◀️ بى تابى كشنده است:
قسمت اول
📜 امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه به اثر زيان بار ترك صبر و پيشه نمودن جزع اشاره كرده مى فرمايد: «كسى كه صبر و شكيبايى او را نجات ندهد بى تابى او را از پاى در مى آورد»; (مَنْ لَمْ يُنْجِهِ الصَّبْرُ أَهْلَكَهُ الْجَزَعُ).
به يقين در طول زندگى انسان، مصائب و مشكلات فراوانى است كه هيچ كس از آن بر كنار نمى ماند. عكس العملى كه انسان مى تواند در مقابل اين حوادث دردناك و غم انگيز نشان بدهد يكى از دو چيز است: نخست صبر و تحمل و شكرگزارى به درگاه خدا و دقت در يافتن راه نجات از آن مشكل يا مصيبت و حداقل كاستن از آثار زيان بار آن است. ديگر جزع و بى تابى است كه هم اعصاب انسان را در هم مى كوبد و او را گرفتار بيمارى هاى مختلف كرده و گاه به مرگ مى كشاند و هم سبب ناشكرى به درگاه خداوند و وزر و وبال براى سراى ديگر مى شود. انسان عاقل راه نخست را بر مى گزيند كه هم اجر صابران را دارد و هم فوايد و بركات صبر را.
بنابراين مفهوم اين كلام حكيمانه بسيار روشن و شفاف است و اين كه بعضى تصور كرده اند در مفهوم آن پيچدگى است كاملاً اشتباه است. در ضمن از آنچه گفته شد معلوم شد كه هلاكت در اين جمله هلاك دنيوى و اخروى هر دو را شامل مى شود همان طور كه (نجات) در پرتو صبر نيز نجات دنيوى و اخروى را در بر مى گيرد، هرچند گاهى در بعضى از روايات تنها به هلاكت اخروى اشاره شده; مانند حديثى از امام صادق(عليه السلام) كه مى فرمايد: «اتَّقُوا الله وَاصْبِرُوا فَإِنَّهُ مَنْ لَمْ يَصْبِرْ أهْلَكَهُ الْجَزَعُ وَإنَّما هَلاكُهُ فِى الْجَزَعِ أَنَّهُ إذا جَزِعَ لَمْ يُؤجَرْ; تقواى الهى پيشه كنيد و در برابر مشكلات و مصائب صبر و شكيبايى داشته باشيد، زيرا كسى كه صبر نكند جزع او را هلاك خواهد كرد و هلاكت او در جزع اين است كه وقتى بى تابى كند اجر و پاداشى به او داده نخواهد شد»
👈ادامه دارد ...
#نهج_البلاغه_حكمت_189
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
◀️ بى تابى كشنده است:
قسمت 2
📜 بارها در کلام امام(علیه السلام) موضوع صبر و جزع و آثار نیکوى صبر و آثار شوم جزع مطرح شد و ما نیز بحث هایى داشته ایم. در اینجا لازم مى دانیم به سبب اهمیت موضوع باز اشاره اى به این مطلب داشته باشیم.
همان گونه که اشاره شد، حیات دنیا آمیخته با انواع مشکلات است. در مسیر اطاعت الهى مشکلات کم نیست و در طریق پرهیز از گناه و تقوا مشکلات، زیاد است. مصائب ناخواسته دامان همه را در دنیا مى گیرد و اگر توجه به این حقیقت داشته باشیم که در گذشته چنین بوده و در آینده نیز چنین خواهد بود از وجود این مشکلات ناراحت نمى شویم، پیمانه صبر ما لبریز نمى گردد: شکیبایى خود را از دست نمى دهیم و ناراحتى هاى روانى ناشى از جزع و بى تابى به سراغ ما نمى آید، زیرا مى دانیم همه در این گونه امور به شکلى دست به گریبانند. این صبر و شکیبایى افزون بر این که پاداش الهى فوق العاده اى دارد; از جمله در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم که فرمود: «مَنِ ابْتَلى مِنْ شیعَتِنا فَصَبَرَ عَلَیْهِ کانَ لَهُ أجْرُ ألْفِ شَهید; کسى که از شیعیان ما مبتلا به مصیبتى شود و شکیبایى کند پاداش هزار شهید را دارد».
