eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
4.9هزار دنبال‌کننده
16.5هزار عکس
2.3هزار ویدیو
1.5هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
اللَّهُمَّ وَ امْزُجْ مِيَاهَهُمْ بِالْوَبَاءِ ، وَ أَطْعِمَتَهُمْ بِالْأَدْوَاءِ ، وَ ارْمِ بِلَادَهُمْ بِالْخُسُوفِ ، وَ أَلِحَّ عَلَيْهَا بِالْقُذُوفِ ، وَ افْرَعْهَا بِالُْمحُولِ ، وَ اجْعَلْ مِيَرَهُمْ فِي أَحَصِّ أَرْضِكَ وَ أَبْعَدِهَا عَنْهُمْ ، وَ امْنَعْ حُصُونَهَا مِنْهُمْ ، أَصِبْهُمْ بِالْجُوعِ الْمُقِيمِ وَ السُّقْمِ الْأَلِيمِ . [12] ترجمه: بار خدايا آبهاى ايشان را به وباء (بيماريهاى همگانى) و خوردنيهاشان را به بيماريها آميخته و در هم كن، و شهرهاشان را به زمين فروبر (كه نشانه‏اى از آن نماند) و پى در پى بر آن شهرها بلا و گرفتاريها برسان، و آنها را به قحطى و خشكسالى بكوب (گرفتار كن به طوريكه راه رهائى از آن را نيابند) و آذوقه‏هاشان را در تهى‏ترين زمين خود (زمين كم آب و گياه) و دورترين زمين خويش از ايشان (شهرهاى دوردست) قرار ده (تا به آن دسترسى نداشته باشند) و قلعه‏هاى زمين را از آنها بازدار (تا به آنها پناه نبرند) آنها را به گرسنگى هميشگى و بيمارى دردناك دچار فرما صحیفه سجادیه ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
اللَّهُمَّ وَ أَيُّمَا غَازٍ غَزَاهُمْ مِنْ أَهْلِ مِلَّتِكَ ، أَوْ مُجَاهِدٍ جَاهَدَهُمْ مِنْ أَتْبَاعِ سُنَّتِكَ لِيَكُونَ دِينُكَ الْأَعْلَى وَ حِزْبُكَ الْأَقْوَى وَ حَظُّكَ الْأَوْفَى فَلَقِّهِ الْيُسْرَ ، وَ هَيِّىْ لَهُ الْأَمْرَ ، وَ تَوَلَّهُ بِالنُّجْحِ ، وَ تَخَيَّرْ لَهُ الْأَصْحَابَ ، وَ اسْتَقْوِ لَهُ ، الظَّهْرَ ، وَ أَسْبِغْ عَلَيْهِ فِي النَّفَقَةِ ، وَ مَتِّعْهُ بِالنَّشَاطِ ، وَ أَطْفِ عَنْهُ حَرَارَةَ الشَّوْقِ ، وَ أَجِرْهُ مِنْ غَمِّ الْوَحْشَةِ ، وَ أَنْسِهِ ذِکْرَ الْاَهْلِ وَ الْوَلَدِ . [13] ترجمه: بار خدايا و هر جنگجوئى از اهل دين تو (مسلمانان) كه با ايشان (در شهرهاشان) بجنگد يا هر مجاهد و جنگ‏كننده‏اى از پيروان طريقه و راه تو (مومنين) كه با آنها (خواه در شهرها و خواه در غير شهرهاشان) جنگ نمايد تا دين تو (كه پيغمبر- صلى الله عليه و آله- بر آن مبعوث گرديده بر سائر دينها) بلندتر و حزب و گروه تو (بر همه‏ى حزبها) تواناتر و نصيب و بهره‏ى (ثواب و پاداش دوستان) تو كاملتر گردد، پس (در هر گرفتارى) او را آسانى پيش آور و كار را برايش رو به راه ساز، و پيروزى (روا شدن حاجات) را برايش عهده‏دار شو، و (بهترين) ياران را براى او برگزين (مقدر فرما) و پشتش را قوى و توانا كن (به آنچه نيازمند است ياريش نما) و جيره‏اش سرشار گردان، و او را به نشاط و خرمى بهره‏مند ساز و گرمى آرزو را از او فرونشان (او را بر جدائى از كسى كه دوست دارد شكيبائى عطا فرما) و او را از اندوه تنهائى برهان، و ياد زن و فرزند را فراموشش ساز صحیفه سجادیه ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
Doa27Sahifeh.mp3
35.19M
🔈 «دعای صحیفه سجادیه ، دعای امام سجاد (علیه‌السلام) برای » 👤حاج میثم 🏷 🆔 @sahife2
🤲 را دریابیم 💠 بعضی وقت‌ها من به دوستان می‌گویم: اگر ما بدانیم حضرت سجاد علیه‌السلام یک پیراهنی داشته و یقین کنیم آن را به تن مبارکشان نموده‌اند و بدانیم در کدام کشور و در کدام گوشه‌ی دنیاست؛ ما به هر طریقی شده دوست داریم برویم آن را ببینیم و ببوسیم! امّا کتاب و سخنی که از میان دو لب گهربار آن حضرت بیرون آمده و در دسترس ماست چقدر ارزش آن را دانسته و قدردان آن هستیم؟!. 👤 مرحوم ✳️ کانال 🆔 @sahife2
با ما همراه شوید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دعای صحیفه‌ی سجادیه را مکرر در مکرر بخوانید. این دعای پنجم صحیفه‌ی سجادیه مال ماست. 🆔 @sahife2
با تشکر از همه دوستان مشارکت کننده در بحث (برداشت من) ( نویسنده - خواننده و نشر دهنده این کلام نورانی ) اجرتان با صاحب این کتاب با عظمت امام سجاد علیه السلام
بسم الله الرحمن الرحيم اللَّهُمَّ اخْتِمْ بِعَفْوِكَ أَجَلِي بار الها! عمر مرا با عفو و اغماضت به پايان رسان
اگر این عبارت دعای مکارم الاخلاق را بخواهیم با عبارت دیگری از صحیفه توضیح دهیم باید به جمله ای از دعای ۴۵ توجه کنیم که می فرماید:«انت الذی فتحت لعبادک بابا الی عفوک و سمیة التوبه» عفو یعنی توبه و بازگشت به سوی او یعنی آمرزش گناهان.یعنی «خداوندا زندگی مرا با توبه به پایان رسان» واین بهترین دعای عاقبت به خیری است و همین است که گاه منجر به می شود. اللهم اختم بالشهادة اجلی .
جنين در شكم مادر برا ى زندگى دنيا ساخته می‏شود. سعادت و كمال او در اين است كه تمام اعضا و جوارحش در رحم به سلامت ساخته شود و اين صحت و سلامت ادامه يابد تا لحظه‏ ا ى كه شكم مادر را ترك می‏گويد و به دنيا منتقل می‏گردد. بشر نيز در شكم مادر روزگار برا ى زندگى جهان بعد از مرگ ساخته می‏شود و سعادت و كمال وى در اين است كه: تمام ابعاد وجودش در رحم روزگار به سلامت و شايستگى ساخته شود و اين سلامت ادامه يابد تا لحظه‏ اى كه مرگ فرا می‏رسد، او را از رحم مادر روزگار بيرون می‏برد و به جهان بعد از مرگ انتقالش می‏دهد. معيار سلامت در هر دو ولادت، است
در ولادت از شكم مادر به معناى سلامت تكوينى است و حسن عاقبت در ولادت از مادر روزگار به معناى سلامت تشريعى است و اين دو از جهات متعدد با يكديگر تفاوت دارند و يكى از تفاوتها ى مهم و شايان ملاحظه اين است كه : اگر جنين در شكم مادر كور يا كر يا افليج يا با ديگر عيوب و نقايص طبيعى ساخته شود، نه تنها در رحم مادر قابل اصلاح نيست، بلكه پس از ولادت با همه‏ ى پيشرفتهايى كه در علوم پزشكى و جراحى نصيب بشر امروز گرديده، بسيارى از عيوب و نقايص مادرزادى درمان‏ناپذير است. اما عيوب و نقايصى كه در شكم مادر روزگار بر اثر فساد عقيده و اخلاق يا سوء گفتار و رفتار دامنگير انسانها می‏شود، قابل علاج و درمان است.
