🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿
🌹سوره البقرة ــ آیه ۱۳۷
فَإِنْ آمَنُوا بِمِثْلِ مَا آمَنْتُمْ بِهِ فَقَدِ اهْتَدَوْا وَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا هُمْ فِي شِقَاقٍ فَسَيَكْفِيكَهُمُ اللَّهُ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ
اگر به آنچه شما ايمان آوردهايد، آنان نيز ايمان بياورند، هدايت يافتهاند. امّا اگر روى برتافتند، پس با تو سَرِ خلاف دارند و در برابر آنها خدا تو را كافى است كه او شنوا و داناست.
🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸
#تفسیر_قرآن
#سوره_بقره_آیه_صد_سی_هفت
➰➰➰🌺🌱🌼➰➰➰
@saleheinmaryam313114🌺
➰➰➰➰🌺🌱🌼➰➰➰
اللّھمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج
🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸
🌹(آيه ١٣٧) -سپس اضافه مىكند: «اگر آنها به همين امور كه شما ايمان آوردهايد ايمان بياورند هدايت يافتهاند» (فَإِنْ آمَنُوا بِمِثْلِ ما آمَنْتُمْ بِهِ فَقَدِ اهْتَدَوْا) . «و اگر سرپيچى كنند از حقّ جدا شدهاند» (وَ إِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّما هُمْ فِي شِقاقٍ) .
🌹و در پايان آيه به مسلمانان دلگرمى مىدهد كه از توطئههاى دشمنان نهراسند مىگويد: «خداوند دفع شرّ آنها را از شما مىكند و او شنونده و دانا است» سخنانشان را مىشنود و از توطئههاشان آگاه است (فَسَيَكْفِيكَهُمُ اللّهُ وَ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ) .
🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_سوره_بقره_آیه_صد_سی_هفت
➰➰➰🌺🌱🌼➰➰➰
@saleheinmaryam313114🌺
➰➰➰➰🌺🌱🌼➰➰➰
اللّھمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج
🌼🌿🌼🌿🌼🌿🌼
🍂سوره البقرة ــ آیه ۱۳۸
صِبْغَةَ اللَّهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً وَنَحْنُ لَهُ عَابِدُونَ
اين رنگ خداست و رنگ چه كسى از رنگ خدا بهتر است. ما پرستندگان او هستيم.
🌼🌿🌼🌿🌼🌿🌼
#تفسیر_قرآن
#سوره_بقره_آیه_صد_سی_هشت
➰➰➰🌺🌱🌼➰➰➰
@saleheinmaryam313114🌺
➰➰➰➰🌺🌱🌼➰➰➰
اللّھمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج
🌼🌿🌼🌿🌼🌿🌼
🍂(آيه ١٣٨) -رنگهاى غير خدايى را بشوييد!
به دنبال دعوتى كه در آيات سابق از عموم پيروان اديان، دائر به تبعيّت از برنامههاى همۀ انبياء شده بود، در اين آيه، به همۀ آنها فرمان مىدهد كه «تنها رنگ خدايى را بپذيريد» كه همان رنگ ايمان و توحيد خالص است (صِبْغَةَ اللّهِ) . و به اين ترتيب قرآن فرمان مىدهد همۀ رنگهاى نژادى و قبيلگى و ساير رنگهاى تفرقهانداز را از ميان بردارند و همگى به رنگ الهى درآيند. سپس اضافه مىكند: «چه رنگى از رنگ خدايى بهتر است؟ و ما منحصراً او را پرستش مىكنيم» (وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللّهِ صِبْغَةً وَ نَحْنُ لَهُ عابِدُونَ) .
🌼🌿🌼🌿🌼🌿🌼
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_سوره_بقره_آیه_صد_سی_هشت
➰➰➰🌺🌱🌼➰➰➰
@saleheinmaryam313114🌺
➰➰➰➰🌺🌱🌼➰➰➰
اللّھمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج
#جرعه_ای_از_نهج_البلاغه
#حکمت_های_نهج_البلاغه
حکمت101
یَسْتَقِیمُ قَضَاءُ الْحَوَائِجِ إِلاَّ بِثَلاَث: بِاسْتِصْغَارِهَا لِتَعْظُمَ، وَبِاسْتِکْتَامِهَا لِتَظْهَرَ، وَبِتَعْجِیلِهَا لِتَهْنُؤَ.
امام(علیه السلام) فرمود: برآوردن حاجات مردم کامل نمى شود مگر به سه چیز: کوچک شمردنش تا بزرگ گردد، و مکتوم داشتنش تا آشکار شود، و تعجیل در آن تا گوارا گردد.
شرح و تفسیر
سه شرط خدمت به مردم
مى دانیم برآوردن حوایج نیازمندان و حل مشکلات مردم از مهم ترین مستحبات و بهترین طاعات است تا آنجا که در حدیثى از امام صادق(علیه السلام)مى خوانیم: «مَنْ سَعَى فِی حَاجَهِ أَخِیهِ الْمُسْلِمِ طَلَبَ وَجْهِ اللَّهِ کَتَبَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ لَهُ أَلْفَ أَلْفِ حَسَنَه یَغْفِرُ فِیهَا لاَِقَارِبِهِ وَ جِیرَانِهِ وَ إِخْوَانِهِ وَمَعَارِفِه; کسى که براى برآوردن حاجت برادر مسلمانش تلاش و کوشش کند براى جلب رضاى پروردگار، خداوند متعال هزار هزار حسنه در نامه اعمال او مى نویسد و حتى به سبب آن بستگان و همسایگان و برادران دینى و آشنایانش مشمول غفران الهى مى شوند». امام(علیه السلام) در این گفتار نورانى اش شرایط کمال قضاى حوایج را در سه چیز خلاصه کرده، مى فرماید: «برآوردن حاجات مردم کامل نمى شود مگر به سه چیز کوچک شمردنش تا بزرگ گردد و مکتوم داشتنش تا آشکار شود و تعجیل در آن تا گوارا گردد»; (لاَ یَسْتَقِیمُ قَضَاءُ الْحَوَائِجِ إِلاَّ بِثَلاَث: بِاسْتِصْغَارِهَا لِتَعْظُمَ، وَبِاسْتِکْتَامِهَا لِتَظْهَرَ، وَبِتَعْجِیلِهَا لِتَهْنُؤَ). بسیارند کسانى که وقتى حاجت نیازمندى را بر مى آورند آن را بزرگ مى شمرند و همه جا عنوان مى کنند و گاه براى انجام دادن آن امروز و فردا دارند، به گونه اى که حاجتمند، خسته و شرمنده مى شود. این گونه قضاى حاجات ارزشى ندارد; انجام خواسته هاى مردم در صورتى ارزش پیدا مى کند که انسان آن را کوچک بشمرد و این نشانه بزرگى شخصى است که حاجت را برآورده است.
ادامه دارد....
➰➰➰🌺🌱🌼➰➰➰
@saleheinmaryam313114🌺
➰➰➰➰🌺🌱🌼➰➰➰
اللّھمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج
#جرعه_ای_از_نهج_البلاغه
#حکمت_های_نهج_البلاغه
حکمت101
برایش گوارا نخواهد بود. لام در جمله «لِتَعْظُمَ» و «لِتَظْهَرَ» و «لِتَهْنُؤَ» به اصطلاح لام عاقبت است نه لام علت; یعنى این سه کار، این سه نتیجه را در پى دارد. گفتنى است که در دستورات اسلامى نه تنها مسئله قضاى حوائج از بزرگ ترین کارهاى خیر شمرده شده، بلکه چگونگى آن از جهات مختلف نیز تعلیم داده شده است تا قضاى حوائج به صورت کاملاً انسانى و گوارا صورت گیرد. شبیه همین کلام به تعبیر دیگرى از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است; آنجا که مى فرماید: «رَأَیْتُ الْمَعْرُوفَ لاَ یَصْلُحُ إِلاَّ بِثَلاَثِ خِصَال تَصْغِیرِهِ وَتَسْتِیرِهِ وَتَعْجِیلِهِ فَإِنَّکَ إِذَا صَغَّرْتَهُ عَظَّمْتَهُ عِنْدَ مَنْ تَصْنَعُهُ إِلَیْهِ وَ إِذَا سَتَّرْتَهُ تَمَّمْتَهُ وَإِذَا عَجَّلْتَهُ هَنَّأْتَهُ وَإِنْ کَانَ غَیْرُ ذَلِکَ سَخَّفْتَهُ وَنَکَّدْتَهُ; چنین دیدم که کارهاى نیک جز به سه خصلت اصلاح نمى