در حدیث دیگرى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم: «ما مِنْ مُؤْمِن إلاّ وَهُوَ مُبْتلىً بِبَلاء مُنْتَظِر بِهِ ما هُوَ أشَدُّ مِنْهُ فَإنْ صَبَرَ عَلَى الْبَلِیَّةِ الَّتی هُوَ فیها عافاهُ اللهُ مِنَ الْبَلاءِ الَّذی یَنْتَظِرُ بِهِ وَإِنْ لَمْ یَصْبِرْ وَجَزِعَ نَزَلَ بِهِ مِنَ الْبَلاءِ الْمُنْتَظَرِ أبَداً حَتّى یَحْسُنَ صَبْرُهُ وَعَزاءُهُ; هیچ فرد باایمانى نیست مگر این که به بلایى مبتلا مى شود و آنچه را انتظار آن مى کشد (اى بسا) از آن هم شدیدتر است. هرگاه بر بلایى که در آن است شکیبایى کند، خدا او را از بلایى که انتظارش مى کشد برکنار مى دارد و اگر بى تابى نماید بلاها یکى پس از دیگرى بر سر او مى آید تا صبر و شکیبایى پیشه کند» .
در حدیثى از امام هادى(علیه السلام) مى خوانیم: «الْمُصیبَةُ لِلصّابِرِ واحِدَةٌ وَلِلْجازِعِ اثْنانِ; مصیبت براى انسان صابر یکى است و براى انسان ناشکیبا دوتاست».
مضاعف شدن مصیبت افراد ناشکیبا از اینجاست که ضربه هایى بر جسم و روح آنها وارد مى کند و آنها را در هم مى کوبد. کوتاه سخن این که همان گونه که در گذشته نیز اشاره شد جزع و بى تابى افزون بر نوعى ناسپاسى در پیشگاه خدا، آثار بسیار مخرّبى روى اعصاب انسان دارد و او را گاه تا سر حد جنون پیش مى برد.
براى درمان جزع لازم است انسان توجه به مصائب اولیاء الله در گذشته و مصائب دوستان و خویشان و بستگان کند که هر یک به نوعى گرفتارند. به علاوه در آثار مثبت صبر و شکیبایى و آثار منفى جزع و بى تابى بیندیشد. نیز به امورى بپردازد که فکر او را به خود مشغول مى سازد و از مصیبت منصرف مى کند تا در سایه آن تدریجاً مصیبت را فراموش کند.
اضافه بر این، همان گونه که در روایتى از امیرمؤمنان على(علیه السلام) اشاره شده، بسیارى از مشکلات پایانى دارد و به تعبیر ما از این ستون تا آن ستون فرج است. نباید انسان خیال کند که همیشه مشکل به یک حال باقى مى ماند «إنَّ لِلْمِحَنِ غایاتٌ لابُدَّ أنْ تَنْتَهِىَ إلَیْها; مشکلات غم انگیز پایانى دارد».
