🌹 یک غزل زیبا از مرحوم فیض کاشانی در #روز_دوم_محرم #ماه_محرم :
👈 از عتاب تو پناهم خوی تست
وزعقاب تو مفرم سوی تست
از تو هر دم میگریزم سوی تو
بیم من از تو امیدم سوی تست
دیدة دل محو روی تو مدام
قبلة چشم دلم ابروی تست
هستی من از خطاب امر کن
مستی من از لب دلجوی تست
نیست در عالم به جز تو دوستی
هر که دارد دوستی بر بوی تست
محسنان را تو بر احسان داشتی
هر کجا خوئیست خوش آنخوی تست
حب محبوبان زحبت شمة
حسن خوبان پرتوی از روی تست
چشم خوبان کان دل از جا میبرد
غمزة از نرگس جادوی تست
پس گدا کردی زلطفت پادشاه
#فیض مسکین هم گدای کوی تست
نیست از ما غیرنامی اوست خود را دوست دوست
نیست ما را مائی مائی اگر هست اوست اوست
#فیض_خوانی #فیض_کاشانی
#فیض_کاشانی_غزل_80
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
برنامه ی #نهج_البلاغه_خوانی
#نهج_البلاغه_حكمت_364
سؤال بیهوده نکردن
وَ قَالَ (علیه السلام) : لَا تَسْأَلْ عَمَّا لَا يَكُونُ، فَفِي الَّذِي قَدْ كَانَ لَكَ شُغُلٌ.
حضرت علی که درود خدا بر او باد فرمودند : از آنچه پديد نيامده نپرس، كه آنچه پديد آمده براى سرگرمى تو كافى است.
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
◀️ تفكر منطقى:
⏺ امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه به نكته مهمى درمورد سؤال كردن اشاره كرده، مى فرمايد: «درباره آنچه تحقق يافتنى نيست سؤال مكن چراكه در آنچه تحقق يافته به اندازه كافى اسباب مشغولى فكر وجود دارد»; (لاَ تَسْأَلْ عَمَّا لاَ يَكُونُ، فَفِي الَّذِي قَدْ كَانَ لَكَ شُغْلٌ).
سؤال كردن كار خوبى است و كليد گنجينه علم و دانش است به همين دليل در قرآن مجيد و روايات اسلامى كراراً به آن دستور داده شده است و حتى حيا كردن از سؤال درباره امورى كه مربوط به سرنوشت انسان در دين و دنياست به عنوان حياء حمق (حياء احمقانه) شمرده شده است. ولى سؤال بايد درباره امورى باشد كه مربوط به حيات مادى يا معنوى انسان است و امورى كه امكان تحقق در آن تصور شود. اما اگر كسى خود را به سؤالاتى درباره امور غير ممكن يا بسيار نادر مشغول كند، از مسائل مهم زندگى بازمى ماند. مثلاً بعضى سؤال مى كنند كه اگر انسان با جن ازدواج كند فرزندانى كه از آن ها متولد مى شوند چگونه اند و چه احكامى دارند؟ و يا اگر از آميزش انسان با حيوان بچه اى متولد شود آن بچه مشمول چه احكامى است؟ گاه سؤال درباره امور ممكن است اما امورى كه هيچ تأثيرى در زندگى مادى و معنوى ما ندارد، مثلاً سؤال مى كنند ابعاد كشتى نوح(عليه السلام) از نظر طول و عرض چقدر بود؟ حيواناتى كه آن حضرت در كشتى با خود سوار كرد كدام يك از حيوانات بودند؟ يا سؤالى كه معروف است اشعث بن قيس از امام اميرمؤمنان على(عليه السلام) كرد و گفت: تعداد موهاى سر من چقدر است؟ كه حضرت جواب كوبنده اى به او داد.
اين در حالى است كه انسان مجهولات بسيارى دارد كه رسيدن به پاسخ آن ها در سرنوشت او بسيار مؤثر است و اگر تمام اوقات فراغت خود را صرف يافتن پاسخ آن ها كند چه بسا موفق به همه آن ها نشود.
