eitaa logo
سالن مطالعه
196 دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
2.1هزار ویدیو
908 فایل
امروز کتابخوانی و علم‌آموزی نه تنها یک وظیفه‌ی ملّی، که یک واجب دینی است. امام خامنه‌ای مدیر: @Mehdi2506
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 رهبر انقلاب، دوازده اردیبهشت: مرحوم آیت الله مطهری به معنای واقعی کلمه یک معلم بود. علم، تعهد، پیگیری، نظم و انضباط از خصوصیات مثبت این مرد بزرگ بود 🔸🌺🔸-------------- 📖 @salonemotalee
🍃🇮🇷🌸🇮🇷🍃 ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۲ • ┈┈••••✾•🇮🇷🌺🇮🇷•✾•••┈┈• قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/10869 ◀️ قسمت سوم؛ 🔹خب، عرض کردیم که کرونا ضربه زد، این فتنه‌ها و اغتشاشها و مانند اینها هم ضربه می‌زند؛ یعنی اینها با این ناامنی‌هایی که در خیابان و از این قبیل درست می‌کنند، یکی از ضرباتی که به کشور می‌زنند همین است که مدرسه‌ها را ناامن می‌کنند. یا همین مسائل مربوط به مسمومیّت و مانند اینها اگر حالا واقعی باشد یا شایعه باشد، دست دشمن اگر در کار باشد که ظاهراً هم همین‌جور است، این واقعاً یک ضربه‌ به اساس کار در کشور و اساس آموزش‌وپرورش است، چون از حضور در مدرسه مانع می‌شود. 🔶🔸یکی از چیزهایی که از معلّمین عزیز و محترم انتظار میرود این است که احساس هویّت ایرانی و اسلامی و شخصیّت ملّی را در کودکان این کشور باید زنده کنید. مسئله‌ی زبان مهم است، مسئله‌ی ملّیّت مهم است، مسئله‌ی پرچم مهم است؛ دلبسته باید باشد؛ اینها چیزهای لازمی است، اینها اساسی است. 🔹بایستی این شناخت را، این هویّت‌شناسی ملّی و شخصی را در دانش‌آموز زنده کنید؛ [دانش‌آموز] باید به ایرانی بودنِ خودش افتخار کند. البتّه افتخار هم دارد. فقط هم با اینکه [بگوییم] «افتخار کنید»، با توصیه، درست نمی‌شود. 🔹حالا بعد من در باب کتابهای درسی عرض خواهم کرد؛ مفاخر ملّی، سابقه‌ی فرهنگی، عزّت تاریخی، وقتی که به نوجوان و جوان نشان داده بشود، در او احساس عزّت به وجود می‌آید. 🔹دیگران تاریخی ندارند، برای خودشان تاریخ درست می‌کنند، فیلمش را هم می‌فرستند اینجا در تلویزیون ما پخش می‌شود؛ نه چنان قهرمان‌هایی دارند، نه چنان آدم‌هایی دارند، [ولی] درست می‌کنند؛ هنر است، هنر فیلم‌سازی است. ما این‌ همه گذشته‌ی تاریخیِ پُر از حماسه و پُر از شجاعت و پُر از صفات عالیه‌ی بشری و انسانی و اجتماعی داریم، اینها مسکوت می‌ماند. این هم یکی. 🔶🔸خب، عرض کردم که چند نکته توقّع از معلّمین است. ما از معلّم توقّع داریم احساس مسئولیّت کند و این توقّع، توقّعِ به‌جایی است؛ امّا در مقابل، در قبال معلّم هم باید احساس مسئولیّت بشود. باید انصاف را رعایت کرد؛ 🔹وقتی نظام از جامعه‌ی معلّمی توقّعی دارد، باید در قبال این جامعه احساس مسئولیّت هم بکند. این احساس مسئولیّت [هم] در همه‌ی ابعاد است؛ فقط مسئله‌ی معیشت نیست. البتّه مسئله‌ی معیشت خیلی مهم است، امّا فقط مسئله‌ی معیشت نیست، مسئله‌ی تجربه‌آموزی است، مسئله‌ی مهارت‌آموزی است؛ همین چیزهایی که حالا سرپرست محترم در سخنرانی‌شان گفتند که راجع به معلّمین این کارها را باید بکنیم یا می‌خواهیم بکنیم، اینها جزو وظایف است، اینها کارهایی است که باید انجام بگیرد؛ یعنی اینها احساس مسئولیّت دستگاه در قبال معلّم است؛ [مثل] آموزشهای ضمن خدمت و همین رسیدگی به دانشگاه فرهنگیان. 