eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
4.9هزار دنبال‌کننده
16.5هزار عکس
2.3هزار ویدیو
1.5هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔈 سخنرانی جالب شهید حاج قاسم سلیمانی به زبان عربی در بین مدافعان حرم به همراه قطعاتی از نماز رهبر معظم انقلاب بر پیکر مطهر او 🔴 شرح آیه (اِن تَنصُرُوا اللهَ یَنصُرکُم وَ یُثَبِّت اَقدامَکُم) ای کسانی که ایمان آورده اید ، اگر خدا را ( پیامبر و دین و کتاب او را ) یاری نمایید خدا هم شما را ( در رسیدن به اهدافتان ) یاری می کند و قدم های شما را استوار می دارد. 👈 سوره محمد آیه 7 ☑️ انتشار برای اولین بار 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
✳️ صف‌آرایی امروز مقابل انقلاب همان صف‌آرایی مقابل پیامبران الهی است 📜 دشمنان اسلام تازه به وجود نیامده‌اند؛ دشمنان حقیقت و دین خدا از آغازِ پیدایشِ دین خدا صف‌آرایی داشته‌اند؛ امروز هم همان صف‌آرایی هست: رگ ‌رگ است این آب شیرین و آب شور بر خلایق میرود تا نفخ صور ( ) بعد از این هم خواهد بود. این صف‌بندی، همان صف‌بندی ابراهیم و موسیٰ و عیسیٰ و پیغمبر خاتم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) است. امروز شما در همان صفی قرار دارید که یک روز موسیٰ، یک روز ابراهیم، یک روز پیغمبر، یک روز عمّار، یک روز امیرالمؤمنین در آن صف قرار داشتند. اگر صف خودمان را نشناسیم اشتباه میکنیم؛ [اگر] صف دشمن را نشناسیم اشتباه میکنیم. جناب عمّار در جنگ صفّین دید یک عدّه‌ای از افراد لشکر کأنّه مضطربند، متحیّرند،‌ جهت کار و هدف کار را درست تشخیص نمیدهند؛ احساس وظیفه کرد. عمّار، زبان گویای امیرالمؤمنین است؛ آمد در مقابل این جمعیّت ایستاد، گفت: این پرچم جبهه‌ی مقابل -پرچم بنی‌امیّه- را می‌بینید؟ همین پرچم را ما در و در در مقابل خودمان داشتیم؛ این همان پرچم است. بنده عرض میکنم امروز هم آن پرچمی که در منطقه‌ی آسیا، در مناطق اروپا و آمریکا، در هر نقطه‌ی از عالم در مقابل انقلاب ایستاده، همان پرچم است؛ همان پرچمی است که در مقابل ابراهیم و موسیٰ و عیسیٰ برافراشته شده بود. آنها نابود شدند و موسیٰ و عیسیٰ و ابراهیم زنده‌اند. علّت زنده بودنِ آنها هم این است که خدای متعال به حضرت موسیٰ فرمود: اِنَّنی مَعَکُما اَسمَـعُ وَاَرى؛ نترسید، نترسید، واهمه نکنید، دچار اشتباه در محاسبه نشوید، خدا با شما است. فرمود: اِنَّ‌ـنی مَعَکُما. دو نفر انسان غیرمسلّح در مقابل جمعیّت عظیم نیروی فرعونی، علی‌الظّاهر هیچ چیزی نیستند امّا در باطن همه‌ی قدرت متعلّق به اینها است، چون قدرت متعلّق به خدا است و خدا میگوید من با شما هستم: اِنَّنی مَعَکُما اَسمَعُ وَاَرى؛ میبینم، می‌شنوم، میدانم چه اتّفاقی دارد می‌افتد. مسئله‌ی ما این است. آن کسی که باور ندارد، نگاه کند به این چهل سال. در این چهل سال، دشمنان ما که مرکز قدرت مادّی دنیا بودند، با همه‌ی وجود آمدند در مقابل