eitaa logo
سلمان رئوفی
5.8هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
324 ویدیو
186 فایل
🔆قال رسول‌الله ص: ان هذا الدين متین 🔆کانال‌سلمان‌رئوفی 🔆مکتب شناسی فقهی، عرفان شیعی ،سیره ائمه ع ،علوم انسانی، فرهنگ و سیاست راه ارتباط @srsr1359 🔆صوت دروس در کانال سروش @salmanraoufi سایت boohoos.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ اگر در قرآن و روایات و فتاوا بگردیم، خیلی از این مطالب پیدا می‌کنیم که مجموعه‌ای از مسائل است که می‌تواند قسمت‌هایی از طب سنتی را تشکیل بدهد. مثلاً پیغمبر گرامی صلی‌الله علیه و آله فرمودند: «نحن قوم لا ناکل حتی نجوع و اذا اکلنا لا نشبع» یا فرمودند: «امش بدائک ما مشی بک» وقتی دردی به سراغت آمد، زود دارو مصرف نکن و اجازه بده بدن، دفاع خودش را انجام بدهد. این مطالب، مورد تائید علم پزشکی روز هم هست. با توجه به این مسائل، نظر من این است که طب اسلامی می‌تواند وجود داشته باشد اما نه به‌عنوان رشته‌ای مثل فقه. 📝 اختصاصی شبکه اجتهاد: در سال های گذشته عده ای با نام متخصص «طب اسلامی» به درمان مردم پرداخته اند و ضمن نفی طب جدید و تمامی دستاوردهای بشری به استناد برخی روایات طبی داروها و شیوه های درمانی متفاوتی را به عنوان جایگزین پزشکی مدرن برای مراجعان خود توصیه و تجویز می کنند. برای بررسی این موضوع و تحلیل مبانی این اشخاص، با حجت‌الاسلام‌ دکتر احمد علی قانع، عضو هیئت علمی دانشکده ارتباطات دانشگاه امام صادق علیه‌السلام گفتگو کردیم. او که بررسی‌های فراوانی در روایات از جمله روایات طبی داشته است، ضمن تأکید بر اینکه طب اسلامی یک دانش نیست، اما بر نادرستی تصور خالی بودنِ روایات از توصیه‌های بهداشتی و پزشکی نیز مخالفت کرد. مشروح این گفتگو به‌قرار زیر است: 📝 اجتهاد: آیا اساساً دانشی به نام طب اسلامی وجود دارد یا آنکه روایات طبی، به لحاظ حجم و نوع پرداخت، درصدد تأسیس دانشی به نام طب اسلامی نبوده‌اند؟ ⏪ قانع: آن مقداری که من مطالعه داشته‌ام این است که اسلام برای هدایت بشر آمده است و می‌خواهد انسان را به تکامل برساند. روح و نفس انسان، درواقع، حقیقت انسان است و بر مرکب جسم سوار است، لذا منافاتی ندارد که اسلام مطالبی راجع به‌سلامت جسم انسان بگوید؛ چون این‌ها مقدمه تکامل روحی انسان است و لذا این مرکب و جسم باید سالم باشد. بنابراین طب اسلامی وجود دارد، همان‌طوری که مدیریت اسلامی که بر مبنای تعالیم اسلامی است وجود دارد و با مدیریت غیر اسلامی فرق دارد. ما قائل هستیم اقتصاد و سیاست و حقوق اسلامی وجود دارد؛ اما نمی‌خواهم بگوییم اسلام رشته‌ای همانند رشته فقه یا کلام اسلامی یا تفسیر اسلامی، به نام طب اسلامی دارد. روایات درصدد تأسیس این علم شاید نبوده‌اند؛ اما گزاره‌هایی که از خداوند متعال و پیغمبر صلی‌الله علیه و آله و ائمه معصومین صلوات الله علیهم اجمعین به‌صورت قطعی به ما رسیده است را باید مورد توجه قرار دهیم. 🔹 مثلاً خداوند متعال فرموده است: «کلوا واشربوا و لا تسرفوا» که یک گزاره قرآنی است. یا «کلوا من الطیبات» که در اینجا فقه اسلام در ارتباط با حیوانات، برخی را حلال و طیب و برخی را حرام و غیر طیب، معرفی می‌کند. اسلام خوردن بعضی از چیزها را حرام کرده است که از مطالب یقینی فقه است و شکی در آن نیست. اینکه قاعده لا ضرر می‌گوید خوردن و استعمال هر چه که ضرر به جسم می‌زند حرام است، خودش یک طب اسلامی است. مثلاً وجوب روزه از احکامی است که به‌شدت در سلامتی انسان مؤثر است. به نظر متخصصان علم پزشکی، روزه فواید زیادی دارد و تجربه می‌گوید: میزان بیماری در ماه رمضان به‌شدت سقوط می‌کند. اینکه در اسلام، دستورات مستحبی در آداب اکل و شرب داریم و فقها از این روایات و معیارهای قوی، فتوا داده‌اند، همه حاکی از توجه اسلام به جسم است. 🔹 این نمونه‌هایی که عرض شد، از باب مشت نمونه خروار است. اگر در قرآن و روایات و فتاوا بگردیم، خیلی از این مطالب پیدا می‌کنیم که مجموعه‌ای از مسائل است که می‌تواند قسمت‌هایی از طب سنتی را تشکیل بدهد. مثلاً پیغمبر گرامی صلی‌الله علیه و آله فرمودند: «نحن قوم لا ناکل حتی نجوع و اذا اکلنا لا نشبع» یا فرمودند: «امش بدائک ما مشی بک» وقتی دردی به سراغت آمد، زود دارو مصرف نکن و اجازه بده بدن، دفاع خودش را انجام بدهد. این مطالب، مورد تائید علم پزشکی روز هم هست. با توجه به این مسائل نظر من این است که طب اسلامی می‌تواند وجود داشته باشد اما نه به‌عنوان رشته‌ای مثل فقه. 🌿🌿🌿 @salmanraoofi ادامه در👇👇👇
📝 اجتهاد: به‌هرحال شما طب اسلامی را به‌عنوان یک‌رشته قبول دارید؟ ⏪ قانع: اصل و اساس هدایت، مثلاً قرآن کریم را که در نظر بگیرید، اغلب روایات، تکامل همان کتاب الله است ولی در کنارش هم مطالبی در مورد اموری که مفید برای جسم است نیز بیان‌شده است. حالا یا باید بگوییم بر روی طب اسلامی و روایات، خوب کار نشده است، لذا ما تردید داریم که طب اسلامی وجود دارد یا نه و یا باید بگوییم با توجه به اینکه هدف اصلی هدایت معنوی بوده است، تکامل و صحت جسم را خدای متعال و ائمه معصومین صلوات الله علیهم اجمعین، به تجربه بشر واگذار کرده‌اند ولی این‌گونه نیست که برای سلامت جسم انسان هیچ‌چیزی نگفته باشند. نمونه‌هایی که عرض کردم، ازجمله مطالبی است که در این مورد بیان‌شده است. به نظر ما طب اسلامی هنوز تکمیل‌نشده است و این تکمیل‌نشدن یا به سبب کم‌کاری ماست یا به جهت اینکه هدف اصلی نبوده است و قصد و هدف اصلی همان هدایت معنوی است و باقی مسائل به تجربه بشری واگذارشده است. 📝 اجتهاد: رابطه میان طب اسلامی و طب سنتی چیست؟ برخی اساس طب اسلامی که بر مزاجات اربعه است را برگرفته از طب سنتی (یونانی) می‌دانند. برخی نیز معتقدند که روایات طبی ما اسرائیلیات است و برگرفته از طب سنتی یونانی است که وارد طب ما شده است. ⏪ قانع: من همه روایات را تائید نمی‌کنم؛ اما اینکه ادعا کنیم همه روایات طبی، اسرائیلیات است نیز نیاز به اثبات دارد. من اعتقاد دارم رابطه میان طب اسلامی و طب سنتی، رابطه عموم و خصوص من وجه است؛ یعنی قسمتی از مطالب، میان این دو مشترک است. از طرفی طب اسلامی مطالبی دارد که طب سنتی ندارد و بالعکس طب سنتی مطالبی دارد که طب اسلامی ندارد؛ اما اینکه قائل شویم اساس طب اسلامی، از طب سنتی گرفته‌شده به نظر من درست نیست. این امکان وجود دارد که طب سنتی هم که از یونان یا جای دیگر آمده باشد، قبلاً از منابع وحیانی یا از تجربه بشری گرفته‌شده باشد. لذا ممکن است ریشه هر دو علم یکی باشد؛ بدون اینکه بخواهیم یکی از این دو طب را متخذ از دیگری بدانیم و باقی مطالب را هم اسرائلیات و جعلیات بدانیم. به نظر می‌رسد به شکل کلی نظر دادن مشکل است و نیاز به دلیل دارد. به‌هرحال هر چه که در طب سنتی آمده باید بررسی شود و نمی‌توان به‌طورکلی حکم به صحت و بطلان آن کرد. 📝 اجتهاد: با توجه به ضعف سندی غالب روایات طبی اسلامی، آیا می‌توان آن‌ها را مستند به شریعت دانست؟ ⏪ قانع: اصل این سؤال قابل‌تأمل است. اینکه می‌گویید غالب روایات، ضعف سندی دارد، آیا واقعاً کار جدی در این زمینه شده و نتیجه‌اش این بوده است یا صرف حدس است. 🌿🌿🌿 @salmanraoofi ادامه در👇👇👇
🔅🔅🔅 📝 اجتهاد: بله، در موسسه دارالحدیث مجموعه ای روی این مطلب کار کرده اند و این نکته از آنهاست. ⏪ قانع: اگر این گزاره‌ای که فرمودید درست باشد، عرض بنده این است که در علم فقه هم ضعف سندی اگر منجبر به عمل مشهور بشود یا مؤیدات عقلی و تجربی داشته باشد، می‌تواند ضعف را جبران کند تا بتوانیم از آن روایت استفاده کنیم. اگر این‌طور شد، آن مواردی که این اتفاق برای آن افتاد و انجبار پیدا کرد؛ حالا یا باتجربه یا با استدلال عقلی یا باشهرت و …، استناد به شریعت هم می‌تواند پیدا کند. من این نکته را تکرار می‌کنم که فقیه در علم فقه گاهی تلاش خود را به کار می‌گیرد ولی به حکم الله واقعی نمی‌رسد کما اینکه فتواها در طول قرون و اعصار همین را نشان می‌دهد؛ در این علم هم همین‌طور است؛ بنابراین اصل امکان استناد با شریعت در علم طب، قابل‌پذیرش است. در برخورد با روایات ضعیف، اگر بخواهیم این روایات ضعیف را کنار بگذاریم، اثبات اینکه این مسئله از شریعت صادر نشده نیز دلیل محکم می‌خواهد؛ بنابراین باید در بقعه امکان قرار داده شود. 📝 اجتهاد: اما در هنگام شک در حجیت و عدم حجیت یک روایت باید اصل عدم حجیت را جاری کنیم چون اصل بر عدم اعتبار ظنونی است که از جانب شارع تائید نشده باشد. ⏪ قانع: اصل این مسئله قابل‌بررسی است. ما روایاتی داریم که فرمود اگر روایات ما را نفهمیدید، آن‌ها را رد نکنید؛ بلکه علم آن را به ما واگذار کنید. اگر روایتی مؤیدات عقلی و تجربی داشته باشد، چرا پذیرفته نشود؟ الآن مثلاً ابوهریره مشهور به کذب است، اما آیا می‌توان گفت هر حدیثی از ابوهریره به ما رسیده است جعلی است؟ نمی‌توان چنین چیزی را گفت. اگر انسانی به‌دروغ هم بخواهد جعل کند، ابتدا باید راست بگوید تا بعد بتواند دروغش را قالب کند. لذا صرف اینکه روایت از حیث سندی، ضعیف باشد، نباید آن را کنار گذاشت. بله، اگر از حیث دلالی، مخالف عقل و تجربه بشری یا نقل باشد، باید آن را کنار بگذاریم و نمی‌شود چنین روایتی از معصوم صادرشده باشد؛ اما اگر روایت مؤیداتی داشته باشد، به نظر من اصل عدم حجیت در این موارد جاری نیست. 📝 اجتهاد: آیا اعتبار سنجی روایات طبی، شیوه‌ای غیر از اعتبار سنجی روایات فقهی دارد؟ ⏪ قانع: خیر. در اعتبار سنجی روایات از همان معیارهای فقهی استفاده می‌شود که نوعاً مسائل عقلی هستند و استثناپذیر هم نیست و در همه علوم و دانش‌ها کاربرد دارند، البته به‌شرط اینکه اعتبارسنجی ما قوی باشد. البته من نمی‌گویم اگر در فقه اعتبارسنجی جدی به کار می‌بریم، در این روایت به شکل ضعیف انجام شود. همچنین من نمی‌گویم هرکسی در این زمینه ادعایی کرده ادعایش درست است. 📝 اجتهاد: به نظر می‌رسد شما در حجیت روایات قائل به وثوق خبری هستید نه وثوق مخبری. درست است؟ ⏪ قانع: بله نظر ما همین است. ما قائل به وثوق خبری هستیم نه اینکه سلسله روات را حتماً توثیق کنیم تا روایت درست بشود. 🌿🌿🌿 @salmanraoofi ادامه در👇
🔅🔅🔅 📝 اجتهاد: اگر مطلب شما از حیث ثبوتی درست باشد، اما اینکه بگوییم لسان این روایات، لسان شریعت است و مطابق با واقع است، از جهت اثباتی به مشکل می‌خوریم. مثلاً در روایت برای دل‌درد، تجویزی فرموده است. حال در شکم انسان، انواع و اقسام بیماری ها ممکن است باشد و اینکه با یک روایت تمام اقسام این بیماری‌ها برطرف شود، از حیث اثبات، مشکل است. ⏪ قانع: مگر ما در فقه چه می‌کنیم؟ در فقه هم می‌گوییم: هذا ما وصل الیه المفتی. به ضرس قاطع که نمی‌گوییم این حکم، حکم خداست. علاوه بر این‌که این جزئیات را نمی‌توان به‌صورت استقلالی به شریعت نسبت داد. یک مطلب کلی از شریعت رسیده است. ممکن است بگوییم روح انسان‌ها مشابه است و لذا دستورات الهی برای همه یکسان است. جسم آن‌ها نیز مشابه یکدیگر است. بله، ممکن است که زمان و مکانی که افراد در آن زندگی می‌کنند، خصوصیاتی داشته باشد و آن مزاجات نیز ممکن است متفاوت باشد، اما این‌ها کار پزشک است کما اینکه در اخلاقیات هم همین‌طور است. 🔹 معروف است که می‌گویند دو نفر که مشغول درس بودند، قبل از انقلاب خدمت شهید بهشتی رسیدند. به ایشان عرض کردند که ما در تعطیلات تابستان، چه کتابی مطالعه کنیم؟ ایشان به یکی گفته بود کتاب جهاد و امربه‌معروف و نهی از منکر را مطالعه کنید و به دیگری گفت کتاب صلاۀ را بخوانید. وقتی از ایشان سؤال شد که چرا دو بحث مختلف را به آن دو نفر پیشنهاد کردید، ایشان در جواب گفت: یک از این دو نفر در تعبدیات ضعیف بود لذا خواندن کتاب صلات را به او توصیه کردم و دیگری اگرچه در تعبدیات قوی بود، اما گوشه‌گیر و منزوی بود و با اجتماع کاری نداشت. لذا به او توصیه کردم کتاب جهاد و امربه‌معروف و نهی از منکر را بخواند. 🔹 تفاوت‌هایی که از تفاوت انسان‌ها نشأت می‌گیرد اگر در جسم انسان باشد، باید در طب اسلامی مورد لحاظ قرار بگیرد. آنچه ما می‌توانیم به شکل احتمال قوی و در پاره‌ای از موارد به‌صورت یقینی، بیان کنیم، کلیاتی است که به این تفاوت‌ها برنمی‌گردد. 📝 اجتهاد: فرمودید که استظهار ما از روایات طبی و روایات فقهی فرقی نمی‌کند، درحالی‌که به نظر می‌رسد، بین این دو فرق است. چون در فقه، ما به دنبال حکم ظاهری هستیم؛ یعنی اگر این حکم ظاهری با واقع اصابت داشت که خوب است و اگر اصابت نداشت، مجتهد و مکلفین معذورند؛ اما در طب، ما به دنبال واقع هستیم نه تنجیز و تعذیر. لذا این دو باب با یکدیگر مختلف هستند. ⏪ قانع: ما ضعف سندی را پذیرفتیم؛ اما اگر این ضعف سندی را با آنچه عرض شد، جبران کردیم، بحث دیگری است. بله، آنچه فرمودید که ما در طب به دنبال واقع هستیم درست است. در فقه، اگر مجتهد به حکم واقعی هم نرسید، باید یک وظیفه‌ای برای مکلف، معلوم کند. حال در طب هم می‌گوییم: این شخص بیمار است. اگرچه دنبال واقع هستیم؛ ولی این بیمار الآن باید چه کند؟ می‌گوییم به‌احتمال‌قوی این دارو به درد بیمار می‌خورد. مگر علم طب جدید چه می‌کند؟ این‌که می‌گویم سیره عقلا در علوم مختلف، مؤید کار و حرف ماست اینجاست. آیا در علم طب جدید، هر حرفی که می‌زنند، واقعاً واقع را تا انتهای آن کشف کرده‌اند یا اینکه در بسیاری از موارد، یک حدسی زده می‌شود و احتمالی داده می‌شود و مؤیداتی هم پیدا می‌گردد؟ مثلاً خیلی وقت‌ها بعد از سال‌های سال می‌گویند فلان دارو، مضر است و لذا آن را کنار می‌گذارند. 🌿🌿🌿 @salmanraoofi ادامه در👇👇👇
