eitaa logo
قربان صحرائی چاله‌سرائی
187 دنبال‌کننده
486 عکس
270 ویدیو
4 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم در این کانال بخشی از دست نوشته‌ها، مقالات، گزارشات و تصاویر تهیه شده توسط اینجانب درج می‌شود. راه ارتباط 👇 @sahraei
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹 من و «قصه های من و بابام» ✍ اوايل دهه ۱۳۶۰ که روزگار خوش کودکي و دوران ابتدايي مدرسه را در دبستان ۱۳ آبان روستاي در مي‌گذراندم، گاهي مجله را مي‌توانستم تهيه کنم. در اين مجله که در آن روزگار به شکل هفتگي منتشر مي‌شد، هر هفته قصه‌اي کودکانه همراه با نقاشي‌هاي کاريکاتوري با عنوان «قصه‌هاي من و بابام» چاپ و منتشر مي‌شد و من از خواندن آن قصه‌ها و نقاشي‌هاي مربوط بسيار لذت مي‌بردم و هنوز هم شيريني حال و هواي آن‌روزگار در ذائقه‌ي پستوي خاطراتم وجود دارد. بعدها حدود سه دهه بعد وقتي کتاب «قصه‌هاي من و بابام» را در کتابفروشي ديدم آن را براي فرزندانم خريدم تا آنان نيز از قصه‌هايش لذت ببرند. با اينکه بيش از سه دهه از روزگاري که اولين مرتبه اين قصه‌ها را در کيهان بچه‌ها خواندم مي‌گذرد ولي هم اکنون که داستان‌هايش را براي مي‌خوانم اگر بگويم همان لذت سابق را مي‌برم اغراق نکرده‌ام. اين کتاب مصور «قصه‌های من و بابام» که اثري از «اریش اُزر» هنرمند و تصویرگر آلمانی است، ماجراهایی را بازگو می‌کند که در زندگی یک پدر و پسر خاص پیش می‌آید. اریش ازر این قصه‌های دل‌نشین را برای پسرش کریستیان، نقاشی کرده است. این مجموعه که در نسخه‌ی اصلی فقط نقاشی است و نوشته‌ای به همراه ندارد، یکی از کتاب‌های برجسته‌ و پرفروش‌ کودکان در جهان به شمار می‌آید. 🔹🌺🔹 در توضیح پشت جلد کتاب آمده است: «یکی بود، یکی نبود. یک پدر بود و یک پسر بود. پدر نامش اریش اُزر بود و در سال ۱۹۰۳ در شهر پلاوئن در آلمان به دنیا آمد. در دانشکده‌ی هنر در شهر لایپزیگ هنر نقاشی را آموخت. بیست‌وهشت ساله بود که پسرش کریستیان، به دنیا آمد. آن‌ها در دوران حکومت استبدادی زندگی می‌کردند. پدر از راه نقاشی‌کردن با این حکومت ظالم مبارزه می‌کرد. اریش اُزر، برای پسرش هم قصه‌های دلنشین می‌گفت و آن‌ها را نقاشی می‌کرد. این قصه‌ها، که فقط نقاشی است و نوشته‌ای به همراه ندارد، یکی از برجسته‌ترین کتاب‌های کودکان جهان است. سه کتاب قصه‌های من و بابام برداشتی است از این قصه‌های تصویری که برای کودکان ایرانی بازپرداخت و نوشته شده است.» مجموعه «قصه‌های من و بابام» سه کتاب «بابای خوب من»، «شوخی‌ها و مهربانی‌ها» و «لبخند ماه» را دربرمی‌گیرد. 📚 پیشنهادم به پدران و مادران تهیه این کتاب برای فرزندانشان است. —💠🍃🌺🍃💠— 🌺 🔰 🆔 @sahranevesht
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🥀 خلبان شهید، حسین فرزانه به روایت کودکان شهر 🌷 🎙 راوی اول: 🌺 دانش آموز: محمد احسان صحرائی چاله سرائی 🌺 کلاس: اول امام علی علیه السلام 🌺 مدرسه: پیامبر اعظم ص، پردیسان قم 🌺 آموزگار: آقای علی اصغر مهدوی 🌺 معاون پرورشی: آقای شادباش 🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🎙 راوی دوم: 🌸 دانش آموز: ناهید علی پور مقدم 🌸 کلاس: دوم نرگس 🌸 مدرسه: انامقلی ماسالی، ماسال گیلان 🌸 آموزگار: خانم لیلا عاشوری 🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🔹 مکان: ماسال گیلان ⏰ یکشنبه ۱۴۰۰/۱۲/۰۸ —💠🍃🌺🍃💠— 🎥 🌺 🔰 🆔 @sahranevesht