این انقلاب و این حرکت ایستادند و ضربه زدند و همه‌ی تلاششان را به کار گرفتند. واقعاً همه‌ی تلاششان را و هر کاری میتوانستند کردند. [حالا] بعد از چهل سال، آنها ضعیف‌تر از روز اوّلند، ما قوی‌تر از روز اوّلیم. این نشان‌دهنده‌ی این است که «اِنَّنی مَعَکُما»، خدای متعال با ما است، «اَسمَـعُ وَاَرى»؛ امّا یک شرط دارد: شما با خدا باشید: اِن تَنصُرُوا اللهَ یَنصُرکُم وَ یُثَبِّت اَقدامَکُم. این درس را امام بزرگوار به ما داد، ماها هم درست نمیفهمیدیم، ماها هم آن روز درست عمق مسئله را نمیفهمیدیم، آن بزرگوار خوب میفهمید؛ میگفت با خدا باشید، و خودش با خدا بود. ۱۳۹۷/۱۲/۰۷ 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
✳️ اگر خدا را یاری کنیم ، حتماً نصرت او شامل ما خواهد شد 📜 بدانید که خدای متعال پشتیبان شما است؛ در این هیچ تردید نکنید که «اِن تَنصُرُوا اللهَ یَنصُرکم». همّت ما باید این باشد که ان تنصروا الله را تأمین کنیم؛ خدا را نصرت کنیم. اگر نیّت ما، عمل ما، حرکت ما تطبیق کند با ان تنصروا الله، دنبالش ینصرکم حتماً وجود دارد؛ وعده‌ی الهی تخلّف‌ناپذیر است. این حرکت را دنبال کنید، این کار را دنبال کنید؛ این جدّیّتها را دنبال کنید؛ آینده مال شما است. دشمنان اسلام و مسلمین، هم در منطقه‌ی غرب آسیا شکست خواهند خورد، هم در مناطق دیگر؛ هم در زمینه‌ی امنیّتی و نظامی شکست خواهند خورد، هم به توفیق الهی در زمینه‌های اقتصادی و در زمینه‌های فرهنگی؛ به شرط اینکه ما کار کنیم. اگر ما پابه‌رکاب باشیم، اگر ما بدرستی و به معنای واقعی کلمه حضور داشته باشیم، پای کار باشیم، قطعاً دشمن شکست خواهد خورد؛ در این هیچ تردیدی وجود ندارد. ۱۳۹۴/۰۷/۱۵ 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
❇️ ادامه ی حکایت ❇️مطربی کز وی جهان شد پر طرب رسته ز آوازش خیالات عجب از نوایش مرغ دل پران شدی وز صدایش هوش جان حیران شدی چون برآمد روزگار و پیر شد باز جانش از عجز پشه‌گیر شد پشت او خم گشت همچون پشت خم ابروان بر چشم همچون پالدم گشت آواز لطیف جان‌فزاش زشت و نزد کس نیرزیدی بلاش آن نوای رشک زهره آمده همچو آواز خر پیری شده خود کدامین خوش که او ناخوش نشد یا کدامین سقف کان مفرش نشد غیر آواز عزیزان در صدور که بود از عکس دمشان نفخ صور اندرونی کاندرونها مست ازوست نیستی کین هستهامان هست ازوست کهربای فکر و هر آواز او لذت الهام و وحی و راز او چونک مطرب پیرتر گشت و ضعیف شد ز بی کسبی رهین یک رغیف گفت عمر و مهلتم دادی بسی لطفها کردی خدایا با خسی معصیت ورزیده‌ام هفتاد سال باز نگرفتی ز من روزی نوال نیست کسب امروز مهمان توم چنگ بهر تو زنم کان توم چنگ را برداشت و شد الله‌جو سوی گورستان یثرب آه‌گو گفت خواهم از حق ابریشم‌بها کو به نیکویی پذیرد قلبها چونک زد بسیار و گریان سر نهاد چنگ بالین کرد و بر گوری فتاد خواب بردش مرغ جانش از حبس رست چنگ و چنگی را رها کرد و بجست گشت آزاد از