آيا در چنين شرايطى عقل اجازه مى دهد كه انسان به سراغ سؤال درباره امور غير ممكن برود و از آنچه ممكن است و در زندگى او مؤثر مى باشد صرف نظر كند؟
#نهج_البلاغه_حكمت_364
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
❇️ #تفسیر_خوانی قرآن کریم
هر روز یک آیه
تفسیر نور – استاد محسن قرائتی
سوره #بقره
#بقره_252
تِلْكَ ءَايَتُ اللَّهِ نَتْلُوهَا عَلَيْكَ بِالْحَقِّ وَإِنَّكَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَاینها آیات خداوند است كه به حقّ بر تو مىخوانیم و براستى تو از فرستادگان الهى هستى.
این آیه، پایان جزء دوّم قرآن است و مىفرماید: داستانها و حوادثى كه در آیات گذشته از آنها سخن به میان آمد، مایهى عبرت و درس آموزى است.
داستان مرگ هزاران نفر در یك لحظه و زنده شدن مجدّد آنان با دعاى پیامبر، اعطاى منصب رهبرى به جوان چوپانى گمنام، ولى لایق و دانا، پیروزى گروهى اندك بر گروه انبوه دشمن، شهامت و شجاعت یك نوجوان در جنگ و اعطاى مقام نبوّت به او، همه و همه جلوههایى از آیات الهى و نشانههایى از صدق گفتار و رسالت پیامبر اسلام است.
👈 با نصب نرم افزار زیر با ما در این دوره ی تفسیر خوانی همراه شوید 👇
https://cafebazaar.ir/app/com.ghadeer.tafsirnour
⏺کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_6
دعای #ششم
دعای سیدالساجدین (علیه السلام ) در #صبح و #شب:
«18» اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ
وَ وَفِّقْنَا فِي يَوْمِنَا هَذَا وَ لَيْلَتِنَا هَذِهِ وَ فِي جَمِيعِ أَيَّامِنَا
1. لِاسْتِعْمَالِ الْخَيْرِ
2. وَ هِجْرَانِ الشَّرِّ
3. وَ شُكْرِ النِّعَمِ
4. وَ اتِّبَاعِ السُّنَنِ
5. وَ مُجَانَبَةِ الْبِدَعِ
6. وَ الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ
7. وَ النَّهْيِ عَنِ الْمُنْكَرِ
8. وَ حِيَاطَةِ الْإِسْلَامِ
9. وَ انْتِقَاصِ الْبَاطِلِ
10. وَ إِذْلَالِهِ وَ نُصْرَةِ الْحَقِّ وَ إِعْزَازِهِ
11. وَ إِرْشَادِ الضَّالِّ
12. وَ مُعَاوَنَةِ الضَّعِيفِ
13. وَ إِدْرَاكِ اللَّهِيفِ
خدايا! بر محمّد و آلش درود فرست، و ما را در اين روز و شبمان، و در تمام اياممان براى اين امور موفّق بدار:
1. به كارگيرى خير،
2. و دورى از شر،
3. و شكر نعمتها
4. و پيروى از روشهاى نيك،
5. و دورى از بدعتها،
6. و امر به معروف،
7. و نهى از منكر،
8. و پاسدارى از اسلام
9. و كم كردن و خوار ساختنباطل،
10. و يارى و گرامى داشت حق،
11. و راهنمايى گمراه،
12. و كمك كردن به ناتوان،
13. و پناه دادن به درمانده و گرفتار.
👈 براى هر كدام از سيزده موردى كه امام سجّاد عليه السلام در ضمن دعا بيان كردهاند توضيحى مختصر بيان مىشود.
#دعا_ششم_18
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_6
#دعا_ششم_18
قسمت 1
🔴 1 - كار خير
لِاسْتِعْمَالِ الْخَيْرِ
سُئِلَ أميرُالْمُؤْمِنينَ عليه السلام عَنِ الْخَيْرِ ما هُوَ؟ فَقالَ: لَيْسَ الْخَيْرَ أنْ يَكْثُرَ مالُكَ وَ وَلَدُكَ، وَلكِنَّ الْخَيْرَ أنْ يَكْثُرَ عِلْمُكَ وَ أَن يَعْظُمَ حِلْمُكَ.