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🥀 خلبان شهید، حسین فرزانه به روایت کودکان شهر 🌷 🎙 راوی اول: 🌺 دانش آموز: محمد احسان صحرائی چاله سرائی 🌺 کلاس: اول امام علی علیه السلام 🌺 مدرسه: پیامبر اعظم ص، پردیسان قم 🌺 آموزگار: آقای علی اصغر مهدوی 🌺 معاون پرورشی: آقای شادباش 🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🎙 راوی دوم: 🌸 دانش آموز: ناهید علی پور مقدم 🌸 کلاس: دوم نرگس 🌸 مدرسه: انامقلی ماسالی، ماسال گیلان 🌸 آموزگار: خانم لیلا عاشوری 🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🔹 مکان: ماسال گیلان ⏰ یکشنبه ۱۴۰۰/۱۲/۰۸ —💠🍃🌺🍃💠— 🎥 🌺 ♦️ @MasalNews
🍂 ظهر آدینه ۱۴۰۰/۱۱/۰۸ به دیدار دوست از دست رفته ام مرحوم دکتر به آرامستان بهشت معصومیه قم رفتم. کنار مزارش که در قطعه علما به شماره ۳۰ قرار دارد، زانو زدم و ضمن قرائت فاتحه، اندکی از فراق گفتم؛ درد فراق ... فراق دوستانش بادا یاران که ما را دور کرد از دوست داران ... 😢😢😢 ◾ سپس در کوچه پس کوچه های همسایگانش گشتی زدم؛ تقریبا همه از اهل علم بودند؛ اما در میان هم میهنانش دیگرانی نیز آرمیده بودند که از جغرافیای بسیار دوری آمده بودند تا علم و دانش و فرهنگ فراگیرند و به دیارشان برگردند و تبلیغ دین و مذهب کنند، ولی رزقشان این بود تا خاک قم سرای ابدی آنان باشد. بر مزار برخی حاضر شدم و با ذکر صلوات و فاتحه قبرشان را شستشو دادم تا احساس غریبی نکنند ... مسافرانی از: و ... که اینک برای ابدیت قمی شده بودند ... 😭 تا کجا باشد مزار ما؟ 🌑🌑🌑 🖤 🔰 @sahranevesht
💖 میلاد ماه بنی هاشم، حضرت اباالفضل العباس علیه السلام مبارک🚩 🍃🌸🍃 ✍🏼 سال ۱۳۸۶ که برای اولین بار به کربلای معلی مشرف شده بودم، وقتی که در بین الحرمین بودیم از روحانی کاروان که از دوستانم بود پرسیدم: برای حضرت علامه مصباح یزدی ره سوغاتی چی ببرم؟ 🔸️ بی درنگ جواب داد: یک عدد مهر، اگر میتوانی مقداری تربت سیدالشهداء همراه با پرچم حرم حضرت عباس علیه السلام. پرسیدم پرچم ...؟! گفت: بله، پرچم قرمز رنگ حرم حضرت قمر بنی هاشم. زیرا علامه مصباح یزدی علاقه ی بسیار و ارادتی ویژه به حضرت عباس علیه السلام دارند و او را باب الحسین علیه السلام می داند. 🍃🌸🍃 🌹 حضرت علامه مصباح ره معمولا به زائران حرم امام حسین علیه السلام توصیه می فرمودند: "هنگامی که به کربلا مشرف شدید، ابتدا به زیارت حضرت أباالفضل العباس علیه‌السلام رفته و اذن زیارت أباعبدالله علیه السلام را از ایشان بگیرید؛ زیرا حضرت عباس، باب الحسین است، پرچمدار و علمدار حسین است. زیارت با معرفت سیدالشهداء را از حضرت اباالفضل بخواهید ..." ┈••••✾•💞🍃🌺🍃💞•✾•••┈ علیه السلام ✍🏼 ❤️ 🔰 🆔 @sahranevesht
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕌 مقام حضرت عباس (ع) دراروپا 🎥 به گزارش خبررگزاری حوزه: 🔹مردم کشور آلبانی که درجنوب شرق اروپا قرار دارد، معتقدند که حضرت ابا الفضل العباس (علیه السلام) به کشور آنان رفته و با اسب خود بر روی یک از کوه ها رفته است و دلیل آنان این است که جای پای اسب و عمود پرچم روی سنگ باقی مانده است. 🔸حقیقت این است که زمانی برخی از مؤمنین در سال ۱۶۲۰ میلادی یک مشت از خاک قبر حضرت عباس (علیه السلام) را برای تبرک و طلب شفا به آلبانی بردند و مردم برکت این خاک را دیدند، پس تصمیم گرفتند که باقی مانده این خاک را در بالای کوه "تیموری" که ۲۰۰ کیلومتر از شهر "تیرانا" پایتخت این کشور فاصله دارد، دفن کردند. با گذشت زمان بنایی در محل دفن خاک ساخته شد و اسم این کوه به کوه (عباس علی) تغییر یافت. 