تن و رنج جهان در جهان ساده و صحرای جان جان او آنجا سرایان ماجرا کاندرین جا گر بماندندی مرا خوش بدی جانم درین باغ و بهار مست این صحرا و غیبی لاله‌زار بی پر و بی پا سفر می‌کردمی بی لب و دندان شکر می‌خوردمی ذکر و فکری فارغ از رنج دماغ کردمی با ساکنان چرخ لاغ چشم بسته عالمی می‌دیدمی ورد و ریحان بی کفی می‌چیدمی مرغ آبی غرق دریای عسل عین ایوبی شراب و مغتسل که بدو ایوب از پا تا به فرق پاک شد از رنجها چون نور شرق مثنوی در حجم گر بودی چو چرخ در نگنجیدی درو زین نیم برخ کان زمین و آسمان بس فراخ کرد از تنگی دلم را شاخ شاخ وین جهانی کاندرین خوابم نمود از گشایش پر و بالم را گشود این جهان و راهش ار پیدا بدی کم کسی یک لحظه‌ای آنجا بدی امر می‌آمد که نه طامع مشو چون ز پایت خار بیرون شد برو مول مولی می‌زد آنجا جان او در فضای رحمت و احسان او 🔅 برنامه ی - - 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
❇️ ادامه ی حکایت ترجمه ابیات 🔹 آن مطربى كه عالم از او پر از طرب بوده و آوازش تخيلات فرح از نواى او مرغ دلها بپرواز آمده و از صدايش هوش از سر مى‏پريد. وقتى زمان پيريش رسيد روح او كه چون باز شكارى بود در مقابل پشه‏اى عاجز گرديد. و پشتش چون پشت خم خم شده ابروان بر چشمها چون دم افسار گرديد. آواز لطيف جان فزايش مكروه و زشت و دل خراش شد. همان نوا كه رشك زهره بود چون عرعر خر پير بگوش مى‏رسيد. آرى كدام خوشى بود كه بناخوشى مبدل نشد كدام سقفى بود كه بالاخره خراب نشده و فرش زمين نگرديد بلى هر خوشى در آخر ناخوش و هر بناى عالى عاقبت خراب شدنى و هر آواز خوش بالاخره گوش‏خراش خواهد شد بجز آواز عزيزان در سينه آنها كه انعكاس دم جان بخش آنها است كه نفخه صور را مجسم مى‏كند. آن باطنى كه باطن همگى از او مست شده آن نيستى كه هستيها همگى از او بوجود آمده‏اند. او كهرباى افكار بوده و هر آوازى از او ناشى شده لذت وحى و الهام و رازها همگى از اوست. بالاخره پير چنگى پيرتر و ضعيف‏تر شده از بى ‏كسبى بيك قرص نان محتاج شد. عرض كرد بار الها با من لطفها كردى و خيلى عمر و مهلتم دادى. هفتاد سال گناه كردم و خرج روزانه‏ام را مرتب دادى حتى يك روز هم از من مضايقه نكردى. امروز من ديگر كسب ندارم و مهمان توام چنگ هم براى تو مى‏زنم. يا اللَّه گويان چنگ را برداشته بطرف گورستان مدينه روانه شد. گفت اكنون كه خلق از من رو گردان شده‏اند من براى خدا چنگ زده و از او هم ابريشم بها مى‏خواهم زيرا اوست كه با كرم خود چيزهاى قلب را بعنوان خوب مى‏پذيرد. مدتى چنگ زده و بعد چنگ را زير سر گذاشته ميان قبرى افتاد. خواب او را در ربوده مرغ جانش چنگ و چنگ زن را رها كرده رفت‏. از تن و قيد جهان آزاد شده بصحراى جان و جهان ساده قدم گذاشت. جانش در آن عالم همى‏گفت كه اگر مرا در اينجا نگاه مى‏داشتند. جان من از اين باغ و بهار خوش بود و در اين صحراى غيب پر گل و لاله مست همى‏بودم. بدون پر پرواز نموده بدون پا سفر