يك فرد منحرف و گناهكار می‏تواند با اصلاح معتقدات و خلقيات نادرستى كه دارد يا با تغيير گفتار و رفتار ناپسندى كه در پيش گرفته، خويشتن را عوض كند و عيوب اعتقادى و اخلاقى درونى يا گفتار و رفتار برونى خود را تغيير دهد و خويشتن را انسانى شايسته بسازد و با از دنيا برود
على بن ابى ‏حمزه می‏گويد: دوستى داشتم از منشى‏ ها ى دولت بنى ‏اميه بود. به من گفت: از امام صادق عليه‏السلام برا ى من اجازه بگير كه به محضرش شرفياب شوم. استجازه نمودم، حضور امام (علیه السلام) آمد، سلام كرد و نشست. عرض كرد: فدايت شوم. من در ديوان آل ‏اميه نويسنده بودم، از دنياى آنان مال بسيار به دست آوردم، به حلال و حرامش توجه نداشتم. امام (علیه السلام) فرمود: اگر بنى ‏اميه نويسندگانى نمی ‏داشتند كه براى آنان ذخاير مالى تهيه كنند و در ميدان جنگ به نفع آنها پيكار نمايند و در جماعتشان حضور يابند،نمی ‏توانستند حق ما را غصب نمايند، اگر مردم آنان را ترك می‏گفتند، چيزى جز آنچه در دستشان بود، نمی‏داشتند. منشى بنى ‏اميه گفت: آيا برا ى من راهى هست كه از گرفتارى خلاص شوم؟ فرمود: اگر بگويم عمل می‏كنى؟ عرض كرد: بلى. فرمود: بايد تمام آنچه را كه از ديوان بنى ‏اميه به دست آورده‏اى ترك گويى، اموالى را كه صاحبانش را می‏شناسى به آنها برگردانى و اموالى را كه صاحبانش را نمی‏شناسى صدقه بدهى، و اگر چنين كردى، من براى تو بهشت را ضمانت می‏كنم. جوان مدتى فكر كرد و سپس گفت: به آنچه فرموده‏اى عمل خواهم كرد. على بن ابى ‏حمزه می‏گويد: جوان با ما به كوفه برگشت، از تمام دارايى خود دست كشيد حتى لباسى را كه در برداشت، و طبق دستور امام (علیه السلام) عمل نمود. ما كه با جوان سابقه‏ ى دوستى داشتيم بين خود پولى جمع نموديم و براى او لباس خريديم و مصارف يوميه‏ اش را نيز عهده ‏دار شديم. چند ماهى بيشتر طول نكشيد كه مريض شد. به عيادتش می‏رفتيم. روزى رفتم كه لحظات آخر را می ‏گذراند، چشم باز كرد و مرا ديد، گفت: اى على! به خدا قسم، مولايت به وعده‏ ى خود وفا كرد. اين جمله را گفت و از دنيا رفت. على بن ابى ‏حمزه می‏گويد: كار كفن و دفنش را انجام داديم. سپس من از كوفه خارج شدم. موقعى كه حضور امام صادق (علیه السلام) رسيدم تا مرا ديد به من فرمود: ا ى على! ما وعده ‏اى را كه به رفيقت داده بوديم، وفا كرديم. عرض كردم: بلى فدايت شوم، به خدا قسم او موقع مرگ خود همين مطلب را به من گفت. منشى بنى ‏اميه مدتها در شكم مادر روزگار از صراط مستقيم منحرف بود، افكار و اعمالش مسير باطل را می‏پيمود. با دستور امام صادق (علیه السلام) به راه حق گرايش يافت و در نتيجه با از دنيا رفت.
كسانى بوده‏ اند كه در رحم مادر روزگار سالهاى دراز با اعمال شايسته راه سعادت را طى می‏كردند، اما در پايان كار از صراط مستقيم به انحراف گراييده و با از دنيا رفته ‏اند. شبى اميرالمومنين عليه‏السلام از مسجد كوفه بيرون آمد كه به منزل برود. يك چهارم شب سپرى گرديده و بن زياد با آن حضرت بود. بين راه از در منزل مردى گذر كردند كه در آن وقت شب با صدايى گرم و حزن ‏آور قرآن می‏خواند و اين آيه‏ ى شريفه را تلاوت می‏نمود: امن هو قانت آناء الليل. كميل در باطن، عمل او را بسيار نيكو تلقى نمود و به شگفت آمد، بدون اينكه سخنى بگويد. ناگاه على (علیه السلام) متوجه او شد و فرمود: آهنگ اين مرد تو را به شگفت نياورد، او جهنمی است و عن‏قريب تو را از وضعش آگاه خواهم ساخت. كميل سخت متحير شد، از اين جهت كه اولا انديشه‏ ى درونش برا ى امام (علیه السلام) مكشوف و مشهود است و ثانيا اينكه با قاطعيت می‏فرمايد كه اين قار ى قرآن جهنمی است. طولى نكشيد، جنگ پيش آمد. عده‏ا ى با پيرو ى از انديشه‏ ى باطل خود به ضلالت گرايش يافتند و مقابل امام معصوم (علیه السلام) قيام نمودند و كشته شدند. على (علیه السلام) بين سرهاى جدا شده‏ ى آنان عبور می‏كرد و شمشير در دست داشت. كميل بن زياد با آن حضرت بود. نيش شمشير را بر يكى از سرهاى جدا شده گذارد و متوجه كميل گرديد و آيه‏ ى «امن هو قانت آناء الليل» را قرائت كرد و فرمود: اى كميل! صاحب اين سر شخصى است كه در آن شب قرآن می‏خواند و تو از حسن حالش به شگفت آمده بودى.
آدمی در طول عمر، يعنى ايامی كه دوران رحم مادر روزگار را می‏گذراند، همواره در تحول و دگرگونى است، نه به درستكاران می‏توان مطمئن بود و نه به گناهكاران و اين از جمله وصاياى اميرالمومنين (علیه السلام) به فرزندش حضرت حسين عليهماالسلام است. مِن وصيَّتِهِ لابنِهِ الحسينِ عليه السلام ـ : أي بُنَيَّ ، لاَ تُؤْيِسَنَّ مُذْنِباً فَكَمْ مِنْ عَاكِفٍ عَلَى ذَنْبِهِ خُتِمَ لَهُ بِالْمَغْفِرَةِ وَ كَمْ مِنْ مُقْبِلٍ عَلَى عَمَلٍ هُوَ مُفْسِدٌ لَهُ خُتِمَ لَهُ فِي آخِرِ عُمُرِهِ بِالنَّارِ نعوذ بالله منها. ا ى فرزند! هيچ گناهكارى را نوميد و مايوس منما، چه بسيار افراد ى كه همواره گرد گناهان می‏گشتند و عمرشان به خير و خوبى پايان يافت، و چه بسيار افرادى به اعمال خوب رو ى‏ آور بودند و در آخر عمر به فساد گرايش يافتند و جهنمی شدند. پناه می‏بريم به خداوند از آتشى كه در پايان عمر دامنگير می‏شود.
كسانى كه احساس می‏كنند قسمت مهمی از عمرشان سپرى گرديده و می‏خواهند بنویسند ، لازم است توجه كامل خود را به اين امر معطوف دارند كه همه‏ ى وصايا و سفارشهايشان بر اساس عدل و داد باشد و حقوق صاحبان حق را طبق موازين شرع مقدس در وصيتهاى كتبى يا شفاهى خود رعايت نمايند، و اين امر آنقدر مهم است كه وصيت جائرانه از شناخته شده است. الحيف فى الوصيه من الكبائر. جور و ستم در وصيت، يكى از معاصى بزرگ است. وصيت ظالمانه و وصيت عادلانه می‏تواند در يا وصيت كننده اثر بگذارد رسول اكرم (ص) فرمود: يك فرد هفتاد سال همانند بهشتيان عمل می‏نمايد. بعد، در وصيت خود نسبت به حقوق دگران جور و ظلم می‏كند و پايان كارش به عمل اهل جهنم ختم می‏شود، و يك فرد هفتاد سال رفتار جهنمی داشته، ولى در وصيت خود به حق و عدالت سفارش می‏نمايد و كارش به عمل اهل بهشت پايان می‏يابد.
وضع مردم در دنیا همواره در تحول و دگرگونى است، ممكن است افرادى صحيح العمل و درستكار بر اثر يك انحراف اصولى و اساسى با بميرند و افراد نادرست و بدكار بر اثر يك قدم اساسى در صراط مستقيم با از دنيا بروند. انسانى كه باايمان است و به روز جزا و صواب و عقاب الهى يقين دارد، بايد از سوء عاقبت خود بترسد و همواره مراقب افكار و اعمال خويشتن باشد. انسان تا زنده است، از عالم غيب بى ‏خبر است و از حسن عاقبت يا سوء عاقبت خويش ناآگاه، چون مرگ فرارسد و پرده‏ ى غيب بالا رود، متوجه می‏گردد كه بهشتى است يا جهنمی. *على (علیه السلام) فرموده: و ما بين احدكم و بين الجنه او النار الا الموت ان ينزل به. بين هر يك از شما با بهشت يا دوزخ فاصله‏ اى جز مرگ نيست. *پيغمبر اكرم (ص) فرمود: لايزال المومن خائفا من سوء العاقبه، لا يتيقن الوصول الى رضوان الله حتى يكون وقت نزع روحه و ظهور ملك الموت له. افراد باايمان همواره از بدى عاقبت خويشتن خائف ‏اند و به رضا و خشنود ى كامل بار ى تعالى يقين ندارند تا موقع قبض روحشان فرا رسد و فرشته‏ ى مرگ در برابرشان ظاهر گردد.
ما تا زمانى كه در اين جهان زندگى می‏كنيم، از خوب يا بد خويش ناآگاه و بى ‏خبريم. مسلمانى كه به علاقه‏ ى جدى دارد، موظف است از فرصت عمر ، يعنى از سرمايه‏ ى گرانقدر دار تكليف استفاده كند و با اطاعت از اوامر الهى و اجتناب از منهيات او، خود را به شايستگى بسازد تا در معرض حسن عاقبت قرار گيرد و حياتش به پاكى و نيكى پايان يابد. ضمنا خطر را از ياد نبرد، متوجه باشد كه دنيا دگرگونى و تحول بسيار دارد، ممكن است بر اثر معاشرتهاى بد يا خواندن كتابهاى مضر يا علاقه‏ ى بيش از حد به شهوت و تمنيات نفسانى يا ديگر عوامل، از صراط مستقيم منحرف گردد، به عقايد باطل يا اعمال آلوده و بد گرايش يابد و موجبات سوء عاقبت خود را فراهم آورد.
چگونگى پايان يافتن عمل آدمی، معيار و است. امام صادق (علیه السلام) فرمود: ان حقيقه السعاده ان يختم للمرء عمله بالسعاده چ و ان حقيقه الشقاء ان يختم للمرء عمله بالشقاء. سعادت حقيقى پايان يافتن عمل آدمی است به سعادت، و شقاوت واقعى نيز پايان يافتن عمل است به شقاوت.