(فاطر 9) - «وَاللَّهُ الَّذِي أَرْسَلَ الرِّيَاحَ فَتُثِيرُ سَحَاباً فَسُقْنَاهُ إِلَى بَلَدٍ مَّيِّتٍ فَأَحْيَيْنَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا كَذلِكَ النُّشُورُ»؛ خداست كه بادها را فرستاد تا ابرى را برانگيزند، پس ما آن را به سوى سرزمين مرده رانديم و زمين را پس از مردگىاش به وسيله آن زنده كرديم؛ زنده شدن مردگان هم اينگونه است.
(جاثيه 5) - «وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَمَا أَنزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّماءِ مِن رِزْقٍ فَأَحْيَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَتَصْرِيفِ الرِّيَاحِ آيَاتٌ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ»؛ و در رفت و آمد شب و روز و آنچه را از رزق و روزى [چون باران و برف] از آسمان نازل كرده و به وسيله آن زمين را پس از مردگىاش زنده كرده است، و در گرداندن بادها [از سويى به سويى] براى مردمى كه تعقّل مىكنند، نشانههايى است.
👈ادامه دارد ...
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج3، ص: 169
دعای #سوم
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_3
#دعا_سوم_13
#باران_ابر_تگرگ_رعد_برق_باد_كوه
قسمت 11
🔴 باد
قرآن مجيد در زمينه باد در آيات زیر، مسائل بسيار مهمى را عنوان مىكند و به خصوص از باد به عنوان بشارت دهنده رحمت الهى ياد مىكند.
قرآن مجيد، باد را مَركب ابر، عامل بارور كننده گياهان، و گاهى جريمه جرم مجرمان و عذاب الهى مىداند، و از آن به عنوان حركت دهنده كشتىها در سطح درياها ياد مىكند، و از انسان مىخواهد كه در برابر اين عظمت عظيم الهى به اداى شكر حضرت ربّ العزّه برخيزد، كه منافع باد خيلى بيش از اين است.
(سوره اعراف 57) - «وَهُوَ الَّذِي يُرْسِلُ الرِّيَاحَ بُشْراً بَيْنَ يَدَيْ رَحْمَتِهِ حَتَّى إِذَا أَقَلَّتْ سَحَاباً ثِقَالًا سُقْنَاهُ لِبَلَدٍ مَيِّتٍ فَأَنْزَلْنَا بِهِ الْمَاءَ فَأَخْرَجْنَا بِهِ مِن كُلِّ الَّثمَرَاتِ كَذلِكَ نُخْرِجُ الْمَوْتَى لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ»؛ و اوست كه بادها را پيشاپيشِ [بارانِ] رحمتش به عنوان مژده دهنده مىفرستد تا هنگامى كه ابرهاى سنگين بار را بردارند، آن را به سوى سرزمينى مرده مىرانيم، پس به وسيله آن باران نازل مىكنيم و به وسيله باران از هر نوع ميوه [از زمين] بيرون مىآوريم [و] مردگان را نيز [در روز قيامت] اين گونه [از لابلاى گورها] بيرون مىآوريم، [باد، ابر، باران، زمين، روييدن گياهان و انواع ميوهها را مثل زديم] تا متذكّر و يادآور [اراده و قدرت بىنهايت خدا] شويد.
(حجر 22) - «وَأَرْسَلْنَا الرِّيَاحَ لَوَاقِحَ فَأَنزَلْنَا مِنَ السَّماءِ مَاءً فَأَسْقَيْنَاكُمُوهُ وَمَا أَنتُمْ لَهُ بِخَازِنِينَ»؛ و بادها را باردار كننده فرستاديم، و از آسمان آبى نازل كرديم و شما را با آن سيراب ساختيم و شما ذخيره كننده آن نيستيد.
