✳️ #نوف_بکالي گويد: یک شب تا صبح در خدمت امیرالمؤمنین علی علیه السلام بیدار بودم. دیدم حضرت تمام شب را به نماز گزارد، و هر ساعت بیرون می رفت و نگاه به آسمان می نمود و قرآن تلاوت می کرد. او گفت: پس از آن که سکوت شب فراگیر شد، امیرالمؤمنین علیه السلام از کنارم گذشت و فرمود: ای نوف! خوابی یا بیدار؟ گفتم: بیدارم یا امیرالمؤمین! و توجهم کاملاً به شما است.
فرمود: ای نوف! خوشا به حال آنان که از دنیا بریدند، و به آخرت دل بستند. آنهایی که زمین را برای خود فرش و خاکش را زیرانداز و آب آن را بهترین خوراک و قرآن را زینت و لباس و دعا را شعار خود قرار دادند و چنان از دنیا دل کندند که عیسی بن مریم علیه السلام دل برید. به درستی که خدای عزوجل به عیسی خطاب کرد که به گروهی از بنی اسرائیل بگو: به هیچ خانه ای وارد نشوند، جز با دل پاک و چشم اشکبار و دست پاکیزه، و به آنان بگو: که بدانند به درستی که من دعای فردی که به بندگانم ستم کرده است را مستجاب نمی کنم.
#نماز_شب
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
✳️ خوابی یا بیدار؟
📜 حبه عرنی و #نوف_بکالي ، شب را در صحن حیاط دارالاماره کوفه خوابیدند. بعد از نیمه شب دیدند امیر المؤمنین علی علیه السلام آهسته از داخل قصر به طرف صحن حیاط می آید، اما با حالتی غیر عادی: دهشتی فوق العاده بر او مستولی است، قادر نیست تعادل خود را حفظ کند، دست خود را به دیوار تکیه داده و خم شده و با کمک دیوار قدم به قدم پیش می آید و با خود آیات آخر سوره ال عمران را زمزمه می کند:
👈ان فی خلق السموات و الارض و اختلاف اللیل و النهار لآیات لاولی الالباب
الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَىٰ جُنُوبِهِمْ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَٰذَا بَاطِلًا سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ
ربنا انک من تدخل النار فقد اخزیته و ما للظالمین
ربنا اننا سمعنا منادیا ینادی للایمان ان آمنوا بربکم فامنا ربنا فاغفر لنا ذنوبنا و کفر عنا سیئاتنا و توفنا مع الابرار
ربنا و آتنا ما وعدتنا علی رسلک و لا تخزنا یوم القیامة انک لا تخلف المیعاد
همینکه این آیات را به آخر رساند، از سرگرفت. مکرر این آیات را - در حالی که از خود بیخود شده بود و گویی هوش از سرش پریده بود - تلاوت کرد.
حبه و نوف هر دو در بستر خویش آرمیده بودند و این منظره عجیب را از نظر می گذراندند. حبه مانند بهت زدگان خیره خیره می نگریست. اما نوف نتوانست جلو اشک چشم خود را بگیرد و مرتب گریه می کرد.
تا اینکه علی به نزدیک خوابگاه حبه رسید و گفت:
«خوابی یا بیدار؟»
- بیدارم یا امیر المؤمنین! تو که از هیبت و خشیت خدا اینچنین هستی پس وای به حال ما بیچارگان!
امیر المؤمنین چشمها را پایین انداخت و گریست، آنگاه فرمود:
«ای حبه! همگی ما روزی در مقابل خداوند نگه داشته خواهیم شد، و هیچ عملی از اعمال ما بر او پوشیده نیست. او به من و تو از رگ گردن نزدیکتر است، هیچ چیز نمی تواند بین ما و خدا حائل شود.»
آنگاه به نوف خطاب کرد:
«خوابی؟»
- نه یا امیر المؤمنین! بیدارم، مدتی است که اشک می ریزم.
- ای نوف! اگر امروز از خوف خدا زیاد بگریی فردا چشمت روشن خواهد شد. ای نوف! هر قطره اشکی که از خوف خدا از دیده ای بیرون آید دریاهایی از آتش را فرو می نشاند.
ای نوف! هیچ کس مقام و منزلتش بالاتر از کسی نیست که از خوف خدا بگرید و به خاطر خدا دوست بدارد.
ای نوف! آن کس که خدا را دوست بدارد و هر چه را دوست می دارد به خاطر خدا دوست بدارد، چیزی را بر دوستی خدا ترجیح نمی دهد، و آن کس که هر چه را دشمن می دارد به خاطر خدا دشمن بدارد، از این دشمنی جز نیکی به او نخواهد رسید. هر گاه به این درجه رسیدید، حقایق ایمان را به کمال دریافته اید.
سپس لختی حبه و نوف را موعظه کرد و اندرز داد، آخرین جمله ای که گفت این بود: «از خدا بترسید، من به شما ابلاغ کردم.»
آنگاه از آن دو نفر گذشت و سرگرم احوال خود شد، به مناجات پرداخت، می گفت: «خدایا ای کاش می دانستم هنگامی که از تو غفلت می کنم تو از من رو می گردانی یا باز به من توجه داری. ای کاش می دانستم در این خوابهای طولانیم و در این کوتاهی کردنم در شکرگزاری، حالم نزد تو چگونه است.»
حبه و نوف گفتند: «به خدا قسم دائما راه رفت و حالش همین بود تا صبح طلوع کرد.»
✍️ بحار الانوار، جلد9
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
برنامه ی #نهج_البلاغه_خوانی
#نهج_البلاغه_حكمت_104
◀️ سیره اهل زهد در دنیا
🔴 و عَنْ نَوْفٍ الْبَكَّائِيِّ [الْبَكَالِيِّ] قَالَ: رَأَيْتُ أَمِيرَالْمُؤْمِنِينَ (علیه السلام) ذَاتَ لَيْلَةٍ وَ قَدْ خَرَجَ مِنْ فِرَاشِهِ فَنَظَرَ [إِلَى] فِي النُّجُومِ، فَقَالَ لِي يَا نَوْفُ أَ رَاقِدٌ أَنْتَ أَمْ رَامِقٌ؟ فَقُلْتُ بَلْ رَامِقٌ [يَا أَمِيرَالْمُؤْمِنِينَ]. قَالَ: يَا نَوْفُ طُوبَى لِلزَّاهِدِينَ فِي الدُّنْيَا، الرَّاغِبِينَ فِي الْآخِرَةِ، أُولَئِكَ قَوْمٌ اتَّخَذُوا الْأَرْضَ بِسَاطاً وَ تُرَابَهَا فِرَاشاً وَ مَاءَهَا طِيباً وَ الْقُرْآنَ شِعَاراً وَ الدُّعَاءَ دِثَاراً، ثُمَّ قَرَضُوا الدُّنْيَا قَرْضاً عَلَى مِنْهَاجِ الْمَسِيحِ. يَا نَوْفُ إِنَّ دَاوُدَ (علیه السلام) قَامَ فِي مِثْلِ هَذِهِ السَّاعَةِ مِنَ اللَّيْلِ، فَقَالَ إِنَّهَا لَسَاعَةٌ لَا يَدْعُو فِيهَا عَبْدٌ إِلَّا اسْتُجِيبَ لَهُ، إِلَّا أَنْ يَكُونَ عَشَّاراً أَوْ عَرِيفاً أَوْ شُرْطِيّاً أَوْ صَاحِبَ عَرْطَبَةٍ وَ هِيَ الطُّنْبُورُ أَوْ صَاحِبَ [كُوبَةٍ] كَوْبَةٍ وَ هِيَ الطَّبْلُ.
