eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
5هزار دنبال‌کننده
16.8هزار عکس
2.5هزار ویدیو
1.7هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
◀️ عذر واهى براى تصدّى خلافت: قسمت اول 📜 امام(عليه السلام) در اين كلام پرمعنا به سراغ استدلال هاى باطل مدعيان خلافت رفته و مى فرمايد: «عجبا! آيا خلافت با همنشينى پيامبر حاصل مى شود; ولى با همنشينى و خويشاوندى حاصل نمى گردد؟»; (وَاعَجَبَاهُ! أَتَكُونُ الخِلاَفَةُ بِالصَّحَابَةِ وَالْقَرَابَةِ؟). مرحوم سيد رضى بعد از روايت اين كلام مى گويد: «از آن حضرت شعرى در همين زمينه نقل شده است (خطاب به خليفه اوّل) مى گويد: (اگر تو به سبب شورا مالك امور مردم شدى اين چه شورايى است كه طرف هاى مشورت (امثال من و جمعى از بنى هاشم و ديگران) غايب بودند؟ و اگر از طريق قرابت با پيامبر در برابر مخالفانت استدلال كردى ديگرى (اشاره به شخص امام است) از تو به پيامبر سزاواتر و نزديك تر است». قالَ الرَّضِيُ وَرُوِىَ لَهُ شِعْرٌ في هذَا الْمَعْنى: فَإِنْ كُنْتَ بِالشُّورى مَلَكْتَ أُمُورَهُمْ فَكَيْفَ بِهذا وَالْمُشيرُونَ غُيَّبٌ وَإنْ كُنْتَ بِالْقُرْبى حَجَجْتَ خَصيمَهُمْ وَغَيْرُكَ أوْلى بِالنَّبِيِّ وَأَقْرَبٌ ابن ابى الحديد معتقد است كه صدر اين كلام (قسمت قبل از شعر) خطاب به عمر است و دو بيتى كه در ذيل آن قرار دارد خطاب به ابوبكر است. (بسيارى ديگر از محققان نيز همين را پذيرفته اند) زيرا هنگامى كه ابوبكر به عمر گفت: دستت را دراز كن تا با تو بيعت كنم عمر در پاسخ او چنين گفت: «أنْتَ صاحِبُ رَسُولِ اللهِ(صلى الله عليه وآله) فِى الْمَواطِنِ كُلِّها شِدَّتِها وَرَخائِها فَامْدُدْ أنْتَ يَدَكَ; تو همراه پيغمبر در همه جا بودى در حالات شدت و سختى و آسانى تو دستت را دراز كن تا من با تو بيعت كنم» على(عليه السلام) در پاسخ اين سخن مى گويد: اگر مصاحبت با پيغمبر سبب شايستگى او براى خلافت مى شود كسى كه همين مصاحبت را در طول عمر پيامبر اكرم (حتى پيش از اين كه ابوبكر اسلام بياورد) داشته است و افزون بر آن از خويشاوندان نزديك پيغمبر هم بوده شايسته تر است. سپس ابن ابى الحديد مى افزايد: اما آن دو بيت شعر خطاب به ابوبكر است، زيرا ابوبكر در برابر انصار در سقيفه استدلال كرده بود كه ما عترت رسول الله هستيم (و به همين دليل براى خلافت شايسته تر از ديگران هستيم). على(عليه السلام) در برابر اين استدلال مى فرمايد: اگر خويشاوندى تو به پيامبر دليل شايستگى توست غير تو از تو به پيغمبر نزديك تر است. البته مى دانيم نه مصاحبت با رسول الله و نه خويشاوندى با آن حضرت هيچ يك براى خلافت و جانشين او كافى نيست، بلكه خلافت پيامبر مرهون شايستگى هاى علمى و اخلاقى فراوانى است كه جز در على(عليه السلام) وجود نداشت; ولى از آنجا كه آنها در برابر مخالفان خود به اين گونه مسائل يعنى مصاحبت و قرابت استدلال كردند اميرمؤمنان على(عليه السلام) مى خواهد با سخن خودشان دليلشان را باطل كند. 👈ادامه دارد ... 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
◀️ عذر واهى براى تصدّى خلافت: قسمت 2 📜 نخستين بيت شعرى كه سيد رضى در ذيل اين كلام پرمعنا به آن حضرت نسبت داده و در بسيارى از كتب تاريخ و شعر و ادب نقل شده است اشاره به داستان سقيفه است كه به اصطلاح گروهى از صحابه به مشورت نشستند و ابوبكر را به خلافت منصوب نمودند در حالى كه اگر منظور آنها شوراى صحابه پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) بوده است اكثريت قاطع صحابه غايب بودند شورايى بود بسيار محدود و شتاب زده كه با نقشه قبلى ترسيم شده بود. امام(عليه السلام) مى فرمايد: به فرض اين كه خلافت نياز به نص پيغمبر از سوى خداى متعال نداشته باشد و از طريق شورا انجام شود شوراى سقيفه هرگز صلاحيت براى اين كار نداشت. بيت دوم اشاره به استدلالى است كه عمر در برابر طايفه انصار داشت. آنها گفتند: ما براى خلافت پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) شايسته تريم و به فرض كه اصرار داشته باشيد شما هم در خلافت سهيم باشيد يك نفر از سوى ما و يك نفر از سوى شما امر خلافت را اداره كنند; ولى عمر براى عقب راندن گروه انصار گفت: كسى اولويت دارد كه با پيغمبر(صلى الله عليه وآله) قرابت داشته باشد و ما قرابت و خويشاوندى با آن حضرت داريم نه شما. امام(عليه السلام) در برابر اين سخن مى فرمايد: اگر قرابت معيار اولويت باشد فرد ديگرى (اشاره به خود آن حضرت است) از ابوبكر بسيار نزديك تر و اقرب است. امام(عليه السلام) در خطبه 67 نيز به اين معنا اشاره كرده مى فرمايد: «آنها به شجره (درخت) استدلال كردند اما ثمره و ميوه اش را ضايع نمودند; احتَجُّوا بِالشَّجَرَةِ، وَأضاعُوا الثَّمَرَةَ». 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
❇️ قرآن کریم هر روز یک آیه تفسیر نور – استاد محسن قرائتی سوره إِنَّ الَّذِينَ ءَامَنُواْ وَالَّذِينَ هَادُواْ وَالنَّصَرَى‏ وَالصَّبِئِينَ مَنْ ءَامَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْأَخِرِ وَعَمِلَ صَلِحاً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَ لاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ‏ همانا كسانى كه (به اسلام) ایمان آورده و كسانى كه یهودى شدند و نصارى و صابئان، هركس كه به خدا و روز قیامت ایمان آورد و عمل صالح انجام دهد، پس براى آنها در نزد پروردگارشان، پاداش و اجر است و بر آنها ترسى نیست و آنها محزون نمى‌شوند. 🔴 انسان، تنها در سایه‌ى ایمان به خداوند و امید به معاد و انجام عمل صالح، آرامش مى‌یابد. «لا خوف علیهم» 👤استاد ⏺کانال انس با 🆔 @sahife2
❇️ اعمال روزها و شب های 🙏 آداب ، اعمال ، ادعیه ، استعاذه ، تسبیح و نماز روز 👉🏻 1da.ir/XKHl 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
مرحوم آیت الله و ✳️ خوشتر از فکر می و جام چه خواهد بودن تا ببینم که سرانجام چه خواهد بودن غم دل چند توان خورد که ایام نماند گو نه دل باش و نه ایام چه خواهد بودن مرغ کم حوصله را گو غم خود خور که بر او رحم آن کس که نهد دام چه خواهد بودن باده خور غم مخور و پند مقلد منیوش اعتبار سخن عام چه خواهد بودن دست رنج تو همان به که شود صرف به کام دانی آخر که به ناکام چه خواهد بودن پیر میخانه همی‌خواند معمایی دوش از خط جام که فرجام چه خواهد بودن بردم از ره دل به دف و چنگ و غزل تا جزای من بدنام چه خواهد بودن 🔅 برنامه ی روزانه ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
‏ قسمت 14 🔴 كوهها در قرآن‏ در قرآن مجيد نزديك به چهل آيه درباره كوهها و اثرات آنها در حيات موجودات زمين نازل شده است. وَبَوَّأَكُمْ فِي الْأَرْضِ تَتَّخِذُونَ مِن سُهُولِهَا قُصُوراً وَتَنْحِتُونَ الْجِبَالَ بُيُوتاً فَاذْكُرُوا آلَاءَ اللّهِ وَلَا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ و در زمين، جاى [مناسبى‏] به شما بخشيد كه از مكان‏هاى هموارش براى خود قصرها بنا مى‏كنيد، و از كوه‏ها خانه‏هايى مى‏تراشيد، پس نعمت هاى خدا را ياد كنيد و در زمين تبهكارانه فتنه و آشوب برپا نكنيد. وَجَعَلَ لَكُمْ مِنْ الْجِبالِ أكْناناً از كوه‏ها پناه‏گاه‏هايى برايتان به وجود آورد. أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يَسْجُدُ لَهُ مَن فِي السَّماوَاتِ وَمَن فِي الْأَرْضِ وَالشَّمْسُ وَالْقَمَرُ وَالنُّجُومُ وَالْجِبَالُ وَالشَّجَرُ وَالدَّوَابُّ وَكَثِيرٌ مِنَ النَّاسِ وَكَثيرٌ حَقَّ عَلَيْهِ الْعَذَابُ وَمَن يُهِنِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِن مُكْرِمٍ إِنَّ اللَّهَ يَفْعَلُ مَا يَشَاءُ آيا ندانسته‏اى كه هر كه در آسمان‏ها و هر كه در زمين است و خورشيد و ماه و ستارگان و كوه‏ها و درختان و جنبندگان و بسيارى از مردم براى او سجده مى‏كنند؟ و بر بسيارى [كه از سجده امتناع دارند] عذاب، لازم و مقرّر شده است. و كسى را كه خدا خوار كند، گرامى دارنده‏اى براى او نيست؛ به يقين خدا هر چه را بخواهد انجام مى‏دهد. وَتَرَى الْجِبَالَ تَحْسَبُهَا جَامِدَةً وَهِيَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ صُنْعَ اللَّهِ الَّذِي اتْقَنَ كُلَّ شَيْ‏ءٍ إِنَّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَفْعَلُونَ و كوه‏ها را مى‏بينى [و] آنها را [در جاى خود] بى‏حركت مى‏پندارى، در حالى كه آنها مانند ابر گذر مى‏كنند. آفرينش خداست كه [آفرينش‏] هر چيزى را محكم و استوار كرده است؛ يقيناً او به آنچه انجام مى‏دهيد، آگاه است. وَمِنَ الْجِبَالِ جُدَدٌ بِيضٌ وَحُمْرٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوَانُهَا وَغَرَابِيبُ سُودٌ و در برخى از كوه‏ها راههايى است به رنگ‏هاى مختلف: سپيد و سرخ و سياه پر رنگ. «اين احتمال نيز در آيه داده شده كه خود كوهها همانند خطوط و جاده‏هايى است كه بر سطح زمين كشيده شده است كه مخصوص از فاصله‏هاى دور كاملًا محسوس است، خطوطى كه بعضى سفيد و بعضى سرخ و بعضى سياه پررنگ است، خطوطى كه دست تقدير حق بر چهره زمين ترسيم كرده است. وَالْجِبَالَ أَوْتَاداً و كوه‏ها را ميخ‏هايى [براى استوارى آن؟]. اوْتاد جمع وَتَد به معناى ميخ‏هاى بزرگ است. گفته مى‏شود كه مركز زمين، آتش مشتعل است كه گاهى از دهانه كوههاى آتشفشان مقدار كمى از موادّ گداخته درونى به سطح زمين پرتاب شده و شهرى عظيم مانند «پمپئى» را نابود مى‏سازد. روى اين كره آتش پوسته نازكى است كه جانداران بر آن زندگى مى‏كنند. در فاصله‏هاى كم يا زياد، كوهها قرار دارند كه هر قطعه‏اى از قشر زمين به آنها اتّصال مى‏يابد. اگر كوهها تكيه‏گاهى براى اين قطعات مختلف نباشند، يكسره سطح زمين در نتيجه فشار موادّ منفجره از داخل در حركت و اضطراب مى‏افتد و گرفتار زلزله‏هاى ويران‏كننده و پى در پى مى‏شود. پس خيمه سطح زمين را ميخ‏هاى محكم كوهها آرام نگه مى‏دارند. و نيز كسانى كه اندك اطلاعى از علم هواشناسى دارند مى‏دانند كه سَوْرت و شدّت بادها هنگامى كه به سطح زمين مى‏رسد به وسيله كوهها شكسته مى‏شود، وگرنه همواره بادهاى شديد، طوفان‏هاى عجيب ايجاد مى‏كرد و آرامش سكنه زمين را بر هم مى‏زد و درخت‏هاى بسيار بزرگ را از ريشه مى‏كند و جانوران را پرتاب و زندگى را بر همه زندگان، دشوار بلكه محال مى‏ساخت. وَإلَى الْجِبالِ كَيْفَ نُصِبَتْ و به كوه‏ها كه چگونه در جاى خود نصب شده؟ (پمپئى: شهرى كوچك در كامپانى قديم، در دامنه «وزوو» نزديك ناپل و آن داراى 30000 سكنه بود، به هنگام آتشفشانى وزوو در زير خاكستر مدفون گرديد كه بعدها آن را از زير خاكستر خارج كردند. فرهنگ فارسى معين.) 👈ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏3، ص: 169 دعای ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