🔅🔅🔅 📝 اجتهاد: شیوه صحیح در برخورد با مدعیان دروغین طب اسلامی که با جان مردم بازی می‌کنند، چیست؟ ⏪ قانع: من فکر می‌کنم که این آیه قرآن راهنمای ما باشد که فرموده: «قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِین» (نمل ۶۴) البته این آیه خطاب به کفار است؛ اما به‌طریق‌اولی شامل مسلمانان نیز در هر مسئله‌ای می‌شود. ما در هر مسئله‌ای باید یک نظام و سیستمی داشته باشیم که این کسانی را که ادعای طب اسلامی می‌کنند، بررسی شود که کجا درس‌خوانده‌اند و از چه شخص و افرادی یاد گرفته‌اند. در این صورت مدعیات دروغین از مدعیان راستین، مشخص شود. بنده از مدعیان دروغین اصلاً حمایت نمی‌کنم؛ اما از مدعیان راستین نیز باید مستندات عقلی و نقلی و تجربی را طلب کنیم. 🔹 مسائل فقهی، مآلش عالم آخرت است و نمی‌توان آنها را تجربه کرد؛ اما مسائل طبی را می‌توان تجربه کرد. لذا اگر نظامی باشد که مثلاً بیمارانی که در ده سال گذشته توسط طب اسلامی درمان شده‌اند، ارزیابی شوند تا یک آمار رسمی داده شود، خوب است. باید حرف‌ها و تجویزها و داروهای اطباء اسلامی، موردبررسی قرار بگیرد. نباید کار آن‌ها را تعطیل کرد ولی باید موردبررسی قرار گیرند. 🔹 برخورد چکشی با این قضایا صحیح نیست. به‌هرحال مردم به این اطباء رجوع دارند و نمی‌توان آن‌ها را به‌راحتی از صحنه حذف کرد. علاوه بر اینکه درست هم نیست. 🔹 به نظر من وزارت بهداشت باید یک قسمت پژوهش خود را در این مسئله قرار دهد و متخصصین این فن به‌صورت مستند، به بررسی این مسئله بپردازند و آمار دقیق بدهند. این‌یکی از کارهایی است که لازم است انجام شود. شاید هم انجام‌شده باشد و من خبر ندارم. 🔹 البته انسان نباید زودباور باشد. باید یک بررسی تخصصی توسط وزارت بهداشت در این مسئله صورت بگیرد و سپس آمار رسمی داده شود و اگر به این نتیجه رسیدند که خوب و مؤثر است، این علوم طب اسلامی را در دانشگاه‌ها هم به پزشکان طب جدید، آموزش بدهند. 🌿🌿🌿 @salmanraoofi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔆مردتر از همه مردها این برادر شهید است 🔆برادر شهید حادثه تروریستی زاهدان خطاب به روحانی: روی بنی صدر رو سفید کردی... @BisimchiMedia @salmanraoofi
همه تناقض گویی های 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 سروش محلاتی به عنوان یکی از حامیان نشان دار دولت اعتدال در قم٬ در تبیین حیطه تاسی به اولیای الهی میگوید: باید ارزشها ملاک تاسی از اولیای الهی باشد نه قالبها و روشهایی که در شرایط خاص رخ داده اند. او میپرسد مثلا آیا سن حضرت فاطمه (س) موقع ازدواج، اندازه مهر و جهیزیه و اموری از این دست، میتواند مورد تاسی قرار گیرد؟ ▫️ سوالی اینجا قابل طرح است و آن اینکه آیا ساده زیستی حاکمان که تضمین کننده بقای حکومت دینی است، یکی از ارزشهای مورد توصیه اولیای خدا نیست؟ امام خمینی (ره) در این باره چه می گفتند؟ سروش در میان سخنانش به داستان امام صادق ع و سفیان ثوری اشاره میکند. در نقلی آمده حضرت لباس خوبی پوشیده بودند و سفیان در ظاهر، لباسی زمخت پوشیده بود و زیرش لباسی نرم! حضرت به این ریاکاری اشاره می کنند! اما چرا سروش این نکته را متذکر نمیشود که در این نقل، امام صادق (ع) زیر لباس سفید نرم خود، به قصد ریاضت نفس، لباسی خشن پوشیده بودند؟ سفیان ثوری وقتی می بیند آن حضرت لباس های نظیف و زیبا پوشیده است، ایراد می گیرد که مگر شما فرزند امیر المؤمنین نیستید؟ حضرت صادق (ع) در جواب او می فرمایند در زمان علی (ع) غالب مردم جامعه تهیدست بودند و وضع مناسبی نداشتند و از طرفی، من این لباس را برای حفظ آبرو پوشیده ام، اما لباس زیر من خشن است در واقع، آن حضرت می خواستند با لباس زیبا، حفظ ظاهر کنند و با پوشیدن لباس خشن در زیر لباسهای لطیف و ظریف، خود را به تن پروری عادت ندهند. آن گاه امام به سفیان فرموده: اما تو این لباس رو را که خشن و پشمینه است، برای تظاهر و جلب نظر مردم پوشیده ای؛ ولی لباس زیرین تو نرم و لطیف است. چرا سروش به این بخش اشاره نمیکند؟ میدانیم ایشان ثناگوی مرحوم هاشمی رفسنجانی است کسی که گفتمان نفی لزوم ساده زیستی مسئولان را با انگ ریاکاری عادی ساخت. او که خود وضع مالی بدی ندارد، لزوم سازش با غرب را تئوریزه میکند، مرید و مدافع تمام عیار تفکر هاشمی و یکی از سخنرانان مجالس یادبود ایشان است و هاشمی را نماد عقلانیت و منتقدین انقلابی ایشان را تندرو میخواند! او میگوید باید دید پشت پرده کسانی را که سفره ساده میاندازند بعد دوربین می آورند تا ساده زیستی آنها دیده شود، چیست؟ درست میگوید ریاکاران محکومند. "افضل الزهد اخفاء الزهد" اما نکته ای که در سخنان این طیف کمتر دیده میشود، اشاره به لزوم ساده زیستی و قناعت در آموزه های دینی خصوصا برای حاکمان است! مرحوم هاشمی میگفت وقتی خدمت و کار برای مردم نباشد، ساده زیستی چه سودی دارد؟! روشن است الگوی درست در انقلاب اسلامی جمع "کار و ثروت اندوزی نکردن" است. ▫️سروش محلاتی از قدرت و استقامت فقهی دهه شصت در زمان امام خمینی میگوید و اینکه بر رقبای فقهی غالب بود او معتقد است در این سه دهه اخیر به تدریج گفتمان رقیب غالب شده است، چون فقهای انقلابی همچون آیت الله مومن و آیت الله یزدی، آنچنان که باید از حقوق مردم دفاع نمی کنند. نظر شما چیست؟ به نظر میرسد این جماعت از طرفی خود را پیرو امام خمینی و مدافع نظرات شهید بهشتی و طالقانی و هاشمی رفسنجانی و... میخوانند و از طرف دیگر در سایت خود به علما نسبت میدهند که در زمانه غیبت، اقامه حدود لازم نیست؛ درحالی که از گذشته مشهور فقها معتقد بوده اند اجرای حدود جایز است، سروش وانمود میکند نظر فقها خلاف این بوده! عبارت سروش: ...بدون در نظر گرفتن مساله ای که علما بیان می دارند مبنی بر اینکه حدود در عصر غیبت اجرا نشود... او همچنین میگوید: در این دوران ساب النبی قابل مجازات نیست، نهی از منکر اگر تنش ساز باشد باید تعطیل شود... 🔹کسی منکر اختلاف نظر در میان فقها در قرون طولانی حکومتهای جور و طواغیت نیست، از دید بسیاری از آن فقها، امکان برقراری حکومت دینی و امیدی به اقامه احکام الهی وجود نداشته است. اما آیا آنچه سروش محلاتی نوشته، موافق نظرات فقهی بنیادین امام خمینی است؟! در جای دیگر می نویسد نپوشاندن موی خانمها حرام است ولی وجدانا مفسده ندارد! لذا نباید اجباری باشد! گرچه نپوشاندن قسمت های دیگری که پوشش واجب شده؛ مفسده دارد و باید قانونا ممنوع باشد! همچنین سروش محلاتی و همفکرانش تصریح می کنند مردم میتوانند اسلام و حکومت دینی را نخواهند! چون در انتخاب آزادند! یعنی بین آزادی تکوینی و تشریعی فرق نمی گذراند! باید گفت با این اوصاف در واقع شما در باطن؛ خود را رقیب گفتمان فقهی امام خمینی میدانید! اما به اسم دفاع از خط امام، به نفی نظرات ولی فقیه بعد از امام و فقهای انقلابی می پردازید! از دهه شصت برای پیشبرد اهداف خود استفاده میکنید! نام این پنهان کاری چیست؟ ✍ علی مومنی آخرین تحولات حوزوی را در روزنه پی بگیرید 👇 @rozaneebefarda
