eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
4.9هزار دنبال‌کننده
16.7هزار عکس
2.5هزار ویدیو
1.6هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️دعای امام سجاد علیه السلام برای عجل 🙏 بار خدايا تو دين خود (اسلام) را در هر زمان و روزگارى به وسيله‏ ى امام و پيشوائى (يكى از ائمه‏ ى معصومين عليهم‏ السلام) كه او را براى (گمراهان) بندگانت علامت (راهنما) و در شهرهايت نشانه ‏ى (راه حق) برپا داشته ‏اى، تاييد و كمك كرده‏ اى پس از آنكه پيمان (دوستى) آن امام را به پيمان (به دوستى) خود پيوسته، و او را سبب خشنودى (افاضه‏ ى رحمت) خويش گرداننده ‏اى، و طاعت و فرمانبرى از او را واجب نموده، و از فرمان نبردن از او ترساندی ‏اى، و به فرمانبرى فرمان هايش، و بازايستادن از نهى و بازداشتنش، و به اينكه كسى از او پيشى نگيرد (جز پيروى از فرمان او از پيش خود كارى نكند) و از او واپس نماند (خلاف فرمانش قدمى برندارد) فرمان داده ‏اى، پس او است نگهدار پناهندگان (به خود از واقع شدن در يكى از دو طرف افراط و تفريط) و پناه اهل ايمان (در رهائى از تاريكيهاى نادانى و شبهات) و دستاويز چنگ ‏زدگان (از كيفرها) و جمال و نيكوئى جهانيان (زيرا به راهنمائى و روش او تراز وى عدل و داد در بين مردم برابر مى‏گردد) ✍️ترجمه مرحوم ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
ما هم با الگو گیری از امام سجاد علیه السلام و زمزمه این فراز نورانی ، از خدا میخواهیم : خدایا امام غریبمان را یاری کن و او را برسان ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
1879514881_-210030.m4a
24.56M
👌جلسه 2 آشنایی اجمالی با دوران تاریخی امام سجاد علیه السلام 👤استاد علی اصغر 🖋کانال انس با 🆔 @sahife2
1_499568162.m4a
43.34M
👌جلسه 3 استاد علی اصغر دعا دعای سیدالساجدین (علیه السلام ) " در ترس از خدا " 🖋کانال انس با 🆔 @sahife2
دعا دعای سیدالساجدین (علیه السلام ) " در ترس از خدا " 🖋کانال انس با 🆔 @sahife2
برنامه ی ◀️ پایان زندگی با آمدن اجل إِنَّ مَعَ كُلِّ إِنْسَانٍ مَلَكَيْنِ يَحْفَظَانِهِ، فَإِذَا جَاءَ الْقَدَرُ خَلَّيَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَهُ؛ وَ إِنَّ الْأَجَلَ جُنَّةٌ حَصِينَةٌ. و درود خدا بر او، فرمود: با هر انسانى دو است كه او را حفظ مى كنند، و چون تقدير الهى فرا رسد، تنهايش مىگذارند، كه همانا زمان عمر انسان، سپرى نگهدارنده است. 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
◀️ اجل همچون سپرى محافظ است! قسمت اول 📜امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه به حقيقتى اشاره مى كند كه بسيارى از آن غافلند، مى فرمايد: «همراه هر انسانى دو فرشته است كه وى را (از خطرات) محافظت مى كنند، اما هنگامى كه روز مقدّر فرا رسد او را در برابر حوادث رها مى سازند و (بنابراين) اجل و سرآمد زندگى (كه از سوى خداوند تعيين شده) سپرى است محافظ و نگهدار»; (اِنَّ مَعَ كُلِّ إِنْسَان مَلَكَيْنِ يَحْفَظَانِهِ، فَإِذَا جَاءَ الْقَدْرُ خَلَّيا بَيْنَهُ وَبَيْنَهُ، وَإِنَّ الاَْجَلَ جُنَّةٌ حَصِينَةٌ). از مجموع آيات قرآن و روايات اسلامى به خوبى استفاده مى شود كه انسان داراى دو اجل و سرآمد عمر است: يكى اجل معلق يا مشروط كه اگر در برابر آن دقت شود مى توان از آن پرهيز كرد، مانند انواع بيمارى هاى قابل علاج، خطرات رانندگى كه بر اثر بى احتياطى پيش مى آيد، خطرات زلزله ها و طوفان ها كه بر اثر سستى ساختمان خانه ها دامن انسان را مى گيرد تمام اينها از امورى است كه ممكن است به زندگى انسان پايان دهد ولى در عين حال قابل اجتناب است. در حدیث معروفى از امیرمؤمنان(علیه السلام) مى خوانیم که در زیر دیوار کجى نشسته بود. هنگامى که چشمش به وضع دیوار افتاد از زیر آن دیوار بلند شد و در جاى امنى نشست. کسى عرض کرد: «یا أمیرَالْمُؤمِنِینَ تَفِرُّ مِنْ قَضاءِ اللهِ؟; از قضاى الهى فرار مى کنى؟» امام(علیه السلام) فرمود: «أفِرُّ مِنْ قَضاءِ اللهِ إلى قَدَرِ اللهِ; من از قضاى الهى به قدر الهى فرار مى کنم». اشاره به این که قضاى الهى در اینجا مشروط به این است که من در زیر این دیوار بمانم ولى قدر و اندازه گیرى ها به من مى گوید: نمان. در واقع این یک قضاى مشروط بود که امام(علیه السلام) با تقدیر دادن شرط آن قضا را منتفى کرد. ولى اجل حتمى سرآمدى است که قابل اجتناب نیست و خواه ناخواه دامن انسان را مى گیرد; مثلاً مى دانیم قلب و عروق و مغز یک انسان توان محدودى دارند، هرچند تمام دستورات حفظ الصحة را رعایت کند زمانى که به آخر برسد این چراغ خاموش مى شود و زندگى پایان مى گیرد و یا این که خداوند مقرر کرده است فلان قوم و جمعیت بر اثر کارهایشان به فلان بلا مبتلا شوند در اینجا به مصداق (فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ لاَ یَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلاَ یَسْتَقْدِمُونَ) مرگشان حتمى است. در داستان قوم لوط مى خوانیم که ابراهیم(علیه السلام) درباره آنها شفاعت کرد. از سوى خدا به او خطاب شد: «(یَا إِبْرَاهِیمُ أَعْرِضْ عَنْ هَذَا إِنَّهُ قَدْ جَاءَ أَمْرُ رَبِّکَ وَإِنَّهُمْ آتِیهِمْ عَذَابٌ غَیْرُ مَرْدُود); (گفتیم) اى ابراهیم! از این (درخواست) صرف نظر کن، که فرمان پروردگارت فرا رسیده; و به یقین عذاب بدون بازگشت (الهى) به سراغ آنها مى آید». از آیات قرآن نیز استفاده مى شود فرشتگانى هستند که به فرمان خداوند خطرات را از انسان دفع مى کنند (لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ یَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللهِ) و به راستى اگر آنها نباشند انسان از زمان کودکى آماج انواع بلاها و خطرات است ولى عنایت پروردگار او را حفظ مى کند; ولى هنگامى که اجل حتمى انسان فرا رسد این فرشتگان او را رها مى سازند و کلام امام(علیه السلام) در واقع از این آیه برگرفته شده است. 👈 ادامه دارد ... 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
