eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
5.1هزار دنبال‌کننده
17.2هزار عکس
2.6هزار ویدیو
1.7هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
2 1 ✳️ اين منبع عظيم انرژى در سايه اراده و فرمان حضرت حق، هر روز در سطحى بيش از محيط و عرصه منظومه مى‏تابد و از اين تابش هزاران اثر پديد مى‏شود، از جمله آثارى كه از تابش خورشيد به وجود مى‏آيد ابر است. آن سوى دريا هوا مرطوب است، آفتاب، هواى مرطوب را گرم مى‏كند، و در نتيجه هواى مرطوب بالا مى‏رود، سپس اندكى سرد مى‏شود و به صورت در مى‏آيد. قطرات ، ، ، محصول پر منفعت همين ابر است. در جابه‏جائى ابرها براى اين كه تمام مناطق زمين را از نعمت برف و باران بهره‏مند سازند عامل بسيار مهم و مؤثّرى است. باد از اهميت ويژه‏اى برخوردار است، اگر جابه‏جائى هوا نبود، حيات عمرى نداشت. ما در اعماق اقيانوس بيكرانى از زندگى مى‏كنيم كه گرداگرد زمين را فرا گرفته است. دانشمندان حدس مى‏زنند كه اين قشر هوا، بيشتر از سيصد كيلومتر بالاى زمين امتداد داشته و از چند لايه تشكيل شده باشد، ضخامت اين لايه‏ها يكى نيست و حدود آنها هم نامنظم است. شما با يكى از اين لايه‏ها كه «تروپوسفر» نام دارد آشنا هستيد و آن لايه‏اى است كه از همه به زمين نزديك‏تر است و آنچه ما به نام تغييرات جوى مى‏شناسيم در اين لايه به وقوع مى‏پيوندد. ، ابر، مه ، ، برف و هر چه ديگر كه به هوا مربوط بدانيم در تروپوسفر واقع مى‏شود. چه چيز موجب تشكيل توده‏هاى هوا در تروپوسفر مى‏شود؟ شايد هيچ گاه حدس نزنيد كه موجب پيدايش اين توده‏ها، خورشيد است. اختلاف درجه حرارت بين دو نقطه زمين كه به طور مساوى گرم شده باشند موجب وزيدن بادهاست. آيا مى‏دانيد در زندگى جانداران و گياهان چقدر ارزش دارد؟ آيا مى‏دانيد چه نظم فوق العاده‏اى در وزش باد، در جهان طبيعت مى‏باشد؟ ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه ، ج‏ 8 ، ص: 114 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
2 2 ✳️ را درست مى‏كند، اگر بادى نبود بارانى نبود، دانشمندان طبيعى مى‏گويند: موجودى است الكتريكى ، موجودات الكتريكى اگر از يك نوع باشند يكديگر را دفع مى‏كنند، و اگر از دو نوع باشند همديگر را جذب مى‏كنند. از خاصيت ‏هاى باد آن است كه در ميان دو نوع موجود الكتريكى جمع مى ‏كند، در نتيجه تجاذب حاصل مى‏شود، و اتحاد الكتريكى تحقق پيدا مى‏كند. باران نتيجه آن اتحاد مى‏باشد. پس تنها عامل مؤثّر در ازدواج دو موجود الكتريكى كه فرزندى از آن به نام باران پديد مى‏آيد، باد است. اگر بادهاى موسمى كه از سوى اقيانوس مى‏آيد و در مناطق گرمسير مى‏وزد، نبود زندگى از شدّت گرما در آنجاها بسيار دشوار مى‏شد. باد شدت گرما را مى‏شكند و آن مناطق را براى زندگى آسان، آماده مى‏سازد، يكى از اين مناطق هندوستان است كه بر حسب منطقه، گرمسير است ولى باد آن جا را قابل زيست ساخته است. بادهاى دريايى و زمينى كه شبانه روز، در كرانه‏هاى مناطق حارّه مى‏وزد زندگى را در بندرهاى آن جا ممكن گردانيده است. بادهاى گرمى از مناطق حارّه به سوى سردسيرها روانه مى‏شوند و از سردى آن جا مى‏كاهند، مانند گلف استريم براى انگلستان، و گلف ورد براى ژاپن. شدت گرماى زير خط استوا بر اهل دانش روشن است. و نيز آنها مى‏دانند كه گرماى استوايى به حسب طبع بالا مى‏رود، در برابر از قطب شمال و جنوب هواهاى سردى به طور مايل به سوى مناطق استوايى روان است لذا آن جا قابل زيست مى‏باشد. باد وضع باران مناطق را تغيير مى‏دهد، در اندونزى و مانند آن فصل باران را تابستان قرار داده است، در لبنان فصل باران زمستان مى‏باشد. در بعضى مناطق كه شايد بخش دارجيلينگ هند از آنها باشد، فصل باران تمام سال است، مقدار باران در دارجيلينگ به يازده متر در سال مى‏رسد. اختلاف فصول باران درزمين موجب اختلاف انواع نباتات مى‏شود تا بشر بتواند از هر گونه نباتى بهره بردارد و استفاده كند. بيشتر نباتات، داراى دو جنبه هستند، نرينه ومادينه، مانند خنثى كه هر دو خصوصيت را دارا مى‏باشد، اگر نباتات تلقيح شوند خوب ميوه خواهند داد، و اگر تلقيح نشوند بر خوبى نمى‏دهند. تلقيح هائى كه به دست بشر مى‏شود، ويژه درخت خرما و پيوند درختانى است كه مورد خواسته بشر قرار گرفته است، ولى تلقيح بقيه درختان را از نرينه آنها به مادينه آنها باد انجام مى‏دهد. تلقيح بادى در درخت خرما نيز تأثير دارد، تلقيح بادى، عبارت از گرفتن ذرّاتى از اين درخت است و رساندن آنها به درخت ديگر كه همانند آن است. البته تلقيح به وسيله حشرات نيز انجام مى‏شود. آنچه ياد شد نمونه‏اى از خدمات باد بود، هر چند باد خدماتش بسيار بيش از اينهاست. ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه ، ج‏ 8 ، ص: 114 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
2 1 ‏ 1 ✳️ اين اين خدمت ‏هاى بزرگى را كه به طور مداوم انجام مى‏دهد خودش مى‏خواهد يا مأمور ديگرى است؟ خود باد شعور تشخيص خدمتگزارى را ندارد، پس از جانب ديگرى مأموريت دارد. آيا فرمانده باد كيست؟ به آياتى از قرآن مجيد در اين زمينه توجه كنيد. *️⃣ وَ تَصْريفِ الرِّياحِ وَالسَّحابِ الْمُسَخَّرِ بَيْنَ السَّماءِ وَالْارْضِ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ» «بقره 164» و گرداندن بادها و ابرِ مسخّر ميان آسمان و زمين، نشانه‏هايى است [از توحيد، ربوبيّت و قدرت خدا] براى گروهى كه مى‏انديشند. اين ابرهاى متراكم كه بالاى سر ما در گردشند و ميلياردها تن آب را بر خلاف قانون جاذبه در ميان زمين و آسمان معلق نگاه داشته، و آنها را از هر نقطه به نقطه ديگر مى‏برند، بى آن كه كمترين خطرى ايجاد كنند، خود نشانه‏اى از عظمت اويند. بعلاوه اگر آبيارى و منصب آب دهى آنها نبود در سرتاسر خشكى‏هاى روى زمين نه قطره آبى براى نوشيدن وجود داشت و نه چشمه و جويبارى براى روييدن گياه، همه جا ويرانه بود و كوير و بر همه جا كوير و بر همه جا خاك مرده پوشيده مى‏شد، اين نيز جلوه‏اى ديگر ازعظمت حضرت اوست. ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه ، ج‏ 8 ، ص: 117 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
2 1 ‏ 2 ✳️ *️⃣ وَ هُوَ الَّذى يُرْسِلُ الرِّياحَ بُشْراً بَيْنَ يَدَىْ رَحْمَتِهِ حَتّى إذا اقَلَّتْ سَحاباً ثِقالًا سُقْناهُ لِبَلَدٍ مَيِّتٍ فَانْزَلْنا بِهِ الْماءَ فَاخْرَجْنا بِهِ مِنْ كُلِّ الثَّمَراتِ كَذلِكَ نُخْرِجُ الْمَوْتى‏ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ» «اعراف 57» و اوست كه بادها را پيشاپيشِ [بارانِ‏] رحمتش به عنوان مژده دهنده مى‏فرستد تا هنگامى كه ابرهاى سنگين بار را بردارند، آن را به سوى سرزمينى مرده مى‏رانيم، پس به وسيله آن باران نازل مى‏كنيم و به وسيله باران از هر نوع ميوه [از زمين‏] بيرون مى‏آوريم [و] مردگان را نيز [در روز قيامت‏] اين گونه [از لابلاى گورها] بيرون مى‏آوريم، [باد، ابر، باران، زمين، روييدن گياهان و انواع ميوه‏ها را مثل زديم‏] تا متذكّر و يادآور [اراده و قدرت بى‏نهايت خدا] شويد. در اين موقع آنها را به سوى سرزمين‏هاى مرده و خشك و سوزان مى‏رانيم و مأموريت آبيارى اين تشنگان را بر عهده آنان مى‏نهيم، و به وسيله آن، آب حيات‏ بخش را در همه جا فرو مى‏فرستيم، به كمك اين آب انواع ميوه‏ها را از خاك تيره بيرون مى‏آوريم. آفتاب بر اقيانوس‏ها مى‏تابد، و بخار آب را به بالا مى‏فرستد، بخارها متراكم مى‏شوند، و توده‏هاى سنگين ابر را تشكيل مى‏دهند، امواج باد توده‏هاى كوه پيكر ابر را بر دوش خود حمل مى‏كنند و به سوى سرزمين هائى كه مأموريت دارند پيش مى‏روند، قسمتى از اين بادها كه در پيشاپيش توده‏هاى ابر در حركتند و آميخته با رطوبت ملايمى هستند، نسيم دل انگيزى ايجاد مى‏كنند كه از درون آن بوى باران حيات بخش به مشام مى‏رسد، اينها در حقيقت مبشران نزول باران هستند، سپس توده‏هاى عظيم ابر، دانه‏هاى باران را از خود بيرون مى‏فرستند، نه چندان درشت هستند كه زراعت‏ها را بشويند و زمين‏ها را ويران كنند، و نه چندان كوچكند كه در فضا سرگردان بمانند. آرام و ملايم بر زمين مى‏نشينند و آهسته در آن نفوذ مى‏كنند، و محيط را براى رستاخيز بذرها و دانه‏ها آماده مى‏سازند، زمينى كه در خشكى مى‏سوخت و شباهت كامل به منظره يك گورستان خاموش و خشك داشت تبديل به كانون فعالى از حيات و زندگى و باغ‏هاى پرگل و ميوه مى‏شود. به دنبال تمام اين حقايق عينى اضافه مى‏فرمايد: «اين چنين مردگان را از زمين بيرون مى‏آوريم». ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه ، ج‏ 8 ، ص: 117 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
2 1 ‏ 3 ✳️ *️⃣ وَ ارْسَلْنَا الرِّياحَ لَواقِحَ فَانْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً فَاسْقَيْناكُمُوهُ وَ ما انْتُمْ لَهُ بِخازِنينَ» «حجر 22» و بادها را باردار كننده فرستاديم، و از آسمان آبى نازل كرديم و شما را با آن سيراب ساختيم و شما ذخيره كننده آن نيستيد. «لواقح» جمع لاقح به معنى بارور كننده است، و در اين جا اشاره به بادهائى است كه قطعات ابر را بهم پيوند مى‏دهد و آنها را آماده باران مى‏سازد. گرچه بعضى از دانشمندان معاصر خواسته‏اند اين آيه را اشاره به تلقيح گياهان به وسيله بادها و گردافشانى بگيرند، و از اين راه به يكى از مسائل علمى كه در عصر نزول قرآن مورد توجه جوامع بشرى نبود تفسير كنند، و از دلايل اعجاز علمى قرآن بشمارند، ولى در عين قبول اين واقعيت كه وزش بادها اثر عميقى در جابه‏جا كردن گرده‏هاى نطفه نر و بارورساختن گياهان دارند، نمى‏توان آيه فوق را اشاره به آن دانست. چرا كه بعد از اين كلمه بلافاصله، نازل شدن باران از آسمان آنهم با فاء تفريع آمده است كه نشان مى‏دهد تلقيح كردن بادها مقدمه‏اى براى نزول باران است. به هر حال تعبير فوق از زيباترين تعبيراتى است در مورد ابرها و تولد باران از آنها، ممكن است گفته شود، ابرها را به مادران و پدرانى تشبيه كرده كه به كمك بادها آميزش مى‏كنند، باردار مى‏شوند و فرزندان خود، دانه‏هاى باران را به زمين مى‏نهند. شما توانايى حفظ و ذخيره كردن اين آب‏ها را نداريد، ممكن است اشاره به ذخيره كردن آب باران قبل از نزولش باشد، يعنى شما نمى‏توانيد اين ابرها كه منابع اصلى بارانند در اختيار بگيريد، و نيز ممكن است اشاره به ذخيره كردن باران بعد از نزولش باشد، يعنى شما نمى‏توانيد حتى بعد از نزول باران، آن را به مقدار زياد گردآورى و حفظ كنيد، اين خداست كه از طريق منجمد ساختن آنها در قلّه كوهها به صورت يخ و برف، و يا فرستادن آنها به اعماق زمين كه بعداً به صورت چشمه‏ها وكاريزها و چاهها ظاهر مى‏شوند، آنها را گردآورى و ذخيره مى‏كند. ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه ، ج‏ 8 ، ص: 117 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
2 1 ‏ 4 ✳️ *️⃣ وَ مِنْ آياتِهِ انْ يُرْسِلَ الرِّياحَ مُبَشِّراتٍ وَلِيُذِيقَكُمْ مِنْ رَحْمَتِهِ وَ لِتَجْرِىَ‏ الْفُلْكُ بِامْرِهِ وَلِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ» «روم 46» و از نشانه‏هاى [قدرت و ربوبيت‏] او اين است كه بادها را مژده دهنده مى‏فرستد، و تا بخشى از [باران‏] رحمتش را به شما بچشاند، و تا كشتى‏ها [به وسيله بادها] به فرمان او حركت كنند، و نيز براى اين كه از رزق و روزى او بجوييد، و باشد كه شما سپاس گزارى كنيد. از آيات عظمت و قدرت خدا اين است كه بادها را به عنوان بشارتگرانى مى‏فرستند. آنها در پيشاپيش باران حركت مى‏كنند. قطعات پراكنده ابر را با خود برداشته بهم مى‏پيوندند و به سوى سرزمين‏هاى خشك و تشنه مى‏برند، صفحه آسمان را مى‏پوشانند، و با دگرگون كردن درجه حرارت جوّ، ابرها را آماده ريزش باران مى‏كنند. ممكن است اهميّت قدوم اين بشارتگران براى شهرنشينان متنعم چندان روشن نباشد، اما بيابانگردان تشنه كامى كه نياز به قطراتى از باران دارند، همين كه بادها به حركت در مى‏آيند و ابرها را همراه خود جابه‏جا مى‏كنند، و از لابه لاى نسيم، عطر مخصوص بارانى كه بر گياهان در نقطه ديگرى باريده، و به مشامشان مى‏رسد، برق اميد در دل‏هايشان جستن مى‏كند. گرچه در آيات قرآن، بيشتر روى بشارتگرى باد، نسبت به نزول باران تكيه شده، اما كلمه مبشّرات را نمى‏توان در آن محدود ساخت، چرا كه بادها بشارت‏هاى فراوان ديگرى نيز با خود دارند. بادها گرما و سرماى هوا را تعديل مى‏كنند. بادها عفونت‏ها را در فضاى بزرگ مستهلك كرده، و هوا را تصفيه مى‏كنند. بادها از فشار حرارت خورشيد روى برگ‏ها و گياهان مى‏كاهند و جلو آفتاب سوختگى را مى‏گيرند. بادها اكسيژن توليد شده به وسيله برگ‏هاى درختان را براى انسان‏ها به ارمغان مى‏آورند، و گازكربنيك توليد شده به وسيله بازدم انسان را براى گياهان هديه مى‏برند. بادها بسيارى از گياهان را تلقيح مى‏كنند، و نطفه‏هاى نر و ماده را در جهان نباتات بهم پيوند مى‏دهند. بادها وسيله‏اى براى حركت آسياب‏ها و عاملى براى تصفيه خرمن‏ها هستند. بادها بذرها را از نقاطى كه در آن بذر فراوان موجود است حركت مى‏دهند، و همچون باغبانى دلسوز در سرتاسر بيابان مى‏گسترانند. و بادها كشتى‏هاى بادبانى را با مسافران و بار زياد به نقاط مختلف مى‏برند، و حتى امروز كه وسايل ماشينى جانشين نيروى باد شده، باز هم وزش بادهاى مخالف يا موافق در پيشرفت يا كندى كار كشتى‏ها بسيار مؤثّر است. آرى، آنها بشارت دهندگانى هستند در جهات مختلف. به اين خاطر در دنباله آيه مى‏خوانيم خدا مى‏خواهد بدين سبب شما را از رحمت خود بچشاند، و كشتى‏ها به فرمانش حركت كنند، وشما از فضل و رحمت او بهره گيريد، شايد شكرگزارى كنيد. آرى، بادها، هم وسيله توليد نعمت‏هاى فراوان در زمينه كشاورزى و دامدارى هستند، و هم وسيله حمل و نقل، و سرانجام سبب رونق امر تجارت كه با جمله لِيُذيقَكُمْ مِنْ رَحْمَتِهِ به اولى اشاره شد و با جمله لِتَجْرِىَ الْفُلْكُ بِامْرِه» به دوم، و با جمله لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ» به سوّمى. جالب اين كه همه اين بركات مولود حركت است، حركت در ذرات هوا، در محيط مجاور زمين. اما هيچ نعمتى تا از انسان سلب نشود، قدر آن معلوم نخواهد شد. اين بادها و نسيم‏ها نيز تا متوقف نشوند، انسان نمى‏داند چه بلائى بر سر او مى‏آيد. توقف هوا، زندگى را در بهترين باغ‏ها همچون زندگى در سياه چال‏هاى زندان مى‏كند، و اگر نسيمى در سلول‏هاى زندان انفرادى بوزد، آن را همچون فضاى باز مى‏كند، و اصولًا يكى از عوامل شكنجه در زندان‏ها همان توقف هواى آنهاست. حتى در سطح اقيانوس‏ها اگر بادها متوقف شود و امواج خاموش گردد، زندگى جانداران درياها بر اثر كمبود اكسيژن هوا به مخاطره خواهد افتاد، و دريا تبديل به مرداب و باتلاق متعفن و وحشتناكى خواهد شد. فخر رازى مى‏گويد: «جمله: وَ لِيُذيقَكُمْ مِنْ رَحْمَتِهِ‏ «تا شما را از رحمت خود بچشاند». با توجه به اين كه چشانيدن در مورد «شى‏ء قليل» گفته مى‏شود، اشاره به اين است كه تمام دنيا و نعمت دنيا رحمت اندكى بيش نيست، و رحمت واسعه الهى مخصوص جهان ديگر است. ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه ، ج‏ 8 ، ص: 117 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
2 1 ‏ 5 ✳️ *️⃣ » اللّهُ الَّذى يُرْسِلُ الرِّياحَ فَتُثِيرُ سَحاباً فَيَبْسُطُهُ فِى السَّماءِ كَيْفَ يَشاءُ وَ يَجْعَلُهُ كِسَفاً فَتَرَى الْوَدْقَ يَخْرُجُ مِنْ خِلالِهِ فَاذا اصابَ بِهِ مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ اذا هُمْ يَسْتَبْشِرُونَ» «روم 48» خداست كه بادها را مى‏فرستد تا ابرى را برمى‏انگيزد، پس آن را در آسمان آن گونه كه بخواهد مى‏گستراند و به صورت بخش بخش و پاره‏هاى مختلف در مى‏آورد، پس باران را مى‏بينى كه از لابه‏لاى آن بيرون مى‏آيد و چون آن را به هركس از بندگانش كه بخواهد مى‏رساند، آن گاه شادمان و خوشحال مى‏شوند. آرى، يكى از نقش‏هاى مهم، هنگام نزول باران بر عهده بادها گذاشته شده است، آنها هستند كه قطعات ابر را از سوى درياها به سوى زمين‏هاى خشك و تشنه حمل مى‏كنند، و همانها هستند كه مأموريت گستردن ابرها را بر صفحه آسمان و سپس متراكم ساختن آنها و بعد از آن خنك كردن محيط ابرها و آماده نمودن براى باران زائى را بر عهده دارند. بادها همچون چوپان آگاه و پرتجربه‏اى هستند كه گله گوسفندان را به موقع از اطراف بيابان جمع مى‏كند و در مسيرهاى معينى حركت مى‏دهد، سپس آنها را براى دوشيدن شير آماده مى‏سازد. جمله: فَتَرَى الْوَدْقَ يَخْرُجُ مِنْ خِلالِهِ‏ دانه‏هاى باران و ذرّات كوچك آن را مى‏بينى كه از لابه لاى ابرها خارج مى‏شوند. ممكن است اشاره به اين باشد كه غلظت ابرها و شدت وزش بادها در حدى نيست كه مانع خروج قطره‏هاى كوچك باران از ابر و نزول آن بر زمين شود، بلكه اين ذرّات كوچك عليرغم طوفان و ابرى كه صحنه آسمان را پوشانده، راه خود را از لابه‏لاى آنها به سوى زمين پيدا مى‏كنند، و نرم نرم بر زمين‏هاى تشنه پاشيده مى‏شوند تا به خوبى آنها را سيراب كنند و در عين حال ويرانى به بار نياورند. باد و طوفانى كه گاه درختان عظيم را از جا مى‏كند، و صخره‏ها را به حركت درمى‏آورد، به قطره كوچك و لطيف باران اجازه مى‏دهد كه از لابه‏لاى آن بگذرد و بر زمين قرار گيرد. اين نكته نيز قابل توجه است كه قطعه قطعه بودن ابرها هر چند در يك روز ابرى كه ابر تمام صفحه آسمان را پوشانيده براى ما چندان محسوس نيست، اما به هنگامى كه با هواپيما از لابه‏لاى ابرها عبور مى‏كنيم، يا بر فراز آن قرار مى‏گيريم كاملًا روشن و نمايان است. ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه ، ج‏ 8 ، ص: 117 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
2 1 ‏ 6 ✳️ در قسمتى از آيه پنجاهم سوره مباركه روم مى‏فرمايد: فَانْظُرْ الى آثارِ رَحْمَةِ اللّهِ كَيْفَ يُحْيِى الْارْضَ بَعْدَ مَوْتِها» «روم 50» به آثار رحمت الهى بنگر كه چگونه زمين را بعد از مردنش زنده مى‏كند؟ تكيه روى جمله فَانْظُرْ اشاره به اين است كه آن قدر آثار رحمت الهى در احياى زمين‏هاى مرده به وسيله نزول باران آشكار است كه با يك نگاه كردن بدون نياز به جستجو گرى بر هر انسان ظاهر مى‏شود. تعبير به «رحمت الهى» در مورد باران اشاره به آثار پربركت آن از جهات مختلف است. باران زمين‏هاى خشك را آبيارى، و بذر گياهان را پرورش مى‏دهد. باران به درختان زندگى و حيات نوين مى‏بخشد. باران گرد و غبار هوا را فرو مى‏نشاند و محيط زيست انسان را سالم و پاك مى‏كند. باران گياهان را شستشو داده به آنها طراوت مى‏بخشد. باران هوا را مرطوب و ملايم، و براى انسان قابل استنشاق مى‏كند. باران به زمين فرو مى‏رود و بعد از چندى به صورت قنات‏ها و چشمه‏ها ظاهر مى‏شود. باران نهرها و سيلاب‏ها به راه مى‏اندازد كه بعد از مهار شدن در پشت سدها، توليد برق و نور و روشنائى و حركت مى‏كنند. و بالاخره باران، هواى گرم و سرد را تعديل مى‏كند، از گرمى مى‏كاهد، و سردى را قابل تحمّل مى‏نمايد. ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه ، ج‏ 8 ، ص: 117 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
2 1 ‏ 7 ✳️ *️⃣ وَ اللّهُ الَّذى ارْسَلَ الرِّياحَ فَتُثِيرُ سَحاباً فَسُقْناهُ الى بَلَدٍ مَيِّتٍ فَاحْيَيْنا بِهِ‏ الْارْضَ بَعْدَ مَوْتِها كَذلِكَ النُّشُورُ» «فاطر 9» خداست كه بادها را فرستاد تا ابرى را برانگيزند، پس ما آن را به سوى سرزمين مرده رانديم و زمين را پس از مردگى‏اش به وسيله آن زنده كرديم؛ زنده شدن مردگان هم اين گونه است. «نظام حساب شده‏اى كه بر حركت بادها، و سپس حركت ابرها، و بعد از آن نزول قطره‏هاى حيات بخش باران، و به دنبال آن زنده شدن زمين‏هاى مرده، حاكم است خود بهترين دليل و خود بهترين گواه بر اين حقيقت است كه دست قدرت حكيمى در پشت اين دستگاه قرار دارد و آن را تدبير مى‏كند. نخست به بادهاى گرم و داغ دستور مى‏دهد از مناطق استوائى به سوى مناطق سرد حركت كنند، و در مسير خود آب درياها را بخار كرده به آسمان فرستند، سپس به جريان‏هاى منظم سرد قطبى كه دائماً در جهت مخالفت جريان اول حركت مى‏كنند دستور مى‏دهد بخارها را جمع‏آورى كرده و ابرها را تشكيل دهند. باز به همان بادها دستور مى‏دهد ابرها را بر دوش خود حمل كنند و به سوى بيابان‏هاى مرده گسيل دارند، تا قطرات زنده كننده باران از آنها سرازير گردد. سپس به شرايط خاص زمين و بذرهاى گياهانى كه در آن افشانده شده، فرمان پذيرش آب و نمو و رويش مى‏دهد، و از موجودى ظاهراً پست و بى ارزش موجوداتى زنده وبسيار متنوّع و زيبا، خرم و سرسبز، مفيد و پربار به وجود مى‏آورد كه هم دليلى است بر قدرت او، و هم گواهى است بر حكمت او، و هم نشانه‏اى است از رستاخيز بزرگ!! در حقيقت آيه فوق از چند جهت دعوت به توحيد مى‏كند: از نظر برهان نظم، و از نظر برهان حركت كه هر موجود متحركى محركى مى‏خواهد، و از نظر بيان نعمت‏ها كه از جهت فطرى انگيزه‏اى است براى شكر منعم. و از جهاتى نيز دليل بر مسئله معاد است. از نظر سير تكاملى موجودات، و از نظر پديدار شدن چهره حيات از زمين مرده، يعنى اى انسان! صحنه معاد در فصول هر سال در برابر چشم تو و در زير پاى توست. جالب اين كه در حديثى از رسول خدا صلى الله عليه و آله چنين مى‏خوانيم: يكى از اصحاب عرض كرد: يا رَسُولَ اللّهِ كَيْفَ يُحْيِى اللّهُ الْمَوتى وَ ما آيَةُ ذلِكَ فِى خَلْقِهِ؟ اى رسول خدا! چگونه پروردگار مردگان را زنده مى‏كند و نشانه و نمونه آن در جهان خلقت چيست؟ رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: اما مَرَرْتَ بِوادى اهْلِكَ مُمْحِلًا ثُمَّ مَرَرْتَ بِهِ يَهْتَزُّ خُضْراً؟ آيا از سرزمين قبليه‏ات گذر نكرده‏اى، در حالى كه خشك ومرده بوده، و سپس از آن جا عبور كنى در حالى كه از خرّمى و سرسبزى گوئى به حركت درآمده؟ قُلْتُ: نَعَمْ يا رَسُولَ اللّهِ. گفتم: آرى، اى رسول خدا. قالَ: فَكَذلِكَ يُحْيِى اللّهُ الْمَوتى، وَتِلْكَ آيَتُهُ فِى خَلْقِهِ. .فرمود: اين گونه خداوند مردگان را زنده مى‏كند و اين نمونه و نشانه او در آفرينش است.» ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه ، ج‏ 8 ، ص: 117 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