🔴 خبر از #نوف_بکالي است كه گفت: شبى امير المؤمنين عليه السلام را ديدم از بسترش بيرون شد، به ستارگان ديده دوخت، سپس به من گفت: اى نوف خوابى يا بيدار؟ گفتم: بيدارم يا امير المؤمنين، فرمود: اى نوف، خوشا به حال زاهدان در دنيا، و دلدادگان به آخرت. آنان مردمى هستند كه زمين را فرش، و خاكش را بستر، و آبش را شربت خوشگوار قرار دادند، قرآن را لباس دل، و دعا را جامه رو نموده، و دنيا را بر طريقه مسيح از خود بريدند چه بريدنى. اى نوف، داود عليه السّلام در مانند اين ساعت از شب برخاست و گفت: اين ساعتى است كه عبد در اين ساعت دعا نمى كند مگر اينكه مستجاب شود، مگر دعاى باج گير، يا گزارشگر وضع مردم به حاكم ستمگر، يا داروغه ظالم، يا نوازنده عرطبه يعنى طنبور، و كوبه يعنى طبل. و گفته شده: عرطبه طبل، و كوبه طنبور است.
#نماز_شب
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
انس با صحیفه سجادیه
برنامه ی #نهج_البلاغه_خوانی #نهج_البلاغه_حكمت_103 ◀️ تضاد حب دنیا و آخرت طلبی 🔴 و [وَ قَدْ] رُئ
◀️ زاهدان در دنيا
قسمت 1
📋 این کلام نورانى هنگامى از امام(علیه السلام) صادر شد که #نوف_بکالي مى گوید: امیر مؤمنان(علیه السلام) را در یکى از شب ها دیدم براى عبادت از بستر خود خارج شده بود. نگاهى به ستارگان آسمان افکند سپس به من فرمود: اى نوف! خوابى یا بیدار؟ عرض کردم: بیدارم» (آن گاه این سخن نورانى که نهایت زهد در دنیا را در عباراتى کوتاه شرح مى دهد بیان فرمود); (وَ عَنْ نَوْف الْبَکَالِیِّ قَالَ: رَأَیْتُ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ(علیه السلام) ذَاتَ لَیْلَة، وَقَدْ خَرَجَ مِنْ فِرَاشِهِ، فَنَظَرَ فِی النُّجُومِ فَقَالَ لِی: یَا نَوْفُ، أَرَاقِدٌ أَنْتَ أَمْ رَامِقٌ؟ فَقُلْتُ: بَلْ رَامِقٌ).
نوف چنانچه خواهد آمد از دوستان نزدیک یا خادمان امیر مؤمنان بوده که حتى شب ها در خدمتش به سر مى برده است.
«فرمود: اى نوف! خوشا به حال زاهدان در دنیا که راغبان در آخرتند، همان ها که زمین را فرش و خاک آن را بستر و آبش را نوشیدنى گواراى خود قرار دادند. قرآن را همچون لباس زیرین و دعا را همچون لباس رویین خویش ساختند سپس دنیا را بر روش مسیح سپرى کردند»; (قَالَ یَا نَوْفُ طُوبى لِلزَّاهِدِینَ فِی الدُّنْیَا، الرَّاغِبِینَ فِی الاْخِرَةِ، أُولَئِکَ قَوْمٌ اتَّخَذُوا الاَْرْضَ بِسَاطاً، وَتُرَابَهَا فِرَاشاً، وَمَاءَهَا طِیباً، وَالْقُرْآنَ شِعَاراً، وَالدُّعَاءَ دِثَاراً، ثُمَّ قَرَضُوا الدُّنْیَا قَرْضاً عَلى مِنْهَاجِ الْمَسِیحِ).
تعبیر زمین را فرش و خاک را بستر و... کنایه از ساده زیستن در حد اعلى است.
تعبیر به قرآن را لباس زیرین و دعا را لباس رویین قرار دادند، کنایه از این است که دستورات قرآن در درون دل و جان و روحشان قرار دارد و دعا ورد زبانشان است همواره به هنگام قیام و قعود و هرگونه حرکت فردى و اجتماعى از خدا یارى مى طلبند و براى توفیق بیشتر دعا مى کنند و از این طریق هرگز خدا را از یاد نمى برند.
افزون بر این، بدن انسان در حال عادى بسیار آسیب پذیر است و لباس، او را از بسیارى آسیب ها حفظ مى کند، پس دعا را لباس رویین قرار دادن اشاره به این است که آنها در سایه دعا، خود را از خطرات مختلف و عذاب هاى دنیا و آخرت و انحرافات اخلاقى حفظ مى کنند.
تعبیر به «قَرَضُوا الدُّنْیا..». اشاره به پیمودن و طى کردن دنیا بر روش بسیار زاهدانه حضرت مسیح است (قرض هم به معناى قطع کردن و بریدن آمده و هم به معناى گذشتن و عبور کردن).
اشاره امام در اینجا به زندگى زاهدانه حضرت عیسى به طور مشروح تر در خطبه 160 آمده است که فرمود: «و اگر بخواهى (براى نمونه دیگرى) زندگى عیسى بن مریم ـ که درود خدا بر او باد ـ را برایت بازگو مى کنم; او سنگ را بالش خود قرار مى داد، لباس خشن مى پوشید، غذاى ناگوار (مانند نان خشک) مى خورد، نان خورش او گرسنگى، چراغ شب هایش ماه، سر پناه او در زمستان مشرق و مغرب زمین بود (صبح ها در طرف غرب و عصرها در طرف شرق رو به آفتاب قرار مى گرفت) میوه و گل او گیاهانى بود که زمین براى چهارپایان مى رویاند. نه همسرى داشت که او را بفریبد و نه فرزندى که (مشکلاتش) او را غمگین سازد، نه مالى داشت که او را به خود مشغول دارد و نه طمعى که خوارش کند; مرکبش پاهایش بود و خادمش دست هایش!» (وَإِنْ شِئْتَ قُلْتُ فِی عِیسَى بْنِ مَرْیَمَ عَلَیْهِ السَّلاَمُ، فَلَقَدْ کَانَ یَتَوَسَّدُ الْحَجَرَ، وَ یَلْبَسُ الْخَشِنَ، وَیَأْکُلُ الْجَشِبَ، وَکَانَ إِدَامُهُ الْجُوعَ، وَسِرَاجُهُ بِاللَّیْلِ الْقَمَرَ، وَظِلاَلُهُ فِی الشِّتَاءِ مَشَارِقُ الاَْرْضِ وَمَغَارِبَهَا، وَفَاکِهَتُهُ وَرَیْحَانُهُ مَا تُنْبِتُ الاَْرْضُ لِلْبَهَائِمِ; وَلَمْ تَکُنْ لَهُ زَوْجَةٌ تَفْتِنُهُ، وَلاَ وَلَدٌ یَحْزُنُهُ، وَلاَ مَالٌ یَلْفِتُهُ، وَلاَ طَمَعٌ یُذِلُّهُ، دَابَّتُهُ رِجْلاَهُ، وَخَادِمُهُ یَدَاهُ!).
به یقین کمتر کسى مى تواند مانند حضرت مسیح زندگى کند و یا زهدى همچون پیامبر اسلام و على(علیهما السلام) داشته باشد. منظور آن است که مردم با ایمان تا آنجا که مى توانند تعلقات دنیوى را از خود دور سازند و بار خود را سبک کنند و به زندگى هر چه ساده تر قانع شوند، چرا که زندگى هاى پر خرج و تجملاتى از یک سو تمام افکار انسان را به خود جذب مى کند و از آخرت غافل مى سازد و از سویى دیگر تهیه آن از مال حلال غالباً مشکل است، لذا انسان را به حلال یا مشتبه آلوده مى سازد و از سوى سوم براى نیازمندان مایه حسرت و دل شکستگى و محدودیت و محرومیت مى شود.
براى آگاهى از زندگانى زاهدانه انبیا و اولیاى الهى به بحثى که تحت عنوان «زندگى زاهدانه انبیا» در ذیل بخش چهارم خطبه 160 آورده ایم مراجعه فرمایید.
👈 ادامه دارد ...