‏ قسمت 15 🔴 فوايد كوهها در بقاى زمين‏ «چند عامل اساسى براى متلاشى شدن كره زمين موجود است: آب درياها در تابستان بخار مى‏شود، به بالا مى‏رود، در زمستان به صورت برف و باران باز مى‏گردد و در مخزن‏هاى طبيعى جمع مى‏شود، در دل تپّه‏ها اندوخته مى‏گردد، برف‏ها در قلّه كوهستان‏ها انباشته مى‏شود، در تابستان و بهار آب شده جريان پيدا مى‏كند، قسمتى از آن به زمين فرو مى‏رود، پاره‏اى از مخازن زيرزمينى براى گنجايش آب‏هاى اندوخته تنگ مى‏باشد، آب زمين را مى‏شكافد، به شكل چشمه بيرون مى‏آيد، بخشى از آب‏هاى زيرزمينى در اثر حرارت داغ مى‏شود، بخار مى‏شود و خطر انفجار پيش مى‏آيد. زمين ساعتى 180 هزار كيلومتر فضا را به دور خورشيد مى‏پيمايد و ساعتى 1680 كيلومتر مانند فرفره به گرد خود مى‏چرخد، و به طور كلّى كره زمين مانند مهره‏اى است كه چهارده حركت گوناگون دارد كه مؤثّرترين عامل اضطراب و تلاشى وى مى‏باشد. گاز و مه‏هايى كه در درون زمين متراكم شده به شدّت به آن فشار مى‏آورند، ولى‏ كره زمين هزاران سال است كه با همه اين عوامل تخريب مبارزه كرده و همچنان سر پا ايستاده است، چرا؟ سازنده زمين هنگامى كه زمين را مى‏ساخت همه آن را يكجور قرار نداد. قسمتى از آن را خاره و سخت قرار داد و آنها را مانند شبكه در عمق زمين به هم متصل كرد و ما آنها را كوه مى‏ناميم. ريشه كوهها در اعماق زمين فرو رفته و مانند اسكلت انسان، استخوان‏بندى زمين را تشكيل مى‏دهند و از هم پاشيدن كره زمين جلوگيرى مى‏كنند. پس كوهها بزرگترين خدمت را به موجودات زنده روى زمين انجام مى‏دهند؛ چه، اگر اين كوهها نمى‏بودند زنده‏اى در زمين نمى‏ماند. آيا جلوگيرى از نابودى موجودات زنده از هزاران ناحيه، نشانه قدرت بى‏پايان و دانش بى‏پايان و حكمت بى‏پايان او نمى‏باشد؟ كوهستان‏ها در تعديل حركات زمين نيز تأثير دارند و آنها مانند لنگرى هستند براى كشتى زمين در اقيانوس بى‏كران فضا. كوهستان‏ها ديوارى هستند كه از بادهاى سرد اقيانوس منجمد شمالى جلوگيرى مى‏كنند و يا از شدّت آنها مى‏كاهند، چنانكه در كويرها در اثر نبودن كوه، به نمونه‏اى از طوفان‏هاى موحش و ويران كننده بر مى‏خوريم. كوهها در برابر گذشتن ابرها سدّى هستند تا آب‏هاى آنها را در مخازن خود بريزند و نگهدارى كنند و رودها را تشكيل دهند. اگر كوهى نبود آب ابرها به هدر مى‏رفت. آنوقت تكليف زنده‏ها چه مى‏شد؟ كوهها از درجات حرارت مى‏كاهند و صولت گرما را مى‏شكنند و نقاط ييلاقى و خوش آب و هوا ايجاد مى‏كنند. كوهها در كشور گرم حبشه و سرزمين هند، مناطق سردسيرى ايجاد كرده‏اند. كوهها در شكم خود معادنى قيمتى مى‏پرورانند و براى ازدياد ثروت بشر و آسايش وى عامل اساسى هستند. آيا باز هم مى‏توان گفت كه اين جهان خداوندى دانا، توانا و حكيم ندارد؟! ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏3، ص: 169 دعای ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا