eitaa logo
حقیقت ناب
1.2هزار دنبال‌کننده
10.7هزار عکس
5.8هزار ویدیو
482 فایل
سوالات دینی خود در جنبه های مختلف دینی. یافتن پاسخ سوالات فقهی طبق نظرمراجع تقلید، انتقادات و پیشنهادات سازنده ی خود در مورد مطالب کانال، ومطالب زیبا و آموزنده تان، با آیدی زیر👇 @Sajadi82 درارتباط باشید.
مشاهده در ایتا
دانلود
*سعید حنفی* 🚩 سعید بن عبدالله حنفی از شهدای کربلاست که نسبت به دیگر شهیدان اطلاعات بیشتری از او در دست است. وی یکی از پیک‌های کوفیان به مکه جهت رساندن نامه و دعوت از امام حسین(ع) بود. 🔥 همو بود که در شب عاشورا اعلام وفاداری کرد و به پیشوای خود گفت: اگر بدانم که هفتاد بار کشته و دوباره زنده و سوزانده می‌شوم و خاکسترم به باد داده می‌شود، تو را رها نمی‌کنم. 🏹 بنا به نقل مقتل خوارزمی، سعید هنگام نماز ظهر عاشورا برابر امام ایستاد و هدف تیرها قرار گرفت و از امام دفاع می‌کرد تا آنکه جراحت‌هایی برداشت. 🏴 بنا به نقل مقتل ابومخنف در مبارزات پایانی روز عاشورا که دشمن حمله شدیدی را به سوی امام آغاز کرد و به آن‌حضرت نزدیک شد، سعید روبروی امام ایستاد و تیراندازی می‌کرد و دفاع می‌کرد و هدف تیرها قرار گرفت تا آنکه بر زمین افتاد و به شهادت رسید. ☑️ و سَيَعْلَمُ‏ الَّذينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُون‏. (ع)
⛔️ بستن آب در کربلا مصیبتی دیگر 7️⃣ روز هفتم محرم ابن‌زیاد دستور داد آب را بر روی حسین(ع) و یارانش ببندند. با رسیدن نامه به کربلا، عُمر بن سعد 500 نفر را به فرماندهی عَمرو بن حَجّاج زُبیدی بر سر آب‌راه گماشت. تبلیغات دروغین ابن‌زیاد آن بود که نوشت «چون آب را بر عثمان بستند ما چنین می‌کنیم»؛ در حالی که اتفاقاً امیرمؤمنان در جریان محاصره عثمان (25 سال قبل از عاشورا) با بستن آب بر عثمان مخالف بود و حتی خود، مَشک آبی برای او در محاصره فرستاده بود. 📌 این از یک سو؛ امّا: چند روز به محرم که کاروان حسینی با لشکر حُرّ برخورد کرد سیدالشهداء به محض دیدن آنان فرمود آنها را سیراب کنید. اسبانشان را هم آب دهید. 💧 یکی از لشکران حرّ به نام علی بن طعّان می‌گوید من نتوانستم دهانه مشک را درست بگیرم؛ خود حسین(ع) آب به دهان من گذاشت! (ع)
❌ *تحریفات عباسیه!* السَّلَامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ الْمُطِيعُ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِأَمِيرِالْمُؤْمِنِينَ وَ لِلْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ علیهم‌السلام. 📌 جایگاه و منزلت حضرت ابوالفضل العباس(ع) در میان شهدا، مقامی بلند است؛ اما متأسفانه آگاهی‌های زیادی از زندگی او پیش از واقعه کربلا در دست نیست. همانند بسیاری از شهدای کربلا که بخاطر اخلاص خود و فداکاری در کنار امام معصوم جاودانه شدند و اطلاعی از زندگی آنان نداریم. 🔍 پیش‌گویی‌ها و مطالبی که درباره تولد آن‌حضرت گفته می‌شود، نبرد در صفین (حدود ۱۰ سالگی)، خطبه بر بام کعبه، روضه مشهور میدان رفتن که از زمان صفویه در کتاب‌ها آمده است، روضه موهن کوچک بودن قبر بخاطر پیکر آن‌چنانی و بسیاری از آنچه برای اشک گرفتن گفته می‌شود، معتبر نیست (رجوع شود به مقتل جامع، ص۸۴۴). 📣 اما این در منابع معتبر هست که: ـ عباس(ع) مورد اعتماد امام و نماینده حجت خدا برای گفتگو با دشمن بود، ـ در عصر نهم از سوی برادر به جمله «فدایت شوم» مفتخر شد، ـ در شب عاشورا نخستین کسی بود که اعلام وفاداری کرد و سخنانی بسیار زیبا فرمود، ـ امان دشمن و راحت‌طلبی را نپذیرفت، ـ در روز عاشورا پرچمدار سپاه کوچک توحید بود و سخت در کنار برادر ایستادگی و از امام خود دفاع کرد، ـ شجاعتی بی‌نظیر داشت و چند نفر را از محاصره لشکر دشمن نجات داد، ـ سقای تشنگان صحنه کربلا بود، ـ چهارمین شهید از یک خانواده بود که با غم از دست دادن سه برادر به میدان رفت، ـ امام صادق(ع) فرمود عمویم بصیرت و بینشی عمیق داشت و امتحان خوبی داد ـ و امام سجاد(ع) فرمود در قیامت مقامی دارد که شهدا بر او غبطه می‌خورند. ✅ اینها همه مقامات و مصائب صحیح ابوالفضل العباس است و اندوه کمی نیست؛ امّا کتاب‌ها را مشحون از داستان‌ها و مطالب دیگری کرده‌ایم که... (ع)
9️⃣ *عصر نهم محرم* 🗞 ابومخنف گوید: عصر روز نهم محرم دستور تند و صریح ابن‌زیاد به عمر بن سعد رسید که تسلیم شدن را بر حسین[ع] و یارانش عرضه کن. اگر پذیرفت آنان را به سوی من بفرست و اگر نپذیرفت آنان را بکش، مُثله کن و بعد از کشتنش، اسب بر بدن او بتاز. ⛺️ امام در کنار خیمه‌ها سر بر زانو نهاده و چشمانش گرم خواب شده بود که سر و صدای لشکر بلند شد و زینب(س) به برادر گفت صدای آنها را نمی‌شنوی؟! فرمود در خواب بودم که رسول‌الله را دیدم و به من گفت سمت ما می‌آیی. زینب از این خبر سیلی به صورت زد و اظهار ناراحتی کرد. امام به او دلداری داد و به برادرش فرمود ببین اینها چه می‌خواهند. عباس رفت و برگشت و پیام جنگ‌طلبی آنان را آورد. سیدالشهدا فرمود اگر می‌توانی امشب آنها را از ما دور کن و مهلت بگیر تا نماز بخوانیم و خدا را مناجات کنیم. خدا می‌داند که من نماز و تلاوت قرآن و دعا و استغفار را دوست دارم. حضرت ابوالفضل با دشمن سخن گفت و مهلت گرفت. 📌امام سجاد(ع) نقل می‌کند که پدرم یارانش را جمع کرد و پس از حمد و ثنای الهی و قدردانی از اصحاب و بستگان همراهش فرمود گمانم فردا روز [آخر] ما با این دشمن است. بیعتم را از شما برداشتم؛ همه از این تاریکی شب استفاده کنید و بروید. کسی نرفت و همه اعلام وفاداری کرده و هر یک سخنانی گفتند. 🏴 پس از آن شنیدم پدرم شعر یا دهرُ افٍّ لکَ مِن خلیلٍ... را خواند و من فهمیدم که بلاء نازل شده است. بغض گلویم را گرفت ولی خودم را کنترل کردم. اما عمه‌ام از ناراحتی سوی برادرش دوید و سخنانی گفت و بی‌هوش شد. امام به صورت خواهرش آب پاشید و او را دلداری داد و فرمود «همه اهل زمین و آسمان می‌میرند. پدر و مادر و برادرم از من بهتر بودند و رفتند.» آنگاه عمه‌ام را پیش من نشاند و به سراغ اصحابش رفت تا آرایش خیمه‌ها را اصلاح کنند. (ع)
✋ خداحافظ ای برادرِ زینب ⚔️ لشکر عمر سعد یک روز در کربلا ماند. کشته‌های خود را جمع‌آوری و دفن و پیکر حجت خدا و اصحاب وفادارش را بر روی صحرا رها کرد. 🕛 ظهر روز یازدهم محرم وقتی لشکر به همراه اسیران، مجروحان و سرهای شهدا به کوفه رفتند، گروهی از بنی‌اسد که در غاضریه و نزدیک کربلا ساکن بودند و در زمان حضور امام خواسته بودند به او ملحق شوند ولی عمر سعد مانع شد، پس از رفتن لشکریان به محل حادثه آمدند و سیدالشهداء و یارانش را دفن کردند. ❌ بنابراین پیکرها روزِ بعد از عاشورا دفن شد و سه روز ماندن بر روی زمین درست نیست. ✅ هنگام رفتن، اسرای اهل‌بیت را از کنار شهدا عبور دادند. زینب دختر امیرالمؤمنین سخنانی گفت که دوست و دشمن را به گریه انداخت. او خطاب به رسول‌خدا گفت: یا محمداه، ملائکه آسمان به تو درود فرستد. این حسین توست در صحرا افتاده، به خون تپیده و آغشته، پیکرش پاره پاره. 🏴 پس با زبان پر گله آن بضعة الرسول رو در مدینه کرد که یا ایها الرسول این کشته فتاده به هامون حسین توست وین صید دست و پا زده در خون حسین توست (ع)
🔍 *عدم تجسس‌* 📍فرزدق می‌گوید از عراق برای اعمال حج می‌رفتم که کاروان حسین بن علی (علیهماالسلام) را در نزدیکی‌های مکه دیدم. نزد او رفتم و پرسیدم چرا عجله کردی و حج را بجا نیاوردی؟ فرمود اگر برای بیرون آمدن شتاب نمی‌کردم مرا دستگیر می‌کردند. سپس حسین(ع) پرسید تو که هستی؟ گفتم مردی از عراق (یا مردی از عرب)! فرزدق می‌گوید: او به همین مقدار اکتفا کرد و بیش از این سؤال و جستجو (از احوال شخصی‌ام) نکرد و از اوضاع عراق پرسید (الارشاد، 2/67؛ ‌تاریخ الطبری 5/386). ✅ از این گزارش برداشت می‌شود (والله العالم) که فرزدق نخواسته نامش را برای امام فاش کند و امام هم متوجه این موضوع شده و پرس و جو را ادامه نداده و بیش از این درباره احوال شخصی او سؤال نکرده است؛ آنگاه به پرسشی عمومی روی آورده است. 🔹 رفتار نخست امام ریشه در معارف دینی دارد که وقتی با کسی روبرو شدید از حال و احوال و حتی نام یکدیگر با خبر شوید. ولی رفتار سیدالشهداء این را هم تعلیم می‌دهد که در صورت عدم تمایلِ یکی از طرفین، نباید اصرار کرد. (ع)
❌ *قصه ساربان* 📆 از دوره صفویه در کتاب‌های مقتل این داستان رواج یافت که شتربان کاروان کربلا به قصد دستیابی به کمربند زینتی امام حسین(ع)، پس از شهادت آن‌حضرت خواست لباس او را به طمع آن کمربند برکند که امام دست خود را جلو آورد و ساربان دست راست و چپ آن‌حضرت را از مچ برید و پیش از آنکه موفق شود، به نفرین پیامبر صورتش سیاه و دستانش فلج شد. 🖋 این نویسندگان داستان را از کتاب هدایة الکبری نقل کرده‌اند که هر چند اثری کهن است؛ اما کتابشناسان و عالمانی چون علامه مجلسی آن را غیرمعتبر و غلوآمیز می‌دانند و روایات آن نزد محققان اعتباری ندارد. به علاوه در منابع تاریخ و حدیث برای کاروان امام ساربانی ذکر نشده است. ✅ بله؛ قطع انگشت سیدالشهداء بخاطر انگشترش به دست شخصی به نام بجدل فقط در لهوف با یک جمله اشاره شده و البته شیخ صدوق از امام صادق(ع) نقل کرده که انگشتر جدّم را نبردند و قبلاً به پسرش علی (امام سجاد علیه‌السلام) سپرده بود. (ع)
*بستگان بعد از یاران* ⚔ شیوه رسول‌خدا و امیرمؤمنان در جنگ‌ها این بود که بستگان و خانواده خود را پیش می‌فرستادند. در جنگ بدر ابتدا حمزه (عمو) و علی علیه‌السلام (پسر عمو) و عُبیدة بن حارث بن عبدالمطلب (پسر عمو) به جنگ تن به تن رفتند و عبیده به شهادت رسید. امیرمؤمنان علی(ع) در همه نبردهای عصر پیامبر نفر نخست بود و حسَنَین و برادرشان محمد بن حنفیه در زمان پدر همیشه در صف نخست بودند. حضور جعفر بن ابی‌طالب دیگر پسر عموی رسول‌الله در نبرد موته و نمونه‌های دیگر، فراوان است. ↩️ اما در کربلا این اتفاق نیفتاد و بنی‌هاشم (فرزندان امیرمؤمنان و عقیل و نوه‌های آن دو و دیگر بستگان سیدالشهداء) پس از بقیه یاران به میدان دفاع رفتند و شهید شدند. ✅ علت آن بود که یاران امام حسین(ع) اجازه ندادند تا زنده‌ هستند کسی از بنوهاشم و خانواده امام به میدان رود. (ع) در ایتا
🚩 السلام علی الحسین و علی اخیه العباس 📖 از میان هزاران روایت و حکایت تاریخی، برخی در منابع کهن آمده که اگرچه می‌تواند محل بحث و گفتگو باشد، اما اعتبار کتابی که آن را نقل می‌کند اظهارنظر و تحلیل درباره آن گزارش را سخت خواهد کرد. 🔰مانند آنچه در کافی (ج1، ص464) به سندی قابل اعتنا روایت شده که وقتی به علیهماسلام باردار شد و به او خبر دادند که گروهی این فرزندش را خواهند کشت، از این حملِ خود ناراحت شد و حتی تولد فرزندش از روی اکراه بود. 🔍 درباره چنین روایاتی اهل فن باید نظر دهند که آیا ممکن است خاندان وحی با اینگونه آگاهی‌ها که از جانب خداوند داده می‌شود چنین تعامل کنند؟ آیا اساساً چنین پیش‌گویی‌هایی که کلیّت آن قابل انکار نیست در بدو تولد امام حسین(ع) وجود داشته است؟ 👈 هر تحلیلی ارائه شود طبعاً رافع اختلاف نیست و تضارب آراء همچنان باقی خواهد بود. ❌ اما دسته‌ای از اخبار به آسانی مردود شناخته می‌شود. 👌 چه اینکه برخی در هیچ منبع معتبری نیامده مانند خطبه خواندن حضرت العباس بر بام کعبه! یا بوسه علی(ع) بر دستان او و خبر از بریده شدن آن در یاری حسین(ع)، 👌و چه اینکه در کتب سده‌های شش و هفت آمده ولی با شواهد تاریخی قابل تطبیق و تصدیق نیست مانند حضور آن حضرت در جنگ و نقل رشادت‌های او که در کامل بهایی و مناقب خوارزمی آمده ولی منابع اصلی آن را ثبت نکرده‌اند. 📌به علاوه سردار کربلا در دوران پدر 10 تا 12 سال داشته و شرکت در جنگ با این سنّ و سال معمول و مجاز نبوده است. 🖋دکتر مصطفی صادقی کاشانی (ع)
📣 حسین میا به کوفه... 📃 این مصرع اولِ شعری است که این روزها در نوحه‌خوانی‌ها مکرر خوانده می‌شود. ☑️ درباره مصرع دوم در فرصت دیگری سخن می‌گوییم ولی این قسمت مطابق نقل مورخان از سخنان مسلم بن عقیل لحظاتی پیش از شهادت است. وقتی مسلم از سوی دستگاه اموی محکوم به اعدام شد در همان دارالاماره دنبال شخصی می‌گشت که وصیت کند. عمر بن سعد گرچه دشمن بود ولی قرشی و هم‌قبیله او بود؛ رو به او کرد و گفت بعد از کشته شدنم جنازه‌ام را دفن کن و به حسین(ع)‌ نامه‌ای بنویس و بگو به کوفه نیاید چون من به او نامه نوشته‌ام و بیعت مردم را تأیید کرده‌ام. اکنون خبر بده که اوضاع تغییر کرده است. عمر بن سعد از ابن‌زیاد می‌ترسید ولی به هر حال این خبر به امام حسین(ع) رسید. امّا دیر هنگام. (ع) 🖊دکتر مصطفی صادقی کاشانی، پژوهشگر تاریخ اسلام، تشیع و اهل‌بیت(ع). 🔰کانال مستبین(زیر نظر دکتر صادقی کاشانی) در ایتا https://eitaa.com/Mostabin در تلگرام https://t.me/AlMostabin 📣 با تبلیغ کانال در ثواب نشر معارف حقه شیعه شریک شوید❤️ @sajadi43 ─┅═༅𖣔💚𖣔༅═
عروسی قاسم 📌 داستان ازدواج قاسم بن الحسن در کربلا، نخستین بار در کتاب نامعتبر و قصه‌گونه آمده است. ✍️ کاشفی مؤلف این کتاب می‌گوید امام (ع) هنگام شهادتش به برادر فرمود: دخترت نامزد پسرم باشد و به وقتش او را به ازدواج در بیاور. ↩️ آنگاه ذیل حادثه کربلا دوباره از این قصه یاد کرده و می‌گوید امام (ع) به وصیت برادر عمل کرد. 🧩 کاشفی با تفصیل بسیار، داستانی عاطفی و اندوهبار از جدایی این زوج جوان ترسیم کرده و نیم‌صفحه مقتل صحیح این نوجوان هاشمی در نقل ابومخنف (طبری، 447/5) را به 10 صفحه تبدیل کرده است. ❎ نویسندگان برای عاطفی و احساسی کردن شهادت قاسم، همسری برادرش حسن بن حسن مجتبی (الحسن المثنی) با دختر امام حسین(ع) را به قاسم نسبت داده و آن را در دانسته‌اند. مطلبی که در هیچ منبع معتبر و حتی غیر معتبری تا 850 سال پس از واقعه نقل نشده است. ⛔️ مرحوم آن را نمی‌پذیرد. ❌ محدث نوری آن را نادرست می‌داند. 🎤 شهید مطهری بر آن اعتراض می‌کند. 📑 اما همچنان عده‌ای مایلند تاریخ را تحریف‌گونه روایت کنند. جشن عروسی قاسم و سفره‌های رنگین عقد او در هیئت‌ها و محافل عزای امام حسین(ع) در شب ششم محرم 😳 http://khabaronline.ir/xmrpf (ع) 🖊دکتر مصطفی صادقی کاشانی، پژوهشگر تاریخ اسلام، تشیع و اهل‌بیت(ع). 🔰کانال مستبین(زیر نظر دکتر صادقی کاشانی) در ایتا https://eitaa.com/Mostabin در تلگرام https://t.me/AlMostabin 🏴🏴کانال حقیقت ناب🏴🏴 @sajadi43 ┈┈••✾•✨⁦🏴⁩✨•✾••┈┈•~~~
جابر زائر بینا 📆 مهم‌ترین رویداد تاریخی اربعین سال ۶۱ زیارت انصاری صحابی مشهور رسول‌خدا و دوست امام (ع) از قبر مطهر آن حضرت است. 2️⃣ هر چند برخی از دوم یعنی سال ۶۲ هم سخن می‌گویند ولی هر اتفاقی رخ داده باشد همان سال اول است و بحث از سال دوم معنا ندارد. 🗓 گزارش زیارت جابر را شیخ الطائفه در کتاب دعایی عبادی و تقویمی خود مصباح المتهجد و سلاح المتعبد آورده و می‌نویسد: 🌞 در این روز حرم به مدینه بازگشت و جابر به آمد. ↩️ آنگاه را از امام (ع) روایت می‌کند. ➕ بعدها ذریه شیخ از دیدار و اهل‌بیت سخن می‌گوید. 🕶 ‏آنچه شهرت یافته این است که جابر در این سفر نابینا بود، 👁 اما دکتر ستار در بررسی کوتاهی به این نتیجه رسیده که نابینایی جابر در اواخر عمر او رخ داد و بنا به شواهدی، هنگام زیارت اربعین بینا بوده است. 👈 این یادداشت را در پیوند شماره ۴۵ مستبین مطالعه کنید. (ع) 🔰کانال مستبین(زیر نظر دکتر صادقی کاشانی) در ایتا https://eitaa.com/Mostabin در تلگرام https://t.me/AlMostabin 🤲 اللَّهُمَّ عَجِّلْ فَرَجَ وَلِيِّك‏ 🏴🏴کانال حقیقت ناب🏴🏴 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 @sajadi43 ┈┈••✾•✨⁦🏴⁩✨•✾••┈┈•~~~