(حجر 22) - «وَاضْرِبْ لَهُم مَثَلَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا كَمَاءٍ أَنزَلْنَاهُ مِنَ السَّماءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَبَاتُ الْأَرْضِ فَأَصْبَحَ هَشِيماً تَذْرُوهُ الرِّيَاحُ وَكَانَ اللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ مُقْتَدِراً»؛ و زندگى دنيا را براى آنان وصف كن كه [در سرعت زوال و ناپايدارى] مانند آبى است كه آن را از آسمان نازل كنيم، پس گياه زمين به وسيله آن [به طور انبوه و در هم پيچيده] برويد، [و طراوت و سرسبزى شگفتانگيزى پديد آورد] آن گاه [در مدتى كوتاه] خشك و ريز ريز شود كه بادها آن را به هر سو پراكنده كنند؛ و خدا بر هر كارى تواناست.
(فرقان 48) - «وَهُوَ الَّذِي أَرْسَلَ الرِّيَاحَ بُشْراً بَيْنَ يَدَيْ رَحْمَتِهِ وَأَنزَلْنَا مِنَ السَّماءِ مَاءً طَهُوراً»؛ و اوست كه بادها را پيشاپيش [باران] رحمتش به عنوان مژده دهنده باران فرستاد، و از آسمان آبى پاك و پاك كننده نازل كرديم.
(نمل 63) - «أَمَّن يَهْدِيكُمْ فِي ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَن يُرْسِلُ الرِّيَاحَ بُشْرَاً بَيْنَ يَدَيْ رَحْمَتِهِ أَإِلهٌ مَّعَ اللَّهِ تَعَالَى اللَّهِ عَمَّا يُشْرِكُونَ»؛ [آيا آن شريكان انتخابى شما بهترند] يا آن كه شما را در تاريكىهاى خشكى و دريا [به وسيله ستارگان و ديگر نشانهها] راهنمايى مىكند؟! و كيست كه پيشاپيش [باران] رحمتش بادها را مژدهرسان مىفرستد؟ آيا با خدا معبودى ديگر هست [كه شريك در قدرت و ربوبيت او باشد؟!] خدا برتر است از آنچه براى او شريك قرار مىدهند.
(روم 46 تا 48) - «وَمِنْ آيَاتِهِ أَن يُرْسِلَ الرِّيَاحَ مُبَشِّرَاتٍ وَلِيُذِيقَكُم مِن رَّحْمَتِهِ وَلِتَجْرِيَ الْفُلْكُ بِأَمْرِهِ وَلِتَبْتَغُوا مِن فَضْلِهِ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ* وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ رُسُلًا إِلَى قَوْمِهِمْ فَجَاءُوهُم بِالْبَيِّنَاتِ فَانتَقَمْنَا مِنَ الَّذِينَ أَجْرَمُوا وَكَانَ حَقّاً عَلَيْنَا نَصْرُ الْمُؤْمِنِينَ* اللَّهُ الَّذِي يُرْسِلُ الرِّيَاحَ فَتُثِيرُ سَحَاباً فَيَبْسُطُهُ فِي السَّماءِ كَيْفَ يَشَاءُ وَيَجْعَلُهُ كِسَفاً فَتَرَى الْوَدْقَ يَخْرُجُ مِنْ خِلَالِهِ فَإِذَا أَصَابَ بِهِ مَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ إِذَا هُمْ يَسْتَبْشِرُونَ»؛ و از نشانههاى [قدرت و ربوبيت] او اين است كه بادها را مژده دهنده مىفرستد، و تا بخشى از [باران] رحمتش را به شما بچشاند، و تا كشتىها [به وسيله بادها] به فرمان او حركت كنند، و نيز براى اين كه از رزق و روزى او بجوييد، و باشد كه شما سپاس گزارى كنيد.* و به راستى پيش از تو پيامبرانى را به سوى قومشان فرستاديم كه براى آنان دلايل روشن آوردند، سپس ما از آنان كه مرتكب گناه شدند، انتقام گرفتيم [و مؤمنان را يارى داديم]؛ و يارى مؤمنان حقّى بر عهده ماست.* خداست كه بادها را مىفرستد تا ابرى را برمىانگيزد، پس آن را در آسمان آن گونه كه بخواهد مىگستراند و به صورت بخش بخش و پارههاى مختلف در مىآورد، پس باران را مىبينى كه از لابهلاى آن بيرون مىآيد و چون آن را به هركس از بندگانش كه بخواهد مىرساند، آن گاه شادمان و خوشحال مىشوند.