#نهج_البلاغه_حكمت_189
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
❇️ #تفسیر_خوانی قرآن کریم
هر روز یک آیه
تفسیر نور – استاد محسن قرائتی
سوره #بقره
#بقره_61
وَإِذْ قُلْتُمْ يَمُوسَى لَنْ نَّصْبِرَ عَلَى طَعَامٍ وَحِدٍ فَادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُخْرِجُ لَنَا مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ مِنْ بَقْلِهَا وَقِثَّآئِهَا وَفُومِهَا وَعَدَسِهَا وَ بَصَلِهَا قَالَ أَتَسْتَبْدِلُونَ الَّذِى هُوَ أَدْنَى بِالَّذِى هُوَ خَيْرٌ اهْبِطُوا مِصْراً فَإِنَّ لَكُم مَّا سَأَلْتُمْ وَضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ وَالْمَسْكَنَةُ وَ بَآءُو بِغَضَبٍ مِّنَ اللَّهِ ذَ لِكَ بِأَنَّهُمْ كَانُواْ يَكْفُرُونَ بََايَتِ اللَّهِ وَ يَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ الْحَقِّ ذَ لِكَ بِمَا عَصَواْ وَّكَانُواْ يَعْتَدُونَ
و (نیز بخاطر آورید) زمانى كه گفتید: اى موسى، ما هرگز یك نوع غذا را تحمّل نمىكنیم، پس پروردگارت را بخوان تا از آنچه (به طور طبیعى از) زمین مىرویاند، از سبزى و خیار و سیر و عدس و پیازش، براى ما (نیز) برویاند. موسى گفت: آیا (غذاى) پستتر را بجاى نعمت بهتر مىخواهید؟ (اكنون كه چنین است بكوشید از این بیابان خارج شده و) وارد شهر شوید، كه هر چه خواستید براى شما فراهم است. پس (مُهر) ذلّت و درماندگى، بر آنها زده شد و (مجدّداً) گرفتار غضب پروردگار شدند. این بدان جهت بود كه آنها به آیات الهى كفر مىورزیدند و پیامبران را به ناحقّ مىكشتند، و این به سبب آن بود كه آنان گنهكار و سركش و متجاوز بودند.
🔴 شكم پرستى، عامل هبوط وسقوط و رفاه طلبى، زمینهى ذلّت و خوارى انسانهاست «لننصبرعلىطعامواحد...اهبطوا»
👤استاد #قرائتی
⏺کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
❇️ اعمال روزها و شب های #هفته
🙏 آداب ، اعمال ، ادعیه ، استعاذه ، تسبیح و نماز روز #چهارشنبه
👉🏻 1da.ir/rqjEC
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
👆مرحوم آیت الله #بهجت در مسجد مقدس #جمکران
✳️ چو گل هر دم به بویت جامه در تن
کنم چاک از گریبان تا به دامن
تنت را دید گل گویی که در باغ
چو مستان جامه را بدرید بر تن
من از دست غمت مشکل برم جان
ولی دل را تو آسان بردی از من
به قول دشمنان برگشتی از دوست
نگردد هیچ کس با دوست دشمن
تنت در جامه چون در جام باده
دلت در سینه چون در سیم آهن
ببار ای شمع اشک از چشم خونین
که شد سوز دلت بر خلق روشن
مکن کز سینهام آه جگرسوز
برآید همچو دود از راه روزن
دلم را مشکن و در پا مینداز
که دارد در سر زلف تو مسکن
چو دل در زلف تو بسته ست #حافظ
بدین سان کار او در پا میفکن
🔅 برنامه ی روزانه #حافظ_خوانی
#حافظ_غزل_389
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
انس با صحیفه سجادیه
👆مرحوم آیت الله #بهجت در مسجد مقدس #جمکران ✳️ چو گل هر دم به بویت جامه در تن کنم چاک از گریبان تا به
من ازدست غمت مشکل برم جان
ولی دل را تو آسان بردی از من
معنی بیت: مشکل است که من توانسته باشم ازدست غم واندوه توجان سالم ببرم درحالی که توخیلی راحت دل من را ربودی ومراشیدا وشیفته ی خودساختی.
دل ازمن برد وردی ازمن نهان کرد
خداراباکه این بازی تدان کرد
#حافظ_غزل_389
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_3
#دعا_سوم_15
#باران_ابر_تگرگ_رعد_برق_باد_كوه
قسمت 7
🔴 ابر در قرآن
وَيُنْشِئُ السَّحابَ الثِّقالَ
و ابرهاى سنگينبار را پديد مىآورد.
