eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
4.9هزار دنبال‌کننده
16.4هزار عکس
2.3هزار ویدیو
1.5هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
❇️ حکایت زیبای حضرت قسمت اول 👈 آمد از آفاق یار مهربان یوسف صدیق را شد میهمان کاشنا بودند وقت کودکی بر وسادهٔ آشنایی متکی یاد دادش جور اخوان و حسد گفت کان زنجیر بود و ما اسد عار نبود شیر را از سلسله نیست ما را از قضای حق گله شیر را بر گردن ار زنجیر بود بر همه زنجیرسازان میر بود گفت چون بودی ز زندان و ز چاه گفت همچون در محاق و کاست ماه در محاق ار ماه نو گردد دوتا نی در آخر بدر گردد بر سما گرچه دردانه به هاون کوفتند نور چشم و دل شد و بیند بلند گندمی را زیر خاک انداختند پس ز خاکش خوشه‌ها بر ساختند بار دیگر کوفتندش ز آسیا قیمتش افزود و نان شد جان‌فزا باز نان را زیر دندان کوفتند گشت عقل و جان و فهم هوشمند باز آن جان چونک محو عشق گشت یعجب الزراع آمد بعد کشت این سخن پایان ندارد باز گرد تا که با یوسف چه گفت آن نیک مرد بعد قصه گفتنش گفت ای فلان هین چه آوردی تو ما را ارمغان بر در یاران تهی‌دست آمدن هست بی‌گندم سوی طاحون شدن حق تعالی خلق را گوید بحشر ارمغان کو از برای روز نشر جئتمونا و فرادی بی نوا هم بدان سان که خلقناکم کذا هین چه آوردید دست‌آویز را ارمغانی روز رستاخیز را یا امید بازگشتنتان نبود وعدهٔ امروز باطلتان نمود منکری مهمانیش را از خری پس ز مطبخ خاک و خاکستر بری ور نه‌ای منکر چنین دست تهی در در آن دوست چون پا می‌نهی اندکی صرفه بکن از خواب و خور ارمغان بهر ملاقاتش ببر شو قلیل النوم مما یهجعون باش در اسحار از یستغفرون اندکی جنبش بکن همچون جنین تا ببخشندت حواس نوربین وز جهان چون رحم بیرون روی از زمین در عرصهٔ واسع شوی آنک ارض الله واسع گفته‌اند عرصه‌ای دان انبیا را بس بلند دل نگردد تنگ زان عرصهٔ فراخ نخل تر آنجا نگردد خشک شاخ حاملی تو مر حواست را کنون کند و مانده می‌شوی و سرنگون چونک محمولی نه حامل وقت خواب ماندگی رفت و شدی بی رنج و تاب چاشنیی دان تو حال خواب را پیش محمولی حال اولیا اولیا اصحاب کهفند ای عنود در قیام و در تقلب هم رقود می‌کشدشان بی تکلف در فعال بی‌خبر ذات الیمین ذات الشمال چیست آن ذات الیمین فعل حسن چیست آن ذات الشکال اشغال تن می‌رود این هر دو کار از انبیا بی‌خبر زین هر دو ایشان چون صدا گر صدایت بشنواند خیر و شر ذات که باشد ز هر دو بی‌خبر 🔅 برنامه ی - - 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
❇️ ادامه ی حکایت زیبای حضرت قسمت دوم 👈 گفت یوسف هین بیاور ارمغان او ز شرم این تقاضا زد فغان گفت من چند ارمغان جستم ترا ارمغانی در نظر نامد مرا حبه‌ای را جانب کان چون برم قطره‌ای را سوی عمان چون برم زیره را من سوی کرمان آورم گر به پیش تو دل و جان آورم نیست تخمی کاندرین انبار نیست غیر حسن تو که آن را یار نیست لایق آن دیدم که من آیینه‌ای پیش تو آرم چو نور سینه‌ای تا ببینی روی خوب خود در آن ای تو چون خورشید شمع آسمان آینه آوردمت ای روشنی تا چو بینی روی خود یادم کنی آینه بیرون کشید او از بغل خوب را آیینه باشد مشتغل آینهٔ هستی چه باشد نیستی نیستی بر گر تو ابله نیستی هستی اندر نیستی بتوان نمود مال‌داران بر فقیر آرند جود آینهٔ صافی نان خود گرسنه‌ست سوخته هم آینهٔ آتش‌زنه‌ست نیستی و نقص هر جایی که خاست آینهٔ خوبی جمله پیشه‌هاست چونک جامه چست و دوزیده بود مظهر فرهنگ درزی چون شود ناتراشیده همی باید جذوع تا دروگر اصل سازد یا فروع خواجهٔ اشکسته‌بند آنجا رود کاندر آنجا پای اشکسته بود کی شود چون نیست رنجور نزار آن جمال صنعت طب آشکار خواری و دونی مسها بر ملا گر نباشد کی نماید کیمیا نقصها آیینهٔ وصف کمال و آن حقارت آینهٔ عز و جلال زانک ضد را ضد کند پیدا یقین زانک با سر که پدیدست انگبین هر که نقص خویش را دید و شناخت اندر استکمال خود ده اسپه تاخت زان نمی‌پرد به سوی ذوالجلال کو گمانی می‌برد خود را کمال علتی بتر ز پندار کمال نیست اندر جان تو ای ذو دلال از دل و از دیده‌ات بس خون رود تا ز تو این معجبی بیرون شود علت ابلیس انا خیری بدست وین مرض در نفس هر مخلوق هست گرچه خود را بس شکسته بیند او آب صافی دان و سرگین زیر جو چون بشوراند ترا در امتحان آب سرگین رنگ گردد در زمان در تگ جو هست سرگین ای فتی گرچه جو صافی نماید مر ترا هست پیر راه‌دان پر فطن باغهای نفس کل را جوی کن جوی خود را کی تواند پاک کرد نافع از علم خدا شد علم مرد کی تراشد تیغ دستهٔ خویش را رو به جراحی سپار این ریش را بر سر هر ریش جمع آمد مگس تا نبیند قبح ریش خویش کس آن مگس اندیشه‌ها وان مال تو ریش تو آن ظلمت احوال تو ور نهد مرهم بر آن ریش تو پیر آن زمان ساکن شود درد و نفیر تا که پندارد که صحت یافتست پرتو مرهم بر آنجا تافتست هین ز مرهم سر مکش ای پشت‌ریش و آن ز پرتو دان مدان از اصل خویش 🔅 برنامه ی - - 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2