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_3
#دعا_سوم_13
#باران_ابر_تگرگ_رعد_برق_باد_كوه
قسمت 12
🔴 تفسيرى بر آيه شريفه
وَمِنْ آيَاتِهِ أَن يُرْسِلَ الرِّيَاحَ مُبَشِّرَاتٍ وَلِيُذِيقَكُم مِن رَّحْمَتِهِ وَلِتَجْرِيَ الْفُلْكُ بِأَمْرِهِ وَلِتَبْتَغُوا مِن فَضْلِهِ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ
و از نشانههاى [قدرت و ربوبيت] او اين است كه بادها را مژده دهنده مىفرستد، و تا بخشى از [باران] رحمتش را به شما بچشاند، و تا كشتىها [به وسيله بادها] به فرمان او حركت كنند، و نيز براى اين كه از رزق و روزى او بجوييد، و باشد كه شما سپاس گزارى كنيد.
بادها در پيشاپيش باران حركت مىكنند، قطعات پراكنده ابر را با خود برداشته به هم مىپيوندند و به سوى سرزمينهاى خشك و تشنه مىبرند، صفحه آسمان را مىپوشانند و با دگرگون ساختن درجه حرارت جوّ، ابرها را آماده ريزش باران مىكنند.
البته جمله مُبَشِّراتٍ محدود به همين حقيقت نيست، چرا كه بادها بشارتهاى فراوان ديگرى نيز با خود دارند.
بادها گرما و سرماى هوا را تعديل مىكنند.
بادها عفونتها را در فضاى بزرگ مستهلك كرده و هوا را تصفيه مىكنند.
بادها از فشار حرارت خورشيد روى برگها و گياهان مىكاهند و جلو آفتاب سوختگى را مىگيرند.
بادها اكسيژن توليد شده به وسيله برگهاى درختان را براى انسانها به ارمغان مىآورند و گازكربن توليد شده به وسيله بازدم انسان را براى گياهان هديه مىبرند.
بادها بسيارى از گياهان را تلقيح مىكنند و نطفههاى نر و ماده را در جهان نباتات به هم پيوند مىدهند.
بادها وسيلهاى براى حركت آسيابها و عاملى براى تصفيه خرمنها هستند.
بادها بذرها را از نقاطى كه در آن بذر فراوان موجود است حركت مىدهند و همچون باغبانى دلسوز در سرتاسر بيابان مىگسترانند.
و بادها كشتىهاى بادبانى را با مسافران و بار زياد به نقاط مختلف مىبرند و حتّى امروز كه وسايل ماشينى جانشين نيروى باد شده باز هم وزش بادهاى مخالف يا موافق در پيشرفت يا كندى كار كشتىها بسيار مؤثّر است.
آرى، آنها بشارت دهندگانى هستند در جهات مختلف، لذا در دنباله آيه مىخوانيم: «خدا مىخواهد بدين سبب شما را از رحمت خود بچشاند، و كشتىها به فرمانش حركت كنند، و شما از فضل و رحمت او بهره گيريد، شايد شكرگزارى كنيد».
آرى، بادها هم وسيله توليد نعمتهاى فراوان در زمينه كشاورزى و دامدارى هستند، و هم وسيله حمل و نقل و سرانجام سبب رونق امر تجارت كه با جمله لِيُذيقَكُمْ مِنْ رَحْمَتِهِ به اولى اشاره شد، و با جمله لِتَجْرِىَ الْفُلْكُ بِأمْرِهِ به دوّم، با جمله لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ به سوّمى.
جالب اين كه همه اين بركات، مولود حركت است حركتى در ذرّات هوا در محيط مجاور زمين.
اما هيچ نعمتى تا از انسان سلب نشود قدر آن معلوم نخواهد شد. اين بادها و نسيمها تا متوقّف نشوند انسان نمىداند چه بلائى به سر او مىآيد.
