجاه و چند شرح بر این کتاب نوشته شده است. کتابی را پیدا کنید که پنجاه و چند شرح بر آن نوشته شده باشد البته قرآن، حسابش جداست. مرحوم آیت الله نجفی می فرمود: «من در سال ۱۳۵۲ قمری ( ۱۳۱۲ شمسی) صحیفه سجادیه را مصر فرستادم به جناب که صاحب آن تفسیر کبیر است. در جواب برای من نوشت که چقدر ما اهل سنت، زیانکار بودیم. خاسر بودیم که تاکنون از چنین گنجینه اهل بیت آگاه نبودیم. یک علمی است. معارف دارد. اخلاق دارد. سیاست دارد». و سلام الله یوم ولد و یوم استشهد و یوم یبعث حیا. والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته. 👤 آیت الله در درس خارج 24شهریور 1399 ◀️کانال 🆔 @sahife2
دعای دعای سیدالساجدین (علیه السلام ) در و : 🔹الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِى خَلَقَ اللَّيْلَ وَ النَّهَارَ بِقُوَّتِهِ🔹 🔸سپاس خداوند را كه شب و روز را به توانايى خود آفريد 🔹و مَيَّزَ بَيْنَهُمَا بِقُدْرَتِهِ🔹 🔸و به قدرت خود از هم جدا ساخت 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
2 1 🔴 قوّت و قدرت كه در جملات اوّل دعا به كار رفته و پديده شب و روز را به آن نسبت داده، اشاره به و است كه نورافشانى كره با عظمت خورشيد كه نزديك به يك ميليون و سيصدهزار برابر زمين حجم دارد و گردش زمين در هر بيست و چهار ساعت به دور خودش كه راستى دقيق‏تر از كارخانه ساعت است علت به وجود آمدن شب و روز است. و اين دو پديده هم معلول اعمال قوت و قدرت حق نسبت به خلقت خورشيد و زمين و حركت دقيق زمين به دور محور خود است. زمين با حركات شناورى كه در هر ثانيه 300 كيلومتر است و حركت وضعى كه در 24 ساعت يك بار به دور خود مى‏گردد، منشأ تدبير فصول و شب و روز و اختلاف آنها مى‏شود. از آثار منظم و دقيق و حكيمانه اين حركات، پرورش حيات و تكامل آنها مى‏باشد. از وضع حركات زمين مى‏توان پى برد كه همه حركات و شناورى ثوابت و سيّارات كه حساب دقيق آن خارج از درك ما مى‏باشد با نظم دقيق و تدبير حكيمانه جريان دارد. 👈 ادامه دارد ... تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏ 5 ، ص: 11 👌 دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
2 2 🔴 انرژى مجموع انرژى كه به صورت تشعشع نور و حرارت از كل سطح خورشيد در هر سال منتشر مى‏شود 1024* 2/ 1 وات مى‏باشد. در سطح خورشيد حرارتى حدود 6000 درجه سانتيگراد وجود دارد. در چنين حرارتى همه عناصر به صورت گاز مى‏باشد و از اين گذشته، تركيبات شيميايى از هم گسسته و مخلوطى مكانيكى از عناصر بخار شده در حال فروزندگى است. در خورشيد هم كربن وجود دارد و هم اكسيژن، بنابراين اولين چيزى كه به خاطر مى‏رسد اين است كه سوختن كربن اين انرژى عظيم را توليد مى‏كند، ولى حتى در درجه حرارت سطحى خورشيد (6000) هم هيچ گونه تركيب شيميايى صورت نمى‏گيرد، چه رسد به درون آن كه درجه حرارت به بيست ميليون درجه مى‏رسد. وانگهى انرژى حاصل از سوختن يك گرم زغال، نيم ميليون مرتبه از انرژى كه يك گرم از جرم خورشيد در طى عمر خود تشعشع كرده است كمتر مى‏باشد، بنابراين سرچشمه انرژى تشعشعى خورشيد جاى ديگر بايد باشد. علم فيزيك قرن گذشته توانايى آن را نداشت اين سرچشمه را براى ما تعيين كند ولى پس از كشف نمودِ انحلال و تجزيه تشعشعى ماده در اوايل قرن بيستم و امكان‏ تحويل عناصر به يكديگر و تبدّلات هسته‏اى زير اتمى، روشنى خاصى بر اين مشكل افكنده