eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
4.9هزار دنبال‌کننده
16.7هزار عکس
2.5هزار ویدیو
1.6هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
كسانى كه زبان به غيبت ديگران مى‏گشايند بايد بدانند كه غيبت كردن آنان از ديگران موجب مى‏شود كه غيبت ‏شدگان تحريك شوند تا عيوب آنان را به دست آورند و غيبتشان را با غيبت تلافى نمايند. امام صادق (ع) فرموده: غيبت مكن كه در معرض غيبت قرار مى‏گيرى و براى برادرت گودالى حفر مكن كه خودت در آن فرومى‏افتى. علی علیه السلام : بپرهيز از اينكه زبانت را در غيبت نمودن برادرانت مركب خود قرار دهى يا آنكه چيزى بگويى كه بر ضررت حجت باشد يا در بدى نسبت به تو علت.
اگر كسى به خطر بزرگى كه از گناه غيبت در دنيا و آخرت دامنگير غيبت‏كننده مى‏شود متوجه گردد و تصميم بگيرد كه از اين پس پيرامون آن گناه بزرگ نگردد چه كند كه غيبتهاى گذشته ‏اش تصفيه شود و لكه ‏هاى آن گناه از نامه‏ ى عملش محو گردد. مى‏دانيم كه در گناه غيبت دو حق وجود دارد: يكى حق خالق و آن ديگر، حق مخلوق. نسبت به حق خالق و گناهى كه مرتكب شده است بايد توبه كند و خداوند مهربان كسانى را كه از گناه خود نادم و پشيمان مى‏شوند و از صميم قلب توبه مى‏كنند و به خدا باز مى‏گردند مشمول عفو خود قرار مى‏دهد و آنان را مى‏آمرزد.
اما نسبت به حق مخلوق يعنى آن كس كه مورد غيبت واقع شده: اگر از دنيا رفته يا در جايى سكونت دارد كه به او دسترسى نيست غيبت‏كننده مى‏تواند براى حل مشكل خود براى او زياد استغفار كند و مكرر در مكرر از خداوند براى وى طلب آمرزش نمايد. اين استغفارها در نامه‏ى حسنات غيبت شده ثبت مى‏شود و موجب مى‏گردد كه در قيامت رضاى او جلب شود و غيبت‏كننده را مورد عفو و اغماض قرار دهد.
اگر غيبت شده زنده است و غيبت كننده به وى دسترسى دارد، در صورتى كه او انسان بزرگوار و با گذشتى است اگر نزد او برود و با شرمندگى از وى عذر بخواهد و بگويد: بد كردم، مرا ببخش و او مى‏بخشد، بايد نزد وى برود و درخواست عفو و اغماض بنمايد و لازم است غيبت شده نيز از اين فرصت استفاده‏ ى معنوى كند و غيبت‏كننده را مشمول عفو خود قرار دهد زيرا اين عمل، او را لايق شمول عفو الهى مى‏نمايد. قرآن شريف درباره‏ى اين گروه افراد لايق و باايمان مى‏فرمايد: و ليعفوا و ليصفحوا، الا تحبون ان يغفر الله لكم. افراد باايمان البته عفو و اغماض مى‏نمايند، آيا دوست نداريد كه خداوند هم شما را ببخشد و مشمول عفو خود قرار دهد؟ على عليه‏السلام در اين باره فرموده: تعجب مى‏كنم از كسى كه خود به فضل و عنايت آفريدگار خويش، يعنى ذات اقدس الهى، آن قادرى كه فوق همه‏ى بندگان است، اميد دارد چگونه مادون خود را محروم مى‏كند و از لغزش او نمى‏گذرد.
اگر غيبت شده زنده است و از غيبتى كه درباره‏ى او شده خبر ندارد و گمان مى‏رود كه مراجعه به او براى رضايت دادن موجب عداوت مى‏شود و فتنه و فساد به بار مى‏آورد، غيبت‏كننده به وى مراجعه نمى‏كند و در عوض براى او بسيار استغفار مى‏كند و مكرر از پيشگاه الهى درخواست عفوش را مى‏نمايد و همچنين اگر غيبت شده فرد بى‏گذشتى بود و غيبت‏كننده به وى مراجعه نمود و او مشمول عفوش قرار نداد، درباره او نيز بايد زياد استغفار كند و مكرر از خداوند برايش طلب عفو بنمايد و اين استغفارها در صفحه‏ى حسنات آن دو گروه ثبت مى‏شود، در قيامت به نجات آنان كمك مى‏كند و موجب مى‏گردد كه غيبت‏شدگان نيز از غيبت‏كننده عفو و اغماض نمايند و او را مشمول بخشش خود قرار دهند.