توقّف هوا زندگى را در بهترين باغها همچون زندگى در سياه چالهاى زندان مىكند، و اگر نسيمى در سلولهاى زندانهاى انفرادى بوزد آن را همچون فضاى باز مىكند. و اصولًا يكى از عوامل شكنجه در زندانها همان توقّف هواى آنهاست.
حتّى در سطح اقيانوسها اگر بادها متوقّف شود و امواج خاموش گردد. زندگى جانداران درياها بر اثر كمبود اكسيژن هوا به مخاطره خواهد افتاد و دريا تبديل به مرداب و باتلاق متعفّن وحشتناكى خواهد شد.
فخررازى مىگويد: جمله وَلِيُذيقَكُمْ مِنْ رَحْمَتِهِ .
و تا بخشى از [باران] رحمتش را به شما بچشاند.
با توجه به اين كه چشانيدن در مورد شئ قليل گفته مىشود، اشاره به اين است كه: تمام دنيا و نعمت دنيا رحمت اندكى بيش نيست و رحمت واسعه الهى مخصوص جهان ديگر است.» «1» مىگويند: «در كشور سوئد جايى است كه خاك يافت نمىشود، و يك پارچه سنگستان است. پس كشت و كار مردم آن سامان چگونه است؟ در سالهاى پيشين كه ارتباط تجارتى برقرار نبود، مردم آنجا از لحاظ نان و خوراك چه مىكردند؟
ولى حضرت او، آرى هم او، اين مشكل را با بهترين طرز حل كرده است.
فصل كشت كه نزديك مىشود باد مىآيد و به همراه خود خاك را به طور سوغات به رسم ارمغان مىآورد، و فرشى از خاك به روى سنگهاى كشور سوئد مىگستراند، و اين فرش را به ضخامتى قرار مىدهد كه بتوان بر آن كشاورزى كرد.
در اين هنگام مردم آنجا تخم افشانى كرده، كشت مىكنند، و نيازى به شخم زدن هم ندارند. سپس هنگام درو محصول خود را برمىدارند. كار زراعتى آنها كه پايان يافت، جناب آقاى باد دوباره تشريف مىآورند و آورده خود را مىبرند و سنگستان سوئد به حال نخست باز مىگردد.
سال ديگر و سال ديگر نيز همين كار تكرار مىشود. از گذشتههاى بسيار دور، وضع زراعت در آنجا چنين بوده و تا آيندهها نيز چنين خواهد بود. نه تاريخِ آغاز آن را كسى به طور تحقيق مىداند و نه ساعت پايان آن را.
محال است كه اين كار از روى تصادف باشد؛ زيرا تصادف استمرار ندارد و هميشگى نخواهد بود. باد هم شعور ندارد كه كشور سوئد را از ميان كشورهاى جهان بشناسد يا فصل كشت را در ميان فصول بداند، يا از ساعت برداشت محصول آگاهى حاصل كند.
اين نيست مگر آن كه باد، فرستندهاى دارد مهربان، دانا، توانا و روزى رسان.
آيا در برابر اين مهر، انسان چگونه با او رفتار مىكند؟ نخست منكر او مىشود، سپس منكر لطف و مهر او و پيوسته از وى شكوه مىكند.
آرى، اين انسان نمك به حرام است، نمك را مىخورد و نمكدان مىشكند.
مانند ميهمانى است كه غذاى ميزبان را مىخورد و خانهاش را مىسوزاند!
👈ادامه دارد ...
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج3، ص: 169
دعای #سوم
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_3
#دعا_سوم_13
#باران_ابر_تگرگ_رعد_برق_باد_كوه
قسمت 13
🔴 فوايد نعمت #باد
«آيا مىدانيد كه باد در زندگى جانداران و گياهان چقدر ارزش دارد؟ آيا مىدانيد چه نظم فوق العادهاى در وزش باد در جهان مىباشد؟
باران را باد درست مىكند، اگر بادى نبود بارانى نبود. دانشمندان طبيعى مىگويند:
ابر، موجودى است الكتريكى؛ موجودات الكتريكى اگر از يك نوع باشند يكديگر را دفع مىكنند و اگر از دو نوع باشند همديگر را جذب مىكنند.