#نهج_البلاغه_حكمت_104
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
◀️ زاهدان در دنيا
قسمت 3
📋 #نوف_بکالي كيست؟
«نوف» (بر وزن خوف) یکى از یاران امیر مؤمنان على(علیه السلام) و احتمالاً از خادمان آن حضرت بود. در ضبط وصف او (بکّال) اختلاف است بعضى «بِکال» (بر وزن کتاب) و بعضى «بَکال» (بر طواف) و بعضى «بَکّال» (بر وزن فعال) گفته اند و در هر حال آن را شاخه اى مى دانند از قبیله همدان یا حِمْیَر که در یمن سکونت داشتند.
قابل توجه این که در امالى صدوق (مطابق نقل قاموس الرجال مرحوم شوشترى) روایت مفصلى از قول نوف بکالى از امیر مؤمنان نقل شده که بخشى از آن چنین است: «یَا نَوْفُ إِنْ سَرَّکَ أَنْ تَکُونَ مَعِی یَوْمَ الْقِیَامَةِ فَلاَ تَکُنْ لِلظَّالِمِینَ مُعِیناً یَا نَوْفُ مَنْ أَحَبَّنَا کَانَ مَعَنَا یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَلَوْ أَنَّ رَجُلاً أَحَبَّ حَجَراً لَحَشَرَهُ اللَّهُ مَعَهُ; اى نوف! اگر دوست دارى روز قیامت با ما باشى به ظالمان کمک نکن. اى نوف! هر کسى ما را دوست دارد (در آن روز) با ما خواهد بود حتى اگر کسى قطعه سنگى را دوست بدارد، خداوند او را با آن محشور مى کند».
👈ادامه دارد ...
#نهج_البلاغه_حكمت_104
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
برنامه ی #نهج_البلاغه_خوانی
#نهج_البلاغه_خطبه_182
*️⃣ و مِنْ خُطْبَةٍ لَهُ عَلَيْهِ السَّلامُ رُوِيَ عَنْ نَوْفِ الْبَكّالي قالَ: خَطَبَنا بِهذِهِ الْخُطْبَةِ أَميرُالْمؤمنينَ عَليٌّ عليه السلام بِالْكُوفَة وَ هُوَ قائِمٌ عَلى حِجارَةٍ، نَصَبَها لَهُ جُعْدَةُ بنُ هُبَيْرَةَ الْمَخْزُومي، وَ عَلَيْهِ مِدْرَعَةٌ مِنْ صُوفٍ وَ حَمائِلُ سَيْفِهِ لِيفٌ، و فى رِجْلَيْهِ نَعْلانِ مِنْ لِيفٍ، و كأنّ جَبينَه ثَفِنَةُ بَعيرٍ. فَقالَ عليه السلام:
از خطبه هاى امام عليه السلام است از «#نوف_بكالى » نقل شده كه اميرمؤمنان على عليه السلام در كوفه روى قطعه اى سنگ، كه «جعدة بن هبيره مخزومى» نصب كرده بود ايستاد در حالى كه پيراهنى خشن از پشم بر تن داشت و شمشيرش را با بندى از ليف خرما حمايل كرده بود و در پاهايش كفشى از ليف خرما بود و پيشانى اش از اثر سجده، پينه بسته بود، و اين خطبه را ايراد كرد.
از پايان اين خطبه استفاده مى شود كه امام عليه السلام آن را يك هفته قبل از شهادتش ايراد فرموده و هدفش از ايراد آن آماده ساختن مردم براى جهاد با #معاويه و غارتگران شام بوده ، مردم دعوتش را اجابت كردند و هزاران هزار نفر براى جهاد با ستمگران آماده شدند؛ ولى افسوس ....
👈 امام عليه السلام در اين خطبه براى آماده ساختن روح و جان مردم جهت مبارزه با دشمنان ستمگر به بيان چند نكته مهم مى پردازد که در 8 بخش می آید :
✳️ بخش اول: ایمان و شکرِ شایستۀ خدا
*️⃣ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي إِلَيْهِ مَصَائِرُ الْخَلْقِ وَ عَوَاقِبُ الْأَمْرِ، نَحْمَدُهُ عَلَى عَظِيمِ إِحْسَانِهِ وَ نَيِّرِ بُرْهَانِهِ وَ نَوَامِي فَضْلِهِ وَ امْتِنَانِهِ؛ حَمْداً يَكُونُ لِحَقِّهِ قَضَاءً وَ لِشُكْرِهِ أَدَاءً وَ إِلَى ثَوَابِهِ مُقَرِّباً وَ لِحُسْنِ مَزِيدِهِ مُوجِباً؛ وَ نَسْتَعِينُ بِهِ اسْتِعَانَةَ رَاجٍ لِفَضْلِهِ، مُؤَمِّلٍ لِنَفْعِهِ، وَاثِقٍ بِدَفْعِهِ، مُعْتَرِفٍ لَهُ بِالطَّوْلِ، مُذْعِنٍ لَهُ بِالْعَمَلِ وَ الْقَوْلِ؛ وَ نُؤْمِنُ بِهِ إِيمَانَ مَنْ رَجَاهُ مُوقِناً وَ أَنَابَ إِلَيْهِ مُؤْمِناً وَ خَنَعَ لَهُ مُذْعِناً وَ أَخْلَصَ لَهُ مُوَحِّداً وَ عَظَّمَهُ مُمَجِّداً وَ لَاذَ بِهِ رَاغِباً مُجْتَهِداً.
✳️ 1. ستايش پروردگار سبحان :
*️⃣ ستايش خداوندى را سزاست كه سر انجام خلقت، و پايان كارها به او باز مى گردد. خدا را بر احسان بزرگش، و برهان آشكار، و فراوانى فضل و آنچه بدان بر ما منّت نهاده است مى ستاييم، ستايشى كه حق او را اداء كند، و شكر شايسته او را به جا آورد، به ثواب الهى ما را نزديك گرداند و موجب فراوانى نيكى و احسان او گردد.
از خدا يارى مى طلبيم، يارى خواستن كسى كه به فضل او اميدوار، و به بخشش او آرزومند، و به دفع زيانش مطمئن، و به قدرت او معترف، و به گفتار و كردار پروردگار اعتقاد دارد.
به او ايمان مى آوريم، ايمان كسى كه با يقين به او اميدوار، و با اعتقاد خالص به او توجّه دارد، و با ايمانى پاك در برابرش كرنش مى كند، و با اخلاص به يگانگى او اعتقاد دارد، و با ستايش فراوان خدا را بزرگ مى شمارد، و با رغبت و تلاش به او پناهنده مى شود.
http://farsi.balaghah.net/محمد-دشتی/ترجمه
👌 شرح فقرات نورانی فوق را " اینجا " بخوانید
* خطبه در يك نگاه
*شخصيت «نوف بکالى»
*آنچه شايسته #شکر اوست
#نهج_البلاغه_حكمت_104
https://eitaa.com/sahife2/35001
🆔 @sahife2
برنامه ی #نهج_البلاغه_خوانی
#نهج_البلاغه_خطبه_182
*️⃣ وَ مِنْ خُطْبَةٍ لَهُ عَلَيْهِ السَّلامُ رُوِيَ عَنْ نَوْفِ الْبَكّالي قالَ: خَطَبَنا بِهذِهِ الْخُطْبَةِ أَميرُالْمؤمنينَ عَليٌّ عليه السلام بِالْكُوفَة وَ هُوَ قائِمٌ عَلى حِجارَةٍ، نَصَبَها لَهُ جُعْدَةُ بنُ هُبَيْرَةَ الْمَخْزُومي، وَ عَلَيْهِ مِدْرَعَةٌ مِنْ صُوفٍ وَ حَمائِلُ سَيْفِهِ لِيفٌ، و فى رِجْلَيْهِ نَعْلانِ مِنْ لِيفٍ، و كأنّ جَبينَه ثَفِنَةُ بَعيرٍ. فَقالَ عليه السلام:
از خطبه هاى امام عليه السلام است از «#نوف_بكالى » نقل شده كه اميرمؤمنان على عليه السلام در كوفه روى قطعه اى سنگ، كه «جعدة بن هبيره مخزومى» نصب كرده بود ايستاد در حالى كه پيراهنى خشن از پشم بر تن داشت و شمشيرش را با بندى از ليف خرما حمايل كرده بود و در پاهايش كفشى از ليف خرما بود و پيشانى اش از اثر سجده، پينه بسته بود، و اين خطبه را ايراد كرد.
