#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_42
#دعای_چهل_دو_صحیفه_سجادیه
#دعا_چهل_دو_10
#انس_با_قرآن 1
❇️ انسان، علاوه بر جسم داراى جوهرى مجرد كه زنده و توانا و دانا و مختار است كه از اين حقيقت به نفس ناطقه يا روان تعبير مىشود و به عبارت ديگر وجودى كه مجموعهاى از روح و جسم با متعلّقات آنهاست. درباره ريشه واژه انسان از سوى اهل لغت و معرفت سه نظريه بيان شده است:
1- إنس: برخى معتقدند كه: انسان برگرفته از ماده إنس است كه در مقابل وحش و حيوان و چارپايان و موجودات بدون عقل و دانش و ادب به كار گرفته مىشود.
و گاهى إنسىّ و إناس و أناسى هم در متون دينى در برابر جنّ و فرشته و شيطان و موجودات آسمانى به كار رفته است و در بيشتر آيات قرآنى و روايات اين معنا اراده شده است.
2- نسيان: برخى از اهل ادب و عرفان معتقدند: ماهيّت انسان به حسب خلقت او كه داراى نيروها و حواس گوناگون است و گاهى دچار غفلت و شبهه و فراموشى مىشود؛ از ماده نسيان است. زيرا موجودى از جنس آدم به خاطر آفرينش پيچيده و مرموزى كه دارد جريان گذشته خويش را، از ذهن و فكر و دانش كسبى خود از ياد مىبرد پس منكر تعهّد و تكاليفتش مىشود در حالى كه خلاف واقعيّت هم نيست.
خداوند منّان پس از آفرينش آدم و حوا آنها را به امرى كوچك آزمايش نمود، ولى آنان در اوّلين مرحله از آن آزمون شكست خورده بيرون آمدند و پروردگار در حق آنان فرمود:
وَ لَقَدْ عَهِدْنَآ إِلَى ءَادَمَ مِن قَبْلُ فَنَسِىَ وَ لَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْمًا
يقيناً پيش از اين به آدم سفارش كرديم [كه از ميوه آن درخت نخورد] پس فراموش كرد و عزمى استوار براى او نيافتيم.
3- #انس: برخى از حكما و دانشمندان علم اخلاق بر اين باورند كه بنيان هويّت انسان از ماده انس و حبّ قلبى است و خو گرفتن و همدلى و عشق ورزى به دور از وحشت از ويژگىهاى برجسته انسان است. و در اصطلاح انديشمندان، انسانيّت آدمى به مكارم اخلاقى مانند تربيت و ادب و عاطفه و سجاياى نيكوى اوست.
از افلاطون نقل شده كه گفته است:
«آدميزاد را نشايد انسان خواند جز اين كه وى در علم و ادب انسان باشد
👈 ادامه دارد ...
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه ، ج11، ص: 149
دعای #چهل_دو
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_42
#دعای_چهل_دو_صحیفه_سجادیه
#دعا_چهل_دو_10
#انس_با_قرآن 2
❇️ امام على عليه السلام در نامه خويش به مالك اشتر، اصالت حقيقى انسان را چنين ترسيم مىفرمايد:
وَ اشْعِرْ قَلْبَكَ الرَّحْمَةَ لِلرَّعِيَّهِ وَ الْمَحَبَّةَ لَهُمْ وَ اللُّطْفَ بِهِمْ وَ لاتَكُونَنَّ عَلَيْهِمْ سَبُعاً ضارِياً تَغْتَنِمُ اكْلَهُمْ، فَإِنَّهُمْ صِنْفانِ: إِمَّا أَخٌ لَكَ فِى الدِّينِ وَ امّا نَظيرٌ لَكَ فِى الْخَلْقِ.
مهربانى و محبّت و لطف به رعيّت را شعار قلب خود قرار ده، بر رعيّت همچون حيوان درنده مباش كه خوردن آنان را غنيمت دانى، كه رعيّت بر دو گروهند: يا برادر دينى تواند، يا انسانهايى مانند تو.
حضرت در سفارش ديگرى به محمد حنفيه چهره انسانى را به گونه روشنترى بيان مىفرمايد:
بدان كه انسانيّت مرد مسلمان به دو وجه است:
الف- انسانيّت در عرصه خانه و وطن خود كه عبارت است از تلاوت قرآن و همنشينى با دانشمندان و مطالعه احكام و علوم دينى و مواظبت بر نماز در جماعت.
ب- انسانيّت در سفر كه عبارت است از بذل كردن مال و توشه خود، به همسفران، كمتر مخالفت كردن با همراهان، و در همه حالات زياد به ياد خدا بودن. انسان با هر چيزى كه همدم گردد؛ در آغاز شيفته او مىشود و سپس به خاطر علاقه زياد به او عشق مىورزد. اگر معشوق او مجازى باشد؛ به او لذّت جسمى و روانى زودگذرى دست مىدهد و شيطان در پديد آوردن چنين هوسى هنرمند است.
اما اگر آن معشوق حقيقى باشد؛ به او آرامش معنوى و روحى دست مىدهد و از الطاف خداوند به مؤمن اين است كه خلوتى براى انس با خودش و تلاوت كتاب وحى آسمانى فراهم مىسازد، كه هيچ لذّت و شيرينى بالاتر از انس با آنان نيست.
امير المؤمنين عليه السلام مولاى عارفان در وصف عاشقان خدا مىفرمايد:
اللَّهُمَّ إِنَّكَ آنَسُ الْآنِسينَ لِاوْلِيائِكَ وَ احْضَرُهُمْ بِالْكِفايَةِ لِلْمُتَوَكِّلينَ عَلَيْكَ، تُشاهِدُهُمْ فى سَرائِرِهِمْ وَ تَطَّلِعُ عَلَيْهِمْ فى ضَمائِرِهِمْ وَ تَعْلَمُ مَبْلَغَ بَصائِرِهِمْ. فَاسْرارُهُمْ لَكَ مَكْشُوفَةٌ وَ قُلُوبُهُمْ الَيْكَ مَلْهُوفَةٌ. إِنْ اوْحَشَتْهُمُ الْغُرْبَةُ آنَسَهُمْ ذِكْرُكَ وَ انْ صُبَّتْ عَلَيْهِمُ الْمَصائِبُ لَجَأُوا الَى الْإِسْتِجارَةِ بِكَ، عِلْماً بِانَّ ازِمَّةَ الْامُورِ بِيَدِكَ، وَ مَصادِرَها عَنْ قَضائِكَ.
بار خدايا، تو براى عاشقانت بهترين مونسى، و براى كفايتِ مهمّ آنان كه بر تو اعتماد نمايند از همه حاضرترى، آنان را كه در باطنشان مشاهده مىكنى، و به نهانشان آگاهى، و اندازه بيناييشان را مىدانى. بنابراين رازهايشان نزد تو معلوم است، و دلهايشان به جانب تو در غم و اندوه. اگر تنهايى آنان را به وحشت اندازد ياد تو مونسشان شود، و اگر مصائب به آنان هجوم آرد به تو پناه جويند، زيرا مىدانند زمام همه امور به دست تو، و سرچشمه تمام كارها در كف با كفايت فرمان توست.
بنابراين مأنوس بودن با خداوند و قرآن او، بسيارى از وحشتها و تنهايىها را كه زمينهساز توليد بيمارىهاى روانى و اجتماعى مىشود، از بين مىبرد، و امنيّت را در درون خانه و جامعه برقرار مىسازد.
👈 ادامه دارد ...