2 2 1 1 ✳️ در ادامه اين قسمت كه در رابطه با مسئله با عظمت باد كه محصول جابه‏جائى هواست، دورنمائى از آثار هوا را از زبان دانش امروز عنايت كنيد، تا به معجزه بزرگ علمى حضرت صادق عليه السلام در بيان آثار هوا خطاب به مفضّل بن عمر كوفى اشاره كنم: آنچه كه ثابت شده در ميان كره‏هاى جهان بزرگ، كره زمين داراى هواى ثابت مى‏باشد، ضخامت هواى دور كره زمين را از صد كيلومتر تا هشتصد كيلومتر تخمين زده‏اند. هوا جسمى است لطيف، شفاف و ناپيدا و داراى پنج هزار و نهصد ميليارد تن وزن مى‏باشد. هوا پر ارزش‏ترين موجود براى حيات انسان است. انسان و سلسله جانوران و سلسله گياهان، براى زندگى نياز به تنفس دارد، و تنفس بى وجود هوا ممكن نيست، پس اگر هوا نبود زنده‏اى نبود، اگر هوا نبود روشنائى ماه، روشنائى‏هاى ديگر نبودند و حس باصره از كار مى‏افتاد، تنها نقاطى كه برابر تابنده قرار مى‏گرفت و مى‏توانست نور را منعكس سازد روشن بود. اگر هوا نبود صدايى و بانگى نبود، چون هوا وسيله نقل موج‏هاى صوتى است، در نتيجه حسّ سامعه از كار مى‏افتاد. اگر هوا نبود خاك نبود، پس كشت و كار و زراعتى نبود، چرا؟ اكسيژن كه جزئى از هواست، در سنگ و آجر و فلز اثر مى‏گذارد، سطح مواد ارضى در اثر تركيب با اكسيژن نرم شده و مى‏شود و از آن خاك نرم به وجود آمده و مى‏آيد، خاك را كه هواى آرام درست كرده، باد به اطراف برده و مى‏برد، و بر روى زمين گسترانيده و مى‏گستراند. آرى، اگر هوا نبود خوراكى يافت نمى‏شد، و حسّ ذائقه از كار مى‏افتاد! اگر هوا نبود آتش نبود، چون آتش در اثر اكسيژن هوا مى‏باشد، وقتى بخواهند چاه نفت فروزانى را خاموش كنند، توليد خلأ مى‏كنند. يعنى هوا را نابود مى‏سازند، اگر آتش نبود زندگى بشر با نبودن آتش چگونه مى‏شد؟! آيا آسايشى در جهان بود؟ اگر هوا نبود بويى در جهان نبود؛ زيرا بو عبارت است از پخش ذرّات بودار در هوا، پس در اثر نبودن هوا شامه از كار مى‏افتاد. اگر هوا نبود رگ‏هاى بدن ما پاره مى‏شد و خون بيرون مى‏ريخت، ديگر حياتى باقى نمى‏ماند، هوا فشار مخصوصى به بدن وارد مى‏سازد، يعنى در هر سانتى متر مربع در حدود يك كيلوگرم، اين فشار از پاره شدن رگ‏ها جلوگيرى مى‏كند، در نقاط بالا كه فشار هوا كم است با وسايل مصنوعى فشار هوا را زياد مى‏كنند. اگر هوا نبود كره زمين هر روز به وسيله بيست ميليون سنگ‏هاى آسمانى بمباران مى‏شد، سنگ هائى كه در حدود پنجاه كيلومتر در ثانيه سرعت دارد، آيا در اين صورت جاندارى در روى زمين زنده مى‏ماند؟ هوا اين سنگ‏ها را در خود حل مى‏كند تا به زمين نرسند، اگر هوا نبود گرماى سوزان روزها، و سرماى سخت شب‏ها زنده‏اى باقى نمى‏گذارد، و سودهاى ديگر و بسيار كه در هواست!! آيا گران قيمت‏ترين چيز را در حيات جانداران، اين گونه رايگان تحت اختيار آن گذاردن، نشانه قدرت نامتناهى و رحمت نامتناهى و حكمت نامتناهى سازنده جهان نمى‏باشد؟ هوائى كه كره زمين را احاطه كرده است، موجودى است متحرك، و بيشتر وقت‏ها در جريان است و از اين سو به آن سوى مى‏رود. شگفتى اين جاست كه چنين موجودى كه بيشتر عمرش در حركت مى‏باشد، و از اين جا به آن جا مى‏رود، چرا از زمين سفر نمى‏كند، لااقل برود و برگردد! چه كسى آن را به زمين دوخته است. چه قلعه‏اى به گرد آن كشيده‏اند كه در فضا پخش نمى‏شود، كى اين قلعه را كشيده است و قلعه را از چه ساخته است؟ و بنيادش را روى چه قرار داده است. با چه نيروئى اين هواى متحرك را به تمام نقاط زمين دوخته‏اند؟ و يا به آن چسبانيده‏اند؟ آيا ماده مى‏تواند هواى متحرك را در حال حركت ثابت قرار دهد؟ ولى قدرت نامتناهى و علم نامتناهى و حكمت نامتناهى او، هواى متحرك را بر زمين ثابت قرار داده است. «قبلا در مسئله باد و باران در تفسير دعاى سوم صحيفه سجّاديه مسائلی نگاشته شده است... اینجا» ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه ، ج‏ 8 ، ص: 127 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
2 2 2 ✳️ حضرت صادق عليه السلام در رابطه با مسئله و در گفتگوئى با مفضّل بن عمر كوفى مى‏فرمايد: اى مفضل! تو را بر باد و آنچه در آن است آگاه كنم: آيا نبينى چون بايستد، چگونه اندوهى جان ستان آرد، و تندرست‏ها را پريشان كند، و بيماران را بكاهد، و ميوه‏ها را تباه سازد و سبزى‏ها را بگنداند، و جسم‏ها را وبائى سازد و غلات را دچار آفت كند. با توجه به اين همه مسائل روشن است كه وزش باد تدبير حكمت‏دار و مصلحت جوى خلق است، و از هوا خاصيت ديگرى هم به تو گوشزد كنم، آواز اثرى است كه از برخورد اجسام در هوا نقش بندد، و هوا آن را به گوش رساند، مردم روز و شب در كارها و حوايج خود سخن گويند، و اگر اثرش در هوا بجا ماند، چنانچه نوشته در كاغذ، جهان از آن پر شود و آنها را گرفتار سازد، و نيازشان به تازه كردن و عوض كردنش بيش از نياز به تازه كردن كاغذ است؛ زيرا گفته بيش از نوشته است. و آفريننده حكيم جلّ قدسه اين هوا را كاغذى سبك ساخته تا سخن را تا هر جا برساند و باز پس رود تا صفحه تازه و پاكى به جاى آن آيد، و پيوسته تو را همين نسيم به نام «هوا» بس كه از مصالحش عبرت‏گيرى و خدا را بشناسى؛ زيرا كه آن زندگى تن است، و با نفس آن را به درون كشد و از برون نسيم روح بخش آن را فرا گيرد، و مركب آواز باشد تا آن را از دور به گوش رساند و بوها را از جائى به جائى برساند، ننگرى كه بوى از آن سوى آيدت كه باد وزد و هم آواز، و هم او پذيراى گرما و سرماى پى در هم است كه وسيله خوبى و نشاط جهانند، و اين باد وزنده از اوست. باد از اجسام تراود و ابر را از اين جا به آن جا براند تا سودش همگانى باشد، ابر را درهم كند تا ببارد، و از هم بگسلد تا سبك شود و نازك گردد، و درخت را آبستن كند و كشتى را به راه برد، و خوراك‏ها را نرم سازد، و آب را خنك كند و آتش را برافروزد، و هرچه‏تر است خشك كند و خلاصه هر چه در زمين است زنده كند، اگر باد نبود گياه پراكنده مى‏شد، جاندار مى‏مرد، هر چيزى داغ مى‏شد و تباه مى‏گرديد! *بحار الأنوار: 3/ 119، باب 4، حديث 1؛ ، 140 - متن کامل حدیث اینجا ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه ، ج‏ 8 ، ص: 130 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
2 2 3 2 ✳️ ده مورد از آثار هوا و باد : 1- نورزيدن باد علّت غم و اندوه، تبديل سلامتى به بيمارى، باعث تشديد مرض، گنديدن گياهان، از بين رفتن ميوه‏جات، باعث پخش ميكرب وبا، و به آفت خوردن غلّات است. 2- هوا علّت رساندن صوت به گوش، و پخش صدا در تمام كره زمين است. 3- هوا باعث حيات موجودات زنده است. 4- هوا علت رساندن بو به حس شامه است. 5- هوا مؤثّر در گرما و سرما و تعديل آن دو در تمام كره زمين است. 6- هوا، جا به جا كننده ابرها، و به هم رساننده آنها جهت توليد باران و از هم شكافنده ابر براى صافى فضاست. 7- تلقيح كننده نباتات براى به وجود آمدن ميوه هاست. 8- حركت دهنده كشتى‏ها دردرياهاست. 9- خنك كننده آب‏هاى روى زمين است. 10- علت برافروخته شدن آتش است. براى هر يك از موارد دهگانه بالا مى‏توان مقالات جالب و مفصلى نوشت. در اين زمينه مى‏توانيد به كتابهاى مفصل و مهم علمى مراجعه كنيد تا بيش از پيش ارزش و قيمت علم معصوم براى شما روشن شود. كيست كه بتواند آثار نعمت‏هاى حضرت حق را به شماره آورده و به اداى شكر نعمتى از نعمت‏هاى آفريننده جهان هستى اقدام كند؟! : الهى! غرق جهليم، درنادانى و نفهمى دست و پا مى‏زنيم، از هستى و عناصر آن بى خبريم، عمرى است دچار معصيت و گناهيم، از خط هدايت و صراط مستقيم دوريم، از لطف و عنايت و رحمت خاصت مهجوريم، در هر صورت به عجز و ذلت و بى خبرى و ضعف و زبونى خود و اين كه جز گناه و معصيت كار ديگرى از ما صادر نشده معترفيم، ما را به نور هدايت منور فرما، و از بند هواى نفس آزاد كن، وتوفيق شكر نعمت هايت را همراه با بصيرت و روشندلى به ما مرحمت كن. ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه ، ج‏ 8 ، ص: 130 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2