از پايان اين خطبه استفاده مى شود كه امام عليه السلام آن را يك هفته قبل از شهادتش ايراد فرموده و هدفش از ايراد آن آماده ساختن مردم براى جهاد با #معاويه و غارتگران شام بوده ، مردم دعوتش را اجابت كردند و هزاران هزار نفر براى جهاد با ستمگران آماده شدند؛ ولى افسوس ....
👈 امام عليه السلام در اين خطبه براى آماده ساختن روح و جان مردم جهت مبارزه با دشمنان ستمگر به بيان چند نكته مهم مى پردازد که در 8 بخش می آید :
✳️ بخش دوم: تجلی خدا در #آفرینش
لَمْ يُولَدْ سُبْحَانَهُ فَيَكُونَ فِي الْعِزِّ مُشَارَكاً، وَ لَمْ يَلِدْ فَيَكُونَ مَوْرُوثاً هَالِكاً، وَ لَمْ يَتَقَدَّمْهُ وَقْتٌ وَ لَا زَمَانٌ وَ لَمْ يَتَعَاوَرْهُ زِيَادَةٌ وَ لَا نُقْصَانٌ، بَلْ ظَهَرَ لِلْعُقُولِ بِمَا أَرَانَا مِنْ عَلَامَاتِ التَّدْبِيرِ الْمُتْقَنِ وَ الْقَضَاءِ الْمُبْرَمِ. فَمِنْ شَوَاهِدِ خَلْقِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ مُوَطَّدَاتٍ بِلَا عَمَدٍ، قَائِمَاتٍ بِلَا سَنَدٍ، دَعَاهُنَّ فَأَجَبْنَ طَائِعَاتٍ مُذْعِنَاتٍ، غَيْرَ مُتَلَكِّئَاتٍ وَ لَا مُبْطِئَاتٍ، وَ لَوْ لَا إِقْرَارُهُنَّ لَهُ بِالرُّبُوبِيَّةِ وَ إِذْعَانُهُنَّ بِالطَّوَاعِيَةِ، لَمَا جَعَلَهُنَّ مَوْضِعاً لِعَرْشِهِ وَ لَا مَسْكَناً لِمَلَائِكَتِهِ وَ لَا مَصْعَداً لِلْكَلِمِ الطَّيِّبِ وَ الْعَمَلِ الصَّالِحِ مِنْ خَلْقِهِ. جَعَلَ نُجُومَهَا أَعْلَاماً يَسْتَدِلُّ بِهَا الْحَيْرَانُ فِي مُخْتَلِفِ فِجَاجِ الْأَقْطَارِ؛ لَمْ يَمْنَعْ ضَوْءَ نُورِهَا ادْلِهْمَامُ سُجُفِ اللَّيْلِ الْمُظْلِمِ وَ لَا اسْتَطَاعَتْ جَلَابِيبُ سَوَادِ الْحَنَادِسِ أَنْ تَرُدَّ مَا شَاعَ فِي السَّمَاوَاتِ مِنْ تَلَأْلُؤِ نُورِ الْقَمَرِ.
✳️ 2. راههاى #توحید و #خداشناسى :
*️⃣ خدا از كسى متولّد نشد تا در عزّت و توانايى داراى شريك باشد، فرزندى ندارد تا وارث او باشد، وقت و زمان از او پيشى نگرفت، و زيادى و نقصان در او راه ندارد، خدا با نشانه هاى تدبير استوار، و خواسته هاى حكيمانه در خلق نظام احسن، در برابر غفلت ها، آشكارا جلوه كرده است.
از نشانه هاى آفرينش او، #خلقت آسمان هاى پا بر جا بدون ستون و تكيه گاه است. آسمانها را به اطاعت خويش دعوت و آنها بدون درنگ اجابت كردند، اگر اقرار آسمان ها به پروردگارى او، و اعترافشان در اطاعت و فرمانبردارى از او نبود، هرگز آسمان ها را محل عرش خويش و جايگاه فرشتگان، و بالا رفتن سخنان پاك و اعمال نيك و صالح بندگانش قرار نمى داد.
ستارگان را نشانه هاى هدايتگر بيابان ماندگان سرگردان قرار داد تا به وسيله آنها راهنمايى شوند، ستارگانى كه پرده هاى تاريك #شب مانع نور افشانى آنها نمى گردد، و نمى تواند از نور افشانى و تلألؤ ماه در دل آسمان جلوگيرى كند.
http://farsi.balaghah.net/محمد-دشتی/ترجمه
👌 شرح فقرات نورانی فوق را " اینجا " بخوانید
* اين #آسمان با عظمت نشانه اى از اوست
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
برنامه ی #نهج_البلاغه_خوانی
#نهج_البلاغه_خطبه_182
*️⃣ و مِنْ خُطْبَةٍ لَهُ عَلَيْهِ السَّلامُ رُوِيَ عَنْ نَوْفِ الْبَكّالي قالَ: خَطَبَنا بِهذِهِ الْخُطْبَةِ أَميرُالْمؤمنينَ عَليٌّ عليه السلام بِالْكُوفَة وَ هُوَ قائِمٌ عَلى حِجارَةٍ، نَصَبَها لَهُ جُعْدَةُ بنُ هُبَيْرَةَ الْمَخْزُومي، وَ عَلَيْهِ مِدْرَعَةٌ مِنْ صُوفٍ وَ حَمائِلُ سَيْفِهِ لِيفٌ، و فى رِجْلَيْهِ نَعْلانِ مِنْ لِيفٍ، و كأنّ جَبينَه ثَفِنَةُ بَعيرٍ. فَقالَ عليه السلام:
از خطبه هاى امام عليه السلام است از «#نوف_بكالى » نقل شده كه اميرمؤمنان على عليه السلام در كوفه روى قطعه اى سنگ، كه «جعدة بن هبيره مخزومى» نصب كرده بود ايستاد در حالى كه پيراهنى خشن از پشم بر تن داشت و شمشيرش را با بندى از ليف خرما حمايل كرده بود و در پاهايش كفشى از ليف خرما بود و پيشانى اش از اثر سجده، پينه بسته بود، و اين خطبه را ايراد كرد.
از پايان اين خطبه استفاده مى شود كه امام عليه السلام آن را يك هفته قبل از شهادتش ايراد فرموده و هدفش از ايراد آن آماده ساختن مردم براى جهاد با #معاويه و غارتگران شام بوده ، مردم دعوتش را اجابت كردند و هزاران هزار نفر براى جهاد با ستمگران آماده شدند؛ ولى افسوس ....
👈 امام عليه السلام در اين خطبه براى آماده ساختن روح و جان مردم جهت مبارزه با دشمنان ستمگر به بيان چند نكته مهم مى پردازد که در 8 بخش می آید :
✳️ بخش سوم: علم و آگاهی خداوند
*️⃣ فسُبْحَانَ مَنْ لَا يَخْفَى عَلَيْهِ سَوَادُ غَسَقٍ دَاجٍ وَ لَا لَيْلٍ سَاجٍ، فِي بِقَاعِ الْأَرَضِينَ الْمُتَطَأْطِئَاتِ وَ لَا فِي يَفَاعِ السُّفْعِ الْمُتَجَاوِرَاتِ، وَ مَا يَتَجَلْجَلُ بِهِ الرَّعْدُ فِي أُفُقِ السَّمَاءِ وَ مَا تَلَاشَتْ عَنْهُ بُرُوقُ الْغَمَامِ، وَ مَا تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ تُزِيلُهَا عَنْ مَسْقَطِهَا عَوَاصِفُ الْأَنْوَاءِ وَ انْهِطَالُ السَّمَاءِ، وَ يَعْلَمُ مَسْقَطَ الْقَطْرَةِ وَ مَقَرَّهَا وَ مَسْحَبَ الذَّرَّةِ وَ مَجَرَّهَا، وَ مَا يَكْفِي الْبَعُوضَةَ مِنْ قُوتِهَا، وَ مَا تَحْمِلُ [مِنَ] الْأُنْثَى فِي بَطْنِهَا.
