بهل ذکر چشمان خونریز را
بمان فکر زلف دل آویزرا
دل و جان بیاد خدا زنده دار
بحق چیز کن این دو ناچیز را
اگر مستی آرزو با شدت
بکش ساغر عشق لبریز را
زحق عشق حق #روز و #شب میطلب
بزن بر دل این آتش تیز را
گذر کن زشیرین لبان حجاز
بیاد آر فرهاد و پرویز را
بجد باش در طاعت شرع و عقل
مهل رسم #تقوی و پرهیز را
مکدر چو گردی بخوان شعر حق
حق تلخ شیرینی آمیز را
بروز دلت غم چو زور آورد
بجو مطرب شادی انگیز را
چو در طاعت افسرده گردد تنت
بیاد آر عباد شب خیز را (#نماز_شب خوان را)
بدل میرسان دم بدم #ياد_مرگ
چو بر مرکب آسیب مهمیز را
چو رازی نهی با کسی درمیان
بپرداز از غیر دهلیز را
حجابت زحق نیست جز چیزو کس
حذر کن زکس دور کن چیز را
نماند آدمی خو بپالیز دهر
بگاوان بماندند پالیز را
خدایا اگر چه نیرزد بهیچ
بچیزی بخر #فیض ناچیز را
#فیض_خوانی #فیض_کاشانی
#فیض_کاشانی_غزل_17
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#تقوى در شرع مقدس عبارت از ملكه اى است كه بر اثر مجاهده و كوشش در نفس متقى پديد مىآيد و او را وادار مىكند كه اوامر الهى را اطاعت نمايد و خويشتن را از عذابهاى مخوف و سنگين مصون دارد.
راغب مىگويد:
الوقايه حفظ الشىء مما يوذيه و يضره و التقوى جعل النفس فى وقايه مما يخاف.
«وقايه» نگاه داشتن چيزى است از آنچه موجب اذيت و ضرر است،
و تقوى عبارت از اين است كه آدمى نفس خود را از آنچه مايه ى خوف و هراس است حفظ كند.
به موجب روايات براى #تقوى قدر و منزلتى است بالاتر از #ايمان !!!
زیرا هر كس دارای تقوى است ، حتما دارای ايمان نيز هست
ولی ممكن است كسانى از نعمت ايمان برخوردار باشند اما فاقد ملكه ى تقوى باشند !!
وشاء مىگويد از حضرت ابىالحسن (ع) شنيدم كه فرمود: #ايمان يك درجه از اسلام بالاتر است و #تقوى نيز يك درجه از ايمان بالاتر.
#تقوى داراى درجات و مراتبى است همانطور كه #ايمان نيز مراتب و درجاتى دارد.
عاليترين مراتب تقوى براى كسانى است كه مصداق واقعى اين آيهى شريفه هستند:
يا ايها الذين آمنوا اتقوا الله حق تقاته.
اى مردم باايمان! بكوشيد تا به حق تقوى يعنى به تقوايى كامل دست يابيد و نايل گرديد.
از امام صادق (ع) دو حديث راجع به اين آيه رسيده و در بعضى از تفاسير هر دو حديث از پى هم آمده است.
حديث اول: (مخصوص اولیا خدا)
امام (ع) حق تقوى را چنين بيان نمود: اوامر الهى همواره مطاع باشد و هرگز از دستورش تخلف نشود، دل متقى پيوسته در ياد او باشد و هرگز فراموشش ننمايد، متنعم به نعمتهاى او شكرگزار عطايايش باشد و هيچ نعمتى را كفران ننمايد.
انجام اين اعمال كه حق تقوى است از عهدهى اولياى بزرگ الهى برمىآيد، مومنين عادى تا اين حد وسيع تقوى ندارند،
حديث دوم : (مخصوص بندگان معمولی خدا)
عياشى از امام صادق (ع) نقل نموده كه از آن حضرت دربارهى اين آيه سئوال شد. حضرت فرمود: نسخ شده است. گفته شد كدام آيه اين آيه را نسخ نموده است. فرمود: آن آيه كه دستور داده شد: به قدر توانايى و استطاعت خود متقى باشيد.
'
#ورع در لغت به معناى كف نفس از #محرمات و #گناهان است
و درباره ى مقايسه ى آن با «#تقوى» احتمالاتى داده شده است:
بعضى گفتهاند معناى «ورع» و «تقو ى» يكى است،
و بعضى از نظر ترك شبهات، بين «ورع» و «تقو ى» تفاوت قائلاند :
ورع الرجل جانب الاثم و كف عن المعاصى و الشبهات. الورع محركه التقو ى.
گرايش مرد به «ورع»، عبارت از اجتناب از گناه و خوددارى از معاصى و شبهات است و «ورع» محرکی است برای وصول به تقوا