أَوْ كَظُلُمَاتٍ فِي بَحْرٍ لُجِّيٍّ يَغْشَاهُ مَوْجٌ مِّن فَوْقِهِ مَوْجٌ مِن فَوْقِهِ سَحَابٌ ظُلُمَاتٌ بَعْضُهَا فَوْقَ بَعْضٍ
يا [اعمالشان] مانند تاريكىهايى است در دريايى بسيار عميق كه همواره موجى آن را مىپوشاند، و بالاى آن موجى ديگر است، و بر فراز آن ابرى است، تاريكىهايى است برخى بالاى برخى ديگر.
بايد توجه داشت كه سحاب چنانكه در «لسان العرب» آمده به معناى ابرى است باران زا، و با توجه به اين كه ابرهاى باران زا غالباً ابرهاى متراكمند معمولًا تيره و تارتر مىباشند.
وَهُوَ الَّذِي يُرْسِلُ الرِّيَاحَ بُشْراً بَيْنَ يَدَيْ رَحْمَتِهِ حَتَّى إِذَا أَقَلَّتْ سَحَاباً ثِقَالًا سُقْنَاهُ لِبَلَدٍ مَيِّتٍ فَأَنْزَلْنَا بِهِ الْمَاءَ فَأَخْرَجْنَا بِهِ مِن كُلِّ الثَّمَرَاتِ
و اوست كه بادها را پيشاپيشِ [بارانِ] رحمتش به عنوان مژده دهنده مىفرستد تا هنگامى كه ابرهاى سنگين بار را بردارند، آن را به سوى سرزمينى مرده مىرانيم، پس به وسيله آن باران نازل مىكنيم و به وسيله باران از هر نوع ميوه [از زمين] بيرون مىآوريم.
👈ادامه دارد ...
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج3، ص: 169
دعای #سوم
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_3
#دعا_سوم_15
#باران_ابر_تگرگ_رعد_برق_باد_كوه
قسمت 8
🔴 #تگرگ در قرآن
أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يُزْجِي سَحَاباً ثُمَّ يُؤَلِّفُ بَيْنَهُ ثُمَّ يَجْعَلُهُ رُكَاماً فَتَرَى الْوَدْقَ يَخْرُجُ مِنْ خِلَالِهِ وَيُنَزِّلُ مِنَ السَّماءِ مِن جِبَالٍ فِيهَا مِن بَرْدٍ فَيُصِيبُ بِهِ مَن يَشَاءُ وَيَصْرِفُهُ عَن مَن يَشَاءُ يَكَادُ سَنَا بَرْقِهِ يَذْهَبُ بِالْأَبْصَارِ
آيا ندانستهاى كه خدا ابرى را [به آرامى] مىراند، آن گاه ميان [اجزاى] آن پيوند برقرار مىكند، سپس آن را انبوه و متراكم مىسازد، پس مىبينى كه باران از لابهلاى آن بيرون مىآيد، و از آسمان از كوههايى كه در آن ابر يخزده است، تگرگى فرو مىريزد، پس آسيب آن را به هر كه بخواهد مىرساند، و از هر كه بخواهد برطرف مىكند، نزديك است درخشندگى برقش ديدهها را كور كند.
«ابرهايى كه در حقيقت از ذرّات آب تشكيل شده است به هنگامى كه حامل نيروى برق مىشود، آن چنان آتشى از درونش مىجهد كه برقش چشمها را خيره و رعدش گوشها را از صداى خود پر مىكند و گاه همه جا را مىلرزاند. اين نيروى عظيم در لابهلاى اين بخار لطيف راستى شگفتانگيز است.
تودههاى ابر در وسط آسمان به راستى شبيه كوهها هستند. گر چه از طرف پائين به آنها مىنگريم صافند، اما كسانى كه با هواپيما بر فراز ابرها حركت كردهاند غالباً با چشم خود اين منظره را ديدهاند كه ابرها از آن سو به كوهها و درّهها و پستىها و بلندىهايى مىمانند كه در روى زمين است و به تعبير ديگر سطح بالاى ابرها هرگز صاف نيست و همانند سطح زمين داراى ناهموارىهاى فراوان است، از اين نظر اطلاق نام جبال بر آنها مناسب است.