🔹این دانشگاه فرهنگیان خیلی مهم است و دستگاه‌های تربیت معلّم کلّاً خیلی مهمّند، رسیدگی به اینها خیلی مهم است. 🔶🔸خب، چند جمله هم در باب اصل مسئله‌ی آموزش‌وپرورش عرض میکنیم. 🔸یک مطلب درباره‌ی جایگاه آموزش‌وپرورش در نظام مدیریّت کشور است. اصلاً آموزش‌وپرورش در مدیریّت اداره‌ی کشور چه جایگاهی دارد؟ این را باید اوّل به بعضی بفهمانیم. به نظر بنده، بعضی هنوز قادر نیستند نقش آموزش‌وپرورش را در پیشرفت همه‌جانبه‌ی کشور درک کنند. 🔹یک خطای راهبردی در بین برخی از مسئولین در گذشته وجود داشته که خسارت‌هایی هم وارد آورده، و آن کوچک‌انگاریِ این دستگاه حیاتی است. [برخی مسئولین] قدر و عظمت و ابعاد تأثیر این دستگاه حیاتی را نشناختند، بعضی آن را به صورت یک مزاحم و به صورت یک مجموعه‌ی مصرفی نگاه کردند. 🔹اینها را که من عرض می‌کنم، چون حرف‌هایی را از خود افراد شنیده‌ام؛ به بنده می‌گفتند که مثلاً فرض کنید فلان قدر از بودجه‌ی کشور صرف آموزش‌وپرورش می‌شود. دنباله‌اش چیست؟ 🔹دنباله‌اش برون‌سپاری است که حالا من راجع به برون‌سپاری عرض خواهم کرد. یعنی به چشم یک مزاحم به آموزش‌وپرورش نگاه می‌کردند؛ خب این معلوم است نتیجه‌اش چه می‌شود. 🔹به نظر بنده، عبور از گردنه‌های دشوار پیشرفت ــ که ما دنبال پیشرفت همه‌جانبه‌ی کشور هستیم و در این مسیر گردنه‌های دشواری وجود دارد ــ بدون کمک آموزش‌وپرورش ممکن نیست. امروز از زبان صاحب‌نظران و صاحبان تخصّص در زمینه‌های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و حتّی سیاسی، انسان می‌شنود که وقتی راجع به مشکلات اساسی و گره‌های سخت کشور بحث می‌شود، علاج کار را در مدرسه جستجو می‌کنند: 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/10962 🔸🌺🔸 -------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی 📖 @salonemotalee
🍃🌸🍃 ✡ ریشه‏‌هاى یهودى خدا و شیطان در ✡ قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/10870 • ┈┈••••✾• ✡ •✾•••┈┈• ◀️ قسمت چهارم 🔶🔸شیطان در آموزه‌هاى یهود 🔹برخلاف خداى سفر پیدایش که دشمن آدمى است و با مکر و حیله مى‌خواهد آدمى را از داشتن معرفت منع کند، شیطان تورات موجودى خیرخواه بوده، مى‌خواهد توطئه خداى مکّار (!) تورات را برملا کند. 