تضعیف فقه انقلاب با پوشش آرای فقهی امام خمینی 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔸آقای سروش محلاتی در تبیین وضعیت "فقهِ انقلاب" در چهل سالگی میگوید: فقهِ انقلاب دو دوره متفاوت داشته و دارد. دهه شصت باتکای نظرات امام خمینی دوره اوج و تعالی بود؛ ایشان مشارکت سیاسی مردم را به رسمیت میشناخت. اما بعد از آن فقه انقلاب رو به نزول گذاشت. به عنوان مثال آیت الله مومن نوشته اند: لا دخل لانتخاب الامه فی فعلیه ولایه الفقیه ایضا (الولایه الالهیه، محمد مومن ج۳ ص۴۷۸) انتخاب مردم در فعلیت ولایت فقیه دخالت ندارد. لذا فقه انقلاب تنزل کرده است‌. آقای قاضی زاده، مدیر موسسه در قم؛ همفکر ایشان در مصاحبه با جماران اعتراف میکند: امام خمینی مشروعیت حکومت و روسای جمهور را تا اواخر عمر صرفا از ناحیه ولی فقیه میدانستند و نقشی برای مردم از این جهت قائل نبودند. لذا در تنفیذها میفرمودند من رئیس جمهور را "منصوب" میکنم و اگر از مسیر اسلام خارج شود او را "بر کنار خواهم کرد". قاضی زاده تصریح میکند امام خمینی در تنفیذ همه روسای جمهور و تا اواخر حیاتشان، نظری شبیه آیت الله مومن داشته اند! اما سروش محلاتی میگوید در دهه شصت و با پشتوانه آرای امام، مشارکت سیاسی مردم رسمیت داشت و گفتمان غالب آن بود که رای مردم در فعلیت ولایت فقیه نقش دارد. موضوعی که فقیهانه چون آیت الله مومن آن را نفی کردند. با این حساب آیا آنچه سروش گفته است میتواند شاهدی بر ادعای تنزل فقه انقلاب باشد؟! عبارت قاضی زاده: "شاید بشود گفت متن حکم حضرت امام(ره) در هنگام تنفیذ حکم نخست وزیر اول و هنگام تنفیذ حکم تک‌تک رییس‌جهور‌ها و همین‌طور مقام معظم رهبری در دوران خودشان، به این نظریه نزدیک‌تر است."  از این آقایان سوال میکنیم آیا مبنای امام خمینی (صرف نظر از روزهای پایانی عمر امام که ادعای دیگری دارید) همین چیزی است که شاگردان و فقهای انقلابی همچون آیت الله مصباح و مومن گفته اند یا چیزی است که شما معتقدید؟ آیت الله مومن نوشته اند رای مردم در مشروعیت و فعلیت ولایت فقیه دخالتی ندارد؛ مشروعیت ولایت فقیه از سوی دین است و بسط ید و امکان حکمرانی بسته به همراهی مردم است. اگر نظر و عمل امام همان است، چرا فقهای انقلابی را متهم به تنزل دادن فقه انقلاب می کنید؟! مگر نمی گویید در زمان امام مشروعیت به تنفیذ ولی فقیه بود، ایشان رئیس جمهور را منصوب می نمود و به او مشروعیت میبخشید؟! وانگهی معیار برای اوج و نزول فقه چیست؟! آیا قرار است از حقوقی که خداوند به انسان عطا کرده است دفاع کنیم یا تا میتوانیم بر حقوق انسان بیفزاییم؟! اقتضای فکر توحیدی چیست و لازمه اندیشه اومانیستی کدام است؟ انسان گرایی در دنیای معاصر، موضوعی آشنا و بسیار فراگیر است. یعنی دفاع از حق انسان و به حاشیه راندن دین. مباحث برخی از اهل قلم در کشور ما (همچون مجتهد شبستری) مبتنی بر یک پیش فرض غیر حوزوی انسان گرایانه است. گرایشی که پشتوانه دموکراسی غربی است. متاسفانه عده ای نیز از این جریان متاثرند و گاه ادبیات فقهی را هم در خدمت آن قرار میدهند. اما دم زدن از حقوق مردم با این شیوه، هنر نیست. در نگاه توحیدی، خدا محور عالم است، یا انسان مومن به خدا محور عالم است، این دو از هم جدا نیست، ولی در نگاه اومانیستی، انسان یکه و مستقل انگاشته شده. به هر حال اگر کسی از نظر فقهی به این نتیجه قطعی رسید که انتخاب مردم در حقانیت حکومت معصوم یا فقیه دخالت ندارد به صرف این نمیتوان فقه او را نازل و مغلوب خواند! یا اگر معتقد شد رای مردم هم جزء العله است و دخالت دارد، نمی توان فقه او را متعالی خواند! به هر روی آقای قاضی زاده معترف است عمل امام و جملات مربوط به تنفیذ ایشان، منطبق با دیدگاهی است که مشروعیت را از ناحیه دین میداند، نه مرکبی از دین و خواست مردم، اما ایشان هم نظر امام خمینی را نمی پسندد و ادعا میکند نظر امام در اواخر عمر، عوض شده بود. اما دلیل صریحی بر این ادعا اقامه نمی کند. قاضی زاده به عباراتی اشاره میکند که صراحتی در مدعای ایشان ندارد. مثلا پاسخی که امام ۳۵ روز پیش از وفات به آیت الله مشکینی داده اند و فرمودند مجتهدی که با واسطه خبرگان توسط مردم، برگزیده میشود منتخب مردم است و حکم او نافذ است. اما نمی توان با وجود عبارات و عملکرد صریح امام، ادعا کرد ایشان در پایان عمر نظرشان برگشته است! آن هم با جملاتی ظنی الدلاله که دیدگاه مقابل هم به آن ملتزم است! در نهایت باید گفت دم زدن افراطی از مردم در بازی سیاست سودمند است. اما ای کاش کارنامه عملی دولت اعتدال نیز شاهدی بر دلسوزی واقعی نسبت به مردم و خدمتگذاری بود. نه نشانگر سوء مدیریت و وادادگی و اعتماد به دشمنان اسلام و مسلمین. بله، هنر تلاش برای کسب رضای گ الهی و خدمت واقعی است. علی مؤمنی @rozaneebefarda
🔷خلاصه بیانات فقیه محقق استاد آیت الله سیفی مازندرانی در درس خارج فقه مورخه شنبه 27-11-97 پیرامون معاهده نامه های Cft، Palermo و Fatf🔹 بسمه تعالی مدتی است طرح استعماری کنوانسیون از مجلس به شورای نگهبان و از آنجا به مجلس تشخیص مصلحت و در آنجا بعد از بحث، چند بار به تعویق افتاد و گفته می شود امروز روز تصمیم گیری نهایی است. برخی گفتند برای تأمل بیشتر در جوانب مسئله و برخی گفتند برای جوسازی جهت تصویب این طرح تأخیر و تعویق انجام گرفت. ولی آنچه مسلّم است این است که دشمن بعد از شکست در جنگ داعش و سایر نقشه های شومشان أعم از فتنه های داخلی و جنگهای نیابتی خارجی جهت براندازی یا لا أقل توقف پیشرفت و صدور انقلاب اسلامی در صدد نقشه ای برآمد و آن اینکه بازوهای اصلی و قوی ایران (یعنی نیروهای انقلابی سپاه و الحشد الشعبی و انصارالله یمن و حزب الله لبان و فاطمیون افغانستان و زینبیون پاکستان و ...) را قطع و منع همکاری بین المللی با آنان را تشخیص داد. این سه طرح مزبور برای متفرق کردن و تضعیف و از هم پاشیدن این نیروهاست. امروز سران استکبار جهانی برآنند که اجماع بین الدُوَلی علیه این نیروهای انقلابی تشکیل دهند. والله و بالله و تالله مسأله فقط تحریم اقتصادی و فشار مالی مردم و نیروهای انقلابی نیست. مسئله ی اصلی ایجاد یک توافق بین المللی با امضای خود ایران علیه نیروهای انقلابی کشورهای خط مقدم مبارزه با آمریکا و صهیونیست و اروپا و استکبار جهانی است. همانگونه که مسأله ی معاهده ی برجام در همین راستا و برای دور زدن ولایت فقیه بوده است. 🔴متن کامل را در سایت seyfi.ir ملاحظه کنید.