👥 مردم آلبانی از ادیان و اقشار مختلف، از آن زمان پنج روز از سال را (۲۰ تا ۲۵ آگوست) در این مکان مراسم می گیرند و از ارتفاع ۲۴۱۷ متری بالا می روند، ذبح می کنند، غذا می پزند و به نام حضرت قمر بنی هاشم (ع) در میان فقرا و بی نوایان توزیع می کنند. ✳️ شایان ذکر است که در سال ۲۰۱۳ میلادی "ستیوان بوب دیمتروف" (Stefan Popdimitrov) هنرمند بلغارستانی مجسمه ای از تمثال حضرت عباس (ع) ساخته که بر روی اسب سوار است و دو کودک در آغوش دارد که می خواهد به آنان آب بنوشاند. این تمثال بالای کوه نصب شده است. 💖 السلام علیک با ابا الفضل العباس ايها اﻷخ المدافع عن أخيه المجيب إلى طاعة ربه ┈•••✾•💞🍃🌺🍃💞•✾•••┈ علیه السلام ❤️ 🔰 🆔 @sahranevesht
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎶 مداحی میلاد امام حسین علیه السلام ✍🏼 توفیقی شد پس از قرائت زیارت عاشورای صبح پنج شنبه ۱۴۰۰/۱۲/۱۹ در ساختمان پردیسان موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره، چند بیت شعر بخوانم. غزلی در مدح امام حسین علیه السلام از شاعر آئینی ما، سرکار خانم فرزانه قربانی. 🍃🌺🍃 هر نسیمی تربتت را از سفر می‌آورد عطر سیب کربلا را بیشتر می‌آورد قاصدک از کهکشان‌ها هر زمان رد می‌شود از ستاره‌بازیِ چشمت خبر می‌آورد شور بر پا می‌شود در سینه‌ي پاک صدف لحظه‌ای که فاطمه دُرّ و گوهر می‌آورد رود جاری می‌شود از چشمِ ابرِ بیقرار محتشم وقتی برایت شعر تَر می‌آورد با چه شوقی زیر پاهایِ تو می‌اندازدَش هرکسی که پیشکش نزد تو، سر می‌آورد فُطرسِ قلبم جدا شد از فرشته‌ها ولی تو اگر باشی شفیعش بال در می‌آورد 🍃🌸🍃❤️🍃🌸🍃 علیه السلام شاعر 🔈 ❤️ 🔰 🆔 @sahranevesht
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📚 علاوه بر تشویق به کتابخوانی، لازم‌است گاهگاهی بچه ها را به کتابفروشی ببریم و اجازه بدهیم در راهروهای غرفه ها، خصوصا غرفه کودکان پرسه بزنند تا کتاب را ببینند، بردارند، لمس کنند، ورق بزنند، بگذارند ووو تا مشامشان حداقل با بوی کاغد و کتاب عطرآگین شود ... 👦 محمد احسان در غرفه دنیای کتاب مجتمع تجاری صفائیه، قم، خیابان شهدا (صفائیه)، ۱۴۰۰/۱۲/۲۶ 🔹 محمد احسان، دانش آموز کلاس اول امام علی علیه السلام دبستان پیامبر اعظم ص پردیسان قم ✍🏼 🍃🌺🍃🌸🍃📚🍃🌸🍃🌺🍃 📚 🔰 🆔 @sahranevesht
✍ قربان صحرائی چاله سرائی: ايام نوروز است و ديدار با اقوام و آشنايان و دوستان اما گروهي هم منتظر ديدار هستند، دوستان و آشنايان و خصوصا فاميلي که اعياد گذشته در کنار ما و مانند ما بودند و اين عيد و اعياد آتي ديگر حضور فيزيکي در بين ما ندارند، 🍂🌸🍂 مهدي عزيزي شکاري يکي از آناني است که سال گذشته وسال‌هاي گذشته در جمع ما بود ولي اکنون در جوار حضرت حق براي ابديت آرميده است. او پسرخاله، هم‌بازي روزگار کودکي، و دوست دوران نوجواني و جواني من بود. یادش بخیر گرچه قريب به سي سال بود که روزگار بين ما فاصله انداخته بود و خیلی کم یکدیگر را می دیدیم ولي هرگاه در سفرم به شمال همديگر را ملاقات مي‌کرديم خاطرات گذشته را با هم مرور مي‌کرديم. خاطراتي که در راه ۱۳ آبان تا دران را با هم با بازي‌گوشي‌هاي کودکانه طي مي‌کرديم ... 