◀️ عذر واهى براى تصدّى خلافت:
قسمت اول
📜 امام(عليه السلام) در اين كلام پرمعنا به سراغ استدلال هاى باطل مدعيان خلافت رفته و مى فرمايد: «عجبا! آيا خلافت با همنشينى پيامبر حاصل مى شود; ولى با همنشينى و خويشاوندى حاصل نمى گردد؟»; (وَاعَجَبَاهُ! أَتَكُونُ الخِلاَفَةُ بِالصَّحَابَةِ وَالْقَرَابَةِ؟).
مرحوم سيد رضى بعد از روايت اين كلام مى گويد: «از آن حضرت شعرى در همين زمينه نقل شده است (خطاب به خليفه اوّل) مى گويد: (اگر تو به سبب شورا مالك امور مردم شدى اين چه شورايى است كه طرف هاى مشورت (امثال من و جمعى از بنى هاشم و ديگران) غايب بودند؟ و اگر از طريق قرابت با پيامبر در برابر مخالفانت استدلال كردى ديگرى (اشاره به شخص امام است) از تو به پيامبر سزاواتر و نزديك تر است».
قالَ الرَّضِيُ وَرُوِىَ لَهُ شِعْرٌ في هذَا الْمَعْنى:
فَإِنْ كُنْتَ بِالشُّورى مَلَكْتَ أُمُورَهُمْ
فَكَيْفَ بِهذا وَالْمُشيرُونَ غُيَّبٌ
وَإنْ كُنْتَ بِالْقُرْبى حَجَجْتَ خَصيمَهُمْ
وَغَيْرُكَ أوْلى بِالنَّبِيِّ وَأَقْرَبٌ
ابن ابى الحديد معتقد است كه صدر اين كلام (قسمت قبل از شعر) خطاب به عمر است و دو بيتى كه در ذيل آن قرار دارد خطاب به ابوبكر است. (بسيارى ديگر از محققان نيز همين را پذيرفته اند) زيرا هنگامى كه ابوبكر به عمر گفت: دستت را دراز كن تا با تو بيعت كنم عمر در پاسخ او چنين گفت: «أنْتَ صاحِبُ رَسُولِ اللهِ(صلى الله عليه وآله) فِى الْمَواطِنِ كُلِّها شِدَّتِها وَرَخائِها فَامْدُدْ أنْتَ يَدَكَ; تو همراه پيغمبر در همه جا بودى در حالات شدت و سختى و آسانى تو دستت را دراز كن تا من با تو بيعت كنم»
على(عليه السلام) در پاسخ اين سخن مى گويد: اگر مصاحبت با پيغمبر سبب شايستگى او براى خلافت مى شود كسى كه همين مصاحبت را در طول عمر پيامبر اكرم (حتى پيش از اين كه ابوبكر اسلام بياورد) داشته است و افزون بر آن از خويشاوندان نزديك پيغمبر هم بوده شايسته تر است.
سپس ابن ابى الحديد مى افزايد: اما آن دو بيت شعر خطاب به ابوبكر است، زيرا ابوبكر در برابر انصار در سقيفه استدلال كرده بود كه ما عترت رسول الله هستيم (و به همين دليل براى خلافت شايسته تر از ديگران هستيم). على(عليه السلام) در برابر اين استدلال مى فرمايد: اگر خويشاوندى تو به پيامبر دليل شايستگى توست غير تو از تو به پيغمبر نزديك تر است. البته مى دانيم نه مصاحبت با رسول الله و نه خويشاوندى با آن حضرت هيچ يك براى خلافت و جانشين او كافى نيست، بلكه خلافت پيامبر مرهون شايستگى هاى علمى و اخلاقى فراوانى است كه جز در على(عليه السلام) وجود نداشت; ولى از آنجا كه آنها در برابر مخالفان خود به اين گونه مسائل يعنى مصاحبت و قرابت استدلال كردند اميرمؤمنان على(عليه السلام) مى خواهد با سخن خودشان دليلشان را باطل كند.
👈ادامه دارد ...