از خاصيّتهاى باد آن است كه در ميان دو نوع موجود الكتريكى جمع مىكند.
در نتيجه تجاذب حاصل مىشود و اتّحاد الكتريكى تحقّق پيدا مىكند و باران نتيجه آن اتّحاد مىباشد. پس تنها عامل مؤثّر در ازدواج دو موجود الكتريكى كه فرزندى از آن به نام باران پديد مىآيد، باد است.
اگر بادهاى موسمى كه از سوى اقيانوس مىآيد و در مناطق گرمسير مىوزد، نمىبود زندگى از شدّت گرما در آن مناطق بسيار دشوار مىشد.
باد شدّت گرما را مىشكند و آن مناطق را براى زندگى آسان و آماده مىسازد.
يكى از اين مناطق، هندوستان است كه بر حسب منطقه گرمسير است، ولى باد آنجا را قابل زيست ساخته است.
بادهاى دريايى و زمينى كه شبانه روز در كرانههاى مناطق حارّه مىوزد زندگى را در بندرهاى آنجا ممكن گردانيده است.
بادهاى گرمى از مناطق حارّه به سوى سردسيرها روانه مىشوند و از سردى آنجا مىكاهند، مانند گلف استريم براى انگلستان و گلف ورد براى ژاپن.
شدّت گرماى زير خط استوا بر اهل دانش روشن است و نيز آنها مىدانند كه گرماى استوايى به حسب طبع بالا مىرود، در برابر از قطب شمال و جنوب هواهاى سردى به طور مايل به سوى مناطق استوايى روان است، لذا است كه قابل زيست مىباشد.
باد، وضع باران مناطق را تغيير مىدهد. در اندونزى و مانند آن فصل باران، را تابستان قرار داده است. در لبنان فصل باران زمستان مىباشد.
در بعضى مناطق كه شايد دارجيلينگ هند از آنها باشد فصل باران تمام سال است. مقدار باران در دارجيلينگ به يازده متر در سال مىرسد.
اختلاف فصول باران در زمين، موجب اختلاف انواع نباتات مىشود، تا بشر بتواند از هر گونه نباتى بهره بردارد و استفاده كند. حيف كه فرزند آدم از آفريننده آگاهى ندارد.
آيا باد اين خدمتهاى بزرگ را كه به طور مداوم انجام مىدهد خودش مىخواهد يا مأمور ديگرى است؟ خود باد شعور تشخيص خدمتگزارى را ندارد.
پس از جانب ديگرى مأموريت دارد.
وَهُوَ الَّذى يُرْسِلُ الرِّياحَ بُشْراً بَينَ يَدَىْ رَحْمَتِهِ
و اوست كه بادها را پيشاپيشِ [بارانِ] رحمتش به عنوان مژده دهنده مىفرستد.
وَأرْسَلْنَا الرِّياحَ لَواقِحَ
و بادها را باردار كننده فرستاديم.
وَمَن يُرْسِلُ الرِّيَاحَ بُشْرَاً بَيْنَ يَدَيْ رَحْمَتِهِ أَإِلهٌ مَّعَ اللَّهِ تَعَالَى اللَّهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ
و كيست كه پيشاپيش [باران] رحمتش بادها را مژدهرسان مىفرستد؟ آيا با خدا معبودى ديگر هست [كه شريك در قدرت و ربوبيت او باشد؟!] خدا برتر است از آنچه براى او شريك قرار مىدهند.
اللَّهُ الَّذِي يُرْسِلُ الرِّيَاحَ فَتُثِيرُ سَحَاباً فَيَبْسُطُهُ فِي السَّماءِ كَيْفَ يَشَاءُ
خداست كه بادها را مىفرستد تا ابرى را برمىانگيزد، پس آن را در آسمان آن گونه كه بخواهد مىگستراند و به صورت بخش بخش و پارههاى مختلف در مىآورد.