پذیرد: کوچک شمردن و پنهان داشتن و تعجیل کردن در آن، زیرا هنگامى که آن را کوچک بشمرى نزد کسى که به او نیکى کرده اى بزرگ خواهد بود و زمانى که پنهانش دارى آن را به کمال رسانده اى و چون در آن تعجیل کنى گوارایش ساخته اى و اگر غیر از این باشد آن را سخیف و بى ارزش کرده اى». البته در قرآن مجید دستور به انفاق هاى پنهان و آشکار هر دو داده شده و کسانى را که اموال خود را در شب و روز به صورت پنهان و آشکار انفاق مى کنند اجر الهى وعده داده شده و هرگونه ترس و غم (از عذاب هاى آخرت و مشکلات دنیا) از ایشان نفى شده است. (الَّذینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ بِاللَّیْلِ وَالنَّهارِ سِرًّا وَعَلانِیَهً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلا هُمْ یَحْزَنُونَ). ولى این دستور با آنچه در بالا آمد منافاتى ندارد، زیرا گاه انفاق آشکار سبب تشویق دیگران مى گردد و سرمشقى براى سایرین است و در نتیجه انفاقى انفاق هاى دیگر را در پى دارد و از این نظر مطلوب است افزون بر این تظاهر به انفاق سوء ظن مردم را به اشخاص در مورد صفت بخل و خسیس بودن و عدم اداى واجبات از میان مى برد و این خود هدف مهم دیگرى است; ولى در هر حال اصل و اساس بر این است که انفاق و قضاى حوایج مکتوم باشد جز در موارد استثنایى مثل آنچه در بالا آمد. از این رو در حدیثى از پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) نقل شده است که «إِنَّ صَدَقَهَ السِّرِّ فِی التَّطَوُّعِ تَفْضُلُ عَلاَنِیَتَهَا بِسَبْعِینَ ضِعْفاً وَصَدَقَهَ الْفَرِیضَهِ عَلاَنِیَتُهَا أَفْضَلُ مِنْ سِرِّهَا بِخَمْسَه وَعِشْرِینَ ضِعْفاً; صدقه مستحب اگر پنهان باشد از صدقه آشکار هفتاد مرتبه بالاتر است و صدقه واجب اگر آشکار باشد از صدقه پنهان بیست و پنج بار افضل است».
➰➰➰🌺🌱🌼➰➰➰
@saleheinmaryam313114🌺
➰➰➰➰🌺🌱🌼➰➰➰
اللّھمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج
شرح دعای چهاردهم فراز ششم
اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ خُذْ ظَالِمِي وَ عَدُوِّي عَنْ ظُلْمِي بِقُوَّتِكَ ، وَ افْلُلْ حَدَّهُ عَنِّي بِقُدْرَتِكَ ، وَ اجْعَلْ لَهُ شُغْلًا فِيما يَلِيهِ ، وَ عَجْزاً عَمَّا يُنَاوِيهِخدایا! بر محمّد و آلش درود فرست و ستمکنندۀ بر من و دشمنم را با نیرویت از ستم بر من بازدار و با قدرتت تندی و تیزی ستمش را بر من بشکن و برایش در آنچه که دوست دارد، مشغولیت و سرگرمی قرار ده [تا از ستم ورزی غافل گردد]؛ و بر وجودش در برابر مظلومی که با او به دشمنی برمیخیزد، داغ عجز و ناتوانی زن.اللَّهُمَّ وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ لَا تُسَوِّغْ لَهُ ظُلْمِي ، وَ أَحْسِنْ عَلَيْهِ عَوْنِي ، وَ اعْصِمْنِي مِنْ مِثْلِ أَفْعَالِهِ ، وَ لَا تَجْعَلْنِي فِي مِثْلِ حَالِهِخدایا! بر محمّد و آلش درود فرست و ستمکار را رخصت ستم بر من مده و یاریات را نسبت به من، در برابر او نیکو قرار ده؛ و مرا از دست زدن به کارهایی مانند کار او حفظ کن و در حالتی مانند حال او قرار مده.اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ أَعْدِنِي عَلَيْهِ عَدْوَى حَاضِرَةً ، تَكُونُ مِنْ غَيْظِي بِهِ شِفَاءً ، وَ مِنْ حَنَقِي عَلَيْهِ وَفَاءً .خدایا! بر محمّد و آلش درود فرست و مرا بر دشمنم یاری ده؛ یاری دادن بیدرنگی که خشمم نسبت به او شفا و کینهام در برابر او وفا باشد.اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ عَوِّضْنِي مِنْ ظُلْمِهِ لِي عَفْوَكَ ، وَ أَبْدِلْنِي بِسُوءِ صَنِيعِهِ بِي رَحْمَتَكَ ، فَكُلُّ مَكْرُوهٍ جَلَلٌ دُونَ سَخَطِكَ ، وَ كُلُّ مَرْزِئَةٍ سَوَاءٌ مَعَ مَوْجِدَتِكَ .خدایا! بر محمّد و آلش درود فرست و عفو و بخششت را در برابر ستمی که دشمن به من روا میدارد، عوض ده؛ و به جای رفتار بدش نسبت به من، رحمتت را قرار ده؛ پس هر گرفتاری و سختی ورای خشم تو ناچیز و هر بلایی با وجود خشم تو معتدل است.بازداشتن از ستم ديگران
ادب بندگى و بنده نوازى در اين است كه بنده پيوسته خداوند كريم را از هر گونه عيب و نقصى دور بداند و در هر كمال، تنها او را عنصر موثّر و فيّاض بشناسد پس كمالات و ارزشها را به سوى حق بداند و تقصيرها و خطاكارى را به خود نسبت دهد.
امام سجّاد (عليه السلام) از ديدگاه برتر از بشر عادى؛ ظلم ديگران را ناديده گرفته است ولى به حال آن ستمگر خفته دل نگران است و از خداوند خواسته كه او را از ستمگرى باز دارد؛ زيرا قدرت بخشيدن به ستمكار سبب ستم پيشگى در بين انسانها مىشود و هر انسانى با به دست آوردن اسلحه قدرت و توانايى نظامى به خود اجازه تجاوز و ستمگرى مىدهد و جنايات بشرى كه در طول تاريخ اتفاق افتاده است در اثر اين احساس قدرت پوشالى است.
معناى رويارويى با ستمكار، ستم كردن در حق او نيست؛ زيرا در اين صورت ستم ديگرى پديد مىآيد. انسان عدالت پيشه كسى است كه با دشمن خود جانب انصاف و عدالت را نگه دارد، چنانكه رفتار و منش اميرمؤمنان على (عليه السلام) در برابر دشمنانى مانند معاويه بر همين اصل بوده است؛ همچنين قاتل خود ابن ملجم را نيز از چشمه عدالت بىبهره نفرمود و به فرزند بزرگوارش امام حسن مجتبى (عليه السلام) سفارش فرمود:
فرزندم چنانچه من زنده ماندم، خود بهتر مىدانم با ابن ملجم چه كنم، ولى اگر زنده نماندم و شما خواستيد او را مجازات كنيد حق نداريد او را قطعه قطعه كنيد، او يك ضربه شمشير بر من وارد ساخته است شما نيز يك ضربه بر او وارد سازيد و در صورتى كه با آن ضربه هلاك نشد، حق زدن ضربه ديگر را به او نداريد. و تا هنگامى كه او را قصاص نكردهايد از همان خواركى كه به من مىدهيد به او نيز بخورانيد. «1»
