eitaa logo
سجده بر خاک
281 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
260 ویدیو
2 فایل
﷽ بیاد معلم شهید جواد مغفرتی با هدف نشر سیره شهدا و معارف اسلامی شادی ارواح مطهر شهدای عزیزمان صلوات ارتباط با مدیر : @ya_roghayeh63 💢 اینستاگرام 💢 https://www.instagram.com/seyed.morteza.bameshki63
مشاهده در ایتا
دانلود
🚩 سه بار برایش درجه تشویقی آمد، نگرفت. تهِ دلش این بود که کار برای خدا این حرف ها را ندارد. بی‌ هیچ‌ ادعایی می‌گفت: اگر برای همهٔ بچه‌های لشکر، تشویقی آمد، چشــم، من هم میگیرم...! 💠 @sajdeh63
🚩 اَللّهُمَّ اشْفِ کُلَّ مَریضٍ محبت بفرمایید سوره حمد به همراه صلوات به نیت شفا و سلامتی بیمار مورد نظر قرائت بفرمایید. سپاسگزارم. «أَمَّنْ یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَ یکشِفُ السُّوءَ» 💠 @sajdeh63
🏴 شهادت مظلومانه اباالمهدی حضرت امام حسن عسکری علیه السلام تسلیت باد. 💠 @sajdeh63
🚩 حضرت امام عسکری علیه السلام: هر کس دوست و برادر خود را محرمانه موعظه کند، او را زینت بخشیده و چنانچه علنی باشد سبب ننگ و تضعیف او شده است. 💠 @sajdeh63
🚩 ۲۲ شهریور ۱۳۵۹ - ۹ روز قبل از آغاز رسمی تجاوز عراق به ایران - روزی که یک فروند جنگنده میگ - ۲۳ عراقی در نوار مرزی استان ایلام توسط موشک فونیکس سرنگون شد. خلبان محمدرضا عطایی برای اولین بار در دنیا توانست از فاصله ۲۰ مایلی (۳۸ کیلومتری) توانست توسط این نوع موشک هواپیمای متجاوز را هدف گرفته و ساقط کند. 💠 @sajdeh63
🚩 عنایت امام عسکری علیه السلام ابوهاشم جعفری: روزی به همراه امام عسکری علیه السلام به صحرا رفتیم؛ به فکر بدهی سنگینم افتادم ولی به زبان نیاوردم؛ امام فرمود: ناراحت نباش، بعد با عصا روی زمین خطی کشید و فرمود: پیاده شو و آن را بردار و به کسی نگو؛ دیدم قطعه‌ای طلا داخل خاک‌ها افتاده است، آن را برداشتم و راه را ادامه دادیم؛ باز با خود گفتم: این طلا اندازه بدهی من است؛ ولی من برای مخارج زندگی هم ماندم، امام نگاهی کرد و با عصاخطی کشید و فرمود: بردار و به کسی نگو، دیدم قطعه‌ای نقره روی زمین افتاده است، آن را برداشتم و به سوی منزل بازگشتیم، طلا را فروختم دقیقا به مقدار بدهی‌هایم بود و نقره را جهت معاش فروختم. 📚منتهی الآمال، ج۲، ص۵۷۳ 💠 @sajdeh63
🚩 پدر و پسری که شهید شدند..! ▪️شهیدان « امیدعلی و ایرج آموخت» پدر و پسری که ماه‌ها در جبهه های دفاع مقدس حضور داشتند و کمتر یکدیگر را می‌دیدند، اما در آخرین فصلی که تصمیم گرفتند با هم و در یک جبهه، به جنگ با دشمنان اسلام بروند، در آغوش هم به شهادت رسیدند..! ▪️نحوه شهادت به نقل از خانواده: پدر آرپی‌جی زن بود و پسرش کمک او و حمل‌کننده مهمات؛ پسر بر اثر ترکشی که می‌خورد دچار آتش‌سوزی می‌شود (خرج آرپی‌جی)؛ پدر مشغول خاموش کردن فرزند می‌شود که بر اثر اصابت ترکش و گلوله هر دو مجروح شده و یا به شهادت می‌رسند؛ سپس دشمن منطقه را با بمب شیمیایی مورد هدف قرار می‌دهد ؛ مدتی بعد همان منطقه به دست دشمن میافتد و با حضور دشمنان بر بالای پیکر شهدا اقدام به زدن تیر خلاص بر پیشانی این شهدا می‌نمایند. 💠 @sajdeh63
🚩 حضرت مهدی(عج): برای تعجیل در ظهور من زیاد دعا کنید که خود، گشایش و نجات شما است. 📗 کمال الدین، ج ٢، ص ٤٨٥ تعجیل در ظهور امام زمان(عج) صلوات 💠 @sajdeh63
🚩 آغاز امامت منجی عالم بشریت حضرت صاحب الزمان(عج) مبارک باد ❤ 💠 @sajdeh63
🚩 چند سال از انقلاب گذشته بود که مرتضی سیگارش را ترک کرد. دلیلی که برای این کار ذکر کرد این بود که آقا امام زمان در همه حال ناظر بر اعمال و رفتار ما هستند؛ در این صورت من چطور می‌توانم در حضور ایشان سیگار بکشم؟ این‌گونه بود که دیگر هرگز لب به سیگار نزد. ▫️ به روایت : همسر شهید 💠 @sajdeh63
🚩 بچه ها...! اگر شهر سقوط کرد آنرا دوباره فتح می کنیم! مواظب باشید ایمانتان سقوط نکند. 💠 @sajdeh63
🚩 دو تا از بچه های گردان، غولـی را همراه خودشان آورده بودند و های های می خندیدند. +"این کیه!؟" -"عراقی😬" +"چطوری اسیرش کردید؟"😐 می خندیدند. -"از شب عملیات پنهان شده بود. تشنگی فشار آورده با لباس بسیجی ها آمده ایستگاه صلواتـی شربت گرفته بود، پول داده بود!"🥴 اینطوری لو رفته بود، بچه ها هنوز می خندیدند...😅 💠 @sajdeh63
📲 ارتباط با مدیر حرف، انتقاد، پیشنهاد 👇👇👇 💠 @ya_roghayeh63
🚩 پیامبر اکرم(ص): همسر برگزینید که مایه افزایش روزی شماست.📗 مفاتیح الحیاه، ص ٣٩٢ 💠 @sajdeh63
🚩 دهم ربیع‌ الاول سالروز ازدواج پیامبر اکرم(ص) و حضرت ام‌المومنین خدیجه‌ کبری(س) مبارک‌ باد. 💠 @sajdeh63
🚩 با شهید حسن باقری سوار بلیزر بودیم میرفتیم خط، عراقی ها همه جا را میکوبیدند. صدای اذان را که شنید، گفت: نگه دار نماز بخونیم. گفتیم توپ و خمپاره میاد، خطر داره. گفت: کسی که جبهه میاد، نماز اول وقت را نباید ترک کنه. 💠 @sajdeh63
🚩 ▫️اومده بود مرخصی بگيره، يه نگاهی بهش کرد، گفت: " ميخوای بری ازدواج کنی؟ " گفت: " بله ميخوام برم خواستگاری " - خب بيا خواهر منو بگير! گفت: " جدی ميگی آقا مهدی " - به خانوادت بگو برن ببينن اگر پسنديدن بيا مرخصی بگير برو. ▫️اون بنده خدا هم خوشحال دويده بود مخابرات تماس گرفته بود! به خانوادش گفته بود : " فرمانده ی لشکرمون گفته بيا خواهر منو بگير، زود بريد خواستگاريش خبرشو به من بديد! ▫️بچه های مخابرات مُرده بودن از خنده! پرسيده بود: " چرا ميخنديد خودش گفت بيا خواستگاری خواهر من! "گفته بودن: " بنده خدا آقا مهدی سه تا خواهر داره، دوتاشون ازدواج کردن، يکيشونم يکی دو ماهشه!! "😂😂😂 💠 @sajdeh63
پیج‌ اینستاگرام‌ مون‌ رو حتما فالو کنید↓ 🔻🔻🔻 https://www.instagram.com/seyed.morteza.bameshki63
🚩 باران شدیدی در تهـران باریده بود؛ خیابان ۱۷ شهریور را آب گرفته بود چند پیرمرد میخواستند به سمت دیگر خیابان بروند مانده بودند چه کنند! همان موقع ابراهـیم از راه رسید، پاچه‌ی شلوار را بالا زد با کول کردن پیرمردهــا، آنها را به طرف دیگر خیابان برد. ابراهـیم... از این کارها زیاد انجام می‌داد! هدفی هم جز شکستن نفسِ خودش نداشت! مخصوصا زمانی که خیلـی بینِ بچه هـا مطرح بود. 💠 @sajdeh63
اگر یادتـان بود و بـاران گرفت🌧 دعایی به حالِ بیابـان کنید... التماس دعا... 💠 @sajdeh63
🚩 شـ‌هدا پرچمدار ارزشهای اسلامی بودند. سعی کنيد اين ارزشها را حفظ کنيد. پرچمی را که شـ‌هيدان شما جانشان را برای آن دادند را نگذاريد کوچک، حقير و ضعيف بشود. 💠 @sajdeh63
صبح یعنی یک سبد لبخند یک بغل شادی یک دنیا عشق و خندیدن از اعماق وجود به شکرانه داشتن نفسی دوباره 💠 @sajdeh63
🚩 وقتی میرفتند پیش حاجی برای مرخصی، میگفت: «من پنج ساله پدر و مادرم رو ندیدم... شما هنوز نیومده کجا میخواین برین؟!» کلی سرخ و سفید می شدند و از سنگر می آمدند بیرون ما هم می خندیدیم بهشان... بنده های خدا نمیدانستند پدر و مادر حاجی پنج سال است فوت شده اند!!!😀😀 💠 @sajdeh63
🚩 در رعایت حق الناس بسیار دقیق است. در نوجوانی با میخ، خط انداخته است روی دیوار خانه یک بنده خدایی. بزرگتر که میشود، میرود و حلالیت میطلبد و برای جبران مافات میرود و از کوره آجر پزی تعدادی آجر میخرد و به صاحبخانه میدهد. 💠 @sajdeh63
از حاج قاسم پرسیدند: بهترین دعا چیست؟ گفت: شهادت گفتند: خب عاقبت بخیری که بهتر است گفت: ممکن است کسی عاقبت بخیر شود ولی شهید نشود، ولی کسی که شهید بشود حتما عاقبت بخیر هم میشود 💠 @sajdeh63
🚩 ▫️چرا برکت از زندگی می رود؟ مشاجره ها و نزاع ها، نور باطن را خاموش میکند. بسیاری از بی حالی ها و عدم نشاط ها به جهت مشاجرات است. کم منزلی داریم که در آن پرخاش و تندی نباشد! روزی چند تا پرخاش باشد، برکات را از منزل میبرد. حتی اگر حق هم با تو بود، در امور جزیی و شخصی مشاجره نکن، چون کدورت می آورد. مرحوم علامه جعفری از صاحب دلی نقل کرد: در موضوعی که گمان میکردم حق با من است، داشتم با همسرم مشاجره میکردم؛ ناگهان صورت باطنی غضبم را نشانم دادند! بسیار کریه و زشت بود! آن صورت نزدیکم آمد و گفت: کثیف! ساکت شو! همین که متنبه شدم فورا "دست همسرم را بوسیدم و عذرخواهی" کردم. 💠 @sajdeh63
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تمام دلخوشی زندگی من این است که وقت مرگ بیایی و مرگ شیرین است... 💠 @sajdeh63