eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
4.9هزار دنبال‌کننده
16.6هزار عکس
2.4هزار ویدیو
1.6هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
طرح هفته 1 از عبارات نورانی ✳️ عبارت " 🙏 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ تَوَلنِي فِي جِبِرَانِي وَ مَوَالِيَّ الْعَارِفِينَ بِحَقِّنَا ، وَ الْمُنَابِذِينَ لِأَعْدَائِنَا بِاَفْضَلِ وَلَايَتِكَ . خدایا! بر محمّد و آلش درود فرست و سرپرستی مرا، دربارۀ همسایگان و دوستانم که به حقّ ما آگاه و با دشمنان ما در مخالفت و ستیزند، به برترین سرپرستی‌ات به عهده گیر. دعای 👈 نظرات و حرفهای صمیمانه ی شما با اسم خودتان (البته درصورت صلاحدید خودتان) در این قسمت بارگذاری میشود ◀️ انشاالله سعی کنید در این طرح به عشق امام سجاد علیه السلام و انس بیشتر با این کتاب نورانی مشارکت فرمایید مطالب شما در روز های و تعطیل که اختصاص به شما دارد. انشاالله منتشر خواهد شد 👌 ادمین 👇 @yas2463 ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
از طرف حسینی؛ حق همسایگان مهم است خیلی مهم مواظب این حق باشیم
از طرف قاسمی: خدایا ما مایه ی آبرو ریزی اهلبیت نشویم!!! هر کس ما را دید بگوید این شیعه امام جعفر صادق علیه السلام است چه آدم خوبی!!!!
از طرف جمالی: خدایا دعای امام سجاد علیه السلام را در حق ما مستجاب فرما
از طرف خانم سعیدی : در جملات ملكوتى بالا رعايت حق دو طايفه آن هم به بهترين صورت از حضرت حق درخواست شده: 1- همسايگان 2- شيعيان
1 . همسایگان : حضرت سجاد عليه ‏السلام در باب حق همسايه در رساله ‏ى حقوق مى‏فرمايد: در وقتى كه غايب است حقوق او را از هر جهت حفظ كنى، وقتى كه حاضر است احترامش نمائى، اگر به او ظلم و ستمى شد به ياريش برخيزى، چه حاضر باشد چه غايب از كمك به او دريغ نورزى، در جستجوى عيبها و بديهاى او نباشى. اگر به چيزى از عيبهاى او بدون اينكه اراده داشته باشى و بخواهى بفهمى پى بردى، در مورد دانسته‏ هاى خودت نسبت به معايب او بسيار راز نگهدار و پرده ‏پوش باشى. از طريقى كه او بى‏خبر است مراقب گفته ‏هاى او در خانه ‏اش مباش و به عبارت ديگر استراق سمع نسبت به او نداشته باش. اگر به كارهاى زشتى از او آگاه شدى، رازش را بر ملا مساز و چنانكه مى‏دانى كه تذكر تو را خواهد پذيرفت، تنها ميانه خودتان مطالب لازم را از روى خيرخواهى با او در ميان بگذار. هنگام سختيها او را تنها نگذارى، در برابر نعمتهائى كه دارد بر او حسد نبرى، از لغزشهاى او درگذرى و با او سخت نگيرى، تقصير او را ناديده بگيرى و بدى او را ببخشى، وقتى مورد ستم قرار مى‏گيرد او را يارى دهى، اگر از روى نادانى رفتار نامناسبى هم از او ديدى از جا درنروى، و نيز زبان ملامتگران و ناسزاگويان را از او بازدارى، نقشه ‏هاى مكارانه را بى ‏اثر سازى و رفتارى بزرگوارانه با او داشته باشى، و در اين كارها بايستى از خدا كمك بگيرى.
2. شیعیان : امام صادق عليه‏السلام خطاب به عده ‏اى از شيعه فرمودند: معاشر الشيعه كونوا لنا زينا و لا تكونوا علينا شينا، قولوا للناس حسنا، و احفظوا السنتكم، و كفوها عن الفضول و قبح القول: اى جمعيت شيعه، با ورع و تقوا و عمل صالح زينت ما باشيد، كارى نكنيد كه باعث نفرت ديگران از ائمه ‏ى طاهرين شويد، با مردم خوش بگوئيد، زبان از غيبت و تهمت و دروغ حفظ كنيد، از زيادى سخن و كلام بد بپرهيزيد. و نيز آن حضرت فرمود: «شيعيان ما را اين نشانه ‏هاست: 1- پاكدامنى 2- كوشش در راه حق 3- وفادارى 4- امانتدارى 5- زهد 6- عبادت 7- پنجاه و يك ركعت نماز 8- شب زنده‏دارى 9- روزه‏ دارى 10- پرداخت زكات 11- انجام حج خانه ‏ى حق 12- اجتناب از تمام محرمات». از حضرت صادق درباره‏ ى شيعه پرسيدند فرمود: «شيعيان ما خوبيها را بجا مى‏آورند. از قبايح پرهيز مى‏كنند، خوبيها را آشكار مى‏نمايند، در اجراى اوامر حق براى رسيدن به رحمت الهى شتاب مى‏كنند، اينان از ما و به سوى ما و با ما هستند هر كجا كه ما باشيم.» حضرت صادق عليه‏السلام به بن عمر فرمود: فانما شيعه على عليه‏السلام من عف بطنه و فرجه، و اشتد جهاده، و عمل لخالقه، و رجا ثوابه، و خاف عقابه، فاذا رايت اولئك فاولئك شيعه جعفر: شيعه‏ ى على عليه ‏السلام حافظ و نگهدارنده ‏ى شكم و شهوت از حرام است، داراى كوشش سخت، و مجرى برنامه‏ هاى الهى است، به ثواب حق اميد دارد و از عذاب الهى بيمناك مى‏باشد، چون چنين مردمى را ديدى بدان كه اينان شيعه‏ى امام صادق هستند. 👌من فكر مى‏كنم همين مقدار از روايات براى شناخت اوصاف پاك شيعه بس باشد
ممنون از خانم سعیدی به خاطر مطالب زیبایشان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
برنامه ی ◀️ روزه و نماز بی فایده 🔴 و قَالَ (علیه السلام): كَمْ مِنْ صَائِمٍ لَيْسَ لَهُ مِنْ صِيَامِهِ إِلَّا الْجُوعُ وَ الظَّمَأُ، وَ كَمْ مِنْ قَائِمٍ لَيْسَ لَهُ مِنْ قِيَامِهِ إِلَّا السَّهَرُ وَ الْعَنَاءُ؛ حَبَّذَا نَوْمُ الْأَكْيَاسِ وَ إِفْطَارُهُمْ. 🔴  بسا دارى كه بهره اى جز گرسنگى و تشنگى از روزه دارى خود ندارد، و بسا شب زنده دار و خوانى كه از شب زنده دارى چيزى جز رنج و بى خوابى به دست نياورد خوشا خواب زيركان، و افطارشان 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
◀️ روزه داران بى نصيب و شب زنده داران بى خبر! 📋 مى دانيم عبادات نيز مانند انسان، روح و جسمى دارند. امام(عليه السلام) در اين كلام حكيمانه اش اشاره به عبادات بى روح و كم نتيجه يا بى نتيجه كرده مى فرمايد: «چه بسيار روزه دارانى كه از روزه خود جز گرسنگى و تشنگى بهره اى نمى برند و چه بسيار شب زنده دارانى كه از قيام شبانه خود جز بى خوابى و خستگى ثمره اى نمى گيرند. آفرين بر خواب هوشمندان و افطارشان»; (كَمْ مِنْ صَائِم لَيْسَ لَهُ مِنْ صِيَامِهِ إِلاَّ الْجُوعُ وَالظَّمَأُ، وَكَمْ مِنْ قَائِم لَيْسَ لَهُ مِنْ قِيَامِهِ إِلاَّ السَّهَرُ وَالْعَنَاءُ، حَبَّذَا نَوْمُ الاَْكْيَاسِ وَإِفْطَارُهُمْ). «سَهَر» (بر وزن سفر) به معناى شب بيدارى و «عَناء» به معناى رنج و تعب است. همان گونه که در بالا اشاره شد عبادات، ظاهرى دارد و باطنى یا صورتى و سیرتى; صورت عبادات افعالى است که در ظاهر باید انجام شود; ولى باطن آنها فلسفه هاى تربیتى است که نتیجه آن قرب الى الله است. براى رسیدن به این نتایج قناعت به شکل عبادات کافى نیست بلکه توجه به آداب آن نیز لازم است. مثلاً در نماز اگر حضور قلب نباشد و انسان اذکار و افعال آن را در حالى بجا آورد که فکر او مشغول برنامه هاى دنیاى مادى اوست به یقین از نتایج تربیتى آن که باز داشتن از گناه (نهى از فحشا و منکر) و قرب الى الله (الصَّلاةُ قُرْبانُ کُلُّ تَقِىٍّ) و شستشوى دل از زنگار گناه است محروم خواهد ماند. همچنین روزه برنامه هاى ظاهرى مانند خوددارى از خوردنى و نوشیدنى و بعضى دیگر از لذات نفسانى دارد و فلسفه اى که عبارت از تقویت ایمان و اراده و مبارزه با هواى نفس و شیطان است که اگر آنها حاصل نشود نتیجه روزه که تقوا است: (لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ) حاصل نمى گردد و انسان را از عذاب الهى باز نمى دارد و سپرى در برابر آتش نمى شود. به همین دلیل در روایات اسلامى تأکید زیادى بر آداب نماز و روزه و سایر عبادات شده است تا عبادات افزون بر اسقاط تکلیف به درجه قبولى در نزد پرورگار برسد. علاوه بر این، افعال و اعمال زشتى جزء موانع قبولى عبادت است; مانند غیبت کردن، نوشیدن مست کننده ها، استفاده از اموال حرام و امثال آن که سبب مى شود عبادات تا مدتى مقبول درگاه خدا نگردد. نیز یکى از مهم ترین شرایط قبولى عبادات، پذیرش ولایت اهل بیت است که اگر نباشد عبادات به کلى بى روح و خالى از محتوا مى شود. کلام حکیمانه فوق ناظر به تمام این امور نیز هست; کسانى هستند روزه مى گیرند; اما انواع گناهان را در حال روزه انجام مى دهند; ظلم مى کنند، مال مردم مى خورند، آبروى مسلمانان را مى ریزند و با غیبت و تهمت افراد بى گناه را آزار مى دهند به یقین این گونه اشخاص از روزه خود جز گرسنگى و تشنگى بهره اى نمى برند، چنان که شب زنده دارانى هستند مانند خوارج که خون بى گناهان را مى ریزند، با امام معصوم به مبارزه برمى خیزند و جنایات بى رحمانه اى مى کنند و با این حال شب تا به صبح نماز و قرآن مى خوانند. اینها هرگز بهره اى از عبادات شبانه نخواهند برد. منظور از «اکیاس» (جمع کیّس به معناى انسان با هوش است) تنها پرهیزگاران و افراد با معرفت و هوشمند به همه اسرار عبادات آگاهند و آداب آن را به کار مى بندند. آنها اگر چه روزه مستحبى به جا نیاورند و عبادات مستحب شبانه را انجام ندهند خواب و افطارشان از عبادات گروه اول بالاتر است; خواب و افطارى که به آنها براى اطاعت خالق و خدمت به خلق نیرو مى دهد 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
❇️ قرآن کریم هر روز یک آیه تفسیر نور – استاد محسن قرائتی ابتدای سوره الم (1) ذَلِكَ الْكِتَابُ لاَ رَيْبَ فِيهِ هُدًي لِّلْمُتَّقِينَ (2) الف لام ميم آن كتاب (با عظمت كه) در (حقّانيت) آن هيچ ترديدى راه ندارد، راهنماى پرهيزگاران است 👌تنها افراد پاك وپرهيزكار، از هدايت قرآن بهره مند مى شوند. «هدى للمتقين» هركس كه ظرف دلش پاكتر باشد، بهره مندى و نورگيرى او بيشتر است. 👤استاد ⏺کانال انس با 🆔 @sahife2
👆این نرم افزار را نصب کنید و از روی آن در این دوره ی تفسیر خوانی با ما همراه باشید
❇️ بزرگان وقتی می‌خواستند مطلبی و فیضی را از خداوند بگیرند ، از شب و ( ) استفاده می‌کردند..... 👤مرحوم آیت الله (ره) ⏺کانال انس با 🆔 @sahife2
🙏 دعای 🌹 دعای سیدالساجدین (علیه السلام ) " پس از برای خود و اعتراف به گناه " 👇 وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ بَعْدَ الْفَرَاغِ مِنْ صَلَاةِ اللَّيْلِ لِنَفْسِهِ فِي الاِعْتِرَافِ بِالذَّنْبِ 👇 📋 https://plink.ir/vSkMY ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
❇️ اعمال روزها و شب های 🙏 آداب ، اعمال ، ادعیه ، استعاذه ، تسبیح و نماز روز 👉🏻 1da.ir/TXfZ6s2I 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
🔹و الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذي مَنَّ عَلَيْنا بِمُحَمَّدٍ نَبِيِّهِ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ الِهِ - سپاس مخصوص خداست، كه بر ما به وجود محمد صلي الله عليه و آله منّت نهاد؛ دُونَ الْاُمَمِ الْماضِيَةِ، وَالْقُرُونِ السَّالِفَةِ، نه بر امّت‏هاي گذشته و زمان‏هاي سپري شده ... 👌بخشی از دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
✳️ سرگذشت پر آشوب‏ قسمت اول 🔴 تيتر بالا عنوانى است از صاحب كتاب پر قيمت و علمى « » تأليف مرحوم حجة الإسلام محمّد صادق كه سال‏ها از مهم‏ترين قسّيسين مسيحى بوده و در يك برخورد نورانى به شرف مكتب سعادتبخش اسلام مشرّف شد و در صراط مستقيم الهى قرار گرفت و در اين راه صدمات فراوانى را تحمّل نمود. 🔴آن مرد بزرگ پس از آن عنوان و تيتر مى‏نويسد: 📜«مؤلّف اين كتاب أباً عَنْ‏جدّ از عظماى قسّيسين نصارى بود و ولادتش در كليساى اروميّه واقع گرديده است و در نزد عظماى قسّيسين و علما و معلّمان نصارى در ايّام جاهليّت تحصيل نموده از آن جمله: رآبى يوحنّاى كبير و قسّيس يوحنّاى جان و رآبى عاژ و غير ايشان از معلّمان و معلّمات فرقه پروتستنت و ازمعلّمين فرقه كاتلك رآبّى تالو و قسّيس كوركز و غير ايشان از معلّمين و معلّمات و تاركات الدّنيا كه در سنّ دوازده سالگى از تحصيل علم تورات و انجيل و ساير علوم نصرانيّت فارغ التحصيل و علماً به مرتبه قسّيسيّت رسيده و در اواخر ايّام تحصيل بعد از دوازده سالگى خواستم عقايد ملل و مذاهب مختلفه نصارى را تحصيل نموده باشم، بعد از تجسّس بسيار و زحمات فوق‏العاده و ضرب در بلدان، خدمت يكى از قسّيسين عظام بلكه مطران والامقام از فرقه كاتلك رسيده كه بسيار صاحب قدر و منزلت و شأن و مرتبت بودند و اشتهار تمام در مراتب علم و زهد و تقوا در ميان اهل ملّت خود داشت و فرقه كاتلك از دور و نزديك از ملوك و سلاطين و اعيان و اشراف و رعيّت، سؤالات دينيّه خود را از قسّيس مزبور مى‏نمودند و به مصاحبت سؤالات هداياى نفيسه بسيار ارزنده از نقد و جنس از براى قسّيس مذكور ارسال مى‏داشتند، ميل ورغبت مى‏نمودند در تبرّك از او و قبول او هداياى ايشان را و از اين جهت تشرّف مى‏نمودند و من اصول و عقايد ملل و مذاهب مختلفه نصرانيّت و احكام فروع ايشان را از محضر او استفاده مى‏نمودم، وغير از حقير تلامذه كثيره ديگر نيز داشت. هر روز در مجلس درس او قريب به چهارصد و يا پانصد نفر حضور بهم مى‏رسانيدند و از دختران كليسا كه تاركات الدّنيا بودند و نذر عدم تزويج نموده بودند و در كليسا معتكف بودند، جمعيّت كثيرى در مجلس درس ازدحام مى‏نمودند و اينها را به اصطلاح نصاراى «ربّانتا» مى‏گويند. ولكن از ميان جميع تلامذه، با اين حقير الفت و محبّت مخصوصى داشتند و مفاتيح مسكن و خزاين مأكل و مشرب خود را به حقير سپرده بودند و استثنا نكرده بود مگر يك مفتاح خانه كوچكى را كه به منزله صندوق خانه بود و حقير خيال مى‏نمودم كه آن جا خزانه اموال قسّيس است و از اين جهت با خود مى‏گفتم قسّيس از اهل دنياست و پيش خود مى‏گفتم: تَرَكَ الدُّنْيا لِلدُّنْيا. دنيا را ترك كرد به خاطر دنيا. و اظهار زهدش به جهت تحصيل زخاريف دنياست. پس مدّتى در ملازمت قسّيس به نحو مذكور مشغول تحصيل عقايد مختلفه ملل و مذاهب نصارى بوديم تا اين كه سنّ حقير به هفده و هجده رسيد. در اين بين روزى قسّيس را عارضه رو داد مريض شده و از مجلس درس تخلّف نمود، به حقير گفت: اى فرزند روحانى! تلامذه را بگوى كه من امروز حالت تدريس ندارم. حقير از نزد قسّيس بيرون آمدم و ديدم تلامذه مذاكره مسائل علوم مى‏نمايند، بالمآل صحبت ايشان منتهى شد به معنى لفظ: «فارقليطا» در سريانى «پيركلوطوس» در يونانى كه يوحنّا صاحب انجيل چهارم، آمدن او را در باب 14 و 15 و 16 از جانب عيسى عليه السلام نقل نموده است كه آن جناب فرمودند: بعد از من «فارقليطا» خواهد آمد. متن آيه انجيل يوحنّا به زبان اصلى چنين است: انّى هُمْزِ مِلى عَمُوخُونْ كَتْ لِكْسِكْو خُونَ يْون اينَ‏هَوْ پارقَليطارُ و خارِ قُدْسَ هَوْبِت شارِ ربّبى شمّى هَوْبِت قِلپ لوخونْ كُل مِندى و هَوْبِت مَتخِر و خون كل مِندى دِمرونِ الَوْخُونْ. « انجيل يوحنّا: 25- 27، باب 4.» 👈 ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏2، ص: 116 دعای ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
✳️ سرگذشت پر آشوب‏ قسمت 2 🔴 اين حرف‏ها را با شما گفته‏ام وقتى كه با شما بودم، ليكن فارقليطاى روح حق نصيحت كننده است و شما را به سوى حق مى‏خواند كه پدر، او را به اسم من مى‏فرستد «مرا تصديق مى‏كند» و هر چيز را به شما ياد خواهد داد و هر آنچه را گفته‏ام به ياد شما خواهد آورد. پس گفتگوى ايشان در اين باب، بزرگ و جدال ايشان به طول انجاميد، صداها بلند و خشن شد و هر كسى در اين باب رأى عليحده داشت و بدون تحصيل فايده از اين مسأله منصرف گرديده و متفرّق گشتند. پس حقير نيز نزد قسّيس مراجعت نمودم، قسّيس گفت: اى فرزند روحانى! امروز در غيبت من چه مباحثه و گفتگو مى‏داشتند؟ حقير اختلاف قوم را در معنى لفظ «فارقليطا» از براى او تقرير و بيان نمودم و اقوال هر يك از تلامذه را در اين باب شرح دادم، از من پرسيد كه قول شما در اين باب چه بود؟ حقير گفتم: مختار فلان مفسّر و قاضى را اختيار كردم، قسّيس گفت: تقصير نكرده‏اى لكن حقّ واقع خلاف همه اين اقوال است؛ زيرا كه معنى و تفسير اين اسم شريف را در اين زمان به نحو حقيقت نمى‏دانند مگر راسخان در علم، از آنها نيز اندك. پس حقير خود را به قدم‏هاى شيخ مدرّس انداخته و گفتم: اى پدر روحانى! تو از همه كس بهتر مى‏دانى كه اين حقير از بدايت عمر تا كنون در تحصيل علم كمال انقطاع (اميد) و سعى را دارم و كمال تعصّب و تديّن را در نصرانيّت دارم، به جز در اوقات صلاة و وعظ، تعطيلى از تحصيل و مطالعه ندارم، پس چه مى‏شود اگر شما احسانى نماييد و معنى اين اسم شريف را بيان فرماييد؟! شيخ مدرّس به شدّت گريست بعد گفت: اى فرزند روحانى! واللَّه تو اعزّ ناسى در نزد من و من هيچ چيز را از شما مضايقه ندارم، اگر چه در تحصيل معنى اين اسم شريف، فايده بزرگى است و ليكن به مجرّد انتشار معنى اين اسم متابعان مسيح، من و تو را خواهند كشت! مگر اين كه عهد نمايى در حال حيات و ممات من اين معنى را اظهار نكنى، يعنى اسم مرا نبرى؛ زيرا كه موجب صدمه كلّى است در حال حيات از براى من و بعد از ممات از براى اقارب و تابعان من، و دور نيست كه اگر بدانند اين معنى از من بروز كرده است قبر مرا بشكافند مرا آتش بزنند!! پس اين حقير قسم ياد نمودم كه واللَّه العلىّ العظيم، به خداى قاهر، غالب، مهلك، مدرك، منتقم و به حقّ انجيل و عيسى و مريم و به حقّ تمامى انبيا و صلحا و به حقّ جميع كتاب‏هاى مُنزَله از جانب خدا و به حقّ قدّيسين و قدّيسات، من هرگز افشاى راز شما را نخواهم كرد، نه در حال حيات و نه بعد از ممات. پس از اطمينان گفت: اى فرزند روحانى! اين اسم از اسماى مباركه پيغمبر مسلمين مى‏باشد يعنى به معنى احمد و محمّد است. پس مفتاح آن خانه كوچك سابق الذّكر را به من داد و گفت: درِ فلان صندوق را باز كن، فلان و فلان كتاب رانزد من بياور. حقير چنين كردم و كتاب‏ها را نزد ايشان آوردم، اين دو كتاب به خطّ يونانى و سريانى قبل از ظهور حضرت ختمى مرتبت با قلم بر پوست نوشته شده بود و در دو كتاب مذكور لفظ «فارقليطا» را به معنى احمد و محمّد صلى الله عليه و آله ترجمه نموده بودند! بعد گفت: اى فرزند روحانى! بدانكه علما و مفسّران و مترجمان مسيحيه قبل از ظهور حضرت محمّد صلى الله عليه و آله اختلافى نداشتند كه به معنى احمد و محمّد صلى الله عليه و آله است. بعد از ظهور آن جناب قسّيسين و خلفا تمامى تفاسير و كتب لغت و ترجمه‏ها را از براى بقاى رياست خود و تحصيل اموال و جلب منفعت دنيويّه و عناد و حسد و ساير اغراض نفسانيّه تحريف و خراب نمودند و معنى ديگر از براى اين اسم شريف اختراع نمودند كه آن معنى اصلًا و قطعاً مقصود صاحب انجيل نبوده و نيست! 👈 ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏2، ص: 116 دعای ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
✳️ سرگذشت پر آشوب‏ قسمت 3 🔴 از سبك و ترتيب آياتى كه در اين انجيل موجود حاليّه است اين معنى در كمال سهولت و آسانى معلوم مى‏گردد كه وكالت و شفاعت و تعزّى و تسلّى، منظور صاحب انجيل شريف نبوده و روح نازل در يوم‏الدّار « روز پنطيكاست، معروف است كه به عقيده مسيحيان در آن روز روح القدس به شدّت هر چه‏تمامتر به مانند وزش بادى به حواريّون نازل شده و فارقليطاى موعود را هم به همان روز تفسير كرده‏اند » نيز منظور نبوده؛ زيرا كه جناب عيسى آمدن «فارقليطا» را مشروط و مقيّد مى‏نمايند به رفتن خود و مى‏فرمايد: تا من نروم «فارقليطا» نخواهد آمد. « انجيل يوحنّا: 7، باب 16 » زيرا كه اجتماع دو نبىّ مستقلّ صاحب شريعت عامّه در زمان واحد جايز نيست به خلاف روح نازل در يوم الدّار كه مقصود از آن روح القدس است كه او با بودن جناب عيسى عليه السلام و حواريّون از براى آن جناب و حواريّون نازل شده بود. مگر فراموش كرده قول صاحب انجيل اوّل را «انجيل متّى» در باب سوّم از انجيل خود كه مى گويد: همان كه عيسى عليه السلام بعد از تعميد يافتن از يحياى تعميد دهنده از نهر اردن بيرون‏ آمد، روح القدس در صورت كبوتر بر آن جناب نازل شد. « انجيل متى: 16، باب 3 » و همچنين با بودن خود جناب عيسى عليه السلام، روح از براى دوازده شاگرد نازل شده بود چنانچه صاحب انجيل اوّل در باب دهم از انجيل خود تصريح نموده است: جناب عيسى در هنگامى كه دوازده شاگرد را به بلاد اسرائيليّه مى‏فرستاد ايشان را بر اخراج ارواح پليده و شفا دادن هر مرضى و رنجى قوّت داد. مقصود از اين قوّه، قوّه روحانى است نه قوّه جسمانى؛ زيرا كه از قوّه جسمانى اين كارها صورت نمى‏بندد و قوّه روحانى عبارت از تأييد روح القدس است. و در آيه بيستم از باب مذكور جناب عيسى عليه السلام خطاب به دوازده شاگرد مى‏فرمايد: زيرا گوينده شما نيستند بلكه روح پدر شما در شما گوياست. و مقصود از روح پدر شما همان روح القدس است. و همچنين صاحب انجيل سيّم تصريح مى‏نمايد در باب نهم از انجيل خود، پس دوازده شاگرد خود را طلبيده به ايشان قدرت و اقتدار بر جميع ديوها و شفا دادن امراض عطا فرمود. و همچنين در باب دهم صاحب انجيل سيّم گويد: (در باره آن هفتاد شاگردى كه جناب عيسى عليه السلام آنها را جفت جفت فرستاد) ايشان مويّد به روح القدس بودند. و در آيه هفده مى‏فرمايد: آن هفتاد نفر با خرّمى برگشتند و گفتند: اى خداوند، ديوها هم به اسم تو اطاعت ما مى‏كنند. پس نزول روح مشروط به رفتن مسيح نبود، اگر منظور و مقصود از «فارقليطا» روح القدس بود اين كلام از جناب مسيح غلط و فضول و لغو خواهد بود، شأن مرد حكيم نيست كه به كلام لغو و فضول تكلّم نمايد تا چه رسد به نبىّ صاحب الشأن و رفيع المنزله مانند جناب عيسى عليه السلام، پس منظور و مقصودى از لفظ «فارقليطا» نيست مگر احمد و محمّد. معنى اين لفظ نيز همين است و بس. حقير گفتم: شما در باب نصارى چه مى‏گوييد؟ گفت: اى فرزند روحانى! دين نصارى منسوخ است به سبب ظهور شرع شريف حضرت محمّد صلى الله عليه و آله و اين لفظ را سه مرتبه تكرار نمود!! من گفتم: در اين زمان طريقه نجات و صراط مستقيم مُؤدّى‏ الى اللَّه كدام است؟ گفت: طريقه نجات و صراط مستقيم الى اللَّه منحصر است در متابعت محمّد صلى الله عليه و آله. گفتم: آيا متابعين آن جناب از اهل نجاتند؟ گفت: اى واللَّه، اى واللَّه، اى واللَّه!! پس گفتم: مانع شما از دخول در دين اسلام و متابعت سيّد الأنام چيست؟ و حال آن كه شما فضيلت دين اسلام را مى‏دانيد و متابعت حضرت ختمى مرتبت را طريقة النجاة و صراط المستقيم المؤدّى الى اللَّه مى‏خوانيد؟ گفت: اى فرزند روحانى! من بر حقيقت دين اسلام و فضيلت آن برخوردار نگرديدم مگر بعد از كبر سن و اواخر عمر و درباطن من مسلمانم و ليكن به حسب ظاهر اين رياست و بزرگى را نمى‏توانم ترك نمايم، عزّت و اقتدار مرا در ميان نصارى مى‏بينى، اگر فى‏الجمله ميلى از من به دين اسلام بفهمند مرا خواهند كشت و بر فرض اين كه از دست ايشان نجات يافتم، سلاطين مسيحيّه مرا از سلاطين اسلام خواهند خواست به عنوان اين كه خزاين كليسا در دست من است و در آنها خيانتى كرده‏ام و يا چيزى از آنها برده‏ام و خورده‏ام و بخشيده‏ام، مشكل مى‏دانم كه سلاطين و بزرگان اسلام از من نگهدارى كنند و بعد از همه اينها، فرضاً رفتم ميان اهل اسلام و گفتم من مسلمانم، خواهند گفت: خوشا به حالت، جان خود را از آتش جهنّم نجات داده‏اى بر ما منّت مگذار؛ زيرا كه به دخول در دين حق و مذهب هدى خود را از عذاب خلاص نموده‏اى!
اى فرزند روحانى! از براى من نان و آب نخواهد بود، پس اين پيرمرد در ميان مسلمانان كه عالم به لغت ايشان نيز نيست در كمال فقر و پريشانى و مسكنت و فلاكت و بد گذرانى عيش خواهم نمود و حق مرا نخواهند شناخت و حرمت مرا نگاه نخواهند داشت و از گرسنگى در ميان ايشان خواهم مرد و در خرابه‏ها و ويرانه‏ها رخت از دنيا خواهم برد. من مى‏ترسم كه طاقت شدايد و مصايب دنيا را نداشته باشم، آن وقت نه دنيا دارم و نه آخرت و من بحمداللَّه در باطن از متابعان محمّد صلى الله عليه و آله مى‏باشم. 👈 ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏2، ص: 116 دعای ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2