مؤمن وارسته كه از خويش فانى گشته و چيزى را از خود نمىداند و دست و زبان و قدرت و غضب و انتقام همگى را از خدا و براى خدا مىداند، هرگز به خود اجازه نمىدهد از ابزار قدرت به غير از راه حق و حقيقت و برپايى عدالت و پاكى و تقوا در جامعه بهره ببرد. بر اين پايه معصومان (عليهم السلام) آن جا كه پاى شخص و مسائل خصوصى در ميان بوده و درباره ستم و ستمكار به صبر و بردبارى و گذشت دعوت مىنمودهاند ولى هر جا كه پاى حقوق ديگران به ميان مىآمد مانند اين كه جان و مال و ناموس مسلمانان به خطر مىافتاد يا خانه و كاشانه و جامعه و مرزهاى كشور مورد تجاوز قرار مىگرفت، هرگز در برابر اين گونه موارد سكوت نمىكردهاند، بلكه در برابر آنان تا سر حد جان هم ايستادگى مىكرده و پيروانشان را نيز به مبارزه با ستم و ريشه كن كردن آن تشويق مىنمودند. بنابراين خداوند هم از اصل ستمكارى و ستمپذيرى بيزارى جسته است و مىفرمايد:
ادامه در پست بعدی
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
#صحیفه_سجادیه
#شرح-دعای_چهاردهم_فراز_ششم
➰➰➰🌺🌱🌼➰➰➰
@saleheinmaryam313114🌺
➰➰➰➰🌺🌱🌼➰➰➰
اللّھمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج
شرح دعای چهاردهم صحیفه سجادیه فراز هفت تا نه
﴿وَ لَاتَرْكَنُواْ إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُواْ فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ وَ مَا لَكُم مّن دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِيَآءَ ثُمَّ لَاتُنصَرُونَ﴾
و به كسانى كه [به آيات خدا، پيامبر و مردم مؤمن] ستم كردهاند، تمايل و اطمينان نداشته باشيد و تكيه مكنيد كه آتش [دوزخ] به شما خواهد رسيد ودر آن حال شما را جز خدا هيچ سرپرستى نيست، سپس يارى نمىشويد.
پيامبر گرامى اسلام (صلى الله عليه و آله) و معصومان ديگر بر پرهيز از ستم به خودىها، سفارش بسيار كردهاند.
انواع ظلم
امام على (عليه السلام) مىفرمايد:
الا وَ انَّ الظُّلْمَ ثَلاثَةٌ، فَظُلْمٌ لايُغْفَرُ وَ ظُلْمٌ لايُتْرَكُ وَ ظُلْمٌ مَغْفُورٌ لايُطْلَبُ فَامَّا الظُّلْمُ الَّذى لايُغْفَرُ فَالشِّرْكُ بِاللَّهِ، قالَ اللَّهُ تَعالى: إِنَّ اللَّه لايَغْفِرُ انْ يُشْرَكَ بِهِوَ امَّا الظُّلْمُ الَّذى يُغْفَرُ فَظُلْمُ الْعَبْدِ نَفْسَهُ عِنْدَ بَعْضِ الْهَناتِ. وَ امَّا الظُّلْمُ الَّذى لايُتْرَكُ فَظُلْمُ الْعِبادِ بَعْضِهِم بَعْضاً ...
بدانيد ستم سه گونه است: ستمى كه بخشيده نشود و ستمى كه بازخواست شود و ستمى كه بخشيده شود و بازخواست نشود.
اما ستمى كه آمرزيده نشود شرك به خداوند است، خداوند سبحان فرموده:
«خداوند اين گناه را كه به او شرك آورند نمىآمرزد اما ستمى كه آمرزيده شود ستم عبد بر خود است در ارتكاب بعضى از گناهان كوچك.
اما ستمى كه بازخواست شود ستم بعضى از مردم بر بعض ديگر است.
پيامبر عزيز اسلام (صلى الله عليه و آله) در اين باره مىفرمايد:
ديوانهاى اعمال نزد خداوند سه گونه است:
1- ديوانى كه خداوند نسبت به آن سختگيرى نمىكند.
2- ديوانى كه خداوند از آن چيزى فرو نمىگذارد.
3- ديوانى كه خداوند از آن نمىبخشايد.
امّا ديوانى كه خداوند آن را نمىبخشد، شرك است و فرموده است: هر كه به خدا شرك ورزد همانا خداوند بهشت را بر او حرام مىكند.
و ديوانى كه خداوند به آن هيچ اهميت نمىدهد، ظلم بنده به خود اوست در كارهايى كه به رابطه او و خدا مربوط مىشود، مانند روزه خوارى، بىنمازى و ... و خداوند اينها را مىبخشد و گذشت مىكند. إنْ شاءَ اللَّه.
و ديوانى كه خداوند از كمترين چيزى از آن نمىگذرد، ستم بندگان به يكديگر است كه بايد جواب پس دهد و بس.
بنابراين، ضد ظلم به معناى عدالت خاصى است كه ظلم ستيزى دو جانبه مىباشد.
مرحوم ملا احمد نراقى در بيان عدالت با مردمان مىفرمايد:
... و مخفى نماند كه ضد ظلم به اين معنى عدالت به معنى اخص است. و آن عبارت است از بازداشتن خود از ستم به مردمان و دفع ظلم ديگران به قدر امكان از ايشان و نگاهداشتن هر كسى را بر حق خود همچنان كه اشاره به آن شده در غالب مراد از عدالت كه در اخبار و آيات ذكر مىشود.
براى زايل شدن نعمتهاى خدا و شتاب بخشيدن در خشم او و انتقام او هيچ چيز كارگرتر از ستمگرى نيست؛ زيرا خداوند دعاى ستمديدگان را مىشنود و همواره در كمين ستمگران است.
امام صادق (عليه السلام) در پاسخ به نامه نجاشى، حاكم اهواز كه درخواست راهنمايى و سفارش براى كار كرده بود؛ نوشتند:
گفتهاى كه گرفتار فرماندارى اهواز شدهاى، از اين خبر هم خوشحال و هم ناراحت شدم. علّت خوشحالى من از سرپرستى تو اين است كه با خودم گفتم:
شايد خداوند به وسيله تو؛ گرفتارى يكى از دوستان آل محمد (صلى الله عليه و آله) را فريادرسى كند و خوار و گرفتار آنها به وسيله تو عزيز شوند و برهنگان از اين گروه پوشيده گردند و ناتوانان آنان قوى شوند و آتش خشم مخالفان به وسيله تو از آنان برطرف گردد. و اما علّت ناراحتى من و كمترين ترس و نگرانيم براى ولايت تو اين است كه يك وقت نسبت به دوستى از دوستان ما دچار كوتاهى و لغزشى شوى و در نتيجه هرگز بوى بهشت را احساس نكنى.
اين روش امام حسّاسيت به حق مردم است كه حضرت صادق (عليه السلام) را وادار مىكند؛ در جواب مسئولى ابراز نگرانى نمايد و با ستمگرى به مبارزه برخيزد.
ادامه در پست بعدی
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
#صحیفه_سجادیه
#شرح_دعای_چهاردهم_فراز_هفت_تا_نه
➰➰➰🌺🌱🌼➰➰➰
@saleheinmaryam313114🌺
➰➰➰➰🌺🌱🌼➰➰➰
اللّھمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج
قَدْ عَلِمْتَ ، يَا إِلَهِي ، مَا نَالَنِي مِنْ فُلَانِ بْنِ فُلَانٍ مِمَّا حَظَرْتَ وَ انْتَهَكَهُ مِنِّي مِمَّا حَجَزْتَ عَلَيْهِ ، بَطَراً فِي نِعْمَتِكَ عِنْدَهُ ، وَ اغْتِرَاراً بِنَكِيرِكَ عَلَيْهِ .ای خدای من! محقّقاً میدانی، از (فلانی فرزند فلانی) ستمی به من رسیده که او را از آن ستم نهی کردی و پردۀ حرمتم را دریده که دریدنش را بر او منع فرمودی؛ این ستمگری و پردهدری، از باب طغیان در نعمت توست که در اختیار اوست و براساس غفلت و بیاعتنایی به خشم و غضب توست که گریبان او را خواهد گرفت.دورى از ستم
ظلم و ستم يا به عبارت ديگر تجاوز به حق خود، يا به حق ديگران، يا به حقوق حضرت حق، عملى بسيار زشت و برنامهاى ناباب و كارى پليد و حركتى زيان آور است.
وجود مقدس حضرت حق در كتب آسمانى، به خصوص قرآن مجيد، انسان را از هر عمل زشتى و سوء خلقى و نيت آلودهاى، به خصوص ظلم نهى فرموده و به ظالم در صورتى كه توبه نكند و دست از ستم برندارد، وعده عذاب دردناك داده است.
آيات و روايات در اين زمينه خواهد آمد.
نتيجه طغيان در نعمت
روشن است كه اوّلًا: نعمتهاى حضرت حقّ چه مادى و چه معنوى قابل شماره نيست و ثانياً: خداوند مهربان به هر كسى به اندازه لياقت و سعى و كوشش او نعمت عنايت فرموده و ثالثاً: راه مصرف نعمت را به وسيله كتب آسمانى و تعليمات انبيا و امامان (عليهم السلام) به انسان آموخته است.
اگر نعمت زيبايى و نعمت جسم و نعمت حالات قلب و نعمت غرايز و شهوات و نعمت مال و ثروت و نعمت علم و فهم و نعمت قدرت و قوت و سطوت و مكنت در راه آبادى دنيا و سلامت زندگى و خوشبختى حقيقى خانواده و جامعه و طاعت و عبادت و رشد و كمال و خير و سعادت و حل مشكلات بندگان خدا خرج شود، عين عدالت و مورّث رضا و خشنودى حق و رسيدن انسان به اجر كريم و ثواب عظيم است.
و اگر آن نعمتها خرج خيانت و غلّ و خدعه و شهوات حرام و قمار و شراب و گناه و معصيت و حبس حقوق از ديگران و فروپاشى نظام خانه و اجتماع و تكاثر و ثروت و كبر و فخر فروشى و ... شود باعث نفرت حق و شعله ور شدن آتش غضب حضرت جبار و لعنت خدا و ملائكه و لعنت كنندگان و عذاب مقيم و آتش ابد در قيامت خواهد شد و ظلم و ستم جز اين معنايى ندارد، ظلم يعنى طغيان و سركشى در نعمت و يا به عبارت ديگر، نعمت را در غير جاى خودش مصرف كردن است.
تبديل كردن نعمت به معصيت، ظلمى سنگين، عملى زشت و حركتى فوق العاده قبيح است.
﴿أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ بَدَّلُوا نِعْمَتَ اللَّهِ كُفْرًا وَأَحَلُّوا قَوْمَهُمْ دَارَ الْبَوَارِ * جَهَنَّمَ يَصْلَوْنَهَا ۖ وَبِئْسَ الْقَرَارُ﴾ «1»
آيا كسانى را كه [شكر] نعمت خدا را به كفران و ناسپاسى تبديل كردند و قوم خود را به سراى نابودى و هلاكت درآوردند، نديدى؟* [سراى نابودى و هلاكت، همان] دوزخى است كه در آن وارد مىشوند، و بد قرارگاهى است.
اى كاش آنان كه نعمتهاى الهى را در گناه و كوبيدن بندگان حق و ظلم و ستم خرج مىكنند، از وضع ستمگران قبل از خود عبرت مىگرفتند و افتادن آنان را به بند انتقام و ماليده شدن دماغشان را به خاك مذلّت با چشم دل مشاهده مىنمودند، تا از ظلم دست برداشته و قدم به راه پاكى و درستى و صدق و صفا مىنهادند.
اى دل اساس خانه عمر استوار نيستسرمايه خوش است ولى پايدار نيست
نشكفت بر نهال گلستان روزگاريك گل كه رنگ عارض او مستعار نيستبا شادى زمانه غم بى شمار هستدر جام روزگار مى بى خمار نيست
صورت مبند راحت بى رنج در جهانكين نقش بر صحايف ليل و نهار نيستدر جستجوى يار مكن نقد عمر صرفاى يار فكر يار رها كن كه يار نيستدرويش اگر عزيز نباشد بچشم خلقخوارش مخوان كه در نظر شرع خوار نيستچون فخر بهترين خلايق به فقر بودگرما گدا و بى سروپائيم عار نيست
#صحیفه_سجادیه
#شرح_دعای_چهاردهم_فراز_هفت_تا_نه
➰➰➰🌺🌱🌼➰➰➰
@saleheinmaryam313114🌺
➰➰➰➰🌺🌱🌼➰➰➰
اللّھمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج