eitaa logo
سلام فرشته
192 دنبال‌کننده
1هزار عکس
813 ویدیو
8 فایل
خدایا، قلب هایمان را آماده سلام کردن به فرشته هایت بگردان رمان ، داستان و کلیپ و پادکست هاي #تولیدی هشتک خورده انتشار مطالب با ذکر منبع، بلامانع است. فهرست مطالب: https://eitaa.com/salamfereshte/2162 نویسنده: #سیاه_مشق
مشاهده در ایتا
دانلود
ادامه ... 🚂 مرد از روی ناچاری چای را گرفت و کنار میزش گذاشت. بعد پدر شروع کردند به اصرار که «یخ می‌شود، اسراف است، بفرمائید ... » هر چه مرد کمتر همراهی می‌کرد، پدر گرم تر و صمیمی تر با او حرف می‌زد و مزاح می‌کرد. 🚂 قطار برای نماز مغرب و عشاء ایستاد. همراه پدر برای تجدید وضو رفتم. بنظرم آنها پیاده نشدند. نماز را قدری زودتر تمام کردند و بسرعت و زحمت به سمت مغازه آن طرف ریل رفتند و نان و پنیر خریدند. مقداری تنقلات و تخمک و یک ظرف شبیه گز یا شیرینی محلی. برگشتیم در کوپه و جعبه را روی میز آنها گذاشتند. تنقلات را به اصرار به پسر دادند و با دست خود، لقمه نان و پنیر می‌گرفتند و به اصرار به آنها می‌دادند. خرد خرد، یخ مرد سبیلو هم آب شد و لقمه ها را می‌گرفت و می‌خورد. چراغ را خاموش کردیم و پدر با نردبان بالا رفت و روی تخت بالا خوابید و من پایین دراز شدم. 🚂 بیشتر اوقات تخت بالا را انتخاب می‌کردند چون برای نماز شبشان فضا مناسب‌تر از پایین بود. ساعت یک یا دو نیمه شب بود که چشمم را باز کردم و دیدم مرد سبیلو نشسته و خیره خیره به پدر نگاه می‌کند و ایشان با توجه به حرکت شمالی قطار، قبله را مشخص کرده و نشسته نمازشب می‌خوانند و اشک می‌ریزند. دیدم آن مرد نیم نگاهی به پدر می‌کند و از پنجره نیم نگاهی به بیرون، و اشک خود را پاک می‌کند. ساعتی بعد، قطار برای نماز صبح ایستاده بود و من خواب مانده بودم. پدر قطار را ترک کرده بودند. من سراسیمه به دستشویی و وضو خانه رفتم و وضو گرفتم. در نمازخانه با چشم بدنبالشان گشتم. نبودند با اضطراب نماز را خواندم. قطار داشت سوت سوار شدن را می‌زد. در کوپه نبودند. دوباره بیرون رفتم. اینطرف و آنطرف را گشتم نبودند. یک لحظه دیدم آن مرد سبیلو دست پدر را گرفته و از آنطرف بسمت من می‌آیند. به من رسید و با ترشرویی گفت: «اینجوری هوای حاج آقا رو داری!؟» داشتند اشتباهی سوار آن یکی قطار می‌شدند. همزمان با قطار ما، قطار دیگری که مقصدش جای دیگری بود نیز توقف کرده بود و پدر جهت حرکت را اشتباه کرده بودند و از طریق دالان، بسمت آن قطار رفته بودند و آن مرد سبیلو از روی ریل ها به آن سمت رفته بود و ایشان را برگردانده بود. 🚂 حرکاتش عجیب شده بود برای بالا رفتن از پله، دست پدر را گرفت و بین واگن ها را با دست نگه می‌داشت تا پدر رد شود. حتی برای بالا رفتن پدر از نردبان حائلشان شد. پدر که در جای خود مستقر شد گفت: «حاجی چُخ ممنون» و او دست به روی چشم گذاشت. چراغ خاموش شد. من به قصد دستشویی از کوپه خارج شدم. دستشویی پر بود. منتظر شدم. مرد سبیلو هم که شاید میخواست سیگار بکشد به همان قسمت آمد. گفت شما نگهبان (محافظ) ایشان هستید؟ گفتم خیر پسرشان هستم. بعد گفت او همان حائری شیرازی معروف است؟ سر تکان دادم. گفت من به دلایلی از سالها قبل تنفری از ایشان در قلبم شکل گرفته بود، اما این همراهی باعث شد درک کنم که این، آن بتی نبود که سالها در دل می انگاشتم. هر جور حساب کردم دیدم این آدم آن آدمی نیست که من فکر میکردم. اگر قبل از این سفر کسی به من می گفت اگر با حائری همسفر شوی چه میکنی، میگفتم گردنش را خرد میکنم! اما حالا تحمل نمیکنم کوچکترین آسیبی بهش برسه. هوایش را داشته باش. از این آخوندهاا که آدم را یاد خدا بیندازه دیگه کمتر پیدا میشه ... 🚂 وقتی در ایستگاه قم پیاده شدیم جریان را به پدر گفتم. نگاهی به آسمان کردند. گفتند هر وقت از راه تواضع رفتم، نبود جز اینکه خدا قلب ها را به رویم گشاده و نرم کرد و هر جا تکبر بود، نبود جز آنکه درها برویم بسته شد و نرسیدم. کاش هیچوقت محافظ نداشتیم تا حائل بین ما و مردم نبودند. این مردم همین قدر صاف و زلالند که با دیدن کمترین تواضع، قلبشان دگرگون و نرم می‌شود ... منبع: (@dralihaeri در تلگرام) @haerishirazi
