#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_20
#دعای_بیستم_صحیفه_سجادیه
#دعا_بیستم_7
#مكارم_و_رذايل_اخلاقى 2
#محتوای_نه_گانه_بند_هفت
https://eitaa.com/sahife2/59448
✳️ اكنون نكات بيان شده در اين فراز از دعا را در نُه بند، شرح و توضيح مىدهيم:
1- #محبت_يا_كينه
2- #مودت_يا_حسد
3- #اعتماد_يا_بدگمانى
4- #دوستى_يا_دشمنى_نزديكان
5- #خوش_رفتارى_يا_بدرفتارى با نزديكان
6- #يارى_رسانى_يا_بی_اعتنايى به نزديكان
7- #دوستى_واقعى_يا_غيرواقعى
8- #بی_توجهی_یا_نيك_رفتارى با همنشينان
9- #آرامش_و_امنيت_يا_ترس_از_ستمكاران
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج8، ص: 308
ادامه دارد ...
#بیستم
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_20
#دعای_بیستم_صحیفه_سجادیه
#دعا_بیستم_7
#مكارم_و_رذايل_اخلاقى 2
#محتوای_نه_گانه_بند_هفت 9
9- #آرامش_و_امنيت_يا_ترس_از_ستمكاران 1
https://eitaa.com/sahife2/59467
✳️ در مرحله اول براى انسان،#امنبت درونى و روانى؛ مهمتر از امنيّت جانى و جسمى است. از اين رو در اسلام وجود حاكم عادل براى مردم بسيار ضرورى شمرده شده است؛ زيرا عدالت در حكومت و اميران، سبب آرامش و دوستى در جامعه مىگردد؛ و امنيّت روانى و احساس همگرايى بر دلها و جانها سيطره پيدا مىكند.
در حكومت ظالمان، انحراف اخلاقى زيادى صورت مىگيرد و مردم از ترس جان خود يا براى جلب رضاى آنان به دروغ مدح و ستايش مىكنند و در برابرشان سر تعظيم فرود مىآورند كه اين دسته از حكّام ستمگر در روز قيامت در عذاب شديد خواهند بود.
بنابراين برقرارى حاكم خيرخواه و دادگر از جهت شأن انسانى و طبيعت أمن آدميان، ارزش و اهميت حياتى دارد.
رسول اكرم صلى الله عليه و آله درباره اهميت حكومت نيكان فرموده است:
إِذا كانَ أُمَرَاؤُكُمْ خِيارَكُمْ وَ أَغْنِياؤُكُمْ سُمَحَاءَكُمْ وَ أَمْرُكُمْ شُورَى بَيْنَكُمْ فَظَهْرُ الْأَرْضِ خَيْرٌ لَكُمْ مِنْ بَطْنِها.
وَ إِذا كانَ أُمَراؤُكُمْ شِرارَكُمْ وَ أَغْنياؤُكُمْ بُخَلاءَكُمْ وَ امُورُكُمْ الى نِسائِكُمْ فَبَطْنُ الْأَرْضِ خَيْرٌ لَكُمْ مِنْ ظَهْرِها.
هر گاه فرمانروايانتان نيكان شما و ثروتمندانتان بخشندگان شما بودند و كارهايتان با مشورت بود، پس روى زمين براى شما از شكم زمين بهتر است. و هر گاه زمامدارانتان بدان شما و پولدارانتان خسيسان بودند و كارهايتان به دست زنانتان بود، پس زير خاك بهتر از روى خاك زمين براى شماست.
يعنى اگر جامعه اسلامى از عدل فرمانروايى و تعادل اقتصادى و تكامل فكرى و كارى، بهرهمند بود شايسته زندگى در آن است و اگر از اين برترىها و ملاكها خالى بود، حيات بشرى ارزشى ندارد؛ پس مرگ، بهتر از زندگى است.
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج8، ص: 330
ادامه دارد ...
#بیستم
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_20
#دعای_بیستم_صحیفه_سجادیه
#دعا_بیستم_7
#مكارم_و_رذايل_اخلاقى 2
#محتوای_نه_گانه_بند_هفت 9
9- #آرامش_و_امنيت_يا_ترس_از_ستمكاران 2
✳️ در مرحله دوّم در جامعه دينى؛ مردم نبايد از حكومت ترسناك باشند، بلكه ترس مردم بايد از گناه و كارهاى خلاف قانون خودشان باشد.
در اين باره از سفارشهاى ارزشمند مولاى متقيان امير مؤمنان على عليه السلام اين است:
اوصيكُمْ بِخَمْسٍ لَوْضَرَبْتُمْ الَيْها أَباطَ الْابِلِ لَكانَتْ لِذلِكَ أَهْلًا لايَرْجُوَنَّ احَدٌ مِنْكُمْ إِلَّا رِبِّهُ وَ لايَخافَنَّ إِلَّا ذَنْبَهُ.
شما را به پنج برنامه وصيت مىكنم كه اگر براى يافتنش مشقت سفرى سخت را عهدهدار شويد هر آينه سزاوار است: احدى از شما جز به پروردگارش اميد نبندد، و جز از گناهش وحشت نكند.
بنابراين اميد به خدا و ترس از گناه دو عامل برقرارى امنيّت در هر جامعه است.
ترس مردم از خداوند ترس از مقام و جلالت خداست. و مقام خداوند اقامه عدل و احقاق حق است، و مقام او شايسته حمايت از مظلوم و مجازات ستمگر است و بهشت در انتظار كسانى است كه امنيّت الهى را فراهم مىسازند تا جامعه در جاده آسايش و آرامش حقيقى حركت كند.
خداوند منّان درباره آنان مىفرمايد:
وَ أَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبّهِ وَ نَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَى* فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِىَ الْمَأْوَى» «نازعات 40»
و اما كسى كه از مقام و منزلت پروردگارش ترسيده و نفس را از هوا و هوس بازداشته است.* پس بىترديد جايگاهش بهشت است.
شرط اوّل بهشتى شدن؛ ترسِ برگرفته از معرفت است. شناخت مقام پروردگار و ترسيدن از مخالفت فرمان او، كليد راهيابى به منطقه امن اوست.
شرط دوّم؛ در حقيقت نتيجه شرط اول و ميوه درخت خوف است، تسلّط بر هواى نفس و بازداشتن آن از سركشى است؛ زيرا ابزار اصلى نفوذ شيطان در وجود آدمى هواى نفس است كه ريشه همه مفاسد و بدبختىهاى بشر است و مقام رب او مقام عدالت و امنيّت اوست كه باهواپرستى مبارزه مىكند تا آشوب نكند و جهنمِ قيامت زاييده هواپرستى است كه جهنمهاى سوزان دنيا همچون جنگها و جدالها و كينه توزىها، بى نظمىها و ناامنىهاى درونى و بيرونى از آن شعله مىگيرد.
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج8، ص: 330
ادامه دارد ...
#بیستم
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_20
#دعای_بیستم_صحیفه_سجادیه
#دعا_بیستم_7
#مكارم_و_رذايل_اخلاقى 2
#محتوای_نه_گانه_بند_هفت 9
9- #آرامش_و_امنيت_يا_ترس_از_ستمكاران 3
✳️ الهى! آنچه اين نه طايفه در حق من روا مىدارند، يا از روى جهل و غفلت، يا از روى عمد، يا از پى ضعف ايمان و بى توجهى به آخرت و عذاب دردناك توست.
الهى! آنچه آنها انجام مىدهند عين معصيت و محض گناه و چيزى جز عصيان و خطا نيست.
الهى! براى هر يك از اين اشتباهات و خطاها دادگاهى در محشر برپاست، و براى آلوده به اين معاصى عذر قابل قبولى در پيشگاه تو نيست.
پروردگارا فرمودهاى: آخرت آباد، از آنِ مردم با كرامتى است كه گناه ديگران را با گناه جواب نمىدهند.
وَ يَدْرَؤُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ اولِئكَ لَهُمْ عُقْبَى الدّارِ «رعد 22»
و همواره با نيكىِ [عبادت] زشتى و پليدى [گناه] را دفع مىكنند [و با خوبىهاى خود نسبت به مردم، بدىهاى آنان را نسبت به خود برطرف مىنمايند]، اينانند كه فرجام نيك آن سراى، ويژه آنان است.
امامان بزرگوار شيعه كه از جانب حضرت حق در تمام زمينههاى زندگى اسوه و سرمشق هستند تا در دنيا مىزيستند، از جانب مردم زمانه و اقوام و بعضى از دوستان و همه دشمنان در معرض آزارها و اذيتها، و به خصوص ناراحتىهاى روحى بودند، ولى در برابر همه آن رنجها صبر و استقامت پيشه كردند و خوبىهاى اخلاقى و عملى خود را در برابر بدىهاى مردم به عنوان پاسخ قرار دادند و از اين طريق علاوه بر اين كه درسهاى الهى و ملكوتى براى بشر به يادگار گذاردند، روى تاريخ انسانيّت را چون روز روشن و نورانى كردند!
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج8، ص: 330
ادامه دارد ...
#بیستم
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_20
#دعای_بیستم_صحیفه_سجادیه
#دعا_بیستم_7
#مكارم_و_رذايل_اخلاقى 2
#محتوای_نه_گانه_بند_هفت 9
9- #آرامش_و_امنيت_يا_ترس_از_ستمكاران 4
حكايت
✳️ شخصى از اهل شام به مدينه آمد، مردى را ديد در كنارى نشسته، توجهش به او جلب شد، پرسيد اين مرد كيست؟ گفتند: حسين بن على بن ابى طالب عليهما السلام، سوابق تبليغاتى عجيبى كه در روحش رسوخ كرده بود، موجب شد كه ديگ خشمش به جوش آيد و تا مىتواند سبّ و دشنام نثار آن حضرت بنمايد، آنچه خواست گفت و در اين زمينه عقده دل گشود، امام عليه السلام بدون آن كه خشم بگيرد، و اظهار ناراحتى كند، نگاهى پر از مهر و عطوفت به او كرد، و پس از آن كه چند آيه از قرآن- مبنى بر حسن خلق و عفو و اغماض- قرائت كرد به او فرمود:
ما براى هر نوع خدمت و كمك به تو آمادهايم، آنگاه از او پرسيد، آيا از اهل شامى؟ جواب داد: آرى، فرمود: من با اين خلق و خوى سابقه دارم و سرچشمه آن را مىدانم.
پس از آن فرمود: تو در شهر ما غريبى، اگر احتياجى دارى حاضريم به تو كمك دهيم، حاضريم در خانه خود از تو پذيرائى كنيم، حاضريم تو را بپوشانيم، حاضريم به تو پول بدهيم.
مرد شامى كه منتظر بود با عكس العمل شديدى برخورد كند، و هرگز گمان نمىكرد با يك هم چو گذشت و اغماضى روبرو شود، چنان منقلب شد كه گفت:
آرزو داشتم در آن وقت زمين شكافته مىشد و من به زمين فرو مىرفتم و چنين نشناخته و نسنجيده گستاخى نمىكردم، تا آن ساعت براى من بر همه روى زمين كسى از حسين و پدرش مبغوضتر نبود، و از اين ساعت، كسى نزد من از او و پدرش محبوبتر نيست. « نفثة المصدور، محدّث قمى: 4.»
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج8، ص: 330
ادامه دارد ...
#بیستم
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2