🔹در این داستان، شیطان با لطایف الحیلى خود را به باغ عدن مى‌رساند و با حوا درباره درخت و میوه ممنوعه صحبت مى‌کند. شیطان که اینک در قالب مارى است، رو به او مى‌گوید: "هرآینه نخواهید مرد. بلکه خدا مى‌داند در روزى که از آن بخورید چشمان شما باز شود و مانند خدا عارف نیک و بد خواهید بود" (پیدایش، ۳:۴و۵). حوا که فریب اغواى شیطان را خورده، این میوه در نظرش خوش منظر و دل‌پذیر مى‌نماید؛ بعد از تناول، به آدم هم تعارف مى‌کند. جالب اینجاست که خدایى که در این فرازها به جهان معرفى مى‌شود، ساعت‌ها بعد از این داستان هم از ماجرا بى‌خبر است و نمى‌داند در ملک او چه مى‌گذرد (پیدایش، ۳:۱ـ۷)! 🔹با آن‌که در این بندها به صراحت نامى از شیطان یا ابلیس نمى‌آید و مار مسبب این کار معرفى مى‌شود، اما با دقت در بندهاى بعد مى‌توان فهمید منظور از مار همان شیطان است؛ 🔹در ادامه داستان، خداى بى‌اطلاع در باغ به دنبال ایشان مى‌گردد! چون ایشان را نمى‌یابد از ایشان مى‌پرسد که کجا هستند و چرا پنهان شده‌اند. وقتى خدا از داستان مطلع مى‌شود، از زن مى‌پرسد؛ "چرا از میوه ممنوعه خوردى؟" وى در پاسخ، علت را اغواى مار معرفى مى‌کند (پیدایش، ۳: ۸ـ۱۳). 🔹ناگفته پیداست اغوا که همان فریب دادن آگاهانه است، کار موجودى صاحب شعور و شریر است و بس، و چنین موجودى جز بر ابلیس قابل انطباق نیست؛ کارى که روز اول خلقت به آن قسم خورد (ص: ۸۲) و تا عمر دارد بر آن پافشارى خواهد کرد. 🔶🔸ریشه‌هاى مسیحى بعد از عروج مسیحا به آسمان (متى، ۴:۷)، جانشین بر حق وى پطرس به حاشیه رانده شد و این آغاز تحریف مسیحیت بود. 🔹آیین کلیسایى مسیحیت مسیرى را در پیش گرفت که به تحریف و انحراف کنونى منجر شد. نتیجه ظلم چندصد ساله کلیساها و دادگاه‌هاى تفتیش عقاید، ایجاد موج مخالفت و شکل گیرى جریان‌هاى ضدمسیحى گردید. 🔹تحریف آموزه‌هاى آن و القاى باورهاى خرافى به نام دین، از موارد دیگرى است که مخالفانى را در مقابل این مکتب قرار داد، تا آنجا که شکل‌گیرى شیطان‌گرایى را باید نوعى لوتریسم مدرن این مذهب به شمار آورد. 🔶🔸خدا در متون دینى مسیحى 🔹متن کتاب‌هاى مسیحى و آموزه‌هاى این دین آن قدر مشوش است که نمى‌توان خداى مشخصى از دل کتاب‌هایشان بیرون آورد. در مواردى، خدا همان خداى یهودیان یهوه معرفى مى‌شود. 🔹در انجیل متى فصل چهارم آمده: "… عیسى وى را گفت: و نیز مکتوب است یهُوَه خداى خود را تجربه مکن" (متى، ۴:۷). سه بند بعد نیز همین خدا، خداى خلایق معرفى مى‌شود (متى، ۴:۱۰). در انجیل لوقا فصل چهارم نیز از خداى یهوه سخن به میان مى‌آید (لوقا، ۴:۱۲). سرِ جمع در بیست و هفت کتاب معتبر مسیحیان که شامل اناجیل اربعه و از اعمال رسولان گرفته تا کتاب مکاشفه را شامل مى‌شود، ۲۴۱ مرتبه از خداى یهُوَه سخن به میان مى‌آید. در این بندها به طور معمول یهوه، خدایى است قادر، عالم و همه امور به دست اوست (رومیان، ۱۲:۱۹). 🔹البته خداى انجیل در همه‌جا یهوه نیست. در کنار خداى آسمان و زمین، در اناجیل مختلف شاهدیم گاه خود حضرت عیسى نیز جنبه ربوبى و خدایى مى‌یابد. این نگاه انحرافى اشکال دیگرى نیز مى‌یابد و در فرازهایى فرزند خداى قادر متعال (!) تلقى مى‌شود. 🔹با توجه به این تغییرات، نمى‌توان خداى واحد و روند نگاه ثابتى نسبت به خدا در انجیل یافت، اما نظر به وجهه اصلى و کثرت استعمال واژه یهوه در اناجیل و سایر کتب مسیحى، شاید بتوان ادعا کرد رنگ غالب باور به مفهوم خدا در مسیحیت نیز شبیه یهود و برگرفته از باورهاى ایشان به خداست. 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/10963 🔸🌺🔸 -------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی 📖 @salonemotalee
