eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
4.9هزار دنبال‌کننده
16.3هزار عکس
2.2هزار ویدیو
1.4هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
⏺ ما مسلمانان مخصوصا شيعيان مي‌گوييم «دوره بشري » آن عصري است که دوره عدل کامل است؛ يعني عصر حضرت حجت، عجل الله ، ؛ آن دوره که اولين مشخصه اش اينست که دوره حکومت عقل است؛ يعني دوره اي که در آن، علم، اسير و برده نيست. 👤 شهید مرتضی ره - اسلام و مقتضيات زمان، ج1، ص50 ✳️ نسیم صبح سعادت بدان نشان که تو دانی گذر به کوی فلان کن در آن زمان که تو دانی تو پیک خلوت رازی و دیده بر سر راهت به مردمی نه به فرمان چنان بران که تو دانی بگو که جان عزیزم ز دست رفت خدا را ز لعل روح فزایش ببخش آن که تو دانی من این حروف نوشتم چنان که غیر ندانست تو هم ز روی کرامت چنان بخوان که تو دانی خیال تیغ تو با ما حدیث تشنه و آب است اسیر خویش گرفتی بکش چنان که تو دانی امید در کمر زرکشت چگونه ببندم دقیقه‌ایست نگارا در آن میان که تو دانی یکیست و در این معامله حدیث بیان کن بدان زبان که تو دانی 🔅 برنامه ی روزانه ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
🌺 اللهمّ قَرّبْنی فیهِ الی مَرْضاتِکَ خدایا نزدیک کن مرا در این ماه به سوی خوشنودیت و جَنّبْنی فیهِ من سَخَطِکَ و نَقماتِکَ و برکنارم دار در آن از خشم و انتقامت و وفّقْنی فیهِ لقراءةِ آیاتِکَ و توفیق ده مرا در آن برای خواندن آیات قرآن برحْمَتِکَ یا أرْحَمَ‌ الرّاحِمین به امید رحمتت ای مهربانترین مهربانان 👈 شرح صوتی دعا در لینک زیر http://alumni.miu.ac.ir/index.aspx?siteid=2&pageid=30651 http://www.aviny.com/Voice/ramazan/sharh_doa_ruzane/mojtahedi.aspx 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
👈 قرآن بصورت (تندخوانی) https://qurantv.ir/qariinfo/6827 👈 از صفحه 68 تا صفحه 81 http://moshaf.org/files/other/document/Sahifeh%20Sajjadiyeh.pdf 👈 مقید باشیم به توفیق الهی و با استمداد از آقا امام سجاد علیه السلام روزانه برنامه ی تعیین شده را با هم قرائت کنیم 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
Sahifeh Sajjadiyeh.pdf
2.95M
🌙 لطفا کتاب صحیفه سجادیه - از صفحه 68 تا صفحه 81 مطالعه شود
بند 10 تا 12 «10» كَرَماً مِنْ عَفْوِكَ يَا كَرِيمُ وَ عَائِدَةً مِنْ عَطْفِكَ يَا حَلِيمُ أَنْتَ الَّذِي فَتَحْتَ لِعِبَادِكَ بَاباً إِلَى عَفْوِكَ وَ سَمَّيْتَهُ التَّوْبَةَ وَ جَعَلْتَ عَلَى ذَلِكَ الْبَابِ دَلِيلًا مِنْ وَحْيِكَ لِئَلَّا يَضِلُّوا عَنْهُ فَقُلْتَ- تَبَارَكَ اسْمُكَ- تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحاً عَسَى رَبُّكُمْ أَنْ يُكَفِّرَ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَ يُدْخِلَكُمْ جَنَاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ» «11 يَوْمَ لَا يُخْزِي اللَّهُ النَّبِيَّ وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ نُورُهُمْ يَسْعَى بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ بِأَيْمَانِهِمْ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَتْمِمْ لَنَا نُورَنَا وَ اغْفِرْ لَنَا إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ فَمَا عُذْرُ مَنْ أَغْفَلَ دُخُولَ ذَلِكَ الْمَنْزِلِ بَعْدَ فَتْحِ الْبَابِ وَ إِقَامَةِ الدَّلِيلِ اين همه، بر پايه كرم و بخششى از عفو توست اى بزرگوار! و سود و بهره‏اى است از مهربانى تو اى بردبار! تويى كه درى براى بندگانت به سوى عفوت گشودى، و آن را توبه ناميدى، و بر آن درِ گشوده دليلى از وحيت قرار دادى، تا آن را گم نكنند،- اى كه نامت والا و مبارك است!- فرمودى: «به سوى خدا بازگرديد؛ بازگشتى خالص باشد كه پروردگار گناهانتان را محو كند و شما را وارد بهشت‏هايى كند كه از زير آنها نهرها روان است. روزى كه خداوند، پيامبر و كسانى كه به او ايمان آوردند، خوار نمى‏كند، نورشان پيش رويشان، و از جانب راستشان در حركت است. مى‏گويند: خدايا! نور ما را كامل كن و ما را بيامرز، كه تو بر هر كارى توانايى.» «12» وَ أَنْتَ الَّذِي زِدْتَ فِي السَّوْمِ عَلَى نَفْسِكَ لِعِبَادِكَ تُرِيدُ رِبْحَهُمْ فِي مُتَاجَرَتِهِمْ لَكَ وَ فَوْزَهُمْ بِالْوِفَادَةِ عَلَيْكَ وَ الزِّيَادَةِ مِنْكَ‏ پس بهانه و عذر كسى كه پس از گشوده شدن در و اقامه دليل، از ورود به عرصه گاه عفوت غفلت كند چيست؟ و تويى كه در معامله با خود، به بهره و سود بندگانت افزودى، و در اين داد و ستدشان با تو، سودشان، و كاميابى و فوزشان به وقت ورود بر تو، و بهره افزون را از جانب خود براى آنها خواسته‏اى. دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
استاد حسین بر دعای دعای (علیه السلام ) " در با ماه " ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
1‏ ⏺ شكى نيست كه وجوب توبه بر عاصيان فورى است و تأخير و تعويق در آن جايز نيست و كسانى كه از توبه غافلند و براى آشتى كردن با خدا و برگشت به سوى او تلاش نمى‏كنند، به خاطر اين است كه از عواقب آن بى‏خبرند و نمى‏دانند كه چه سرنوشت خطرناكى در انتظار آنان مى‏باشد، ولى اگر كمى در احوال گذشتگان تفكّر و تدبّر نمايند و به آينده انديشه كرده و بفهمند كه انسان تا ابد در اين دنيا جاودانه نخواهد ماند و روزى از اين دنيا كه محل امتحان براى آخرت جاودانه است، رخت برخواهند بست و به محضر دادگاه عدل الهى وارد خواهند شد؛ ديگر توبه را به‏ تأخير نينداخته و هيچ گونه درنگ را براى بازگشت و عذرخواهى از خداوند جايز ندانسته و آماده آشتى با خداوند خواهند شد. براى بيدارى اين گونه افراد غافل بايد گفت: توجّه داشته باشند كه گناه به منزله زهر مى‏ماند مى‏ماند و دين كه به آن آلوده مى‏شود به منزله بدن شماست، پس هر گاه زهر بر بدن وارد شود، بايد دنبال چاره بود تا زهر را هر چه سريع‏تر استفراغ كرده تا در معرض نابودى و هلاكت قرار نگيرد، چون اگر بيرون كردن زهر از بدن طولانى شود و به تأخير بيفتد، زهر به تمام اعضاى بدن وارد شده، ديگر با هيچ دوائى نمى‏شود آن زهر را از بدن خارج كرد، پس هيچگونه اهمال و سهل انگارى جايز نيست. 👈 ادامه دارد ... تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏ 11 ، ص: 346 👌 دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
2 🔴 اگر تأخير در توبه طولانى شود انسان در معرض دو خطر بسيار عظيم قرار خواهد گرفت، كه سالم ماندن از اين خطرها و به سلامت بيرون آمدن از آن مشكل و شايد محال باشد: خطر اول: رسيدن اجل موعود است، وقتى خبردار مى‏شود كه بايد از دنيا برود و فرصت هيچ كارى نمانده و تدارك و تلافى ممكن نيست و وقت آن رسيده است كه خداوند مى‏فرمايد: وَ حِيلَ بَيْنَهُمْ وَ بَيْنَ مَا يَشْتَهُونَ و [در نتيجه‏] ميان آنان و همه خواسته‏هايشان [به وسيله مرگ‏] جدايى انداخته شد. و هر چه خواهش نمايد كه يك روز يا يك ساعت مرا فرصت دهيد، جواب‏ خواهد شنيد كه: فرصت گذشته و تو را مهلت آن نيست كه خداوند در اين باره مى‏فرمايد: مّن قَبْلِ أَن يَأْتِىَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ فَيَقُولَ رَبّ لَوْلَآ أَخَّرْتَنِى إِلَى‏ أَجَلٍ قَرِيبٍ پيش از آنكه يكى از شما را مرگ در رسد و بگويد: چرا مرا تا مدتى نزديك مهلت ندادى. در تفسير اين آيه شريفه چنين آمده است كه: در وقت جان كندن، بعد از آن كه پرده از روى كار برداشته شود و اين شخص بر زشتى كرده خود اطلاع يابد، مى‏گويد: اى ملك الموت! چه شود كه اگر يك روز ديگر مرا مهلت دهى كه در آن عذر گناهان خود را از پروردگار خود بخواهم و توبه و انابه نمايم و به واسطه آن توشه‏اى از عمل صالح بردارم؟ جواب مى‏شنود: كه ايام منقضى شده است و روزى از براى تو نمانده، كه تو را فرصت آن دهيم. سپس بگويد: يك ساعت مرا مهلت ده! جواب مى‏شنود كه: ساعت‏هاى تو نيز در معرض فنا و زوال بوده و مهلت در آن نيز ميسّر نيست، پس در توبه به روى او بسته شود و او را به دوزخ كشانند و ساقى يأس و نااميدى، شراب حسرت و ندامت بر تضييع عمر و تلف كردن اوقات بر او بنوشاند، و بسا باشد كه از هول صدمات آن حال، تزلزل در بنيان ايمان او راه يابد و اصل دين او نيز بر جاى نماند. 👈 ادامه دارد ... تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏ 11 ، ص: 346 👌 دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
3 🔴 خطر دوّم: آن كه از تراكم ظلمت و معاصى و نشستن غبار گناه بر آينه دل او، آن چنان زنگارى ايجاد شود كه ديگر به صيقل هيچ توبه و انابه‏اى نتوان به آن جلا داد واو را مثل روز اول درآورد؛ زيرا كه هر معصيتى كه انسان مرتكب مى‏شود در دل او تاريكى از آن بهم رسد و چون گناهان او بسيار شد، آن تاريكى مرتبه به مرتبه زياد شود تا آنكه تمام قلب را فراگرفته و سياه كند و چون بر گناهان خود اصرار ورزيده و ثبات بخشد و در مقام رفع آن برنيايد آن جرم مى‏ماند و جوهر قلب را فاسد مى‏كند كه همچون آيينه‏اى كه چندين سال زنگار بر آن مانده، هرگز صيقل نگردد. امام صادق عليه السلام مى‏فرمايد: ما مِنْ شَىْ‏ءٍ افْسَدَ لِلْقَلْبِ مِنْ خَطِيْئَةٍ انَّ الْقَلْبَ لَيُواقِعُ الْخَطيئَةَ فَلاتَزالُ بِهِ حَتَّى تَغْلِبَ عَلَيْهِ فَيُصَيِّرُ اعْلاهُ اسْفَلَهُ. هيچ چيز بيشتر از گناه باعث فساد دل نمى‏شود، به درستى كه دل هر آينه به گناه در مى‏افتد و هميشه با گناه زد و خورد مى‏نمايد تا مغلوب او شود، پس چون مغلوب او شد و گناه بر او غالب آمد، بالاى او زير مى‏گردد. (يعنى سرازير مى‏شود و به رو درمى‏افتد چنان كه هرگز نتوان برخاست.) امام باقر عليه السلام مى‏فرمايد: ما مِنْ عَبْدِ الَّا وَ فى‏ قَلْبِهِ نُكْتَةً بَيْضاءَ فَاذا اذْنَبَ ذَنْباً خَرَجَ فِى النُّكْتَةِ نُكْتَةٌ سَوْداءُ فَانْ تابَ ذَهَبَ ذلِكَ السَّوادُ وَ انْ تَمادى‏ فِى الذُّنُوبِ زادَ ذلِكَ السَّوادُ حَتَّى تُغَطِّىَ الْبَياضَ فَاذا غَطَّى الْبَياضُ لَمْ‏يَرْجِعْ صاحِبُهُ الى‏ خَيْرٍ ابَداً وَ هُوَ قَوْلُ اللَّه عَزَّوَجَلَّ: كَلَّا بَلْ رَانَ عَلَى‏ قُلُوبِهِم مَّا كَانُواْ يَكْسِبُونَ بنده‏اى نيست مگر آن كه در دل او نقطه‏اى سفيد است. پس چون مرتكب گناهى شد، در آن نقطه سياهى به هم رسد. پس اگر در مقام استغفار برآمد و از آن گناه توبه كرد آن سياهى برطرف مى‏گردد، و اگر در گناه باقى ماند و باز گناه كرد آن سياهى زياد مى‏شود و تا آن كه همه سفيدى را بپوشد. پس چون سفيدى تمام شد، ديگر هرگز صاحب آن دل روى خير را نمى‏بيند كه خداوند مى‏فرمايد: «اين چنين نيست كه مى‏گويند، بلكه گناهانى كه همواره مرتكب شده‏اند بر دل‏هايشان چرك و زنگار بسته است [كه حقايق را افسانه مى‏پندارند.]» آرى، بزرگترين و شديدترين عذاب الهى براى غافلان از توبه، همين بس كه بر قلب‏هايشان مهر زده خواهد شد و همچنان كه آنها خدا را فراموش كردند خدا هم آنان را فراموش مى‏كند و ديگر روى سعادت و خير را نخواهند ديد كه قرآن مى‏فرمايد: وَ لَاتَكُونُواْ كَالَّذِينَ نَسُواْ اللَّهَ فَأَنسَاهُمْ أَنفُسَهُمْ أُوْلئِكَ هُمُ الْفسِقُونَ و مانند كسانى مباشيد كه خدا را فراموش كردند، پس خدا هم آنان را دچار خود فراموشى كرد؛ اينان همان فاسقانند. و نيز مى‏فرمايد: فَإِنَّهَا لَاتَعْمَى الْأَبْصرُ وَ لكِن تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِى فِى الصُّدُورِ» حقيقت اين است كه ديده‏ها كور نيست بلكه دل‏هايى كه در سينه‏هاست، كور است! 👈 ادامه دارد ... تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏ 11 ، ص: 346 👌 دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