از اميرالمؤمنين عليه السلام پرسيدند: خير چيست؟ حضرت فرمود: خير اين نيست كه مال و فرزندانت فراوان شود، خير در اين است كه بر دانش افزوده گردد و حلم و بردباريت عظيم شود.
رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:
وَ الَّذى نَفْسى بِيَدِهِ ما أنْفَقَ النّاسُ مِنْ نَفَقَةٍ أحَبَّ مِنْ قَوْلِ الْخَيْرِ.
سوگند به آن كسى كه جانم در دست اوست، مردم انفاقى محبوبتر از گفتار نيك نكردهاند.
حضرت موسى بن جعفر از امام صادق عليه السلام روايت مىفرمايد:
أحْسَنُ مِنَ الصِّدْقِ قائِلُهُ، وَ خَيْرٌ مِنَ الْخَيْرِ فاعِلُهُ.
بهتر از راستگويى، شخص راستگو و بهتر از نيكى، شخص نيكوكار است.
حضرت صادق عليه السلام فرمود:
إذا أرَدْتَ شَيْئاً مِنَ الْخَيْرِ فَلا تُؤَخِّرْهُ.
چون قصد خير كردى آن را به تأخير مينداز.
👈 ادامه دارد ...
تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج 5 ، ص: 105
👌 دعای #ششم
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_6
#دعا_ششم_18
قسمت 2
🔴 2- دورى از شرّ
وَ هِجْرَانِ الشَّرِّ
منظور از شرّ در اينجا انواع گناهان و معاصى و خطاهاست كه همه و همه محصول غرايز سركش و شهوات شيطانى و هواى نفس و شياطين و خنّاسان است كه در قرآن مجيد به همه آنها اشاره شده است.
مِنْ شَرِّ ما خَلَقَ* وَ مِنْ شَرِّ غاسِقٍ إذا وَقَبَ
از زيان مخلوقاتى كه [با انحرافشان از قوانين الهى به انسان] ضرر مىرسانند،* و از زيان شب هنگامى كه با تاريكىاش درآيد [كه در آن تاريكى انواع حيوانات موذى و انسانهاى فاسق و فاجر براى ضربه زدن به انسان در كميناند.]
ما دلالت بر تعميم و شمول دارد و اضافه شر به آن و فعل «خَلَقَ» و نسبت آن به خالق، اشاره به آن است كه شر از خلق و تركيب و امتزاج و تفصيل كاينات و مواد و قوا برمىآيد، نه از عوالم امر و اراده فاعلى خالق، اين شرور فقط همان مضاف به «ما خلق» است و در واقع، نمايشى از چگونگى نظر و انديشه و دريافت انسان از حوادث متضاد مىباشد و وجود عينى و مستقلّى ندارند.
پس اگر انسان خود را برتر آورد و در حريم قدرت رب رساند و به او ايمان آورده و پناهنده شود و با نظر ربوبى به حوادث و پديدههاى جان بنگرد، از مواجهه با آنچه شر مىنمايد امنيت مىيابد و در درون هر حادثه شر نماى خيرى يا مقدّمه خيرى مىنگرد و با بينش وسيع و نيروى ارادهاى كه در حريم رب مىيابد، مىتواند هر حادثهاى را رو به خير و مقاصد برتر بگرداند و بالاى امواج حوادث به سوى ساحل خير پيش رود. و به عكس براى فرد تنها و بى پناه كه خود را از حريم پناهندگى رب بر كنار داشته و درون حوادث واقع شده، هر موج حادثه و هر پديدهاى كه از گريبان آفرينش يا از درون اجتماع يا از باطن انديشهها سرزند شر مىنمايد و در مسير شرّش پيش مىبرد.
نكره آمدن غاسق و قيد اذا وقب شامل هرگونه تاريكى فشرده و فراگيرندهاى مىشود كه همه محيط و ظرف تابش را پر كند و هر روزنه نورى را مسدود نمايد. مثال بارز «غاسق» تاريكى شب ديجور است كه در آن راهزنان و جانوران و احلام و اوهام وحشتانگيز از لانهها و كمينگاههاى زير زمين و خلال نفوس سربرمىآورند و تاخت و تاز مىنمايند.
