🔸تلافی
💥حرصم را در آورده بود . می خواستم هر طور شده تلافی کنم. دنبال موقعیت می گشتم که اعصابش را به هم بریزم. البته بعید می دانستم که او اعصابش به هم بریزد اینقدر که بی خیال و بی توجه به حرفهایم است. بالاخره موقعیش پیش آمد. دوستش زنگ زد و بلافاصه حاضر شدکه از خانه بیرون برود. البته به من نگفت که برای چه می رود اما بعد از آن تماس تلفنی بود که خواندن روزنامه را رها کرد و بست. آن را کنارش روی مبل گذاشت. از جا بلند شد.
🔻تند تند اقلامی را نوشتم که بخرد. سعی کردم چیزهایی را بنویسم که مجبور شود از این مغازه به آن مغازه برود. البته واقعا هم نیاز داشتیم و یخچال و کمدها نیمه خالی بود. می شد حالا امشب یک سری اش را ننویسم اما این کار را نکردم. همه را نوشتم. موقع رفتن به سمتش دراز کردم و گفتم: قربون دستت این ها رو هم بگیر. می دونم که خیلی خوبی و دست خالی برنمی گردی. ممنونم. و اصلا به روی خودم نیاوردم که ساعت 8 شب است و ناسلامتی با کسی قرار دارد.
🔹ساعت ده شب برگشت. سرخوش از این که تحت فشار گذاشته بودمش، خریدهایش را داخل یخچال گذاشتم. او هم چیزی نگفت اما حالم خوب نبود. شاد نبودم. فکر می کردم تلافی که بکنم خوشحال بشوم اما حالا که خستگی مفرطش را می دیدم، دلم برایش می سوخت. با خودم عهد بستم که هر چیزی هم که شد، او را تحت فشار نگذارم.
☘️"زن باید ضرورت های مرد را درک کند و بر او فشار روحی و اخلافی وارد نسازد. کاری نکند که او در امر زندگی مستاصل شود. "🍀
📚 مطلع عشق، بیانات مقام معظم رهبری به زوج های جوان، ص 99
@salamfereshte
#تولیدی
#زندگی_بهتر
#ارتباط
#همسرداری
#داستانک
🌺#حاشیه، همان طور که از اسمش پیداست، حاشیه است. #راه که نیست هیچ، شاهراه هم نیست.
👈گاهی برای خستگی در کردن وسیله حمل و نقل، به حاشیه رفتن خوب است اما همین حاشیه رفتن، در ارتباطات میان فردی، عاملی برای #تخریب این #ارتباط است. چگونه؟
🍃فرض کنیم شما از همسرتان #خواسته ای دارید. به جای پرداختن به مسئله، نکات مختلف و حرفهای مختلفی را می زنید. #همسر شما تمام توجهش را به حرفهای شما داده است اما نمی تواند اصل ماجرا را لابلای کلامتان دریابد. فلذا منظور دیگری برداشت کرده و شما #سرخورده از این می شوید که او #توجه لازم را نداشته و خواسته تان تحقق نیافته است.
💥پس، #مشخص و واضح، با #صداقت و زیبا، حرف تان را بزنید و منظورتان را بگویید و از #حاشیه رفتن، جدا، #پرهیز کنید. صداقت، رابطه شما و همسرتان را آبیاری می کند.
@salamfereshte
#تولیدی
#زندگی_بهتر
#ارتباط
#احترام
#صداقت
بسم الله الرحمن الرحیم
نام #خدا را با خط خوش، تایپ کردم به امید اینکه #ثواب خوش خطی نام او برایم نوشته شود و #نامه ای را که برای بهترین می نویسم، ختم به خیر کند.
آقاجانم.. #سلام و #رحمت های خاصه الهی بر شما.. سلامی تمام و کمال و دائمی ..