شد و اين نكته به دست آمد كه در ژرفناى ماده و در داخل هسته بى‏نهايت كوچك اتم‏ها مقادير عظيمى از انرژى نهفته است كه آن را انرژى زير اتمى مى‏نامند. اگر نور و حرارت خورشيد نتيجه سوختن ماده آن مى‏بود در عرض چند قرن تمام جرم عظيم آن مى‏سوخت و نابود مى‏شد، ولى خورشيدى كه انرژى خود را از سرچشمه زير اتمى مى‏گيرد ميليون‏ها سال پرتوافشانى كرده و خواهد كرد. اين سرچشمه عظيم و لايتناهى درونى خورشيد، طبق آخرين نظريات علمى فيزيك كه با مشاهدات نجومى اثبات شده عبارت است از: يك رشته فعل و انفعالات هسته‏اى كه به صورت حلقوى زنجيرى صورت مى‏گيرد و در طىّ اين حلقه مقادير عظيمى از انرژى آزاد مى‏شود. در طى اين فعل و انفعال حلقوى، هسته‏هاى كربن و ازت دخالت مستقيم و نقش كاتاليزر دارند و سرانجام پس از طىّ يك دوره، هسته كربن يا ازت به همان حالت اولى خود برمى‏گردد و پروتون‏هاى آزاد ئيدروژن تبديل به هسته هليوم مى‏گردد. انرژيى كه در جريان اين فعل و انفعال در تحت درجه حرارت 20 ميليون درجه آزاد مى‏شود درست مطابق با همان مقدار انرژى است كه در نتيجه تشعشع از خورشيد صادر مى‏شود: الْحَمْدُللَّهِ الَّذى خَلَقَ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ بِقُوَّتِهِ، وَ مَيَّزَ بَيْنَهُما بِقُدْرَتِهِ 👈 ادامه دارد ... تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏ 5 ، ص: 11 👌 دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
👆 لطفا برداشت خود را از این بند حتما برای ما بفرستید
برنامه ی نعمت دست نيافتن به گناه وَ قَالَ (علیه السلام): مِنَ الْعِصْمَةِ، تَعَذُّرُ الْمَعَاصِي. حضرت علی که درود خدا بر او باد در بیان يكى از راههاى پاك ماندن فرمودند: دست نيافتن به گناه نوعى عصمت است. 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
◀️ نعمت عدم توانايى بر گناه: ⏺ امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه به نكته اى اشاره مى كند كه از جهاتى قابل دقت است، مى فرمايد: «عدم توانايى بر گناه، نوعى عصمت است»؛ (مِنَ الْعِصْمَةِ تَعَذُّرُ الْمَعَاصِي). مى دانيم عصمت معناى عامى دارد كه به معناى محفوظ ماندن، به ويژه محفوظ ماندن از گناه است. گاه اين حالت در حد كمال ديده مى شود كه مقام والاى انبيا و امامان است. آنها ملكه اى نفسانى دارند كه از هر گناه و خطا آنان را بازمى دارد و همين مقام سبب اعتماد همه مردم به آنها مى شود كه گفتار ورفتارشان حجت و سرمشق براى همگان باشد. مرحله پايين ترى از آن، ملكه عدالت است كه بازدارنده از معاصى كبيره واصرار بر صغيره است؛ ولى چنان نيست كه در برابر همه چيز مقاومت كند. درست مانند سدى است كه در برابر سيلاب بسته اند كه اگر سيلاب شديد و قوى باشد ممكن است سد را بشكند و با خود ببرد. افراد عادل نيز ممكن است گاه در برابر عوامل نيرومند گناه زانو بزنند و سپس پشيمان شوند و رو به درگاه خدا آورند و توبه كنند و سد عصمت عدالت در آنها بار ديگر تجديد شود. نوع سومى از عصمت است كه انسان به سبب فراهم نبودن وسايل و اسباب گناه از آن دور مى ماند. يا قدرت بر گناه ندارد؛ مانند نابينا كه نمى تواند نگاه هوس آلود به نامحرم داشته باشد و يا قدرت جسمانى دارد اما وسايل گناه فراهم نيست؛ مثل اينكه شرابى نيست تا بنوشد؛ هر چند مايل به آن باشد و يا حكومت اسلامى او را از گناه بازمى دارد هر چند او مايل به گناه