تاريكى فراگيرنده كفر و جهل و هوا و خشم و شهوت، مثالهاى ديگرى از «غاسق إذا وقب» است كه شرّ آنها از نفس آدمى و در اوست و خطيرتر از هر شرّى مىباشد.
همين كه اين تاريكىهاى نفسانى، محيط درونى آدم را فرا گرفت و نور ايمان و پرتو عقل و شعاع وجدان را خاموش داشت، غرايز و خويهاى حيوانى و عقدهها از بندها و كمينگاههاى درونى رها مىشوند و چون جانورهاى متنوع و متلوّن به تاخت و تاز درمىآيند و به مركز فرمان و اراده يورش مىآورند تا همين كه آن را به دست گرفتند، همه قوا و جوارح را به خواست خود و در مسير انجام شهوات و اوهام و زبانههاى خشم خود به هر سو مىگردانند و در اين مسير هر حد و قيد و مانع قانونى و اخلاقى را از ميان برمىدارند و هر استعداد و شخصيتى را درهم مىشكنند و هر قدرت و نيرويى را در اختيار خود مىگيرند.
👈 ادامه دارد ...
تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج 5 ، ص: 105
👌 دعای #ششم
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
🌹 یک غزل زیبا از مرحوم فیض کاشانی در #روز_سوم_محرم #ماه_محرم :
👈 این تن ما از روان روشن ما روشنست
وین دل ما از ریاضات تن ما روشنست
هر خیالی کرد دشمن نوری اندر سینه تافت
سینه ما از جفای دشمن ما روشن است
صمت حکمت میفزاید در دل اهل خرد
خاطر ما از زبان الکن ما روشن است
از دهان ما شنید و در دل خود جای داد
آن دل حکمت پذیر از روزن ما روشنست
چشم دل را کارفرما تا که روشن تر شود
دیدهٔ حق بین ما از دیدن ما روشن است
آب و تاب حسن را از عشق باشد پرورش
شمع روی مهوشان از روغن ما روشن است
تا بود جان در تن ما اشک و آه ما بجاست
مستمر گرمابه گرم و کلخن ما روشن است
هم زهجرش آتشی در جان ما افروخته
هم زوصلش این دو چشم روشن ما روشن است
میشود دل مشتعل از اشتیاق دوست #فیض
این سخن از شعله دل در تن ما روشن است
#فیض_خوانی #فیض_کاشانی
#فیض_کاشانی_غزل_82
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
برنامه ی #نهج_البلاغه_خوانی
#نهج_البلاغه_حكمت_365
راه #خودسازی
وَ قَالَ (علیه السلام) : الْفِكْرُ مِرْآةٌ صَافِيَةٌ؛ وَ الِاعْتِبَارُ مُنْذِرٌ نَاصِحٌ؛ وَ كَفَى أَدَباً لِنَفْسِكَ، تَجَنُّبُكَ مَا كَرِهْتَهُ لِغَيْرِكَ.
حضرت علی که درود خدا بر او باد فرمودند : #فکر و انديشه، آيينه اى شفّاف و عبرت از حوادث، بيم دهنده اى خير انديش است، و تو را در #ادب كردن #نفس همان بس كه از آنچه انجام دادنش را براى ديگران نمى پسندى بپرهيزى.
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
◀️ بهترين راه ادب آموزى خويشتن:
قسمت 1
⏺ امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه به سه نكته مهم اشاره كرده، نخست مى فرمايد: «فكر، آينه شفاف و درخشنده اى است»; (الْفِكْرُ مِرْآةٌ صَافِيَةٌ).
