eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
4.9هزار دنبال‌کننده
16.4هزار عکس
2.3هزار ویدیو
1.5هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️ 1 قرآن مجيد در دو آيه از ملائكه‏اى كه حاملان حقّند ياد مى‏كند: الَّذِينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَمَنْ حَوْلَهُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَيُؤْمِنُونَ بِهِ وَيَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنَا وَسِعْتَ كُلَّ شَيْ‏ءٍ رَحْمَةً وَعِلْماً فَاغْفِرْ لِلَّذِينَ تَابُوا وَاتَّبَعُوا سَبِيلَكَ وَقِهِمْ عَذَابَ الْجَحِيمِ فرشتگانى كه عرش را حمل مى‏كنند و آنان كه پيرامون آن هستند، همراه سپاس و ستايش، پروردگارشان را تسبيح مى‏گويند و به او ايمان دارند و براى اهل ايمان آمرزش مى‏طلبند، [و مى‏گويند:] پروردگارا! از روى رحمت و دانش همه چيز را فرا گرفته‏اى، پس آنان را كه توبه كرده‏اند و راه تو را پيروى نموده‏اند بيامرز، و آنان را از عذاب دوزخ نگه دار. وَالْمَلَكُ عَلَى‏ أَرْجَائِهَا وَيَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ يَوْمَئِذٍ ثَمَانِيَةٌ و فرشتگان [براى اجراى دستورهاى حق‏] بر كناره‏ها و اطراف آسمان قرار مى‏گيرند، ودر آن روز هشت فرشته، عرش پروردگارت را بر فراز همه آنها حمل مى‏كنند. و در يك آيه از ملائكه‏اى كه گرداگرد عرش حضرت ربّ العزّه هستند ياد مى‏نمايد: وَتَرَى الْمَلَائِكَةَ حَافِّينَ مِنْ حَوْلِ الْعَرْشِ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَقُضِيَ بَيْنَهُم بِالْحَقِّ وَقِيلَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ و فرشتگان را مى‏بينى كه پيرامون عرش حلقه زده‏اند، پروردگارشان را همراه ستايش تسبيح مى‏گويند، و در ميان اهل محشر به حق داورى شود، و [پس از پايان كار قيامت‏] گويند: همه ستايش‏ها ويژه خداست كه پروردگار جهانيان است. در هيجده آيه در سوره‏هاى اعراف 54- توبه 129- يونس 3- رعد 2- اسرا 42- طه 5- انبيا 22- مؤمنون 86 و 116- فرقان 59- نمل 26- سجده 4- غافر 15 زخرف 82- حديد 4- تكوير 20- بروج 15- هود 7- از عرش حضرت حق با اوصاف: عظيم، كريم، مجيد، سخن به ميان آمده است: قُلْ مَنْ رَبُّ السَّمواتِ السَّبْعِ وَرَبُّ الْعَرْشِ الْعَظيمِ بگو: مالك آسمان‏هاى هفتگانه و پروردگار بزرگ كيست؟ لاإلهَ إلّاهُوَ ربُّ الْعَرْشِ الْكَريمِ هيچ معبودى جز او نيست، [او] پروردگار عرش نيكو و باارزش است. ذُوالْعَرْشِ الْمَجيِدُ صاحب عرش و ارجمند [و عالى صفات‏] است. 👈 ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏3، ص: 107 دعای ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
✳️ 2 معنا و مفهوم عرش‏ عرش و كرسى در آيات كتاب خدا و روايات و اخبار فراوان استعمال شده است. به طور صريح و روشن و آشكار از قرآن مجيد و روايات استفاده مى‏شود كه عرش و كرسى دو موجود از موجودات حق و دو حقيقت از حقايق الهيّه‏اند. قرآن كريم از توضيح مفهوم هر دو واقعيّت ساكت است و در روايات و اخبار براى هر يك مفاهيم و مصاديقى بيان شده كه با تتبع در آيات و اخبار به اين نتيجه مى‏رسيم كه هر دو كلمه طاقت تحمّل تمام معانى ملكوتى و باطنى و ظاهرى را دارند. در «الخصال» و «معانى الاخبار» و «الدُرّ المنثور»، ضمن حديث ابوذر است از رسول خدا صلى الله عليه و آله كه فرمود: اى ابوذر، هفت آسمان در برابر كرسى نيستند جز حلقه‏اى افتاده در زمين بيابان پهناور، و فضل و فزونى عرش بر كرسى چون فزونى بيابان پهناور است بر آن حلقه. از امام صادق عليه السلام روايت شده كه از آن جناب پرسيدند: چرا كعبه را كعبه نام شد؟ فرمود: چون چهارگوش است. گفته شد: چرا چهار گوش شده؟ فرمود: چون برابر بيت المعمور است كه چهار گوش است. و گفته شد: چرا بيت المعمور چهار گوش است؟ فرمود: چون برابر است كه چهار گوش است. گفته شد: چرا عرش چهار گوش شده؟ فرمود: چون مسلمانى بر چهار كلمه سازمان يافته: سُبْحانَ اللّهِ، وَالْحَمْدُ لِلّه، وَلا إلهَ إلَّااللّهُ، وَاللّهُ أكْبَرُ. در عقايد شيخ صدوق آمده است: «اعتقاد ما در عرش اين است كه آن همه و همه آفريده‏هاست. و به وجه ديگر همان دانش است. و از امام صادق عليه السلام پرسش شد از قول خداوند عز و جل: الرَّحْمنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى‏ [خداى‏] رحمان بر تخت فرمانروايى و تدبير امور آفرينش چيره و مسلّط است. فرمود: نسبت او با هر چيز مساوى است و چيزى بدو نزديكتر از چيزى نيست. امّا عرش به معنى دانش را هم چهار از پيشينيان بر دوش داشته‏اند و چهار از آخرين. اما آن چهار نخست: نوح، ابرهيم، موسى و عيسى:؛ و امّا چهار آخر: محمّد صلى الله عليه و آله، على، حسن و حسين. و به سندهاى صحيح از ائمّه عليهم السلام درباره عرش و حاملانش چنين روايت شده است: و همانا اينان حاملان عرش علم شدند؛ زيرا همه پيامبران پيش از پيغمبر ما محمّد صلى الله عليه و آله بر چهار شريعت چهار پيامبر پيشين بودند: نوح، ابراهيم، موسى‏ و عيسى‏:، و دانش از اين چهار بدانها رسيد. و همچنان دانش پس از محمّد و على و حسن و حسين: به امامان پس از حسين رسيد». 👈 ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏3، ص: 107 دعای ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
✳️ 3 شيخ مفيد فرموده: « به معناى سلطنت و پادشاهى است. ذُوالْعَرْش يعنى صاحب قدرت و استيلا و سلطنت بر تمام موجودات هستى». هشام بن حكم مى‏گويد: زنديق از امام صادق عليه السلام پرسيد: كرسى بزرگتر است يا عرش؟ فرمود: هر چه خدا آفريده درون كرسى است جز عرش او كه بزرگتر از آن است تا كرسى او را فرا گيرد. «3» در «معانى الاخبار»، صدوق به سندش از بن عمر روايت كرده كه گفت: از امام صادق عليه السلام پرسيدم كه عرش و كرسى چيستند؟ فرمود: عرش به يك معنا همه آفريده‏هاست و كرسى جاى آنهاست، و از نظر ديگر همان دانشى است كه خدا پيامبران و رسولان و حجج خود را بدان آگاه كرده، و كرسى دانش مخصوص به خود اوست. «4» شيخ صدوق در كتاب «التوحيد» خود به سندى كه دارد از امام صادق عليه السلام در تفسير آيه: وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّمواتِ وَالْأَرْضَ تخت [حكومت، قدرت و سلطنت‏] ش آسمان‏ها وزمين را فرا گرفته و نگهدارى آنان بر او گران و مشقت‏آور نيست؛ و او بلند مرتبه و بزرگ است. آورده كه حضرت فرمود: آسمان‏ها و زمين و آنچه ميان آنهاست در كرسى است، عرش همان دانشى است كه كسى آن را اندازه نتواند. «2» امام صادق عليه السلام از حضرت باقر عليه السلام از جدّش روايت كرده كه: در عرش نمونه هر آنچه خدا در خشكى و دريا آفريده، هست. فرمود: اين است تأويل قول خدا: وَإِن مِّن شَيْ‏ءٍ إِلَّا عِنْدَنَا خَزَائِنُهُ و هيچ چيزى نيست مگر آن كه خزانه‏هايش نزد ماست، و آن را جز به اندازه معين نازل نمى‏كنيم. و ميان دو ستون عرش هزار سال پرش پرنده سريع «4» فاصله است. و هر روز هفتاد هزار رنگ از نور بر عرش پوشند كه هيچ آفريده تاب ديدن آنها را ندارد. همه چيزها در برابر عرش چون حلقه‏اى است در ميان بيابان. خدا را فرشته‏اى است به نام حزقائيل، هيجده هزار بال دارد كه ميان هر دو بالش پانصد سال راه است؛ به خاطرش رسيد كه آيا بالاى عرش چيزى است؟ خدا بال‏هايش را دو برابر كرد و دارى سى و شش هزار بال شد كه ميان هر دو بال پانصد سال راه بود، و بدو وحى كرد: اى فرشته، پرواز كن. بيست هزار سال پريد و بر سر يك ستون عرش نرسيد. خدا بال و نيرويش را دو چندان كرد و سى هزار سال ديگر پريد و باز هم نرسيد و خدا به او وحى كرد: اى فرشته، اگر تا دميدن صور بپرى به ساق عرشم نرسى. آن فرشته گفت: سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الْأَعْلَى‏ نام پروردگار برتر و بلند مرتبه‏ات را [از هرچه رنگ شرك خفى و جلى دارد] منزّه و پاك بدار. و خدا آن را بر پيامبر فرستاد و پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: آن را ذكر سجده كنيد 👈 ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏3، ص: 107 دعای ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
✳️ 4 علّامه بزرگ، ملّا محمّد باقر در پايان احاديث مربوط به و كرسى در جهت تحقيق در آن اخبار و جمع بين آنها مى‏فرمايد: «بدانكه تخت شاهى در اين جهان مظهر قدرت پادشاهان است، ولى خداى سبحان از مكان و قرارگاه منزّه است، نه تختى دارد و نه كرسى كه بر آن بنشيند و اين دو (عرش و كرسى) بر برخى آفريده‏هاى او به حسب مناسبت اطلاق شدند به چند معنى: 1- دو جسم بزرگ فراز هفت آسمان. و همانا به اين دو نام خوانده شدند براى اين كه احكام و تقديرات خدا از آنها تراود و فرشته‏هاى كروبيان و مقرّب و ارواح‏ پيامبران و اوصيا گرد آنهايند، و هر كه را خدا خواهد به خود نزديك سازد بدآنها بالايش برد، چنانكه فرمان‏ها و احكام شاهان و آثار سلطنت و عظمت آنان از تخت و كرسى آنهاست و مقرّبان آستان و خاصّان آنها به گرد آنها چرخند، و نيز چون آن دو بزرگترين آفريده جسمانيند و انوار عجيب و آثار غريبه مخصوص به خود دارند دلالتشان بر وجود خدا و علم و قدرت و حكمتش بيش از اجسام ديگر است و از اين رو مخصوص بدين نام شدند، و حاملانشان در دنيا گروهى فرشته‏اند و در آخرت يا فرشته‏هايند يا انبياى اولواالعزم و اوصياى برگزيده چنانكه دانستى، و بسا مقصود از حمل در آخرت اين باشد كه در قيامت، عرش بديشان بر پاست و اينان حكّام و نزديكان به آنند. 2- علم و دانش. چنانكه در بسيارى از اخبار بدان تفسير شدند، چون منشأ ظهور خدا بر خلقش دانش و شناسايى است و آن وسيله تجلّى خداست بر عباد، و گويى عرش و كرسى باشند و حامل آن پيغمبر و ائمه اند كه خزّان علم اويند در آسمان و زمينش، خصوص آنچه مربوط به شناخت اوست. 3- حقيقتى محيط به همه آفريده‏هاى او چنانكه صدوق فرموده و از برخى اخبار استفاده مى‏شود؛ زيرا هر چه در زمين و فراز آنهاست آيات وجود خدا و نشانه‏هاى قدرت اويند و آثار وجود و فيض حكمت آن حضرت، پس همه آفريده‏ها عرش عظمت و جلال او هستند و وسيله تجلّى صفات كمالش بر عارفان. و اين معنايى است كه به خاطرم رسيد در قول معصوم: وَارْتَفَعَ فَوْقَ كُلِّ مَنْظَرٍ. و او بالاتر از هر ديدگاهى است. 👈 ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏3، ص: 107 دعای ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
✳️ 6 صاحب «الميزان» در توضيح و حاملان آن، بحث مشروحى دارد كه در تفسير آيه 54 سوره اعراف آمده، مقتضى است براى توضيح بيشترى نسبت به‏ رواياتى كه گذشت به گوشه‏اى از آن اشاره شود: «ما قبول داريم كه جمله: ثُمَّ اسْتَوَى‏ عَلَى الْعَرْشِ آن گاه بر تخت فرمانروايى [و حكومت بر آفرينش‏] چيره و مسلط شد. به منزله كنايه است، امّا كنايه بودن منافات ندارد با اين كه يك حقيقت و واقعيّتى اين تعبير را ايجاب كرده باشد و استواى پروردگار بر عرش از قبيل سلطنت و استيلا و ملكيّت و امارت و رياست و ولايت و سيادت داير ميان خود ما، امرى اعتبارى و قرار دادى و خالى از حقيقت نبوده باشد. درست است كه ظواهر دينى از حيث بيان، نظير بيانات ما و به صورت امورى اعتبارى است اما خداى سبحان در همه اين بياناتش حقايق و واقعياتى را بيان مى‏كند. به عبارت ديگر، گرچه معناى ملك و سلطنت و احاطه و ولايت و امثال آن در خداى سبحان همان معنايى است كه ما خود از اطلاق اين الفاظ نسبت به خود مى‏فهميم، ولكن مصداق‏ها با هم متفاوتند. مصاديق اين الفاظ در نزد خداى تعالى امورى واقعى و حقيقى ولايق به ساحت قدس اويند و در نزد ما اوصافى ادّعايى، ذهنى و امورى اعتبارى و قرار دادى هستند كه يك سر سوزن از عالم ذهن و وهم به خارج سرايت نمى‏كنند. مثلًا، اگر كسى را رئيس خود مى‏ناميم از اين باب است كه تابع اراده و تصميم اوييم نه اين كه راستى جامعه ما بدنى است و او سر آن بدن است. و همچنين اگر كسى را عضو اجتماع مى‏خوانيم براى اين نيست كه او راستى دست جامعه و يا دل و يا قلوه آن است بلكه از اين باب است كه او نيز مانند دست و دل كه در تشكيل‏ بدن مؤثّرند در تشكيل اجتماع ما تأثير دارد. و از همين جهت كه زندگى ما متشكّل از يك سرى امور اعتبارى است خداى تعالى در آيه: وَما هذِهِ الْحَياةُ الدُّنْيا إلّالَهْوٌ وَلَعِبٌ و اين زندگى دنيا جز سرگرمى و بازى نيست. زندگى دنيايى ما را لهو و لعب ناميده چون مقاصد دنيوى ما و مال و اولاد ما و رياست و حكومت ما جز عناوينى پندارى چيز ديگرى نيست و جز در عالم وهم، تحقّق و واقعيّتى نداشته، سر و دست شكستن ما براى به دست آوردن آن هيچ تفاوتى با مسابقه اطفال در بازى‏هاى خود ندارد. و حاشا بر خداى سبحان كه زندگى ما را به خاطر اين كه امورى است وهمى بازيچه بشمارد، آن وقت خودش هم مانند ما بازيگر بوده باشد. (« تفسير الميزان: 8/ 159- 162، ذيل آيه 54 سوره اعراف.» ) ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏3، ص: 107 دعای ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
https___vesal.co_FTP_files_tracks_15_track_XwwwMQybcIGKVOcTBqIhYZhsg0FwRT_320.mp3
17.87M