👌 دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
🌷 ، واجب فوری ⏺ گناهی از او سر زده ولی توبه را گذاشته برای بعد، سر فرصت! در حالی که توبه واجب فوری است و جایز نیست. 🔗متن دقیق رساله: در جایى مى‌دیدم که توبه از گناه، واجب فورى است. آیا این جمله درست است؟ معناى دقیق آن چیست؟ ج) کسى که معصیتى کرده واجب است فوراً توبه کند و معناى توبه این است که با پشیمانى از گناهى که کرده تصمیم بگیرد تکرار نکند و اگر حق‌الناس است از عهده برآید و اگر حق‌الله است و قضا دارد، قضا نماید. 👈اجوبة الاستفتائات آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای، بخش احکام متفرقه، سؤالات جدید ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥 6 👤استاد ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🙏یا يسر امورنا بحق محمد و اله 🌟 🙏یا مُسَبِّبُ سَبِّب یا مُفَتِّحُ فَتِّح یا مُفَرِّجُ فَرِّج یامُدَبِّرُ دَبِّر یا مُسَهِّلُ سَهِّل یا مُیَسِّرُ یَسِّر یا مُتَمِّمُ تَمِّم بِرحمتک یا ارحم الراحمین  ✦ توحید را باید از کودکان آموخت! که هرجا گره‌ای به کارشان می‌اُفتد؛ نه می‌ترسند و نه جا می‌زنند؛ - رو می‌کنند به مادر ... و با نگاه عجزآلودی، باقیِ کار را، با یقین بدو می‌سپارند... - یقین به اینکه؛ مادر هست ... و من برای ادامه‌ی راه، تنها نیستم. ✦ ماجرای همین کودک و مادر است؛ ماجرای ما و خدا! 🙏کانال انس با 🆔 @sahife
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
برنامه ی ⏺ شکایت از سستی یاران ( علی علیه السلام ) 👈 قَالَ (علیه السلام): لَمَّا بَلَغَهُ إِغَارَةُ أَصْحَابِ مُعَاوِيَةَ عَلَى الْأَنْبَارِ، فَخَرَجَ بِنَفْسِهِ مَاشِياً حَتَّى أَتَى النُّخَيْلَةَ وَ أَدْرَكَهُ النَّاسُ وَ قَالُوا يَا أَمِيرَالْمُؤْمِنِينَ نَحْنُ نَكْفِيكَهُمْ. فَقَالَ (علیه السلام) مَا تَكْفُونَنِي أَنْفُسَكُمْ، فَكَيْفَ تَكْفُونَنِي غَيْرَكُمْ؟ إِنْ كَانَتِ الرَّعَايَا قَبْلِي لَتَشْكُو حَيْفَ رُعَاتِهَا، وَ إِنَّنِي [فَإِنِّي] الْيَوْمَ لَأَشْكُو حَيْفَ رَعِيَّتِي؛ كَأَنَّنِي الْمَقُودُ وَ هُمُ الْقَادَةُ، أَوِ الْمَوْزُوعُ وَ هُمُ الْوَزَعَةُ. [قال الرضی: فلما قال (علیه السلام) هذا القول في كلام طويل قد ذكرنا مختاره في جملة الخطب تقدم إليه رجلان من أصحابه فقال أحدهما إني لا أملك إلا نفسي و أخي [فمرنا] فَمُر بأمرك يا أمير المؤمنين [ننفذ] ننقد له، فقال (علیه السلام) وَ أَيْنَ تَقَعَانِ مِمَّا أُرِيدُ؟ 👈 امام علی که درود خدا بر او باد فرموذند : (آن هنگام كه تهاجم ياران معاويه به شهر انبار، و غارت كردن آن را شنيد، تنها و پياده به طرف پادگان نظامى كوفه «نخيله» حركت كرد، مردم خود را به او رسانده، گفتند اى امير مؤمنان ما آنان را كفايت مى كنيم، فرمود) شما از انجام كار خود درمانده ايد چگونه كار ديگرى را برايم كفايت مى كنيد؟ اگر رعاياى پيش از من از ستم حاكمان مى ناليدند، امروز من از رعيّت خود مى نالم، گويى من پيرو، و آنان حكمرانند، يا من محكوم و آنان فرمانروايانند. سید رضی گوید: وقتى سخن امام در يك سخنرانى طولانى كه برخى از آن را در ضمن خطبه هاى گذشته آورديم، به اينجا رسيد. (دو نفر از ياران جلو آمدند و يكى گفت: من جز خود و برادرم را در اختيار ندارم، اى امير المؤمنان فرمان ده تا هر چه خواهى انجام دهم، امام فرمود) شما كجا و آنچه من مى خواهم كجا؟ 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
◀️ گلايه شديد امام عليه السلام از سُستى بعضى از يارانش: قسمت 1 📜 اين سخن مربوط به است. توضيح اينكه يكى از شيطنت هاى معاويه اين بود كه براى تضعيف روحيه مردم عراق و به خصوص سربازان اميرمؤمنان على عليه السلام گهگاهى عده اى را مى فرستاد تا حمله هاى غافلگيرانه و ناجوانمردانه اى به شهرهايى كه نزديك مرز شام بود انجام دهند؛ عده اى را به قتل برسانند، جمعى را مجروح كنند واموالى را به غارت ببرند. اين همان روشى است كه در طول تاريخ جباران خودكامه از آن بهره گيرى مى كردند. در يكى از اين حملات كه در شهر مرزى انبار (اين شهر اكنون نزديك مرزهاى سوريه و اردن است) به وسيله «سفيان بن اوس» انجام گرفت، هنگامى كه خبر به امام عليه السلام رسيد بسيار ناراحت شد. در كوفه خطبه اى خواند (خطبه 27 نهج البلاغه معروف به خطبه جهاد) و سخت لشكريان، اصحاب خود و مردم كوفه را ملامت و نكوهش كرد، زيرا اين جسارت اصحاب معاويه ناشى از بى تفاوتى مردم كوفه بود. آنگاه امام عليه السلام سكوت كرد تا عكس العمل مردم را در مقابل آن خطبه آتشين ببيند. همه خاموش شدند و سخنى نگفتند. مرحوم سيّد رضى خلاصه اين ماجرا را به اين صورت نقل كرده است : «هنگامى كه امام عليه السلام خبر حمله ياران معاويه به انبار و غارت آنجا را شنيد شخصاً پياده به سوى «نخيله» كه لشكرگاه معروف كوفه بود به راه افتاد. مردم نيز به دنبال آن حضرت به راه افتادند؛ (جمعى از سرشناسان اصحاب) عرض كردند : اى اميرمؤمنان! شما بازگرديد ما اين مشكل را حل مى كنيم»؛ (لَمَّا بَلَغَهُ إِغَارَةُ أَصْحَابِ مُعَاوِيَةَ عَلَى الاَْنْبَارِ فَخَرَجَ بِنَفْسِهِ مَاشِياً حَتَّى أَتَى النُّخَيْلَةَ وَ أَدْرَكَهُ النَّاسُ وَقَالُوا يَا أَمِيرَ الْمُوْمِنِينَ نَحْنُ نَكْفِيكَهُمْ). در اينجا بود كه امام عليه السلام فرمود: «شما از عهده حل مشكلات خودتان با من برنمى آييد چگونه مى خواهيد مشكل ديگران را از من دفع كنيد؟»