💠 ماموران خدا 🔷 از معدود جاده هایی که در ایران نرفته بودم ، جاده "یزد ـ طبس" بود. دیروز ، مسافر صحرای طبس بودم. گمان نمی کردم اواخر این بیابان خشک و بی آب و علف ، ماموران خدا دلم را بربایند! چهار ساعت راه کویر را که می آیی ، در ۱۲۰ کیلومتری ، سمت راست جاده تابلویی نظرت را جلب می کند ؛ "شن ها ، مامور خدا بودند." جمله دلکش و آشنایی است. کمی جلوتر ، مسجد شُکر است. وجه تسمیه مسجد را محوطه فنس شده پشت آن تفسیر می کند. در محدوده محصور سمت چپ جاده ، لاشه یک هواپیمای سی۱۳۰ و یک بالگرد سی‌اچ-۵۳ پیداست. اینها تنها یادگاری های آمریکا از حمله نظامی به ایران است! اینها حکایت از ماجرای عملیات پنجه عقاب / Operation Eagle Claw دارد که کارتر ، اردیبهشت ۵۸ برای آزادی گروگان های آمریکایی روانه ایران کرد.  این قطعه از بیابان ، گرمترین و بی سبزه ترین نقطه این جاده است ، ولی دقیقا قطعه ای از بهشت است. پسر ۴ ساله ام مدتی است درباره مفاهیمی چون "آمریکا" ، "دشمن" و "جنگ" از من می پرسد. پاسخ به سوالاتش برایم دشوار بود. ولی کنار این لاشه بالگرد ، با انگشت سبابه همه این مفاهیم را برایش توضیح می دهم. فهمیدن در چشمان او و ایمان در دل من برق می زند. این بیابان شده مسجدالحرام و من شده ام مُحرم. گرد چهارگوشه این مکعب مفتولی طواف می کنم. من اینجا به لقاء الله نائل شده ام و با ذرات وجودم خدا را حس می کنم. با شن ها سخن می گویم. با باد نجوا می کنم. آسمان را در زمین و زمین را در آسمان می بینم. از اینها می پرسم مگر روح الله و انقلابش چقدر بر حق بود که همه برای یاری اش بسیج شدید؟ مگر حواستان نبود رییس جمهور خمینی ، بنی صدر بود؟ مگر از دزدی ها و اختلاس های حکومت خبر نداشتید؟ پاسخ همگی یک چیز است: ما مامور خدا بودیم! از همین یک جمله می فهمم ادامه پاسخ را ؛ که ماموران خدا برای دفاع از انقلاب و نظامی آمدند که مجاهدان راه خدا برپا کرده بودند. اشک و لبخندم مرکب شده اند. به لاشه هواپیما نگاه می کنم و می خندم به همه کسانی که برای سقوط این نظام دست و پا می زنند. لاشه این چرخ بال و آن طیاره ، مرا به یاد لاشه صدام و شارون و رفقایشان می اندازد. حتی به سران فتنه و کوتوله های کوموله و .... فکر می کنم! اما اشکم از این است که چقدر کوچکیم! از اینکه خدا ، جان بالاترین رسولش را با تار عنکبوت حفظ می کند. از اینکه پر بهاترین حکومت آخرالزمانی را با شن ها نگه می دارد! به این فکر می کنم که آن وقت که نه موشک داشتیم و نه پهپاد و نه حتی گلوله ، سلاح جنگی مان "شن" بود. به اینکه سایه جنگ را نه مدافعان برجام ، بلکه مدافعان حرم هم از سر کشور دور نکرده اند ؛ که اگر خدا اراده کند ، به تن شن های بیابان لباس خاکی بسیجی می کند! در آیه (لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ۚ كُلُّ شَيْءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجْهَهَُ) (قصص / ۸۸) تدبر می کنم که اگر فرد و حکومتی وجه خدا شوند و توجهشان به خدا باشد ، ماندگار می شوند و از همه آسیب ها و گزندها به سلامت می گذرند. در (وَلِلَّهِ جُنُودُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا) (فتح / ۷) فرو رفته ام که همه عالم سپاه خداست و خودش همه را فرماندهی می کند. ای کاش می توانستم همه مخالفین و معارضین نظام را به صحرای طبس ببرم تا عظمت و شکوه و حقانیت انقلاب را از نزدیک شهود کنند. ای کاش راهیان نور جنوب و غرب را به شرق هم برسانند. نورانیت و صفای صحرای طبس ، هیچ از دوکوهه و طلاییه کم ندارد. ✅ @Aminikhaah
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔈 چرا رهبری دخالت نمی کند؟ 🔊 اختیارات ، وظایف و روش رهبری در مواجهه با مفاسد درون نظام 📢 پاسخ به سوالات اساتید حلقه های معرفت #آستان_قدس_رضوی 📅97/05/25 #مشهد 🔔 @Aminikhaah_Media
🏳بمناسبت پنجمین سال ابلاغ 🏳سیاستهای اقتصاد مقاومتی 💠رهبرانقلاب ‼️کلمه اقتصاد مقاومتی زیاد تکرار میشود اما من خیلی از مقدار پیشرفت این فکر و این بنیان مهم در کشور خوشنود نیستم! ۹۴/۷/۲۲ ‼️اگر همه‌ی کارهای ضروری در موضوع اقتصاد مقاومتی انجام شده بود، امروز تفاوت محسوسی را در اوضاع اقتصادی کشور و زندگی مردم شاهد بودیم! ۹۵/۱۲/۱۹ ‼️از وقتی این اقتصاد مقاومتی مطرح شده هزار مرتبه از طرف مسئولین تأیید شده لکن با تکرار زبانی هیچ اتفاقی نمیافتد؛ با تکرار اسم دارو هیچ بیماری خوب نمیشود؛ دارو را باید مصرف کرد! ۹۳/۱۱/۶ ‼️از روزیکه این سیاستهاى اقتصاد مقاومتى اعلام شده است و ذکر آن مکرر گفته شده است، مسئولین مختلف در مقام حمایت و ستایش از این سیاستهاى اقتصاد مقاومتى برآمده‌اند لکن تجربه‌ى بنده به من میگوید که ستایش کافى نیست؛ تعریف کردن کافى نیست؛ حرکت لازم است. بله، افرادى در منبرهاى عمومى و جلسات خصوصى از مزایاى اقتصاد مقاومتى مطالبى را بیان میکنند و غالبا هم درست است، اما خب باید اقدام کرد، عمل کرد! ۹۳/۳/۴ ⚠️توجه؛ 🏴آیا بیانیه گام دوم انقلاب نیز چنین خواهد شد؟؟؟ #نشربامنبع @Jahade_tabeini
🔆بیانیه گام دوم انقلاب 🔆تبیین و تحلیل بیانیه گام دوم انقلاب توسط آیت الله دام ظله 📆جلسه اول ۱۳۹۷/۱۱/۲۸ 🔸ان شاءالله در طی جلساتی بعضی از فرازهای بیان بسیار مهم، عالمانه، دلسوزانه و فکر شده ی مقام معظم رهبری دام ظله العالی را متعرض می شویم، هم تذکاراً برای خودمان و اینکه مایه تدبر و تأمل بیشتر برای خودمان و گامی جهت انتشار، تبیین و پیاده سازی آن بیانیه برداریم. 🔸بعد از آن که ایشان حمد وثنای الهی را بجای می آورند و درود و سلام بر محمد و آل می فرستند در فراز اول سخنانشان میفرمایند : « از میان همه‌ی ملّتهای زیر ستم، کمتر ملّتی به انقلاب همّت می‌گمارد؛ و در میان ملّتهایی که به‌پا خاسته و انقلاب کرده‌اند، کمتر دیده شده که توانسته باشند کار را به نهایت رسانده و به‌جز تغییر حکومتها، آرمانهای انقلابی را حفظ کرده باشند». یعنی یا انقلاب شان به ثمر ننشسته یا اگر به ثمر نشسته است آرمان ها فراموش شد و راه منحرف شده است و به کج راهه رفته اند. اما به لطف خدای متعال این انقلاب این چنین نبوده است. 