🍂🌹🍂 بعدها پس از امتحانات خردادماه مدارس، تابستان‌ها من و مهدي باهم به کارگري مي‌رفتيم. بيشتر در فصل شاليزار براي دروي برنج مي‌رفتيم. معمولا او با کارفرما قرارداد مي‌کرد. روزي براي دروي يکي از شاليزارهاي مرحوم حاج ارس رفته بوديم. مهدي با مرحوم حاج ارس بر سر مقدار دستمزد به قول معروف قدري چانه‌زني کرد. مرحوم حاج‌ارس آدم خوش‌برخورد و خوش مشربي بود. توافق انجام شد و درو را شروع کرديم. 🌾🌾🌾 در ميانه‌ي کار، گاهي مرحوم حاج ارس براي سرکشي به شاليزار مي‌آمد و با مرحوم مهدي شوخي مي‌کرد و به زبان تالشي مي‌گفت: «مِهدي، ت هنتَه م دَخْشَردِرَه!!» 😃 🌿🌿🌿 يک روز شير آبي را بازکردم و مشغول وضوي نماز ظهر شدم. مهدي هم کنارم ایستاده بود؛ طوري وضو مي‌گرفتم تا قطرات آب به صورت مهدي بپاشد، يه وقت با لبخند به من گفت: تو داري براي خودت وضو مي‌گيري يا براي من؟!! 😁 🍁🍁🍁 روز تاسوعایی صدای مرثیه ای از بلندگوهای صحن و سرای مسجد و بقعه امامزاده شفیع گوشها را نوازش و دیدگان را بارانی میکرد. پدربزرگ از من پرسید این صدای سوزناک کیست؟ گفتم: نمیدانم! نزدیک تر که رفتیم دیدیم مهدی میکروفون به دست، کنار دیوار مسجد ایستاده و نوای حزین "خوش آمدی نزد ما یا حبیب، یا حبیب"ش فضا را پر کرده. 🏴🏴🏴 آخرین باری که مهدی را دیدم اول مهر ۱۴۰۰ بود. نزد خاله (مادر مهدی) نشسته بودم، خاله به من گفت از درخت خج (گلابی محلی) جلوی منزلش خج بچینم. همان لحظه مهدی همراه با همسر و دخترش نازنین فاطمه رسیدند. مهدی نردبان را اماده کرد و در چیدن گلابی کمکم نمود. نازنین فاطمه هم برایم سوره کوثر را قرائت کرد ... 🍁🍁🍁 امروز اما مهدی در میان ما نیست. خدایش غریق رحمت وسیعش بفرماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد و عجل فرجهم. او و دختر خردسالش در آخر مهر ۱۴۰۰ بر اثر سانحه تصادف به رحمت حق پیوستند. روحشان شاد. پ.ن: مرا در تنگنا قرار دادي!! ┈•••✾•💞🍁🌹🍁💞•✾•••┈ دایی 🌑 🔰 🆔 @sahranevesht
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍🏼 اینجا زادگاه، خانه و سرای سردار نامی و آزاده مرد دوران، میرزاکوچک خان جنگلی است. 🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🏡 در این مکان که در محله استادسرای شهر رشت واقع شده، یونس استادسرایی متولد شد و رشد و نمو کرد تا در برهه ای از تاریخ ایران بزرگ، در حالیکه خفقان و تاریکی و ظلمت بر پیکره ی این مرز و بوم چنبره انداخته بود، برخیزد و اتاق فکری به نام "اتحاد اسلام" تشکیل دهد تا یک اندیشه ی والای ایرانی با برنامه ای اسلامی، "ایران" را از یوغ استعمار بریتانیا، استکبار روس و استبداد حکومت مرکزی نجات دهد. 🔹 آدم با ورود به این مکان، به فضا و جغرافیای سیاسی، تاریخی، اجتماعی بیش از یکصد سال پیش سیر می کند؛ بخصوص اگر میرزاشناس فرهیخته ای مثل دکتر مجید رحمانی، با بیان شیوا، رسا، دقیق و علمی خود ظرافت ها و نکات ناشنیده، کمتر شنیده و حتی شنیده ی تاریخی را در قالب جملاتی شنیدنی به عمق گوش دل تو نفوذ دهد. ⏰ ساعتی که در این خانه بودیم گروه گروه از بازدیدکنندگان با سکوتی دیدنی پای گفتارهای شیرین و شنیدنی دکتر مجید، سراپا گوش می شدند تا سردار نام آور ایران، میرزاکوچک خان جنگلی و نهضتش را بیشتر و بهتر بشناسند و شنیده های توام با دیده ها را به عنوان سوغات معنوی با خود به شهر و دیارشان ارمغان ببرند. ┈•••✾•💞🍁🌺🍁💞•✾•••┈ 🎥 & ✍ @m.r.ghoghnoos @sardare.jangal1300 🍁 🔰 🆔 @sahranevesht