می اندیشیدم که این #نامه و حرف هایم هیچ مال خودم نیست. آنجا که تمامی #سلام را می خواهم به خاطر دعایی است که خوانده بودم سلام الله الکامل التام.. سلامی که به شما می دهیم و چقدر هم مفهوم آن #دعا را دوست دارم... سلام الله الکامل التام.. الشامل العام .. وصلواته الدائمه و برکاته القائمه التامه.. همه ی #صفت های #دوام در این دعا هست. کامل. تمام. شامل. عام. دائم. و چه زیباست این ها..
علی حجه الله و ولیه فی ارضه و بلاده و خلیفته خلقه و عباده...
🌹🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹🌹
@salamfereshte
#مناجات
#امام_زمان ارواحنا له الفداه
#نامه_به_مولا
#تولیدی
دعای سلام الله الکامل با صدای استاد فرهمند.mp3
5.61M
دعای سلام الله الکامل التام..
استغاثه به امام زمان ارواحناله الفداه
استاد فرهمند
@salamfereshte
#درخواستی
#صوت
#دعا
💥یک دانگ زمین
🔹سر در گریبان فرو برده بود. این سکوتش، مرا متعجب کرده بود. از وقتی ارثیه پدری اش را به حسابش ریخته بودند، ساکت و مغموم شده بود. هر چه ما خوشحال بودیم و برای پولهای داخل حسابش، نقشه می کشیدیم او ساکت شده بود و به نقشه های ما اهمیت نمی داد. دیگر کفری شده بود:
- بابا یک چیزی بگو. چیه سه روزه غمبرک گرفتی. نخواستیم بابا. پولات مال خودت
+ داشتم فکر می کردم با این پول، چه کار کنم که هم اخرت پدر آبادتر شود و هم دنیا و آخرت ما. اول گفتم برویم یک خانه بخریم که از این مستاجری در بیایم اما.. دیدم نمی توانم مالک یک دانگ خانه باشم وقتی .. بعد .. سرت را درد نیاورم، آخرش به این نتیجه رسیدم وقف کنم. وقف می ماند و مثل آب جاری است که سیراب می کند.
- تو چرا نمی توانی یک خانه بخری؟ چند سال پیش هم که موقعیت خرید داشتی این کار را نکردی.
🔻نگاه سرد و ناراحتش را به چهره ام انداخت آنقدر که صورتم یخ کرد. سر در گریبان فروتر برد و گفت: هر وقت توانستم مالک خود شوم، یک خانه می خرم و به نام می زنم. هنوز هم وقتی جیبم پر از پول می شود، دست و دلم می لرزد. خدایا به ما رحم کن..
🔸ترجیح دادم به حال خودش بگذارم. از کنارش برخواستم و خود را مشغول درست کردن شام، نشان دادم. او هم ریز ریز اشک می ریخت و لابد، با خدایش مناجات می کرد.
☘️الإمام الباقر عليه السلام :في حِكمَةِ آلِ داود : يَنبَغي لِلمُسلِمِ أن يَكونَ مالِكا لِنَفسِهِ ، مُقبِلاً عَلى شَأنِهِ ، عارِفا بِأَهلِ زَمانِهِ .
🌸امام باقر عليه السلام : در حكمت آل داوود عليه السلام آمده است : «مسلمان ، بايد مالك نفس خويش باشد و به كار خويشتن بپردازد و مردم روزگارش را بشناسد» .
📚بحار الأنوار : ج 75 ص 78 ح 27 .
@salamfereshte
#داستانک
#تولیدی
#حدیث
✨صلی الله علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجک..
🌹تمامی #سلام ها و #رحمت ها نثار شما باشد الهی ، ای #امام عزیز
🌹سرتان سلامت باشد الهی
☘️ #آقاجان، به دعایتان دنیا و مافیها گلستان می شود، دعایتان را نثار #قلب هامان کنید که کثافت ها بیرون رود و گلستان شود..
🌺 #آقاجان، به دعایتان، شیاطین و وسوسه هایش از ما دفع و رفع می شود، دعایتان را محافظ وجودمان کنید که این امانت لطیف الهی را پرنور، محضرتان بیاوریم
🌼 #آقاجان، ما همه #نیاز هستیم و شما #مهربان #شفیع عالم، دستگیرمان.. دست هامان را بگیر که امتی #محمدی باشیم و ناجی و منجی باشیم و دل #پیامبر_اکرم صلی الله علیه و آله و سلم را خشنود سازیم به دوری از #معصیت و باقی ماندن در #طاعت و #نور..
🍃 #آقاجان.. تمامی ندارد حرف هایمان. خواسته هایمان. ناله هایمان.. ما را دریاب
🌹🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹🌹
@salamfereshte
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#مناجات
#امام_زمان ارواحنا له الفداه
#نامه_به_مولا
#تولیدی
هدایت شده از مسار
✨کتابت را باز میکنم ونام تو درمیانش می درخشد...
🌟نور به قلبم میتابد ..
🌹واین چنین روزم با«تو»زیبا میشود..
#تلاوت
#نور
#صبح_طلوع
🆔 @tanha_rahe_narafte
💪ورزش ذهنی💪
سودوکو 7
🍃بهبود تصمیم گیری و حل مسئله
🔻توجه کنید که حل جدول سودوکو نیازی به حدس زدن ارقام ندارد، بلکه شما باید با استفاده از استدلال و منطقی صحیح خانه های جدول را پر کنید.
📌شما هنگام حل جدول سودوکو، در مورد بهترین راه تصمیم گیری می کنید. در واقع در بین همه اعداد ممکن برای یک خانه، طبق بررسی های انجام شده بهترین عدد را انتخاب می کنید که این امر موجب افزایش قدرت تصمیم گیری و سرعت بخشیدن به آن می شود.
@salamfereshte
#سودوکو
#ورزش_ذهن
#جدول
#قوی_شویم
💥تو خواه پند بگیر خواه ملال
❄️صدای سُر خوردن ماشین و بعد هم کوبیده شدنش به در پارکینگ آمد. بعد هم صدای جعبه دنده و دنده ای که درست جا نرفته بود. مادر در را باز کرد و سوز هوای سرد، به جانمان نشست. سرم را از روی ساک سفرم برداشتم و به پهلو خم شدم تا از لای در، پدر را ببینم که البته نشد. چند بار روی دست منصوره زدم بلکه از خواب بیدار شود اما نشد.
- نمی شه که مرد. خطرناکه
+ خطر چی؟ حالا آپاراتی یک چیزی برای خودش گفته. من هر روز با همین ماشین سر کار می رم ها.
- خب اونم خطرناکه. وسط جاده اگه لاستیکت ترکید می خوای چه کنی؟ زنجیر چرخ هم که نداریم.
+ چقدر ترسو شدی خانم. یک چایی بده بخوریم و بعد ساک ها را می گذارم داخل ماشین و حرکت می کنیم.
- چایی رو چشمم. اما اگر اجازه بدهی ما نیاییم.
+ یعنی چی؟
- جون خودت دست خودته اما جون من و بچه ها نه. وقتی تعمیرکار گفته لاستیک به سیم رسیده و نباید تو جاده باهاش بری، یعنی نباید بریم و خطرناکه.
+ باشه. تو نیا. ولی بچه ها را می برم.
- ای بابا.. حالا بشین چایی بخور یک کم گرم بشی. هوا سرده. ماشین هم که بخاری نداره حسابی یخ زدی.
☘️پدر، بدون اینکه کاپشنش را در بیاورد، نزدیک بخاری نشست. لیوان چایی را از مادر گرفت. نگاهی به من انداخت و گفت: حسابی داره برف می یاد ها سعید . منصوره چه خوابه. بیدارش کن ساک ها را بگذاریم عقب ماشین.
- لااقل یک زنگ به خواهرت بزن اوضاع آنجا را بپرس.
+ می خوای چطور باشه. همه جا برف داره می یاد.