#نهج_البلاغه_حكمت_190
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
◀️ عذر واهى براى تصدّى خلافت:
قسمت 2
📜 نخستين بيت شعرى كه سيد رضى در ذيل اين كلام پرمعنا به آن حضرت نسبت داده و در بسيارى از كتب تاريخ و شعر و ادب نقل شده است اشاره به داستان سقيفه است كه به اصطلاح گروهى از صحابه به مشورت نشستند و ابوبكر را به خلافت منصوب نمودند در حالى كه اگر منظور آنها شوراى صحابه پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) بوده است اكثريت قاطع صحابه غايب بودند شورايى بود بسيار محدود و شتاب زده كه با نقشه قبلى ترسيم شده بود. امام(عليه السلام) مى فرمايد: به فرض اين كه خلافت نياز به نص پيغمبر از سوى خداى متعال نداشته باشد و از طريق شورا انجام شود شوراى سقيفه هرگز صلاحيت براى اين كار نداشت. بيت دوم اشاره به استدلالى است كه عمر در برابر طايفه انصار داشت. آنها گفتند: ما براى خلافت پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) شايسته تريم و به فرض كه اصرار داشته باشيد شما هم در خلافت سهيم باشيد يك نفر از سوى ما و يك نفر از سوى شما امر خلافت را اداره كنند; ولى عمر براى عقب راندن گروه انصار گفت: كسى اولويت دارد كه با پيغمبر(صلى الله عليه وآله) قرابت داشته باشد و ما قرابت و خويشاوندى با آن حضرت داريم نه شما. امام(عليه السلام) در برابر اين سخن مى فرمايد: اگر قرابت معيار اولويت باشد فرد ديگرى (اشاره به خود آن حضرت است) از ابوبكر بسيار نزديك تر و اقرب است.
امام(عليه السلام) در خطبه 67 نيز به اين معنا اشاره كرده مى فرمايد: «آنها به شجره (درخت) استدلال كردند اما ثمره و ميوه اش را ضايع نمودند; احتَجُّوا بِالشَّجَرَةِ، وَأضاعُوا الثَّمَرَةَ».
#نهج_البلاغه_حكمت_190
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
❇️ #تفسیر_خوانی قرآن کریم
هر روز یک آیه
تفسیر نور – استاد محسن قرائتی
سوره #بقره
#بقره_62
إِنَّ الَّذِينَ ءَامَنُواْ وَالَّذِينَ هَادُواْ وَالنَّصَرَى وَالصَّبِئِينَ مَنْ ءَامَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْأَخِرِ وَعَمِلَ صَلِحاً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَ لاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ
همانا كسانى كه (به اسلام) ایمان آورده و كسانى كه یهودى شدند و نصارى و صابئان، هركس كه به خدا و روز قیامت ایمان آورد و عمل صالح انجام دهد، پس براى آنها در نزد پروردگارشان، پاداش و اجر است و بر آنها ترسى نیست و آنها محزون نمىشوند.
🔴 انسان، تنها در سایهى ایمان به خداوند و امید به معاد و انجام عمل صالح، آرامش مىیابد. «لا خوف علیهم»
👤استاد #قرائتی
⏺کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
❇️ اعمال روزها و شب های #هفته
🙏 آداب ، اعمال ، ادعیه ، استعاذه ، تسبیح و نماز روز #پنجشنبه
👉🏻 1da.ir/XKHl
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
مرحوم آیت الله #بهجت و #جمکران
✳️ خوشتر از فکر می و جام چه خواهد بودن
تا ببینم که سرانجام چه خواهد بودن
غم دل چند توان خورد که ایام نماند
گو نه دل باش و نه ایام چه خواهد بودن
مرغ کم حوصله را گو غم خود خور که بر او
رحم آن کس که نهد دام چه خواهد بودن
باده خور غم مخور و پند مقلد منیوش
اعتبار سخن عام چه خواهد بودن
دست رنج تو همان به که شود صرف به کام
دانی آخر که به ناکام چه خواهد بودن
پیر میخانه همیخواند معمایی دوش
از خط جام که فرجام چه خواهد بودن
بردم از ره دل #حافظ به دف و چنگ و غزل
تا جزای من بدنام چه خواهد بودن
🔅 برنامه ی روزانه #حافظ_خوانی
#حافظ_غزل_391
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_3
#دعا_سوم_15
#باران_ابر_تگرگ_رعد_برق_باد_كوه
قسمت 14
🔴 كوهها در قرآن
در قرآن مجيد نزديك به چهل آيه درباره كوهها و اثرات آنها در حيات موجودات زمين نازل شده است.