؛ (فَقَالَ مَا تَكْفُونَنِي أَنْفُسَكُمْ فَكَيْفَ تَكْفُونَنِي غَيْرَكُمْ). اشاره به اينكه شما قادر به دفاع از خويشتن نيستيد چگونه مى توانيد از من دفاع كنيد. دشمن به سرزمين شما حمله مى كند، نفرات شما را به قتل مى رساند، اموالتان را غارت مى كند و شما نشسته ايد و تماشا مى كنيد! سپس مى افزايد: «(مشكل ديگر اين است كه) رعاياى پيشين از ستم فرمانروايان خود شكايت مى كردند؛ ولى من امروز از ستم رعيتم شكايت دارم»؛ (إِنْ كَانَتِ الرَّعَايَا قَبْلِي لَتَشْكُو حَيْفَ رُعَاتِهَا وَإِنَّنِي الْيَوْمَ لاََشْكُو حَيْفَ رَعِيَّتِي). اشاره به اينكه شما گوش به سخنان من نمى دهيد، فرمان من را اطاعت نمى كنيد. گويا دشمن، اين را احساس كرده و بى مهابا به سرزمين شما حمله مى كند. مى داند كه شما مرد جنگ و دفاع از آبرو و حيثيت و سرزمينتان نيستيد وهمين امر سبب جسارت او شده است. اين سخن شبيه مطلبى است كه در خطبه 121 وارد شده كه امام عليه السلام مى فرمايد : «أُرِيدُ أَنْ أُدَاوِيَ بِكُمْ وَأَنْتُمْ دَائِي كَنَاقِشِ الشَّوْكَةِ بِالشَّوْكَة؛ من مى خواهم به وسيله شما دردم را درمان كنم در حالى كه خودتان درد من هستيد». در پايان مى افزايد: «گويى من پيرو هستم و آنها پيشوا يا من فرمانبر ومحكومم و آنها فرمانده و حاكم»؛ (كَأَنَّنِي الْمَقُودُ وَهُمُ الْقَادَةُ أَوِ الْمَوْزُوعُ وَهُمُ الْوَزَعَةُ). «وَزَعَة» جمع «وازِع» از ماده «وَزْع» (بر وزن نزع) در اصل به معناى علاقه شديد به چيزى است كه انسان را از امور ديگر بازمى دارد. سپس به معناى بازداشتن استعمال شده است. اين تعبير هرگاه درمورد لشكر يا صفوف ديگر به كار رود مفهومش اين است كه آنها را نگاه دارند تا آخرين نفرات به آنها ملحق شوند و از پراكندگى آنها جلوگيرى نمايند. از آنجا كه اين كار به وسيله شخص حاكم و فرمانده انجام مى گيرد، واژه «وازع» به معناى حاكم و فرمانده استعمال شده است كه در جمله بالا همين معنا منظور است. ادامه دارد .... 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
◀️ گلايه شديد امام عليه السلام از سُستى بعضى از يارانش: قسمت 2 📜 سيّد رضى؛ پس از ذكر اين جمله مى افزايد: «هنگامى كه امام عليه السلام اين سخن را درضمن گفتارى طولانى ـ كه قسمت برگزيده اى از آن ضمن خطبه ها گذشت ـ بيان كرد، دو نفر از يارانش جلو آمدند. يكى از آنها عرض كرد: من جز اختيار خودم و برادرم را ندارم، امر فرما تا اطاعت كنيم. امام عليه السلام فرمود: شما دو نفر در برابر آنچه من مى خواهم (كه بسيج يك سپاه است)، چه كارى مى توانيد انجام دهيد؟ (فَلَمّا قالَ عليه السلام هذَا الْقَوْلَ، في كَلامٍ طَويلٍ قَدْ ذَكَرْنا مُختارَهُ فِي جُمْلَةِ الْخُطَبِ، تَقَدَّمَ إِلَيْهِ رَجُلانِ مِنْ أصْحابِهِ فَقالَ أَحَدَهُما: إنّي لا أمْلِکُ إلّا نَفْسي وَأخي فَمُرْ بِأَمْرِکَ يا أمِيرَالْمُؤمِنينَ نُنْقَدْ لَهُ، فَقالَ عليه السلام: وَأَيْنَ تَقَعَانِ مِمَّا أُرِيدُ؟). سرانجام، اين سخنان در آنان اثر كرد و گروه زيادى بيدار شدند و «سعيد بن قيس همدانى» با هشت هزار نفر به تعقيب سپاه غارتگر معاويه پرداختند؛ اما آنها فرار را بر قرار ترجيح داده و از مرزهاى عراق گريخته بودند. از