eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
4.9هزار دنبال‌کننده
16.5هزار عکس
2.3هزار ویدیو
1.5هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
⏺ " امام سجاد علیه السلام در اين دعای تنها چيزى را كه در نظر داشته دوست بوده، و در توضيحش به خاطر اين‏كه حقيقتش را يافته بود، غوغا كرده است! " ✍️استاد حسین در بند ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
👌 دعای بند 1 تا 11 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
1_979985858.pdf
1.79M
📗 "نقش انسان در تقدیرات " 💫 | نکته‌های کلیدی برای جذب تقدیرات بلند در لیالیِ قدر | ✍ استاد ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
👌هشتک👇 را برای آمادگی بیشتر درک این شب عظیم توصیه میکنیم ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
🌙 بیست نکته برای احیاء 1. شباهت قدر و قیامت را حس کنیم | 2. امیدوار باشیم و به کم قانع نباشیم | 3. بی‌قراری برای خدا | 4. مؤمنان مثل گنه‌کاران، گنه‌کاران مثل مؤمنان | 5. جلب محبت خدا با محبت به دیگران | 6. بزرگوار باشیم | 7. رسیدگی به نیازمندان، محبت به بستگان | 8. محبت به والدین، دعا برای پدر معنوی جامعه | 9. طلب معیشت خوب و نابودی فقیرسازان | 10. حضور در جمع مردم | 11. دعای مناسب حال | 12. کمی قرآن | 13. تفکر و محاسبۀ نفس | 14. اندیشیدن به لحظۀ وداع و مرور وصیت‌نامه | 15. از فکر و ذکر علی(ع) غافل نشویم | 16. محضر حضرت ولی‌عصر(عج) | 17. کمی مشارطه و برنامه‌ریزی برای آینده | 18. شب قدر سوم، شب دعا برای ظهور | 19. دعا برای عاقبت به‌خیری و شهادت | 20. زیارت امام حسین(ع) ❤️استاد ( شرح در لینک زیر ) 📜 http://panahian.ir/post/3116 👈کانال با 🆔 @sahife2
برنامه ی ضرورت تغییر بدعتها لَوْ قَدِ اسْتَوَتْ قَدَمَايَ مِنْ هَذِهِ الْمَدَاحِضِ، لَغَيَّرْتُ أَشْيَاءَ. حضرت علی درود خدا بر او در ضرورت استقامت در برداشتن كجى ها فرمودند : اگر از اين ها و لغزشگاه با قدرت بگذرم، دگرگونى هاى بسيار پديد مى آورم. 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
◀️ مبارزه با بدعتها: 📜 امام علیه السلام در اين گفتار پرمعناى خود به انحرافات و بدعتهايى كه بعد از رسول خدا صلی الله علیه و آله پيدا شده بود اشاره كرده مى فرمايد: «اگر گامهايم در اين لغزشگاهها استوار بماند امورى را تغيير خواهم داد»؛ (لَوْ قَدِ اسْتَوَتْ قَدَمَاىَ مِنْ هذِهِ الْمَدَاحِضِ لَغَيَّرْتُ أَشْيَاءَ). «مَداحِضْ» جمع «مِدْحَض» به معناى لغزشگاه است و ريشه اصلى آن «دَحْض» و «دُحوض» به معناى لغزش است. مى دانيم پس از پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله در زمان خلفا انحرافى چه در مسائل عقيدتى وچه در احكام روى داد كه غالباً منشأ سياسى يا عدم آگاهى به تعليمات اسلام داشت و امام علیه السلام مترصد بود مسلمانان را از آن انحرافات بازگرداند و به اسلام خالص و راستين زمان پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله سوق دهد؛ ولى متأسفانه جنگهاى داخلى كه يكى پس از ديگرى واقع شد و بى وفايى كوفيان و فعاليت شديد منافقان به آن حضرت مجال نمى داد. ازاينرو فرمود كه اگر اين لغزشگاهها