eitaa logo
سلمان رئوفی
5.1هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
338 ویدیو
188 فایل
🔆قال رسول‌الله ص: ان هذا الدين متین 🔆کانال‌سلمان‌رئوفی 🔆مکتب شناسی فقهی، عرفان شیعی ،سیره ائمه ع ،علوم انسانی، فرهنگ و سیاست راه ارتباط https://eitaa.com/srsr1359 🔆صوت دروس در کانال سروش @salmanraoufi سایت boohoos.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🔆تبارشناسی منتقدان و موافقان علم دینی ۶ 🔆تبارشناسی منتقدان و موافقان علم دینی 🔹نگاه بنده این است که معیار دینی بودن علم را در روش و مبانی و ملحقات آن جست و جو کنیم. دکتر عطاءالله رفیعی آتانی قسمت ششم ▫️خب، اندکی از بحث جریان شناسی مان دور شدیم. بازگردیم و لطفاً از رویکرد سوم بگوئید. 🔸منظرگاه دیگر یا رویکرد دیگر(رویکرد سوم) در چارچوب نظریه علم دینی می گوید هرجا 🔸موضوع علم، اسلامی بود، علم اسلامی می شود. این رویکرد هم دو نحوِ تبیین دارد. 1⃣یکی بیان آیت الله جوادی آملی است. ایشان معتقد است از آن جهت که ملاک اسلامیت علم و ملاک تمایز علوم یکی است و آن هم موضوع است، هرجا موضوع علم، اسلامی شد، علم هم اسلامی می شود و از آن سو که هیچ موضوعی در این عالم وجود ندارد، مگر این که اسلامی باشد. 🔸علت آن این است که موضوع همه علوم یا خدا یا قول خدا یا فعل خداست ـ بنابراین هیچ موضوعِ نظریه پردازی نیست مگر این که دینی باشد. به بیان دیگر، علم اگر علم باشد دینی است و اگر دینی نباشد، علم هم هم نیست. از این رو علم و دین موضوع صددرصد مشترکی دارند. *▫️ایشان رهاورد عقل قطعی و مطابقت با طبیعت را نیز دینی می دانند. این ایده را چگونه ارزیابی می کنید؟ 🔸بهتر است از همان منظر ساده تر به موضوع نگاه کنیم. اگر جایی علم، دینی نباشد، علم هم نیست. اگر مطابق با واقع نباشد، علم نیست که بخواهد دینی یا غیردینی باشد. ▫️خب، با این وصف، همچون سایر نظریه پردازان علم دینی که علوم جدید را نقد می کنند مشکل ایشان با علم جدید چیست؟ 🔸انتقاد مهمی که ایشان به علوم مدرن دارند آن است که این علوم علی الاغلب نتوانسته اند از همه منابع شناخت بهره بگیرند. از این رو، محدودیت هایی که علم دارد نه از این جهت که دینی نیست، بلکه از این جهت است که علم نیست. علم جدید از نگاه ایشان از آنجایی که از همه منابع شناخت که عقل و وحی و تجربه است استفاده نکرده، دارای نقص است و دینی نیست و البته همزمان علم هم نیست. ▫️ایشان مطابقت با طبیعت و فطرت دست نخورده انسان را هم طرح می کنند. استفاده جامع از منابع شناخت و مشخصاً وحی، رهاوردش مطابقت با طبیعت و فطرت خواهد بود؟ 🔸بهتر است اینجور نگوییم. بهتر است بگوییم علم اگر از این منابع سه گانه بهره نبرد، اصلاً علم نیست که حال بخواهد و بتواند دینی باشد یا نباشد، منطبق بر فطرت باشد یا نباشد. علم نیست یعنی واقع نما نیست و وحی هم بخشی از کاشف واقعیت است نه بخشی از واقعیت. البته ایشان وحی را در زمان حاضر به نقل تعبیر می کند چراکه بر ما وحی نمی شود. 2⃣ نگاهی دیگر، نگاهی است که بنده از آن دفاع می کنم و آن این است که معیار دینی بودن علم را در روش و مبانی و ملحقات آن جست و جو می کند که قرار گذاشتیم مجال آن مصاحبه دیگری باشد. به نظر می رسد این ملاک ضمن آن که از همه مزایای سایر ملاکها برخوردار است از معایب آنها مبراست. ▫️ برخی معتقدند که «امکانِ علم دینی» مسأله ما نیست بلکه مسأله‌ای وارداتی است و در تاریخ ما همواره این دو با هم بوده اند. برخی دیگر می‌گویند علم دینی مساله ما و جامعه ما نیست و مساله ای پروژه ای، سیاسی و بخشنامه ای است نه مساله مربوط به جامعه علمی یا جامعه انسانی کشور. اولی از در موافقت و دومی از در مخالفت با علم دینی، این مقوله را مسأله ما نمی داند. موضع شما نسبت به دو زاویه‌ دید گفته شده چگونه است؟ 🔸مسأله علم و دین و علم دینی تنها مسأله ما نیست بلکه مسأله غرب هم هست. کتاب علم و دین «ایان باربور» را ما نوشته ایم؟ آنها نوشته اند. چون این موضوع برایشان مسأله بوده و هست. بزرگترین چالش دنیای غرب در دوران معاصر حل مناسبات علم و دین است. البته آنها این مناسبات را به نفع علم تمام کردند. دین را به کنج رانده و علم را حاکم کرند. http://l1l.ir/5a0v @OlomEnsaniEslami @salmanraoofi
🔆تبارشناسی منتقدان و موافقان علم دینی ۷ 🔹منتقدان علم دینی عموما از تجربه غرب تقلید می کنند. این نحله فکری از غرب تقلید می کند و این را انتخاب نکرده و در برگرفتن اندیشه های غرب صاحب نظر نیست و صرفاً تقلید و ترجمه می کند. دکتر عطاءالله رفیعی آتانی قسمت هفتم 🔸از طرفی موضوع مناسبات علم و دین از زمان مشروطه آغاز شد و در غرب هم مسأله بوده و هست. بنابراین مقارن کردن تولد آن با انقلاب اسلامی یا سالهای اخیر، مواجهه ای غیرعلمی و بس خطاست. 🔸بگذارید یک وضعیت فرضی را با هم تصور کنیم. به تعبیر ادموند هوسرلی، تمام آنچه را گفتم اپوخه کنید بین الهلالین و به زبان عامیانه داخل پرانتز بگذارید. یعنی فرض کنید علم و دین هیچ گونه مناسبات قبلی در غرب و ایران نداشته است. حال می خواهید مسأله ای از مسائل ایران را حل کنید. حل مسائل زندگی ایرانیان مانند توسعه نیافتگی، عدالت اجتماعی، خانواده، شکاف نسلی، بانک، حکومت و … نیازمند ارجاع به دین و علم است. 🔸حتی نامعتقدترین افراد به دین هم نمی توانند منزه و فارغ از توجه به ملاحظات و ملازمات دینی، این مسائل را حل و حتی به خوبی تبیین و تبیُّن کنند. متشرع ترین فرد هم همین وضعیت را در مواجهه با علم دارد. پس بیائیم مسأله را علم دینی و حتی علم و دین نگذاریم بلکه مسأله را حل مسائل ایران در نظر بیاوریم. سخن من با این سنخ تفکرات چنین است که از علم و دین شروع نکنیم بلکه از حل مسائل کشور آغاز کنیم. 🔸برای مثال، با هم مساله سیاست خارجی را حل کنیم. بالاخره یک مبنای فکری وجود دارد که دین بخش قدرتمند آن است و نباید نسبت به آن غفلت و یا تغافل روا داشت. کسی مبتنی بر دستگاه دینی چیزی می گوید و کسی مبتنی بر تفکر غیردینی، چیزی دیگر. افزون بر این اگر در همین مثال اخیر، کسی نقش دین در مواجهات مردم ایران با مسائل خارجی را به کلی نادیده بگیرد، واقعیت را نادیده گرفته و نه تنها از دین دور شده که از علم و مسیر واقع نمایی آن هم انحراف یافته است. مرحوم دکتر شریعتی می گفت در این جامعه باید کار دینی کرد. 🔸اگر دین داری به خاطر اعتقادات و اگر نداری بدان که در این جامعه چون دینی است کاری از تو ساخته نیست. قدرت دین تا بدان اندازه است که عده ای مانند گروه فرقان و منافقین فکر کردند بدون دین نمی توان اهداف را پیش برد. برای همین افکار واقعی خود را در پوشش دین عرضه کردند. همین جا محل زایش نامبارک ریا و نفاق است. اینها در عین آسیب بودن، نشان از اثرگذاری بی نظیر دین دارد. چیزی را نمی توان نمونه آورد که بدون دین در ایران قابل حل باشد. ▫️یعنی ملاحظات عملگرایانه ما را به این سمت سوق می دهد که حتی از منظر یک سکولار هم بدون توجه به دین نمی توان مسائل را فهم و حل کرد؟ 🔸بله همینطور است. اگر دین اصلی ترین عامل حیات انسان ایرانی نبود، رقبای تفکر امام خمینی (ره) پیش از ایشان، به قدرت می رسیدند اما هیچکدام نتوانستند نزد مردم از مقبولیت فراگیر و عمومیت برخوردار شوند. به عبارت دیگر، هیچکدام از این گروه ها نتوانستند اکثریت مردم را نمایندگی کنند. هنوز هم نمی توانند. اقلیت های پرقدرتی بوده و هستند اما توان نمایندگی اکثریت را ندارند. 🔸مردم ما که بعد از انقلاب دیندار نشده اند بلکه پیش از آن هم دیندار بوده اند. شاید کسی بگوید این جامعه آنقدرها هم دینی نیست. اما بنده می گویم آنقدری هم دینی هست که نتوان دین را نادیده گرفت. بیائیم عمل گرایانه به این موضوع نگاه کنیم نه مبناگرایانه. 🔸از سوی دیگر رسالت علم تبیین و تفسیر است. اگر مبنایی معرفت شناسانه بگوید که من مبانی معرفتی ای دارم که می تواند علم را در رسالتش یاری کند. علی القاعده انسان عاقل بایستی به این سخن، روی خوش نشان دهد و پیش‌داورانه و متصلبانه با آن برخورد نکند.چنانکه طرفداران دین هم غالباً از کارگشایی ها و راهگشایی های علم استقبال می کنند. امروز حوزه های علمیه با آغوش باز تحقیق در علوم انسانی و تجربی را پذیرفته اند چون علاوه بر تمام رهاوردهای دانایی، فکر می کنند این آغوش گشایی به دینداری هم کمک می کند. 🔸منتقدان علم دینی عموما از تجربه غرب تقلید می کنند. این نحله فکری از غرب تقلید می کند و این را انتخاب نکرده و در برگرفتن اندیشه های غرب صاحب نظر نیست و صرفاً تقلید و ترجمه می کند. حال با این وصف، باید به آنها گفت شما که این همه تقلید کرده و می کنید، لطفاً تقلید دیگری هم بکنید ـ البته تقلید در فرایند تولید علم به فتوای خود اینها خوب نیست؛ اما به هر روی این دوستان در حال تقلید هستند و کاش اهل تقلید نبودند اما اکنون که هستند، کاش دست کم یک مورد دیگر را هم به فهرست بلند تقلیدات خود می افزودند و آن این که در برابر اندیشه جدید و خلاق از خود انعطاف و گشاده رویی نشان داده و فضا را نبندند. http://l1l.ir/5a0v @OlomEnsaniEslami @salmanraoofi