وَبَوَّأَكُمْ فِي الْأَرْضِ تَتَّخِذُونَ مِن سُهُولِهَا قُصُوراً وَتَنْحِتُونَ الْجِبَالَ بُيُوتاً فَاذْكُرُوا آلَاءَ اللّهِ وَلَا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ
و در زمين، جاى [مناسبى] به شما بخشيد كه از مكانهاى هموارش براى خود قصرها بنا مىكنيد، و از كوهها خانههايى مىتراشيد، پس نعمت هاى خدا را ياد كنيد و در زمين تبهكارانه فتنه و آشوب برپا نكنيد.
وَجَعَلَ لَكُمْ مِنْ الْجِبالِ أكْناناً
از كوهها پناهگاههايى برايتان به وجود آورد.
أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يَسْجُدُ لَهُ مَن فِي السَّماوَاتِ وَمَن فِي الْأَرْضِ وَالشَّمْسُ وَالْقَمَرُ وَالنُّجُومُ وَالْجِبَالُ وَالشَّجَرُ وَالدَّوَابُّ وَكَثِيرٌ مِنَ النَّاسِ وَكَثيرٌ حَقَّ عَلَيْهِ الْعَذَابُ وَمَن يُهِنِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِن مُكْرِمٍ إِنَّ اللَّهَ يَفْعَلُ مَا يَشَاءُ
آيا ندانستهاى كه هر كه در آسمانها و هر كه در زمين است و خورشيد و ماه و ستارگان و كوهها و درختان و جنبندگان و بسيارى از مردم براى او سجده مىكنند؟ و بر بسيارى [كه از سجده امتناع دارند] عذاب، لازم و مقرّر شده است. و كسى را كه خدا خوار كند، گرامى دارندهاى براى او نيست؛ به يقين خدا هر چه را بخواهد انجام مىدهد.
وَتَرَى الْجِبَالَ تَحْسَبُهَا جَامِدَةً وَهِيَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ صُنْعَ اللَّهِ الَّذِي اتْقَنَ كُلَّ شَيْءٍ إِنَّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَفْعَلُونَ
و كوهها را مىبينى [و] آنها را [در جاى خود] بىحركت مىپندارى، در حالى كه آنها مانند ابر گذر مىكنند. آفرينش خداست كه [آفرينش] هر چيزى را محكم و استوار كرده است؛ يقيناً او به آنچه انجام مىدهيد، آگاه است.
وَمِنَ الْجِبَالِ جُدَدٌ بِيضٌ وَحُمْرٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوَانُهَا وَغَرَابِيبُ سُودٌ
و در برخى از كوهها راههايى است به رنگهاى مختلف: سپيد و سرخ و سياه پر رنگ.
«اين احتمال نيز در آيه داده شده كه خود كوهها همانند خطوط و جادههايى است كه بر سطح زمين كشيده شده است كه مخصوص از فاصلههاى دور كاملًا محسوس است، خطوطى كه بعضى سفيد و بعضى سرخ و بعضى سياه پررنگ است، خطوطى كه دست تقدير حق بر چهره زمين ترسيم كرده است.
وَالْجِبَالَ أَوْتَاداً
و كوهها را ميخهايى [براى استوارى آن؟].
اوْتاد جمع وَتَد به معناى ميخهاى بزرگ است.
گفته مىشود كه مركز زمين، آتش مشتعل است كه گاهى از دهانه كوههاى آتشفشان مقدار كمى از موادّ گداخته درونى به سطح زمين پرتاب شده و شهرى عظيم مانند «پمپئى» را نابود مىسازد.
روى اين كره آتش پوسته نازكى است كه جانداران بر آن زندگى مىكنند. در فاصلههاى كم يا زياد، كوهها قرار دارند كه هر قطعهاى از قشر زمين به آنها اتّصال مىيابد. اگر كوهها تكيهگاهى براى اين قطعات مختلف نباشند، يكسره سطح زمين در نتيجه فشار موادّ منفجره از داخل در حركت و اضطراب مىافتد و گرفتار زلزلههاى ويرانكننده و پى در پى مىشود. پس خيمه سطح زمين را ميخهاى محكم كوهها آرام نگه مىدارند.
و نيز كسانى كه اندك اطلاعى از علم هواشناسى دارند مىدانند كه سَوْرت و شدّت بادها هنگامى كه به سطح زمين مىرسد به وسيله كوهها شكسته مىشود، وگرنه همواره بادهاى شديد، طوفانهاى عجيب ايجاد مىكرد و آرامش سكنه زمين را بر هم مىزد و درختهاى بسيار بزرگ را از ريشه مىكند و جانوران را پرتاب و
زندگى را بر همه زندگان، دشوار بلكه محال مىساخت.