🙏 یا فاطمه الزهرا اغیثینی ✳️ 👌 و ها به پات میفتن به احترام تو قیام میکنن وقت نماز تو قیامت میشه بس که فرشته ها سلام میکنن نماز بخون ظلمت شب سحر شه از پرتو نوری که داره سیمات وقت قنوتت برا ما دعا کن محتاج دنیا به تو و دعاهات مادر مریض بشه بازم یه مادره از فکر بچه هاش خوابش نمیبره خون گریه میکنه با اشک بچه هاش بی خود که نیست بهشت افتاده زیر پاش صاحب قبر بی نشون سلام مادر برا زیارتت کجا بیام مادر 👤 حاج مهدی ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
دعای سیدالساجدین(ع) در روز عرفه: 🔹سبْحَانَكَ خَضَعَ لَكَ مَنْ جَرَى فِى عِلْمِكَ، وَ خَشَعَ لِعَظَمَتِكَ مَا دُونَ عَرْشِكَ، وَ انْقَادَ لِلتَّسْلِيمِ لَكَ كُلُّ خَلْقِكَ🔹 🔸منزهى تو ! هر چه علم تو بدان تعلق گرفته است براى تو فروتنى كند و هر چه زير تو است در برابر عظمت تو سر فرود آرد و هر آفريده اى فرمانبردارى تو را گردن نهد🔸 ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
مختصر الهى سُبْحَانَكَ خَضَعَ لَكَ مَنْ جَرَى فِي عِلْمِكَ، وَ خَشَعَ لِعَظَمَتِكَ مَا دُونَ عَرْشِكَ، وَ انْقَادَ لِلتَّسْلِيمِ لَكَ كُلُّ خَلْقِكَ. پاك و منزّهى! هر كه در علم تو قرار گرفت، براى تو فروتن گشت و آنچه زير عرش تو است، براى بزرگى تو خاشع شد. و همه آفريدگانت براى تسليم در برابر تو، گردن نهاده‏اند. «عَرْشِك»: منظور عرش خداوند است و عرش به چهار معنى آمده است: 1 - محلى كه مسقف باشد. 2 - سقف. 3 - تخت‏هاى بلند مانند تخت سلاطين. 4 - داربست‏هايى كه براى نگهداشتن درختان مى‏زنند. ولى هنگامى كه در مورد خداوند به كار مى‏رود، منظور مجموعه جهان هستى است كه در حقيقت تخت حكومتى پروردگار محسوب مى‏شود. «مَا دُونَ عَرْشِكَ»: عبارت است از هر چه غير خدا باشد. ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
مختصر ، كرسى حَمْدًا يُوازِنُ عَرْشَكَ الْمَجِيدَ وَ يُعَادِلُ كُرْسِيَّكَ الرَّفِيعَ. سپاسى كه با عرش بزرگ تو همسنگ باشد، و با كرسى بلندپايه‏ات برابرى نمايد. در فراز 26 ( ) توضيحى پيرامون عرش الهى داده شد. در اين فراز «عرش» در كنار «كرسى» قرار گرفته است. «كرسى» عبارت است از تخت‏هاى كوتاه و نقطه مقابل آن «عرش» است كه به معنى سقف مى‏باشد. ولى چنانچه عرش و كرسى هر دو در يك جمله براى خداوند به كار رود، كرسى كنايه از جهان ماده و عرش كنايه از جهان ماوراى ماده (عالم ارواح و فرشتگان) مى‏باشد. ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
مختصر آسمانها رَبِّ صَلِّ عَلَيْهِمْ زِنَةَ عَرْشِكَ وَ مَا دُونَهُ، وَ مِلْ‏ءَ سَمَاوَاتِكَ وَ مَا فَوْقَهُنَّ، وَ عَدَدَ أَرَضِيكَ وَ مَا تَحْتَهُنَّ وَ مَا بَيْنَهُنَّ، صَلَاةً تُقَرِّبُهُمْ مِنْكَ زُلْفَى، وَ تَكُونُ لَكَ وَ لَهُمْ رِضًى، وَ مُتَّصِلَةً بِنَظَائِرِهِنَّ أَبَدًا. پروردگار من، بر ايشان هم‏وزن خود و آنچه زير آن است و به گنجايش آسمان‏هايت و آنچه در بالاى آنهاست و به تعداد زمين‏هايت و آنچه زير آنها و ميان آنهاست، درود فرست. درودى كه ايشان را هر چه بيشتر به تو نزديك گرداند و براى تو و براى ايشان پسنديده باشد و تا ابد به مانندهاى آن (درودها) متّصل باشد. «سَمَاوَاتِك»: منظور آسمان‏هايى است كه خالق تمامى آن خداوند است. لذا اوّلاً منتسب به او است، و ثانياً يك آسمان نيست در قرآن و روايات نيز عدد آسمان را از يك عدد بيشتر دانسته، در برخى روايات و آيات قرآن، اشاره به آسمان‏هاى بسيار دارد و تعبير «سماوات» بكار رفته و در بعضى از آيات و روايات ديگر، اشاره به هفت‏گانه بودنِ آسمان‏ها شده است. مفسّران و دانشمندان اسلامى، بيانات گوناگون و مختلفى درباره آسمان‏هاى هفت‏گانه دارند. بعضى بر اين باورند كه آسمان‏هاى هفت‏گانه همان سيّارات سبع يعنى عطارد، زهره، مريخ، مشترى، زحل، ماه و خورشيد (كه به عقيده دانشمندانِ فلكىِ قديم، جزء سيّارات بوده) مى‏باشد. بعضى ديگر معتقدند كه منظور، طبقات متراكم هواى اطراف زمين است و قشرهاى مختلفى كه روى هم قرار گرفته است. برخى نيز مى‏گويند: عدد هفت در اينجا و آيات مشابه، به معنى تعداد نيست، بلكه عدد تكثيرى است كه به معنى تعداد زياد و فراوان مى‏باشد و اين در كلام عرب و حتّى قرآن، نظاير قابل ملاحظه‏اى دارد. بنابراين سماوات سبع، اشاره به آسمان‏هاى متعدّد و كرات فراوان است، بى آنكه عدد خاصى از آن منظور باشد. آنچه صحيح‏تر به نظر مى‏رسد، اين است كه مقصود از سماوات سبع، همان معنى واقعى آسمان‏هاى هفت‏گانه است. تكرار اين عبارت در روايات و آيات مختلف قرآن، نشان دهنده اين موضوع است كه سبع در اينجا به معنى تكثير نيست، بلكه اشاره به همان عدد مخصوص است. از آيات قرآن و احاديث ائمه معصومين عليهم السلام چنين استفاده مى‏شود كه تمام كرات و سيّاراتى كه مى‏بينيم همه جزءِ آسمان اوّل است و شش عالم ديگر وجود دارد كه از دسترس ديد ما و ابزارهاى علمى امروز بشر خارج است و مجموعاً هفت عالم يا هفت آسمان را تشكيل مى‏دهند. ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
🙏 پروردگارا! بر او و خاندان او درودى فرست كه نه آغاز آن را حدى باشد و نه مدت آن را پايانى و نه انجام آن را كرانه. 🙏 اى پروردگار بر ايشان درود فرست هموزن خود و آنچه زير عرش است (همه‏ى عالم) و مقدار آنچه آسمانهايت و آنچه در بالاى آنها است را پر گرداند، و مقدار شماره‏ى زمينهايت و آنچه در زير آنها و ميان آنها است (مقصود بسيارى يا بزرگى پاداش درود است يعنى اگر جسم بود همانا به اندازه‏اى باشد كه آسمانها و آنچه در بالاى آنها است و زمينها و آنچه در زير و ميان آنها است را پر سازد، و ظاهر فرمايش امام- عليه‏السلام-: و عدد ارضيك تعدد و بسيارى زمين است، چنانكه در قرآن كريم «س 65 ى 12» است: الله الذى خلق سبع سموات و من الارض مثلهن يعنى خدا كسى است كه هفت آسمان را خلق نمود و مانند آن هفت زمين را آفريد و ظاهر اين آيه دلالت دارد به اينكه زمين مانند آسمانها هفت است چون فرموده: و زمين را مانند آسمانها بيافريد، و مانند بودن در عدد و شماره است نه در كيفيت و چگونگى، زيرا كيفيت آسمان خلاف كيفيت زمين است، و در قرآن مجيد آيه‏اى كه دلالت كند زمين مانند آسمانها هفت است جز اين آيه نيست، و گفته شده: مراد از هفت زمين هفت طبقه‏ى زمين است كه هر طبقه‏اى بالاى طبقه‏ى ديگر قرار گرفته، و الله اعلم) درودى كه ايشان را به كمال قرب به تو رساند، و براى تو و ايشان خشنودى، و هميشه به مانندهاى آن درودها پيوسته باشد ✍️ ترجمه مرحوم ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2