eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
4.9هزار دنبال‌کننده
16.6هزار عکس
2.4هزار ویدیو
1.6هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
مختصر آگاهانه وَ هَبْ لِي عِصْمَةً تُدْنِينِي مِنْ خَشْيَتِكَ، وَ تَقْطَعُنِي عَنْ رُكُوبِ مَحَارِمِكَ، وَ تَفُكَّنِي مِنْ أَسْرِ الْعَظَائِمِ. و به من عصمتى بخش كه مرا به ترس از تو نزديك كند و از انجام دادن حرامت بازم دارد و از بند گناهان بزرگ رهايم سازد. «عِصْمَة»: عبارت است از نيروى درونى كه مانع مى‏گردد و حافظ انسان از انجام محرمات است. بعضى را ملكه درونى براى دورى جستن از گناه و خطا دانسته‏اند. «خَشْيَتِك»: ترسى است آگاهانه به همراه بزرگ داشت مقام خداوند. محقق طوسى در كتاب مجمع البحرين در توضيح ماده خشية مى‏گويد: «خشيت» حالتى است كه به هنگام درك عظمت خدا و هيبت او و ترس از مهجور ماندن از انوار فيض او براى انسان حاصل مى‏شود و اين حالت است كه جز براى كسانى كه واقف به عظمت ذات پاك و مقام كبريايى او هستند و لذّت قرب او را چشيده‏اند، حاصل نمى‏شود و لذا قرآن اين حالت را مخصوص بندگان عالم و آگاه دانسته است و مى‏فرمايد: (...إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَآءُ): «... همانا تنها دانشمندان از خداوند ترسانند». (فاطر/ 28.). ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
مختصر وَ هَبْ لِيَ التَّطْهِيرَ مِنْ دَنَسِ الْعِصْيَانِ، وَ أَذْهِبْ عَنِّي دَرَنَ الْخَطَايَا، وَ سَرْبِلْنِي بِسِرْبَالِ عَافِيَتِكَ، وَ رَدِّنِي رِدَاءَ مُعَافَاتِكَ، وَ جَلِّلْنِي سَوَابِغَ نَعْمَائِكَ، وَ ظَاهِرْ لَدَيَّ فَضْلَكَ وَ طَوْلَكَ. و پاك گشتن از چركى گناه را به من ببخش و آلودگىِ خطاها را از من ببَر و لباس عافيت خود را به من بپوشان و رداى تندرستى‏ات را بر تنم كن و مرا به نعمت‏هاى گسترده خود فراپوش و فضل و بخشش خود را بر من پوسته گردان. قرآن، جمال و كمال را در سايه نزاهت روح مى‏داند و انسان‏هاى كاملى كه به اين مقام باريافته‏اند، براى ما پيام خوبى دارند. اميرالمؤمنين حضرت على عليه السلام كه معلّم ثانى جهان بشريّت به شمار مى‏آيد، مى‏فرمايد: «وقتى انسان شريف است كه از هر پليدى پاك باشد و وقتى است كه از هر بزهكارى و گناه پاك و داراى مردانگى باشد». انسان بايد خلق و خوى نيكو را براى خود برگزيند، معصوم عليه السلام كه انسان كامل است به ما چنين آموخته و فرموده است: «اكرهِ نفسك على الفضائل و فان الرذائل أتت مطبوع عليها»: يعنى خود را به كسبِ فضايل وادار كنيد، زيرا رذايل خواه، ناخواه فراهم است و نيازى به تمرين، تدريس، ترغيب و تشويق ندارد». (مستدرك الوسائل 324 /11.) چون طبع انسان به طرف آن گرايش دارد و چون طبع به جهان طبيعت و حس نزديك‏تر است، گرايش و نيز دسترسى به آن بيشتر است. امّا فطرت به ماوراى طبيعت گرايش دارد و به همين جهت دسترسى به آن دشوار است. مثل اينكه اگر كسى در فكر طلا باشد، بايد كوههاى طلا را شناسايى و در آن كَنْدوكاو كند و گرنه اگر خاك طلب باشد، هر كوى و ديار از خاك پر است. ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
مختصر وَ أَيِّدْنِي بِتَوْفِيقِكَ وَ تَسْدِيدِكَ، وَ أَعِنِّي عَلَى صَالِحِ النِّيَّةِ، وَ مَرْضِيِّ الْقَوْلِ، وَ مُسْتَحْسَنِ الْعَمَلِ، وَ لَا تَكِلْنِي إِلَى حَوْلِي وَ قُوَّتِي دُونَ حَوْلِكَ وَ قُوَّتِكَ. و مرا به توفيق و راهنمايى‏ات، نيرو ده و بر (داشتن) نيّت صالح و گفتار پسنديده و كردار نيكو يارى‏ام فرما و مرا به توانايى و نيروى خودم بدون توانايى و نيروى خودت وامگذار. «تَوْفِيق»: فراهم آوردن امور و تدبير و ايجاد استطاعت و مساعد كردن احوال و اوضاع توسط خداوند براى انجام كارى است، تا از آن امور سعادت بندگان را نتيجه گيرد. همه اين امور از خداوند سبحان است و بنده بدون او، هيچ قدرتى ندارد و نمى‏تواند از احاطه خداوند خارج شود و در هيچ امرى مستقل از پروردگار نيست و هر اندازه استطاعت در بنده هست، به واسطه لطف خداوند است. شعيب پيامبر عليه السلام اين حقيقت را بيان كرده و اعتراف نموده كه توفيقش از خداى تعالى است: (وَ مَا تَوْفِيقِى إِلَّا بِاللَّهِ). (هود/ 88.) اين خود يكى از فروعات فاطر بودن خداوند نسبت به هر چيز، حتّى بندگان است. ملّا محمّد شيرين متخلص به - متوفاى اوائل قرن نهم - در اشعارى زيبا توفيق الهى را اين چنين توصيف نموده: هيچ كس به خويشتن، ره نبرد به سوى او بلكه به پاى او رود، هر كه رود به كوى او پرتو قهر روى او، تا نشود دليل جان جان نكند عزيمتِ ديدن مهرِ روى او دل كششى نمى‏كند هيچ مرا بسوى او تا كششى نمى‏رود روى دلم به سوى او تا كه نَبُدْ از او طلب طالب او كسى نشد اين همه جستجوى‏ها، هست ز جستجوى او مِى ز سبوى او طلب، آب ز جوى او طلب بحر شود اگر كسى، آب خورد ز جوى او مغربى از شراب او گشت چنانكه هر سحر تا به فلك همى رود نعره هاى و هوى او ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
خدایا از تو می خواهم در شب و روز آگاهانه پاکی از از هر گناه و و دست گیری خودت همراه با نیت و گفتار و کردار نیکو و وانگذاشتن به خودم 👌 دعای ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
👆برنامه های کانال
🔹روزی در محضر مرحوم علّامه بودیم که یکی از دوستان حاضر در آن جلسه این بیت عارف شیراز را زمزمه کرد: کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش کی روی؟ ره ز که پرسی؟ چه کنی؟ چون باشی؟ یک‌باره مرحوم علّامه، دست در مقابل صورت گرفت و سخت گریست و در حالی که شانه‌هایش به شدت تکان می‌خورد، با خود زمزمه فرمود: «کی روی؟ ره ز که پرسی؟ چه کنی؟ چون باشی؟» گویا آن کس که در بیابان از کاروان بازمانده و راه نمی‌داند، خود او است. آن گریه قلب حضار را چنان به آتش کشید که هرگز شعله آن در جانشان به سردی نمی‌گراید. رَحِمَهُ اللّهُ وَاَنْزَلَه فِی جِوارِ قُرْبِهِ. ✍️ شهود و شناخت، آیت اللّه ، ج۱، ص۱۰۶ ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
برنامه ی تلاش برای حفظ نعمتها َقَالَ (علیه السلام): احْذَرُوا نِفَارَ النِّعَمِ، فَمَا كُلُّ شَارِدٍ بِمَرْدُودٍ. امام علی علیه السلام: ) هشدار از پشت كردن نعمت ها ( از فرار نعمت ها بپرهيزيد، زيرا هر گريخته اى باز نمى گردد. 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
