eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
4.9هزار دنبال‌کننده
16.6هزار عکس
2.4هزار ویدیو
1.6هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
👈 قرآن بصورت (تندخوانی) https://qurantv.ir/qariinfo/6827 👈 از صفحه 234 تا صفحه 247 http://moshaf.org/files/other/document/Sahifeh%20Sajjadiyeh.pdf 👈 مقید باشیم به توفیق الهی و با استمداد از آقا امام سجاد علیه السلام روزانه برنامه ی تعیین شده را با هم قرائت کنیم 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
Sahifeh Sajjadiyeh-bonyana.com.pdf
2.95M
🌙 لطفا کتاب صحیفه سجادیه - از صفحه 234 تا صفحه 247 مطالعه شود (این صفحات شامل دعای 44 و 45 و در خصوص است ولذا سعی کنیم آنها را با دقت بیشتری بخوانیم)
https://eitaa.com/sahife2/41220 قسمت 3 1‏ ⏺ گاهى عاصى بر عصيانش مى‏افزايد، و عابد از عبادتش مى‏كاهد، و چون مورد اعتراض واقع مى‏شود جواب مى‏دهد: با اين كرمى كه من از خدا خبر دارم، اضافه شدن گناه برايم باكى ايجاد نمى‏كند، و كم شدن طاعت به حالم ضررى وارد نمى‏سازد. چنين حالتى را حضرت محبوب براى عاصى و عابد نمى‏پسندد، چنانكه حضرت سجّاد عليه السلام قوى‏ترين سخن و برهان را ارائه داد، رحمت رحمت است، و وسعت رحمت قابل درك نيست ولى صاحب واسعه از بنده‏اش خواسته به آيات كتابش عمل كند، و تسليم پيامبرش باشد، و از ولايت امامان معصوم سرنگرداند، و خود را در گردونه تقوا قرار داده و از گناه بپرهيزد. چيزى كه باعث اضافه شدن معصيت و كم شدن طاعت گردد بدون شك شيطانى است و هيچ ربطى به حريم حضرت دوست ندارد، نشان دادن رحمت حق نه براى اضافه شدن گناه است و نه براى كم كردن عبادت، بلكه مى‏خواهند عابد را به عبادت بيشتر تشويق، و گناهكار را به علاج وجودش از گناه و اين كه خداوند مهربان به دنبال توبه عاصى حاضر به بخشيدن تمام گذشته است، ترغيب نمايند. در قرآن مجيد نزديك به 276 بار مسئله رحمت حق ( ‏ ) مطرح است، ولى بر اساس آيات و روايات، كسى اجازه ندارد از آن آيات برداشت سوء كند، برداشتى كه منجر به امن از مكر حق و غرور به كرم گردد، و به عبارت ديگر برداشت از كرم به صورتى كه بر گناه بيفزايد و از طاعت كم كند خيانت به قرآن و جنايت بر نفس است. يا ايُّهَا الاْنْسانُ ما غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَريمِ اى انسان! چه چيزى تو را به پروردگار بزرگوارت مغرور كرده است؟ اگر بگويد: كرمت مرا مغرور ساخت، جواب مى‏دهند: مقتضى كرم كوشش در طاعت و ترك معصيت است، نه معصيت و كفران نعمت كريم، كه كريم در دنيا سفره انداز است براى اين‏كه از آن بهره ببرى و تأمين قدرت نمايى تا بر طاعتش اقدام كرده و به ترك گناه موفّق گردى، و در آخرت سفره انداز است تا از محصول ايمان و تقوايت و جهاد و كوشش و عمل صالحت بهره‏مند گردى! اگر بگويد: شيطان مرا مغرور كرد، جواب مى‏گويند: ما به وسيله انبياى خود و به خصوص كتب آسمانى و مخصوصاً قرآن مجيد تو را از مكر و بندبازى او و حيله و خدعه او، تا جايى كه حجت بر تو تمام باشد هشدار داده و از اطاعت از شيطان بر حذر داشتيم، و به اين معنا آگاهت نموده كه هر كس تو را به غير خواسته‏هاى دوست مى‏خواند شيطان است، و مى‏خواهد همانند پدر و مادرت تو را از بهشت عنبر سرشت قيامت محروم نمايد، چنانكه آنان را از بهشت دنيا محروم كرد، ولى آن دو بزرگوار با توبه و انابه و تضرع و زارى به پيشگاهش عذر تقصير بردند و آن محبوب قلب عارفان عذر آنان را پذيرفت. اگر بگويد: دچار جهل بودم و در فضاى عدم معرفت و دورى از بصيرت و آگاهى مغرور شدم، پاسخ مى‏گويند: بعثت انبيا و امامت امامان و علم عالمان و حكمت حكيمان و عرفان عارفان