خطبه ها و كلمات مختلف اميرمؤمنان على عليه السلام استفاده مى شود كه آن حضرت از سستى جمعى از اصحاب و ياران خود بسيار افسرده و ناراحت بود ومعتقد بود اگر آنها مردان شجاع و اهل كارزار بودند هرگز معاويه و شاميان نمى توانستند كشور اسلام را به دو پاره تقسيم كنند و حكومتى خودكامه وبه سبك سلاطين جور در منطقه خود به وجود آورند؛ حكومتى كه بعدها نيز سرچشمه انواع مفاسد و مظالم در كشور اسلام شد و چهره تاريخ اسلام را مشوه ساخت و آثار پيامبر اسلام صلي الله عليه وآله را در مناطق مختلفى كمرنگ يا بى رنگ نمود وچقدر دردناك است براى فرماندهى كه از هر نظر آماده دفع دشمن باشد، هم برنامه داشته باشد و هم تدبير و هم قوت و قدرت؛ ولى نفرات او با وى هماهنگ نگردند تا آنجا كه افراد ناآگاه گمان برند اشكال در فرمانده و حاكمان است. سوز دل اميرمؤمنان على عليه السلام را از اين وضعيت، در خطبه ها و نامه ها و كلمات قصار آن حضرت به خوبى مشاهده مى كنيم. ادامه دارد .... 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
❇️ قرآن کریم هر روز یک آیه تفسیر نور – استاد محسن قرائتی سوره سَيَقُولُ السُّفَهَآءُ مِنَ‏النَّاسِ مَا وَلَّهُمْ عَنْ قِبْلَتِهِمُ الَّتِى كَانُواْعَلَيْهَا قُلْ لِلَّهِ المَشْرِقُ وَالمَغْرِبُ يَهْدِى مَنْ يَشَآءُ إِلَى‏ صِرَطٍ مُّسْتَقِيمٍ‏ بزودى بى‌خردان از مردم، خواهند گفت: چه چیزى آنها (مسلمانان) را از (بیت‌المقدّس،) قبله‌اى كه بر آن بودند برگردانید؟ بگو: مشرق و مغرب از آن خداست، هركه را بخواهد به راه راست هدایت مى‌كند. چون مشركان مكّه، كعبه را به بتخانه تبدیل كرده بودند، پیامبر اكرم و مسلمانان، سیزده سالى را كه بعد از بعثت در مكّه بودند، به سوى كعبه نماز نمى‌خواندند، تا مبادا گمان شود كه آنان به بت‌ها احترام مى‌گزارند. امّا بعد از هجرت به مدینه، چند ماهى نگذشته بود كه یهودیان زبان به اعتراض گشوده و مسلمانان را تحقیر كردند و گفتند: شما رو به قبله ما بیت‌المقدّس نماز مى‌خوانید، بنابراین پیرو و دنباله رو ما هستید و از خود استقلال ندارید. پیامبر اكرم صلى الله علیه وآله از این اهانت ناراحت شد و هنگام دعا به آسمان نگاه مى‌كرد، گویا منتظر نزول وحى بود تا آنكه دستور تغییر قبله صادر شد. پیامبر دو ركعت نماز ظهر را به سوى بیت‌المقدّس خوانده بود كه جبرئیل مأمور شد، بازوى پیامبر را گرفته و روى او را به سوى كعبه بگرداند. در نتیجه پیامبر صلى الله علیه وآله یك نماز را به دو قبله خواند و اكنون نیز در مدینه نام آن محلّ به مسجدِ قبلتَین معروف است. ⏺ افرادى كه هر روز دنبال بهانه‌اى هستند تا از پذیرش حقّ طفره روند، سفیه هستند. «سیقول السفهاء» ⏺ مسلمانان باید توطئه‌ها وشایعات وسؤالات بهانه‌جویانه‌ى دشمن را پیش‌بینى كرده وبا پاسخ به آنها، از نفوذ وگسترش آن پیشگیرى نمایند. «سیقول... قل» ⏺کانال انس با 🆔 @sahife2