5.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 ببینید | هدف شهیدان
🔻شهیدان برای چه به میدان جنگ رفتند؟
🇮🇷 Sepahiy..
‼️حق المارّه
🔷س 5309: #حق_المارّه چیست؟ شرایط آن را بیان کنید.
✅ج: کسی که در حال عبور به درختی میوه دار برسد ـ با شرایط زیر ـ می تواند از میوۀ آن بخورد:
۱. بنابر احتیاط واجب یقین به عدم رضایت مالک نداشته باشد.
۲. به طور اتفاقی از آنجا عبور کند نه با قصد #خوردن_میوه.
۳. ضرر و آسیب به درخت نزند و میوه ها را تلف نکند.
۴. میوه را همان جا بخورد و با خود نبرد.
۵. وارد #ملک ـ مانند #باغ ـ نشود.
#حق_رهگذر #حق_الناس
🆔 @resale_ahkam
🌴💐🥀🌷🥀💐🌴
#کرامات_شهدا
کرامات یک #مداح_شهید
یکی از #همسنگرانش نقل میکرد:
قبل از عملیات #کربلای_یک در سال 1365 بود یک روزی پس از استراحت کوتاه که از شناسایی شب قبل برگشته بودیم،
دیدم #شهید_خیر_آبادی تنهایی به سمت سنگری که کمی از #خط_مقدم فاصله داشت می رفت و پس از ساعتی بر می گردد.
یک روز کنجکاو شدم و تصمیم گرفت نقی را تعقیب کنم و ببینم به کجا می رود.
چند صد متری که از محل اردوگاه
( سنگر پشت خط ) دور شدم....
دیدم نقی پشت تپه ای نشسته و به تنهایی مشغول خواندن مناجات و #روضه #سیدالشهداء (ع) می باشد.
این کار تا اینجا تعجبی نداشت و عادی بود چون #مداح اهل دل بود.
اما وقتی زاویه دید خود را عوض کردم، ناگهان متوجه #مار نسبتاً بزرگی شدم که از ناحیة کمر تا جلوی صورت #نقی بلند شده است.
ابتدا خواستم فریاد بکشم
و وی را از خطری که در مقابلش بود با خبر سازم، ولی ترسیدم، وضع بدتر شود و #مار آسیب جدی به او برساند، لذا تصمیم گرفتم، ساکت باشم
اما در کمال ناباوری دیدم وقتی
#روضة_نقی تمام شد.
#مار هم آرام، آرام از مقابل او دور شد.
بلافاصله جلو رفتم و با ناراحتی به او گفتم: هر چیزی حدی دارد، این چه وضعی است اگر این #مار به تو آسیب زده بود چکار می کردی؟
سعی داشت از پاسخ من #طفره برود، با اصرار من لب به سخن گشود
و گفت: این کار هر روز این #مار است، هر روز می آید اینجا و من وقتی #روضه میخوانم می آید و هنگامی که #روضه تمام میشود میرود
در این موقع بود که از من #تعهد گرفت تا وقتی که #زنده است این جریان را برای کسی #بازگو نکنم
#مداح_شهید
#نقی_خیرآبادی
🌴💐🥀🌷🥀💐🌴
@dashtejonoon1
🌴💐🥀🌷🥀💐🌴
به جمال الدین گفتند:
استعمارگران همانند گرگانند!
جمال الدین گفت:
اگر شما گوسفند نباشید
آنان نمی توانند گرگ باشند!
چشم انسان کور باشد
بهتر از این است که بینش و
طرز تفکر او کور باشد!
#انتخابات
ham_safare_ba_shohada
📸 #فتو_توییت
♨️ دری اصفهانی مسئول میز انگلستان در وزارت خزانهداری ایالات متحده، با تابعیت مضاعف کشورهای کانادا و آمریکا و انگلیس، ضمن دریافت حقوق از جمهوری اسلامی #ایران به عنوان مشاور آقای سیف در تیم مذاکره کننده برجام جهت رفع #تحریم های پولی و بانکی ایفاء نقش داشته است.
🔷 نکته حائز اهمیت آنکه ایشان همزمان با مذاکرات #برجام طی قراردادی با انگلستان در ازای دریافت ماهانه شش هزار و پانصد پوند متعهد میشود روند قرارداد را بهگونهای جهت دهی نماید تا پس از امضاء توافق نیز تحریم های پولی و بانکی ادامه یابند.
✅ تحلیل سیاسی و جنگ نرم
@tahlile_siasi
❌داستان عجیب و واقعی❌
💠 آيت الله سيد محمد حسين حسينى تهرانى نقل میکند: حضرت استاد علامه طباطبایى (رحمةاللهعلیه) از عارف عظيمالشأن آقاى حاج ميرزا على آقا قاضى (رضواناللهعليه) نقل كردند كه فرمود:
«در نجف أشرف در نزديكى منزل ما، مادر يكى از دخترهاى أفندى فوت كرد (منظور از «افندى» سنیهاى عثمانى مذهب بودند كه از طرف دولت عثمانى در آن هنگام كه عراق تحت تصرف آنها بود، به مشاغل حكومتى اشتغال داشتند) دختر، در مرگ مادر بسيار ضجه میكرد و جداً متألم و ناراحت بود و با تشييع كنندگان تا کنار قبر مادر آمد و آنقدر ناله كرد كه تمام جمعيت را منقلب کرد.
👈 تا وقتیكه قبر را آماده كردند و خواستند مادر را در قبر گذارند، فرياد میزد كه من از مادرم جدا نمیشوم؛ هر چه خواستند او را آرام كنند موفق نشدند؛ مطمئناً اگر دختر را از مادش جدا میکردند، او نیز جان میداد.
📌 بالاخره تصمیم گرفتند دختر را نیز با مادر در قبر بگذارند و آن شب را کنار جنازه مادر بماند؛ ولى روى قبر خاك نریزند و فقط روى آنرا با تخته چوبی بپوشانند و سوراخى هم بگذارند تا دختر نميرد و هر وقت خواست از آن سوراخ بيرون آيد؛ لذا دختر در شب اول قبر، کنار مادر خوابيد.
💢 فردا آمدند و سرپوش را برداشتند كه ببينند بر سر دختر چه آمده است، ديدند تمام موهاى سر او، سفيد شده است. گفتند: چرا اينطور شدی؟ آن دختر در پاسخ آنها گفت: هنگام شب، ديدم دو نفر از ملائكه آمدند و در دو طرف ايستادند و يك شخص محترمى هم آمد و در وسط ايستاد.
✍ آن دو فرشته مشغول سوال از عقاید مادرم شدند و او جواب میداد؛ از توحيد سوال کردند، جواب داد: خداى من، خدایی واحد است؛ از نبوت سوال كردند، جواب داد: پيغمبر من «محمد بن عبد الله»(صلیاللهعلیهوآله) است؛ سؤال كردند: امامت كيست؟ آن مرد محترم كه در وسط ايستاده بود گفت: «لَسْتُ لَهُ بِإمامٍ: من امام او نيستم».
🙈 در اينحال آن دو فرشته چنان با گرز بر سر مادرم زدند كه آتش به آسمان زبانه كشيد، من از وحشت و ترس اين واقعه، به اين حال كه میبينيد درآمدهام.
🔹 مرحوم قاضى (رضواناللهعليه) میفرمود: تمام طایفه دختر، سنى مذهب بودند و اين واقعه طبق عقاید شيعه واقع شد، لذا آن دختر شيعه و تمام طایفه او كه همه از أفندیها بودند، به بركت اين دختر شيعه شدند.
#معاد_شناسی