🔆تبارشناسی منتقدان و موافقان علم دینی ۸ 🔆تبارشناسی منتقدان و موافقان علم دینی 🔹در تاریخ تمدنی ایرانی، مدارس و دانشگاه های دینی رقیبی نداشته و هرچه بوده دینی بوده است. از این رو علم دینی، مساله ای وارداتی نیست بلکه مساله ای است بومی در عین فراملی بود. دکتر عطاءالله رفیعی آتانی قسمت هشتم 🔸دیگر اینکه مانند یک محقق غربی سراغ حل مسأله ای از مسائل ایران بروند. محقق غربی دیگر درگیر مسائل جناحی ایران نیست؛ مسائلی که شوربختانه بر علم دینی به عنوان موضوعی آکادمیک سایه افکنده و اجازه نداده لایه های معرفتی آن، آن سان که استحقاق تحقق دارند، تحقق یابند. بیطرفی به معنای پوزیتیویستی‌اش دست کم در علوم انسانی ممکن نیست اما می توان پیشداوری ها را اقلاً تعدیل کرد. ▫️به این پرسش پاسخ دهید که ماجرای علم دینی در ایران تا چه حد سیاسی است؟ سیاسی بودن آن کجا خوب و کجا بد است؟ البته شاید با مترتب کردن این دوگانه موافق نباشید. 🔸نه اتفاقاً با شما موافق هستم. قبل از پاسخ این پرسش باید بگویم بحث علم و دین ، چندلایه است. لایه نخست، لایه فلسفی است. در این لایه از این بحث سخن خواهد رفت که علم و دین به لحاظ متدلوژیک چگونه به حوزه نفوذ هم راه می یابند. در این لایه، سیاست حضور ندارد اما سه لایه دیگر را در ادامه شرح خواهم داد که این سه لایه، سیاست بردار و و دو لایه آخر، سیاست مدار یا سیاست محور هستند. ▫️ آقای دکتر رفیعی، بخشی از پرسشم را پاسخ ندادید؛ مبنی بر این که مدعای گروه دیگر را که می گویند علم دینی مساله ما نیست بلکه وارداتی است، چگونه ارزیابی می کنید؟ این گروه می گویند علم و دین در جهان اسلام همیشه همبر و هم آغوش بوده و مشکلی با هم نداشته اند، بلکه در غرب و با جدال کلیسا و تحولات علمی قرون وسطی، روابط علم و دین مسأله و محل پرسش های دامنه دار بوده است. 🔸علم دینی یک ماجراست که از دوران مشروطه آغاز شده است. این گزاره، پاسخی به سیاسی‌انگاران – سیاسی انگاران مطلق- است. در پاسخ به گروه دوم باید گفت علم هم به معنای جدیدش در دوره مشروطه متولد شده است. 🔸افزون بر این، قبل از این دوران، هرچه در ایران می بینیم، همه دین بوده و خبری از علم به معنای جدیدش نبوده است. علم به معنای ساینس (Science) محلی از اعراب نداشته است مگر این که علم را به معنای دانش و نالج (Knowledge) در نظر بگیریم که در این صورت می توان گفت علم و دین در تاریخ ایران با هم تعارضی نداشته و روابط آنها محل مساله یا پرابلماتیک و نگرانی نبوده است. 🔸در تاریخ تمدنی ایرانی، مدارس و دانشگاه های دینی رقیبی نداشته و هرچه بوده دینی بوده است. در دوران جدید که مدارس و دانشگاه های جدید ظهور و بروز یافتند، مساله علم و دین مطرح شده است. از این رو علم دینی، مساله ای وارداتی نیست بلکه مساله ای است بومی در عین فراملی بودن اش یا در عین آن که تنها مساله ما نیست. این علم در حال حل مسائل ما و تبیین آنهاست. 🔸ترجمه صحیح تر ساینس، علم تجربی است و این محصول تمدن غرب بوده و وارد شده است. این چیزی که ما امروز با آن مواجه هستیم کماً و کیفاً عظیم و بی سابقه است. ▫️دستاوردهای کسانی مانند ابوریحان، شیخ بهایی و دیگران را از مصادیق علم تجربی نمی دانید؟ به صورت انحصاری علم تجربی را مربوط به جغرافیای غرب می انگارید؟ 🔸توجه کنید ما در جامعه شناسی کسانی مانند ابن خلدون را داشته ایم اما دانش جامعه شناسی به معنای امروزین آن را نداشته ایم؛ معنای امروزین را ناظر به این حجم و دقت علم جامعه شناسی عرض می کنم که در قرن نوزدهم و بیستم نضج و قوام گرفته است. ▫️یعنی علم تجربی به صورت رگه ای و پراکنده در تمدن اسلامی بوده و این ماهیت بسته ای و منظم و مدون مدرن را نداشته است؟ 🔸بله. این تعبیر بسته یا عرضه هم جالب است. علم تجربی با این ماهیت، به طور ناگهانی بر ما عرضه و عارض شد و مانند امواج طوفانی شئونات ما را تحت تأثیر قرار داد. ▫️خب، جای پرداختن بیشتر به موضوع نیست چراکه از بحث تبارشناسی نحله های مختلف حول علم و دین، وارد تاریخ علم خواهیم شد. پس اجازه دهید کلامتان را قطع و دعوت کنم که به موضوع اصلی مان وفادار بمانیم. گفتید علم و دین پیش از انقلاب هم مساله بوده است. مشخصاً علم اسلامی توانسته جایگاهی در خارج از مرزهای ایران و کشورهای مسلمان پیدا کند؟ 🔸در پاسخ به شما و تکمیل پاسخ به کسانی که علم دینی را یکسر سیاسی القاء می سازند باید گفت علم دینی و حتی علم اسلامی، صرفاً مسأله ما نیست. برای نمونه، در غرب و در میان مسیحیان، بحث بانکداری اسلامی به عنوان شیوه ای مطلوب مطرح است. http://l1l.ir/5a0v @OlomEnsaniEslami @salmanraoofi