برطرف گردد و آرامش پيدا شود ـ كه متأسفانه تا آخر عمر مبارك آن حضرت حاصل نشد ـ امورى را تغيير خواهم داد. شاهد اين سخن ما خطبه اى است كه حضرت ضمن آن مى فرمايد: «قَدْ عَمِلَتِ الْوُلاةُ قَبْلِي أَعْمَالاً خَالَفُوا فِيهَا رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله مُتَعَمِّدِينَ لِخِلافِهِ نَاقِضِينَ لِعَهْدِهِ مُغَيِّرِينِ لِسُنَّتِهِ وَلَوْ حَمَلْتُ النَّاسَ عَلَى تَرْكِهَا وَحَوَّلْتُهَا إِلَى مَوَاضِعِهَا وَإِلَى مَا كَانَتْ فِي عَهْدِ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله لَتَفَرَّقَ عَنِّي جُنْدِي حَتَّى أَبْقَى وَحْدِي أَوْ قَلِيلٌ مِنْ شِيعَتِي؛ زمامداران پيش از من كارهايى انجام دادند كه برخلاف سنت رسول خدا صلی الله علیه و آله بود. عامدانه راه خلاف رفتند و نقض عهد آن حضرت كردند و سنتش را تغيير دادند و اگر من مردم را وادار به ترك آنها كنم و آنها را به حال اول و به همان چيزى كه در عهد رسول خدا صلی الله علیه و آله بود بازگردانم، لشكرم از اطراف من پراكنده مى شود تا آنجا كه تنهاى تنها مى مانم و يا كمى از شيعيان من با من مى مانند». اين بدعتها زياد بودند كه به بخشى از آنها اشاره مى شود: تبعيض ميان عرب و عجم كه در زمان عمر واقع شد و بيت المال را ميان مسلمانان يكسان تقسيم نكرد. مخالفت با حج تمتع و ازدواج موقت كه در عبارت معروف از او نقل شده است: «مُتْعَتانِ كانَتا في عَهْدِ رَسُولِ اللهِ صلی الله علیه و آله وَأنا أنْهي وَأُعاقِبُ عَلَيْهِما» كه با تعبيرات متفاوتى در كتب زيادى نقل شده است. خواندن نماز تراويح (نمازهاى مستحب شب ماه رمضان كه بايد فرادى خوانده شود و او دستور داد به صورت جماعت بخوانند). گفتن «الصَّلاةُ خَيْرٌ مِنَ النَّوْمِ» در اذان صبح كه به گفته ابن ابى شيبه در كتاب مصنف خود، عمر شنيد كه مؤذن او به هنگام اذان صبح مى گويد: «الصَّلاةُ خَيْرٌ مِنَ النَّوْمِ»، عمر از اين جمله خوشنود شد و به مؤذن خود گفت: «أقِرّها في أذانِکَ؛ آن را در اذان (صبحِ) خود همواره بگو». همچنين حذف «حَىِّ عَلى خَيْرِ الْعَمَلِ» از اذان به بهانه اينكه اگر مردم نماز را بهترين كار بشمرند ممكن است به جهاد اهميت ندهند. در روايت معروفى آمده است كه عكرمه از ابن عباس سؤال كرد: چرا عمر «حَىِّ عَلى خَيْرِ الْعَمَلِ» را از اذان حذف كرد؟ ابن عباس گفت: «أرادَ عُمَرُ أنْ لا يَتَّكِلَ النّاسُ عَلَى الصَّلاةِ وَيَدَعُوا الْجِهادَ فَلِذلِکَ حَذَفَها مِنَ الاْذانِ». شوكانى در نيل الاوطار از كتاب الاحكام نقل مى كند: «قَدْ صَحَّ لَنا أنَّ حَىِّ عَلى خَيْرِ الْعَمَلِ كانَتْ عَلى عَهْدِ رَسُولِ اللهِ صلی الله علیه و آله يُؤَذَّنُ بِها وَلَمْ تُطْرَحْ إلّا في زَمَنِ عُمَرِ؛ در روايت صحيح ثابت شده است كه «حَىِّ عَلى خَيْرِ الْعَمَلِ» در زمان پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله بود و آن را در اذان مى گفتند؛ ولى در زمان عمر آن را حذف كردند». سپس در زمان عثمان، بدعتهاى عجيب تر ديگرى گذاشته شد كه از آن جمله تقسيم بيت المال و مقامهاى حساس حكومت اسلامى در ميان خويشاوندان او و وابستگان به او بود كه همين مطلب سبب شد داد و فرياد مردم به اعتراض بلند شود؛ اعتراضى كه سرانجام منجر به قتل او شد. امثال اين بدعتها كه در كتب مشروحه كلاميه آمده، فراوان است. اميرمؤمنان على علیه السلام مى خواست پس از استقرار حكومت، تمام اين بدعتها را حذف كند وسنتهاى عصر رسول الله صلی الله علیه و آله را زنده نمايد؛ ولى متأسفانه مشكلات داخلى كشور اسلام و جنگها اجازه نداد و اين افتخار بزرگ از مسلمانان سلب شد. ادامه دارد... 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
❇️ قرآن کریم هر روز یک آیه تفسیر نور – استاد محسن قرائتی سوره وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَىْ‏ءٍ مِّنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَ لِ وَ الْأَنْفُسِ وَالّْثمَرَ تِ وَبَشِّرِ الْصَّبِرِينَ‏ وقطعاً شما را با چیزى از ترس، گرسنگى، زیان مالى وجانى وكمبود محصولات، آزمایش مى‌كنیم وصابران (در این حوادث وبلاها را) بشارت بده. خداوند متعال، همه‌ى انسان‌ها را آزمایش مى‌كند، امّا آزمایش و امتحان همه یكسان نیست. تمام جهان، صحنه آزمایش و تمام مردم حتّى پیامبران نیز مورد امتحان قرار مى‌گیرند. باید بدانیم كه آزمایش‌هاى خداوند براى رفع ابهام نیست، بلكه براى شكوفایى استعدادها و پرورش انسان‌ها است. وسایل آزمایش الهى نیز تمام حوادث تلخ و شیرین و از جمله ترس و گرسنگى، زیان مالى و جانى و كمبود محصولات است. ترس از دشمن، محاصره‌ى اقتصادى، جنگ و جهاد و اعزام فرزندان و عزیزان به میدان‌هاى نبرد، از جمله امتحانات است. راه پیروزى در آزمایش‌هاى الهى چند چیز است: الف: صبر و مقاومت. ب: توجّه به گذرا بودن حوادث و مشكلات. ج: توجّه به تاریخ گذشتگان كه چگونه مشكلات را پشت سر گذارده‌اند. د: توجّه به اینكه همه مشكلات ما در منظر و دید خداست و همه چیز حساب دارد. ⏺ آزمایش و امتحان یك برنامه و سنّت حتمى الهى است. «ولَنبلوَنّكم» ⏺ ناگوارى‌ها، سبب مقاومت ورشد است. بسیارى از صفات انسان از قبیل صبر، رضا، تسلیم، قناعت، رهد، تقوا، حلم و ایثار، در سایه‌ى برخورد با تنگدستى‌ها است. «وبشّر الصابرین» ⏺ شهادت، زمانى ارزش دارد كه در راه خدا باشد. «فى سبیل اللَّه» مورد بشارت، در آیه بیان نشده است تا شامل انواع بشارت‌هاى الهى باشد. «بشّر الصابرین» کانال انس با 🆔 @sahife2
✳️ ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی دل بی تو به جان آمد وقت است که بازآیی دایم گل این بستان شاداب نمی‌ماند دریاب ضعیفان را در وقت توانایی دیشب گله زلفش با باد همی‌کردم گفتا غلطی بگذر زین فکرت سودایی صد باد صبا این جا با سلسله می‌رقصند این است حریف ای دل تا باد نپیمایی مشتاقی و مهجوری دور از تو چنانم کرد کز دست بخواهد شد پایاب شکیبایی یا رب به که شاید گفت این نکته که در عالم رخساره به کس ننمود آن شاهد هرجایی ساقی چمن گل را بی روی تو رنگی نیست شمشاد خرامان کن تا باغ بیارایی ای درد توام درمان در بستر ناکامی و ای یاد توام مونس در گوشه تنهایی در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم لطف آن چه تو اندیشی حکم آن چه تو فرمایی فکر خود و رای خود در عالم رندی نیست کفر است در این مذهب خودبینی و خودرایی زین دایره مینا خونین جگرم می ده تا حل کنم این مشکل در ساغر مینایی شب هجران شد بوی خوش وصل آمد شادیت مبارک باد ای عاشق شیدایی 🔅 برنامه ی روزانه ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
🌺 سکوت فرصتی برای خدایی شدن ! «اللَّهُمَّ نَبِّهْنِی فِیهِ لِبَرَکَاتِ أَسْحَارِهِ وَ نَوِّرْ فِیهِ قَلْبِی بِضِیَاءِ أَنْوَارِهِ وَ خُذْ بِکُلِّ أَعْضَائِی إِلَی اتِّبَاعِ آثَارِهِ بِنُورِکَ یَا مُنَوِّرَ قُلُوبِ الْعَارِفِینَ خدایا مرا در این ماه به برکت‌های سحرهایش آگاه کن و دلم را با روشنایی انوارش روشنی بخش و تمام‏ اعضایم را به پیروی آثارش بگمار، به نورت ای نوربخش دل‌های عارفان». 👈 شرح صوتی دعا در لینک زیر http://alumni.miu.ac.ir/index.aspx?siteid=2&pageid=30651 http://www.aviny.com/Voice/ramazan/sharh_doa_ruzane/mojtahedi.aspx 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
👈 قرآن بصورت (تندخوانی) https://qurantv.ir/qariinfo/6827 👈 از صفحه 220 تا صفحه 233 http://moshaf.org/files/other/document/Sahifeh%20Sajjadiyeh.pdf 👈 مقید باشیم به توفیق الهی و با استمداد از آقا امام سجاد علیه السلام روزانه برنامه ی تعیین شده را با هم قرائت کنیم 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
Sahifeh Sajjadiyeh-bonyana.com.pdf
2.95M
🌙 لطفا کتاب صحیفه سجادیه - از صفحه 220 تا صفحه 233 مطالعه شود
قسمت 2 ‏ ⏺ غوغاى رحمت‏ اگر كسى را همه از خود برانند، و وى را از هر جهت طرد كنند، و تمام درها را به روى او ببندند، و مهر و محبّت خود را از او دريغ نمايند، ولى او وى را از خود نمى‏راند، و طردش نمى‏كند، و در رحمت را به رويش نمى‏بندد، و عشق و محبتش را از او دريغ نمى‏دارد. رحمت او بر عبد از قبيل رحمت عبد بر عبد نيست، رحمت عبد بر عبد از باب غرض و هدف خاص است، ولى رحمت عام او را هدف و غرض نيست، آقايى و كرامت و بزرگوارى و لطفش اقتضا دارد در عنايت و محبتش به روى عبد باز باشد، به اين نظر ندارد كه عبد كيست و چيست، به اين نظر دارد كه جنبنده‏اى نيازمند و فقيرى مستحق و دردمندى بيچاره است و بايد چنين موجودى بر سر سفره عنايت‏ و كرم قرار داشته باشد. عبد اگر مؤمن باشد درِ رحمت خاص هم به روى او باز است، و اگر غير مؤمن باشد رحمت خاص چون در وجود او جايى براى تجلّى نمى‏بيند جلوه نمى‏كند، ولى به محض اين‏كه عبد بيدار شود و از عصيان و خطا برگردد تجلّى‏گاه رحمت خاص مى‏شود، و تمام سيّئات گذشته‏اش در مدار مغفرت بخشيده مى‏شود و در آسياب محبّت تبديل به حسنه شده، و آتش توبه هيمه گناه را سوزانده خاكسترش را به باد مى‏دهد. اين مهم نيست كه تمام عالميان درِ مهر و محبّت خود را به روى انسان ببندند، و به هيچ صورت انسان را نپذيرند، اين مهم است كه درى براى هميشه از رحمت و لطف از جانب حضرت دوست به روى انسان باز است، تا هر وقت كه بخواهد خود را در آغوش محبّت حضرت جانان بيندازد، و آنچه در قدرت داشته باشد از سفره لطفش بهره ببرد. آرى، او مى‏آفريند، و در رحم مادر از عبدش پذيرايى مى‏كند، و بدون احساس رنج وى را به دنيا مى‏آورد، و سينه پر شير مادر را همراه عشق و محبتى در اوج نهايت در اختيارش مى‏گذارد، و پس از آماده شدن كارگاه بدن در دهانش دندان مى‏روياند، و وى را تبديل به طفلى شيرين و آراسته مى‏كند، و از وى نوجوانى زيبا و باطراوت مى‏سازد، و به پهنه آفرينش، نعمت‏هاى مادى و معنوى را در اختيارش مى‏گذارد گرچه همه چيز و همه كس وى را طرد كند و از محبّت و رحمت به وى دريغ ورزد! آرى، او مى‏پذيرد كسى را كه هيچ كشورى نمى‏پذيرد، و هيچ سرزمينى قبول نمى‏كند، كشور رحمت و مملكت محبّت، و سرزمين مهر و لطف او قبول مى‏كند آن را كه هيچ سرزمينى قبول نمى‏كند! او نيازمند فقير و مسكين مستكين، و بيچاره گرفتار را كه به پيشگاهش حاجت‏ مى‏برد خوار نمى‏كند، و تحقيرش نمى‏نمايد، و روحيه‏اش را نمى‏شكند، كه نيازمند در پيشگاه حضرتش در عين فقر و نياز، آبرومند است و از اعتبار و شخصيت برخوردار است، و بى شك با استجابت دعاى حاجتمند به آبرويش مى‏افزايد، و اعتبارش را در ميان بندگان دو چندان مى‏كند، و وى را ملجأ و پناه ديگران قرار مى‏دهد. راستى، چه عجيب و بهت‏آور است، و تا كجا مورد تعجب دارد كه نيازمند و گدا به درگاه بى‏نياز برود، و علاوه بر حفظ اعتبار و شخصيتش با اضافه شدن به اعتبار و بزرگيش از درگاه او برگردد، و خود براى رفع مشكلات ديگران، دست خدا شود! رحمت او كه فقط مقتضاى آقايى و بزرگوارى اوست با انسان كارى مى‏كند كه ديگران را نسبت به آدمى در بهت و حيرت مى‏برد، و همه در برابر آن كه متصل به رحمت است انگشت به دهان مى‏مانند، و از درك شخصيت و وضع انسان عاجز مى‏شوند، خود انسان هم وقتى توجّه به حقيقت پيدا مى‏كند، خود را از بيانش ناتوان مى‏بيند و از تفسيرش درمى‏ماند كه مگر من كيستم كه در عين اين همه نقص و عيب و گناه و معصيت بدين صورت مورد لطف دوست قرار گرفته‏ام. درگاهش درگاه نوميدى نيست، پيشگاهش پيشگاه يأس و حرمان نمى‏باشد، او وجود مقدسى است كه الحاح كنندگان را نوميد نمى‏سازد و دست رد بر سينه توقع داران خود نمى‏گذارد، هديه بى مقدار عبد را كه به صورت رابطه با او و عمل صالح و اخلاق حسنه است برمى‏گزيند، و كار اندك را سپاس مى‏گزارد، و عمل كم و كوچك را به لطفش قبول مى‏كند و مزد عظيم و اجر بزرگ مى‏دهد. آن كه به او نزديك شود بى ملاحظه به او نزديك مى‏گردد، و هر كه از او روى بگرداند وى را به سوى خود مى‏خواند، مگر در قرآن مجيد نخوانده‏ايد كه موسى و هارون را مأموريت مى‏دهد به سوى فرعون بروند و از وى براى قرار گرفتن در مدار هدايت دعوت كنند، باشد كه متذكّر واقعيّت‏ها گردد، و به مقام خشيت دست يابد، تا پرونده سياهش سپيد گردد، و گناهانش به كارگاه مغفرت راه يابد، و سيّئاتش به حسنات تبديل شود، و از عذاب ابد قيامت رهايى يابد! 👈 ادامه دارد ... تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏ 12 ، ص: 13 👌 دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
👌پیگیری هشتک👇 در کانال را توصیه میکنیم " اعمال شب قدر " 🆔 @sahife2
برنامه ی راضی بودن به مقدرات الهی وَ قَالَ (علیه السلام): اعْلَمُوا عِلْماً يَقِيناً، أَنَّ اللَّهَ لَمْ يَجْعَلْ لِلْعَبْدِ -وَ إِنْ عَظُمَتْ حِيلَتُهُ وَ اشْتَدَّتْ طَلِبَتُهُ وَ قَوِيَتْ مَكِيدَتُهُ- أَكْثَرَ مِمَّا سُمِّيَ لَهُ فِي الذِّكْرِ الْحَكِيمِ، وَ لَمْ يَحُلْ بَيْنَ الْعَبْدِ فِي ضَعْفِهِ وَ قِلَّةِ حِيلَتِهِ وَ بَيْنَ أَنْ يَبْلُغَ مَا سُمِّيَ لَهُ فِي الذِّكْرِ الْحَكِيمِ. وَ الْعَارِفُ لِهَذَا الْعَامِلُ بِهِ أَعْظَمُ النَّاسِ رَاحَةً [رَحْمَةً] فِي مَنْفَعَةٍ، وَ التَّارِكُ لَهُ الشَّاكُّ فِيهِ أَعْظَمُ النَّاسِ شُغُلًا فِي مَضَرَّةٍ؛ وَ رُبَّ مُنْعَمٍ عَلَيْهِ مُسْتَدْرَجٌ بِالنُّعْمَى، وَ رُبَّ مُبْتَلًى مَصْنُوعٌ لَهُ بِالْبَلْوَى؛ فَزِدْ أَيُّهَا الْمُسْتَنْفِعُ [الْمُسْتَمِعُ] فِي شُكْرِكَ، وَ قَصِّرْ مِنْ عَجَلَتِكَ، وَ قِفْ عِنْدَ مُنْتَهَى رِزْقِكَ. حضرت علی درود خدا بر او ضرورت به خداوند و دوری از به دنیا فرمودند : به يقين بدانيد خداوند براى بنده خود هر چند با سياست و سخت كوش و در طرح و نقشه نيرومند باشد، بيش از آنچه كه در علم الهى وعده فرمود، قرار نخواهد داد، و ميان بنده، هر چند ناتوان و كم سياست باشد، و آنچه در قرآن براى او رقم زده حايلى نخواهد گذاشت. هر كس اين حقيقت را بشناسد و به كار گيرد، از همه مردم آسوده تر است و سود بيشترى خواهد برد. و آن كه آن را واگذارد و در آن شك كند، از همه مردم گرفتارتر و زيانكارتر است. چه بسا نعمت داده شده اى كه گرفتار عذاب شود، و بسا گرفتارى كه در گرفتارى ساخته شده و آزمايش گردد، پس اى كسى كه از اين گفتار بهرمند مى شوى، بر شكر گزارى بيفزاى، و از شتاب بى جا دست بردار، و به روزى رسيده قناعت كن. 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
◀️ از خود بكاه و به سهم خود قانع باش: قسمت اول 📜 امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه در حقيقت مى خواهد حريصان در دنيا را از حرص بازدارد و به كفاف و عفاف قانع سازد و از مسابقه گناه آلودى كه براى به چنگ آوردن اموال بيشتر در ميان گروهى از دنياپرستان رايج است جلوگيرى كند، مى فرمايد: «به يقين بدانيد خدا براى بنده اش ـ اگرچه بسيار چاره جو وسختكوش و در طرح نقشه ها قوى باشد ـ بيش از آنچه در كتاب الهى براى او (از روزى) مقدر شده قرار نداده است»؛ (اعْلَموا عِلْماً يَقِيناً اِنَّ اللّهَ لَمْ يَجْعَلْ لِلْعَبْدِ ـ وَإِنْ عَظُمَتْ حِيلَتُهُ، وَاشْتَدَّتْ طِلْبَتُهُ، وَقَوِيَتْ مَكِيدَتُهُ ـ أَكْثَرَ مِمَّا سُمِّىَ لَهُ فِي الذِّكْرِ الْحَكِيمِ). سپس به نقطه مقابل آن اشاره كرده مى فرمايد: «و (به عكس) ـ هرچند بنده اش ناتوان و كم تدبير باشد ـ ميان او و آنچه برايش در كتاب الهى مقرر گشته مانع نگرديده است»؛ (وَلَمْ يَحُلْ بَيْنَ الْعَبْدِ فِي ضُعْفِهِ وَقِلَّةِ حِيلَتِهِ، وَبَيْنَ أَنْ يَبْلُغَ مَا سُمِّيَ لَهُ فِي الذِّكْرِ الْحَكِيمِ). جمله «ذِكْرِ الْحَكيمِ» گرچه در قرآن مجيد به معناى آيات الهى آمده است وبعضى از شارحان نهج البلاغه آن را در اينجا همين گونه تفسير كرده اند؛ ولى با توجه به اينكه اندازه روزى افراد به طور مشخص در قرآن مجيد نيامده و هدف امام عليه السلام در اين بيان حكيمانه اين است كه حد و حدود روزى اشخاص در ذكر حكيم بيان شده، اين كلام با لوح محفوظ و كتاب علم الهى تناسب دارد كه در آنجا همه مقدرات ثبت است. علامه مجلسى؛ در بحارالانوار در باب «القلم و اللوح المحفوظ» نيز رواياتى را نقل مى كند كه «ذكر حكيم» در آنها به طور واضح به لوح محفوظ تفسير شده است. بنابراين نبايد ترديد كرد كه منظور از «ذكر حكيم» در اينجا قرآن مجيد نيست بلكه همان لوح محفوظ است كه گاهى به عنوان علم الهى تفسير مى شود. سپس امام عليه السلام به نتيجه اين اقتصاد اشاره كرده، مى فرمايد: «كسى كه از اين حقيقت آگاه باشد و به آن عمل كند آسايش و راحتى و منفعتش از همه كس بيشتر است و آن كس كه آن را ترك گويد ودر آن شك و ترديد كند از همه مردم گرفتارتر و زيانكارتر است»؛ (وَآلْعَارِفُ لِهذَا آلْعَامِلُ بِهِ، أَعْظَمُ النَّاسِ رَاحَةً فِي مَنْفَعَةٍ، وَالتَّارِکُ لَهُ الشَّاکُّ فِيهِ أَعْظَمُ النَّاسِ شُغُلاً فِي مَضَرَّةٍ). نتيجه گيرى امام عليه السلام كاملاً روشن و منطقى است؛ افراد حريص كه دائمآ براى رسيدن به آنچه برايشان مقدّر نشده دست و پا مى زنند، پيوسته در زحمتند و روحشان در عذاب و جسمشان خسته و ناتوان است، و به عكس، آنهايى كه به مقدرات الهى قانع هستند، نه حرص و آز بر آنها غلبه مى كند و نه پيوسته در تلاش و عذاب و زياده خواهى هستند. بارها گفته ايم اينگونه تعبيرات كه در آيات قرآنى و روايات درمورد تقدير روزى وارد شده، مفهومش اين نيست كه از تلاش و كوشش براى پيشرفت اقتصادى و تأمين زندگى آبرومندانه دست بكشيم، زيرا آن يك وظيفه واجب است كه در روايات اسلامى نيز بر آن تأكيد و حتى همرديف جهاد فى سبيل الله شمرده شده است، همانگونه كه در حديث معروف معتبرى از امام صادق عليه السلام مى خوانيم: «الْكَادُّ عَلَى عِيَالِهِ كَالْمُجَاهِدِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ؛ كسى كه براى تأمين زندگى عيال خود زحمت بكشد مانند مجاهد در راه خداست». بنابراين روزى مقدّر با تلاش و كوشش رابطه دارد. يا به تعبير ديگر، تقديرات الهى مشروط به تلاش و سعى و كوشش است وافراد تنبل و بيكار و بى تدبير از سهم مقدرشان نيز محروم خواهند شد. آنگاه امام عليه السلام در ادامه اين سخن به دو مورد كه درواقع جنبه استثنا از آن قاعده بالا دارد اشاره كرده، مى فرمايد: «بسيارند افرادى كه مشمول نعمت خداوند هستند؛ اما اين نعمت مقدمه بلا و هلاكت ايشان است و چه بسيارند كسانى كه در بلا و سختى قرار دارند؛ اما اين بلا وسيله اى براى آزمايش و تكامل آنهاست»؛ (وَرُبَّ مُنْعَمٍ عَلَيْهِ مُسْتَدْرَجٌ بِالنُّعْمَى، وَرُبَّ مُبْتَلىً مَصْنُوعٌ لَهُ بِالْبَلْوَى). ادامه دارد... 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
◀️ از خود بكاه و به سهم خود قانع باش: قسمت 2 📜 در پايان، امام عليه السلام مستمعان خود را مخاطب قرار داده مى فرمايد: «اى بهره گيرنده (اى شنونده) بر شكر نعمتها بيفزا و از سرعت و شتاب (براى به دست آوردن زخارف دنيا) بكاه و هنگامى كه به روزى خود به طور كامل رسيده اى توقف كن»؛ (فَزِدْ أَيُّهَا الْمُسْتَنفِعُ فِي شُكْرِکَ، وَقَصِّرْ مِنْ عَجَلَتِکَ، وَقِفْ عِنْدَ مُنْتَهَى رِزْقِکَ). شايان توجه است كه در بسيارى از نسخه هاى نهج البلاغه «أيُّهَا الْمُسْتَمِعْ؛ اى شنونده» آمده در حالى كه در نسخه صبحى صالح كه آن را به عنوان متن انتخاب كرده ايم «مُسْتَنْفِعُ»؛ (اى بهره گيرنده) آمده است و بدون شك تعبير اول كه در بسيارى از نسخ آمده مناسبتر است. از مجموع اين حديث شريف و احاديث فراوان ديگرى كه در باب رزق و روزى به ما رسيده استفاده مى شود كه روزى از سوى خداى متعال براى هركس مقدر شده و تلاشهاى زياد براى فراتر از آن رفتن سودى ندارد وبه عكس افراد ضعيف نيز روزى مقدرشان از سوى خداوند مى رسد. البته ممكن است ظلم ظالمان سبب شود افرادى حق ديگران را غصب كنند وافرادى از گرسنگى بميرند. اين خود امتحان الهى است كه در دنيا مقرر شده است. اضافه بر اين، گاه مى شود ـ مطابق آنچه در ذيل گفتار حكيمانه بالا آمد ـ خداوند نعمت هاى زيادى به افرادى كه طغيان و سركشى را از حد گذرانده اند مى دهد تا مست نعمت و غرق عيش و نوش شوند، ناگهان آنها را از ايشان مى گيرد تا عذابشان دردناكتر باشد؛ همانگونه كه در آيه شريفه 44 از سوره «انعام» آمده است: «(فَلَمَّا نَسُوا مَا ذُكِّرُوا بِهِ فَتَحْنَا عَلَيْهِمْ أَبْوَابَ كُلِّ شَىْءٍ حَتَّى إِذَا فَرِحُوا بِمَا أُوتُوا أَخَذْنَاهُمْ بَغْتَةً فَإِذَا هُمْ مُّبْلِسُونَ)؛ (آرى،) هنگامى كه (اندرزها سودى نبخشيد، و) آنچه را به آنها يادآورى شده بود فراموش كردند، درهاى همه چيز (از نعمتها) را به روى آنها گشوديم؛ تا (كاملاً) خوشحال شدند (ودل به آن بستند)؛ ناگهان آنها را گرفتيم (و سخت مجازات كرديم)؛ در اين هنگام، همگى مأيوس شدند؛ (و درهاى اميد به روى آنها بسته شد)». درست همانند كسى كه از درختى غاصبانه بالا مى رود كه هرچه بالاتر برود سقوطش از فراز درخت دردناكتر و شكننده تر است. اين همان چيزى است كه به عنوان عذاب استدراجى در قرآن و روايات منعكس شده است. به عكس افرادى هستند كه خداوند روزى آنها را محدود مى كند تا صحنه آزمايش الهى كه موجب ترفيع مقام آنهاست فراهم گردد. جمله اى كه امام عليه السلام در پايان اين سخن فرموده (وَقَصِّرْ مِنْ عَجَلِکَ وَقِفْ عِنْدَ مُنْتَهى رِزْقِکَ) نيز گواه بر اين است كه هدف، كنترل حرص حريصان و آزِ آزمندان و شتاب دنياپرستان است. مرحوم «مغنيه» براى حل بعضى از شبهات ناچار شده است تفسير ديگرى براى گفتار حكيمانه بالا انتخاب كند كه با ظاهر اين حديث شريف هماهنگ نيست. او مى گويد: منظور از «ذكر حكيم» همان قرآن است و منظور از تعيين سهم هركس از روزى همان است كه در آيات شريفه سوره «زلزال» مى خوانيم : «(فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرآ يَرَه * وَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرّآ يَرَهُ)؛ هركس به اندازه سنگينى ذرهاى كار نيك كند (در آخرت) آن را مى بيند و (همچنين) هركس به قدر ذره اى كار بد كند او نيز (در سراى ديگر) آن را خواهد ديد». نتيجه اينكه انسان در برابر اعمالش جزا داده مى شود و آنچه را از نيك و بد انجام داده در آخرت به آن خواهد رسيد؛ خواه در دنيا قوى و نيرومند باشد يا ضعيف و ناتوان. نه قدرت و ثروت دنيا او را به خدا نزديك مى كند و نه وى را از عذاب دوزخ ـ اگر از گمراهان باشد ـ بازمى دارد و نه ضعف و فقر ميان انسان ونعمتهاى بهشتى ـ هرگاه از هدايت شدگان باشد ـ مانع مى شود. ولى نبايد ترديد كرد كه منظور از «ذكر حكيم» همان لوح محفوظ است كه در بالا شرح داده شد و منظور از تعيين سهميه، سهميه مادى دنيوى است و ذيل حديث، شاهد گويايى بر اين مطلب است و همچنين احاديث ديگرى كه در باب تقسيم رزق و روزى رسيده است. ادامه دارد... 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2