بر اين سخن مىتوان اين نكته دقيق را افزود كه به عقيده دانشمندان تكوّن تگرگ در آسمان به اين طريق است كه دانههاى باران از ابر جدا مىشود و در قسمت فوقانى هوا به جبهه سردى برخورد مىكند و يخ مىزند، سپس طوفانهاى كوبندهاى كه در آن منطقه حكمفرماست گاهى اين دانهها را مجدّداً به بالا پرتاب مىكند و بار ديگر اين دانهها به داخل ابرها فرو مىرود و لايه ديگرى از آب به روى آن مىنشيند كه به هنگام جدا شدن از ابر مجدّداً يخ مىبندد، و گاهى اين موضوع چندين بار تكرار مىشود و هر زمان لايه تازهاى روى آن مىنشيند تا تگرگ به اندازهاى درشت شود كه ديگر طوفان نتواند آن را به بالا پرتاب كند، اينجاست كه راه زمين را به پيش مىگيرد و فرود مىآيد، و يا اين كه طوفان فرو مىنشيند و بدون مانع به طرف زمين حركت مىكند.
با توجه به اين مطلب، نكته علمىاى كه در كلمه «جبال» در اينجا نهفته است روشنتر مىشود؛ زيرا به وجود آمدن تگرگهاى درشت و سنگين در صورتى امكانپذير است كه تودههاى ابر متراكم گردند، تا هنگامى كه طوفان دانه يخ زده تگرگ را به ميان آن پرتاب مىكند مقدار بيشترى آب به خود جذب نمايد، و اين تنها در آنجا است كه تودههاى ابر بسان كوههاى مرتفع در جهت بالا قرار گيرد و منبع قابل ملاحظهاى براى تكوّن تگرگ شود.
در اين جا تحليل ديگرى از بعضى از نويسندگان مىخوانيم كه خلاصه آن چنين است:
در آيات مورد بحث، ابرهاى بلند صريحاً به كوههايى از يخ اشاره مىكند و يا به تعبير ديگر كوههايى كه در آن نوعى از يخ وجود دارد و اين بسيار جالب است؛ زيرا بعد از اختراع هواپيما و امكان پروازهاى بلند كه ديد دانش بشر را وسعت بخشيد، دانشمندان به ابرهايى متشكّل و مستور از سوزنهاى يخ رسيدند كه درست عنوان كوههايى از يخ بر آنها صادق است. و باز هم عجيب است كه يكى از دانشمندان شوروى در تشريح ابرهاى رگبارى طوفانى چندين بار از آنها به عنوان كوههاى ابر، يا كوههايى از برف ياد كرده است. و به اين ترتيب روشن مىشود كه به راستى در آسمان كوههايى از يخ وجود دارد.» «1»
👈ادامه دارد ...
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج3، ص: 169
دعای #سوم
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_3
#دعا_سوم_14
#باران_ابر_تگرگ_رعد_برق_باد_كوه
قسمت 9
🔴 رعد و برق در قرآن
هُوَ الَّذِي يُرِيكُمُ الْبَرْقَ خَوْفاً وَطَمَعاً وَيُنشِئُ السَّحَابَ الثِّقَالَ* وَيُسَبِّحُ الرَّعْدُ بِحَمْدِهِ وَالْمَلَائِكَةُ مِنْ خِيفَتِهِ وَيُرْسِلُ الصَّوَاعِقَ فَيُصِيبُ بِهَا مَن يَشَاءُ وَهُمْ يُجَادِلُونَ فِي اللَّهِ وَهُوَ شَدِيدُ الْمِحَالِ
اوست كه برق [جهنده را از ميان قطعههاى ابر] كه مايه ترس و اميد است، به شما نشان مىدهد، و ابرهاى سنگينبار را پديد مىآورد.* و رعد، همراه با ستايش خدا تسبيح مىگويد و فرشتگان نيز از بيمش [تسبيح مىگويند]، و صاعقهها را مىفرستد و به وسيله آن به هر كس بخواهد آسيب مىرساند، در حالى كه اينان [با مشاهده اين همه آثار قدرت كه صادر شده از خداى يكتاست، باز هم] درباره خدا مجادله و ستيز مىكنند در صورتى كه خدا [داراىِ قدرتى بىنهايت و] سخت كيفر است.