◀️ نعمت‌ها را از خود رم ندهيد! 📜 امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه درباره ازدست رفتن نعمت‌ها هشدار مى‌دهد ومى‌فرمايد: «از فرار كردن (و رميدن) نعمت‌ها برحذر باشيد كه هر فرارى بازنمى‌گردد»؛ (احْذَرُوا نِفَارَ النِّعَمِ فَمَا كُلُّ شَارِدٍ بِمَرْدُودٍ). «نِفار» به معنى فرار كردن و «نِعَم» جمع نعمت است، بعضى آن را به فتح نون و به معنى حيوان چهارپا مانند گاو و گوسفند و شتر دانسته‌اند و «شارد» به معناى حيوان فرارى است. در اين گفتار حكيمانه، امام عليه السلام نعمت‌ها را تشبيه به حيوانات اهلى سودمند كرده كه گاه فرار مى‌كنند، فراركردنى كه هرگز به چنگ نمى‌آيند و توصيه مى‌فرمايد كه قدر نعمت‌ها را بدانيد، شكر آن را به جا آوريد، از فرصت‌ها استفاده كنيد و از نعمت‌هاى الهى بهره گيريد. به يقين، «جوانى» از آن نعمت‌هايى است كه وقتى فرار كرد هرگز بازنمى‌گردد، بايد جوانان از آن بهره گيرند و علم و آداب و فضايل اخلاقى تحصيل كنند كه همه اين‌ها در جوانى امكان‌پذير است. به گفته شاعر عرب: فَتَراكَضُوا خَيْلَ الشَّبابِ وَبادِرُوا اَنْ تَسْتَرِدَّ فَإنَّهُنَّ عَواري بر اسب‌هاى جوانى سوار شويد و با سرعت برانيد (و خود را به مقصد برسانيد) ـ مبادا گرفته شوند و براى هميشه از دست بروند، زيرا اين مركب‌ها عاريتى هستند. سلامتى جسم، يكى ديگر از آن نعمت‌هاست كه در بسيارى از موارد هنگامى كه گرفته شد بازنمى‌گردد و يا اگر بازگردد به شكل اوّل نخواهد بود. انسان سالم قادر بر هر كار مثبتى است؛ ولى هنگامى كه سلامتى ازدست رفت عجز و ناتوانى جاى آن را خواهد گرفت به خصوص بيمارى‌هايى كه در سنين بالا انسان را مبتلا مى‌كنند، مصداق بارز همين مطلب است. امنيت نيز يكى ديگر از نعمت‌هاى بزرگ است؛ انسان در محيط امن قادر به انجام دادن هر كار خوبى است؛ امّا بسيار ديده شده با تزلزل امنيت، سال‌ها ناامنى و آثارش باقى مى‌ماند و به‌زودى بازنمى‌ گردد. كوتاه سخن اين‌كه تمام نعمت‌ها اعم از نعمت‌هاى فردى يا اجتماعى، مادى يا معنوى، همواره در معرض زوالند؛ زوالى كه گاه امكان بازگشت در آن هست وگاه زوالى است كه هرگز امكان بازگشت ندارد. البته چيزى كه باعث رميدن نعمت‌هاست در درجه اوّل، ناسپاسى است؛ همان چيزى كه در ، امام عليه السلام به آن اشاره فرمود كه هر نعمتى حقى دارد، كسى كه حق آن را ادا كند خداوند آن را افزون مى‌سازد و هركس در اداى حق نعمت كوتاهى نمايد آن را در معرض زوال قرار خواهد داد. بعضى از شارحان نهج‌البلاغه مسئله خارج شدن آدم و حوا را از بهشت، يكى از مصاديق همين گفتار حكيمانه مولا دانسته‌اند. جد و جده ما براثر ترك اولى وناسپاسى براى هميشه از بهشت خارج شدند و به دنيايى كه پر از مشكلات وناراحتى‌هاست گام نهادند؛ نعمتى بود كه بعد از رميدن، به آن‌ها و فرزندانشان بازنگشت (البته حساب بهشت و آخرت حساب ديگرى است). در روايتى از امام على بن موسى‌الرضا عليه السلام خطاب به يكى از اصحابش چنين