امشب سخن ازجان جهان بایدگفت توصیف رسول(صلی الله علیه و آله) انس و جان باید گفت در شـــــام ولادت دو قــطب عالم تبریک به صــاحب الزمان (عج الله) باید گفت 💐 فرا رسیدن میلاد مسعود و پربرکت پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) و امام صادق(علیه السلام) بر شما مبارک 💐 @salamfereshte صلی الله علیه و اله
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎵 چرا پیامبر اکرم (صلی الله علیه و اله) هر هفته پرونده اعمال ما را نگاه می‌کنند؟ @salamfereshte صلی الله علیه و آله
💎تو چنان باش که باید... چنان برگه ها را روی میزش درهم و برهم ریخته بود که هر بار سر میز می نشستم، یک ساعت فقط طول می کشید که جایی برای گذاشتن برگه های خودم باز کنم. تازه اعتراض هم می کرد که چرا میزم را به هم ریخته ای. خیلی ها هم به او گفته اند که اینقدر شلخته نباشد اما هر بار می گفت: "نظم از این بهتر!" انصافا هم وقتی خودش پشت میز بود، کارها را سریع انجام می داد و یک ذره هم دنبال برگه ای نمی گشت. چطور آن برگه مالیاتی را از لای دیگر برگه ها بدون خطا در می آورد نمی دانم. همه زونکن ها، خالی، گوشه ای افتاده بود و روی میز، پر بود از کاغذ و برگه و فیش ها. 🌱تا وقتی خودش بود مشکلی نبود اما حالا که کرونا آمده و ما را خانه نشین کرده و دور کاری شده ایم، روزهایی که او اداره نیست، من که هستم باید کارهای ارباب رجوع را انجام دهم و مصیبتی است برایم. تصمیم گرفتم هر روز، نیم ساعتی زودتر سر کار بیایم و این آشفتگی را سامان بدهم. بالاخره مجبور می شود این نظم را یاد بگیرد. این طور که نمی شود. آمدیم و یک برگه، قاتی ورق های ارباب رجوع رفت و گم شد. آن وقت تکلیف چیست. بالاخره کار را باید درست انجام داد. هزینه اش همین نیم ساعت و هر روز شنیدن غرزدن های اوست دیگر.. 🌺پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ تَعالى يُحِبُّ إذا عَمِلَ أحَدُكُم عَمَلاً أن يُتقِنَهُ . 🌱خداوند متعال دوست دارد كه هرگاه فردى از شما كارى مى كند آن را درست (بى عيب) انجام دهد. 📚كنز العمّال : 9128. @salamfereshte
💎مشغله های شادی آور 🍃آنقدر سرش را شلوغ کرده است که وقت سرخاراندن هم ندارد. هر چه به او می گویم : بابا جان، ی کمی استراحت کن. ی کمی بیشتر به خودت برس. فایده ندارد که ندارد. فقط جوابش همین است که: "الان هم دارم به خودم می رسم پس چی فکر کرده ای؟ ورزشم به راه است. خانواده داری ام به راه است. بازی با بچه هایم سرجایش است. کارم سرجایش است. مطالعه و خریدکردن هایم هم سرجایش. دید و بازدیدهایم هم سرجایش است. این همه دارم به خودم می رسم. اصلا بگو ببینم، مشکلت با کارهای من چیست؟ " 🌸همیشه هم با همین سوال جوابش را پایان می دهد و من هم می گویم: مشکلی ندارم. اما ته دلم ، مشکلم با همین دید و بازدیدهایش است. بیچاره خانمش که او را هم همراه خودش کرده. هی به این خانواده سر بزن و با آن خانواده خرید برو و با این خانواده شال و کلاه می کند و سفر زیارتی می بردشان و با یک خانواده ی دیگر استخر می رود و ... به من هم هر بار زنگ می زند که تو هم خانواده ات را بردار و با ما بیا.. ادرس می دهد و ساعت.. اما من که حال و حوصله ندارم. دراز کشیدن جلوی تلویزیون و روی مبل راحتی بنفشی که تازه خریده ام را ترجیح می دهم. 🌹پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله صلى الله عليه و آله : خَلَّتانِ كثيرٌ مِن الناسِ فيهِما مَفتونٌ : الصِّحَّةُ و الفَراغُ . ☘️پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : دو چيز است كه مايه فتنه (آزمايش يا فساد) بسيارى از مردم است: تندرستى و فراغت (بيكارى). 📚تحف العقول عن آل الرسول علیهم السلام , جلد۱ , صفحه۳۶ @salamfereshte