درباره باران و ابر و تگرگ و رعد و برق و صاعقه و باد، روايات بسيار مفصّلى در بخش السّماء والعالم «بحار الأنوار» در جلد پنجاه و پنجم و پنجاه و ششم وارد شده، كه قسمتى از آن روايات، اشاره به همان مطالب علمى و طبيعى دارد كه در صفحات گذشته خوانديد. و قسمتى هم اشاره به امور معنوى. من بازگو كردن آن روايات را ضرورى نمىبينم، مشتاقان مىتوانند به آن دو جلد مراجعه كنند.
👈ادامه دارد ...
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج3، ص: 169
دعای #سوم
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
برنامه ی #نهج_البلاغه_خوانی
#نهج_البلاغه_حكمت_190
◀️ ملاک جانشینی پیامبر
🔴 و قَالَ (علیه السلام) : وَا عَجَبَاهْ، أَ تَكُونُ الْخِلَافَةُ بِالصَّحَابَةِ [وَ لَا تَكُونَ بِالصَّحَابَةِ] وَ الْقَرَابَةِ؟
شگفتا آيا معيار خلافت، صحابى پيامبر بودن است امّا صحابى بودن و خويشاوندى ملاك نيست؟
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
◀️ عذر واهى براى تصدّى خلافت:
قسمت اول
📜 امام(عليه السلام) در اين كلام پرمعنا به سراغ استدلال هاى باطل مدعيان خلافت رفته و مى فرمايد: «عجبا! آيا خلافت با همنشينى پيامبر حاصل مى شود; ولى با همنشينى و خويشاوندى حاصل نمى گردد؟»; (وَاعَجَبَاهُ! أَتَكُونُ الخِلاَفَةُ بِالصَّحَابَةِ وَالْقَرَابَةِ؟).
مرحوم سيد رضى بعد از روايت اين كلام مى گويد: «از آن حضرت شعرى در همين زمينه نقل شده است (خطاب به خليفه اوّل) مى گويد: (اگر تو به سبب شورا مالك امور مردم شدى اين چه شورايى است كه طرف هاى مشورت (امثال من و جمعى از بنى هاشم و ديگران) غايب بودند؟ و اگر از طريق قرابت با پيامبر در برابر مخالفانت استدلال كردى ديگرى (اشاره به شخص امام است) از تو به پيامبر سزاواتر و نزديك تر است».
قالَ الرَّضِيُ وَرُوِىَ لَهُ شِعْرٌ في هذَا الْمَعْنى:
فَإِنْ كُنْتَ بِالشُّورى مَلَكْتَ أُمُورَهُمْ
فَكَيْفَ بِهذا وَالْمُشيرُونَ غُيَّبٌ
وَإنْ كُنْتَ بِالْقُرْبى حَجَجْتَ خَصيمَهُمْ
وَغَيْرُكَ أوْلى بِالنَّبِيِّ وَأَقْرَبٌ
ابن ابى الحديد معتقد است كه صدر اين كلام (قسمت قبل از شعر) خطاب به عمر است و دو بيتى كه در ذيل آن قرار دارد خطاب به ابوبكر است. (بسيارى ديگر از محققان نيز همين را پذيرفته اند) زيرا هنگامى كه ابوبكر به عمر گفت: دستت را دراز كن تا با تو بيعت كنم عمر در پاسخ او چنين گفت: «أنْتَ صاحِبُ رَسُولِ اللهِ(صلى الله عليه وآله) فِى الْمَواطِنِ كُلِّها شِدَّتِها وَرَخائِها فَامْدُدْ أنْتَ يَدَكَ; تو همراه پيغمبر در همه جا بودى در حالات شدت و سختى و آسانى تو دستت را دراز كن تا من با تو بيعت كنم»
على(عليه السلام) در پاسخ اين سخن مى گويد: اگر مصاحبت با پيغمبر سبب شايستگى او براى خلافت مى شود كسى كه همين مصاحبت را در طول عمر پيامبر اكرم (حتى پيش از اين كه ابوبكر اسلام بياورد) داشته است و افزون بر آن از خويشاوندان نزديك پيغمبر هم بوده شايسته تر است.