هنگامى كه اشيا در مقابل آينه قرار مى گيرند و نور بر آن ها مى تابد، نور از اشيا بر مى خيزد و به آينه مى خورد و از آن بازمى گردد و به چشم انسان منتقل مى شود و از آن جا كه هر قسمتى از اشيا نور را به يك نحو منعكس مى كند تمام مشخصات آن شىء در چشم انسان منعكس مى شود، و جمله معروفى كه در تعريف فكر گفته اند: «الفكر حركة الى المبادىء ومن مبادىء الى المراد» فكر از دو حركت تشكيل مى شود: از مبادى به سوى مقصد حركت مى كند و از مقصد به سوى انسان، و حقايق اشيا را به او نشان مى دهد، مى تواند قابل تطبيق بر اين حركت دوگانه در مقابل آينه باشد. به هر حال خداوند لطف بزرگى در حق انسان كرده كه اين آينه شفاف تمام نماى حقايق را در اختيار او گذاشته مشروط بر اين كه آن را به وسيله هوى و هوس ها، تعصب ها، پيش داورى هاى غلط، تقليدهاى كوركورانه و در يك كلمه موانع شناخت، تاريك و كدر نسازد و خود را از اين نعمت بزرگ الهى محروم ننمايد. و به گفته شاعر:
إذا المرء كانت له فكرة
ففى كل شىء له عبرة
هنگامى كه انسان فكر آماده اى داشته باشد به هرچيز بنگرد درس عبرتى از آن مى آموزد.
در حديثى از اميرمؤمنان(عليه السلام) مى خوانيم: «إِذَا قَدَّمْتَ الْفِكْرَ فِى أَفْعَالِكَ حَسُنَتْ عَوَاقِبُكَ فِى كُلِّ أَمْر; اگر كارهاى خود را با فكر آغاز كنى پايان تمام كارهاى تو خوب خواهد بود».
👈 ادامه دارد .....
#نهج_البلاغه_حكمت_365
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
◀️ بهترين راه ادب آموزى خويشتن:
قسمت 2
⏺ در حديث ديگر از آن حضرت مى خوانيم: «ما ذَلَّ مَن أحسَنَ الفِكْرَ; كسى كه خوب بينديشد هرگز ذليل نمى شود»
در حديث ديگرى از امام مجتبى(عليه السلام) آمده است: «أوصيكم بتقوى الله و إدامةِ التفكّرِ فإنّ التّفَكّر أبو كُلِّ خير و أُمِّه; شما را به تقواى الهى و تداوم تفكر توصيه مى كنم زيرا فكر كردن، پدر و مادر همه نيكى هاست».
آنگاه امام(عليه السلام) به نكته دوم اشاره كرده، مى فرمايد: «حوادثِ عبرت انگيز، بيم دهنده و اندرزگوست»; (وَ الاِعْتِبَارُ مُنْذِرٌ نَاصِحٌ).
واژه «اعتبار» به معناى عبرت گرفتن است ولى در اين جا به معناى حوادث عبرت انگيز مى باشد. اين حوادث، بشير و نذير است; حوادثى كه عاقبت كار ظالمان و ستمگران را نشان مى دهد، بيم دهنده و انذاركننده است و حوادثى كه پايان كار عدالت پيشگان و نيكوكاران را نشان مى دهد بشير و اندرزگوست.
هنگامى كه از يك سو از آينه شفاف فكر استفاده گردد و از سوى ديگر از حوادث تاريخى و عبرت آموز پند گرفته شود به يقين انسان مى تواند در صراط مستقيم به سوى مقصد الهى پيش رود.
قرآن مجيد، هم به تفكر اهميت فراوان داده و در آيات زيادى انسان ها را به آن دعوت نموده و هم تاريخ عبرت انگيز پيشينيان را در سوره هاى مختلف بازگو كرده است تا اسباب تربيت انسان ها كامل گردد.
از آيات قرآن مجيد استفاده مى شود كه رابطه نزديكى ميان انديشيدن و عبرت گرفتن است. در آيه 176 سوره اعراف مى فرمايد: «(فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ يتَفَكَّرُون); اين داستان ها را (براى آنها) بازگو كن، شايد بينديشند (وبيدار شوند)!».
👈 ادامه دارد .....
#نهج_البلاغه_حكمت_365
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
◀️ بهترين راه ادب آموزى خويشتن:
قسمت 3
⏺ اميرمؤمنان على(عليه السلام) در حديثى در غررالحكم مى فرمايد: «كَسْبُ العقلِ الاعتِبارُ وَالاستِظهارُ و كَسْبُ الجَهلِ الغَفلةُ و الاغترِارُ; عقل، عبرت مى گيرد و خود را با آن تقويت مى كند ولى جهل به غفلت و غرور وامى دارد».[5]
سپس امام(عليه السلام) در سومين نكته مى فرمايد: «براى تأديب خويشتن همين بس كه از آنچه براى ديگران نمى پسندى بپرهيزى»; (وَكَفَى أَدَباً لِنَفْسِكَ تَجَنُّبُكَ مَا كَرِهْتَهُ لِغَيْرِكَ).
هيچ انسانى به كمال نمى رسد مگر اين كه در اصلاح عيوب خويش بكوشد ولى شناخت عيوب غالباً مشكل است. اى بسا انسان براثر حب ذات نه تنها عيب خود را نمى بيند بلكه ممكن است آن را نشانه حسن بشمارد; ولى در برابر ديگران چنين نيست; عيوب آن ها را با تمام ريزه كارى ها مى بيند و گاه زبان به انتقاد از اين و آن مى گشايد.
بنابراين بهترين و عاقلانه ترين راه براى شناخت عيوب خويشتن اين است كه انسان آنچه را براى ديگران عيب مى شمرد از خود دور سازد و ديگران را مقياس و معيار براى سنجش حال خويشتن قرار دهد. آيا راهى بهتر از اين براى اصلاح نقاط ضعف يافت مى شود؟
ولى نمى توان انكار كرد كه افرادى هستند كه صفات يا اعمالى را به ديگران خرده مى گيرند اما آن را براى خود مى پسندند و به فرموده اميرمؤمنان(عليه السلام) در حكمت #نهج_البلاغه_حكمت_349 اين ها احمق واقعى هستند: «وَ مَنْ نَظَرَ فِى عُيوبِ النَّاسِ فَأَنْكَرَهَا ثُمَّ رَضِيهَا لِنَفْسِهِ فَذَلِكَ الاَْحْمَقُ بِعَينِه». اين سخن شبيه چيزى است كه در ميان اديبان، معروف است كه از لقمان پرسيدند: ادب را از كه آموختى؟ گفت: از بى ادبان، هرچه از ايشان در نظرم ناپسند آمد از آن پرهيز كردم
ريشه اين معنا نيز در قرآن مجيد وجود دارد آن جا كه مى فرمايد: «(أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنْسَوْنَ أَنْفُسَكُمْ); آيا مردم را به نيكى (و ايمان به پيامبرى كه صفات او آشكارا در تورات آمده) دعوت مى كنيد، اما خودتان را فراموش مى نماييد؟»
اشاره به اين كه نبايد تنها نيكى را به ديگران توصيه كرد و پرهيز از زشتى ها را درباره ديگران مورد توجه قرار داد بلكه خود انسان اولويت دارد.
#نهج_البلاغه_حكمت_365
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
❇️ #تفسیر_خوانی قرآن کریم
هر روز یک آیه
تفسیر نور – استاد محسن قرائتی
سوره #بقره
#بقره_253
تِلْكَ الْرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ مِنْهُمْ مَنْ كَلَّمَ اللَّهُ وَ رَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَ جَتٍ وَءَاتَيْنَا عِيسَى اْبنَ مَرْيَمَ الْبَيِّنَتِ وَ أَيَّدْنَهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ وَلَوْ شَآءَ اللَّهُ مَا اقْتَتَلَ الَّذِينَ مِنْ بَعْدِهِمْ مِنْ بَعْدِ مَا جَآءَتْهُمُ الْبَيِّنَتُ وَلَكِنِ اخْتَلَفُواْ فَمِنْهُمْ مَنْ ءَامَنَ وَمِنْهُمْ مَّنْ كَفَرَ وَلَوْ شَآءَ اللَّهُ مَا اقْتَتَلُواْ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَفْعَلُ مَا يُرِيدُ
نشانههاى روشن (آن پیامبران، ما بعضى از آنان را بر بعضى برترى دادیم. از آنان كسى بود كه خداوند با اوسخن گفته ودرجات بعضى از آنان را بالا برد، وبه عیسىبنمریم و معجزات) دادیم و او را با روحالقدس (جبرئیل) تأیید نمودیم، و اگر خدا مىخواست، كسانى كه بعد از آنان (پیامبران) بودند، پس از آنكه نشانههاى روشن براى آنها آمد، با هم جنگ و ستیز نمىكردند. (امّا خداوند مردم را در پیمودن راه سعادت آزاد گذارده است،) ولى با هم اختلاف كردند پس برخى از آنان ایمان آورده و بعضى كافر شدند. (و باز) اگر خدا مىخواست (مؤمنان و كافران) با هم پیكار نمىكردند، ولى خداوند آنچه را اراده كند انجام مىدهد. (و اراده حكیمانهى او بر آزاد گذاردن مردم است.)
👈 با نصب نرم افزار زیر با ما در این دوره ی تفسیر خوانی همراه شوید 👇
https://cafebazaar.ir/app/com.ghadeer.tafsirnour
⏺کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_6
دعای #ششم
دعای سیدالساجدین (علیه السلام ) در #صبح و #شب:
«18» اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ
وَ وَفِّقْنَا فِي يَوْمِنَا هَذَا وَ لَيْلَتِنَا هَذِهِ وَ فِي جَمِيعِ أَيَّامِنَا
1. لِاسْتِعْمَالِ الْخَيْرِ
2. وَ هِجْرَانِ الشَّرِّ
3. وَ شُكْرِ النِّعَمِ
4. وَ اتِّبَاعِ السُّنَنِ
5. وَ مُجَانَبَةِ الْبِدَعِ
6. وَ الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ
7. وَ النَّهْيِ عَنِ الْمُنْكَرِ
8. وَ حِيَاطَةِ الْإِسْلَامِ
9. وَ انْتِقَاصِ الْبَاطِلِ
10. وَ إِذْلَالِهِ وَ نُصْرَةِ الْحَقِّ وَ إِعْزَازِهِ
11. وَ إِرْشَادِ الضَّالِّ
12. وَ مُعَاوَنَةِ الضَّعِيفِ
13. وَ إِدْرَاكِ اللَّهِيفِ
خدايا! بر محمّد و آلش درود فرست، و ما را در اين روز و شبمان، و در تمام اياممان براى اين امور موفّق بدار:
1. به كارگيرى خير،
2. و دورى از شر،
3. و شكر نعمتها
4. و پيروى از روشهاى نيك،
5. و دورى از بدعتها،
6. و امر به معروف،
7. و نهى از منكر،
8. و پاسدارى از اسلام
9. و كم كردن و خوار ساختنباطل،
10. و يارى و گرامى داشت حق،
11. و راهنمايى گمراه،
12. و كمك كردن به ناتوان،
13. و پناه دادن به درمانده و گرفتار.
👈 براى هر كدام از سيزده موردى كه امام سجّاد عليه السلام در ضمن دعا بيان كردهاند توضيحى مختصر بيان مىشود.
#دعا_ششم_18
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_6
#دعا_ششم_18
قسمت 3
🔴 3- شكر نعمت
وَ شُكْرِ النِّعَمِ
شكر، ياد نعمتها و اظهار آن است. يعنى سپاس گويى و نيكو گفتن از احسان كننده كه در حقيقت اعتراف به نعمت همراه با تعظيم و احترام است. تشكّر بنده بر نعمتهاى ظاهرى و باطنى كه خداوند در اختيار او نهاده و از واجبات حتميّه و اوليه است.
خداوند در قرآن مجيد بسيار بر شكرگزارى تأكيد نموده است كه بندگان همواره خود را ممنون او دانند و در نتيجه سر به طاعت او نهند و تسليم فرامينش باشند.
امام على عليه السلام اسوه شاكران و مولاى ستايشگران ربوبى مىفرمايد:
أَوَّلُ ما يَجِبُ عَلَيْكُم لِلَّهِ سُبحانَهُ شُكْرُ أَيادِيِه وَ ابْتِغاءُ مَراضِيِه.
نخستين چيزى كه بر شما در برابر خداى سبحان واجب است، سپاسگزارى از نعمتهاى او و فراهم آوردن موجبات خشنودى اوست ..