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه ، ج11، ص: 149
دعای #چهل_دو
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
D1737516T12276344(Web).mp3
4.57M
👈🔊 دعای #چهل_دو صحیفه سجادیه با صدای عربی سلیس مرحوم #بشیر_جزایری ( 12 دقیقه )
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
طرح #برداشت_من هفته 64
از عبارات نورانی #صحیفه_سجادیه
👌صفحه ی ویژه اعضا در روزهای #جمعه
✳️ عبارت #منتخب در اولین مطلب در سال 1400
🔹 اللّهُمَّ
وَ لا تَفْتِنِّى بِالاسْتِعَانَةِ بِغَيْرِكَ إِذَا اضْطُرِرْتُ🔹
🔸 خدايا! مرا به یارى خواستن از غیر خودت به وقت بیچارگى مبتلا مکن🔹
https://eitaa.com/sahife2/5294
دعای #بیستم #مکارم_اخلاق
#دعا_بیستم_12
👈 نظرات، دل نوشته ها و حرفهای صمیمانه ی شما درخصوص عبارت فوق که از هم اکنون برای ما ارسال شود، در این قسمت بارگذاری میشود
◀️ انشاالله سعی کنید در این طرح به عشق امام سجاد علیه السلام و انس بیشتر با این کتاب نورانی ولو درحد یک خط!! مشارکت فرمایید
👌 ادمین 👇
@yas2463
👈 میتوانید این دعای زیبا را با 🎙 صدای مداحان مختلف " اینجا " گوش دهید
👈 و متن و صوت آن را « اینجا » بخوانید و بشنوید
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
👈 دعای #بیستم #مکارم_اخلاق
👤 با صدای زیبای مداح جوان بحرینی #اباذر_حلواجی👇
https://www.aparat.com/v/MGhF7/
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
انس با صحیفه سجادیه
طرح #برداشت_من هفته 64 از عبارات نورانی #صحیفه_سجادیه 👌صفحه ی ویژه اعضا در روزهای #جمعه ✳️ عبارت
👆 با تشکر از همه دوستانی که در این بحث ما مشارکت داشتند
#دعا_بیستم_12
بسم الله الرحمن الرحيم
و لا تفتنى بالاستعانه بغيرك اذا اضطررت
امام سجاد عليهالسلام در اين قطعه از دعا به پيشگاه خداوند عرض مىكند:
بار الها! مرا در موقع ناچارى و اضطرار به يارى خواستن از غير خودت #امتحان و آزمايش منما.
در ادامه اللهم اجعلنی اصول بک....آمده است «ولاتفتنی بالاستعانه بغیرک اذا اضطررت....
در هنگامه اضطرار،با کمک خواهی از غیر،امتحانم مکن.
اضطرار،انقطاع از ماسوی الله است.یعنی هنگامی که به بیچارگی برسی و هیچ راهی برای مشکل خود نیابی.
اضطرار هرفرد جامعه امروز،نداشتن حکومت ولی خداو محروم بودن دیده ها ازحضور اوست.(چه متوجه باشیم یا نباشیم)
امام سجاد علیه السلام می فرماید؛هرگاه مضطر شدم،مرا به غیر خودت،آزمایش مکن.
یعنی حالا که به اضطرار امام زمانم مبتلا شدم،به غیر او امتحانم نکن.به این معنا که اضطرارم به اضطرار امام زمانم گره بخورد....
پس ازآن، پیروزو سربلند ازاین ابتلا بیرون می آیم.دیگردوری از امام رنجم نمی دهد...هرجا که باشم...حضورش را حس میکنم ...امام من،همیشه کنار من است....
اللهم ارزقنا اضطرار امامنا.
بوی خوش توهرکه زباد صبا شنید
ازیار آشنا سخن آشنا شنید
یارب کجاست محرم رازی که یک زمان
دل شرح آن دهد که چه گفت وچها شنید
امام صادق علیه السلام آیه «أ مّن یُجیب» را دربارهی قائم آل محمد معرفی کرده و فرمود : به خدا سوگند، مضطرّ اوست، آنگاه که در مقام، دو رکعت نماز بجا آورد و به درگاه خدا دعا کند و خداوند دعای وی را مستجاب کند، بدی را از او دور کند و او را خلیفهی روی زمین قرار میدهد. نَزَلَتْ فِی الْقَائِمِ هُوَ وَ اللَّهِ الْمُضْطَرُّ إِذَا صَلَّی فِی الْمَقَامِ رَکْعَتَیْنِ وَ دَعَا اللَّهَ فَأَجَابَهُ وَ یَکْشِفُ السُّوءَ وَ یَجْعَلُهُ خَلِیفَهًًْ فِی الْأَرْضِ. (تفسیر القمی، ج2، ص129) از این جهت است که این امام بزرگوار در فرازی از #دعا_ندبه در توصیف #امام_زمان میفرماید «أَیْنَ الْمُضْطَرُّ الَّذِی یُجَابُ إِذَا دَعَا»؛ یعنی کجاست آن مضطری که وقتی دعا کند، اجابت میشود.