و نصيحت ناصحان همه و همه براى علاج جهل بود، مى‏خواستى در برابر آنان تواضع كنى و از آن منابع بصيرت كسب معرفت نمايى، تا به غرور دچار نشوى و بر كثرت معصيت و كم كردن طاعت اقدام ننمايى. در آيه شريفه انسان را به عنوان انسانيتش كه تمام امتيازات او را بر ساير موجودات اين جهان يادآور مى‏شود مخاطب ساخته سپس او را در برابر خداوندى قرار مى‏دهد كه هم «ربّ» و هم «كريم» است، به مقتضاى ربوبيتش پيوسته او را در كنف حمايت خود قرار داده و تربيت و تكامل او را بر عهده گرفته، و به مقتضاى كرمش او را بر سر خوان نعمت خود نشانده و از تمام مواهب مادى و معنوى برخوردار ساخته است بى آن كه انتظارى از او داشته باشد و پاداش و عوضى‏ بطلبد، حتى خطاهاى او را ناديده مى‏گيرد و با كرمش او را مورد عفو قرار مى‏دهد. آيا سزاوار است چنين موجود شريفى در برابر چنان پروردگار بزرگى جسور گردد، و يا لحظه‏اى از او غافل شود و در انجام فرمانش كه ضامن سعادت خود اوست، قصور ورزد؟ 👈 ادامه دارد ... تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏ 12 ، ص: 16 👌 دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
قسمت 3 2‏ ⏺ تفسيرى بر آيه شريفه‏ " ما غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَريمِ " «در حديثى از رسول اكرم صلى الله عليه و آله آمده است كه هنگام تلاوت اين آيه فرمود: غَرَّهُ جَهْلُهُ. جهل و نادانيش او را مغرور و غافل ساخته است. و از اين‏جا روشن مى‏شود هدف اين است كه با تكيه بر مسأله ربوبيت و كرم خداوند، غرور و غفلت انسان را در هم بشكند نه آنگونه كه بعضى پنداشته‏اند كه هدف تلقين آدمى در زمينه عذر خواهى او است كه در جواب بگويد: كرمت مرا مغرور ساخت. و نيز آنچه از فضيل نقل شده كه از او سؤال كردند: اگر در روز قيامت خداوند تو را به حضور طلبد و از تو بپرسد: ما غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَريمِ؟ چه چيزى تو را به پروردگار بزرگوارت مغرور كرده؟ در جواب چه مى‏گويى؟ گفت: در جواب مى‏گويم: غَرَّنى سُتُورُكَ الْمُرْخاةُ. پرده‏هايى كه بر گناهان من افكنده بودى، مرا غافل و مغرور ساخت. كه اين بيان نيز متناسب با مفهوم آيه نيست، بلكه در جهت مخالفت هدف اصلى آيه قرار دارد، چرا كه هدف در هم شكستن غرور و بيدار كردن از خواب غفلت است، نه پرده جديدى بر پرده‏هاى غفلت افكندن. بنابراين سزاوار نيست آيه را از هدفى كه داشته منحرف سازيم و در جهت مخالف آن نتيجه‏گيرى كنيم. امير مؤمنان عليه السلام در تفسير اين آيه جمله‏هاى عجيبى دارد و مى‏فرمايد: اين آيه كوبنده ‏ترين دليل در برابر شنونده است، و قاطع‏ترين عذر در برابر شخص مغرور، كسى كه جهالت و نادانيش او را جسور و مغرور ساخته است. اى انسان! چه چيز تو را بر گناهت جرأت داده، و چه چيز تو را در برابر پروردگارت مغرور ساخته، و چه چيز تو را به هلاكت خويش علاقمند نموده است؟ آيا اين بيمارى تو بهبودى ندارد؟ يا اين خوابت به بيدارى نمى‏انجامد؟ چرا لااقل آن مقدار كه به ديگران رحم مى‏كنى به خودت رحم نمى‏كنى؟ تو هرگاه كسى را در ميان آفتاب سوزان ببينى بر او سايه مى‏افكنى، هرگاه بيمارى را ببينى كه درد، وى را سخت ناتوان ساخته از روى ترحم بر او گريه مى‏كنى، پس چه چيز تو را بر بيماريت صبور ساخته و بر مصيبتت شكيبا نموده و از گريه بر خويشتن تسليت داده؟ در حالى كه عزيزترين افراد نزد تو خودت مى‏باشى، چگونه ترس از نزول بلا در شب تو را بيدار نكرده، با اين كه در گناه و معصيت او غوطه‏ورى و در حالى كه زير سلطه او قرار دارى. بيا و اين بيمارى را با داروى تصميم و عزم و اراده راسخ مداوا كن و اين‏ خواب غفلتى را كه چشمانت را فرو گرفته با بيدارى برطرف ساز. بيا مطيع خداوند شو و به ياد او انس بگير، خوب تصور كن كه هنگام غفلت از خدا، او با دادن نعمت‏ها به تو عنايت مى‏كند، تو را به سوى عفو و بخشش خويش مى‏خواند، و زير پوشش فضل و بركات خود قرار مى‏دهد، در حالى كه تو هم چنان به او پشت كرده‏اى و به ديگرى رو مى‏آورى! بزرگ است خداوندى كه با اين قدرت عظيم كريم است اما تو با اين ضعف و حقارت چقدر بر معصيت او جسورى! 👈 ادامه دارد ... تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏ 12 ، ص: 16 👌 دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
⏺ " امام سجاد علیه السلام در اين دعای تنها چيزى را كه در نظر داشته دوست بوده، و در توضيحش به خاطر اين‏كه حقيقتش را يافته بود، غوغا كرده است! " ✍️استاد حسین در بند ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
👌 دعای بند 1 تا 11 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
امیرالمومنین علی علیه السلام ، مظلومیت بشر تا روز قیامت است !! 👤 ( مرحوم آیت الله ره ) 👈 🔊 بشنوید 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
⏺ چیزی که قدرتمندترین آدم تاریخ (امیرالمومنین علیه السلام ) را آن گونه مظلوم کرد ، نبود تحلیل سیاسی در مردم بود والّا همه ی مردم بی دین نبودن، تحلیل سیاسی نداشتند. 👤 👈 علی علیه السلام از زبان را بشنوید 👇 👈 🔊 بشنوید 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
برنامه ی ضرورت عمل به دانسته‌ها وَ قَالَ (علیه السلام): لَا تَجْعَلُوا عِلْمَكُمْ جَهْلًا، وَ يَقِينَكُمْ شَكّاً؛ إِذَا عَلِمْتُمْ فَاعْمَلُوا، وَ إِذَا تَيَقَّنْتُمْ فَأَقْدِمُوا. حضرت علی درود خدا بر او در ضرورت عمل گرايى فرمودند : علم خود را نادانى، و يقين خود را شك و ترديد مپنداريد، پس هر گاه دانستيد عمل كنيد، و چون به يقين رسيديد اقدام كنيد. 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
◀️ راه پايدارى علم و يقين: 📜 امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه اش، به عالمان بى عمل اشاره كرده نخست مى فرمايد: «علم خويشتن را جهل قرار ندهيد»؛ (لاَ تَجْعَلُوا عِلْمَكُمْ جَهْلاً). اشاره به اينكه هرچيزى آثارى دارد كه از آثار آن مى توان آن را شناخت، هنگامى كه اثر و خاصيت خود را از دست بدهد به منزله معدوم است؛ هرچند ظاهرآ وجود داشته باشد. قرآن مجيد درباره انسانهايى كه چشم و گوش دارند؛ اما آثارى كه از چشم وگوش انتظار مى رود يعنى شنيدن و عمل كردن و ديدن و عبرت گرفتن، در كار آنها نيست، تعبير به ناشنوا و نابينا كرده و حتى آنها را مردگان بى جانى شمرده است، مى فرمايد: «(إِنَّکَ لاَ تُسْمِعُ الْمَوْتَى وَلاَ تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعَاءَ إِذَا وَلَّوْا مُدْبِرِينَ * وَمَا أَنْتَ بِهَادِى الْعُمْىِ عَنْ ضَلاَلَتِهِمْ إِنْ تُسْمِعُ إِلاَّ مَنْ يُؤْمِنُ بِآيَاتِنَا فَهُمْ مُّسْلِمُونَ)؛ تو نمى توانى سخن خود را به گوش مردگان برسانى و نمى توانى صداى خود را به گوش كران برسانى در آن هنگام كه پشت مى كنند و از سخنان تو مى گريزند * ونيز نمى توانى كوران را از گمراهى شان برهانى؛ تو فقط مى توانى سخن خود را به گوش كسانى برسانى كه آماده پذيرش ايمان به آيات ما هستند و در برابر حق تسليمند!». اميرمؤمنان على عليه السلام نيز ثروت اندوزان بخيل و خودخواه را مردگان برخوردار از حيات ظاهرى مى شمرد و مى فرمايد: «هَلَکَ خُزَّانُ الاَْمْوَالِ وَهُمْ أَحْيَاءٌ». به عكس، دانشمندانى را كه از دنيا رفته اند و آثارشان در افكار و دلها باقى است زندگان جاويد مى داند و مى فرمايد: «الْعُلَمَاءُ بَاقُونَ مَا بَقِيَ الدَّهْرُ أَعْيَانُهُمْ مَفْقُودَةٌ وَأَمْثَالُهُمْ فِي الْقُلُوبِ مَوْجُودَةٌ». همانگونه كه قرآن مجيد نيز شهيدان را زندگان جاويد دانسته است. بنابراين اين يك فرهنگ قرآنى و اسلامى است كه هر موضوع بى خاصيتى در حكم معدوم است و به همين دليل عالمانى كه به علم خود عمل نمى كنند در كلام امام عليه السلام به منزله جاهلان شمرده شده اند. به دنبال آن مى افزايد: «يقين خود را (نيز) شك قرار ندهيد»؛ (وَيَقِينَكُمْ شَكّاً). روشن است كسى كه يقين دارد به اينكه فلان غذا مسموم است و از آن مى خورد به منزله كسى است كه شك دارد و از يقين بى بهره است. همچنين آنهايى كه به قيامت يقين دارند و آماده آن نمى شوند، آثار منفى گناه را مى دانند ومرتكب مى شوند، به آثار مثبت اطاعت پى برده اند و ترك مى كنند، همه به منزله انسان هاى شكاكند. به همين دليل امام عليه السلام در حكمت 126 از چندين گروه تعجب مى كند، قدر مشترك همه آنها اين است كه چيزى را مى دانند و يقين دارند ولى بر طبق آن گام برنمى دارند. آغاز آن حكمت چنين است «عَجِبْتُ لِلْبَخيلٍ». سپس امام عليه السلام در پايان اين سخن مى فرمايد: «آنگاه كه عالم شديد عمل كنيد و زمانى كه يقين كرديد اقدام نماييد (تا علم و عمل شما هماهنگ گردد و تناقض ميان باطن و ظاهر شما برچيده شود»؛ (إِذَا عَلِمْتُمْ فَاعْمَلُوا، وَإِذَا تَيَقَّنْتُمْ فَأَقْدِمُوا). اين نتيجه قطعى بيانى است كه امام عليه السلام در آغاز فرمود؛ هرگاه بخواهيم علم ما جهل نشود بايد عمل كنيم و هرگاه اراده كنيم كه يقين ما تبديل به شك نشود بايد بر طبق آن رفتار نماييم. اين سخن را با حديث ديگرى در همين زمينه پايان مى دهيم. «ابن عساكر» در تاريخ دمشق در شرح حال اميرمؤمنان على عليه السلام مى گويد: عمر به امام عليه السلام عرض كرد: «عِظْنى يا أبَا الْحَسَنِ؛ اى ابوالحسن مرا موعظه كن». امام عليه السلام به او فرمود : «لا تَجْعَلْ يَقينَکَ شَكّآ وَلا عِلْمَکَ جَهْلاً وَلا ظَنَّکَ حَقّآ وَاعْلَمْ أنَّهُ لَيْسَ لَکَ مِنَ الدُّنْيا إلّا ما أعْطَيْتَ فَأمْضَيْتَ وَقَسَمْتَ فَسَوَّيْتَ وَلَبِسْتَ فَأبْلَيْتَ، قالَ صَدَقْتَ يا أبَاالْحَسَنِ؛ يقين خود را شك قرار مده و علمت را جهل مكن و ظن خود را حق مپندار وبدان بهره تو از دنيا همان است كه به تو عطا شده و استفاده كرده اى و قسمت تو شده و آن را تسويه كرده اى و پوشيده اى و كهنه و فرسوده ساخته اى». عمر گفت: راست گفتى اى ابوالحسن. 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
❇️ قرآن کریم هر روز یک آیه تفسیر نور – استاد محسن قرائتی سوره أُولَئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَو تٌ مِّنْ رَّبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأُوْلَئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ‏ آنانند كه برایشان از طرف پروردگارشان، درودها و رحمت‌هایى است و همانها هدایت یافتگانند كلمه «» از واژه‌ى «صلو» به معنى ورود در نعمت ورحمت است، بر خلاف واژه‌ى «صلى» كه به معناى ورود در قهر و غضب است. مانند: «تصلى ناراً حامیة» خداوند بر مؤمنانى كه در مشكلات، صبر و مقاومت كرده‌اند، خود درود و صلوات مى‌فرستد؛ «صلوات من ربهم» ولى درباره مؤمنان مرفّه كه زكات اموالشان را مى‌پردازند، دستور مى‌دهد پیامبر صلى الله علیه وآله درود بفرستد. «صلّ علیهم» ⏺ خداوند، صابران را غرق در رحمت خاصّ خود مى‌كند. «علیهم صلوات» تشویق صابران از طرف خداوند، به ما مى‌آموزد كه باید ایثارگران و صابران و مجاهدان، در جامعه از كرامت واحترام خاصّى برخوردار باشند. «علیهم صلوات من ربّهم...» تشویق، از شئون ربوبیّت و لازمه تربیت است. «صلوات من ربهم» هدایت صابران، قطعى و مسلّم است. با آنكه در قرآن، هدایت یافتن بسیارى از انسان‌ها، تنها یك آرزو است؛ «لعّلهم یهتدون» ولى در مورد صابران، هدایت آنان قطعى تلقّى شده است. «اولئك هم المهتدون» هدایت، مراحلى دارد. با اینكه گویندگانِ «انّاللّه‌وانّاالیه‌راجعون» مؤمنان و هدایت‌شدگان هستند، ولى مرحله بالاتر را بعد از صبر و دریافت صلوات و رحمت الهى كسب مى‌كنند. «اولئك هم المهتدون» کانال انس با 🆔 @sahife2
🌺 درهای بهشت را برویم باز کن اللَّهُمَّ افْتَحْ لِی فِیهِ أَبْوَابَ الْجِنَانِ خدایا در این ماه درهای بهشت هایت را به رویم باز کن وَ أَغْلِقْ عَنِّی فِیهِ أَبْوَابَ النِّیرَانِ و درهای آتش دوزخ را به روزیم بربند وَ وَفِّقْنِی فِیهِ لِتِلاوَةِ الْقُرْآنِ و به تلاوت قرآن موفقم بدار یَا مُنْزِلَ السَّکِینَةِ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ ای فرو فرستنده آرامش در دل مؤمنان 👈 شرح صوتی دعا در لینک زیر http://alumni.miu.ac.ir/index.aspx?siteid=2&pageid=30651 http://www.aviny.com/Voice/ramazan/sharh_doa_ruzane/mojtahedi.aspx 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
👈 قرآن بصورت (تندخوانی) https://qurantv.ir/qariinfo/6827 👈 از صفحه 248 تا صفحه 260 http://moshaf.org/files/other/document/Sahifeh%20Sajjadiyeh.pdf 👈 مقید باشیم به توفیق الهی و با استمداد از آقا امام سجاد علیه السلام روزانه برنامه ی تعیین شده را با هم قرائت کنیم 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
Sahifeh Sajjadiyeh-bonyana.com.pdf
2.95M
🌙 لطفا کتاب صحیفه سجادیه - از صفحه 248 تا صفحه 260 مطالعه شود
«20» اللَّهُمَّ وَ أَنْتَ جَعَلْتَ مِنْ صَفَايَا تِلْكَ الْوَظَائِفِ وَ خَصَائِصِ تِلْكَ الْفُرُوضِ شَهْرَ رَمَضَانَ الَّذِي اخْتَصَصْتَهُ مِنْ سَائِرِ الشُّهُورِ وَ تَخَيَّرْتَهُ مِنْ جَمِيعِ الْأَزْمِنَةِ وَ الدُّهُورِ وَ آثَرْتَهُ عَلَى كُلِّ أَوْقَاتِ السَّنَةِ بِمَا أَنْزَلْتَ فِيهِ مِنَ الْقُرْآنِ وَ النُّورِ وَ ضَاعَفْتَ فِيهِ مِنَ الْإِيمَانِ وَ فَرَضْتَ فِيهِ مِنَ الصِّيَامِ وَ رَغَّبْتَ فِيهِ مِنَ الْقِيَامِ وَ أَجْلَلْتَ فِيهِ مِنْ لَيْلَةِ الْقَدْرِ الَّتِي هِيَ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ «21» ثُمَّ آثَرْتَنَا بِهِ عَلَى سَائِرِ الْأُمَمِ وَ اصْطَفَيْتَنَا بِفَضْلِهِ دُونَ أَهْلِ الْمِلَلِ فَصُمْنَا بِأَمْرِكَ نَهَارَهُ وَ قُمْنَا بِعَوْنِكَ لَيْلَهُ مُتَعَرِّضِينَ بِصِيَامِهِ وَ قِيَامِهِ لِمَا عَرَّضْتَنَا لَهُ مِنْ رَحْمَتِكَ وَ تَسَبَّبْنَا إِلَيْهِ مِنْ مَثُوبَتِكَ وَ أَنْتَ الْمَلِي‏ءُ بِمَا رُغِبَ فِيهِ إِلَيْكَ الْجَوَادُ بِمَا سُئِلْتَ مِنْ فَضْلِكَ الْقَرِيبُ إِلَى مَنْ حَاوَلَ قُرْبَكَ خدايا! تو از خالص‏ترين آن وظايف، و برگزيده‏ترين آن فرايض، ماه رمضان را قرار دادى كه آن را از ميان ساير ماه‏ها برگزيدى، و از ميان همه زمان‏ها و روزگارها انتخاب فرمودى، و بر تمام اوقات سال ترجيح دادى؛ به خاطر آن كه قرآن و نور را در آن نازل كردى، و ايمان را در آن چند برابر ساختى، و روزه گرفتن در آن را واجب كردى، و به شب زنده‏دارى در آن تشويق فرمودى، و شب قدر را در آن كه از هزار شب بهتر است، بزرگ داشتى. سپس ما را به سبب‏ آن، بر ديگر امّت‏ها ترجيح دادى، و در پرتو فضلش ما را از ميان همه ملّت‏ها برگزيدى. پس به فرمانت روز را روزه گرفتيم، و شبش را به ياريت به عبادت برخاستيم، در حالى كه خود را به سبب روزه و شب زنده‏داريش در معرض رحمتت قرار داديم؛ زيرا خودت ما را در اين ماه در معرض رحمتت قرار دادى، و آن را وسيله رسيدن به پاداشت انتخاب كرديم، و تو به انجام آنچه از درگاهت طلب شود توانايى، و به آنچه از احسانت درخواست شود، جواد و بخشنده‏اى، به كسى كه براى تقرّب به تو بكوشد قريب و نزديكى. دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
«5» ثُمَّ فَضَّلَ لَيْلَةً وَاحِدَةً مِنْ لَيَالِيهِ عَلَى لَيَالِي أَلْفِ شَهْرٍ وَ سَمَّاهَا لَيْلَةَ الْقَدْرِ تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَ الرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ سَلَامٌ دَائِمُ الْبَرَكَةِ إِلَى طُلُوعِ الْفَجْرِ عَلَى مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ بِمَا أَحْكَمَ مِنْ قَضَائِهِ‏ سپس يكى از شب‏هايش را بر شب‏هاى هزار ماه برترى داد، و آن را شب قدر ناميد، فرشتگان و روح در آن شب، به دستور پروردگارش، براى تعيين سرنوشت‏ها، و آوردن هر خير و بركتى، و تقدير هر كارى نازل مى‏شوند. شبى است آكنده از سلامت و رحمت، بركتش تا سپيده دم بر هر كس از بندگانش كه بخواهد، از طريق قضايش كه محكم و استوار كرده، پيوسته و دايمى است. ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
تفسير با ارزش الصافى از ابن عباس روايت مى‏كند كه: براى پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله درباره مردى از بنى اسرائيل نقل كردند كه هزار ماه بر دوش خود به خاطر جهاد در راه خدا اسلحه حمل كرد. پيامبر صلى الله عليه و آله از شنيدن آن به شدّت شگفت زده شد و آرزو كرد كه اى كاش چنين كار پرثوابى در امّتش انجام گيرد! پس دست به دعا برداشته، گفت: پروردگارا! امت من را از نظر عمر كوتاه‏ترين عمر و از نظر عمل در حداقلّ عمل قرار داده‏اى. خداى مهربان شب قدر را به او عطا كرد و اعلام فرمود: شب قدر، در عين كوتاهى زمانش و فرصت اندكش براى عمل، از هزار ماهى كه آن مرد مؤمن بنى اسرائيلى سلاح براى جهاد در راه خدا حمل مى‏كرد براى تو و امت تو بعد از تو در هر رمضانى تا روز قيامت بهتر است . بهره و پاداش دعا و استغفار و قرائت قرآن و مباحثه علمى و نمازهاى مستحب و احياء و زيارت حضرت امام حسين عليه السلام در شب قدر، از انجام آن در هزار ماه پى در پى برتر و بهتر است. ✍️ استاد حسین - کتاب اهل بيت عليهم‏السلام عرشيان فرش نشين، ص: 51 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
شب گناه نيست‏ صاحب كتاب ابوب الجنان كه كتاب بسيار پربار و نايابى است مى‏نويسد: جوان بى‏تقوايى كه به خير و سعادت خود در زندگى اهميتى نمى‏داد و ملاحظه چيزى را نمى‏كرد، بر اثر چشم‏چرانى به دخترى دل بسته بود، ولى آن دختر تن به خواسته نامشروع او نمى‏داد. شبى از شب‏هاى قدر كه وقت بيدارى و مناجات و قرآن و گريه و درد دل با خداست و مردم همگى در مساجد و مجالس احياء جمع شده بودند، اين جوان كه ديده بود والدين آن خانم زودتر از منزل خارج شده‏اند راه را بر اين دختر كه قصد داشته به تنهايى مسير بين خانه و مسجد را طى كند بست. دختر كه ديد كارى از دستش ساخته نيست در پاسخ به خواسته آن جوان گفت: امشب شب احياء و شب گرفتن برات است. آيا انصاف است مردان و زنان ديگر در اين لحظه براى مناجات و دعا به در خانه خدا رفته باشند و من و تو مرتكب عمل نامشروع زنا شويم؟ پسر لحظه‏اى تامل كرد و جواب داد: نه، انصاف نيست! دختر گفت: حال كه فهميدى اين كار آن هم در نيمه‏شبى چنين عزيز و در محضر خدا بى‏انصافى است، بيا و اين شب را به احيا سپرى كن. من‏ نيز چنين خواهم كرد. سپس، از هم جدا شدند. وقتى سحر شد، پدر دست دخترش را گرفت و به نشانى منزلى كه از جوان يافته بود رفت و در زد. وقتى جوان در را به روى آن‏ها گشود، پدر گفت: من تو را نمى‏شناسم، ولى شب پيش، پس از احياء، رسول خدا، صلى اللّه عليه و آله، را در رؤيا ديدم و آن حضرت نشانى تو را به من دادند و فرمودند: دخترت را ببر و به عقد آن جوان در آور. اين نمونه‏اى از بيدارى دل است كه در آن نفس حق دخترى پاكدامن كه ارتباطى با پروردگار عالم داشته قلب مرده‏اى را زنده مى‏كند و او را به تأمل وا مى‏دارد كه شب قدر كه شايسته احياء و مناجات و «خير من ألف شهر» است شب زنا نيست. ✍️ استاد حسین - کتاب حديث عقل و نفس آدمى درآيينه قرآن، ص: 252 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
، شب عاشقى‏ شب قدر چه شبى است، شب قدر شب عشق‏بازى حق با بندگانش مى‏باشد. از كجا مى‏گويم، از آن جا كه پيغمبر فرمود: «إنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الشّابَّ التّائِبَ» خداوند عاشق جوان توبه‏كننده مى‏شود، شب بيست و يكم شب شادى خداست، اما بالاتر بگويم كه شب قدر شب عشق خداست، شب عاشقى خداست، چون ملائكه در مقام اعتراض برگشتند و گفتند: «أَتَجْعَلُ فِيهَا مَن يُفْسِدُ فِيهَا وَ يَسْفِكُ الدّمَآءَ ... چه مى‏خواهى خلق كنى، آيا مخلوقِ پستِ بى‏آبروىِ خون‏ريزِ مفسد. در اين هنگام خداوند به ملائكه فرمود: «إِنّى أَعْلَمُ مَا لَاتَعْلَمُونَ» چيزهايى من مى‏دانم كه شما نمى‏دانيد، چه چيزى را نمى‏دانستند؟ شب‏هاى قدر را ملائكه نمى‏دانستند. شب قدر خدا مى‏خواهد به ملائكه بگويد كه يادتان هست به من اعتراض كرديد كه اينها مفسد و خون‏ريز هستند، آيا صداى ناله بنده‏هاى مرا نمى‏شنويد، صداى گريه عاشقان مرا نمى‏شنويد، «إنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الشابَّ التّائب» شب قدر شب عشق‏بازى دوست است. اين قدر هم عشقش قوى است، كه گاهى عشقش را نشان داده، اينها عاشق هستند و عشقشان را همه جانبه به پروردگار نشان دادند، شب معراج خطاب رسيد: اى احمد! حساب امت تو را قيامت مى‏خواهم به دست خودت بدهم، پرونده امّت تو را مى‏خواهم فقط خودت ببينى، كس ديگرى مطّلع نشود، صدا زد: مولاى من! مى‏توانم سؤالى بكنم؟ خطاب رسيد: عزيزم احمد چه شده است؟ گفت: تو به بندگانت رحيم‏تر هستى يا من؟ خطاب رسيد: من. گفت: خدايا پس پرونده‏هايشان را به من نده، بلكه خودت رسيدگى كن. لحظات آخر هم كه مى‏خواست برگردد، خطاب رسيد: حبيب من! چيزى مى‏خواهى به من بگويى، مثل آدمى كه خجالت مى‏كشد حرف آخرش را با معشوق بزند، چه مى‏خواهى بگويى، بگو؟ گفت: مولاى من، مى‏خواهم درباره پرونده‏ها بپرسم كه بعد مى‏خواهى چه كار كنى؟ من كه گفتم پرونده‏هايشان را به من نده، چون اگر به من بدهى، من انسان هستم و محدود، ممكن است عده‏اى را محكوم كنم، اما دست خودت كه باشد، چنين نمى‏كنى؟ خطاب رسيد: محشرم را نسبت به امّت تو دو قسمت مى‏كنم، خيلى‏ها امّت نيستند، منافق و فاسد و فاسق و فاجر و زنديق‏اند، اينها بيرون هستند. قيامت را دو قسمت مى‏كنم. دستور مى‏دهم يك قسمت قيامت را تو بايست و فرياد بزن: امّت من. من هم از گوشه ديگر قيامت فرياد مى‏زنم: رحمتى رحمتى. ✍️ استاد حسین - کتاب نفس، ص: 298 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
آيات و روايات تأكيد دارند بر اين كه مردم قسمتى از شب را از دست ندهند؛ به خصوص شب قدر را. چون شب قدر از هزار ماه بهتر است. اميرالمؤمنين عليه السلام در چنين شبى ضربت خورد، اين شب، شبى بود كه پروردگار مسيح را به سوى خود برد و او را رفعت داد. اين شب، ما نيز بايد به دنبال مسيح و اميرالمؤمنين، به سوى رفعت حركت كنيم. حركت به سوى رفعت، براى كسى ممكن است كه سبك‏بار باشد. راه سبك‏بارى، اين است كه با پروردگار قرارداد جدى بسته شود كه من امشب و همه شب‏هاى عمرم را با تو به سر خواهم برد. ديگر از من غيبت، دروغ، رابطه با نامحرم و چشم‏چرانى نخواهى ديد. ابو بصير به حضرت صادق عليه السلام مى‏گويد: من شب قدر نمى‏توانم احيا بگيرم و بيدار باشم و برايم سخت است؛ بخصوص نماز خواندن كه بايد ايستاده بخوانم. امام فرمود: «نشسته عبادت كن و نخواب». گفتم: اگر نشسته هم نتوانستم؟ فرمود: «در بستر بخواب، ولى بيدار باش و با پروردگارت سخن بگو». «1» آن گاه امام فرمود: «اگر امشب يك ركعت نماز بخوانى، از هزار ماه نماز خواندن بهتر است. اگر قرآن بخوانى، اگر توبه كنى و اگر يك قطره اشك بريزى، اشك امشب با گريه هزار ماه‏ مساوى است». روز قيامت، ملائكه پرونده‏اى را مى‏بينند و عصبانى مى‏شوند و مى‏خواهند صاحب پرونده را به جهنم ببرند. خطاب مى‏رسد كه غير از اين پرونده كه شما ديديد، يك ورق پرونده هم نزد من دارد. او يك شب، در سراسر عمرش، بيدار شد، ياد گناهانش افتاد و اشك ريخت و خوابيد. من با همان گريه، آتشش را خاموش كردم. او سهمى از جهنم ندارد. خوش به حال كسى كه شب قدر را احيا بگيرد. امام صادق عليه السلام مى‏فرمايد: خوش به حال كسى كه همه گناهان گذشته را در نظر بياورد و ببيند كه نافرمانى چه خدايى را مرتكب شده است. اگر براى گناهانى كه از جلو چشم مى‏گذراند، اشك بريزد، من به او اميد مى‏دهم كه خدا او را نااميد نكند. ✍️ استاد حسین - کتاب ارزش ها و لغزشهاى نفس، ص: 190 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
قدردانى از شبى است كه پروردگار به عنوان ظرف نزول قرآن انتخاب كرده است. يعنى قرآن ابتدا سرّى بود كه فقط در علم حضرت حق بود و در شب قدر اين قرآن را از آسمان و علمش به صفحه هستى نازل كرد. اولين چشمى كه قرآن نازل شده از آسمانِ علم حضرت حق را ديد، جبرييل بود. پروردگار عالم قرآن را به جبرييل انتقال داد كه به زمين بياورد و به قلب پيغمبر صلى‏الله‏عليه‏وآله انتقال دهد. شب قدر چنين ظرفى است. به قدرى با ارزش است كه خدا اين ظرف را، ظرف نزول قرآن قرار داده است: «إِنَّآ أَنزَلْنَهُ فِى لَيْلَهِ الْقَدْرِ» «ما قرآن را در شب قدر نازل كرديم.» در جاى ديگر مى‏فرمايد: «إِنَّآ أَنزَلْنَهُ فِى لَيْلَهٍ مُّبَرَكَهٍ» «به راستى ما آن را در شبى پربركت نازل كرديم.» در شب قدر پروردگار توبه را خيلى راحت مى‏پذيرد. دعا را قبول و مستجاب مى‏كند. شب قدر شبى است كه هر كس لياقت و صداقت خود را به خدا نشان دهد، پرونده او تا سال ديگرش را به سعادت و كرامت رقم مى‏زند و تمام هجوم‏هايى كه در طول سال ممكن است به دين بنده‏اش شود، در شب قدر شكست آن هجوم‏ها را رقم مى‏زند. آن رقمى كه امشب به پرونده يك ساله ما مى‏خورد، يا رقم سعادت است و يا رقم شقاوت. كارى به پول، بدن، سرما خوردگى و سرطان ندارد. بالاخره از اين شب قدر تا شب قدر سال آينده تعدادى از ما بايد بميرند. تمام چهارده معصوم عليهم‏السلام در شب قدر گريه مى‏كردند و مى‏فرمودند: اگر نام ما در دفتر اشقيا است، اين نام را به دفتر اهل سعادت انتقال بده. آنها كه اهل سعادت بودند! من فكر مى‏كنم اين گريه آنها به خاطر اين بود كه نام ما شيعيان را از دفتر اشقيا برگرداند. اين كنايه گويى به خدا است. رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏وآله ظرف آبى كنار خود مى‏گذاشتند كه اگر خواب بر اهل خانه غلبه مى‏كرد، پيامبر صلى‏الله‏عليه‏وآله آب بر صورت آنها مى‏پاشيد و مى‏فرمود: صبر كنيد تا اذان صبح را بگويند. بيدار باش كه وقتى مى‏خواهد مقدرات الهى به تو برسد، تو را بيدار، در عبادت، قرآن خواندن و احياء گرفتن ببينند. پس شما نيز امشب بيدار باشيد. ✍️ استاد حسین - کتاب صبر از ديدگاه اسلام، ص: 221 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2