🌸مامان شماره عمه را گرفت و گفت که پدر تصمیم دارد همین امشب راه بیافتد و گوشی را دست پدر داد. مادر، دست من و منصوره را گرفت و داخل اتاق برد و در را قفل کرد. روی تخت دراز کشیدم و به حرفهای مادر فکر می کردم که خوابم برد. فردا صبح که بیدار شدم، برف دیشب نشسته بود و مادر با چشمان قرمز و پف کرده، نگران، پای تلفن نشسته بود. از پدر هیچ خبری نبود!
🌺حضرت عيسى عليه السلام :قَد أبلَغَ مَن وَعَظَ ، وأفلَحَ مَنِ اتَّعَظَ .
☘️ آن كس كه اندرز داد ، وظيفه ابلاغ را به انجام رساند ، و آن كه پند گرفت ، رستگار شد.
📚بحار الأنوار : 73 / 121 / 110
@salamfereshte
#داستانک
#تولیدی
#حدیث
☑️اقتدا نمودن بانوان به فاطمه زهرا(سلام الله علیها)
▪️کوشش کنید در تهذیب اخلاق و در وادار کردن دوستانتان به تهذیب اخلاق. کوشش کنید ... در حفظ همه حیثیاتی که حیثیت بزرگ زن است، آن طوری که زن فرید، حضرت زهرا سلام اللَّه علیها- بود.
◾️همه باید به او اقتدا کنید و کنیم و همه باید دستورمان را از اسلام به وسیله او و فرزندان او بگیریم، و همان طوری که او بوده است، باشید.
📚صحیفه امام، ج19، ص: 184
▪️شهادت مادر سادات، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها تسلیت باد.
@salamfereshte
#مناسبتی
#اخلاقی
#فاطمیه
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
#امام_خمینی رحمه الله
💎ذخیره
🍃نگاهم به توست.
🌺به قلبم رجوع می کنم. دوستت دارم.
🔸با همه این بلاهایی که سرم آورده ای، باز هم دوستت دارم.
💥فکر نکن خودآزاری دارم و یا تو را عاشقم. نه. آن خدایی که در تو دمیده است را دوست دارم زمانی که در رفتارت نمایان می شود. آن زمان که دست به جیب می بری و برای فرزندانمان میوه می خری. آن زمانی که دو دستت را به کمر فرزندانمان می گیری و می چرخانی و آن ها از #شادی، پرواز می کنند. همان زمان ها بیشتر #دوستت_دارم.
🌹آن دوست داشتن را ذخیره این ساعاتی کرده ام که مُهر بی مِهری بر لب می زنی و سرزنشم می کنی. بکن. هر چقدر می خواهی سرزنشم کن. من اما، آن روح #لطیف و پر #نور خدایی درونت را دوست می دارم.
@salamfereshte
#محبت
#همسرداری
#زندگی_بهتر
#خانواده
🌺قهرمان ملّت ایران و امّت اسلامی
🍃شهادت سلیمانی یک حادثهی تاریخی است، یک حادثهی معمولی نیست که از یاد تاریخ برود؛ این در تاریخ ثبت شد به عنوان یک نقطهی روشن. و شهید [سلیمانی]، هم قهرمان ملّت ایران شد و هم قهرمان امّت اسلامی شد؛ این نکتهی اساسی است.
☘️ایرانیها هم به خودشان افتخار کنند که مردی از میان آنها از یک روستای دورافتاده برمیخیزد، تلاش میکند، مجاهدت میکند، خودسازی میکند، تبدیل میشود به چهرهی درخشان و قهرمان امّت اسلامی؛
📚بیانات در دیدار دستاندرکاران مراسم سالگرد شهادت حاج قاسم سلیمانی و خانواده شهید سلیمانی در تاریخ ۱۳۹۹/۰۹/۲۶
@salamfereshte
#آیت_الله_خامنه_ای
#مقام_معظم_رهبری
#سردار_سلیمانی
#مکتب_سلیمانی
#به_وقت_سردار
هدایت شده از مسار
⚫️رضایت
🔘چند بار از هوش رفته بود! ديگر رمقي در بدن بي جانش نبود.
رو كرد به سمت من و فرمود: اسماء! علي كجاست؟
گفتم از بچه ها نگهداري مي كند.