افراد باايمان كه از دگران غيبت كرده‏اند و به عرضشان تجاوز نموده‏اند تا زنده هستند دين خود را با طلب رضایت يا استغفار تصفيه كنند كه پيش از آنكه روز قيامت فرارسد و تصفيه‏ ى حساب يا انتقال حسنات غيبت‏كننده به غيبت شده، يا انتقال سيئات غيبت شده به غيبت كننده انجام پذيرد. رسول اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: كسى كه از برادرش نزد او مظلمه‏ ى عرضى يا مالى است از صاحب حق حلاليت طلب كند ، پيش از آنكه روزى بيايد كه درهم و دينارى در كار نيست و براى رضاى صاحب حق از حسنات غيبت كننده به غيبت شده داده مى‏شود و اگر حسنه ندارد از گناهان غيبت شده بر گناهان غيبت‏كننده افزوده مى‏گردد.
براى آنكه افراد باايمان به گناه غيبت آلوده نشوند در مجالسى كه معمولا نام اشخاص به ميان مى‏آيد و حضار به غيبت اين و آن مى‏پردازند شركت نكنند. اگر در مجلسى شركت كردند و غيبت آغاز شد در صورتى كه بتوانند آنان را از غيبت نهى نمايند و اگر نمى‏توانند سخن دگرى به ميان آورند كه رشته ‏ى غيبت قطع شود و اگر اين كار هم ناممكن است خود، مجلس غيبت را ترك گويند و از محيط گناه‏آلود خارج شوند.
غيبتهاي مجاز!! در روايات اسلامى، بعضى از غيبتهاست كه منع قانونى ندارد و غيبت كننده، اگر مرتكب آن شود مرتكب گناه نشده است. بعضى از غيبتهاست كه براى حفظ اسلام راستين و آگاه‏سازى مسلمين و همچنين براى مبارزه با ظلم و حمايت از مظلوم بايد انجام پذيرد و اگر در اين قبيل مواقع خوددارى شود زيانهاى بزرگترى از زيان غيبت به بار مى‏آورد و جامعه را به راه سقوط و تباهى سوق مى‏دهد . بعضى از افراد در پس پرده مرتكب معصيت مى‏شوند و در اطاق دربسته قمار مى‏زنند ، مشروب مى‏خورند، و مرتكب عمل منافى باعفت مى‏شوند. غيبت اين قبيل گناهكاران ممنوع و پرده‏درى از آنان حرام است.
اما كسانى كه علنا مشروب مى‏خورند و مست در خيابانها به راه مى‏افتند يا علنا و در منظر مردم قمار مى‏زنند يا در خيابانها و رهگذرها با صداى بلند، فحش و دشنام مى‏گويند، غيبت اينان از آن گناهانى كه متظاهرند معصيت نيست زيرا اينان با عمل خويش پرده‏ى احترام خود را دريده‏اند و موجبات هتك و توهين خويشتن را فراهم آورده‏اند. رسول اكرم فرموده است: كسى كه پرده‏ى حيا را از چهره‏ى خود بيفكند و در مقابل مردم بدون احساس شرمسارى مرتكب گناه شود براى او غيبتى نيست.
بدعت‏گذاران در دين : بدعت عبارت است از چيزى كه در كتاب و سنت نيامده و جزء دين خدا نيست. اگر كسى بخواهد آن را به حساب دين بگذارد و مسلمانان را به انجام آن وادار سازد، غيبت بدعت‏گذار در گناهى كه مرتكب شده نه تنها حرام نيست بلكه به موجب روايات، بايد مسلمانان از وى تبرى بجويند، بدعت‏گذار را به بدى ياد كنند، در مجامع و مجالس از وى سخن بگويند، و مورد ملامتش قرار دهند تا نتواند به دين خدا آسيب برساند و مسلمانان را از صراط مستقيم، منحرف نمايد. رسول اكرم فرموده: وقتى بعد از من اهل ريب و بدعت را ديديد علنا از آنان تبرى بجوييد، به بدى يادشان كنيد، در سخنان خود مورد ملامتشان قرار دهيد، به رنج و دهشتشان بيندازيد تا آنكه به فساد در اسلام طمع نكنند، لازم است مردم از آنان حذر نمايند و از بدعتشان چيزى نياموزند. خداوند اين رفتارتان را در صفحه‏ى حسنات شما ثبت مى‏كند و درجات شما را بالا مى‏برد.
از جمله مواردى كه غيبت جايز است، شكايت كسى است كه حقش تضييع شده و براى احقاق حق به محكمه‏ ى قضا مى‏رود و از تعدى متجاوز شكايت مى‏كند و قاضى شرع كه مقام صالح دادرسى است آن غيبت را استماع مى‏نمايد ، نه شاكى مرتكب گناه غيبت شده و نه قاضى غيبت حرام استماع نموده است. كسى كه قدرت مالى دارد ولى در اداى دين واجب خود تعلل مى‏ورزد و بناحق آن را به تعويق مى‏اندازد با اين عمل، غيبت و كيفر خود را حلال مى‏نمايد.
درست است که شهادت شهودى كه در محكمه ‏ى قضا براى اداى شهادت خوانده مى‏شوند غيبت است از كسى كه عليه او شهادت مى‏دهند اما غيبت اينان همانند غيبت صاحب حق در طرح دعوى و استماع قاضى شرع در شنيدن غيبت، شرعا جايز و بلامانع است، چه آنكه هدف اين غيبت احقاق حق و اقامه ‏ى عدل است و با تحقق اين هدف بزرگ جامعه به سعادت مى‏رسد و از سقوط و تباهى مصون مى‏ماند.
از مواردى كه غيبت نمودن گناه نيست، جواب دادن به مشورت يك مسلمان است. جوانى به خواستگارى دخترى مى‏آيد، پدر دختر او را نمى‏شناسد، و از اخلاق و رفتارش آگاهى ندارد، نزد كسى مى‏رود كه پسر را خوب مى‏شناسد، به او مى‏گويد: آيا صلاح مى‏دانى با اين پسر وصلت نمايم، دخترم را به همسريش درآورم؟ شخص آگاه به شرط حسن نيت و بدون شائبه‏ى دشمنى و حسد، مى‏تواند آنچه را كه از پسر مى‏داند و در امر ازدواج موثر است به پدر بگويد، اگر پسر در پنهان مشروب مى‏خورد، يا معتاد به مواد مخدر است، اگر با افراد فاسد رفيق است و با آنان رفت و آمد مى‏نمايد، اگر پرونده‏ى گناهى دارد و تحت تعقيب است، يا اعمال ديگرى از اين قبيل، به پدر بگويد و نگذارد دختر جوانى دچار سيه‏روزى و بدبختى شود.
امام سجاد (ع) به پيشگاه خداوند عرض مى‏كند: و اخالف من اغتابنى الى حسن الذكر. بار الها! موفقم بدار تا برخلاف روش آن كس كه از من غيبت نموده و به بدى يادم كرده است قدم بردارم و او را به خوبى و نيكى ياد نمايم. كسى كه از امام معصوم غيبت مى‏نمايد و حضرتش را به بدى ياد مى‏كند يا امام را نمى‏شناسد و به مقام رفيع آن حضرت در پيشگاه الهى وقوف ندارد يا گرفتار سوء نيت و آلودگى ضمير است و بايد خود را اصلاح كند ، نه آنكه به ناروا زبان بگشايد و از امام غيبت نمايد.