وَإلَى الْجِبالِ كَيْفَ نُصِبَتْ
و به كوهها كه چگونه در جاى خود نصب شده؟
(پمپئى: شهرى كوچك در كامپانى قديم، در دامنه «وزوو» نزديك ناپل و آن داراى 30000 سكنه بود، به هنگام آتشفشانى وزوو در زير خاكستر مدفون گرديد كه بعدها آن را از زير خاكستر خارج كردند. فرهنگ فارسى معين.)
👈ادامه دارد ...
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج3، ص: 169
دعای #سوم
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_3
#دعا_سوم_15
#باران_ابر_تگرگ_رعد_برق_باد_كوه
قسمت 15
🔴 فوايد كوهها در بقاى زمين
«چند عامل اساسى براى متلاشى شدن كره زمين موجود است:
آب درياها در تابستان بخار مىشود، به بالا مىرود، در زمستان به صورت برف و باران باز مىگردد و در مخزنهاى طبيعى جمع مىشود، در دل تپّهها اندوخته مىگردد، برفها در قلّه كوهستانها انباشته مىشود، در تابستان و بهار آب شده جريان پيدا مىكند، قسمتى از آن به زمين فرو مىرود، پارهاى از مخازن زيرزمينى براى گنجايش آبهاى اندوخته تنگ مىباشد، آب زمين را مىشكافد، به شكل چشمه بيرون مىآيد، بخشى از آبهاى زيرزمينى در اثر حرارت داغ مىشود، بخار مىشود و خطر انفجار پيش مىآيد.
زمين ساعتى 180 هزار كيلومتر فضا را به دور خورشيد مىپيمايد و ساعتى 1680 كيلومتر مانند فرفره به گرد خود مىچرخد، و به طور كلّى كره زمين مانند مهرهاى است كه چهارده حركت گوناگون دارد كه مؤثّرترين عامل اضطراب و تلاشى وى مىباشد.
گاز و مههايى كه در درون زمين متراكم شده به شدّت به آن فشار مىآورند، ولى كره زمين هزاران سال است كه با همه اين عوامل تخريب مبارزه كرده و همچنان سر پا ايستاده است، چرا؟
سازنده زمين هنگامى كه زمين را مىساخت همه آن را يكجور قرار نداد. قسمتى از آن را خاره و سخت قرار داد و آنها را مانند شبكه در عمق زمين به هم متصل كرد و ما آنها را كوه مىناميم.
ريشه كوهها در اعماق زمين فرو رفته و مانند اسكلت انسان، استخوانبندى زمين را تشكيل مىدهند و از هم پاشيدن كره زمين جلوگيرى مىكنند. پس كوهها بزرگترين خدمت را به موجودات زنده روى زمين انجام مىدهند؛ چه، اگر اين كوهها نمىبودند زندهاى در زمين نمىماند. آيا جلوگيرى از نابودى موجودات زنده از هزاران ناحيه، نشانه قدرت بىپايان و دانش بىپايان و حكمت بىپايان او نمىباشد؟
كوهستانها در تعديل حركات زمين نيز تأثير دارند و آنها مانند لنگرى هستند براى كشتى زمين در اقيانوس بىكران فضا.
كوهستانها ديوارى هستند كه از بادهاى سرد اقيانوس منجمد شمالى جلوگيرى مىكنند و يا از شدّت آنها مىكاهند، چنانكه در كويرها در اثر نبودن كوه، به نمونهاى از طوفانهاى موحش و ويران كننده بر مىخوريم.
كوهها در برابر گذشتن ابرها سدّى هستند تا آبهاى آنها را در مخازن خود بريزند و نگهدارى كنند و رودها را تشكيل دهند. اگر كوهى نبود آب ابرها به هدر مىرفت. آنوقت تكليف زندهها چه مىشد؟
كوهها از درجات حرارت مىكاهند و صولت گرما را مىشكنند و نقاط ييلاقى و خوش آب و هوا ايجاد مىكنند. كوهها در كشور گرم حبشه و سرزمين هند، مناطق سردسيرى ايجاد كردهاند. كوهها در شكم خود معادنى قيمتى مىپرورانند و براى ازدياد ثروت بشر و آسايش وى عامل اساسى هستند. آيا باز هم مىتوان گفت كه اين جهان خداوندى دانا، توانا و حكيم ندارد؟!
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج3، ص: 169
دعای #سوم
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2