مى‌خوانيم: «إِنَّ النِّعَمَ كَالاِْبِلِ الْمُعْتَقَلَةِ فِي عَطَنِهَا عَلَى الْقَوْمِ مَا أَحْسَنُوا جِوَارَهَا فَإِذَا أَسَاءُوا مُعَامَلَتَهَا وَإِنَالَتَهَا نَفَرَتْ عَنْهُمْ؛ نعمت‌ها همچون شترى است كه مهار وبسته شده است. مادامى كه صاحبانش با آن خوش‌رفتارى كنند در جايگاه خود مى‌ماند ولى هنگامى كه بدرفتارى نمايند (اى بسا مهار خود را پاره و) از آن‌ها فرار كند». شيخ حرّ عاملى در وسائل‌الشيعه در كتاب امر به معروف و نهى از منكر بابى تحت عنوان «وُجُوبُ حُسْنِ جَوارِ النِّعَمِ بِالشُّكْرِ وَأداءِ الْحُقُوقِ» نوشته و روايات متعددى در اين زمينه آورده است. در آيه شريفه «(إِنَّ اللهَ لاَ يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنفُسِهِمْ)؛ خداوند سرنوشت قومى را تغيير نمى‌دهد مگر آن‌كه آنان آنچه را در خودشان است تغيير دهند». نيز اشاره‌اى به اين مطلب ديده مى‌شود. 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
❇️ قرآن کریم هر روز یک آیه تفسیر نور – استاد محسن قرائتی سوره وَإذْ يَرْفَعُ إِبْرَهِيمُ القَوَاعِدَ مِنَ البَيْتِ وَإِسْمَعِيلُ رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّآ إِنّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ العَلِيمُ و (بیاد آور) هنگامى كه ابراهیم، پایه‌هاى خانه (كعبه) را با اسماعیل بالا مى‌برد (ومى‌گفتند:) پروردگارا از ما بپذیر، همانا تو شنوا و دانایى. 🔴 از آیات و روایات متعدّد استفاده مى‌شود كه خانه كعبه، از زمان حضرت آدم بوده و حضرت ابراهیم علیه السلام آنرا تجدید بنا نموده است. ⏺ بانیان كارهاى نیك را فراموش نكنیم. «اذیرفع» «اذ» یعنى گذشته را یاد كن. ⏺ در مسیر اهداف الهى، كار بنّایى و كارگرى نیز عبادت است. لذا از خداوند قبولى آنرا مى‌خواهند. «یرفع ابراهیم القواعد... ربنّا تقبّل منّا» ⏺ كار مهم نیست، قبول شدن آن اهمیّت دارد. حتّى اگر كعبه بسازیم، ولى مورد قبول خدا قرار نگیرد، ارزش ندارد. «ربّنا تقبّل» ⏺ كارهاى خود را در برابر عظمت خداوند، قابل ذكر ندانیم. حضرت ابراهیم نامى از كار و بنایى خود نبرد و فقط گفت: «ربّنا تقبّل منّا» ⏺ در روایات آمده است: از شرایط استجابت و آداب دعا، ستایش خداوند است. ابراهیم علیه السلام دعاى خود را با ستایش پروردگار همراه ساخته است. «انّك انت السمیع العلیم» ⏺کانال انس با 🆔 @sahife2
✳️ زین خوش رقم که بر گل رخسار می‌کشی خط بر صحیفه گل و گلزار می‌کشی اشک حرم نشین نهانخانه مرا زان سوی هفت پرده به بازار می‌کشی کاهل روی چو باد صبا را به بوی زلف هر دم به قید سلسله در کار می‌کشی هر دم به یاد آن لب میگون و چشم مست از خلوتم به خانه خمار می‌کشی گفتی سر تو بسته فتراک ما شود سهل است اگر تو زحمت این بار می‌کشی با چشم و ابروی تو چه تدبیر دل کنم وه زین کمان که بر من بیمار می‌کشی بازآ که چشم بد ز رخت دفع می‌کند ای تازه گل که دامن از این خار می‌کشی دگر چه می‌طلبی از نعیم دهر می می‌خوری و طره دلدار می‌کشی 🔅 برنامه ی روزانه ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