◀️ اجل همچون سپرى محافظ است! قسمت دوم 📜 در روایتى از امام باقر(علیه السلام) مى خوانیم که در تفسیر آیه فوق فرمود: «یُحْفَظُ بِأمْرِ اللهِ فی أنْ یَقَعَ فی رَکْى أوْ یَقَعُ عَلَیْهِ حائِطٌ أوْ یُصیبُهُ شَیءٌ حَتّى إذا جاءَ الْقَدَرُ خَلَّوْا بَیْنَهُ وَبَیْنَهُ یَدْفَعُونَهُ إلَى الْمقادیرِ وَهُما مَلَکانِ یَحْفَظانِهِ بِاللَّیْلِ وَمَلَکانِ بِالنَّهارِ یَتَعاقِبانَهُ; آنها به فرمان خداوند انسان را حفظ مى کنند از این که در چاهى سقوط کند یا دیوارى بر او بیفتد یا حادثه دیگرى برایش رخ دهد تا زمانى که مقدرات حتمى فرا رسد در آن هنگام آنها کنار مى روند و او را تسلیم حوادث مى کنند. دو فرشته اند که انسان را در شب حفظ مى کنند و دو فرشته که در روز به طور متناوب این وظیفه را انجام مى دهند». این سخن را با آیه دیگرى از قرآن مجید ادامه مى دهیم: «(وَهُوَ الْقَاهِرُ فَوْقَ عِبَادِهِ وَیُرْسِلُ عَلَیْکُمْ حَفَظَةً حَتَّى إِذَا جَاءَ أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ تَوَفَّتْهُ رُسُلُنَا وَهُمْ لاَ یُفَرِّطُونَ); و اوست که بر بندگان خود تسلط کامل دارد و مراقبانى بر شما مى گمارد تا هنگامى که مرگ یکى از شما فرا رسد; (در این هنگام،) فرستادگان ما جان او را مى گیرند; و آنها (در نگهدارى حساب عمر و اعمال بندگان،) کوتاهى نمى کنند». البته هیچ کدام از این آیات و روایات مفهومش این نیست که انسان، بر اثر بى احتیاطى ها خود را در کام مرگ فرو برد و در پرتگاه ها بدون رعایت احتیاط گام بگذارد، چرا که همه اینها از قبیل اجل معلق یا مشروط است که اگر انسان رعایت موازین کند خطر از او فاصله مى گیرد و اگر رعایت نکند گرفتار مى شود. آنچه امام بیان فرموده درباره اجل حتمى است که «جُنَّةٌ حَصینَةٌ» و «سپر محافظ» است. این سخن را با حدیث دیگرى از امیرمؤمنان که مرحوم کلینى در کافى آورده است پایان مى دهیم: امام صادق(علیه السلام) مى فرماید: «إنَّ أمیرَالْمُؤمِنینَ صَلَواتُ اللهِ عَلَیْهِ جَلَسَ إلى حائِط مائِل یَقْضى بَیْنَ النّاسِ فَقالَ بَعْضُهُمْ: لا تَقْعُدْ تَحْتَ هذَا الْحائِطِ فَإِنَّهُ مُعْوِرٌ; امیرمؤمنان(علیه السلام) زیر دیوار کجى نشسته بود و در میان مردم قضاوت مى کرد. بعضى عرض کردند: زیر این دیوار منشین که معیوب است». امام(علیه السلام)فرمود: «حَرَسَ امْرَأً أجَلُهُ فَلَمّا قامَ سَقَطَ الْحائِطُ; اجل (حتمى) از هر کسى پاسدارى مى کند (امام (علیه السلام) این سخن را گفت و از زیر دیوار برخاست) هنگامى که برخاست دیوار سقوط کرد».(7) کوتاه سخن این که گرچه ما باید از مظان خطر بپرهیزیم و فقها فتوا داده اند که به هنگام خطر و طوفان سوار کشتى شدن حرام است و اگر کسى از جاده خطرناکى برود نماز او تمام خواهد بود، زیرا سفر، سفر معصیت است; ولى با این حال اقدام ما براى پرهیز از خطر تنها اجل معلق را از ما دور مى سازد و اگر اجل حتمى فرا رسیده باشد هیچ راه فرارى ندارد تا آن اجل فرا نرسیده انسان محفوظ است و هنگامى که آن فرا رسید دفاع از آن امکان پذیر نیست. قرآن مجید در آیه 154 سوره آل عمران درباره کسانى که (بعد از حادثه احد) گمان هاى نادرستى به خدا مى بردند و مى گفتند: اگر بنا بود ما پیروز شویم در اینجا کشته نمى شدیم مى فرماید: اى پیغمبر! به آنها بگو «(لَّوْ کُنْتُمْ فِى بُیُوتِکُمْ لَبَرَزَ الَّذِینَ کُتِبَ عَلَیْهِمْ الْقَتْلُ إِلَى مَضَاجِعِهِمْ); اگر شما در خانه هایتان هم بودید آنهایى که مقرر بود کشته شوند قطعاً به سوى قتلگاه خود بیرون مى آمدند ـ و به قتل مى رسیدند». بنابراین توجه به تقسیم اجل به حتمى و غیر حتمى پاسخى است براى سؤالاتى که پیرامون این کلام حکمت آمیز و روایات مشابه آن عنوان مى شود. 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
❇️ قرآن کریم هر روز یک آیه تفسیر نور – استاد محسن قرائتی سوره ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُمْ مِنْ بَعْدِ ذَ لِكَ فَهِىَ كَالْحِجَارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً وَإِنَّ مِنَ الْحِجَارَةِ لَمَا يَتَفَجَّرُ مِنْهُ الْأَنْهَرُ وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا يَشَّقَّقُ فَيَخْرُجُ مِنْهُ الْمَآءُ وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا يَهْبِطُ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ وَمَا اللَّهُ بِغَفِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ‏ سپس دلهاى شما بعد از این جریان سخت شد، همچون سنگ یا سخت‌تر! چرا كه از پاره‌اى سنگ‌ها، نهرها شكافته (وجارى) مى‌شود وپاره‌اى از آنها، شكاف برمى‌دارد و آب از آن تراوش مى‌كند، و بعضى از سنگ‌ها از خوف خدا (از فراز كوه) به زیر مى‌افتد. (امّا دلهاى شما هیچ متأثّر نمى‌شود) و خداوند از اعمال شما غافل نیست. 🔴 و سنگدلى، بدترین نوع مرض روحى است كه به جهت لجاجت‌هاى پى‌درپى، براى انسان پیدا مى‌شود. «ثم قست قلوبكم من بعد ذلك» 👤استاد ⏺کانال انس با 🆔 @sahife2
❇️ اعمال روزها و شب های 🙏 آداب ، اعمال ، ادعیه ، استعاذه ، تسبیح و نماز روز 👉🏻 1da.ir/oh2u 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
شد و باز دلم هوای تو ای صاحب مسجد مقدس کرده است ، مرا بپذیر مولای من ... ✳️ گفتا برون شدی به تماشای از ماه ابروان منت شرم باد رو عمریست تا دلت ز اسیران زلف ماست غافل ز حفظ جانب یاران خود مشو مفروش عطر عقل به هندوی زلف ما کان جا هزار نافه مشکین به نیم جو تخم وفا و مهر در این کهنه کشته زار آن گه عیان شود که بود موسم درو ساقی بیار باده که رمزی بگویمت از سر اختران کهن سیر و ماه نو شکل هلال هر سر مه می‌دهد نشان از افسر سیامک و ترک کلاه زو جناب پیر مغان مامن وفاست درس حدیث عشق بر او خوان و ز او شنو 🔅 برنامه ی روزانه ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
انس با صحیفه سجادیه
#سه_شنبه شد و باز دلم هوای تو ای صاحب مسجد مقدس #جمکران کرده است ، مرا بپذیر مولای من ... ✳️ گفتا بر
گفتا برون شدی به تماشای ماه نو از ماهِ ابروانِ منت شرم باد رو معشوق گفت: ای عاشق به تماشای ماه نودرآسمان آمدی! برو، ازماهِ ابروان من شرم نمی کنی؟ وقتی عاشق هستی فقط باید به معشوق توجّه کنی وهمه ی زیبائیها رادروجوداوببینی. آسمان گومفروش این عظمت کاندرعشق خرمن مه به جوی خوشه ی پروین به دوجو عمریست تا دلت ز اسیران زلف ماست غافل ز حفظ جانب یاران خود مشو معشوق درادامه گفت: توکه عمریست درحلقه های گیسوان من زندانی هستی بهترآنست که‌‌‌ ازاحوالاتِ سایرهم بندانِ خود( عشّاقی که همانندِ تودرحلقه های زلفِ من اسیرند) بی خبرنباشی،حُرمتِ آنان نگاهدار وباهمّتی عاشقانه همپای آنان عشق وَرز وازاین قافله جدامشو. جنابِ عشق بلنداست همّتی حافظ که عاشقان رهِ بی همّتان به خودندهند ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
✳️ اللَّهُمَّ وَأَتْبَاعُ الرُّسُل‏ ... عَلَى جَمِيعِهِمُ السَّلَامُ خدايا! پيروان رسولان و تصديق كنندگانشان، ... در هر روزگار و زمان ، از زمان آدم، تا دوران محمد ص ، از پيشوايان هدايت و فرماندهان اهل تقوا، بر همه آنان سلام باد! استاد حسین دعای https://b2n.ir/sahife2_4 ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
قسمت 11 🔴 ‏ 1 تخم عشق در بدايت حال اگر چه به تصرّفِ‏ «ثُمَّ رَشَّ عَلَيْهِمْ مِنْ نورِهِ در زمين ارواح انداختند امّا تا آبِ‏ «ما كُنْتُ أعْبُدُ رَبًّا لَمْ أرَهُ» بدان نرسيد، سبزه إنّى ذاهِبٌ إلى‏ رَبِّى پيدا نيامد. بلكه تخم عشق در بدايت بيخودى به دستكارى «يُحِبُّهُمْ» در زمين «يُحِبُّونَهُ» انداختند و آب ألَسْتُ بِرَبِّكُم بدو رسانيدند سبزه قالُوا بَلى‏ پيدا آمد. اول كه شرر آتش عشق از قَدّاحه: فَأحْبَبْتُ أنْ اعْرَفَ دوست داشتم تا شناخته گردم. برخاست، هنوز نه عالم بود و نه آدم. حرّاقه سياه روى‏ «خَلَقَ الْخَلْقَ فى ظُلْمَةٍ» مى‏بايست تا قابل آن شرر گردد كه: فَخَلَقْتُ الْخَلْقَ لِكَى أُعْرَفْ. پس خلايق را آفريدم تا شناخته شوم. 👈 ادامه دارد .... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏3، ص: 238 دعای ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
قسمت 11 🔴 ‏ 2 چون در اين عالم كبريت صدق طلب را كه به حقيقت كبريت احمر است آتش افروز آن شرر مى‏كنند، از كبريت صدق طلب كه نتيجه «يُحِبُّونَهُ» است، شرر آن آتش كه نتيجه «يُحِبُّهُمْ» است مشتعل مى‏شود. آن شعله را «عشق» خوانند. چون آن آتش‏ شعله كشيد هر چه در خانه وجود هيزم صفات جسمانى و روحانى است جمله فراسوختن مى‏آيد. اين جا عشق در عالم انسانى صفت قيامت را آشكارا كند، چنانكه خواجه صلى الله عليه و آله فرمود: مِنْ أشْراطِ السّاعَةِ نارٌ تَخْرُجُ مِنْ قِبَلِ الْيَمَنِ تَطْرُدُ النّاسَ إلى‏ مَحْشَرِهِمْ. از نشانه‏هاى قيامت آتشى است كه از سوى يمن بيرون مى‏آيد كه مردم را به سوى محشرشان سوق مى‏دهد. زمين صفات بشرى را مبدَّل مى‏كند: يَوْمَ تُبَدَّلُ الْأرْضُ غَيْرَ الْأرْضِ و السَمواتُ [در] روزى كه زمين به غير اين زمين، و آسمان‏ها [به غير اين آسمان‏ها] تبديل شود. آسمان صفات روحانى را درنوردند: يَوْمَ نَطْوِي السَّماءَ كَطَيِّ السِّجِلِّ لِلْكُتُبِ روزى كه آسمان را در هم مى‏پيچيم، مانند در هم پيچيدن طومار. چنانكه مصدر موجوداتْ حضرت جلّت بود مرجعْ همان حضرت باشد: إنَّ إلى‏ رَبِّكَ الْرُّجْعى‏ بى‏ترديد بازگشت به سوى پروردگار توست. به همان ترتيب كه آمدند روند. باز از كارگاه قدرت به عالم روحانيّت آيند و از آن‏ روحانيّت به جسمانيّت، به همان قدم بازگردانندش: كَمَا بَدَأْنَا أَوَّلَ خَلْقٍ نُعِيدُهُ همان گونه كه نخستين بار آفريده‏ها را آفريديم، دوباره آنان را باز مى‏گردانيم. 👈 ادامه دارد .... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏3، ص: 238 دعای ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
قسمت 11 🔴 ‏ 3 چون آتش عشق در غلبات وقت، به خانه‏پردازى وجود صفات بشريّت برخاست، در پناه نور شرع به هر قدمى كه بر قانون متابعت كه صورت فناست مى‏زند، نور كشش كه فنابخش حقيقى است از الطاف ربوبيّت، استقبال او مى‏كند كه: مَنْ تَقَرَّبَ إلَىَّ شِبْراً تَقَرَّبْتُ إلَيْهِ ذِراعاً. هر كه يك وجب به من نزديك شود من يك ذراع به او نزديك مى‏گردم. در اين مقام رونده جز به زمام كشتى عشق و قدم ذكر و بدرقه متابعت نتواند رفت كه: قُلْ إِن كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللّهُ بگو: اگر خدا را دوست داريد، پس مرا پيروى كنيد تا خدا هم شما را دوست بدارد. پس به حقيقت، عشق است كه عاشق را به قدم نيستى به معشوق رساند و عقل، عاقل را به معقول بيش نرساند، و اتّفاق علما و حكما است كه حق تعالى معقولِ عقل هيچ عاقل نيست، زيرا بزرگان فرموده‏اند: لا تُدرِكُهُ الْأبصارُ وَلا تَكْنُفُهُ الْعُقُولُ، وَهُوَ يُدْرِكُ الْأبْصارَ وَيَكْنُفُ الْعُقُولَ. وَلا يُحيطُونَ بِشَىْ‏ءٍ مِنْ عِلْمِهِ إلّابِما شاءَ وَقَدْ أحاطَ بِكُلِّ شَىْ‏ءٍ عِلْماً. چشمها او را در نيابد و خردها بر او احاط نكند و حالا آن كه چشمها را دريابد و بر خردها احاطه كند، و جز به اندازه‏اى كه او بخواهد به علم او احاطه نيابند و حال آن كه علم او به همه چيز احاطه دارد. پس چون عقل را بر آن حضرت راه نيست، رونده به قدم عقل بدان حضرت نتواند رسيد؛ زيرا كه موصوف به هستى است، الّا به قدمِ فَاْذْكُرُونى ، كه ذكر حق است. إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ حقايق پاك [چون عقايد و انديشه‏هاى صحيح‏] به سوى او بالا مى‏رود و عمل شايسته آن را بالا مى‏برد. 👈 ادامه دارد .... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏3، ص: 238 دعای ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
قسمت 11 🔴 ‏ 4 پس رفعتى كه ميسّر مى‏شود و صعودى كه سوى حق صورت مى‏بندد نيست الّا به واسطه عمل صالح، و عمل صالح وقتى باشد كه بى‏شايبه ريا باشد. و مراد از ريا، هستى و در ميان بودن شخص است در انواع طاعات و عبادات. پس ذاكر به حق به قدم فَاذْكُرُونى راه حضرت أذْكُرْكُمْ سپرد و به كلّى متوجّه آن يار شود، به زمام كشتى عشق و بدرقه متابعت و دلالت جبريل عقل تا به سدرة المنتهى روحانيّت برود، كه ساحل بحر عالم جبروت است و منتهاى عالم معقول، پس جبريل عقل را خطاب رسد كه: لَوْ دَنَوْتَ أنْمُلَةً لَاحْتَرَقْتَ. اگر به اندازه سر انگشتى نزديكتر شوى خواهى سوخت. از آنجا راه جز به راهبرى رفرف «1» عشق نتواند بود، اين جاست كه عشق از كسوت عين و شين و قاف بيرون آيد و در كسوت جذبه روى بنمايد. به يك جذبه سالك را از قاب قوسين سر حدّ وجود بگذراند و در مقام أوْ أدْنى بر بساط قربت نشاند كه: جَذْبَةٌ مِنْ جَذَباتِ الْحَقِّ تُوازى عَمَلَ الثَّقَلَيْنِ. يعنى به معامله ثقلين آنجا نتواند رسيد جز به جذبه. و اين جا ذكر نيز از قشر فَاذْكُرُونى بيرون آيد، سلطان أذْكُرْكُمْ جمال بنمايد، ذاكرْ مذكور گردد و عاشقْ معشوق شود، و چون عشقْ عاشق را به معشوق رسانيد، عشق دلالت صفت بر در بماند. عاشق چون قدم در بارگاه وصال معشوق نهاد پروانه صفت نقد هستى عاشق را نثار قدم شعله شمع جلال معشوقى كند تا معشوق به نور جمال خويش عاشق سوخته را ميزبانى كند. هستى مجازى عاشقى برخاسته و هستى حقيقى معشوقى از خفاى كُنْتُ كَنْزاً مَخْفِيّاً متجلّى شده، از عاشق جز نام نماند. اشارتِ: لا يَزالُ الْعَبْدُ يَتَقَرَّبُ إلَىَّ بِالنَّوافِلِ وَالْعِباداتِ حَتّى‏ احِبَّهُ فَإذا أحْبَبْتُهُ كُنْتُ لَهُ سَمْعاً وَبَصَراً وَلِساناً وَيَداً، فَبى يُبْصِرُ وَبى يَنْطِقُ وَبى يَسْمَعُ وَبى يَبْطُشُ. بنده، پيوسته با انجام مستحبّات به من نزديكى مى‏جويد تا آنجا كه او را دوست دارم، چون او را دوست داشتم گوش و چشم و زبان و دست او مى‏شوم، پس به من مى‏بيند و به من سخن مى‏گويد و به من مى‏شنود و به من همه چيز را مى‏گيرد. بدين معنى باشد. فايده تكرار لفظ وَالسّابِقُونَ السّابِقُونَ اين جا محقّق گردد، چون دانستى كه السّابقون در بدايت آنها بودند كه در خطاب كُنْ سابق ارواح بودند، در نهايت كه وقت مراجعت است به خطاب ارْجِعى إلى رَبّكِ ، گوى مسابقت در ميدان قربت هم ايشان ربوده‏اند كه: وَالسّابِقُونَ السّابِقُون* اولئِكَ الْمُقَرَّبُون و پيشى گيرندگان [به اعمال نيك‏] كه پيشى گيرندگان [به رحمت و آمرزش‏] اند،* اينان مقربان‏اند. يعنى: السّابِقُونَ الْأوَّلُونَ بِالْخُرُوجِ عَنْ غَيْبِ الْغَيْبِ، هُمُ السّابِقُونَ الْآخِروُنَ بِالرُّجُوعِ إلى‏ غَيْبِ الْغَيْبِ. نَحْنُ اْلاخِرُونَ السّابِقُونَ رمزى بدين معناست. 👈 ادامه دارد .... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏3، ص: 238 دعای ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2