✨"خط مقدم" ، عنوان کتابی زیبا و روایتی است داستانی و مستند از تشکیل یگان موشکی ایران با محوریت زندگی شهید حسن طهرانی مقدم.. ✍️به بهانه روز شهادت این شهید، برش مختصری از این کتاب را با هم می خوانیم: ☘️ساعت بدون نگهبان رسید. عملیات سرّی حسن آقا با ظاهری کاملا موجه آغاز شد. چند نفر ایستادند بیرون سالن که اگر نگهبان لیبیایی آمد، خبر بدهند. حسن آقا و حاج آقا لشگریان و حاجی زاده و چند نفر دیگر وارد سوله شدند. چراغ ها را کامل روشن کردند و حواسشان بود که اگر احیانا لیبیایی ها متوجه ورودشان شدند، برای هر کارشان یک توجیه ظاهری داشته باشند. ابتدا با طمانینه و قدم های کوتاه به سمت انتهای سوله، جایی که آب از سقفش چکه می کرد، حرکت کردند. حسن آقا خودش مکان سوراخ را به حاج آقا نشان داد و درباره کارهایی که می شد برای تکرار نشدن این ماجرا انجام داد، با او حرف زد. 🌿همان طور که حاج آقا چشمش روی سقف بود و دنبال نشتی های احتمالی می گشت، حسن آقا به آرامی، به یکی از جعبه های جوبی بزرگ نزدیک شد. پلمب جعبه ها شکسته شده بودند و دیگر حتی قفل هم نبودند. با احتیاط در یکی از آن ها را باز کرد. چیزی را که می دید باور نمی کرد. خنده اش گرفته بود. توی جعبه سراسر پر بود از... 📚خط مقدم، فائضه غفار حدادی، نشر شهید کاظمی، فصل"خط ششم" @salamfereshte
به نیت اطاعت از کلام ولی امرمون، قربه الی الله👇👇👇 ✍️یک فهرستی از صفات رذیله و زشت تهیه کنیم و ببینیم که هر کدام از آنها در ما هست، سعی کنیم آن را را کنار بگذاریم. همچنین یک فهرستی از خلقیات نیک تهیه کنیم و سعی کنیم با تمرین، آنها را برای خود فراهم کنیم. 🍃البته عامل پیشرفت در این راه، محبت است؛ محبت به خدا، محبت به پیامبر، محبت به این راه، محبت به آموزگاران اخلاق - یعنی پیامبران و ائمه‌ی معصومین (علیهم‌السّلام) - این عشق است که انسان را در این راه با سرعت پیش می‌برد؛ این عشق را باید در خودمان روزبه‌روز بیشتر کنیم. « 🌸الّلهم ارزقنی حبّک و حبّ من یحبّک و حبّ کلّ عمل یوصلنی الی قربک»؛ محبت خدا، محبت محبوبان الهی و محبت کارهایی که محبوب الهی است؛ این عشقها را در دل خود برویانیم. 📚بیانات مقام معظم رهبری در دیدار بسیجیان در تاریخ ۱۳۸۵/۰۱/۰۶ @salamfereshte
💎یک دقیقه های طلایی.. 🌺نگاهش به کتابی بود که روزها کنار دستش گذاشته بود و فقط توانسته بود نصف صفحه اش را بخواند. ظاهر کتاب را که می دیدی، انگار که هفته ها ورق خورده است آنقدر که هر جا می رفت، آن را با خود می برد بلکه فرصتی گیربیاورد و بخواند اما فقط نصف صفحه. همان طور که پوشک بچه را عوض می کرد، نگاه حسرت بارش را به کتاب انداخت. از عمق وجودش آهی کشید و ادامه نصف صفحه داستانی را که خوانده بود برای خودش تخیل کرد. 🌿جوراب نوزادش را پوشاند. او را در آغوش گرفت و بوسید. بویید و روی دست چپش گرفت. از جا بلند شد و پوشک را راهی زباله دانی کرد. دستش را جدا جدا شست. نوزادش را کمی تکان تکان داد تا بخوابد اما شیر می خواست. بشقابی برداشت. با یک دست، سیبی شست و داخل بشقاب گذاشت. خرمایی درون دهان خود گذاشت و شیره اش را مکید. کمی از خوشه های انگوری که قبلا خیسانده بود را زیر آب گرفت و داخل بشقاب گذاشت. نوزاد به گریه افتاد. بشقاب را برداشت و به اتاق رفت. دست کودک دیگرش را گرفت و همان طور که با او مهربانانه حرف می زد و فاصله پذیرایی تا اتاق خواب را با نوازش روی سرش طی می کرد، روبروی بشقاب نشاند تا میوه بخورد. خودش هم کنارش نشست تا به تغذیه نوزادش برسد. دقایق می گذشت. با بچه دیگرش حرف می زد و لحظه ای به حرفهایش گوش می داد. باز هم فرصت نکرد لای کتاب را باز کند. ☘️خوشه انگور، لخت شده بود و هسته های سیب، داخل بشقاب باقی مانده بود. کودکش مشغول بازی بود و نوزاد، خوابش برده بود. آرام روی تختش گذاشت. ساعت را نگاه کرد. وقت خواب نبود اما او، گیج خواب بود. کنار نوزاد دراز کشید. کتاب را روی دست گرفت و باز کرد و مشغول خواندن شد. تازه چشمانش گرم شده بود که با صدای گریه نوزاد چرتش پاره شد. ساعت را نگاه کرد. ده دقیقه بیشتر نگذشته بود. کتاب را نگاه کرد. سه صفحه خوانده بود. کتاب را بست. نوزاد را در آغوش گرفت و تکان تکان داد تا آرام شود. بوسید و بوییدش. کودک دیگرش هنوز مشغول بازی بود. 🌺الإمامُ الباقرُ عليه السلام : بادِرْ بانتِهازِ البُغيَةِ عِندَ إمكانِ الفُرصَةِ ، و لا إمكانَ كَالأيّامِ الخالِيَةِ مَع صِحَّةِ الأبدانِ . 🌱امام باقر عليه السلام : 👈چون فرصت دست دهد به سوى هدف خود بشتاب، و هيچ فرصتى مانند روزهاى فراغتِ همراه با تندرستى نيست. 📚تحف العقول : 286. @salamfereshte
ورزش ذهنی سودوکو 1 یکی از بهترین روش ها برای قوی تر شدن ذهن و قدرت تفکر و حافظه ، حل جدول سودوکو است. @salamfereshte
📖 کتابخوانی | کتاب مضر 1⃣ حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «بعضی کتابها مضر است. مجموعه‌ای که متصدی امر کتاب است، نمیتواند با اتکاء به این فکر که ما آزاد میگذاریم، خودشان انتخاب کنند، هر کتاب مضری را وارد بازار کتابخوانی کند.» ۹۰/۴/۲۹ 💻 @khamenei_ir |
💥شب درسی - میای بریم بیرون؟ + بدم نمی یاد اما خب الان شب درسیه. باشه اخر هفته که وقت استراحتم هست. - ای بابا. چقدر درس می خونی. این همه ساعت سر کلاس بودی یادداشت برداشتی ، وقت استراحتش رو هم مرور کردی و بازم کلاس بعدی و همین بساط. بابا یک کمی استراحت بده . من به جای تو هنگ کردم + استراحت باشه اخر هفته. تازه مگه درس خوندن چه کار شاقی هست که نیاز به استراحت داشته باشه. خوبه که. خیلی کیف داره درس خوندن. - برو بابا تو ام. بچه زرنگی دیگه. 📝 برنامه اش را بالا و پایین می کند که بتواند ساعاتی که بچه ها در اتاق گعده می گیرند، او هم باشد و ساعاتی که وقت استراحت شان است وچراغ ها را خاموش می کنند، کارهایی را انجام دهد که نیاز به چراغ نداشته باشد. خیلی برنامه را به خاطر بچه ها تغییر می دهد چون بچه ها برنامه ثابتی ندارند اما خوشحال است که رویه اش را طوری انتخاب کرده و بچه ها هم پذیرفته اند که طول هفته اش را برای درس بگذارد. اگر به کارهای دیگر بپردازد، نمی تواند سربلند و موفق، به روستایشان برگردد و آنجا را آباد کند. 🌺امام صادق علیه السلام : المُتَعَلِّمُ يَحتاجُ إلى‏ رَغبَةٍ وإرادَةٍ وفَراغٍ ونُسُكٍ وخَشيَةٍ وحِفظٍ وحَزمٍ. 🍀مصباح الشريعة - در آنچه به امام صادق عليه السلام نسبت داده است - : دانشجو به علاقه و اراده و فراغت و عبادت و بيم و حفظ و استوارانديشى نيازمند است . 📚مصباح الشريعة : ص 348 ، بحارالأنوار : ج 2 ص 32 ح 25 @salamfereshte
⌛️لحظه ای که برنمی گردد 👈"حالا باشد سر فرصت، با تمرکز، انجام خواهم داد. الان تازه از سرکار آمده ام و خسته ام. " این جمله ای است که هر روز، چند بار به خودم می گویم برای انجام کارهای مختلف، برنامه ام را که نگاه می کنم و با صفحه سفید مواجه می شوم که تیک نخورده و این همه کارهای روزانه ام انجام نشده است، آن هم به علت همین سرفرصت و با تمرکز، شصتم را خبردار می کند که این روش درست نیست. ☘️امروز که از سر کار برگشته ام، لباس هایم را در آورده ام و آبی به سر و صورت زده ام، تا خانم زحمت می کشند و مقدمات ناهار را فراهم می کنند، لب تاب را روشن می کنم و می نویسم. کمی از آن دغدغه هایی که داشته ام.. چند خطی. ذخیره می کنم و لب تاب را می بندم. کمک خانم می روم و زیرسفره ای و بشقاب ها را سر سفره می گذارم.. خوشحالم که یکی از کارهایم تیک خورده است. به روزهای قبل فکر می کنم. روزهای قبل، این زمان را یا بین کانال ها می چرخیدم بی هیچ هدفی، یا روبروی تلویزیون لم می دادم. امروز بهتر عمل کرده ام. 🌸بچه ها خوابیده اند. خانم هم استراحت می کند. من از خواب بیدار شده ام. می توانم باز هم بخوابم اما ارزش ندارد. یک ربعی به اذان مغرب مانده. بهتر است بلند شوم. وضو می گیرم و کمی فکر می کنم. یادم به جای خالی برنامه ام می افتد. قرآن را برمی دارم و سوره واقعه هر روزم را تلاوت می کنم. هنوز چند دقیقه ای تا اذان مانده. خانم بیدار شده. از جا بلند می شوم. جانمازم را پهن می کنم و این چند دقیقه را به ذکر استغفاری که در برنامه داشتم مشغول می شوم. 😊خوشحالم. دو مورد دیگر از برنامه روزانه ام را ولو کم، انجام داده ام.. قبلا این ساعتی که بیدار می شدم را همان طور دراز می کشیدم و به اتفاقات روز و چیزهای الکی فکر می کردم یا باز هم کانال ها را بالاپایین می کردم. امروز بهتر عمل کرده ام. خدا را شکر 🌺 امام على عليه السلام : إذا أمكَنَتِ الفُرصَةُ فَانتَهِزْها ؛ فإنَّ إضاعَةَ الفُرصَةِ غُصّةٌ . ☘️هرگاه فرصت دست داد، آن را شكار كن؛ زيرا تلف كردن فرصت مايه اندوه است. 📚غرر الحكم : 4124. @salamfereshte
🌺استاد خود گول زنی ☘️با خودش فکر می کند چند روز است حال و حوصله نماز خواندن ندارم چه رسد به اول وقت خواندنش.. - آخر این چه وضعی است؟! اگر من مثلا مذهبی حال نماز خواندن نداشته باشم پس بقیه مردم چه؟ + اصلا چه ربطی داشت به بقیه مردم. آن ها شاید از من خیلی بالاتر باشند. کی گفته که تو بالاتری مرد؟ - حالا اصلا این را ولش کن. چه کار باید بکنم؟ روز اول که بیخیال شدم و اخر وقت خواندم. روز دوم هم همین طور. دیگر روز سوم کم مانده بود نماز صبحم قضا شود. حالا قضا هم می شد شاید ناراحت نمی شدم. چقدر بد شده ام. اصلا حال و حوصله ندارم ها + مثل همین الان که اذان را گفته اند و اینجا نشسته ای آسمان ریسمان به هم می بافی. - دقیقا.. این چند روز هم از وقت اذان همین طور هی با خودم کلنجار رفتم تا آخر وقت دیگر خودم را به زور بلند کردم. + چقدر گرمت است. بلند شو آبی به سر و صورتت بزن. _ راست می گی ها. باشه. + حالا که تا اینجا آمده ای، یک باره یک وضو هم بگیر. - آره. وضو گرفتن که کاری ندارد.. بفرما این هم وضو.. قربه الی الله + آفرین. چطور است به جای اینکه اینجا بنشینی به نماز و این ها فکر کنی، یک سر بروی بیرون و یک دوری بزنی و چیزی بخری.. چرخی بزنی.. خریدی بکنی. چطور است؟ - باشه. خوبه. کی از خرید بدش می آید. شاید یک پیراشکی بخرم. نزدیک ناهار است و حسابی گرسنه ام. لباس هایش را می پوشد. از خانه بیرون می زند بلکه یک خریدی بکند. صدای الله اکبر از بلندگوی مسجد بلند است. مردم مشغول نماز اول وقت هستند. + تو که وضو داری. تا اینجا هم آمده ای. حالا یک نمازت را اینجا بخوان و بعد برو خرید که معطل هم نشوی. می دانی که نماز نخوانی به همان اندازه و بیشتر معطل می شوی - آره. باشه. بریم مسجد. 🌸نماز ظهر را می خواند و با خود می گوید: نماز عصر را هم بخوانم که بهتر است. عصر را هم می خواند. پیراشکی را می خرد و به خانه برمی گردد. خوشحال و شاداب است. اصلا برنامه مسجد و نماز جماعت نداشت اما حالا ببین چه شد. راهش همین است. 🌺الإمامُ عليٌّ عليه السلام :خادِعْ نفسَكَ في العِبادَةِ ، و ارفُقْ بها و لا تَقهَرْها ، و خُذْ عَفوَها و نَشاطَها ، إلاّ ما كانَ مَكتوبا علَيكَ مِن الفَريضَةِ ، فإنّهُ لا بُدَّ مِن قضائها و تَعاهُدِها عندَ مَحَلِّها . ☘️امام على عليه السلام : براى عبادت كردن نفْس خود را بفريب و با آن ملايمت كن و به زور [به عبادت ] وادارش مكن و در زمان فراغت و نشاطش او را به عبادت گير ، مگر در عباداتى كه بر تو واجب گشته است كه در اين صورت بايد آنها را به موقع انجام دهى و بر آنها مواظبت كنى . 📚نهج البلاغة : الكتاب 69 @salamfereshte
nojavan-1-21.apk
37.39M