‏ : در مورد هجران و جدايى دو مسلمان از يكديگر، همانگونه که امام در فقرات قبل فرمودند اسلام تاكيد نموده كه هر چه زودتر جدايى دو مسلمان به وصل مبدل گردد و هجران، پايان پذيرد و حتی گفته اند كه هر يك از دو طرف براى آشتى از ديگرى سبقت بگيرد اجر بزرگتر نصيب او خواهد بود، اما غيبت نمودن همانند هجران نيست و غيبت كننده كه مرتكب گناه شده اگر بخواهد خود را از معصيت مبرا نمايد بايد نزد غيبت شده برود، و از او رضايت بخواهد و غيبت شده با كرامت نفس و بزرگوارى او را ببخشد، از اين رو اگر غيبت كننده به خطاى خود واقف گردد و بداند كه بايد نزد امام سجاد برود، از حضرت عذر بخواهد، و طلب عفو و بخشش بنمايد بزرگوارى و كرامت اخلاق امام قطعا شامل او مى‏شود و در همان لحظات اول عذرخواهى او را مى‏بخشد.
قبول عذر ، برنامه‏ى عمل امام سجاد علیه السلام بود و حتى اين برنامه را در خلال مواعظ و نصايح خويش به فرزند بزرگوارش امام باقر عليه‏السلام تذكر داده و فرموده است: ان شتمك رجل عن يمينك ثم تحول الى يسارك و اعتذر اليك فاقبل عذره. فرزند عزيز! اگر مردى از طرف راست تو دشنامت داد و بلافاصله به طرف چپت برگشت و عذرخواهى نمود، عذرش را بپذير و از او بگذر. حضرت على بن الحسين عليهماالسلام در مكتب قرآن شريف، معلم مكارم اخلاق و سجاياى انسانى است. او مى‏خواهد در مقام امامت، مردم را انسان بسازد و به كرايم اخلاق متخلقشان نمايد و خود در رعايت سجاياى انسانى از دگران شايسته ‏تر است. اگر كسى از او غيبت كند و حضرتش را به بدى ياد نمايد بر اساس بزرگوارى و كرامت اخلاق، خود را موظف مى‏داند كه واكنشى متناسب از خويشتن نشان بدهد و با اعمال اخلاق كريمه دين انسانى خود را ادا نمايد.
اگر غيبت‏كننده براى عذرخواهى و رضايت طلبى نزد امام بيايد، حضرت سجاد (ع) فورا از دستور اخلاقى «و اعف عمن ظلمك» استفاده مى‏كند، با بزرگوارى و بدون كمترين منت او را مى‏بخشد و مشمول عفو خود قرار مى‏دهد و مطلب غيبت در اين موضع پايان مى‏يابد. اگر غيبت‏كننده نيايد و درخواست عفو ننمايد امام سجاد طبق وظيفه ‏ى انسانى و مكارم اخلاق اسلامى نمى‏تواند در مقابل غيبت او منفعل بماند و بايد عكس‏العملى كه شايسته‏ ى مقام انسان و متناسب با وضع موجود باشد از خود نشان بدهد. از اين رو در جمله‏ ى مورد بحث براى انجام عمل اخلاقى و انسانى متناسب از پيشگاه خداوند درخواست موفقيت نموده عرض مى‏كند: و اخالف من اغتابنى الى حسن الذكر. بار الها! موفقم بدار تا بر خلاف روش آن كس كه از من غيبت نموده و به بدى يادم كرده است قدم بردارم و او را به خوبى و نيكى ياد نمايم.
جالب آنكه صاحبان مكارم اخلاق به كار بستن سجاياى انسانى و گذشت هاى معنوى را مايه‏ ى تعالى روح و كمال نفس خود مى‏دانند و در اين كار نه از مردم توقع تحسين و تمجيد دارند و نه از آنان انتظار اجر و پاداش، بلكه در باطن مسرورند از اينكه اولا وظيفه‏ ى انسانى خود را شناخته‏اند و ثانيا در انجام آن وظيفه‏ ى مقدس توفيق يافته و اقدام نموده‏اند و اين انديشه بلند و گرانمايه، مديون كلام مقدس على عليه‏السلام است: بدان هر عمل كريمانه ‏اى كه انجام مى‏دهى و هر كار مهمى را كه درباره‏ى يكى از مردم بجا مى‏آورى با آن عمل بزرگ، خودت را اكرام مى‏كنى و شرف انسانيت را به آن زينت مى‏دهى پس از غير خودت شكر كار خوبى را كه براى خود انجام داده‏اى طلب منما.
ممكن است حسن ذكر امام سجاد از كسى كه مرتكب غيبتش شده وسيله‏ ى اصلاح اخلاق وى گردد و به راه پاكى و انسانى گرايش يابد ولى هدف امام سجاد از حسن ذكر غيبت كننده احياى مكارم اخلاق و تحقق بخشيدن كمال انسانى است. البته پيروان آن حضرت مى‏توانند اين درس انسانيت را از امام سجاد بياموزند و اگر كسى از آنان غيبت نمود با حسن ذكر، عمل او را تلافى نمايند و يك قدم در راه انسانيت پيشروى كنند.
با تشکر از همه دوستان مشارکت کننده در بحث ما (برداشت من)( نویسنده - خواننده و نشر دهنده این کلام نورانی ) اجرتان با صاحب این کتاب با عظمت امام سجاد علیه السلام ...
🙏 " الهی از پای تا فرقم در نور تو غرقم «یا نورَ السموات و الأرض، أنعَمْتَ فَزِدْ!» " ✍️ مرحوم استاد 👌متن کامل کتاب الهی نامه 👈اینجا 🌹 یک غزل از مرحوم فیض کاشانی رحمت الله علیه : 👈 یار را روی دل بسوی منست منبع لطف رو بروی منست نظر لطف هر کجا فکند گوشه چشم او بسوی منست چشم او ساغر و نگاهش می لطف و قهرش می و سبوی منست در لبش آب و شیر و خمر و عسل آندهان اصل چارجوی منست وصل او منتهای مقصد ما جلوه حسنش آرزوی منست کار من جست جوی او دایم کار او نیز جستجوی منست سخنم گفتگوی اوست مدام سخنش نیز گفتگوی منست هر کجا فتنهٔ و آشوبیست شرح احوال تو بتوی منست ناله گر زخستهٔ شنوی آن صدائی زهای و هوی منست هر کجا هر چه هر که میگوید بیگمان گفتگوی منست ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
🙏الهی! خفتگان را نعمت بیداری ده و بیداران را توفیق و شب زنده داری و گریه و زاری. 🙏الهی! آن که ندارد، از خود خبر ندارد. 🙏الهی! روزم را چو شبم روحانی گردان و شبم را چون روز نورانی. 👤مرحوم علامه 🔊کلیپی از نماز آن عارف واصل را 👈اینجا ببینید ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
برنامه ی به حد کفایت وَ قَالَ (عليه السلام ) : كُلُّ مُقْتَصَرٍ عَلَيْهِ، كَافٍ. حضرت علی که درود خدا بر او، فرمود: هر مقدار كه قناعت كنى كافى است. 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
◀️ زندگى ساده قانع كننده است: ⏺ امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه به نكته اى كه در طرز زندگى انسان بسيار مؤثر است اشاره كرده، مى فرمايد: «به هر مقدار (از دنيا) كنى همان براى تو كافى است»; (كُلُّ مُقْتَصَر عَلَيْهِ كَاف). اشاره به اين كه نياز آدمى با نحوه تفكر و روحيات او متفاوت مى شود. انسان قانع مى تواند با زندگى ساده اى بسازد در حالى كه افراد غير قانع فكر مى كنند نياز آن ها با اين گونه زندگى ها تأمين نمى شود و بايد امكانات فراوان در اختيار داشته باشند; منزل وسيع همچون يك قصر، وسايل منزل گسترده و در حد آن، خادمان فراوان، مركب هاى سوارى، سفره هاى رنگين و امثال آن. گاهى تصور مى كنند اين ها همه نيازهاى اصلى زندگى آنهاست و گاه نام آن را زندگى در حد شأن مى گذارند كه همه اين ها فريب نفس اماره است. اگر روح قناعت بر آن ها حاكم باشد مى دانند اين ها فوق نياز بلكه اسراف است. همانطور كه در عبارت كفعمى خوانديم كه طبق آن امام(عليه السلام) مى فرمايد: آنچه مافوق ميانه روى است اسراف مى باشد; (كل ما زاد على الاقتصاد اسراف). امام(عليه السلام) در گفتار حكيمانه ديگرى كه مرحوم علامه مجلسى آن را در بحارالانوار نقل كرده مى فرمايد: «مَنْ لَمْ يقْنِعْهُ الْيسِيرُ لَمْ ينْفَعْهُ الْكَثِيرُ; كسى كه مقدار كم، او را قانع نسازد مقدار زياد (از دنيا) نيز او را قانع نخواهد ساخت». در حديث ديگرى از آن حضرت آمده است: «ابْنَ آدَمَ إِنْ كُنْتَ تُرِيدُ مِنَ الدُّنْيا مَا يكْفِيكَ فَإِنَّ أَيسَرَ مَا فِيهَا يكْفِيكَ وَ إِنْ كُنْتَ إِنَّمَا تُرِيدُ مَا لاَ يكْفِيكَ فَإِنَّ كُلَّ مَا فِيهَا لاَ يكْفِيكَ; اى فرزند آدم! اگر از دنيا به مقدارى كه لازم است و كفايت مى كند بخواهى، ساده ترين زندگى براى تو كافى است اما اگر چيزى فراتر از آن بخواهى تمام دنيا را هم به تو بدهند تو را كفايت نمى كند». اين مطلب در ميان مردم معروف است و تجربه نيز آن را نشان داده و در اخبار اسلامى هم منعكس مى باشد كه انسان اگر در مسير حرص قرار بگيرد هيچ چيز او را سير نمى كند و صاحب «نفس لا يشبع» يعنى روح سيرى ناپذير مى گردد. در حديث معروف قدسى كه امام صادق(عليه السلام) آن را نقل فرموده مى خوانيم: «إِنَّ فِيمَا نَزَلَ بِهِ الْوَحْى مِنَ السَّمَاءِ لَوْ أَنَّ لاِبْنِ آدَمَ وَادِيينِ يسِيلاَنِ ذَهَباً وَ فِضَّةً لاَبْتَغَى إِلَيهِمَا ثَالِثاً يا ابْنَ آدَمَ إِنَّمَا بَطْنُكَ بَحْرٌ مِنَ الْبُحُورِ وَ وَاد مِنَ الاَْوْدِيةِ لاَ يمْلاَُهُ شَىءٌ إِلاَّ التُّرَابُ; ازجمله وحى هاى آسمانى اين بود كه اگر انسان دو رودخانه از طلا و نقره داشته باشد باز هم رود سومى را مى خواهد. اى فرزند آدم! شكمت دريايى از درياها و دره اى از دره هاست كه چيزى جز خاك آن را پر نمى كند». به گفته سعدى: گفت چشم تنگ دنيادوست را يا قناعت پر كند يا خاك گور اين سخن را با روايت ديگرى از امام صادق(عليه السلام) پايان مى دهيم: «شَكَا رَجُلٌ إِلَى أَبِى عَبْدِ اللَّهِ(عليه السلام) أَنَّهُ يطْلُبُ فَيصِيبُ وَ لاَ يقْنَعُ وَ تُنَازِعُهُ نَفْسُهُ إِلَى مَا هُوَ أَكْثَرُ مِنْهُ وَ قَالَ عَلِّمْنِى شَيئاً أَنْتَفِعْ بِهِ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ(عليه السلام) إِنْ كَانَ مَا يكْفِيكَ يغْنِيكَ فَأَدْنَى مَا فِيهَا يغْنِيكَ وَ إِنْ كَانَ مَا يكْفِيكَ لاَ يغْنِيكَ فَكُلُّ مَا فِيهَا لاَ يغْنِيكَ; مردى به امام صادق(عليه السلام) شكايت كرد و عرضه داشت كه به دنبال چيزهايى (از دنيا) مى رود و به آن مى رسد ولى باز هم قانع نيست و نفس او پيوسته بيش از آن را مى طلبد و گفت: چيزى به من بياموز كه از آن بهره مند شوم. امام(عليه السلام) در پاسخ، مطلبى فرمود كه تعبير ديگرى از كلام حكيمانه مورد بحث است، فرمود: اگر آن اندازه كه تو را كفايت مى كند تو را بى نياز سازد، كمترين چيز دنيا سبب بى نيازى توست و اگر بى نيازت نسازد همه دنيا را هم به تو بدهند باز هم (عطش تو فرو نمى نشيند و) بى نياز نخواهى شد 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2