✳️ علم الهی :
*️⃣ پس پاك است خدايى كه پوشيده نيست بر او سياهى تيره و تار بر روى ناهموارى هاى زمين، و قلّه هاى كوتاه و بلند كوه ها، و نه غرّش رعد در كرانه آسمان، و نه درخشش برق در لابلاى ابرها، و نه وزش بادهاى تند و طوفان، و نه ريزش برگ ها بر اثر بارش باران، و نه محل سقوط قطرات باران، و نه مسير كشيده شدن دانه ها به وسيله مورچگان، و نه غذاهاى كوچك ناديدنى #پشه ها، و نه آنچه كه در شكم حيوانات مادّه در حال رشد است (خدا به همه آنها آگاه است).
http://farsi.balaghah.net/محمد-دشتی/ترجمه
👌 شرح فقرات نورانی فوق را " اینجا " بخوانید
* احاطه علمى او به همه چيز
*انواء چيست؟
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
برنامه ی #نهج_البلاغه_خوانی
#نهج_البلاغه_خطبه_182
*️⃣ وَ مِنْ خُطْبَةٍ لَهُ عَلَيْهِ السَّلامُ رُوِيَ عَنْ نَوْفِ الْبَكّالي قالَ: خَطَبَنا بِهذِهِ الْخُطْبَةِ أَميرُالْمؤمنينَ عَليٌّ عليه السلام بِالْكُوفَة وَ هُوَ قائِمٌ عَلى حِجارَةٍ، نَصَبَها لَهُ جُعْدَةُ بنُ هُبَيْرَةَ الْمَخْزُومي، وَ عَلَيْهِ مِدْرَعَةٌ مِنْ صُوفٍ وَ حَمائِلُ سَيْفِهِ لِيفٌ، و فى رِجْلَيْهِ نَعْلانِ مِنْ لِيفٍ، و كأنّ جَبينَه ثَفِنَةُ بَعيرٍ. فَقالَ عليه السلام:
از خطبه هاى امام عليه السلام است از «#نوف_بكالى » نقل شده كه اميرمؤمنان على عليه السلام در كوفه روى قطعه اى سنگ، كه «جعدة بن هبيره مخزومى» نصب كرده بود ايستاد در حالى كه پيراهنى خشن از پشم بر تن داشت و شمشيرش را با بندى از ليف خرما حمايل كرده بود و در پاهايش كفشى از ليف خرما بود و پيشانى اش از اثر سجده، پينه بسته بود، و اين خطبه را ايراد كرد.
از پايان اين خطبه استفاده مى شود كه امام عليه السلام آن را يك هفته قبل از شهادتش ايراد فرموده و هدفش از ايراد آن آماده ساختن مردم براى جهاد با #معاويه و غارتگران شام بوده ، مردم دعوتش را اجابت كردند و هزاران هزار نفر براى جهاد با ستمگران آماده شدند؛ ولى افسوس ....
👈 امام عليه السلام در اين خطبه براى آماده ساختن روح و جان مردم جهت مبارزه با دشمنان ستمگر به بيان چند نكته مهم مى پردازد که در 8 بخش می آید :
✳️ بخش چهارم: عجز انسان از وصف خدا
*️⃣ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الْكَائِنِ، قَبْلَ أَنْ يَكُونَ كُرْسِيٌّ أَوْ عَرْشٌ أَوْ سَمَاءٌ أَوْ أَرْضٌ أَوْ جَانٌّ أَوْ إِنْسٌ. لَا يُدْرَكُ بِوَهْمٍ وَ لَا يُقَدَّرُ بِفَهْمٍ وَ لَا يَشْغَلُهُ سَائِلٌ وَ لَا يَنْقُصُهُ نَائِلٌ، وَ لَا يَنْظُرُ بِعَيْنٍ وَ لَا يُحَدُّ بِأَيْنٍ وَ لَا يُوصَفُ بِالْأَزْوَاجِ وَ لَا يَخْلُقُ بِعِلَاجٍ وَ لَا يُدْرَكُ بِالْحَوَاسِّ وَ لَا يُقَاسُ بِالنَّاسِ. الَّذِي كَلَّمَ مُوسى تَكْلِيماً وَ أَرَاهُ مِنْ آيَاتِهِ عَظِيماً بِلَا جَوَارِحَ وَ لَا أَدَوَاتٍ وَ لَا نُطْقٍ وَ لَا لَهَوَاتٍ؛ بَلْ إِنْ كُنْتَ صَادِقاً أَيُّهَا الْمُتَكَلِّفُ لِوَصْفِ رَبِّكَ، فَصِفْ جِبْرِيلَ وَ مِيكَائِيلَ وَ جُنُودَ الْمَلَائِكَةِ الْمُقَرَّبِينَ فِي حُجُرَاتِ الْقُدُسِ، مُرْجَحِنِّينَ مُتَوَلِّهَةً عُقُولُهُمْ أَنْ يَحُدُّوا أَحْسَنَ الْخَالِقِينَ، فَإِنَّمَا يُدْرَكُ بِالصِّفَاتِ ذَوُو الْهَيْئَاتِ وَ الْأَدَوَاتِ وَ مَنْ يَنْقَضِي إِذَا بَلَغَ أَمَدَ حَدِّهِ بِالْفَنَاءِ؛ فَلَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ، أَضَاءَ بِنُورِهِ كُلَّ ظَلَامٍ وَ أَظْلَمَ بِظُلْمَتِهِ كُلَّ نُورٍ.
✳️ 3. خدا شناسى :
*️⃣ حمد و سپاس خداوندى را سزاست كه همواره وجود داشت، پيش از آن كه كرسى يا عرش، آسمان يا زمين، جن يا انس، پديد آيند.
خداوندى كه ذات او را فكرها و عقل هاى ژرف انديش نتوانند بشناسند، و با نيروى انديشه اندازه اى براى او نتوانند تصوّر كنند. هيچ سؤال كننده اى او را به خود مشغول نسازد، و فراوانى عطا و بخشش از دارايى او نكاهد، براى ديدن به چشم مادّى نياز ندارد، و در مكانى محدود نمى شود. همسر و همتايى ندارد، و با تمرين و تجربه نمى آفريند، و با حواس درك نشود، و با مردم مقايسه نگردد، خدايى كه بدون اعضاء و جوارح و زبان و كام با حضرت موسى عليه السّلام سخن گفت و آيات بزرگش را به او شناساند.
اى كسى كه براى توصيف كردن پروردگارت به زحمت افتاده اى، اگر راست مى گويى جبرئيل و ميكاييل و لشكرهاى فرشتگان مقرّب را وصف كن، كه در بارگاه قدس الهى سر فرود آورده اند، و عقل هايشان در درك خدا، سرگردان و درمانده است، تو چيزى را مى توانى با صفات آن درك كنى كه داراى شكل و اعضاى و جوارح و داراى عمر محدود و أجل معيّن باشد. پس جز اللّه خدايى نيست كه هر تاريكى را به نور خود روشن كرد، و هر چه را كه جز به نور او روشن بود به تاريكى كشاند.
http://farsi.balaghah.net/محمد-دشتی/ترجمه
👌 شرح فقرات نورانی فوق را " اینجا " بخوانید
* عجز ما از درک صفات او
* رمز پيچيدگى صفات خدا
*عرش و کرسى چيست؟
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
برنامه ی #نهج_البلاغه_خوانی
#نهج_البلاغه_خطبه_182
*️⃣ وَ مِنْ خُطْبَةٍ لَهُ عَلَيْهِ السَّلامُ رُوِيَ عَنْ نَوْفِ الْبَكّالي قالَ: خَطَبَنا بِهذِهِ الْخُطْبَةِ أَميرُالْمؤمنينَ عَليٌّ عليه السلام بِالْكُوفَة وَ هُوَ قائِمٌ عَلى حِجارَةٍ، نَصَبَها لَهُ جُعْدَةُ بنُ هُبَيْرَةَ الْمَخْزُومي، وَ عَلَيْهِ مِدْرَعَةٌ مِنْ صُوفٍ وَ حَمائِلُ سَيْفِهِ لِيفٌ، و فى رِجْلَيْهِ نَعْلانِ مِنْ لِيفٍ، و كأنّ جَبينَه ثَفِنَةُ بَعيرٍ. فَقالَ عليه السلام:
از خطبه هاى امام عليه السلام است از «#نوف_بكالى » نقل شده كه اميرمؤمنان على عليه السلام در كوفه روى قطعه اى سنگ، كه «جعدة بن هبيره مخزومى» نصب كرده بود ايستاد در حالى كه پيراهنى خشن از پشم بر تن داشت و شمشيرش را با بندى از ليف خرما حمايل كرده بود و در پاهايش كفشى از ليف خرما بود و پيشانى اش از اثر سجده، پينه بسته بود، و اين خطبه را ايراد كرد.
از پايان اين خطبه استفاده مى شود كه امام عليه السلام آن را يك هفته قبل از شهادتش ايراد فرموده و هدفش از ايراد آن آماده ساختن مردم براى جهاد با #معاويه و غارتگران شام بوده ، مردم دعوتش را اجابت كردند و هزاران هزار نفر براى جهاد با ستمگران آماده شدند؛ ولى افسوس ....
👈 امام عليه السلام در اين خطبه براى آماده ساختن روح و جان مردم جهت مبارزه با دشمنان ستمگر به بيان چند نكته مهم مى پردازد که در 8 بخش می آید :
✳️ بخش پنجم: #عبرت گرفتن از گذشتگان
*️⃣ أُوصِيكُمْ عِبَادَ اللَّهِ بِتَقْوَى اللَّهِ الَّذِي أَلْبَسَكُمُ الرِّيَاشَ وَ أَسْبَغَ عَلَيْكُمُ الْمَعَاشَ؛ فَلَوْ أَنَّ أَحَداً يَجِدُ إِلَى الْبَقَاءِ سُلَّماً أَوْ لِدَفْعِ الْمَوْتِ سَبِيلًا، لَكَانَ ذَلِكَ سُلَيْمَانَ بْنَ دَاوُدَ (علیه السلام) الَّذِي سُخِّرَ لَهُ مُلْكُ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ مَعَ النُّبُوَّةِ وَ عَظِيمِ الزُّلْفَةِ، فَلَمَّا اسْتَوْفَى طُعْمَتَهُ وَ اسْتَكْمَلَ مُدَّتَهُ، رَمَتْهُ قِسِيُّ الْفَنَاءِ بِنِبَالِ الْمَوْتِ وَ أَصْبَحَتِ الدِّيَارُ مِنْهُ خَالِيَةً وَ الْمَسَاكِنُ مُعَطَّلَةً وَ وَرِثَهَا قَوْمٌ آخَرُونَ. وَ إِنَّ لَكُمْ فِي الْقُرُونِ السَّالِفَةِ لَعِبْرَةً، أَيْنَ الْعَمَالِقَةُ وَ أَبْنَاءُ الْعَمَالِقَةِ؟ أَيْنَ الْفَرَاعِنَةُ وَ أَبْنَاءُ الْفَرَاعِنَةِ؟ أَيْنَ أَصْحَابُ مَدَائِنِ الرَّسِّ الَّذِينَ قَتَلُوا النَّبِيِّينَ وَ أَطْفَئُوا سُنَنَ الْمُرْسَلِينَ وَ أَحْيَوْا سُنَنَ الْجَبَّارِينَ؟ أَيْنَ الَّذِينَ سَارُوا بِالْجُيُوشِ وَ هَزَمُوا [الْأُلُوفَ] بِالْأُلُوفِ وَ عَسْكَرُوا الْعَسَاكِرَ وَ مَدَّنُوا الْمَدَائِنَ.
✳️ 4. سفارش به تقوا و پند پذيرى از تاريخ :
*️⃣ اى بندگان خدا شما را به پرهيزكارى و ترس از خدايى سفارش مى كنم كه بر شما جامه ها پوشانيد، و وسائل زندگى شما را فراهم كرد.
اگر راهى براى زندگى جاودانه وجود مى داشت، يا از مرگ گريزى بود، حتما سليمان بن داوود عليه السّلام چنين مى كرد، او كه خداوند حكومت بر جنّ و انس را همراه با نبوّت و مقام بلند قرب و منزلت، در اختيارش قرار داد. امّا آنگاه كه پيمانه عمرش لبريز و روزى او تمام شد، تيرهاى مرگ از كمان هاى نيستى بر او باريدن گرفت، و خانه و ديار از او خالى گشت، خانه هاى او بى صاحب ماند، و ديگران آنها را به ارث بردند.
مردم براى شما در تاريخ گذشته درس هاى عبرت فراوان وجود دارد كجايند عمالقه(1) و فرزندانشان (پادشاهان عرب در يمن و حجاز)؟ كجايند فرعون ها و فرزندانشان؟ كجايند مردم شهر رس (درخت پرستانى كه طولانى حكومت كردند) آنها كه پيامبران خدا را كشتند،(2) و چراغ نورانى سنّت آنها را خاموش كردند، و راه و رسم ستمگران و جبّاران را زنده ساختند؟ كجايند آنها كه با لشكرهاى انبوه حركت كردند و هزاران تن را شكست دادند، سپاهيان فراوانى گرد آوردند، و شهرها ساختند؟
http://farsi.balaghah.net/محمد-دشتی/ترجمه
👌 شرح فقرات نورانی فوق را " اینجا " بخوانید
* کجا رفتند فراعنه و عمالقه؟
* شوکت #سليمان (عليه السلام) و مرگ او
*عمالقه کيانند
*فراعنه مصر
* اصحاب رسّ
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
برنامه ی #نهج_البلاغه_خوانی
#نهج_البلاغه_خطبه_182
*️⃣ وَ مِنْ خُطْبَةٍ لَهُ عَلَيْهِ السَّلامُ رُوِيَ عَنْ نَوْفِ الْبَكّالي قالَ: خَطَبَنا بِهذِهِ الْخُطْبَةِ أَميرُالْمؤمنينَ عَليٌّ عليه السلام بِالْكُوفَة وَ هُوَ قائِمٌ عَلى حِجارَةٍ، نَصَبَها لَهُ جُعْدَةُ بنُ هُبَيْرَةَ الْمَخْزُومي، وَ عَلَيْهِ مِدْرَعَةٌ مِنْ صُوفٍ وَ حَمائِلُ سَيْفِهِ لِيفٌ، و فى رِجْلَيْهِ نَعْلانِ مِنْ لِيفٍ، و كأنّ جَبينَه ثَفِنَةُ بَعيرٍ. فَقالَ عليه السلام:
از خطبه هاى امام عليه السلام است از «#نوف_بكالى » نقل شده كه اميرمؤمنان على عليه السلام در كوفه روى قطعه اى سنگ، كه «جعدة بن هبيره مخزومى» نصب كرده بود ايستاد در حالى كه پيراهنى خشن از پشم بر تن داشت و شمشيرش را با بندى از ليف خرما حمايل كرده بود و در پاهايش كفشى از ليف خرما بود و پيشانى اش از اثر سجده، پينه بسته بود، و اين خطبه را ايراد كرد.
از پايان اين خطبه استفاده مى شود كه امام عليه السلام آن را يك هفته قبل از شهادتش ايراد فرموده و هدفش از ايراد آن آماده ساختن مردم براى جهاد با #معاويه و غارتگران شام بوده ، مردم دعوتش را اجابت كردند و هزاران هزار نفر براى جهاد با ستمگران آماده شدند؛ ولى افسوس ....
👈 امام عليه السلام در اين خطبه براى آماده ساختن روح و جان مردم جهت مبارزه با دشمنان ستمگر به بيان چند نكته مهم مى پردازد که در 8 بخش می آید :
✳️ بخش ششم: آخرین حجت و خلیفه خدا
*️⃣ وَ مِنْهَا: قَدْ لَبِسَ لِلْحِكْمَةِ جُنَّتَهَا وَ أَخَذَهَا بِجَمِيعِ أَدَبِهَا مِنَ الْإِقْبَالِ عَلَيْهَا وَ الْمَعْرِفَةِ بِهَا وَ التَّفَرُّغِ لَهَا، فَهِيَ عِنْدَ نَفْسِهِ ضَالَّتُهُ الَّتِي يَطْلُبُهَا وَ حَاجَتُهُ الَّتِي يَسْأَلُ عَنْهَا؛ فَهُوَ مُغْتَرِبٌ إِذَا اغْتَرَبَ الْإِسْلَامُ وَ ضَرَبَ بِعَسِيبِ ذَنَبِهِ وَ أَلْصَقَ الْأَرْضَ بِجِرَانِهِ، بَقِيَّةٌ مِنْ بَقَايَا حُجَّتِهِ، خَلِيفَةٌ مِنْ خَلَائِفِ أَنْبِيَائِهِ.
✳️ 5. وصف #امام_زمان ، حضرت مهدى (عجّل الله تعالى فرجه الشريف)
*️⃣ زره دانش بر تن دارد، و با تمامى آداب، و با توجّه و معرفت كامل آن را فرا گرفته است، حكمت گمشده اوست كه همواره در جستجوى آن مى باشد، و نياز اوست كه در به دست آوردنش مى پرسد.
در آن هنگام كه اسلام غروب مى كند و چونان شترى در راه مانده دم خود را به حركت در آورده، گردن به زمين مى چسباند.(1) او پنهان خواهد شد (دوران #غيبت صغرى و غیبت كبرى) ، او باقى مانده حجّت هاى الهى، و آخرين جانشين از جانشينان پيامبران است.
(1). ضرب المثل است، چون شتر خسته شود، دم خود را به حركت در مى آورد، و گردن به زمين مى چسباند، كه نشانه ضعف و درماندگى اوست.
http://farsi.balaghah.net/محمد-دشتی/ترجمه
👌 شرح فقرات نورانی فوق را " اینجا " بخوانید
* ويژگيهاى آن مرد الهى
* اشاراتى به قيام مهدى(عليه السلام)
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
برنامه ی #نهج_البلاغه_خوانی
#نهج_البلاغه_خطبه_182
*️⃣ وَ مِنْ خُطْبَةٍ لَهُ عَلَيْهِ السَّلامُ رُوِيَ عَنْ نَوْفِ الْبَكّالي قالَ: خَطَبَنا بِهذِهِ الْخُطْبَةِ أَميرُالْمؤمنينَ عَليٌّ عليه السلام بِالْكُوفَة وَ هُوَ قائِمٌ عَلى حِجارَةٍ، نَصَبَها لَهُ جُعْدَةُ بنُ هُبَيْرَةَ الْمَخْزُومي، وَ عَلَيْهِ مِدْرَعَةٌ مِنْ صُوفٍ وَ حَمائِلُ سَيْفِهِ لِيفٌ، و فى رِجْلَيْهِ نَعْلانِ مِنْ لِيفٍ، و كأنّ جَبينَه ثَفِنَةُ بَعيرٍ. فَقالَ عليه السلام:
از خطبه هاى امام عليه السلام است از «#نوف_بكالى » نقل شده كه اميرمؤمنان على عليه السلام در كوفه روى قطعه اى سنگ، كه «جعدة بن هبيره مخزومى» نصب كرده بود ايستاد در حالى كه پيراهنى خشن از پشم بر تن داشت و شمشيرش را با بندى از ليف خرما حمايل كرده بود و در پاهايش كفشى از ليف خرما بود و پيشانى اش از اثر سجده، پينه بسته بود، و اين خطبه را ايراد كرد.
از پايان اين خطبه استفاده مى شود كه امام عليه السلام آن را يك هفته قبل از شهادتش ايراد فرموده و هدفش از ايراد آن آماده ساختن مردم براى جهاد با #معاويه و غارتگران شام بوده ، مردم دعوتش را اجابت كردند و هزاران هزار نفر براى جهاد با ستمگران آماده شدند؛ ولى افسوس ....
👈 امام عليه السلام در اين خطبه براى آماده ساختن روح و جان مردم جهت مبارزه با دشمنان ستمگر به بيان چند نكته مهم مى پردازد که در 8 بخش می آید :
✳️ بخش هفتم: پندی به دلبستگان دنیا
*️⃣ أَيُّهَا النَّاسُ، إِنِّي قَدْ بَثَثْتُ لَكُمُ الْمَوَاعِظَ الَّتِي وَعَظَ [بِهَا الْأَنْبِيَاءُ] الْأَنْبِيَاءُ بِهَا أُمَمَهُمْ، وَ أَدَّيْتُ إِلَيْكُمْ مَا أَدَّتِ الْأَوْصِيَاءُ إِلَى مَنْ بَعْدَهُمْ، وَ أَدَّبْتُكُمْ بِسَوْطِي فَلَمْ تَسْتَقِيمُوا وَ حَدَوْتُكُمْ بِالزَّوَاجِرِ فَلَمْ تَسْتَوْسِقُوا. لِلَّهِ أَنْتُمْ، أَ تَتَوَقَّعُونَ إِمَاماً غَيْرِي يَطَأُ بِكُمُ الطَّرِيقَ وَ يُرْشِدُكُمُ السَّبِيلَ؟ أَلَا إِنَّهُ قَدْ أَدْبَرَ مِنَ الدُّنْيَا مَا كَانَ مُقْبِلًا وَ أَقْبَلَ مِنْهَا مَا كَانَ مُدْبِراً، وَ أَزْمَعَ التَّرْحَالَ عِبَادُ اللَّهِ الْأَخْيَارُ وَ بَاعُوا قَلِيلًا مِنَ الدُّنْيَا لَا يَبْقَى بِكَثِيرٍ مِنَ الْآخِرَةِ لَا يَفْنَى. مَا ضَرَّ إِخْوَانَنَا الَّذِينَ سُفِكَتْ دِمَاؤُهُمْ وَ هُمْ بِصِفِّينَ أَلَّا يَكُونُوا الْيَوْمَ أَحْيَاءً يُسِيغُونَ الْغُصَصَ وَ يَشْرَبُونَ الرَّنْقَ؟ قَدْ وَ اللَّهِ لَقُوا اللَّهَ، فَوَفَّاهُمْ أُجُورَهُمْ وَ أَحَلَّهُمْ دَارَ الْأَمْنِ بَعْدَ خَوْفِهِمْ.
✳️ 6. پند و اندرز ياران:
*️⃣ اى مردم من پند و اندرزهايى كه پيامبران در ميان امّت هاى خود داشتند در ميان شما نشر دادم، و وظايفى را كه جانشينان پيامبران گذشته در ميان مردم خود به انجام رساندند، تحقّق بخشيدم. با تازيانه شما را ادب كردم نپذيرفتيد، به راه راست نرفتيد، و با هشدارهاى فراوان شما را خواندم ولى جمع نشديد. شما را به خدا آيا منتظريد رهبرى جز من با شما همراهى كند و راه حق را به شما نشان دهد؟
آگاه باشيد آنچه از دنيا روى آورده بود پشت كرد، و آنچه پشت كرده بود روى آورد، و بندگان نيكوكار خدا آماده كوچ كردن شدند، و دنياى اندك و فانى را با آخرت جاويدان تعويض كردند.