🔸« امّا انقلاب پُرشکوه ملّت ایران که بزرگ‌ترین و مردمی‌ترین انقلاب عصر جدید است، تنها انقلابی است که یک چلّه‌ی پُرافتخار را بدون خیانت به آرمانهایش پشت سر نهاده و در برابر همه‌ی وسوسه‌هایی که غیرقابل مقاومت به‌نظر می‌رسیدند، از کرامت خود و اصالت شعارهایش صیانت کرده و اینک وارد دومین مرحله‌ی خودسازی و جامعه‌پردازی و تمّدن‌سازی شده ‌است. درودی از اعماق دل بر این ملّت؛ بر نسلی که آغاز کرد و ادامه داد و بر نسلی که اینک وارد فرایند بزرگ و جهانیِ چهل سال دوم می‌شود». 🔸اینها یک واقعیت هایی است که به آن توجه می دهند ((وأَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّثْ)) 1 ؛ این از آن نعمت هایی است که ما باید هم به یاد خودمان بیاوریم و هم در افراد دیگر به آن توجه بدهیم. این همان نعمت بزرگ خدای متعال بود که فرموده اند (( اللَّهُمَّ إِنَّا نَرْغَبُ إِلَيْكَ فِی دَوْلَةٍ كَرِيمَةٍ تُعِزُّ بِهَا الْإِسْلَامَ وَ أَهْلَهُ وَ تُذِلُّ بِهَا النِّفَاقَ وَ أَهْلَهُ وَ تَجْعَلُنَا فِيهَا مِنَ الدُّعَاةِ إِلَى طَاعَتِكَ وَ الْقَادَةِ فِی سَبِيلِكَ وَ تَرْزُقُنَا بِهَا كَرَامَةَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ )) 2 . 🔸مفاد این کلام این نیست که آرمان ها حتماً پیاده شده یا محقق شده است، بحث در این است که از آن آرمان ها دست برداشته نشده است و نظام درصدد پیاده کردن آن ها بحمدالله تبارک و تعالی است. ممکن است که [ آن آرمان ها] پیاده نشده باشد یا کمرنگ پیاده شده باشد یا حتی در بعضی از امور خلاف آنچه که در نظر بوده است انجام شده باشد که مورد به مورد وجود دارد و همین موارد مورد گلایه مندی شدید است و کفران نعمت حساب می شود. 🔸در راس این هرم بحمدالله رهبری وجود دارند و مراجع بزرگوار و حوزه های علیمه و مردم متدین و خداجو هستند، راه راهی است که بنابراین جهت وجود دارد و این گفته ها برای این است که راه گم نشود، کم رنگ نشود و بی توجهی به آن نشود. این خیلی لازم است که همه ما این وظیفه را داریم که ان شاءالله گام برداریم و متوجه باشیم. ▫️پاورقی: 1. سوره مبارکه الضحی، آیه 14 2.الکافی، ج2، ص422 @salmanraoofi
🔴 یک آشغال دیگر برای جابجایی جلاد و شهید در دولت غربگرایان ✍بیداری ملت 🔴به کمپین #بیداری_ملت بپیوندید👇 http://eitaa.com/joinchat/963837952Cb758f6bd13
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹جناب پرزیدنت دلیل افزایش قاچاق در دوران صدارتش را #ارزان بودن کالا عنوان می‌کند، آن هم در دورانی که ریز و درشت، موافق و مخالف و همه و همه اذعان دارند که #گرانی بیداد می‌کند! 🔹نه آقای #روحانی! دلیل قاچاق، ارزانی نیست، دلیلش اولا این است که جریان سیاسی حامی شما،ضد ضدشفافیت هستند. همه طرح‌های شفافیت نظیر ایران کُد، شبنم، کارت سوخت و ... را تعطیل کردند و علت دیگرش سقوط ارزش پول ملی (گرانی افسارگسیخته دلار) است که آن هم نتیجه سیاست‌های شماست! 🔹آقای روحانی! چرا یکسال پیش #گوشت قاچاق نمی‌شُد؟ چرا تا قبل از تعطیل کردن کارت سوخت توسط وزیر نفت شما، قاچاق سوخت اینقدر فاجعه‌بار نبود؟ 🔹ایراد کار از مدیریتِ فشل و پرحاشیه اصلاحطلبان و غربگرایان دولت شماست، نه ارزانی کالا! 🔴به کمپین #بیداری_ملت بپیوندید👇 http://eitaa.com/joinchat/963837952Cb758f6bd13
📌 پیامدهای اصرار برای به‌کارگیری «مقاصد الشریعه» در #فقه ✳ آیت‌الله علیدوست با بیان اینکه اصرار برای به‌کارگیری «مقاصد الشریعه» در فقه، برای جلوگیری از اطلاق گیری‌های رایج در فقه موجود است که در برخی از موارد، پیامدهای نادرستی به دنبال دارد، گفت: تمسک به مقاصد تا آنجا درست است که نصوص دینی را از کار نیندازیم. 📝 به گزارش پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح؛ هشتمین نشست از سلسله نشست‌های هم‌اندیشی فقه حکومتی، پنج‌شنبه ۲۵ بهمن ماه، به همت دبیرخانه ‌هم اندیشی فقه حکومتی و با حضور آیت‌الله ابوالقاسم علیدوست، در پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی قم برگزار شد. مطابق روال این هم‌اندیشی‌ها، شاگردان اساتید نظریه‌پرداز و نمایندگان مؤسسات فعال در عرصه فقه حکومتی، حضور داشتند. 🔹 در آغاز این نشست حجت‌الاسلام حسینی کمال‌آبادی، یکی از شاگردان وی به تبیین مهم‌ترین دستاوردهای استاد در زمینه فقه حکومتی پرداخت. وی در این بخش «نظریه استصلاح شیعی» را یکی از شاخصه‌های نظام فقهی موردنظر استاد علیدوست معرفی کرد و آن را نتیجه تنقیح مبانی گذشتگان و به‌ویژه «قاعده ملازمه» دانست. وی از کتاب فقه و عقل به‌عنوان یک پشتوانه مهم برای کتاب فقه و مصلحت یاد کرد. @salmanraoofi ادامه در👇👇👇
📌 پیامدهای اصرار برای به‌کارگیری «مقاصد الشریعه» در ✳ سپس، حجت‌الاسلام حسینی به طرح مسئله استنباط اول و دوم در اندیشه فقهی استاد خویش اشاره کرد و اینکه ایشان چگونه با تکیه ‌بر همین نوآوری، جلوی بسیاری از مفاسد را در فقه بسته است. به گفته حجت‌الاسلام حسینی، استاد در استنباط نوع اول معتقد به «تراکم ظنون» است و به‌سادگی به اصول عملیه تن نمی‌دهد؛ تا جایی که در پانزده سال اخیری که من در محضر ایشان بودم در درس خارج فقه خود، هیچ‌گاه از اصول عملیه استفاده نکرده است. ✳ نخستین محور سخنان استاد علیدوست در این نشست، با توجه به تفکیک میان علل الشرایع و مقاصد الشریعه در بخش اول کتاب فقه و مصلحت بود و اینکه ایشان، اولی را ناظر به اهداف هر یک از مقررات شریعت و دومی را اهداف کلی دین می‌داند. پرسش شماری از شرکت‌کنندگان در نشست این بود که در فرایند استنباط از نصوص مبیّن شریعت با نظارت نصوص مبیّن مقاصد الشریعه، نصوص مبیِّن علل الشرایع چه جایگاهی دارند؟ ✳ وی در پاسخ به این پرسش، به دو نکته مطرح‌شده در کتاب فقه و مصلحت اشاره کرد. نخست آنکه ممکن است فقیهی یک نص خاص را مبین مقاصد بداند (مانند دیدگاه مرحوم ایروانی درباره عبارت «المؤمنون عند شروطهم») و فقیه یا فقهای دیگری همان نص را مبین شریعت بدانند. دیگر آنکه نصوص مبین مقاصد در برخی از ساحت‌ها تبدیل به نصوص مبین شریعت می‌شوند. مثلاً تعبیر «اعدلوا هو أقرب للتقوی» در آیه‌ی ۸ سوره مائده، بیان‌گر دستور خاصی برای زندگی فردی نیست، اما همین عبارت هنگامی‌که در اختیار یک مقام قضایی قرار گیرد، چون می‌تواند از آن برنامه استخراج کند، برای او یک نص مبین شریعت خواهد بود. ✳ استاد علیدوست توضیح داد که اکنون و سال‌ها پس از نگارش این کتاب به این باور رسیده است که بسیاری از نصوص مبین مقاصد، در فقه الدوله و فقه الحکومه در جایگاه نصوص مبین شریعت قرار می‌گیرند. به عنوان مثال حیاء و عفاف در نسبت به مکلفین فردی به مثابه مقاصد الشریعه است چرا که برای او، حجاب و عفاف احکام مشخصی دارد اما به نسبت دستگاه حاکمیت یک حکم شرعی است که می بایست در مسیر تحقق آن کوشش نمایند. ایشان تأکید کرد که از همین رو، اخیراً این نکته را بسیار گفته است که ما نیازمند دو توضیح المسائل هستیم: یکی برای مردم و دیگری برای دولت و دولت‌مردان. ✳ دومین پرسش این نشست، با توجه به بخش دیگری از کتاب فقه و مصلحت و نیز مطلب موردبحث در حاشیه نهم بخش اول این کتاب بود: با توجه به اینکه یکی از انگیزه‌های مخالفت با استصلاح در فقه شیعه، باز شدن پای تشخیص‌های غلط به اسم مصلحت عقلی به فقه است، چرا نگوییم که هیچ مصلحتی را جز با استناد به نصوص معتبر دینی نمی‌پذیریم؟ آیا این کار، زمینه‌ساز همراهی بیشتر فقیهان با این نظریه و بستن راه بر روی مخاطرات احتمالی مصلحت عقلی نمی‌شود؟ @salmanraoofi ادامه در👇👇👇
📌 پیامدهای اصرار برای به‌کارگیری «مقاصد الشریعه» در ✳ ازنظر استاد علیدوست، در این پرسش، پرسش‌گر به نوعی استصلاح در به‌کارگیری استصلاح پناه برده است و می‌خواهد با ضرورت استناد مصلحت به نص و نیاوردن اسمی از عقل به دو نتیجه دست یابد: یکی جلوگیری از مخاطرات احتمالی و دیگری همراه سازی بسیاری از فقیهان حساس به کاربرد عقل در فقه. استاد با اشاره به بخشی از نوشته‌های خود در دو کتاب فقه و عقل و فقه و مصلحت تأکید کرد که ازنظر ایشان، در استنباط نوع اول دست ما برای عدم استفاده از عقل باز است و کسی که فقط از نصوص بهره می‌گیرد، چندان دچار آسیب نخواهد شد. اما در استنباط دوم ـ برخلاف دیدگاه کسانی مانند استاد محسن اراکی، آن را هم از جنس استنباط می دانند ـ بسیار پیش می‌آید که ما نص روشنی در اختیار نداریم و عقل نقش ایفا می کند. ✳ استاد درس خارج حوزه علمیه قم برای تبیین این مطلب، توسعه شهرها را به‌ عنوان یکی از وظایف دولت‌ها مثال زد که لازمه آن در بسیاری از موارد، خرید ملک‌های مردم از سوی شهرداری‌ها، حتی با عدم رضایت مالکان و گاهی با تعیین قیمت از سوی شهرداری است. روشن است که این مسئله در استنباط اول مشمول تصرف در مال دیگری بدون اذن و رضایت است و حکم آن حرمت می‌باشد، اما پرسش این است که اگر در جایی دولت و نهادهای دولتی مانند شهرداری بر سر دوراهی احترام به حقوق شخصی مردم و یا حفظ حقوق جمعی و حتی حقوق نسل‌های آینده قرار گیرد، کدام‌یک مقدم است؟ به باور استاد علیدوست درست است که در اینجا هیچ نصی برای گام گذاشتن در راه دوم در اختیار نداریم، اما می‌دانیم که یکی از مقاصد شارع آن است که انسان‌ها بی‌دلیل در رنج نباشند. این مطلب را می‌توان از روایت نبوی «بُعثتُ بالحَنیفیّه السَّمحه السَّهله» به دست آورد که ازنظر ایشان یکی از نصوص مبین مقاصد است. آیت الله علیدوست در بخش دیگری از سخنان خود در پاسخ به یکی از پرسش‌های مطرح‌شده، بیان کرد که اصرار برای به‌کارگیری «مقاصد الشریعه» در فقه، برای جلوگیری از اطلاق گیری‌های رایج در فقه موجود است که در برخی از موارد، پیامدهای نادرستی به دنبال دارد؛ البته با این توضیح که تمسک به مقاصد تا آنجا درست است که نصوص دینی را از کار نیندازیم. 🔹 وی برای تبیین بیشتر این مطلب به یکی از دیدگاه‌های فقهی مرحوم آیت‌الله تبریزی اشاره کرد که بر اساس آن، فروش سلاح به دشمنان دین یک حرام تکلیفی است اما عقد صحیح است و می بایست کالای خریداری شده را تحویل داد، چرا که اطلاق نص «أفوا بالعقود» آن را دربرمی گیرد. اما ازنظر استاد، روشن است که این دلیل، این مسئله را در برنمی‌گیرد و چه‌بسا در هنگام عقد قرارداد فروش سلاح، این کار مصداق تقویت کفر نبوده، اما هم‌اکنون زمینه‌ساز تقویت کفر است. 🔹 عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در ادامه تشریح دیدگاه فقهی خویش، گریزی گذرا به کاربرد آن در مسائل روز نیز داشت. ازنظر استاد علیدوست، هنگامی‌که در مقام عقد یک قرارداد با کفار و دشمنان دین هستیم که برای کیان اسلام ضرر دارد و یا می‌خواهیم عضو یک میثاق یا معاهده بین‌المللی شویم که کارشناسان فراوانی بر این باورند که ورود به این معاهده و پای بندی به آن ضرر دارد، نمی‌توان چنین گفت که حداکثر حکم درباره این معاهده، حکم به حرمت است و نه بطلان. ایشان در پایان این بخش تأکید کرد که ازنظر ما چنین اطلاق گیری‌هایی مشکل درست می‌کند. 🔹 در ادامه و با توجه به سخنان استاد علیدوست درباره کاربست مقاصد در فقه، پرسشی از سوی یکی از حاضران در نشست مطرح شد با این مضمون که آیا گسترش مقاصد در فقه، به نصوص و جایگاه آن‌ها در فقه ضربه نمی‌زند؟ پاسخ استاد این بود که این اتفاق در صورتی می‌افتد که ما در فقه خود، «مقاصدمحور» باشیم؛ درحالی‌که ما در کتاب فقه و مصلحت هم توضیح داده‌ایم که درباره نسبت میان مقاصد و نصوص پنج نظریه وجود دارد و یکی از آن‌ها این است که ما مقاصد را در خدمت نصوص قرار می‌دهیم و به کمک آن‌ها، به استنطاق نصوص می‌پردازیم. @salmanraoofi ادامه در👇