باشد. اينگونه عصمت افتخار نيست و ثوابى در برابر ترك گناه به چنين شخصى داده نمى شود؛ ولى فايده اش اين است كه از عذاب الهى دور مى ماند و بسا لطف خدا شامل افرادى شود و گناه كردن را بر آنها متعذّر كند تا از كيفر گناه دور بمانند. البته گاه ادامه تعذر سبب مى شود كه انسان به ترك گناه عادت كند آنگونه كه اگر اسباب آن هم فراهم شود به سراغ آن نمى رود. اين نوعى امداد الهى در زمينه عصمت است. پيام اين گفتار امام عليه السلام آن است كه افرادى كه نمى توانند خود را در محيط گناه آلود نگه دارند سعى كنند از آن محيط دور بمانند تا گناه براى آنها متعذر شود و البته ثواب ترك گناه را به نوعى خواهند داشت. عدم حضور در مجلس معصيت و لزوم هجرت از مناطقى كه انسان را به هر حال آلوده گناه مى كند ناظر به همين معناست. حتى اگر درست بينديشيم يكى از آثار و بركات هجرت مسلمانان از مكه به مدينه، يا از مكه به حبشه نيز همين بود كه از محيط شرك كه آنها را مجبور به گناه مى كرد دور بمانند و خدا را آزادانه بندگى و عبادت كنند. قرآن مجيد در سوره «نساء»، آيه 97 مى فرمايد: «(إِنَّ الَّذينَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ ظالِمى أَنْفُسِهِمْ قالُوا فيمَ كُنْتُمْ قالُوا كُنَّا مُسْتَضْعَفينَ فِى الاَْرْضِ قالُوا أَلَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللَّهِ واسِعَةً فَتُهاجِرُوا فيها فَأُولئِکَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَساءَتْ مَصيراً)؛ كسانى كه فرشتگان (قبض ارواح)، روح آنها را گرفتند در حالى كه به خويشتن ستم كرده بودند، به آنها گفتند: «شما در چه حالى بوديد؟ (و چرا با اينكه مسلمان بوديد، در صفِ كفّار جاى داشتيد؟!)» گفتند: «ما در سرزمين خود، تحت فشار و مستضعف بوديم». آنها ـ فرشتگان ـ گفتند: «مگر سرزمين خدا، پهناور نبود كه مهاجرت كنيد؟!» آنها (عذرى نداشتند، و) جايگاهشان دوزخ است، و سرانجام بدى دارند». قابل توجه است كه در غررالحكم (همانگونه كه در مصادر ذكر شد) اين كلام شريف به اين صورت نقل شده است: (إنَّ مِنَ النِّعْمَةِ تَعَذُّرُ الْمَعاصي) و اين واقعآ نعمتى الهى است كه انسان بايد شكر آن را بگزارد همانگونه كه سعدى مى گويد: چگونه شكر اين نعمت گزارم که زور مردم آزارى ندارم حافظ نيز مى گويد: من از بازوى خود دارم بسى شكر كه زور مردم آزارى ندارم يكى از شعراى معاصر، كلام امام عليه السلام را به اين صورت ترجمه كرده ومى گويد: گر دسترست نيست به كارى كه خطاست اين نيز نشانه اى ز الطاف خداست گر عاجزى از اينكه گناهى بكنى كن شكر كه اين عجز هم از نعمتهاست ابن ابى الحديد حديث ديگرى در اين زمينه مشابه آن نقل كرده است: «إِنَّ مِنَ الْعِصْمَةِ أنْ لا تَجِدَ؛ نوعى از عصمت اين است كه وسايل گناه را در اختيار نداشته باشى». پيام ديگرى كه اين گفتار حكيمانه دارد اين است كه حاكمان جامعه براى دور ماندن مردم از گناه، كارى كنند كه اسباب معصيت از ميان آنها برچيده شود وبه اصطلاح روز، از طريق اقداماتى تأمينى و تربيتى، جامعه را از گناه دور دارند. 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