🌺 دقایقی تأمل در فقرات ✳️ إِلَهِی أَعُوذُ بِکَ مِنْ غَضَبِکَ وَ حُلُولِ سَخَطِکَ إِلَهِی إِنْ کُنْتُ غَیْرَ مُسْتَأْهِلٍ لِرَحْمَتِکَ فَأَنْتَ أَهْلٌ أَنْ تَجُودَ عَلَیَّ بِفَضْلِ سَعَتِکَ إِلَهِی کَأَنِّی بِنَفْسِی وَاقِفَهٌ بَیْنَ یَدَیْکَ وَ قَدْ أَظَلَّهَا حُسْنُ تَوَکُّلِی عَلَیْکَ فَقُلْتَ [فَفَعَلْتَ‏]مَا أَنْتَ أَهْلُهُ وَ تَغَمَّدْتَنِی بِعَفْوِکَ إِلَهِی إِنْ عَفَوْتَ فَمَنْ أَوْلَى مِنْکَ بِذَلِکَ وَ إِنْ کَانَ قَدْ دَنَا أَجَلِی وَ لَمْ یُدْنِنِی [یَدْنُ‏]مِنْکَ عَمَلِی فَقَدْ جَعَلْتُ الْإِقْرَارَ بِالذَّنْبِ إِلَیْکَ وَسِیلَتِی إِلَهِی قَدْ جُرْتُ عَلَى نَفْسِی فِی النَّظَرِ لَهَا فَلَهَا الْوَیْلُ إِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَهَا إِلَهِی لَمْ یَزَلْ بِرُّکَ عَلَیَّ أَیَّامَ حَیَاتِی فَلا تَقْطَعْ بِرَّکَ عَنِّی فِی مَمَاتِی إِلَهِی کَیْفَ آیَسُ مِنْ حُسْنِ نَظَرِکَ لِی بَعْدَ مَمَاتِی وَ أَنْتَ لَمْ تُوَلِّنِی [تُولِنِی‏]إِلا الْجَمِیلَ فِی حَیَاتِی. ✳️ خدایا! به تو پناه می آورم از خشمت و از فرود آمدن غضبت. خدایا! اگر شایسته‏ رحمت نیستم، تو سزاوارى که بر من با فراوانى فضلت بخشش نمایى، خدایا! گویى من با همه هستی ‏ام در برابرت ایستاده‏ام، درحالی ‏که حسن اعتمادم بر تو، بر وجودم سایه افکنده است، و آنچه را تو شایسته آنى بر من جارى کرده‏اى‏ و مرا با عفوت پوشانده‏اى، خدایا! اگر گذشت کنى، چه کسى از تو سزاوارتر به آن است؟ و اگر مرگم نزدیک شده‏ باشد و عملم مرا به تو نزدیک نکرده، اعترافم را به گناه وسیله خویش به بارگاهت قرار دادم. خدایا بر نفسم در فرمانبرى از آن گناه بار کردم، پس واى بر او اگر او را یامرزى، خدایا نیکی ات بر من در روزهاى زندگی ‏ام پیوسته بود، پس نیکى خویش را در هنگام مرگم از من قطع مکن. خدایا چگونه از حسن توجهت پس از مرگم‏ ناامید شوم؟، درحالی که در طول زندگی ‏ام مرا جز به نیکى سرپرستى نکردى. 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
🌺 با مانوس شوید 👤 👈لطفا روی متن کامل کلیک کنید 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
استاد حسین بر دعای دعای (علیه السلام ) " هنگام فرارسیدن ماه " ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
🔊 (با صدای زیبای مرحوم ) به همراه ترجمه ی صوتی 👈 لطفا بشنوید و لذت ببرید 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
4 تفسير 1 🔴 در تفسير فرات الكوفى، حديثى متفاوت در شأن شب قدر نقل شده است: امام صادق عليه السلام در تفسير سوره قدر مى‏فرمايد: إِنَّآ أَنزَلْنهُ فِى لَيْلَةِ الْقَدْرِ اللَّيْلَةُ فاطِمَةُ وَ الْقَدْرُ اللَّهُ، فَمَنْ عَرَفَ فاطِمَةَ حَقَّ مَعْرِفَتِها فَقَدْ أَدْرَكَ لَيْلَةَ الْقَدْرِ وَ إِنَّما سُمِّيَتْ فاطِمَةَ لِأَنَّ الْخَلْقَ فُطِمُوا عَنْ مَعْرِفَتِها (اوْ مِنْ مَعْرِفَتِها) وَ قَوْلُهُ‏ وَ مَآ أَدْرَيكَ مَا لَيْلَةُ الْقَدْرِ* لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مّنْ أَلْفِ شَهْرٍ يَعْنى‏ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ مُؤْمِنٍ وَ هِىَ امُّ الْمُؤْمِنينَ. تَنَزَّلُ الْمَلئِكَةُ وَ الرُّوحُ فِيهَا وَ الْمَلائِكَةُ الْمُؤْمِنُونَ الَّذينَ يَمْلِكُونَ عِلْمَ آلِ مُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله وَ الرُّوْحُ الْقُدُسِ هِىَ فاطِمَةُ عليها السلام‏ بِإِذْنِ رَبّهِم مّن كُلّ أَمْرٍ* سَلمٌ هِىَ حَتَّى‏ مَطْلَعِ الْفَجْرِ يَعْنى‏ حَتَّى يَخْرُجَ الْقائِمُ عليه السلام. در آيه إِنَّآ أَنزَلْنهُ فِى لَيْلَةِ الْقَدْرِ مقصود از «ليلة» فاطمه عليها السلام است و منظور از «القدر» خداوند است، پس هر كه حق فاطمه را بشناسد، شب قدر را درك كرده است و همانا او فاطمه ناميده شد چون مردم از كسب معرفت حقيقى او باز مانده‏اند. و گفته خداوند: وَ مَآ أَدْرَيكَ مَا لَيْلَةُ الْقَدْرِ* لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مّنْ أَلْفِ شَهْرٍ مقصود اين است كه او بهتر از هزار مؤمن است كه فاطمه مادر مؤمنان مى‏باشد. و تَنَزَّلُ الْمَلئِكَةُ وَ الرُّوحُ فِيهَا «ملائكه» مؤمنان عالمى هستند كه داراى دانش خاندان و اهل بيت نبوّتند. «روح» جان پاك و قدسى فاطمه عليها السلام است. و بِإِذْنِ رَبّهِم مّن كُلّ أَمْرٍ* سَلمٌ هِىَ حَتَّى‏ مَطْلَعِ الْفَجْرِ يعنى تا هنگامى كه حضرت حجت قائم آل محمد عليه السلام ظهور نمايد. و نيز فرمود: بِإِذْنِ رَبّهِم مّن كُلّ أَمْرٍ أَىْ بِكُلِّ أَمْرٍ إِلى‏ مُحَمَّدٍ وَ عَلِىٍّ سَلامٌ. فرشتگان برنامه هر امرى و رخدادى را بر محمد صلى الله عليه و آله و على عليه السلام تسليم مى‏كنند و در سلامت و رحمت، امور را تا دميدن سحرگاهان؛ تقدير و تحكيم مى‏نمايند. 👈 ادامه دارد ... تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏ 11 ، ص: 237 👌 دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
4 تفسير 2 🔴 مناسب با روايت فوق در تشريح محور بودن فاطمه و باب معراج وحى و نبوّت، حديثى از عبداللّه بن عجلان سكونى است كه مى‏گويد: از امام باقر عليه السلام شنيدم كه فرمود: خانه على و فاطمه از غرفه‏هاى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله است و سقف خانه آنها عرش پروردگار، و در دل خانه آنها روزنه‏اى به عرش است كه وحى فرشتگان از آنجا فرود مى‏آيد. در شب و روز و در هر ساعت و پلك بر هم زدن، فوج فوج فرشتگان بدون وقفه فرود مى‏آيند و بالا مى‏روند. خداوند تبارك و تعالى آسمان‏ها را براى ابراهيم گشود تا چشمش به عرش افتاد و قدرت نظر كردن او را افزون كرد. خداوند نيروى ديد محمد و على و فاطمه و حسن و حسين عليهم السلام را افزايش داده كه عرش را در ميان خانه خود مشاهده مى‏كردند؛ و براى آنها سقفى جز عرش نبود، و خانه‏هاى آنها سقفش؛ عرش رحمان است و محل عروج دسته دسته بدون توقّف فرشتگان و روح مى‏باشد. هر يك از خانه‏هاى اهل بيت عليهم السلام خانواده معراج ملائكه است. به دليل آيه: تَنَزَّلُ الْمَلئِكَةُ وَ الرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبّهِم مّن كُلّ أَمْرٍ* سَلمٌ هِىَ حَتَّى‏ مَطْلَعِ الْفَجْرِ گفتم: مّن كُلّ أَمْرٍ (از هر امرى) فرمود: به كل امر (براى همه امرى). گفتم: اينگونه نازل شده فرمود: آرى. 👈 ادامه دارد ... تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏ 11 ، ص: 237 👌 دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