📌 پیامدهای اصرار برای به‌کارگیری «مقاصد الشریعه» در ✳ یکی دیگر از پرسش‌های این نشست، پرسش از چگونگی تفسیر نصوص مبیِّن شریعت به کمک نصوص مبین مقاصد بود و اینکه چگونه می‌توان چنین رابطه‌ای را پذیرفت، حال‌آنکه ظهور نصوص مبین شریعت قوی‌تر است؟ استاد علیدوست در نقد این پرسش این‌گونه گفت که پیش‌فرض صاحب این پرسش این بوده است که نصوص مبین شریعت از هر نظر، آشکارتر از نصوص مبین مقاصد هستند و برعکس. ازنظر ایشان، مبیَّن یا غیر مبیّن بودن یک نص نسبی است و یک نص می‌تواند از یک جنبه مبیَّن باشد و از جنبه دیگر، ابهام داشته باشد. 🔹 آیت الله علیدوست، بخش نخست این پرسش را که از فرایند تفسیر نصوص مبین شریعت به کمک نصوص مبین مقاصد پرسیده بود، یک پرسش خوب و فنی دانست که جای بسط و توضیح دارد. ایشان، توضیح داد که این فرایند، یک فرایند خاص و پیچیده نیست که متفاوت از دیگر برداشت‌های فقهی باشد و آن را همانند تفسیر متشابهات قرآن به کمک محکمات قرآن دانست. به‌بیان‌دیگر، همان فرایندی که در تفسیر بعضی از آیات قرآن به کمک بعضی دیگر از آیات و یا در تفسیر بعضی از روایت‌ها به کمک بعضی از دیگر از آن‌ها طی می‌شود، در اینجا نیز پی گرفته می‌شود. ایشان بازگشت این فرایند را به دستور زبان دانست و تأکید کرد که نباید این‌گونه پنداشت که ما حرف عجیب و خاصی زده‌ایم که فهم آن نیازمند توضیح ویژه‌ای است. 🌿🌿🌿 @salmanraoofi
▫️سلسه نشست های علمی - فلسفی با موضوع: شهود یا توهم 🔹سخنران ها: دکتر میلاد نوری(دکترای فلسفه تطبیقی، زمینه پژوهشی: معرفت شناسی و فلسفه اسلامی)استاد اردشیر منصوری (دانش آموخته فلسفه علم و استاد فلسفه و ادبیات فارسی) 🔹روز سه شنبه 30 بهمن ساعت 18 تا 20 🔸 حضور در جلسه به شرط رزرو امکان پذیر است لطفا جهت رزرو با شماره های زیر تماس حاصل فرمائید. 22222300 ؛ 09213019019 www.khanehashena.com ♦️گفتمان تمدنی سربازان ولایت خلیج همیشه فارس♦️ @OlomEnsaniEslami
باسمه تعالی از آقایان محمد صالحی و سید محمد عبداللهی که هر کدام به نحوی در اداره کانال کمک کار بنده شدند کمال تشکر را دارم هنوز هم اگر رفقایی بتوانند کمک کنند خصوصا افرادی که بیشتر با رایانه در نت هستند محتاج کمکشان هستم 🔆در صورت داشتن وقت لازم در آیدی بنده @srsr1359 اعلام آمادگی کنید متشکرم @salmanraoofi
تبیین در آغاز دهه پنجم 📋✒ به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع‌رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، دهه پنجم از عمر نظام جمهوری اسلامی در شرایطی آغاز شد که دشمنان این دیار کهن می‌کوشند در مسیر رشد و پیشرفت کشور سنگ اندازی کنند، به همین منظور آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب در بیانیه‌ای با عنوان گام دوم انقلاب به چگونگی ادامه راه و تعیین و تبیین مسیر پیش رو پرداختند و روشنگر آینده جوانان این مرزو بوم شدند. 🔹 به منظور واکاوی بیشتر بیاینه گام دوم انقلاب، گروه اطلاع‌رسانی ایرنا با مهدی جمشیدی عضو هیأت علمی گروه فرهنگ‌پژوهی پژوهشگاه به گفت وگو پرداخته است. در ادامه متن کامل گفت وگو آمده است: 👇👇👇
تبیین در آغاز دهه پنجم 📋✒ بیانیه گام دوم انقلاب با چه هدف و رویکردی از طرف مقام معظم رهبری تدوین شده است؟ ✳ پانهادن انقلاب به 40 ‌ساله‌ دوم حیات خود، معنی و دلالت روشنی دارد و عبارت از این است که اینک پس از این مدت که نسل‌های اول و دوم انقلاب، بار آن‌ را بر دوش کشیدند و انقلاب را به ‌پیش بردند، اینک باید نسل‌های سوم و چهارم انقلاب، زمام و عنان را به‌دست گرفته و نقش اساسی و کانونی را برعهده گیرند. به‌بیان‌دیگر، انقلاب از این پس، بر اراده و توان این 2 نسل، تکیه خواهد زد و اینان هستند که مقاصد ناتمام انقلاب را محقق خواهند کرد. ازاین‌رو، رهبر معظم انقلاب بر آن شدند که بیانیه‌ خویش را درباره‌ گام دوم انقلاب، خطاب به نسل‌های سوم و چهارم انقلاب بنویسند و خواسته‌ها و توصیه‌های خود را با آنها در میان بگذارند. 📋✒ تصور می کنید چه میزان این بیانیه راهبردی و عملی در جهت بهبود اوضاع کشور صورت بگیرد؟ ✳ چنین چرخشی، برخاسته از تحولات سنی در بدنه‌ اجتماعی انقلاب است و به‌ نظر نمی‌رسد، ریشه‌ دیگری داشته باشد. البته در عین‌حال، این چرخش طبیعی با نیازها و خلاها در زمینه حکمرانی و تدابیر رسمی نیز بوده است. این چرخش، وقتی از طرف عالی‌ترین مقام سیاسی نظام جمهوری‌اسلامی اعلام می‌شود، از این واقعیت خوشایند حکایت می‌کند که اراده‌ای جدی و حقیقی برای تحقق آن وجود دارد و باید مقدمات و بسترهای آن فراهم شود. ازاین‌رو، ما باید باور کنیم که در دوره‌ پیش‌رو، باید عهده‌دار مسوولیت‌ها و رسالت‌های تاریخی شویم و مراحل و مراتب بعدی انقلاب را به‌ دست خود، به فعلیت برسانیم. 📋✒ بازخورد عمومی در برابر بیانیه مقام معظم رهبری چگونه خواهد بود؟ ✳ انتظار می‌رود که نسل‌های اول و دوم انقلاب که در طول چهار دهه‌ گذشته، پیوسته در صحنه‌ تصمیم‌سازی‌ها و تصمیم‌گیری‌های رسمی حاضر بوند و ایفای نقش کردند، به‌تدریج، فضای حکمرانی را در اختیار نیروهای جوان قرار دهند تا به‌ این‌ واسطه، خونی تازه در رگ‌های انقلاب جاری شود و جوشش و تحرک دوباره بیابد و اندیشه‌ها و طرح‌های نو شکل گرفته و برپایه تجربه‌های تلخ و شیرین چهار دهه‌ گذشته، فتوحات و توفیقات تازه‌ای به‌دست آید. جمع گسترده‌ای از جوانان نسل سومی در این‌مدت، حاشیه‌نشین بوده‌اند و قابلیت‌ها و استعدادهای‌ آنان، آن طور که باید به‌کار گرفته نشد و نتوانستند در جایگاه‌های بالا و تعیین‌کننده قرار گیرند و تجربه کسب کنند. اینک شایسته است که ورق به‌نفع قدرت‌گیری آنها بازگردد و از استعدادهای نهفته‌ آنان استفاده شود. 🍁🍁🍁 @salmanraoofi
📩 ائمه‌جمعه خوزستان در نامه‌ای به رهبرمعظم‌انقلاب؛ ✔️ آیت‌الله جزایری نخ تسبیح یکپارچگی خوزستان است / ائمه جمعه خوزستان در نامه ای به رهبر معظم انقلاب، با بیان اینکه آیت الله جزایری همچون حبل متینی سبب اتصال تمام دانه های تسبیح استان گردیده، تصریح کردند؛ ما امامان جمعه به عنوان سربازان جان بر کف حضرتعالی، همچون گذشته منتظر دستور مطاع و نظر مبارک حضرتعالی هستند تا با جان و دل آنرا نصب العین خود قرار دهند. متن‌کامل:👇 http://hawzahnews.com/detail/News/481068 ☑️ @HawzahNews
🔆یک عمر گریه کردی و گفتی فقط حسین 🔆هر بار بی قراری زینب تو را شکست 🔆رحلت حضرت ام البنین(س) تسلیت باد @salmanraoofi