فرمود: بگو بيايد.
▫️صدايشان كردم.مولا سريع خود را بر بالين زهرايش رساند.
اشك در چشمان خسته خانم حلقه زد و فرمود:
اي پسرعموي پيامبرخدا! من هرگز در زندگي مان دروغي نگفته ام، خيانت نكرده ام و به مخالفت با تو برنخاستم، از من راضي هستي؟
▪️علي (علیه السلام) با چشماني گريان پيشاني زهرايش را بوسيد و فرمود: «پناه بر خدا! قطعا تو نسبت به اموراتت آگاه بودي.»
آنگاه بود كه آرامشي عجيب در چشمان زهرا(عليها السلام) مشاهده كردم.
📚جلاءالعيون شبر.ج1.ص217.
▪️شهادت ام ابيها حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) تسليت باد
#سيره
#همسرداري
#رضایت
#محبت
#معصومین
#اهل_بیت علیهم السلام
🆔 @tanha_rahe_narafte
❤️همین که هستی را دوست دارم
🔻از جا پرید. سریع گردنش را کج کرد و به ساعت دیواری نگاه کرد. هنوز نیم ساعت وقت داشت. بالشت را گوشه دیوار گذاشت. پتو را تا نکرده، گوشه اتاق گذاشت. رختخوابش را لوله کرد و کنار کمد دیواری گذاشت. دستی به موهای ژولیده اش کشید و از اتاق بیرون رفت. سری به سالن زد. سری به آشپزخانه. نمی دانست چه کار کند. دوباره به اتاقش برگشت. نگاهی به کتاب ریاضی انداخت. از اتاق بیرون آمد. در اتاق مادر را زد. بااجازه مادر داخل شد. خواهر کوچکش خوابیده و مادر در حال مطالعه بود. با صدای آرام گفت: نیم ساعت دیگه امتحان دارم.
🌸مادر لبخندی تحویلش داد و دستش را مشت کرد و به نشانه تو می توانی و قوی هستی بالا آورد. لب هایش را غنچه کرد. دستش را باز کرد. به کف دستش بوسه زد و آن را به سمت پسرش فوت کرد. پسر که دم در ایستاده بود از این حرکت آشنای مهربانانه مادر، لبخند زد. چرخید و از اتاق خارج شد.
🌱به آشپزخانه رفت. در یخچال را باز کرد و سیب قرمز کوچکی را برداشت. در یخچال را که بست برگه ای جلوی چشمش پر پر زد. برگه را نگاه کرد. مادر روی آن نوشته بود: "دوستت دارم جواد جان. این دو سه روز خیلی درس خواندی. به ازای تک تک ثانیه هایش، از خدا برایت خیر و برکت خواسته ام. می بوسمت". برگه را برداشت. لبخند زد. گازی به سیب زد و به اتاقش رفت.
📣کانال #سلام_فرشته در ایتا، سروش، بله
@salamfereshte
#داستانک
#تولیدی
#نکته
☘️یا صاحب الزمان.. ادرکنی☘️
✨اقاجان.. صاحب همه زمان ها شما هستید..
🌺به ساعت و عقربه ها که خیلی تند می چرخند نگاه که می کنم، آب شدن یخ عمرم را بیشتر می فهمم. آقاجان، کمکمان کنید این ثانیه ها را در جهت رضای شما طی کنیم. عمل صالح و خالص داشته باشیم. یخ عمرمان که با گذر زمان آب می شود را تبدیل کنیم به مکانی باقی و نزدیک به درگاه الهی.. هر چه مقرب تر بهتر..
🍀یا صاحب الزمان.. زمان عمر ما را برای خود برگیر و مگذار ثانیه ای، دور از صاحب مان باشیم
🌹صلی الله علیک یا صاحب الزمان.. عجل الله تعالی فرجک🌹
🌹🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹🌹
@salamfereshte
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#مناجات
#امام_زمان ارواحنا له الفداه
#نامه_به_مولا
#تولیدی
🔹بازتاب
✍️نظام این دنیا بر ذره ها پایه ریزی شده. اجسام از ذره ها به وجود اومدن. ذره ذره اعمال ما تاثیر داره (و من یعمل مثقال ذره..) اما بیشتر مواقع، ما روی این مسئله دقت نداریم. وقتی مادری به بچه اش محبت می کنه، به این مسئله خیلی توجه نداره که این محبت، ذره ذره، قلب خودش رو وسیع تر و نورانی تر می کنه.
🍃مادری بهم می گفت موقع از پوشک گرفتن بچه ام، خیلی اذیت شدم. با اینکه سه سالش شده بود اما بازم تو شلوارش کارش رو انجام می داد. همه جای خونه رو نجس کرده بود. آموزش داده بودم. حتی یک مدت هم خودش دستشویی می رفت اما بعد انگار سرلجبازی، تو شلوارش کارش رو انجام می داد و من هر بار عصبی تر می شدم و سرش فریاد می کشیدم و شلوار و لباسشو عوض می کردم. گاهی حتی اینقدر عصبی می شدم که می زدمش. اونم گریه می کرد.
🌸 بهش گفتم داری خودتو و بچه ات رو سر یک دستشویی داغون می کنی. روشت رو عوض کن. کل خونه ات نجسه دیگه! بی خیال شو. فدای سرش. هر اتفاقی افتاد، برات مهم نباشه. فقط تمیزکاری می خواد. اشکالی نداره. اینم روی همه تمیزکاری هایی که در طول روز می کنی منتهی در بقیه زمان ها، رفتارهای محبت آمیز دیگه باهاش داشته باش. نه فقط برای بچه. برای خودت و بچه ات.
☘️یک هفته این کار رو کرد. حال و روز خود مادر خیلی بهتر شد. آروم شد. تاثیر اول رفتارهای محبت آمیزش، اول به خودش برگشت و قلب خودش رو ترمیم کرد. بعدش هم بچه اومد به مادرش گفت: مامان جیش دارم. و رفت دستشویی.
@salamfereshte
#محبت
#مادرانه
#خانواده
#زندگی_بهتر
#تولیدی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥ببینید
#نماهنگ " افتخار "
🔹با صدای فرزند انقلاب، "فاطمه اسدی، 9 ساله "
برای مشاهده #ویدئو با کیفیت های دیگر، به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://aparat.com/v/VPzd1
در ثواب انتشار، سهیم باشید.
📣کانال #سلام_فرشته در ایتا، سروش، بله
@salamfereshte
#سردار_سلیمانی
#شهید_سلیمانی
#تولیدی
#نماهنگ
#مناسبتی
💥جیپ پر پول
🔹سر کوچکش را از لای در اتاق، رد کرد و نگاه کودکانه اش را به پدر دوخت و به صدایش گوش داد " و کنتم ازواج ثلاثه، فاصحاب المیمنه ما اصحاب المیمنه.. " روی دست پدر قرآن بود و می دانست که هر وقت صدای پدر به قرآن بلند می شود و آن را دست می گیرد، باید آرام و پاورچین پاورچین اطراف پدر بازی کند و سر و صدایی نکند. سرش را از لای در، بیرون کشید و به آشپزخانه دوید:
- مامان مامان، بابا داره قرآن می خونه
+ بارک الله به بابا.. ما هم بخونیم؟
🍃مادر هم با پسر، مشغول خواندن سوره قل هو الله شدند. هنوز هم لم یلد گفتن برای کودکش سخت بود و او را به خنده می انداخت. تحسینش کرد و یک امتیاز مثبت، در جدول امتیازات فرزندانش، ثبت کرد.
+ التماس دعا. بفرما چایی
لیوان چایی را کنار پای همسرش گذاشت و نشست. پدر، تشکر کرد و همان طور که دو پسر خردسالش را روی پاهایش می نشاند و نوازششان می کرد گفت:
- خیلی دلم می خواد همه خانواده ها همین طور با هم مهربان باشن. خانومشون براشون چایی بیاره. با هم قرآن بخونن. بچه هاشون مثل پسرای گل من، احترام بابا مامان رو نگه دارن. می دونی، پیامکی برام اومده که یک زندگی به خاطر فقر، داره از هم می پاشه و درخواست کمک کرده بودند. کاش اونقدری پول داشتم که به همه کمک می کردم تا دغدغه پول نداشته باشن و به چیزهای بالاتر هم فکر کنن.
🔸سکوتی عجیب، فضای اتاق را سنگین کرد. پسر کوچک در آغوش مادر رفت و خود را به دست نوازش های لطیف مادرانه سپرد.
🔹هنوز چند ماهی از این حرف پدر نگذشته بود که این طور، تلفنش مدام زنگ می خورد.
- بله. شرایط خاصی نداره فقط اینکه شما هر ماه، حداقل ده هزار تومان باید به صندوق واریز کنید. نه مشکلی نیست اگه بازپرداختش یک سال هم طول بکشه. شرایط صندوق فقط همین بازپرداخت ده هزار تومانیه. بله. شماره حسابتون رو لطف بفرمایید خدمتتون واریز کنم.
🖊مادر، خودکار را دست پدر داد و پدر تند و تند، اعدادی را یادداشت کرد. همان طور که لباس می پوشید گفت: بنده خدایی الان به پول نیاز داره. من یک سر بروم برایش واریز کنم. اشکالی که نداره؟
+ چهارمین باره امروز بیرون می ری. چه برکتی داشته سوره واقعه. خدا را شکر. چه اشکالی داره. خیلی هم خوب.
🔹مادر، همان طور که دست دو کودکش را می گرفت با لحن کودکانه ای ادامه داد: تا شما برگردی، ما هم یک شام کوچولو درست می کنیم. مگه نه بچه ها؟
🌸با این ترفند، بچه ها را به سمت آشپزخانه کشاند تا موقع رفتن، به پر و بای پدرشان نپیچند و معطل نشود. پدر لبخند زد و تشکر کرد. کفش هایش را پوشید و رفت.
🌺الإمام عليّ عليه السلام :مَن كَثُرَت نِعَمُ اللّهِ عَلَيهِ كَثُرَت حَوائِجُ النّاسِ إلَيهِ ؛ فَمَن قامَ للّهِ فيها بِما يَجِبُ فيها عَرَضَها لِلدَّوامِ وَالبَقاءِ ، ومَن لَم يَقُم فيها بِما يَجِبُ عَرَضَها لِلزَّوالِ وَالفَناءِ .
🍀امام على عليه السلام : هر كه نعمت هاى خدا بر وى فراوان شود ، نيازهاى مردم نيز به سوى او بسيار گردد . پس اگر كسى براى خدا به انجام وظيفه خود برخيزد ، آن مال را دوام و ماندگارى بخشيده ؛ و اگر به اداى وظيفه اش برنخيزد ، آن را در معرض تباهى و نيستى قرار داده است .
📚نهج البلاغة : الحكمة 372 ، غرر الحكم : 8752
@salamfereshte
#داستانک
#تولیدی
#حدیث
▪️ رحلت عالم ربانی و فیلسوف مجاهد و ولایت مدار، آیتالله محمد تقی مصباحیزدی رحمه الله را در سالروز شهادت #سردار_شهید_قاسم_سلیمانی، تسلیت عرض می کنیم.
@salamfereshte
هدایت شده از مسار
✨سلام مهمان حسین...
امشب دلمان حال دیگری دارد...
🍀امشب 《اللهم عجل لولیک الفرج》هایمان هم بوی زینب را به مشام میرساند..
🍃امشب دعایمان به رنگ حاج قاسم است... نمیدانم درست است یا نه، اما همه فکر میکنیم او با شما برخواهد گشت...
🌺یک کلام آقاجان! دلمان هوای 《 قائم 》 و 《سردار》 را با هم دارد..😭
#نامه_خاص
#مناجات_با_امام_زمان ارواحناله الفداه
#امام_زمان عجل الله تعالی فرجه
#به_وقت_سردار
#سردار_سلیمانی
#شهید_سلیمانی
#حاج_قاسم
🆔 @tanha_rahe_narafte
هدایت شده از تنها ساحل آرامش
1_207200494.mp3
5.93M
❧🔆✧ ﷽ ✧🔆❧
🎤 دعای عهد
👌چه خوب است که هر روز صبح دعای عهد بخوانیم،
🎧 یا حداقل گوش دهیم
مدت قرائت این دعا ۶ دقیقه
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#امام_زمان
🌀شما عاشق چه هستید؟
✍️این جانب ناصر الدین باغانی بنده حقیر درگاه خداوندیم. چند جملهای را به رسم وصیت مینگارم. سخنم را درباره عشق آغاز میکنم:
🌹ما را به جرم عشق مؤاخذه میکنند. گویا نمی دانند که عشق گناه نیست. اما کدام عشق، خداوندا، معبودا، عاشقا، مرا که آفریدی، عشق به پستان مادر را به من یاد دادی. اما بزرگتر شدم و دیگر عشق اولیه مرا ارضا نمیکرد. پس عشق به پدر و مادر را در من به ودیعت نهادی .
🌺مدتی گذشت، دیگر عشق را آموخته بودم. اما به چه چیز عشق ورزیدن را نه . به دنیا عشق ورزیدم، به مال و منال دنیا عشق ورزیدم، به مدرسه عشق ورزیدم، به دانشگاه عشق ورزیدیم، اما همه اینها بعد از مدت کمی جای خود را به عشق حقیقی و اصیل داد; یعنی عشق به تو. فهمیدم که عشق به تو پایدار است و دیگر عشقها عشقهای دروغین است. فهمیدم که «لاینفع مال و لابنون». (الشعراء / ۸۸) فهمیدم که وقتی شرایط عوض شود، «یوم یفر المرء من اخیه و امه و ابیه و صاحبته و بنیه و ...» (عبس / ۳۶ – ۳۴)
🌸پس به عشق به تو دل بستم. بعد از چندی که با تو معاشقه کردم، یکباره به خود آمدم و دیدم که من کوچکتر از آنم که عاشق تو شوم و تو بزرگتر از آنی که معشوق من قرار بگیری.
☘️فهمیدم که در این مدت که فکر میکردهام عاشق تو هستم، اشتباه میکردهام. این تو بودهای که عاشق من بودهای و مرا میکشاندهای.
📚بخشی از وصیت نامه شهید ناصر الدین باغانی
@salamfereshte
#شهید
#شهادت
#عشق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #ببینید | #نماهنگ
«امشب؛ دوباره؛ چه دیداری...»
دیدار سردار شهید حاج #قاسم_سلیمانی با #آیت_الله_مصباح_یزدی
▪️ رحلت عالم ربانی و فیلسوف مجاهد و ولایت مدار، آیتالله محمد تقی مصباحیزدی رحمه الله را در سالروز شهادت #سردار_شهید_قاسم_سلیمانی، تسلیت عرض می کنیم.
▫️" ایشان متفکری برجسته، مدیری شایسته، دارای زبان گویائی در اظهار حق و پای با استقامتی در صراط مستقیم بودند.
✨ خدمات ایشان در تولید اندیشهی دینی و نگارش کتب راهگشا، و در تربیت شاگردان ممتاز اثرگذار، و در حضور انقلابی در همهی میدانهائی که احساس نیاز به حضور ایشان میشد، حقاً و انصافاً کمنظیر است.
🍃پارسائی و پرهیزگاری خصلت همیشگی ایشان از دوران جوانی تا آخر عمر بود و توفیق سلوک در طریق معرفت توحیدی، پاداش بزرگ الهی به این مجاهد بلند مدت است."
📚بخشی از پیام تسلیت مقام معظم رهبری دامت برکاته در پی درگذشت آیتالله محمدتقی مصباح یزدی رحمه الله در تاریخ ۱۳۹۹/۱۰/۱۳
@salamfereshte