كرده بدون لب و دندان شكر مى‏خوردم. بدون زحمت دماغى ذكر و فكر كرده با ساكنين چرخ شوخى مى‏كردم. با چشم بسته عالمى را ديده و بدون دست گل و ريحان مى‏چيدم. مرغ آبى غرق درياى عسل شده و بچشمه راه يافته كه خداى تعالى در قرآن ضمن آيه‏اى از سوره «ص» بحضرت ايوب مى‏فرمايد اُرْكُضْ بِرِجْلِكَ هذا مُغْتَسَلٌ بارِدٌ وَ شَرابٌ داخل اين چشمه شو كه هم خنك و مناسب شستشو و هم نوشابه گواراييست‏ همان چشمه كه ايوب بوسيله آن سر تا پا از رنج خلاص شده و سلامتى خود را بازيافت. مثنوى اگر باندازه آسمانها حجم پيدا مى‏كرد از توصيف آن عالم جز اندكى در آن نمى‏گنجيد. آن آسمان و زمين فراخ كه پيش از خواب در آن بودم اكنون بنظرم تنگ مى‏آيد و وسعت اين جهانى كه بعد از خواب بمن نشان دادند پر و بالم را گشوده‏ اگر آن عالم و راه او پيدا بود كم كسى يافت مى‏شد كه بخواهد يك لحظه در اينجا بماند. وقتى آن جهان را مى‏ديد امر مى‏شد اكنون كه خار از پايت بيرون آمده راه خود گير و برو. جانش در آن جا نازكنان در فضاى رحمت و احسان خداوندى در حركت بود. 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
❇️ ادامه ی حکایت (شرح مختصر قسمت اول ) 🔹 نوازنده ای که جهان ازو پر از خیالات زیبا شده بود و از نوای دلپذیرش مرغ دل به پرواز درمیامد و از شنیدن صدایش هوش جان حیران میشد وقتیکه عمرش گذشت و پیر و ناتوان شد و به اصطلاح مولانا گیر شد و کمرش خم شد و ابروهاش هم روی چشمانش را گرفت همچون ریسمانی که بر دم اسب میبندند (پالدم) مطربی کز وی جهان شد پر طرب رسته ز آوازش خیالات عجب 🔹 صدای دلنشینش بر اثر پیری زشت گشت و دیگر هیچکس اورا چیزی به حساب نیاورد (لاش:مقدار کم ) اون نوایی که زهره و اسمان را به حسرت و رشک میاورد حالا شبیه اوای خری شده بود مولانا در ادامه میفرماید کدام خوشیست که در جهان پایدار است و ناخوشی نمیشود و کدام سقفی است که روزی فرش و پخش زمین نمیشود ..مگر اواز و نفس عزیزان خداوند که نفخه صور اسرافیل عکسی از دَم الهی اونهاست گشت آواز لطیف جان‌فزاش زشت و نزد کس نیرزیدی بلاش 🔹 از شنیدن صدای درون اونهاست که ما از درون مست میشیم حتی اگرجسمشان هم ناپدید باشه اما هستی ما از نیستی ایشان نشات میگیره…اونها مثل کهربایی جذب کننده ذوق دل سالکانند و لذت دریافتهای روحانی و الهام و وحی اند …. اندرونی کاندرونها مست ازوست نیستی کین هستهامان هست ازوست 🔹 وقتیکه مطرب ضعیف و پیرتر شد از شدت فقر محتاج یه قرص نان گشت و بدرگاه خدا میگفت که بار خدایا عمر و مهلتم دادی و لطفهای فراوان با همچو من بنده حقیر و گناهکاری کردی …. چونک مطرب پیرتر گشت و ضعیف شد ز بی کسبی رهین یک رغیف 🔹 پیر چنگی ادامه میده که ایخدا امروز دیگه درامد و کسبی ندارم و مهمان توام و برای تو چنگ میزنم در همین احوال که چنگ در دست داشت بسوی گورستان شهر براه افتاد و آه میکشید و میگفت امروز دستمزدم رو از خدا میخواهم زیرا که او خریدار دلهاست نیست کسب امروز مهمان توم چنگ بهر تو زنم کان توم 👈 ادامه دارد ... (شرح مختصر قسمت اول ) 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
❇️ ادامه ی حکایت (شرح مختصر قسمت دوم ) 🔹 درون گورستان بسیار چنگ نواخت و اخر سر چنگ رو گذاشت زیر سرش و بخواب رفت و مرغ جانش از قفس تن رهاشد …از رنج خلاص یافت و رفت در عالم صاف و یکدست جانها و باخودش میگفت چی میشد اگه منو همینجا نگه میداشتند چونک زد بسیار و گریان سر نهاد چنگ بالین کرد و بر گوری فتاد 🔹 بخودش میگفت اینجا حالم خوبه و انگار مست این صحرای عالم غیبی شدم و بدون احتیاج به دست و پا سفر میکنم و بدون احتیاج به دهان و دندان طعم شکر رو میچشم خوش بدی جانم درین باغ و بهار مست این صحرا و غیبی لاله‌زار 🔹 پیر چنگی با تجربه در صحرای جان بودن با خودش میگه که توی اون عالم چقدر راحت بودم و بدن زحمت عقل جسمی فکر و ذکر داشتم و با اهل ملکوت شوخی و خنده میکردم و بدون زحمت چشم عالمی میدیدم و بدون دست گل و ریحان میچیدم ذکر و فکری فارغ از رنج دماغ کردمی با ساکنان چرخ لاغ 🔹 مولانا جان را به مرغابی تشبیه میکنه و عالم جان رو بدریا و میفرماید مانند مرغابی که دردریای عسل غوطه ور باشه و مثل حضرت ایوب درین شراب غسل کنه و مانند نور افتاب پاک از رنج و بیماری بشه …اشاره است به کلام ربانی و ایه ای بدین مضمون ::: وَاذْکُرْ عَبْدَنَآ أَیُّوبَ إِذْ نَادَی رَبَّهُ أَنِّی مَسَّنِیَ الشَّیْطَانُ بِنُصْبٍ وَ عَذَابٍ ارْکُضْ بِرْجِلِکَ هَذَا مُغْتَسَلٌ بَارِدٌ وَشَرَابٌ و بنده ی ما ایّوب را یاد کن، آن گاه که پروردگارش را ندا داد که: شیطان مرا به رنج و عذاب افکنده است. (به او گفتیم:) پای خود را بر زمین بزن (تا از زیر پای تو چشمه ای جاری کنیم) این چشمه ی آبی خنک برای شستشو و نوشیدن است. «نُصب» به معنای رنج و سختی است، «رَکض» کوبیدن پا بر زمین است و «مغتسل» به آب یا محل شستن گویند. چنانکه در روایات آمده است: حضرت ایّوب دارای اموال و فرزندان و امکانات بسیار بود و همواره خدا را سپاس می گفت. شیطان به خداوند عرضه داشت که اگر ایّوب را شاکر می بینی به خاطر نعمت فراوانی است که به او داده ای، اگر این نعمت ها از او گرفته شود او بنده ی شکرگزاری نخواهد بود. خداوند به شیطان اجازه داد بر دنیای ایّوب مسلّط شود. او ابتدا اموال و گوسفندان و زراعت های ایّوب را دچار آفت و بلا کرد امّا تأثیری در ایّوب نگذاشت. سپس بر بدن ایّوب سلطه یافت و او چنان بیمار گشت که از شدّت درد و رنجوری اسیر بستر گردید، امّا با این حال از مقام شکر او چیزی کاسته نشد. چون ایّوب از این امتحان سخت الهی به خوبی پیروز برآمد، خداوند دوباره نعمت های خود را به او بازگرداند و سلامت جسمش را بازیافت. مرغ آبی غرق دریای عسل عین ایوبی شراب و مغتسل 🔹 مولانا در ادامه میفرماید این مثنوی اگرچه خیلی حجیم خواهد شد اما از اسرار چرخ مقدار اندکی درآن بیان شده است و میفرماید این اسمان زمین بااین شدت گستردگی در مقابل دل من کوچک و تنگه و ازتنگی بسیار دلم رو شاخ شاخ میکنه مثنوی در حجم گر بودی چو چرخ در نگنجیدی درو زین نیم برخ 🔹 پیر چنگی ادامه میده که این جهانی رو که من درعالم خواب شناختم پر و بال من رو گشود و روح و جانم رو از قفس تن رها ساخت و اگر این عالم غیبی راهش برهمگان اشکار باشه کمتر کسی درین عالم تن و جسم حتی برای یک لحظه باقی میماند وین جهانی کاندرین خوابم نمود از گشایش پر و بالم را گشود 🔹 در همین احوال امر الهی برو حکم کرد که طمع نکند و حالا که به این عالم راه پیدا کرد و از غم خلاص یافت و خار از پایش بیرون شد… برود چونکه جان پیر چنگی درون عالم و فضای رحمت الهی مول مولی میزد یعنی درنگ میکرد و نمیخواست که بازگردد… امر می‌آمد که نه طامع مشو چون ز پایت خار بیرون شد برو (شرح مختصر قسمت دوم ) 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از انس با صحیفه سجادیه
دعای 🌹 دعای سیدالساجدین (علیه السلام ) " به وقت فرارسیدن " ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
دعای 🌹 دعای سیدالساجدین (علیه السلام ) " به وقت فرارسیدن " ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
دعای سیدالساجدین(ع) در هنگام آمدن ماه رمضان: 🔹 اللَّهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُكَ بِحَقِّ هَذَا الشَّهْرِ، وَ بِحَقِّ مَنْ تَعَبَّدَ لَكَ فِيهِ مِنِ ابْتِدَائِهِ إِلَى وَقْتِ فَنَائِهِ: مِنْ مَلَكٍ قَرَّبْتَهُ، أَوْ نَبِيٍّ أَرْسَلْتَهُ، أَوْ عَبْدٍ صَالِحٍ اخْتَصَصْتَهُ، أَنْ تُصَلِّىَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ أَهِّلْنَا فِيهِ لِمَا وَعَدْتَ أَوْلِيَاءَكَ مِنْ كَرَامَتِكَ، وَ أَوْجِبْ لَنَا فِيهِ مَا أَوْجَبْتَ لِأَهْلِ الْمُبَالَغَةِ فِى طَاعَتِكَ، وَ اجْعَلْنَا فِى نَظْمِ مَنِ اسْتَحَقَّ الرَّفِيعَ الْأَعْلَى بِرَحْمَتِكَ🔹 🔸خدايا به حق اين ماه و به حق هر كه در اين ماه از آغاز تا انجام اطاعت تو كرد، از فرشته مقرب يا پيغمبر مرسل يا بنده صالح و برگزيده تو، درود بر محمد و خاندان او فرست و ما را شايسته آن كرامات گردان كه دوستان را نويد دادى و برخوردار كن از آن چه براى عابدان كوشنده در عبادت مقرر داشتى و در صف آنان قرارمان ده كه به رحمت تو سزاوار رتبه ارجمند گشتند🔸 O God, I ask Thee by the right of this month and by the right of him who worships Thee within it from its beginning to the time of its passing, whether angel Thou hast brought nigh to Thee, prophet Thou hast sent, or righteous servant Thou hast singled out, that Thou bless Muhammad and his Household, make us worthy of the generosity Thou hast promised Thy friends, make incumbent for us what Thou hast made incumbent for those who go to great lengths in obeying Thee, and place us in the ranks of those who deserve through Thy mercy the highest elevation! ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹 اللّهُمّ إِنّي أَسْأَلُكَ بِحَقّ هَذَا الشّهْرِ، وَ بِحَقّ... 📜 خدايا! تو را به حق اين ماه قسم مى‏دهم، و تو را مى‏خوانم به حق كسانى كه در اين ماه از آغاز پيدايش تا وقت فناء اين ماه، تو را عبادت كردند، از فرشتگان مقرب، انبياى مرسل و بندگان صالح؛ تو را قسم مى‏دهم كه صلوات بفرستى بر پيغمبر اكرم و اهل بيت او(ع) و در اين ماه ما را در سايه رحمتت مستحق كرامت‌هايي بفرمايى كه به اولياى خودت وعده دادى و در اين ماه براى ما ثابت كنى آنچه را براى سخت‏كوشانِ در اطاعتت واجب كردى و ما را در سلك كسانى قرار دهى كه آنها را مستحق مقامات عالى قرار داده‏اى. براى توضيح اين قسمت از چند اصل در معارف اسلامي به عنوان اصل موضوع استفاده مى‏كنيم اصل اول اين است كه هدف از آفرينش انسان اين است كه لياقت دريافت عالى‏ترين رحمت خدا را پيدا كند ... اصل دوم اين است كه رسيدن به اين مقام، كه آن را مقام قرب الهى مي‌ناميم، تنها در سايه بندگى خدا حاصل مى‏شود ... اصل سوم در واقع تفسير عبادت است؛ اصلا عبادت يعنى چه ؟ يعنى اين كه ... 👤 آیتالله 🔹 ( صوت و متن جلسه در لینک زیر ) 📜 http://mesbahyazdi.ir/node/289 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
🔹 توسل به عزيزان درگاه الهي 📜 خدايا! به حق اين ماه و به حق كسى كه از آغاز تا پايانش تو را بندگى كرده، از فرشته‏اى كه او را مقرّب خود كردى، يا پيامبرى كه براى هدايت مردم فرستادى، يا بنده شايسته‏اى كه به كرامت خود اختصاص دادى، از تو مى‏خواهم كه بر محمد و آلش درود فرستى، و ما را در اين ماه شايسته كرامتى كه به اوليايت وعده دادى گردان، و آنچه براى اهل كوشش در بندگيت قرار دادى براى ما قرار ده، و ما را در زمره كسانى كه به رحمتت، شايستگى رسيدن به برترين مرتبه را يافتند، درآر. 🔴 ما كه بعد از پيامبر اکرم(ص) در پيشگاه الهى بنده‏اى شايسته‏تر از اميرالمؤمنين(ع) نمى‏شناسيم؛ بايد دست تضرع به دامان اين بزرگوار دراز كنيم و خدا را به مقامى كه به اميرالمومنين(ع) داده قسم بدهيم. اگر خدا به گل روى على(ع) همه دوستان آن حضرت را بيامرزد هيچ عجيب نيست؛ على(ع) به قدري پيش خدا عزيز است كه يك نفسش، يك نگاهش و يك قطره اشكش كافى است كه به بركت آن همه دوستانش آمرزيده شوند؛ ما معرفت نداريم و نمى دانيم مقام او چيست. دست توسل به دامان اميرالمؤمنين(ع) دراز میكنيم و خدا را قسم دهيم به مقام اميرالمؤمنين(ع) كه ما را از دوستان و پيروان او حساب كند و مشمول عنايات خاصش قرار دهد. 👤 آیت الله ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
💎 فضیلت و 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
محاسبه نفس - مراقبه.apk
6.49M
👌 مراقبه کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
علیه السلام 📒 هر شب و روز .... 🔴امام صادق علیه السّلام فرمودند: 📜حَقٌّ عَلی کُلِّ مُسلِمٍ یَعرِفُنا اَن یَعرِضَ عَمَلَهُ فی کُلِّ یَومٍ وَ لَیلَهٍ عَلی نَفسِهِ، فَیَکُونَ مُحاسِبَ نَفسِهِ؛ 📜بر هر مسلمانی که ما را می شناسد (و ما را به رهبری قبول دارد) سزاوار است که هر روز و شب، عمل خود را بر خویش عرضه بدارد و حسابگر نفس خویش باشد. تحف العقول، ص301 📜شرح حدیث: محور این حدیث، ضرورت «محاسبه ی اعمال» است. حدیث یاد شده، این برنامه مفید را وظیفه کسانی دانسته که به حق ائمه(علیه السلام) و ولایت آنان آشنایند. این مطب در روایات دیگر نیز آمده است؛ در حدیثی از موسی بن جعفر نقل شده است که: «هر کس، هر روز به حساب اعمال خود نرسد، از ما نیست» و این، نشان می دهد که در برنامه یک شیعه معتقد به خط اهل بیت(علیه السلام) و امامت پیشوایان معصوم، محاسبه، یک کار حتمی، اجتناب ناپذیر و سازنده است. گاهی باید «آینه ی محاسبه» را برداشت و در مقابل اعمال نهاد و جوهره ی حقیقی آنها را ارزیابی کرد و از خود حساب کشید و خود را به «محکمه ی وجدان» سپرد. «محاسبه ی نفس»، از برنامه های معمول اهل سیر و سلوک است، تا دچار غرور و غفلت نشوند و از خدا، اخلاص، عمل صالح، قیامت و مرگ غافل نگردند. کاسبان و تاجران، برای اینکه سود و زیان خود را بفهمند، ارزیابی می کنند. مدیران و مسؤولان، به گزارش کار دقت می کنند، تا روند امور را زیر نظر داشته باشند. تولیدکنندگان، به شاخص های استاندارد توجه می کنند، تا کیفیت تولیدات پایین نیاید و مشتری های خود را از دست ندهند. ما هم، که عمرمان «در بازار عمل» می گذرد و شب و روزمان برایمان «پرونده عملی» ترتیب می دهد، نباید از خود و عمل خود غافل شویم. محاسبه، باز هم محاسبه! مبادا، در مسیر زیان، پیش می رویم و خبر نداریم! 🔗 کانال انس با 🆔 @sahife2
🏴نوشتن خطاهای روزانه توسط شهید «پارسال یا پیرارسال بود که من شرح حال شهید افشردی (باقری) را میخواندم - به نظرم شرح حال ایشان یا یکی دیگر از همین شهدا بود - در آنجا ذکر شده بود که ایشان هر روز خطاهای خود را مینوشته؛ همین که در توصیه‌ی علمای اخلاق و در توصیه‌های بعضی از احادیث و اینها هم هست که خطاهای خودتان را بنویسید، هر شب خودتان را محاسبه کنید. او این چیزها را روی کاغذ مینوشته. ماها رومان نمیشود خودمان بنویسیم، روی کاغذ بیاوریم، علنی کنیم؛ ولو بین خودمان و کاغذ. او در یادداشتهای خود نوشته بود که مثلاً من شب دیدم امروز این چند تا گناه را انجام دادم. این محاسبه‌ی نفس، خیلی چیز خوبی است. انسان باید خود را محاسبه کند، بعد یکی یکی از انجام گناهان خود کم کند. ما به بعضی از گناه‌ها عادت کرده‌ایم - گاهی انسان پنج تا، شش تا، ده تا گناه را عادت کرده - همت کنیم اینها را یکی یکی کنار بگذاریم؛ این نقاط ضعف را یکی یکی کم کنیم.» ۱۳۹۰/۰۱/۲۳ 👤 کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
❤️ مرحوم ره کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا