eitaa logo
سلام فرشته
198 دنبال‌کننده
1هزار عکس
807 ویدیو
8 فایل
خدایا، قلب هایمان را آماده سلام کردن به فرشته هایت بگردان رمان ، داستان و کلیپ و پادکست هاي #تولیدی هشتک خورده انتشار مطالب با ذکر منبع، بلامانع است. فهرست مطالب: https://eitaa.com/salamfereshte/2162 نویسنده: #سیاه_مشق
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺 خود یا خدا؟ 🔹می گویند احترام کسی را نگه دار که احترامت را نگه می دارد. چندی است می اندیشم این حرف درست است؟ مانند همان حرفی که در نظرات یکی از دوستان خواندم که گفته بود برای کسی بمیر که برایت تب کند. 🌸نمی شود احترام کسی که حرمت نگه نمی دارد را نگه داشت به خاطر خدا؟ 🌸نمی شود احترام وجود الهی کسی که طاغوتی رفتار می کند را نگه داشت به خاطر خدا؟ 👈جواب، هم آری است و هم نه. ✅ آری برای کسانی که خدا را می بینند ❌نه برای کسانی که خود را می بینند و تفاوت، در نگاه است. @salamfereshte
❤️فقط برای تو نگاهش به قالی قدیمی زیرپایش بود. بارها تصمیم گرفته بود به صابر بگوید که به جای این قالی قدیمی، فرشی بگیرد تا جلوی نفوذ سرما به استخوان هایش را بگیرد و از کمردرد و پادرد رها شود اما می دانست دستش تنگ است و لب فرو بسته بود. چادر رنگی اش را محکم به کمر بست. جورابهای پشمی اش را که دیگر پشمی از ان باقی نمانده بود به پا کرد و گفت: " الحمدلله.. خیلی ها همین را هم ندارند." راهرو تنگ و تاریک را طی کرد. وارد آشپزخانه شد تا برای ناهار، فکری بکند. یک سیب زمینی نه چندان بزرگ را داخل قابلمه ای که رنگ و رویش از قالی قدیمی، کدرتر شده بود، گذاشت. چند لیوان آب داخلش ریخت تا آرام آرام بپزد. ☘️چند ساعت بعد، شوهرش از کار بنایی برگشته و مشغول تمیزکردن زیر ناخن هایش بود تا نمازش را بخواند. کتلت های آماده شده را درون سینی گذاشت. آن را روی دست گرفت و داخل اتاق رفت. سفره پارچه ای را پهن کرد و بشقاب ها را چید. نگاهش به ناصر بود و قالی. کمردرد امانش را بریده بود. ناصر متوجه نگاه متفاوت منصوره شد. از جا بلند شد. خلال دندان را داخل دستمال کاغذی گذاشت و در سطل زباله کنار اتاق انداخت. کنار منصوره نشست و حالش را پرسید. چهره منصوره به لبخند باز شد و دهانش به شکر:" الحمدلله همه چیز خوبه. خدا رو هزار مرتبه شکر. شما خوبین؟ خداقوت. بفرما شام." و باز هم حرفی از قالی و کمردردش نزد. 🌱ناصر لقمه ای برداشت و گفت: " اگر اجازه بدی با همین لقمه، ته بندی کنم. نمازمو بخونم و بیام سر سفره. شماهم تو این فاصله حاضر شو که با هم بریم بیرون. " 🌸چهارراه اول را که فاصله کمی با خانه شان داشت؛ قدم زنان طی کردند. قدم های آرامشان، عابرین پیاده را به خیال وصال لیلی و مجنون می انداخت. سر کوچه ششم، جلوی مغازه سمساری فروشی ایستادند. ناصر نگاهی به صورت منصوره انداخت و گفت: "بریم ببینیم ی فرش خوب داره." و وقتی با نگاه پرسشگر منصوره مواجه شد گفت: "ی پولی دستم اومده. چه بهتر که برای شما خرجش کنم خانم." 🌺امام باقر علیه السلام: ما مِن عَبدٍ يَبخَلُ بنَفَقَةٍ يُنفِقُها فيما يُرضِي اللّهَ إلاّ ابتُلِيَ بأن يُنفِقَ أضعافَها فيما أسخَطَ اللّهَ . ☘️هيچ بنده اى نيست كه از خرج كردن چيزى در راهى خدا پسندانه بخل ورزد، مگر اينكه به خرج كردن دو چندانِ آن در راهى خدا ناپسند گرفتار شود. 📚بحار الأنوار : 78 / 173 / 12. @salamfereshte
🌺 فارغ از هر حالت و احساس درونی و ویژگی های روانی ای که هر فرد در هر لحظه، می تواند داشته باشد، نسبت به برخی موارد باید بود. این موارد وقتی در حیطه باشد، دارای اهمیت فوق العاده ای است چه اینکه بود یا نبود یک ، به رعایت این موارد است. ✍️یکی از این موارد، پرهیز از کردن و کردن است. اینکه همسرتان را خود بکنید از شما فرد قوی تری نمی سازد. اینکه او را مسخره کرده یا با کلمات توهین آمیز، با او صحبت کنید، شما را کاربلدتر معرفی نمی کند. بلکه تیشه به درخت تان زده اید. @salamfereshte
🌺، همان طور که از اسمش پیداست، حاشیه است. که نیست هیچ، شاهراه هم نیست. 👈گاهی برای خستگی در کردن وسیله حمل و نقل، به حاشیه رفتن خوب است اما همین حاشیه رفتن، در ارتباطات میان فردی، عاملی برای این است. چگونه؟ 🍃فرض کنیم شما از همسرتان ای دارید. به جای پرداختن به مسئله، نکات مختلف و حرفهای مختلفی را می زنید. شما تمام توجهش را به حرفهای شما داده است اما نمی تواند اصل ماجرا را لابلای کلامتان دریابد. فلذا منظور دیگری برداشت کرده و شما از این می شوید که او لازم را نداشته و خواسته تان تحقق نیافته است. 💥پس، و واضح، با و زیبا، حرف تان را بزنید و منظورتان را بگویید و از رفتن، جدا، کنید. صداقت، رابطه شما و همسرتان را آبیاری می کند. @salamfereshte
🌺امام على عليه السلام : الكريمُ يَرفَعُ نفسَهُ في كُلِّ ما أسداهُ عن حُسنِ المُجازاةِ . ☘️بزرگوار كسى است كه خود را بالاتر از اين داند كه براى نيكيهايش عوض نيكو انتظار داشته باشد. 📚ميزان الحكمه جلد دهم صفحه90 @salamfereshte
💥نگاه 🔻تمام تنش به لرزه افتاد. تا دیروز فکر می کرد حق دارد پدرش را که از کودکی در حق او ظلم ها کرده بود، فحش بدهد. وقتی او را در جمع خانواده می بیند، نگاه نامهربانش را به او بدوزد. در دلش او را سرزنش کند. اما از دیروز مدام استغفار می کرد و به این فکر می کرد که چطور این همه سال را جبران کند. انگار همین دیروز بود... - پدر عزیزم، شما با این کار، باعث شدید تمام سرمایه ام سوخت بشه. پدرجان آخر چرا؟ من به شما اعتماد کرده بودم و وکالت دادم. پدر! 🔹پدر، روی صندلی چرخان نشسته بود. بدون هیچ نگاه و توجهی، صندلی را چرخاند و پشتش را به پسرش کرد. روزنامه را ورق زد. پدر نمی دید اما خودش می دانست چه نگاه غصب آلودی روانه پدر کرده بود. سعی می کرد جلوی پدر چشم و کلامش را کنترل کند اما در غیابش، یا وقتی نگاهش به او نبود؛ دیگر آزادانه هر طور دلش می خواست به پدر نگاه می کرد و عقده هایش را خالی! - آخر پدر آدم که این کارها را با او نمی کند. تمام سرمایه ام را بر باد داد. از صفر شروع کردم. ابهت و جایگاهم را جلوی زن و بچه ام خراب کرد. زندگی ام را تا مرز طلاق برد. این همه ظلم های بزرگ. کوچک تر هایش بماند. چه کتک ها و فحش ها که نخوردم. آبرویم در مدرسه، جلوی مدیر و دوستانم به خاطر رفتار پدر، ریخت. حق دارم لااقل وقتی چشمش به من نیست، خشمگین نگاهش کنم. در دلم فحش بدهم. جلوی رویش که نباید! این را مادرم همیشه می گفت. احترام پدرت را نگه دارد والا بدبخت می شوی. جوان مرگ می شوی! تا دیروز فکر می کردم حق دارم چنین پدری را در خفا، فحش دهم و نگاه خشمگینانه ام را روانه اش کنم. حالا چهل و پنج ساله شده ام و فهمیدم که همان نگاه را هم نباید می کردم. مادر جان، نور به قبرت ببارد. کاش این را هم به من می گفتی. ☘️از سر مزار مادر برخاست و گفت: - چاره چیست! تمام نمازهایم را باید قضا کنم. خدایا مادرم را بیامرز. مرا ببخش. پدرم را هم ببخش و او را از ظلم کردن به خودش و دیگران نجات بده 🌺امام صادق عليه السلام : مَن نَظَرَ إلى أبَويهِ نَظَرَ ماقِتٍ و هُما ظالِمانِ لَهُ ، لَم يَقبَلِ اللّهُ لَهُ صَلاةً . 🍀هركه به پدر و مادر خود كه به او ستم كرده اند كينه توزانه نگاه كند، خداوند هيچ نمازى از او نپذيرد. 📚الکافي , جلد۲ , صفحه۳۴۹ @salamfereshte
🍃آیا صرف گفتن با و مشخص خواسته هایمان، بدون و و بیان کنید، در حفظ میان شما و خانواده تان کافی است؟ ✍️عنصر دیگری که در این بین بسیار مهم است این است که بیان وافکارتان به گونه ای مطرح شودکه باشد شماست. اینکه یک است. یک است. یا صرفا یک است. نه اینکه تمام ماجرا، این است. 🌸به طور مثال بگویید: به نظر من این طور می آید که تو تمایل به ارتباط با خانواده من را نداری. و با گفتن این دست عبارات که : احساس می کنم.. به نظرم این طور است.. نظرم این است که.. این طور گمان می کنم ..، مالکیت شما بر فکر و احساستان اعلام می شود. 📌با این شیوه، هم به خود گذاشته اید و هم وقتی یا فرزندانتان نظر شما را یا رد می کنند، به نظرات ایشان هم احترام گذاشته می شود. چه اینکه آنان نیز نظر خود را می گویند و نظرشان، واقعیت مطلق نیست. @salamfereshte
🍀 را بگویید ✨ زن و شوهر، بیش از فرزندان آرام نگهداشتن فضای هستند. اگر شده اید، به جای داد و فریاد کردن و از بین بردن ها ، در مورد دلیل تان کنید. حرف بزنید. 🌹بدون اینکه صدای خود را بلند کنید و حرف های توهین آمیز بگویید، خیلی روشن بگویید از چه چیزی شده اید. 👈مطمئن باشید وقتی محترمانه حرف بزنید و متلک نگویید، های شنوا برای حرفهایتان، بیشتر است تا زمانی که و با حرف بزنید. @salamfereshte
🌸ضعف ها را برطرف کنید ✍️گاهی اوقات شکل کردن ما آدم ها، برای پنهان کردن ضعف و و یا کوتاهی هایی است که در مسئله ای داشته ایم. 🔹به طور مثال، ممکن است قدرت این تغییر ناگهانی را نداشته و انعطاف پذیری ضعیفی داشته باشیم و با فریاد و حرفهای توهین آمیز می خواهیم این را بپوشانیم. 🍀راه بهتر این است که بدون بالا بردن صدا و توهین و تحقیر، خود را نسبت به این مسئله نشان داده و درباره اش کنیم تا فضایی را نیز، برای دیگر اعضا خانواده خود ایجاد کرده باشیم. @salamfereshte
هدایت شده از دکتر سعید عزیزی
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🪴اگر ریشه ات رو فراموش کنی ،  خشک میشوی🍁🍂 ✅احترام ، خدمت و اطاعت سه وظیفه ما در برابر پدر و مادرمان است.  ❤️هیچ چیز جای دعای خیر پدر مادر رو نمی گیره. 🆔@drsaeedazizi ✅کانال رسمی دکتر سعید عزیزی