سپس ابن ابى الحديد مى افزايد: اما آن دو بيت شعر خطاب به ابوبكر است، زيرا ابوبكر در برابر انصار در سقيفه استدلال كرده بود كه ما عترت رسول الله هستيم (و به همين دليل براى خلافت شايسته تر از ديگران هستيم). على(عليه السلام) در برابر اين استدلال مى فرمايد: اگر خويشاوندى تو به پيامبر دليل شايستگى توست غير تو از تو به پيغمبر نزديك تر است. البته مى دانيم نه مصاحبت با رسول الله و نه خويشاوندى با آن حضرت هيچ يك براى خلافت و جانشين او كافى نيست، بلكه خلافت پيامبر مرهون شايستگى هاى علمى و اخلاقى فراوانى است كه جز در على(عليه السلام) وجود نداشت; ولى از آنجا كه آنها در برابر مخالفان خود به اين گونه مسائل يعنى مصاحبت و قرابت استدلال كردند اميرمؤمنان على(عليه السلام) مى خواهد با سخن خودشان دليلشان را باطل كند.
👈ادامه دارد ...
#نهج_البلاغه_حكمت_190
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
◀️ عذر واهى براى تصدّى خلافت:
قسمت 2
📜 نخستين بيت شعرى كه سيد رضى در ذيل اين كلام پرمعنا به آن حضرت نسبت داده و در بسيارى از كتب تاريخ و شعر و ادب نقل شده است اشاره به داستان سقيفه است كه به اصطلاح گروهى از صحابه به مشورت نشستند و ابوبكر را به خلافت منصوب نمودند در حالى كه اگر منظور آنها شوراى صحابه پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) بوده است اكثريت قاطع صحابه غايب بودند شورايى بود بسيار محدود و شتاب زده كه با نقشه قبلى ترسيم شده بود. امام(عليه السلام) مى فرمايد: به فرض اين كه خلافت نياز به نص پيغمبر از سوى خداى متعال نداشته باشد و از طريق شورا انجام شود شوراى سقيفه هرگز صلاحيت براى اين كار نداشت. بيت دوم اشاره به استدلالى است كه عمر در برابر طايفه انصار داشت. آنها گفتند: ما براى خلافت پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) شايسته تريم و به فرض كه اصرار داشته باشيد شما هم در خلافت سهيم باشيد يك نفر از سوى ما و يك نفر از سوى شما امر خلافت را اداره كنند; ولى عمر براى عقب راندن گروه انصار گفت: كسى اولويت دارد كه با پيغمبر(صلى الله عليه وآله) قرابت داشته باشد و ما قرابت و خويشاوندى با آن حضرت داريم نه شما. امام(عليه السلام) در برابر اين سخن مى فرمايد: اگر قرابت معيار اولويت باشد فرد ديگرى (اشاره به خود آن حضرت است) از ابوبكر بسيار نزديك تر و اقرب است.
امام(عليه السلام) در خطبه 67 نيز به اين معنا اشاره كرده مى فرمايد: «آنها به شجره (درخت) استدلال كردند اما ثمره و ميوه اش را ضايع نمودند; احتَجُّوا بِالشَّجَرَةِ، وَأضاعُوا الثَّمَرَةَ».
#نهج_البلاغه_حكمت_190
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
❇️ #تفسیر_خوانی قرآن کریم
هر روز یک آیه
تفسیر نور – استاد محسن قرائتی
سوره #بقره
#بقره_62
إِنَّ الَّذِينَ ءَامَنُواْ وَالَّذِينَ هَادُواْ وَالنَّصَرَى وَالصَّبِئِينَ مَنْ ءَامَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْأَخِرِ وَعَمِلَ صَلِحاً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَ لاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ
همانا كسانى كه (به اسلام) ایمان آورده و كسانى كه یهودى شدند و نصارى و صابئان، هركس كه به خدا و روز قیامت ایمان آورد و عمل صالح انجام دهد، پس براى آنها در نزد پروردگارشان، پاداش و اجر است و بر آنها ترسى نیست و آنها محزون نمىشوند.
🔴 انسان، تنها در سایهى ایمان به خداوند و امید به معاد و انجام عمل صالح، آرامش مىیابد. «لا خوف علیهم»
👤استاد #قرائتی
⏺کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2