از يك سو شعاع درخشانش چشمها را خيره مىكند و صداى رعبانگيز رعد كه از آن بر مىخيزد گاهى شما را به وحشت مىاندازد، و ترس و اضطراب از خطرات آتش سوزى ناشى از آن مخصوصاً براى آنها كه در بيابانها زندگى مىكنند و يا از آن عبور دارند آنان را آزار مىدهد.
اما از آنجا كه غالباً همراه با رگبارهايى به وجود مىآيد و تشنه كامان بيابان را آب زلالى مىبخشد و درختان و زراعت را سيراب مىكند، آنها را به اميد و طمع مىكشاند، و در ميان اين بيم و اميد لحظات حسّاسى را مىگذرانند.
مىدانيم از نظر علمى پيدايش برق به خاطر آن است كه دو قطعه ابر با الكتريستههاى مختلف (مثبت و منفى) به هم نزديك مىشوند و درست همانند سر دو سيم برق كه به هنگام نزديكى، جرقّه مىزند آنها نيز جرقّه عظيمى ايجاد كرده و به اصطلاح تخليه الكتريكى مىشوند.
اگر جرقّههاى كوچكى كه از سر دو سيم در برابر چشم ما آشكار مىشود صداى خفيفى دارند، در عوض صداى جرقّه آسمانى برق به خاطر گسترش ابر و بالا بودن ميزان الكتريسته به قدرى شديد است كه رعد را به وجود مىآورد، و هر گاه قطعه ابرى كه داراى الكتريسته مثبت است به زمين كه هميشه الكتريسته منفى دارد نزديك شود، جرقّهاى در ميان زمين و ابر ايجاد مىشود كه آن را «صاعقه» مىگويند.
و خطرناك بودنش به همين دليل است كه يك سر آن زمين و نقطههاى مرتفعى است كه به اصطلاح نوك اين سيم را تشكيل مىدهد، حتّى يك انسان در يك بيابان ممكن است عملًا تبديل به نوك اين سيم منفى شود و درست جرقّه وحشتناكى بر سر او فرود آيد و در يك لحظه كوتاه تبديل به خاكستر شود. و نيز به همين دليل است كه به هنگام رعد و برق در بيابانها بايد فوراً به كنار درخت يا ديوار يا كوه يا هر نقطه مرتفعى پناه برد و يا در گودالى دراز كشيد.
👈ادامه دارد ...
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج3، ص: 169
دعای #سوم
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_3
#دعا_سوم_13
#باران_ابر_تگرگ_رعد_برق_باد_كوه
قسمت 10
🔴 فوايد رعد و برق
به هر حال برق كه از نظر بعضى شايد شوخى طبيعت محسوب مىشود با اكتشافات علمى روز ثابت شده كه فوايد و بركات فراوانى دارد كه ذيلًا به سه قسمت آن اشاره مىشود:
1- آبيارى: برقها معمولًا حرارت فوق العاده زياد، گاه در حدود پانزده هزار درجه سانتى گراد توليد مىكنند، و اين حرارت كافى است كه مقدار زيادى از هواى اطراف را بسوزاند و در نتيجه، فشار هوا كم شود، و مىدانيم در فشار كم، ابرها مىبارند، و به همين دليل غالباً متعاقب جهش برق رگبارهايى شروع مىشود و دانههاى درشت باران فرو مىريزند. از اينرو برق در واقع يكى از وظايفش آبيارى است.