آیه 62 سوره نمل : «أَمَّنْ یُجیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوءَ وَ یَجْعَلُکُمْ خُلَفاءَ الْأَرْضِ أَ إِلهٌ مَعَ اللَّهِ قَلیلاً ما تَذَکَّرُونَ» [کیست] آنکه درمانده را -چون وى را بخواند- اجابت و گرفتارى را برطرف میکند و شما را خلفای این زمین قرار مىدهد؟ آیا معبودى با خداست؟ چه کم پند مىپذیرید.»
كلمهى «#فتنه» در لغت به معانى متعددى آمده است و در آيات و اخبار، مكرر اين كلمه به كار رفته و در هر مورد معناى مناسب با آن اراده شده است.
در اقرب الموارد آمده: فتنه به معناى علم به كنه و حقيقت چيزى، امتحان، گمراهى، گناه، كفر، رسوايى، عذاب، مرض، ديوانگى، محنت، عبرت، مال، اولاد، و به معناى اختلاف آراى مردم و آنچه بين آنان از زد و خورد و كشتار به وقوع مىپيوندد.
راغب در مفردات مىگويد: اصل «فتن» به معناى داخل نمودن طلا در آتش است تا بدين وسيله طلاى عالى و پست آشكار گردد.
معمر بن خلاد مىگويد: امام موسى بن جعفر عليهماالسلام، آيهى «الم. احسب الناس» را تلاوت نمود و فرمود: امتحان مىشوند همانند طلا، سپس فرمود: بر اثر امتحان، خالص مىشوند همچون خلوص طلا.
بعضى از آيات كه در آنها مادهى فتنه به كار رفته:
«فتنه» به معناى «امتحان»:
و لقد فتنا الذين من قبلهم،
امتهاى گذشته را امتحان نمودهايم.
«فتنه» به معناى «عذاب»:
ذوقوا فتنتكم،
عذاب خود را بچشيد.
«فتنه» به معناى «بلا»:
انا قد فتنا قومك من بعدك،
اى موسى! ما قوم تو را در غيابت مبتلا نموديم، و سامرى بتپرستشان ساخت.
«فتنه» به معناى «گمراهى»:
يا بنىآدم لا يفتننكم الشيطان،
اى اولاد آدم! مراقب باشيد كه شيطان شما را گمراه ننمايد.
«فتنه» به معناى «محنت و شكنجه»:
فما آمن لموسى الا ذريه من قومه على خوف من فرعون و ملاهم ان يفتنهم، از ذرارى قوم موسى جز عدهى معدودى به وى ايمان نياوردند، زيرا از محنت و شكنجهى فرعون و فرعونيان خائف بودند.
«فتنه» به معناى «اختلاف آراى مردم و به وقوع پيوستن خونريزى و قتال» در حديث آمده است:
امام صادق (ع) فرموده: تمناى فتنه و #انقلاب نماييد، چه بر اثر فتنهى اجتماعى و انقلاب، جباران ستمكار هلاك مىشوند و زمين از وجود عناصر فاسد و گناهكار تطهير مىگردد.
«فتنه» به معناى «آزمايش و امتحان» از جمله مقدرات قطعى و قضاى حتمى بارىتعالى است، همهى پيمبران الهى در قرون و اعصار گذشته ضرورت امتحان خداوند را به مردم اعلام نمودهاند و تا وقتى كه دار تكليف باقى و برقرار است و انسانهاى مكلف در آن زيست مىكنند اين سنت اجتنابناپذير، باقى و پايدار خواهد بود.
قرآن شريف در اين باره فرموده است:
الم. احسب الناس ان يتركوا ان يقولوا آمنا و هم لا يفتنون. و لقد فتنا الذين من قبلهم فليعلمن الله الذين صدقوا و ليعلمن الكاذبين.
آيا مردم گمان دارند اگر به زبان بگويند: ايمان آوردهايم واگذارده مىشوند و از امتحان مصون مىمانند؟ هرگز چنين نيست. ما در گذشته امم پيشين را امتحان نمودهايم و بر اثر آزمايش، دروغگويان از راستگويان شناخته شدهاند.
در روايات اولياى اسلام آمده است كه مردم در مقام دعا از خداوند چيزهاى ناشدنى و غير قابل عمل را درخواست ننمايند. اين قبيل دعاها شايستهى استجابت و قابل تحقق نيست.
يكى از امور ناشدنى در جهان انسان، تعطيل آزمايش و امتحان خداوند است از مردم. مشيت حكيمانهى بارىتعالى بر اين تعلق گرفته است كه همهى مردم را در طول زندگى مورد امتحان قرار دهد و از راه گفتار و رفتارشان گروه خوب را از بد ممتاز سازد، خوبان را مشمول پاداش و بدان را مورد موآخذه و كيفر قرار دهد. اين امر، قضاى قطعى بارىتعالى و سنت لا يتغير ذات اقدس اوست و با دعاى افراد تغيير نمىكند.
على (ع) فرموده: لا يقولن احدكم: اللهم انى اعوذ بك من الفتنه لانه ليس احد الا و هو مشتمل على فتنه و لكن من استعاذ فليستعذ من مضلات الفتن.
هيچ يك از شما نگويد بار الها! من از فتنه به تو پناه مىبرم، زيرا احدى نيست جز آنكه فتنه را طالب است و اگر كسى بخواهد درخواست پناهندگى از خداوند در مورد فتنه نمايد بگويد:
بار الها! به تو پناه مىبرم از فتنههايى كه مايهى گمراهى و ضلالت مىشود.
سپس امام عليهالسلام براى آنكه مضلات فتن را توضيح دهد و نقاط انحرافى انسانها را در زمينهى فتنه و آزمايش خداوند بيان نمايد سخن را اينچنين ادامه داده است:
خداوند فرموده است: «انما اموالكم و اولادكم فتنه» بدانيد كه اموال و اولادتان براى شما فتنه و آزمايش است و معناى اين كلام آن است كه خداوند با مال و اولاد، شما را امتحان مىكند ...
گناه و مخالفت با امر الهى ناشى از غرايز و تمايلات حيوانى است. كسانى كه ايمان واقعى دارند بر هوى و غرايز خود مسلط اند و خلاف امر الهى قدم برنمىدارند. در نتيجه خوب امتحان خواهند داد. اگر نيروى ايمان در گروهى ضعيف باشد يا اصلا ايمان نداشته باشند به معاصى آلوده مىشوند. در عصر رسول اكرم (ص) عدهاى منافق بودند و بين مردم فقط ادعاى مسلمانى داشتند، و بقيه واقعا اسلام آورده بودند و اغلب آنان جدا از گناه پرهيز داشتند. ولى بعد از نبى اكرم (ص)، اسلام واقعى به ضعف گراييد و رفته رفته گناه بين مسلمانان شايع شد و آلودگيها به شكلهاى مختلف گسترش يافت، و اين جريان رنجآور را رسول اكرم (ص) در زمان حيات خود به على عليهالسلام خبر داده بود:
على (ع) فرمود: وقتى آيهى «احسب الناس ان يتركوا ان يقولوا آمنا و هم لا يفتنون» نازل شد، دانستم كه تا وقتى پيمبر گرامى (ص) بين ماست فتنه بر مسلمانان نازل نمىشود. عرض كردم: يا رسولالله! اين فتنه چيست كه خداوند به شما خبر داده؟ فرمود: عنقريب، امت من، بعد از من امتحان خواهند شد، امتحان مىشوند به اموالشان، با دين خود به خداوند منت مىگذارند، تمناى رحمت او را دارند اما از قهاريتش خود را در امان مىپندارند، حرام خدا را با شبهات دروغ حلال مىكنند، شراب را به نام نبيذ، مال پليد را به نام هديه، و ربا را به نام بيع، جايز و روا تلقى مىنمايند.
اين قبيل فتنههاست كه در روايات «مضلات فتن» خوانده شدهاند