eitaa logo
سجده بر خاک
280 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
272 ویدیو
2 فایل
﷽ بیاد معلم شهید جواد مغفرتی با هدف نشر سیره شهدا و معارف اسلامی شادی ارواح مطهر شهدای عزیزمان صلوات ارتباط با مدیر : @ya_roghayeh63 💢 اینستاگرام 💢 https://www.instagram.com/seyed.morteza.bameshki63
مشاهده در ایتا
دانلود
5.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این شبا حال و هوای خونمون خیلی عجیبه التماست میکنم بیشتر بمون علی غریبه من که از فضه شنیدم بهتری الحمدلله در زدم دیدم خودت پشت دری الحمدلله 🔻🔻🔻 https://eitaa.com/joinchat/809762818C5011c62353
نشانی صفحه اینستاگرام‌ 🔻🔻🔻 https://www.instagram.com/seyed.morteza.bameshki63
🚩 شهید مدرّس بسیار ساده‌ زیست بود. یه روز که دیر به خانه آمده و قصد خوردنِ نان‌ خشک داشت، خواهرش گفت: شما با این نونِ‌خشک‌ خوردن از پا می‌افتید؛ نان خشک که نشد غذا. ایشون هم گفت: خواهر! از این حرفا نزن؛ من مهمانِ جدمون امیرالمؤمنین علیه السلام هستم؛ مگه غذای حضرت غیر از این بود؟ پوشش‌شون هم بسیار ساده بود و اکثر اوقات عبای کهنه‌ای بر دوش داشتند. وقتی یکی از سیاسیون به ایشون‌ گفت: شما الان جزو سرانِ درجه‌ یک مملکت هستید؛ نمی‌خواهید لباستون رو عوض کنید؟ شهید مدرس بهش فرمود: شخصیتِ انسان به اخلاق و رفتار اوست نه لباسش... 📚 کتاب “ تنها در محراب ” ؛ صفحات ۴۹ و ۶۹ 💠 @sajdeh63
🚩 امام علی علیه السلام: خوردن گردو در گرماى شديد، حرارت را در بدن بر مى انگيزد و زخم هاى تن را تحريك میكند؛ امّا خوردن آن در زمستان، كليه ها را گرم میكند و سرما را مى رانَد 📚الكافی، جلد ۶، ص ۳۴۰، حديث ۱ 💠 @sajdeh63
📢 هر روز یک صفحه قرآن بخوانیم 🔹 امروز؛ صفحه دویست و چهل قرآن کریم سوره مبارکه يوسف 💠 @sajdeh63
🚩 ▪️اعتقاد میثم این بود که اگر ایمان قوی باشد، همه چیز درست میشود. سرزنده و شاداب بود. خانه، شادبی اش را از وجود میثم وام میگرفت. همسرش میگفت: خیلی شوخ طبع بود و سر به سر همه میگذاشت. خیلی شلوغ بود و همیشه در منزل شعر و آواز میخواند. یادم هست یکبار که میخواستم نماز بخوانم، گفتم: «چقدر سر و صدا میکنی! کمی آرام باش » با خنده گفت: «زهره! روزی بیاید آنقدر خانه ساکت باشد که بگویی ای کاش سر و صداهای میثم بود» ▪️همرزم شهید: قرار بود دو هفته بیشتر بمونیم و بعد برگردیم، تو درگیری آخر مجروح شدم و باید برمیگشتم. به میثم گفتم «تو هم بیا برگردیم آخه هفته آینده فرزندت به دنیا میاد»، میثم نگاهی به من کرد و گفت: من اینجا یه کار ناتمام دارم. ماند و کار ناتمامش را تمام کرد و هلما خانم رو ندید‌. 💠 @sajdeh63
🚩 به دخترش میگفت: وقتی گره‌های بزرگ به کارتون افتاد، از خانوم فاطمه زهرا سلام الله علیها کمک بخواید. گره های کوچیک رو هم، از شهدا بخواید براتون باز کنند. 💠 @sajdeh63
ما زنده ز خون شهداییم خوش است تا یاد کنیم از شهدا با "صلوات" ▪️همرزم شهید پلارک بود. ۲۷ سالی از شهادت و مفقودی‌اش می‌گذشت. خواهرش دیگر طاقت دوری نداشت. رفت کنار مزار شهید پلارک، او را به حضرت زَهـرا(س) قسم داد که خبری از برادرش به او بدهد. چند روزی نگذشته بود که برادر به خواب خواهر آمد و محل مزارش را گفت‌! با پیگیری خانواده و انجام آزمایشات DNA هویت شهید اثبات شد. ▪️اگر به بوستان نهج‌البلاغه تهران رفتید، در کنار مزار شهیدِ وسط یادمانِ شهدای گمنام که متعلق به یکی از ریشوهای با ریشه، شهید حمیدرضا ملاحسنی است، برای ما هم دعا کنید. 💠 @sajdeh63
نشانی صفحه اینستاگرام‌ 🔻🔻🔻 https://www.instagram.com/seyed.morteza.bameshki63
يادمان باشد اين جاده را چراغ خون شهدا روشن نگاه داشته تا ما به سلامت بگذريم! 💠 @sajdeh63
🚩 ما اگر بتوانیم بچه هایی را که مذهبی نیستند، مذهبی کنیم هنر کردیم. 💠 @sajdeh63
🚩 زمان بارداری توجه خاصی به مسائل شرعی و رعایت آداب مستحبی داشتم. بعد از آن هم موقعی که می خواستم فرزندم را شیر بدهم، وضو می گرفتم. با کسانی که غیبت می کردند نشست و برخاست نمی کردم. همسرم میگفت: "اگه مطمئن نیستی که خونه ای خمس داده یا نه، سعی کن آن جا نری". من هم سعی می کردم همان طور عمل کنم. 📚 فرهنگنامه شهدای سمنان، ج ۹، ص ۳۰۳ 💠 @sajdeh63