*😍 نسخه (۱.۲۱) نو+جوان* 📱نرم‌افزار نو+جوان جاییست که دهه‌هشتادی‌ها می‌توانند راحت و ساده اخبار، بیانات و اندیشه‌های رهبر انقلاب را دنبال کنند. نو+جوان توصیه‎های آقا برای پیشرفت و آینده درخشان نوجوانان را یک‌جا جمع کرده است. ✅ با داشتن حساب کاربری در نرم‌افزار نو+جوان، می‌توانید عضوی از شبکه اختصاصی نوجوانان کشور شوید. ♦️جدا از همه این‌ها، می‌توانید (باحال‌ترین و مفیدترین محصولات صوتی و تصویری که می‌خواهید با دیگر نوجوانان به اشتراک بگذارید) و (تولیدات صوتی و تصویری و گرافیکی و متنی که تولید خودتان است) درست کنید و در ها و ها شرکت کنید. 🌺 کسانی که در نو+جوان هستند با توجه به فعالیت‌شان و مطالبی که به اشتراک بگذارند امتیاز می‌گیرند، برترین‌های هفته هم این امتیاز را دارند که به دیگران معرفی شوند و مطالبشان بیشتر و بیشتر دیده شود. 📲 اگر تاکنون به نو+جوان نپیوستید، فرصت را از دست ندهید. *🚨 اگر هم کاربر نرم‌افزار هستید برای دسترسی بهتر و ارتقای قابلیت‌ها، حتما نسخه ۱.۲۱ را دریافت و نصب کنید🚨* ➕ در این نسخه، تغییرات و قابلیت‌های جدیدی افزوده شده است، مثل: - دریافت اعلان پیام‌ها (نوتیفیکیشن) - امکان ارسال فایل صوتی در مطالب - رفع برخی اشکال‌های گزارش‌شده شما 💻 همچنین می‌توانید نسخه ۱.۲۱ را از نشانی ذیل دریافت و نصب کنید👇 http://nojavan.khamenei.ir/documents/20142/249114/nojavan.apk/2e12d1a7-6594-7f47-9ae3-0d567b1a66a3?download=true 💫 نو+جوان؛ انرژی امید ابتکار 🌱 @Nojavan_Khamenei
💡 | مدتی است که برای کارهایم دائم امروز و فردا می‌کنم. تا وقتی هم به لحظات آخر نرسم آنها را انجام نمی‌دهم. لطفا راهنمایی کنید چطور این شرایط را اصلاح کنم؟ 🚶‍♂️ شما در این مشکل تنها نیستید. بسیاری از افراد درجاتی از اهمال کاری را تجربه می‌کنند. این اهمال کاری (تعلل ورزی) به معنی به عقب انداختنِ تصمیم‌های مهم و یا تاخیر انداختن انجام کارها و وظایفِ دارای اولویت است. یک جور زندگی در دقیقه نود!. اما باید راهی پیدا کرده و این مشکل را که معمولا اضطراب هم همراه خودش می‌آورد، حل کرد. ما چند پیشنهاد برای شما داریم: ⏰ همین الان شروعش کنید. ترجیحا بدون تاخیر و بدون هر دلیل‌تراشی دوباره‌ای، همین الان آن کار را آغاز کنید. مثل زمانی که یک تماس واجب برای وقت گرفتن از یک پزشک باید انجام شود، و یا وقتی که خواندن یک کتاب مد‌ت‌ها عقب افتاده است. البته معلوم است که این توصیه مشروط بر این می‌باشد که در کارهای مهم دیگر شما اخلالی ایجاد نشود. 🎁 برای خودتان جایزه تعیین کنید. بعضی کارها بسیار مهم بوده و ارزش گرفتن یک جایزه را دارند. با خودتان رفیق باشید و برای انجام یک کار معین که مدتی است روی دست‌تان مانده، برای خودتان جایزه تعیین کنید. 😉 یک شریک کاری پیدا کنید. معمولا برای انجام کارها وقتی با دیگران هستیم انگیزه بیشتری داریم. حتی اگر یک شریک کاری مناسب پیدا نکردید، می‌توانید چند دقیقه‌ای را پای حرف کسانی که به شما انگیزه عمل می‌دهند، بنشینید. ❌ بدبینی نسبت به نتیجه را کنار بگذارید! یک علت عقب انداختن کارها ترس از ارزیابی منفی دیگران و عزت نفس پایین است. ممکن است از ترس آنکه در این کار شکست بخورید یا از عهده آن کار بر نیایید باعث شود آن را به تاخیر بیاندازید. این ترس دست و پا گیر را کنار بگذارید. ✅ بعضی‌ها فکر می‌کنند همه جوانب و جزئیات کار باید کاملا بدون عییب و نقص انجام شود. این چنین افرادی گاه ویژگی‌های انجام کار را چنان ایده‌آل و بزرگ تلقی می‌کنند که آن را قابل دسترسی نمی‌بینند و به همین خاطر آن را عقب می‌اندازند. با خودتان در جزئیات کارها مدارا کرده و سخت نگیرید. 🗺 برنامه بریزید، مسیر تعیین کنید و کارها را به مراحل کوچک‌تر تقسیم کنید! خصوصا قدم‌های اول را طوری بنویسید که فوری و در دسترس قابل انجام باشند. 🔦 مسائل نوجوانی شما برای‌ نو+جوان مهم است، مشاوران در بخش به سوالات منتخب شما که از طریق @alo_nojavan برای ما بفرستید پاسخ می‌دهند و راهنمایی‌‌تان می‌کنند 💫 نو+جوان؛ انرژی امید ابتکار 🌱 @Nojavan_khamenei