🍃🇮🇷🌸🇮🇷🍃 ✡ ؛ ◀️ قسمت سوم 🔶🔸آیا ماجرای دریفوس باعث تحول فکری هرتصل گشت؟ (ادامه) 🔹صحت و سقم ماجرای دریفوس محل تردید است. برخی محققین به مانند کورنبرگ (Kornberg) بر این باورند که روایت مذکور افسانه‌ای بیش نیست که هرتسل ضرورتی برای انکار آن ندید. حتی خود هرتسل نیز در زمان مذکور معتقد به گناهکار بودن دریفوس بود. 🔹تاریخ‌نگاران بر این باورند که آنچه بیش از هر چیز بر تغییر عقاید هرتسل تأثیرگذار بود به قدرت رسیدن کارل لوگر (Karl Lueger) از حزب سوسیال مسیحی در وین (۱۸۹۵) بود که معروف به برخورداری از عقاید ضدیهودی بود. در همین زمان بود که هرتسل تصمیم گرفت برای تأمین امنیت یهودیان باید آنها دارای سرزمینی باشند که در آن اکثریت را داشته باشند. 🔶🔸دولت یهودی؛ نسخه هرتسل برای حل مسأله یهود 🔹هرتسل در اوایل سال ۱۸۹۵ کتابی به نام "دولت یهودی" را منتشر نمود که در فوریه ۱۸۹۶ به چاپ رسیده و سر و صدای زیادی به راه انداخت. در این کتاب دلایلی چند در باب ضرورت ترک اروپا توسط ملت یهود و اسکان آنها در آرژانتین و یا فلسطین [هرتزل در کتاب خود سرزمین فلسطین را با نام جعلی و غیرواقعی اسرائیل معرفی می‌نماید] مطرح شده بود. 🔹کتاب هرتسل به سرعت در جهان یهودیت پخش شد و توجهات بسیاری را معطوف به خود نمود. حامیان جنبش صهیونیستی به مانند هووی صهیون (Hovevei Zion) فوراً از افکار وی استقبال نمودند. این در حالی است که یهودیت سنتی با وی مخالفت نمود؛ زیرا این تفکر را تهدیدی برای تلاش‌های آنها در جهت پذیرش در کشورهای محل سکونت یهودیان و نیز در تضاد با اراده خداوند می‌دانستند. 🔹هرتسل معتقد بود یهودیان بیگانگانی هستند که هیچ‌گاه در کشورهای اروپایی مورد پذیرش قرار نخواهند گرفت و تنها راه چاره باقی‌ مانده کوچاندن آنها است. وی معتقد بود، تنها با راه‏ حل سیاسى، یهودیان مى‏‌توانند تغییر شکل و سبک بدهند و شرایط بهترى در زندگى پیدا کنند؛ که آن ‏هم تنها با تأسیس دولت مستقل یهودى و با رضایت قدرت‏‌هاى بزرگ جهان امکان‌‏پذیر خواهد بود. این دولت مى‌تواند در اسرائیل یا در آرژانتین با اراده و تصمیم قوم یهود شکل گیرد. 🔹هرتسل مى‏ گوید: "تحقق این طرح مستلزم تأسیس دو ساختار است: جامعه یهودیان که بتواند نمایندگى قوم یهود را در یک ساختار کاملاً قانونى رهبرى کند و شرکت یهودى که کار کنترل امور تجارى و بازار کار را بر عهده داشته باشد." 