🔆تبارشناسی منتقدان و موافقان علم دینی ۹ 🔻🔻🔻🔻🔻 نشر مطالب به معنای تایید آن نیست 🔻🔻🔻🔻🔻 🔹موضوع علم دینی و دین علمی چندلایه یا چند سطح است. فلسفی ، فرهنگی - اجتماعی ، سیاسی ، سازمانی دکتر عطاءالله رفیعی آتانی قسمت نهم ▫️در جایی از مصاحبه ناظر به پاسخ به سیاسی انگاری علم دینی در ایران، گفتید علم دینی لایه هایی دارد که لایه اول آن فلسفی است اما بحث به جایی دیگر کشیده شد. لطف کنید همین را بسط داده و از لایه های گونه گون علم دینی بگوئید. 🔸موضوع علم دینی و دین علمی چندلایه یا چند سطح است. یک سطح آن فلسفی است. یعنی وقتی داریم از تعریف علم و تعریف دین سخن می گوییم یا این پرسش را مورد توجه قرار می دهیم که کجای علم فرصت حضور دین را می دهد کجای دین فرصت حضور علم را، در حال بحثی فلسفی و متدلوژیک هستیم. ان ها پرسش های بنیادین یا پایه ای است. اگر کسی معتقد باشد حوزه فروض نظریات علمی جای دخالت دین است، نظری فلسفی داده است. در اینجا بحث های روش شناسانه صوت می پذیرد و سعی می شود از و براساس مبانی دینی نظریات علمی استخراج کنیم. 🔹زیرین‌ترین لایه موضوع مناسبات علم و دین، این لایه است. 🔸لایه دوم، طرح شدن علم دینی به منزله موضوعی فرهنگی و اجتماعی است. جامعه اسلامی، مثل هر جامعه دیگری علمی متناسب با خود تولید می کند و از آن جهت که جامعه، اسلامی است، علم برآمده از این جامعه، هر اندازه که آن جامعه اسلامی است، اسلامی خواهد بود. 🔸این جامعه چرا باید علمی متناسب با خود تولید کند؟ این رویکرد در پاسخ می گوید جامعه اسلامی اهداف متفاوتی نسبت به جوامع دیگر دارد، پس علم متفاوتی تولید می کند. این جامعه روی نظریه پرداز اثر می گذارد و نظریه پردازِ برساخته این جامعه، علم متناسب با این جامعه را تولید می کند. این نگاه، علم را به مثابه ایدئولوژی یا تکنولوژی می بیند؛ یعنی به یک معنا می گوید علم یعنی همه آن تکنیک هایی که جامعه به وجود می آورد که زندگی خودش را به سمت تحقق اهدافش هدایت کند. 🔸یا جامعه علمی تولید می کند که عقاید او را توضیح دهد. این مساله علم بومی یعنی همین؛ علمی که برخاسته از جامعه یا برساخته آن جامعه است. این رویکرد، علم را رنگ و بوی زیست بوم فرهنگی اجتماعی می دهد. در این لایه خبری از بحث فلسفی نیست. یک جامعه مصنوعات مختلف و خاص خود را دارد؛ بازار خاص، آداب و سوم خاص، سنت و تاریخ خاص و سیاست خاص خود را دارد. به طریقی مشابه، این جامعه علم خاص خود را تولید می کند. ▫️گویی خلطی میان لایه اول و دوم وجود ندارد. موافقید؟ 🔸بله. در لایه اول نه خبری از زیست بوم هست و نه از برساخته بودگی محقق و دانشمند توسط یک زیست بوم خاص و نه از علائق و اهداف اجتماعی و جمعی و جامعه ای خبری در میان است. شما فرض کنید یک استاد غیرمسلمان در کشوری مانند آمریکا درباره علم اسلامی تأمل و تحقیق کند. این فرایند منتزع از زمینه فرهنگی و اهداف فرهنگی صورت می گیرد. به بیان دیگر، علم تولیدشده توسط وی برساختهجامعه اسلامی نیست اما مثلاً اگر بر اساس روش شناسی دینی و مأخوذ از منابع دینی باشد، دینی و مشخصاً اسلامی می تواند باشد. ▫️خب با این نگاه اجتماعی اگر کسی بگوید علم و دین در صحنه جامعه و حیات روزمره با هم ارتباط دارند، ممکن است بتواند علم دینی را صورت بندی کند؟ یا دست کم رابطه علم و دین را نشان دهد که کجا همبستگی هست یا نیست، کجا تباین هست یا نیست و …به این پرسش هم پاسخ دهید که آیا صِرف کشف روابط یا تأسیس روابط مثبت میان علم و دین می تواند سبب تولید و یا کشف علم دینی شود؟ 🔸لایه اجتماعی علم را می توان به نهادهایی تقسیم کرد و گفت دین یکی از نهادهای آن است. اگر در این مواجهه، از رابطه علم و دین سخن بگویم از دین به عنوان معارف دینی سخن نگفته ام، بلکه در حال صورت بندی و سخن درخصوص دین به منزله مقوله و پدیده ای اجتماعی هستم. 🔸در این لایه، از دین به عنوان سیستمی فرهنگی و به آن جهت که در نظام ارزشی مردم موثر است و این مردم درحال تولید علم هستند، سخن به میان است. 🔸در این نگاه، جامعه اگر چینی هم باشد بایستی علم متناسب با خود را تولید کند.این رویکرد در دنیا، طرفداران بیشتری نسبت به رویکرد فلسفی علم دارد. شما می دانید امروزه علم بیشتر تحلیل اجتماعی می شود تا تحلیل فلسفی. ▫️کسانی که رویکرد پست مدرن، مطالعات کیفی، جامعه شناسی علمی، جامعه شناسی معرفت و … دارند چنین می اندیشند. مشخصاً جامعه شناسی علم را توضیح دهید که به این مصاحبه هم وفادار بمانیم. 🔸جامعه شناسی علم می گوید علم به صورت اجتماعی تعین می یابد. همچنین می گوید عمده واقعیت علم را می توان با ارجاع به جامعه توضیح داد. http://l1l.ir/5a0v @OlomEnsaniEslami @salmanraoofi
🔆تبارشناسی منتقدان و موافقان علم دینی ۱۲ 🔻🔻🔻🔻🔻 نشر مطالب به معنای تایید آن نیست 🔻🔻🔻🔻🔻 🔹پروسه و پروژه علم دینی یعنی تفکر با توجه به ظرفیت اسلام و تجارب علمی بشر برای حل مسائل جامعه. مسأله اصلی علوم انسانی در ایران، دینی و غیردینی بودن آن نیست، عدم توانایی حل مسأله توسط آن است. دکتر عطاءالله رفیعی آتانی قسمت دوازدهم (قسمت آخر) ▫️یاد جمله هایدگر افتادم که می گوید گذشته زیر پای ماست نه پشت سر ما. 🔸ما مسافریم و نباید در گذشته بمانیم. این گذشته ای که زیر پای ماست هم نباید بر آن ثابت ماند بلکه باید رو به آینده رفت و دست و نگاهمان در حال و آینده باشند. 🔸خطاب به وفاداران متصلب سنت مدرنیته باید گفت اگر بنا بود وضعیت امروز شما تغییرناپذیر باشد که اساساً شما به وجود نمی آمدید. خود مدرنیته محصول نقد بنیاد برافکن سنت کلیسایی بوده است. از این رو باز باید گفت لطفاً تقلید کنید و به مدرنیته و اصل نوشدن آن وفادار باشید که جز این، تناقض و نقض غرض است. متأسفانه این گروه حتی از مسیری که غرب رفته تقلید نمی کند، بلکه از نتایج آن تقلید می کند این یعنی وابستگی و تنبلی در اوج!!. ▫️به بیانی دیگر و از نگاه شما، از فرآیند آن تقلید نمی کند، بلکه از فرآورده ها تقلید می‌کند. 🔸بله ممنونم. دعوت ما از اینان آن است که بیائید در لایه اول که لایه منطق و متدلوژی است با هم گفت و گو کنیم و هرگونه ملاحظه و سوی سیاسی را کنار بگذاریم. اینان ظاهرگرا هستند و به جای آن که با جوهر غرب مواجهه کنند، متوجه ظواهر آن بوده اند. اینان داعشهای باورمند فرهنگ غربند . ▫️به نظر می رسد تعبیر داعش های غرب زده، تعبیر رادیکالی باشد. 🔸ببینید هر دو گروه، ظاهرگرا هستند؛ یکی له آزادی و دیگری علیه آزادی. بی تردید نمی توان این دو گروه را چندان مشابه دانست و غرب گرایان را به داعش و نوتکفیری‌ها تقلیل داد، اما هر دو ظاهرگرا هستند؛ یکی دنبال ظاهر اسلام و دیگری در پی ظاهر غرب رفته است. 🔸 غرب گرایان آدمهای بدی نیستند بلکه گرفتار پارادایمی شده اند که فکر می کنند با هر ابزاری باید از آن دفاع کنند و چون این بحث در یک سطح پایینی از عقلانیت طرح می‌شود، کسی که می خواهد از عقل هم دفاع کند غیرعاقلانه دفاع می کند و از علم، غیرعلمی دفاع می کند. بیائید از انسان غربی در فکر کردن هم تقلید کنید همین و دیگر هیچ! ▫️سخن آخرتان در خصوص مسأله اصلی علم دینی را می شنویم. 🔸پروسه و پروژه علم دینی یعنی تفکر با توجه به ظرفیت اسلام و تجارب علمی بشر برای حل مسائل جامعه. مسأله اصلی علوم انسانی در ایران، دینی و غیردینی بودن آن نیست، عدم توانایی حل مسأله توسط آن است. 🔸اگر علوم انسانی در ایران، کارآمد باشند، ما با آن مشکلی نداریم. ادعای ما این است که همانگونه که علم دینی هویت خود را از روش و مبانی و ملازمات معرفت شناختی خود می‌گیرد از توانش برای انجام رسالتی که از علم و دین انتظار می رود نیز می گیرد. http://l1l.ir/5a0v @OlomEnsaniEslami @salmanraoofi
🔆تبارشناسی منتقدان و موافقان علم دینی ۱۰ 🔻🔻🔻🔻🔻 نشر مطالب به معنای تایید آن نیست 🔻🔻🔻🔻🔻 🔹تولید علم، ماهیت چهار لایه دارد. زیرین‌ترین لایه آن که مهمترین لایه آن است، سیاست بردار نیست. این لایه، معرکه خلاقیّت و اراده فردی و ذوق اوست. این لایه، فرآیند خلاقیت فکری عالمان است. دکتر عطاءالله رفیعی آتانی قسمت دهم 🔸یعنی اینطور نیست که علم صرفاً در آزمایشگاه ها و کتابخانه ها تولید شود. حتی آزمایشگاه ها هم هویت اجتماعی دارند. در آزمایشگاه همآزمایشگران در حال تصمیم هستند که چه بکنند و چه نکنند. این تصمیمات، متأثر از فرهنگ آنهاست. 🔸بر اساس این نگاه که علم، تعین اجتماعی دارد، می توان نتیجه گرفت که اجتماع اسلامی به علم، تعین اسلامی می دهد. ▫️ حال از لایه سوم و چهارم بگویید. 🔸لایه سوم، لایه سیاست است. سیاست برآیند رسمیت یافته جامعه است. جامعه وقتی که نقش خود را به نحو قانونی و رسمی اِعمال می کند، خود را در سیاست نشان می دهد. سیاست همین کارکرد را برای علم می تواند داشته باشد؛ سیاست از دل جامعه بالا کشیده می شود. تبیین های فوکو مبنی بر آن که قدرت، علم تولید می کند از همین سنخ است. 🔸لایه چهارم، لایه سازمانی است. وقتی شما مبتنی بر این انگاره شاهد به وجودآمدن سازمان هایی هستید که فرآیند تولید علم را مدیریت کنند؛ سازمان هایی مانند مدرسه، حوزه، دانشگاه، وزارت علوم و … ▫️ناظر به این چهار لایه، موضوع شما در قبال سیاسی‌انگاران علم دینی در ایران چیست؟ کسانی که می گویند علم، فراسوی تصمیمات بوده و فرآیندی یا پروسه‌ای است تا پروژه ای و بخشنامه ای. 🔸کسانی که علم دینی را یکسر سیاسی می خوانند به ما بگویند در سه لایه اخیر، علم چه دینی و غیر دینی می تواند سیاسی نباشد یا سیاست در آن لایه ها ممکن است مؤثر نباشد؟ در تمام دنیا در این سه لایه سیاست دخیل است. فراتر از این، یکی از اینها نشان دهد که این نقش آفرینی سیاست در این سه لایه اتفاقاً به نفع تولید علم نبوده است. سیاست اگر دمکراتیک و برآیند جامعه باشد، اثرگذاری آن در علم سبب جهت گیری علم به سمت تحقق خواسته های عمومی می شود. ▫️ببینید بسیاری معتقدند که علم، در یک درازنای تاریخی به وجود آمده و نمی توان مانند یک پروژه ساختمانی به آن نگاه کرد که مطابق بخشنامه ای چند نفر گرد هم آمده و تقسیم کار کرده و مدام جلسه بگذارند و بنایی را شروع به ساخت کنند. برخی می گویند علم متأثر از یک روح زمانه- تعبیر هگل- است و نمی توان چون برنامه ای عمرانی و یا ساخت یک برنامه تلویزیونی به آن نگاه کرد. این اشخاص، پروژه علم دینی در ایران را ساده انگاری و دور از ماهیت پیچیده تولید علم می دانند. همچنین برخی آن را غیرطبیعی و اراده گرایانه و حتی دُنکیشوتی هم خوانده اند. 🔸هرچقدر علم متاثر از لایه های سوم و چهارم تولید شود، این حرفهای منتقدان به درستی نزدیک خواهد شد اما تولید علم، ماهیت چهار لایه دارد. زیرین‌ترین لایه آن که مهمترین لایه آن است، سیاست بردار نیست. این لایه، معرکه خلاقیّت و اراده فردی و ذوق اوست. این لایه، فرآیند خلاقیت فکری عالمان است. 🔸اما وقتی همان دانشمندان که تنها دغدغه شان علم است در چارچوب مقررات دانشگاه ها و دولت ها مشغول تولید علم هستند. دولت ها و حتی جوامع این گونه اند که وقتی علمی متناسب با هویت اجتماعی آنها تولید شود، به شما پاداش(تمجید و تشویق) می‌دهند. در مقابل، اگر علمی متناسب با جامعه تولید نشود، شاهد فشار اجتماعی خواهد بود. به نظر شما تکنولوژی های جهانی چرا عمدتاً در صنایع نظامی خود را نشان می دهند؟! ▫️بخشی از دلایل آن، این است که مهمترین و درعین حال حداقلی‌ترین مقوله در سیاست، امنیت است. 🔸بله همینطور است اما تنها همین نیست. رویکرد نظامی کشوری مانند امریکا و قدرت های بزرگ موثر است. اینجا پای سیاست و سیاستگذاری در میان است. اینجا هم بار دیگر به منتقدان علم دینی باید گفت تقلید کنید. این همه نقش سیاست در دنیای غرب در تولید علم در آن بلاد، بی‌بدیل و پر دلیل است. دنیایی که آنها دوست دارند؛ یعنی دنیای غرب، مالامال از نقش سیاست و مدیریت در تولید علم است. چرا از غرب انتقاد یا دست کم تقلید نمی کنند تا شرایط تولید علم در کشور را درک کنند؟ کل سیاست در غرب در حال جهت دادن علم به سمت تحقق اهداف خود است. 🔸دانشگاه های عظیم غرب با مقاصد اقتصادی به وجود آمده اند. تمام نهادهای علمی در دنیا، با متدلوژی اقتصادی قابل توضیح است. انگار انسان هایی ماکسیمایز کننده سود، جمع شده اند و نهادی علمی را به وجود آورده و یا مدیریت می کنند. اگر دانشگاهی سود اقتصادی نداشته باشد، آن را تعطیل خواهند کرد. http://l1l.ir/5a0v @OlomEnsaniEslami @salmanraoofi
🔆تبارشناسی منتقدان و موافقان علم دینی ۱۱ 🔻🔻🔻🔻🔻 نشر مطالب به معنای تایید آن نیست 🔻🔻🔻🔻🔻 🔹ما اکنون در نیمه راه تاریخ تولید علم قرار داریم. تولید علم مانند کاروانی آمده و ما در نقطه ای به آن ملحق شده یم. هیچ منطقی و تدبیری شما را نمی تواند مجاب کند که از نقطه صفر شروع کنید. دکتر عطاءالله رفیعی آتانی قسمت یازدهم 🔸در آخر این بخش باید بگویم علم دینی هم چهار لایه است و در لایه اول باید دقیقاً منطق تولید علم کار خود را بکند. این لایه، سیاست بردار نیست و محل خلاقیّت، تفکر، عقل، تجربه و آزمایش است. هیچ فردی را نمی توان مجبور کرد که شما امشب فکر کن و این موضوع علمی را تمام کن. این لایه، اجباربردار هم نیست. ▫️یا این که بگوییم حتما باید نتیجه استدلال هایت این بشود یا نتیجه آزمایش هایت آن بشود. تعهد به نتیجه در این مرحله معنا ندارد بلکه تقرب به حقیقت و ایده آل تر، دستیابی به حقیقت و واقعیت اصالت دارد. 🔸این سطح عمیق‌ترین سطح علم است اما از لایه های دیگر نمی توان چشم پوشی کرد. این لایه ها باید کار خود را بکنند. طبیعتاً دولت اسلامی، برای تصمیم گیری و سیاستگذاری های خاص خود به علمی متناسب با اهداف نیاز دارد. 🔸این لایه که لایه سوم است، برای فرآیند علم، یک ضرورت است. چه کسانی با این لایه مخالف اند؟ مخالفان باید بتوانند ثابت کنند این تبیین ما واقع نما نیست. ما در پاسخ می گوییم منتظر تبیین واقع‌نماتری ازعلم توسط شما هستیم. بر اساس نگاه ما، فلسفه علم، جامعه شناسی علم، سیاستگذاری علم و مدیریت علم نامی دیگر و برابرنهادی برای چهار لایه گفته شده است که دستگاه تولید دانش را مقابل دیده می نهد. ▫️آنچه گفتید ناظر به آن بود که علم هم پروژه است هم پروسه و هر دو را باید ملاحظه کرد. دوگانه دیگر، دوگانه تأسیس و تکوین است. عده ای خطاب به طرفداران علم دینی می گویند مگر علم یک ساختمان است که بتوانی با یک طرح آن را بسازی. اینطور نیست و علم در درازنای تاریخ شکل گرفته است و انقلاب های علمی هم حاصل تصمیمات سیاسی نیستند. 🔸واقعیت آن است که ما در نقطه صفر یا آغاز تاریخ تولید علم قرار نداریم. ما اکنون در نیمه راه تاریخ تولید علم قرار داریم. تولید علم مانند کاروانی آمده و ما در نقطه ای به آن ملحق شده یم. هیچ منطقی و تدبیری شما را نمی تواند مجاب کند که از نقطه صفر شروع کنید. مگر می‌توان این همه انباره دانش را نادیده گرفت؟حال باید پرسید این فرآیند تاریخی علم، جبری است؟ آنهایی که انقلاب علمی را به وجود آورده اند مجرم اند؟ اگر مبنای مخالفان علم دینی صحیح باشد باید مردمانی را که در تاریخ به تولید علم و تغییر نگاه از مسیرهای کلی دانش مبادرت کرده اند، مستحق مجازات دانست و برخورد کلیسای قرون وسطی با گالیله را وجیه دانست. ▫️یعنی نگاهی که جهد و جد برای تولید علم دینی را تحقیر می کند، برخلاف مدرنیته و اصل نوشدن آن است. این درحالی است که اغلب مخالفان علم دینی از در مدرنیته با علم دینی به مخالفت برخاسته اند. 🔸می توان گفت ای کاش باز هم تقلید کنند. کاش از غرب و تجلیل آنها از نوآوری تقلید می کردند اگرچه تقلید در این موارد خوب نیست ولی آنها که مقلدند، کاش اقلاً این یک تقلید دیگر را بیفزایند. 🔸تفاوت نگاه آن دسته از مخالفان علم دینی که می گویند راه گذشته را بروید با کلیسایی که از دانشمندان می خواست به سنت و گذشته وفادار بدانند چیست؟ ما به ان دوستان می گوییم شما گذشته را ببین اما به گذشته نچسب. پایت را بر گذشته بگذار اما با دستانت آینده را بساز. به صخره عظیم عقلانیت بشری تکیه کن و درخت های جدید بکار. http://l1l.ir/5a0v @OlomEnsaniEslami @salmanraoofi
علم دینی از نگاه فرهنگستان .pdf
حجم: 297K
🔆فایل متنی چگونگی تحقق علم دینی از نگاه فرهنگستان علوم اسلامی قم آیت الله سید محمد مهدی میرباقری 🔆استاد سید محمّدمهدی میرباقری «الگوی پیشرفت جمهوری اسلامی باید هم‌تراز با رقیبِ تمدنیِ ما، یعنی امریکا، تدوین شود. در الگوی پیشرفت باید نگاه تمدنیْ حاکم باشد و نگاهمان صرفاً منطقه‌ای نباشد» @mirbaqeri @salmanraoofi
My Recordingelmedini.madreseyeafagh1.960214.MP3
زمان: حجم: 17.47M
#علم_دینی #علوم_انسانی_اسلامی #استاد_میرباقری 🔆صوت سخنرانی استاد میرباقری در موضوع علم دینی با عنوان : "پرسش اصلی در نظریه علم دینی" 🔆ارائه شده در موسسه آفاق حکمت ۹۶/۲/۱۴ @OlomEnsaniEslami @salmanraoofi
علوم_انسانی_اسلامی 🔆مبانی و چالش های فلسفی تحقق ۱ 🔹علم دینی به معنایی از علم گفته می‌شود که حتی می تواند شامل فیزیک هم باشد، اما دغدغه علوم دینی، علوم انسانی است. 🔹تلقی از علم، علم تجربی و تلقی از دین، متون نقلی است که در این فضا‌ها علم دینی نامعقول است چراکه هم علم تجربی ابعاد غیر تجربی دارد و هم دین ابعاد غیر نقلی دارد و دین مساوی با نقل نیست و در بسیاری از موارد از عقل استفاده می‌شود. 🔆حجه الاسلام دکتر حسین سوزنچی بخش اول ▫️نشست علمی «مبانی و چالش‌های فلسفی تحقق علم دینی» از سلسله نشست‌های مطالعات اسلامی علوم انسانی به همت مرکز تخصصی طوبی برگزار شد. ▫️در این نشست حجت الاسلام حسین سوزنچی، دانشیار دانشگاه باقرالعلوم(ع) به تعریف علم دینی و مشکلات پیش روی تحقق این علم پرداخت. 🔸سوزنچی در ابتدای سخنان گفت: علم دینی به معنایی از علم گفته می‌شود که حتی می تواند شامل فیزیک هم باشد، اما دغدغه علوم دینی، علوم انسانی است؛ حساسیت‌هایی که در این علم است در دیگر علوم وجود ندارد و در شرایطی که بین علم جدید و دین اسلام ناسازگاری‌هایی احساس می‌شود این پرسش پیش می‌آید که حال چه باید کرد؟ 🔸 از طرفی باید جلوی تلقی نادرست از علم دینی را گرفت و در عین حال این برداشت که همه علوم غربی جدید باطل، کفر و دور ریختنی است و فقط باید به قرآن و روایت مراجعه شود و از دل آن علم دینی استخراج شود، صحیح نیست؛ اگرچه این نظر هم مدافعانی دارد و در عین حال انتقاد‌هایی هم به فضای غربی وجود دارد. 🔸دانشیار دانشگاه باقرالعلوم(ع) تصریح کرد: نیاز نیست که همه چیز را از نو تولید کنیم چراکه در فضا‌های غربی نیز عده‌ای بر دین مسیحیت و یهودیت هستند که مثل ما دغدغه دین و انسان متعالی دارند و در مقابل جریان‌های ضد دینی و ضد خدایی ایستاده اند. 🔸به عنوان نمونه موج سوم فمنیست یک جریان خانواده گرا است که آراء و کتاب‌های آنان شبیه ما است و آن‌ها در این موضوع با ما قرابت دارند و از طرفی در غرب جریان‌هایی هستند که استدلال‌های همجنس گرایان را به خوبی نابود می‌کنند و با این امر مخالف هستند؛ بنابراین در این زمینه‌ها دیگر نیاز به تولید نیست. ▫️نسبت صحیح علم و دین 🔸وی بیان داشت: مسئله اصلی در علم دینی این است که نسبت صحیح علم و دین را بشناسیم که علم چه جایگاهی در زندگی دارد؟ چرا به علم جدید نیاز است؟ چه نیازی به علم دینی است؟ در واقع مجموعه این‌ها می‌خواهد درک بهتری از واقعیت به ما بدهد که کار دین و علم مدرن هدفشان یکی است و می‌خواهند زندگی بهتر را ارائه دهند؛ در اینجا این پرسش پیش می‌آید که آیا با توجه به اهداف مشترک علم و دین؛ آیا این دو باید باهم رقابت داشته باشند یا رفاقت؟ 🔸سوزنچی تصریح کرد: پرسش دیگری که مطرح می‌شود این است که این تلقی که بین دین و علم ناسازگاری وجود دارد مسئله ما است یا غربی ها؟ 🔸متأسفانه در بحث علم دینی، برخی در میدان بازی غربی‌ها بازی می‌کنند چراکه میدان باز‌ی ما در تمدن اسلامی و نسبت علم و دین به گونه‌ای بوده است که این دو به عنوان دو نهاد جداگانه در مقابل یکدیگر نبوده اند، اما در شرایط فعلی افتراق علم و دین به عنوان دو نهاد در جامعه ما تثبیت شده است. http://meftaah.com/news/118908 @salmanraoofi
🔆مبانی و چالش های فلسفی تحقق 🔹علم دینی به معنایی از علم گفته می‌شود که حتی می تواند شامل فیزیک هم باشد، اما دغدغه علوم دینی، علوم انسانی است. 🔹تلقی از علم، علم تجربی و تلقی از دین، متون نقلی است که در این فضا‌ها علم دینی نامعقول است چراکه هم علم تجربی ابعاد غیر تجربی دارد و هم دین ابعاد غیر نقلی دارد و دین مساوی با نقل نیست و در بسیاری از موارد از عقل استفاده می‌شود. حجه الاسلام دکترحسین سوزنچی 🔆بخش دوم (بخش آخر) ▫️نشست علمی «مبانی و چالش‌های فلسفی تحقق علم دینی» از سلسله نشست‌های مطالعات اسلامی علوم انسانی به همت مرکز تخصصی طوبی برگزار شد. ▫️در این نشست حجت الاسلام حسین سوزنچی ، دانشیار دانشگاه باقرالعلوم (ع) به تعریف علم دینی و مشکلات پیش رو تحقق این علم پرداخت. ▫️علم تجربی ابعاد غیر تجربی و دین ابعاد غیر نقلی دارد. 🔸دانشیار دانشگاه باقرالعلوم(ع) در ادامه گفت: تلقی از علم، علم تجربی و تلقی از دین، متون نقلی است که در این فضا‌ها علم دینی نامعقول است چراکه هم علم تجربی ابعاد غیر تجربی دارد و هم دین ابعاد غیر نقلی دارد و دین مساوی با نقل نیست و در بسیاری از موارد از عقل استفاده می‌شود. 🔸از طرفی علم ابعاد متنوع دارد که یکی از این ابعاد تجربی است لذا راه شناخت واقعیت لزوما تجربی نبوده و ملاک علم نیز تنها روش تجربی نیست. در عین حال گفته اند که تجربه ناب وجود ندارد و به همین دلیل نسبی گرایی را نتیجه گرفته و می‌گویند روش، عامل انحطاط علم است. 🔸وی با طرح این سوال که آیا تفکیکِ روشی علوم تجربی قابل قبول است؟ گفت: در واقع این روش پذیرفته نمی‌شود و ما تمایز روشی را قبول نداریم؛ از طرفی انحصارعلم به روش تجربی به نسبی گرایی منجر شده است. ▫️جایگاه ارزش‌ها در علم 🔸سوزنچی درباره جایگاه ارزش‌ها در علم گفت: تجربه به شما ارزش‌ها را نمی‌دهد و باید و نباید‌ها را نیز بیان نمی‌کند به همین دلیل ارزش‌ها از فضای علم کنار رفته و مبنای واقعیت فقط تجربه شده می شود. از سوی دیگر دین مکتب ارزش‌ها را بیان می‌کند و در همین راستا ارزش‌ها را از دین، و علم را از علم می گیرد؛ وقتی ارزش‌ها کنار گذاشته شد ارزش‌های دلبخواهی در علم پدید آمد که مشخص نیست استانداردسازی و اخلاق حرفه‌ای که از دل این ارزش‌های دلبخواهی بیرون آمده برای علم کارآمدی داشته باشد. 🔸وی در پایان گفت: در موضوع واحد از همه منابع و ابزار‌های شناخت(حس و برهان و شهود) به تناسب موضوع می‌توان استفاده کرد. پیش فرض‌ها و ارزش‌ها قابلیت بحث معرفتی دارند و علم نسبت وجودی با عالم دارد و عالم در پیشبرد علم موثر است و تقلای اخلاق عالم در رشد خود او موثر است. http://meftaah.com/news/118908 @salmanraoofi
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔆مهدی گلشنی فیزیکدان و استاد دانشگاه شریف: اگر قرآن میفهمیدند و... جرأت نمیکردند بگویند علم دینی معنا ندارد @OlomEnsaniEslami @salmanraoofi