💪ورزش ذهنی💪 سودوکو 2 🌹سودوکو جدولی است جذاب با ابعاد مختلف که امروزه یکی از سرگرمی‌ های فکری مفید در کشورهای مختلف جهان به شمار می‌آید .سودوکو، مخفف یک عبارت ژاپنی به معنی «ارقام باید تنها باشند» است. ✍️حل جدول سودوکو ، سبب افزایش فعالیت سلول های خاکستری و تقويت سلول های مغزی می شود و از آنجا که در این بازی فرد ترغيب می شود تا انتهاي حل کامل جدول پیشروی کند باعث درگير شدن سلول هاي مغزی جلوگيري از بروز زوال عقل و پیشگیری از ابتلا به آلزایمر می شود. @salamfereshte
تلاش برای آبادانی🌸 🍁هر چه به در و دیوار خانه نگاه می کرد، نمی دانست از کجا باید شروع کند. به داد این دیوارهای کج شده برسد؟ یا پنجره های شکسته را عوض کند و شیشه بیاندازد؟ آن راه پله های دم در را که سنگ هایش ریخته اند، مرمت کند یا سقفی که دیوارش چکه می کند؟ چطور در اینجا باید زندگی کرد؟ با دقت بیشتر، سوالاتش بیشتر می شد و امیدش کمتر. آنچنان پولی هم که در بساطشان نداشتند. همه پول را داده بودند برای خرید این خانه مخروبه. 🌺برعکس او، نامزدش، چنان با شور و اشتیاق در و دیوارها را نگاه می کرد انگار قصر آیینه کاری شده ای را می بیند. با دستش اشاره کرد و گفت: ببین آرزو. به این می گن خونه. نگاه با این همه زلزله خراب نشده. چارچوب محکمی داره. سقفشو نگاه چه بلنده. دستم به سر و روش که بخوره نور علی نور می شه. " آستین هایش را بالا شد و مشغول تمیز کردن شد. جعبه ابزاری که با خودش آورده بود را باز کرد و با چکش، به جان آجرهای دیوار افتاد. 🌸حالا کار هر روزش، تلاش برای آوردن خاک از بیابان و درست کردن آجر و مرمت خانه بود. بعضی روزها، آرزو روی لبه پله خرابه ها می نشست و او را نگاه می کرد که با چه عشقی خشت های دیوارها را روی هم می گذارد و سختی اش را تحمل می کند تا خانه را رو به راه کند و آباد، انگار نه انگار که دانشجوی دکتری نور دیده اساتید است. 🌺پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله: قَلبٌ لَيسَ فيهِ شَيءٌ مِنَ الحِكمَةِ كَبَيتٍ خَرِبٍ، فتَعَلَّموا و عَلِّموا و تَفَقَّهوا، و لا تَموتوا جُهّالاً؛ فإنَّ اللّهَ لا يَعذِرُ عَلَى الجَهلِ . ☘️دلى كه در آن چيزى از حكمت نباشد، مانند خانه‌اى مخروبه است. پس، دانش بياموزيد و بياموزانيد و فهميدگى به دست آوريد و نادان نميريد؛ زيرا خداوند عذرِ نادانى را نمى‌پذيرد. 📚كنز العمّال : ح28750. @salamfereshte
🌺باید قوی تر شویم ☘️لحظه ای بیکار نمی نشست. کتاب می خواند. درس می خواند. خط می نوشت. هر کاری را بلد بود، یک قدم جلوتر می برد. حتی نسبت به اطرافیانش هم همین طور بود. برای کودک سه ساله اش توپ فوتبال سنگین خریده بود و بازی های مختلف انجام می داد. توپ سنگین بود و گرفتنش برای کودک، سخت اما او کوتاه نمی آمد. می گفت باید قوی تر شویم 🌼بطری های آب یک و نیم لیتری را از آب پر کرده بود و وزنه می زد. بچه هایش هم یاد گرفته بودند. خانه شده بود باشگاهی برای خودش. می گفت باید قوی تر شویم 🌸فرش خانه را خودش می شست. هر هفته چند نوبت لباس ها را در تشت می ریخت و پا می زد. بچه ها هم یاد گرفته بودند و برنامه خنده ای در حمام به راه بود. می گفت باید قوی تر شویم. 🍎اصلا دستش به خرید چند دانه میوه نمی رفت. صندوق های کوچک و بزرگ می خرید. از ماشین که پیاده می شد، دست هر کدام یک صندوق بود . حتی آن کودک سه ساله اش هم صندوق کوچکی که یک ردیف خرمالو داشت روی دست گرفته بود و به خانه می برد. می گفت باید قوی تر شویم. 🍃بازی هایش همه همین مدلی بود. کلاغ پر با انگشت که کلاغ پر نبود. باید چوبی- متناسب با قدرت بچه ها- که اسباب بازی ای را به آن آویزان کرده بودند، دست می گرفتند و با آن کلاغ پر می کردند. تمرکز کردن سخت بود. بالا پایین آوردنش هم سخت بود اما شدنی. می گفت باید قوی تر شویم. 🌺«وَ اَعِدّوا لَهُم مَااستَطَعتُم مِن قُوَّة..» 🍀هر چه میتوانید قوّت را زیاد کنید 📚سوره مبارکه الأنفال آیه ۶۰ @salamfereshte
🌟پایان و شروع مداوم تصویر پایان کار را وارد نرم افزار می کند. یک دور همه تصاویر را بررسی می کند. هدفون را داخل گوشش می گذارد تا صدای پس زمینه ای که گذاشته است را بهتر و دقیق تر بشنود. بعد از زحمت های چند هفته ای که سر این کار دو دقیقه ای گذاشته، بالاخره کار تمام شده است و حالا می تواند خروجی بگیرد. 🔹دکمه را می زند. به صندلی تکیه می دهد و پیش نمایش در حال پخش نماهنگ را می بیند. خدا را شکر می کند. با خدا مناجات می کند. یک مناجات دو دقیقه ای که خدایا، نواقص کار را ببخش. هر چه تاثیر است دست توست. بر قلب های مردم عزیزم، اثربخشی اش را بالا ببر. خدایا این چیز قابل عرضی نیست اما تو به بزرگی خودت بپذیر و ما را در انجام کارها مخلص کن. دو دقیقه تمام نشده، چشم هایش به اشک شست و شو می شود. 🍀تکیه اش را از صندلی برمی دارد. کمر را صاف می کند و بقیه کارهای مربوط به انتشار نماهنگ را در فضای مجازی، انجام می دهد. کار تمام شده است. از جا برمی خیزد. هنوز یک ربع از وقتی که برای این کار گذاشته بود باقی مانده. تجدید وضو می کند. بسم الله می گوید و مجدد روی صندلی می نشیند. ده دقیقه وقت دارد. در جستجو گر کلمه ای را تایپ می کند و کار تولید و تدوین نماهنگ بعدی را شروع می کند. 🌺فَإِذا فَرَغتَ فَانصَب 🍀پس هنگامی که از کار مهمّی فارغ می‌شوی به مهم دیگری بپرداز 📚سوره مبارکه انشراح، آیه ۷ @salamfereshte
⛔️ بیایید معادلاتِ چند مجهولی دنیای سیاست‌زده‌ی پلیدطلب را با فرمول‌های حساب شده حل کنیم نه با رویکردهای سازشکارانه‌ی ذلت‌آور... 🔸مولایمان علی علیه اسلام امیرِاَبَرمردهای عالم فرمود: «قُلْتُ لَكُمُ اغْزُوهُمْ قَبْلَ أَنْ يَغْزُوكُمْ فَوَاللّهِ ما غُزِىَ قَوْمٌ قَطُّ فى عُقْرِ دارِهِمْ اِلاّ ذَلُّوا...؛ به شما گفتم که با اینان بجنگید پیش از اینکه با شما بجنگند، به خدا قسم هیچ ملّتى در خانه‌اش مورد حمله قرارنگرفت مگر اینکه ذلیل و خوار شد.»¹ ۱.نهج البلاغه/خطبه ۲۷ @bevaghterahaei
💪ورزش ذهنی💪 سودوکو 3 🌹یکی از فایده‌های حل کردن جدول سودوکو برای سلامتی مغز آن است که قدرت تفکر را بهبود می‌بخشد. شما می‌توانید حین تمرین فرایند تفکر منطقی موقع حل کردن معما یا جدول از این فایده بهره‌مند شوید. در واقع، انجام سودوکو مغز شما را تمرین خواهد داد و مهارت فکر کردن‌تان را بهبود خواهد بخشید. @salamfereshte
پیام رهبر انقلاب درپی ترور دانشمند هسته‌ای و دفاعی شهید محسن فخری‌زاده حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی در پی ترور دانشمند هسته‌ای و دفاعی شهید، دکتر محسن فخری‌زاده پیامی صادر کردند. متن پیام به این شرح است: بسم‌الله الرحمن الرحیم دانشمند برجسته و ممتاز هسته‌ئی و دفاعی کشور جناب آقای محسن فخری‌زاده به دست مزدوران جنایتکار و شقاوت‌پیشه به شهادت رسید. این عنصر علمی کم‌نظیر جان عزیز و گرانبها را به خاطر تلاشهای علمی بزرگ و ماندگار خود، در راه خدا مبذول داشت و مقام والای شهادت، پاداش الهی اوست. دو موضوع مهم را همه‌ی دست‌اندرکاران باید به جِدّ در دستور کار قرار دهند، نخست پیگیری این جنایت و مجازات قطعی عاملان و آمران آن، و دیگر پیگیری تلاش علمی و فنی شهید در همه‌ی بخشهائی که وی بدانها اشتغال داشت. اینجانب به خاندان مکرم او و به جامعه‌ی علمی کشور و به همکاران و شاگردان او در بخشهای گوناگون، شهادت او را تبریک و فقدان او را تسلیت میگویم و علو درجات او را از خداوند مسألت میکنم. سیّدعلی خامنه‌ای ۸ آذرماه ۹۹