🔶🔸تبدیل صهیونیسم از ایده به عمل؛ آغاز فعالیت‌های هرتسل به عنوان نماینده جنبش صهیونیسم 🔹هرتسل صهیونیسم را از فکر و اندیشه صِرف، به جنبش و سازمان تبدیل کرد و قراردادهاى خاموش میان تمدن غرب و سازمان صهیونیسم به عنوان نماینده یهودیان اروپا برقرار ساخت. 🔹در این مرحله، هرتسل فعالیت‏‌هاى صهیونیستى خود را به شیوه‌‏اى سنتى آغاز کرد و به رهبران سنتى یهودیت (خاخام‏‌ها و ثروتمندان) ها و نیز صاحب ‏نفوذان سنتى که به او با نوعى نفرت و بى‌تفاوتى نگاه مى‏‌کردند روى آورد. 🔹در آغاز ایده‌های وی توجه زیادی را جلب خود نکرد و اکثریت یهودیان پرنفوذ و ثروتمندی که وی بر حمایت آنها دل بسته بود چندان نظر مساعدی نسبت به وی نشان ندادند. همین امر باعث گشت که وی برخی اصلاحات را در اندیشه‌های خود انجام داده و کتاب دولت یهود را منتشر نماید تا شاید بتواند از این طریق حمایت افکار عمومی یهودیان را جلب نماید. متعاقب این امر، بخش عمده جنبش محبان صهیون و دانشجویان صهیونیستى در اتریش و کشورهاى دیگر از حامیان جدى هرتسل شدند و وى را رهبر خود معرفى کردند. 👈 اتفاقاً به خاطر ارتباط زیاد با جنبش محبان صهیون، هرتسل به این جمع‏‌بندى رسید که تنها سرزمینى که مى‌تواند ایده خود را در آنجا اجرا کند، فلسطین است. 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/10965 🔸🌺🔸 -------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی 📖 @salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صهیونیست‌ها چگونه فلسطین را اشغال کردند!؟ 🔸🌺🔸-------------- 📖 @salonemotalee
هدایت شده از سالن مطالعه
🍃🌸🍃 خدمت همراهان گرامی سلام و احترام دوستانی که از ابتدا همراه کانال بودند، در جریان هستند که در اوائل مرداد سال ۱۳۹۹ کتاب بسیار خواندنی؛ و مورد استناد و سفارش حضرت امام خامنه‌ای؛ خدمتتان تقدیم می‌شد. پس از مدتی بدلایلی بارگذاری قسمت‌های آن کتاب متوقف شد. اکنون با توجه به اتمام کتاب و با توجه به محتوای خواندنی و آموختنی کتاب ؛ از امروز ادامه‌ی آن کتاب شریف خدمت‌تان تقدیم خواهد شد. آدرس قسمت اول کتاب ؛ https://eitaa.com/salonemotalee/308 این کتاب شامل خاطرات رزمنده‌ی جانباز و شهید همدانی و دوستان رزمنده و شهید او مانند و ... است. 🔗 ادامه دارد ... 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
🇮🇷🇮🇷 وقتی مهتاب گم شد 🇮🇷🇮🇷 ✒قسمت صد و نهم قسمت قبل:https://eitaa.com/salonemotalee/749 📒 فصل نهم من، مهتاب، مین(۱۹) مدتی گذشت حالت بلاتکلیفی خسته‌ام کرد رفتم پیش علی‌آقا(چیت‌سازیان) و گفتم: "حالا که شناسایی نداریم، اجازه بده به گردان پیاده بروم" او متوجه بود که بعد از شهادت علی محمدی آرام و قرار ندارم پذیرفت اما شرط کرد که به اطلاعات عملیات برگردم حمید رهبر فرمانده گردان مرا به گروهان یکم فرستاد فرماندهی آن به عهده مظاهر مجیدی بود او هم مسئولیت یکی از دسته‌ها را به من سپرد محیط گردان، محیطی متفاوت با اطلاعات عملیات بود صبح بعد از نماز، صبح‌گاه داشتیم ورزش صبحگاهی بعد صبحانه و آموزش پشت آموزش و مانور پشت مانور شب‌ها هم هنگامه دعا و مناجات و شب زنده داری از لحاظ معنوی، بچه‌های گردان مثل نیروهای اطلاعات عملیات بودند برای خودشان قبر می‌کندند شب‌ها داخل قبر می‌رفتند اصلاً این کار یک فرهنگ شده بود بی هیچ پیرایه و پنهان‌کاری گاهی هم رنگ شوخی می گرفت گاهی داخل چادر اجتماعی یکی را با ملافه سفید کفن پوش می‌کردند دورش حلقه می‌زدند یعنی تو مرده‌ای آنجا صحنه‌های عجیبی اتفاق می‌افتاد گاهی کسی که داخل کفن بود زار زار گریه می‌کرد گویی داخل قبر و برزخ است و گاهی آنقدر می‌خندید که بچه‌ها با مشت و لگد به جانش می‌افتادند بیچاره‌ی دست و پا بسته را تا آنجا که جا داشت می‌زدند حس و حال بچه‌های دور و بر آن فرد کفن‌پوش هم متفاوت بود عده‌ای می‌خندیدند و عده‌ای به یاد قیامت می‌گریستند. • ┈┈••••✾•🇮🇷🌹🇮🇷•✾•••┈┈• 📒 فصل دهم نبرد فاو. ۱ سال ۶۴ رسید بی‌آنکه بدانیم کی سال تحویل شد فقط پیام نوروزی امام را که تبلیغات گردان میان بچه‌ها توزیع کرد، فهمیدیم که دو سه روز از سال نو گذشته است کم‌کم ذهنم به قدری از بچه‌های اطلاعات عملیات تیپ دور شد که انگار سال‌هاست در گردان پیاده‌ام تنها چیزی که رهایم نمی‌کرد یاد علی محمدی و آن شب مهتابی بود بعد از ۴۰ روز که خبری از عملیات نشد، علی‌آقا سراغم آمد و گفت: "برگرد واحد!" گفتم: "همین جا می‌مانم!" گفت: "با بچه‌های واحد می‌رویم همدان منزل شهید علی محمدی" پای رفتن نداشتم اما علی‌آقا قانعم کرد که بیا و گوشه‌ای بنشین و چیزی نگو وقتی جلوی در خانه علی محمدی رسیدیم، پاهایم سست شد پدرش کفن‌پوش جلوی در ایستاده بود و یقه پیراهن سیاه از کفن بیرون زده بود چشمش که به من افتاد، بلندبلند گریست و گفت: "ای رفیق! علی من چه شد؟! چرا پسرم را نیاوردی؟!" بهت‌زده به زمین خیره شدم درونم غوغا بود می‌خواستم بگویم: "دور از عدالت خدا بود که علی شهید نشود!" می‌خواستم فریاد بزنم: "به خدا تمام وجود من با او در همان میدان مین جا مانده است" می‌خواستم بگویم: "به خدا تنها بودم! و اگر تنها هم نبودم، آوردن پیکر علی از آن معرکه محال بود." رفتیم داخل اطاق نشستیم علی آقا از خصوصیات علی محمدی و نحوه شهادتش آن قدر دلنشین و محزون گفت که خاطره به سمت روضه رفت چراغ ها خاموش شد و تاریک ... موقع خداحافظی پدر علی جلوی در ایستاده و بدرقه‌مان کرد. یاد انگشتر علی افتادم آن را به پدرش دادم گرفت روی چشمش کشید گریه کرد و آرام شد 🔗 ادامه دارد ... 🔸🌺🔸 -------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی 📖 @salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃 🇮🇷🌸🇮🇷 🍃 روایت دیدنی؛ آدرس قسمت اول کتاب ؛ https://eitaa.com/salonemotalee/308 این کتاب شامل خاطرات رزمنده‌ی جانباز و شهید همدانی و دوستان رزمنده و شهید او مانند و ... است. 🔸🌺🔸-------------- 📖 @salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