4 تفسير 3 🔴 ليلة القدر يك شب است. در «ليلة» دلالت بر وحدت مى‏كند و در طول هر سال يك شب است. سپس خداوند يك شب را از شب‏هاى ماه رمضان را بر شب‏هاى هزار ماه ديگر برترى داد و آن را شب قدر ناميده است. شب در مسائل معنوى جايگاه ويژه‏اى دارد. پروردگار براى اهداى تورات، حضرت موسى عليه السلام را به مناجات شبانه فرا خواند. قرآن، زمان مناسب براى استغفار و تهجّد را، هنگام سحرگاهان بر مى‏شمرد. عروج پيامبر صلى الله عليه و آله به آسمان هنگام شب بوده است و پيامبر مأمور شد كه مناجات و عبادت‏هاى شبانه داشته باشد. حتى خداوند چند بار به شب سوگند ياد كرده است. از اين رو بيشتر كرامات و ارتباطات و راز و نياز مخلوقات با خالق خويش، شب هنگام است؛ زيرا در شب بيشتر مردم از امور دنيوى فراغت دارند، بيشتر به ياد پروردگارشان هستند. فضيلت عبادت و نيايش در آن، نيز از اعمال عبادى روز، افزون‏تر است. رمز تقارن شب تقدر بشر با شب نزول قرآن، شايد اين مطلب باشد كه سرنوشت بشر وابسته به قرآن است. اگر اهل قرآن باشند نيكبخت و گرنه نگون بخت مى‏گردند. ابوذر غفارى مى‏گويد: به رسول خدا صلى الله عليه و آله عرض كردم؛ اى پيامبر خدا! آيا شب قدر همان شبى مى‏باشد كه در عهد انبيا عليهم السلام نيز امر بر آنان نازل مى‏شده است و پس از رحلت آنان، امر در آن شب تعطيل شده است؟ حضرت فرمود: خير، شب قدر تا روز قيامت باقى است. اصبغ بن نباته از حضرت على عليه السلام روايت نموده كه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله به من فرمود: يا على! آيا ميدانى معنى شب قدر چيست؟ عرض كردم: نه، اى رسول خدا! پس حضرت فرمود: خداوند تبارك و تعالى آنچه در آن شب، تقدير و سرنوشتِ انسان تا روز قيامت خواهد بود، تحكيم و اندازه‏گيرى نموده است و در آنچه خداى عز و جل به ولايت تو و ولايت امامان از نسل تو تا روز قيامت، فرمان داده است. بيان حقيقت باطنيّه شب قدر در الفاظ و جملات نمى‏گنجد؛ همانگونه كه تحديد به زمان و مكان و عدد در حدّ اشاره، براى درك محدود انسان است. لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مّنْ أَلْفِ شَهْرٍ شب قدرى كه برتر و بهتر از هزار ماه است. با اينكه شب قدر در هر سال يك مرتبه است و هزار ماه هشتاد و چهار سال مى‏شود. خداوند نفرمود: شب قدر بهتر از هشتاد و چهار سال است؛ نكته‏اش اين است: مقصود حق، تحديد به حدّ معيّنى نيست و فضيلت شب قدر از ابتدا تا انتهاى اين جهان از همه اوقات ديگر بيشتر است. ولى چون هزار، عدد كاملى است كنايه از كلّ روزهاست. بنابراين هزار، عدد كاملى است و تنها رمزى است كه اگر تا آخر جهان، عمر و زندگى انسان بدون كسب كمالى معنوى سپرى شود هيچگونه ارزشى ندارد، چه رسد به اينكه آن عمر در راه ستم كردن به ديگران يا در مسير شيطان باشد. هزار ماه، كنايه از تمامى مخلوقات است و شب قدر اشاره به كامل‏ترين و برترين موجودات، حضرت ختمى مرتبت صلى الله عليه و آله كه در حقيقت مظهر ليلة القدر است و پس از ايشان اهل بيت معصومين عليهم السلام به ويژه حضرت بقية اللّه الاعظم عليه السلام مى‏باشند. خداوند هزار و يك اسم دارد كه در شب قدر، همه آن اسماى اعظم الهى، در نبىّ گرامى صلى الله عليه و آله تجلّى كرده است. 