✳️ 7. ياد ياران #شهيد:
*️⃣ آرى آن دسته از برادرانى كه در جنگ صفّين خونشان ريخت، هيچ زيانى نكرده اند، گر چه امروز نيستند تا خوراكشان غم و غصّه، و نوشيدنى آنها خونابه دل باشد. به خدا سوگند، آنها خدا را ملاقات كردند، كه پاداش آنها را داد و پس از دوران ترس، آنها را در سراى امن خود جايگزين فرمود.
http://farsi.balaghah.net/محمد-دشتی/ترجمه
👌 شرح فقرات نورانی فوق را " اینجا " بخوانید
* آنچه لازم بود، گفتم!
* #شهادت هميشه مايه افتخار
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
برنامه ی #نهج_البلاغه_خوانی
#نهج_البلاغه_خطبه_182
*️⃣ و مِنْ خُطْبَةٍ لَهُ عَلَيْهِ السَّلامُ رُوِيَ عَنْ نَوْفِ الْبَكّالي قالَ: خَطَبَنا بِهذِهِ الْخُطْبَةِ أَميرُالْمؤمنينَ عَليٌّ عليه السلام بِالْكُوفَة وَ هُوَ قائِمٌ عَلى حِجارَةٍ، نَصَبَها لَهُ جُعْدَةُ بنُ هُبَيْرَةَ الْمَخْزُومي، وَ عَلَيْهِ مِدْرَعَةٌ مِنْ صُوفٍ وَ حَمائِلُ سَيْفِهِ لِيفٌ، و فى رِجْلَيْهِ نَعْلانِ مِنْ لِيفٍ، و كأنّ جَبينَه ثَفِنَةُ بَعيرٍ. فَقالَ عليه السلام:
از خطبه هاى امام عليه السلام است از «#نوف_بكالى » نقل شده كه اميرمؤمنان على عليه السلام در كوفه روى قطعه اى سنگ، كه «جعدة بن هبيره مخزومى» نصب كرده بود ايستاد در حالى كه پيراهنى خشن از پشم بر تن داشت و شمشيرش را با بندى از ليف خرما حمايل كرده بود و در پاهايش كفشى از ليف خرما بود و پيشانى اش از اثر سجده، پينه بسته بود، و اين خطبه را ايراد كرد.
از پايان اين خطبه استفاده مى شود كه امام عليه السلام آن را يك هفته قبل از شهادتش ايراد فرموده و هدفش از ايراد آن آماده ساختن مردم براى جهاد با #معاويه و غارتگران شام بوده ، مردم دعوتش را اجابت كردند و هزاران هزار نفر براى جهاد با ستمگران آماده شدند؛ ولى افسوس ....
👈 امام عليه السلام در اين خطبه براى آماده ساختن روح و جان مردم جهت مبارزه با دشمنان ستمگر به بيان چند نكته مهم مى پردازد که در 8 بخش می آید :
✳️ بخش هشتم: جای خالی بهترین یاران
*️⃣ أيْنَ إِخْوَانِيَ الَّذِينَ رَكِبُوا الطَّرِيقَ وَ مَضَوْا عَلَى الْحَقِّ؟ أَيْنَ عَمَّارٌ وَ أَيْنَ ابْنُ التَّيِّهَانِ وَ أَيْنَ ذُو الشَّهَادَتَيْنِ وَ أَيْنَ نُظَرَاؤُهُمْ مِنْ إِخْوَانِهِمُ الَّذِينَ تَعَاقَدُوا عَلَى الْمَنِيَّةِ وَ أُبْرِدَ بِرُءُوسِهِمْ إِلَى الْفَجَرَةِ؟
قَالَ ثُمَّ ضَرَبَ بِيَدِهِ [إِلَى] عَلَى لِحْيَتِهِ الشَّرِيفَةِ الْكَرِيمَةِ فَأَطَالَ الْبُكَاءَ ثُمَّ قَالَ (علیه السلام):
[أَوْهِ] أَوِّهِ عَلَى إِخْوَانِيَ الَّذِينَ تَلَوُا الْقُرْآنَ فَأَحْكَمُوهُ، وَ تَدَبَّرُوا الْفَرْضَ فَأَقَامُوهُ، أَحْيَوُا السُّنَّةَ وَ أَمَاتُوا الْبِدْعَةَ، دُعُوا لِلْجِهَادِ فَأَجَابُوا، وَ وَثِقُوا بِالْقَائِدِ فَاتَّبَعُوهُ.
**ثُمَّ نَادَى بِأَعْلَى صَوْتِهِ:
الْجِهَادَ الْجِهَادَ عِبَادَ اللَّهِ، أَلَا وَ إِنِّي مُعَسْكِرٌ فِي يَومِي هَذَا، فَمَنْ أَرَادَ الرَّوَاحَ إِلَى اللَّهِ فَلْيَخْرُجْ.
*** قَالَ نَوْفٌ وَ عَقَدَ لِلْحُسَيْنِ (علیه السلام) فِي عَشَرَةِ آلَافٍ وَ لِقَيْسِ بْنِ سَعْدٍ رَحِمَهُ اللَّهُ فِي عَشَرَةِ آلَافٍ وَ لِأَبِي أَيُّوبَ الْأَنْصَارِيِّ فِي عَشَرَةِ آلَافٍ وَ لِغَيْرِهِمْ عَلَى أَعْدَادٍ أُخَرَ وَ هُوَ يُرِيدُ الرَّجْعَةَ إِلَى صِفِّينَ، فَمَا دَارَتِ الْجُمُعَةُ حَتَّى ضَرَبَهُ الْمَلْعُونُ ابْنُ مُلْجَمٍ لَعَنَهُ اللَّهُ. فَتَرَاجَعَتِ الْعَسَاكِرُ، فَكُنَّا كَأَغْنَامٍ فَقَدَتْ رَاعِيهَا تَخْتَطِفُهَا الذِّئَابُ مِنْ كُلِّ مَكَانٍ.
✳️ ( ادامه ی بخش قبل) 7 . ياد ياران #شهيد:
*️⃣ كجا هستند برادران من كه بر راه حق رفتند، و با حق در گذشتند؟
كجاست #عمار ؟ و كجاست پسر تيهان (مالك بن تيهان انصارى) ؟ و كجاست ذو الشّهادتين (خزيمة بن ثابت كه پيامبر شهادت او را دو شهادت دانست) ؟
و كجايند همانند آنان از برادرانشان كه پيمان جانبازى بستند، و سرهايشان را براى ستمگران فرستادند؟
( پس دست به ريش مبارك گرفت و زمانى طولانى گريست و فرمود):
دريغا از برادرانم كه قرآن را خواندند، و بر أساس آن قضاوت كردند، در واجبات الهى انديشه كرده و آنها را بر پاداشتند، سنّت هاى الهى را زنده و بدعت ها را نابود كردند، دعوت جهاد را پذيرفته و به رهبر خود اطمينان داشته و از او پيروى كردند.
**(سپس با بانگ بلند فرمود):
جهاد جهاد بندگان خدا، من امروز لشكر آماده مى كنم، كسى كه مى خواهد به سوى خدا رود همراه ما خارج شود.
***(نوف گفت: براى حسين عليه السّلام ده هزار سپاه، و براى قيس بن سعد ده هزار سپاه، و براى ابو ايّوب ده هزار سپاه قرار داد، و براى ديگر فرماندهان نيز سپاهى معيّن كرد، و آماده بازگشت به صفّين بود كه قبل از جمعه، #ابن_ملجم ملعون به امام ضربت زد، و لشكريان به خانه ها باز گشتند، و ما چون گوسفندانى بوديم كه شبان خود را از دست داده و گرگ ها از هر سو براى آنان دهان گشوده بودند).
http://farsi.balaghah.net/محمد-دشتی/ترجمه
👌 شرح فقرات نورانی فوق را " اینجا " بخوانید
* همگى آماده جهاد شويد!
*ياران باوفاى امام (عليه السلام) :
1. عمّار ياسر
2. ابن تيّهان
3. ذوالشهادتين
4. قيس بن سعد بن عباده
5. ابوايوب انصارى
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2