خداوند درباره يكى از بندگان صالح خويش يعنى لقمان حكيم مىفرمايد:
وَلَقَدْ ءَاتَيْنَا لُقْمنَ الْحِكْمَةَ أَنِ اشْكُرْ لِلَّهِ وَ مَن يَشْكُرْ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَ مَن كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِىٌّ حَمِيدٌ
و به راستى ما به لقمان حكمت عطا كرديم كه نسبت به خدا سپاسگزار و شاكر باش و هركه سپاس گزارد تنها به سود خود سپاس مىگزارد، و هركه ناسپاسى كند [به خدا زيان نمىزند، زيرا] خدا بىنياز و ستوده است.
«هر چند حكمت معانى گستردهاى دارد از جمله گفتهاند:
مجموعهاى از معرفت و علم و اخلاق پاك و تقوا و نور هدايت است. ولى اساس و هدف از اعطاى حكمت از سوى خداوند به لقمان حكيم، شكرگزارى بوده است. و لقمان به خاطر امتيازهاى عالى به مقام شكر دست يافت. انسان هر گاه نعمتهاى الهى را در جاى خود به كار بگيرد سودش به خود او برمىگردد ولى اگر كفران نعمات كند، ضررش در وهله اوّل به خودش، سپس به ديگران مىرسد.
در پايان آيه مىفرمايد: غَنِىٌّ حَمِيدٌ يعنى شكرگزار در برابر انسانهاى عادى يا نعمتى را به بخشنده مىدهد و يا اگر چيزى نمىدهد با ستايش او مقامش را در نزد مردم بالا مىبرد ولى در مورد خداوند هيچكدام معنى ندارد؛ زيرا او از همگان بىنياز است و همه ستايشگران به ويژه فرشتگان حمد او مىگويند.
يك نكته پيرامون آيه قابل توجه است كه كلمه شكر با صيغه فعل مضارع آمده كه نشانه استمرار و هميشگى است ولى كفر با صيغه ماضى آمده كه بر يك مرتبه هم صدق مىكند، اشاره به اين است كه: كفران حتى يكبار سرانجام دردناكى دارد، امّا شكرگزارى بايد مستمر باشد تا انسان مسير تكاملى خود را طى كند.
حضرت صادق عليه السلام مىفرمايد:
اوْحَىَ اللَّهُ تَعَالى إِلى مُوسى: يا مُوسى اشْكُرْنى حَقَّ شُكْرِي، فَقالَ: يا رَبِّ كَيْفَ أَشْكُرُكَ حَقَّ شُكْرِكَ، وَ لَيْسَ مِنْ شُكْرٍ أَشْكُرُكَ بِهِ إِلَّا وَ أَنْتَ أَنْعَمْتَ بِهِ عَلَىَّ؟! فَقالَ: يا مُوسى شَكَرْتَنى حَقَّ شُكْرى حِيْنَ عَلِمْتَ أَنَّ ذَلِكَ مِنِّى.
خداى تعالى به موسى وحى فرمود: اى موسى! مرا چنانكه بايد شكر كن.
موسى عرض كرد: پروردگارا! چگونه تو را چنانكه بايد شكر گويم حال آن كه هر شكرى كه تو را مىگويم خود نعمتى است كه تو به من ارزانى داشتهاى؟ فرمود: اى موسى! وقتى كه بدانى توفيق آن شكر را هم من به تو دادهام، حق شكر مرا ادا كردهاى.
پس شكر كامل، اعتراف خاضعانه زبان درون در برابر خداى تعالى به عجز و ناتوانى از به جا آوردن كمترين شكر اوست؛ زيرا كه توفيق شكرگزارى نعمت جديدى است كه بايد بر آن شكر نمود.
امام صادق عليه السلام مىفرمايد:
رسول خدا صلى الله عليه و آله در سفرى بر ناقه خود سوار بود كه ناگاه فرود آمد و پنج بار سجده كرد و دوباره سوار ناقه شد. همسفران پرسيدند:
اى رسول خدا! ما از شما رفتارى ديديم كه پيش از اين نديده بوديم؟ حضرت فرمود: «آرى، جبرئيل عليه السلام نزد من آمد و مرا از جانب خداى عزّوجلّ بشارتهايى داد. از اينرو خدا را در سجده سپاس گفتم و بر هر بشارتى سجده نمودم.
👈 ادامه دارد ...
تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج 5 ، ص: 105
👌 دعای #ششم
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2