👈 ادامه دارد ... تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏ 11 ، ص: 237 👌 دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
4 تفسير 4 🔴 شأن نزول سوره قدر در داستان نزول سوره قدر آمده است: امام حسن مجتبى عليه السلام از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله نقل فرمود: پيغمبر گرامى اسلام صلى الله عليه و آله در خواب ديد قوم بنى اميّه يكى پس از ديگرى بر بالاى منبر ايشان مى‏روند و خطبه مى‏خوانند. پس حضرت از اين خواب دلتنگ و ناراحت شد. جبرئيل نزد ايشان رفت و تسليت داد و سوره كوثر و سوره قدر را ابلاغ كرد. سهل ساعدى مى‏گويد: پيغمبر خدا صلى الله عليه و آله در عالم خواب ديد ميمون‏ها و بوزينه‏هايى بر فراز منبرش بالا و پايين مى‏روند. آن حضرت از ديدن اين خواب غمگين و ناراحت گرديد، پس از اين حكايت، هرگز كسى ايشان را خندان نديد تا رحلت فرمود. قاسم بن فضل حرّانى مى‏گويد: وقتى مدّت حكومت دودمان بنى‏اميه را برشمرديم هزار ماه بوده است. «1» امام صادق عليه السلام در اين باره مى‏فرمايد: رسول خدا صلى الله عليه و آله در عالم خواب مشاهده نمود كه بنى‏اميّه از منبرش بالا مى‏روند و مردم را از راه هدايت برمى‏گردانند. پس شب را اندوهگين به صبح رسانيد. جبرئيل عليه السلام بر او نازل شد و عرض كرد: اى رسول خدا صلى الله عليه و آله! چه شده تو را غمگين و افسرده مى‏بينم؟! فرمود: اى جبرئيل! ديشب خواب ديدم كه بنى‏اميّه از منبرم بالا مى‏روند و مردم را گمراه مى‏كنند. جبرئيل عرض كرد: به آن خدايى كه تو را بر حق به نبوّت مبعوث كرده است من اطلّاعى بر آن نداشتم سپس به آسمان عروج كرد و در مدّت كوتاهى با آيه‏اى از قرآن فرود آمد و آن آيه: أَفَرَءَيْتَ إِن مَّتَّعْنهُمْ سِنِينَ* ثُمَّ جَآءَهُم مَّا كَانُواْ يُوعَدُونَ* مَآ أَغْنَى‏ عَنْهُم مَّا كَانُواْ يُمَتَّعُونَ پس خبر ده اگر ما آنان را ساليانى بهره‏مندى و برخوردارى دهيم،* سپس آن عذابى كه به آن تهديد مى‏شدند، به سراغشان آيد.* آنچه را [چند سال‏] همواره از آن برخوردارى مى‏يافتند [عذاب را] از آنان دفع نخواهد كرد. و همچنين آيه: إِنَّآ أَنزَلْنهُ فِى لَيْلَةِ الْقَدْرِ* وَ مَآ أَدْرَيكَ مَا لَيْلَةُ الْقَدْرِ* لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مّنْ أَلْفِ شَهْرٍ ما قرآن را در شب قدر نازل كرديم.* تو چه مى‏دانى شب قدر چيست؟* شب قدر، بهتر از هزار ماه است. و خداوند منّان شب قدر را براى پيامبرش بهتر از هزار ماه سلطنت بنى‏اميّه قرار داد. 👈 ادامه دارد ... تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏ 11 ، ص: 237 👌 دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2