2- سمپاشى: به هنگامى كه برق آن حرارتش آشكار مىشود قطرات باران با مقدارى اكسيژن اضافى تركيب مىشوند و آب سنگين يعنى آب اكسيژنه ايجاد مىكنند. و مىدانيم آب اكسيژنه يكى از آثارش كشتن ميكربهاست، و به همين جهت در مصارف طبّى براى شستشوى زخمها به كار مىرود. اين قطرات آب اكسيژنه هنگامى كه بر زمينها مىبارد، تخم آفات و بيمارىهاى گياهى را از ميان مىبرد و سمپاشى خوبى از آنها مىكند، و به همين جهت گفتهاند: هر سال كه رعد و برق كم باشد آفات گياهى بيشتر است.
3- تغذيه و كود رسانى: قطرات باران كه بر اثر برق و حرارت شديد و تركيب، يك حالت اسيد كربنى پيدا مىكند، به هنگام پاشيده شدن بر زمينها و تركيب با آنها يك نوع كود مؤثّر گياهى مىسازد و گياهان از اين طريق تغذيه مىشوند.
بعضى از دانشمندان گفتهاند:
مقدار كودى كه در طىّ سال از مجموع برقهاى آسمان در كره زمين به وجود مىآيد دهها ميليون تن است كه رقم فوق العاده بالايى مىباشد.
بنابراين مىبينيم همين پديده ظاهراً پيش پا افتاده و بىخاصيّت طبيعت چقدر پربار و پربركت است، هم آبيارى مىكند، هم سمپاشى مىنمايد و هم تغذيه. و اين نمونه كوچكى از اسرار شگرف و پردامنه عالم هستى است كه رهنمون روشنى بر مسأله خداشناسى است.
ممكن است جمله وَيُنْشِئُ السَّحابَ الثِّقالَ
و ابرهاى سنگينبار را پديد مىآورد.
كه در آخر آيه فوق آمده، ارتباط با همين خاصيّت برق داشته باشد كه ابرها را سنگين بار از دانههاى پرپشت باران مىسازد.
آيه بعد به صداى رعد مىپردازد كه از برق هرگز جدا نيست و مىفرمايد:
«رعد، تسبيح و حمد خدا مىگويد». آرى، اين صداى پرطنين جهان طبيعت كه ضرب المثل، در عظمت صوت است از آنجا كه توأم با پديده برق مىباشد و هر دو در خدمت يك هدف هستند و خدمات پرارزش و حساب شدهاى دارند، عملًا تسبيح خدا مىگويد. و به تعبير ديگر رعد زبان گوياى برق است، كه حكايت از نظام آفرينش و عظمت خالق مىكند.
ذرّات اين عالم هستى كه همه اسرارآميزند و نظام بسيار دقيق و حساب شدهاى دارند، همگى از پاكى حق و منزّه بودن او از هر گونه عيب و نقص سخن مىگويند و همگى از قدرت و علم و حكمت او خبر مىدهند.
اين احتمال را نيز جمعى از فلاسفه دادهاند كه تمام ذرّات اين جهان براى خود نوعى از عقل و شعور دارند و از روى همين عقل و شعور، تسبيح و تقديس خدا مىكنند، نه تنها با زبان حال و حكايت كردن وجودشان از وجود خدا، بلكه با زبان قال نيز او را مىستايند.
همگى فرشتگان نيز از ترس و خشيت خدا به تسبيح او مشغولند.
در دنباله آيه مىفرمايد: «خداوند صاعقهها را مىفرستد و به هر كس كه بخواهد به وسيله آن آسيب مىرساند».
ولى با مشاهده آيات عظمت پروردگار در عالم آفرينش، در پهنه زمين و آسمان، در گياهان و درختان و رعد و برق و مانند آنها و با كوچكى و حقارت قدرت انسان در برابر حوادث، حتى در برابر يك جرقه آسمانى باز هم گروهى از بىخبران درباره خدا به مجادله و ستيز برمىخيزند، در حالى كه خداوند قدرتى بىانتها و مجازاتى دردناك و كيفرى سخت دارد، وَهُوَ شَدِيدُ الِمحَالِ» «1». «2»
👈ادامه دارد ...
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج3، ص: 169
دعای #سوم
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2