❇️ قرآن کریم هر روز یک آیه تفسیر نور – استاد محسن قرائتی سوره فَإِنْ طَلَّقَهَا فَلاَ تَحِلُّ لَهُ حَتّى‏ تَنْكِحَ زَوْجاً غَيْرَهُ فَإِنْ طَلَّقَهَا فَلَاجُنَاحَ عَلَيْهِمَا أَنْ يَتَرَاجَعَآ إِنْ ظَنَّآ أَنْ يُقِيمَا حُدُودَ اللَّهِ وَتِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ يُبَيِّنُهَا لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ‏ پس اگر (بعد از دو و دو رجوع، براى بار سوم) او را طلاق داد، دیگر آن زن بر او حلال نخواهد بود، مگر آنكه به نكاح مرد دیگرى درآید (و با او آمیزش نماید.) پس اگر (همسر دوّم) او را طلاق داد، مانعى ندارد كه به یكدیگر بازگشت كنند (و زن با همسر اوّل خود مجدّداً ازدواج نماید.) البتّه در صورتى كه امید داشته باشند حدود الهى را برپا دارند. و اینها حدود الهى است كه خداوند آن را براى افرادى كه آگاهند بیان مى‌كند. 1- مردان نباید از اختیارات خود سوء استفاده كنند و باید بدانند كه اختیار آنها براى طلاق، محدود است. از امام رضا علیه السلام روایت شده است كه فرمود: طلاق را سبك نگیرید و به زنان ضرر نرسانید. «فلا تحلّ له» 2- امید به زندگى براساس احكام الهى، شرط ازدواج است. «ان ظنّا ان یقیما حدود اللّه» 3- مسلمانان بدانند كه حدود الهى، تنها در نماز، زكاة، حج و جهاد نیست، مراعات مسائل خانوادگى نیز از حدود الهى است. «تلك حدود اللّه» 4- هر كسى اسرار و حكمت مقرّرات الهى را نمى‌داند. مردم عادّى، ظاهر دستورات و آگاهان، روح و عمق آن را مى‌بینند. «لقوم یعلمون» 👈 با نصب نرم افزار زیر با ما در این دوره ی تفسیر خوانی همراه شوید 👇 https://cafebazaar.ir/app/com.ghadeer.tafsirnour ⏺کانال ان
🌹 یک زیبای دیگر با حضرت دوست: 👈 در وصل تو میزنند احباب افتتح یا مفتح الابواب چه شود گر بر تو ره یابند کم بقوا ناظرین خلف الباب تا کی ازحضرت تو صبر و شکیب طال تطوا فهم وراء حجاب در پس پرده تا بکی حسرت ارحم نظرة بلا جلباب از توشان جز تو مدعائی نیست ما لدیهم سوی لقاک ثواب خود حساب کتاب خود کرده انهم قسطهم بغیر حساب وجنوا قل موتهم ثمرات و اوتوا قبل نقلهم بشراب سکروا فی هواک ثم ضحوا ما لهم فی سواک هواک مناب از سببها گذاشته اند و حجب خرقوا الحجب ارتقوا الاسباب کرده بانفس و با هواغزوات هزموا الجند قاتلوا الاحزاب از خود اگر بپرهیزی انّ للمتّقین حسن مآب ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
👆 با تشکر از همه دوستانی که در این بحث ما مشارکت داشتند و من عداوه الادنين الولايه، و من عقوق ذوى الارحام المبره، و من خذلان الاقربين النصره. بار الها! دشمنى نزديكان را به دوستى و جدايى ارحام را به نيكى و پيوستگى و ترك يارى بستگان را به حمايت و نصرت تبديل فرما.
..وابدلنی من عداوة الادنین الولایة و.... واو عطف است «ابدلنی»اول فراز، برای جمله های بعد هم می آید. یکی از گرایش های فطری انسان،اجتماعی بودن است.سرشت او بگونه ای است که نیازهای او در اجتماع برآورده می شود،یعنی خداوند او را اینطور آفریده است. زندگی اجتماعی با انس و الفت شکل می گیرد،والا اجتماعی بودن معنا نداشت.نتیجه انس و الفت در اجتماع ،همدلی و آرامش ودر نهایت ،تابش نور الهی و توحیدی شدن جامعه است.(=هدف آفرینش) از طرفی تا زمانی که نور خدا بر اجتماع تجلی نکند،اجتماع همدل و آرام نمی شود. به همین جهت،امام سجاد علیه السلام ، زمینۀ تجلی نور خدا و توحیدی شدن جامعه ،یعنی مبدل شدن دشمنی ها به دوستی ،ودر بعد فردی،صله ارحام (و نه قطع رحم )را از خداوند طلب مینماید. تشنۀ بادیه را هم به زلالی دریاب به امیدی که در این ره به خدا می داری یا صاحب الزمان(علیه السلام).