توییت یک آمریکایی درباره حاج قاسم: سردار سلیمانی از طبقه کارگر ایران بیرون آمد. او درجات را طی کرد و به یکی از بهترین ژنرال‌های قرن بیستم تبدیل شد. چون از ایران محافظت می‌کرد، توسط دولت من ترور شد. در روزی که این کار انجام شد، بسیاری از آمریکایی‌ها خشمگین شدند. در شهرهای آمریکا تظاهراتی رخ داد اما این گزارش نشد ما می‌دانیم که سردار سلیمانی کیست و عمیق‌ترین احترام را برای دفاع او از ایران قائل هستیم. متاسفم 🔸🌺🔸-------------- 📖 @salonemotalee
🍃🌸🍃 هر جمعه با یک؛ این هفته؛ «"" به روایت «دنیای مارول» قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/10889 ◀️ قسمت چهارم؛ 🔹جالب است که در همین فیلم (نگهبانان کهکشان)، جنگجوی سبز رنگی (گامورا) در تیم پیتر حضور دارد که فرزندخوانده‌ی ثانوس هیولای اصلی مجموعه‌فیلم‌های مارول است. گامورا نیز می‌داند که در کودکی تمام خانواده‌اش توسط ثانوس کشته شده‌اند و او پدرخواندگی‌اش را به‌عهده گرفته است. 🔹ماجرای گامورا و پیتر از یک جهت خلاف یکدیگر است: پدرخوانده‌ی پیتر قلبی فداکار دارد و حسّ پدرانگی پیشران اقدامات اوست، اما پدرخوانده‌ی گامورا مردی بی‌رحم و سنگدل است که در واقع باعث یتیم شدنِ او شده است. اما این دو ناپدری از یک جهت به یکدیگر شباهت دارند: هر دو فرزندانشان را دوست دارند و فرزندان نیز آن‌ها را دوست دارند. 🔸🔹در فیلم «انتقام‌جویان: جنگ ابدیّت» (۲۰۱۸ Avengers: Infinity War) گامورا با چشمان گریان تلاش مذبوحانه‌ای برای کشتن ناپدری‌اش می‌کند و در پایان نیز ثانوس برای به‌دست آوردن سنگ قدرتِ روح با چشمان گریان دختر محبوبش را به کشتن داد. آن‌چه در این روابط مشخص است این‌که پدر و فرزند آن کسانی هستند که نسبت به یکدیگر احساس محبت دارند، این رابطه لزوماً به ارتباط خونی یا حتی تطبیق اهداف و ارزش‌ها ربطی ندارد. ✳️🔹در چنین مقالاتی همیشه تهدیدی بیخ گوش نگارنده خوابیده است. این‌که برای شرح ادعای خود دست به اغراق بزند و لاجرم به دامن «توهم توطئه» بیافتد. اما مرز بین یک «تهدید واقعی» و «توهم توطئه» در کجاست؟ نکند به‌خاطر ترس از توهم توطئه، تهدیدهای واقعی را نادیده بینگاریم. 🔹به‌نظر می‌رسد مرز باریک بین این دو مفهوم: «تعدّد شواهد»، «عیان بودن شواهد» و «تأیید شواهد توسط دیگر منابع» است. هم در بخش بعد این مقاله و هم در این بخش تلاش کرده‌ایم، مثال‌ها متنوع و از ابعاد مختلف باشد و نشان دهیم که دیگر منتقدین سینما نیز چنین مسائلی را کمابیش دیده‌اند. پس اجازه دهید با مثال‌های بیشتری ادعای خود را شرح دهیم. 🔹اسکات بگز (Scott Beggs) منتقد سینمایی با اشاره به درهم‌ریختگی روابط خانوادگی در فیلم‌های مارول به نکته‌ی مشابهی اشاره می‌کند (۵). 👈 لوکی برادر ثور از خانواده‌ی اشباح یخی است که به فرزندخواندگی گرفته شده و همین مسأله سبب احساسِ ترکیبیِ حُبّ و بغض بین او و خانواده‌اش شده است. 👈 کاپیتان آمریکا هیچ خانواده‌ای ندارد و دوست صمیمی‌اش «باکی» (سرباز زمستان) را به‌عنوان برادر می‌شناسد و برای او نقش خانواده را بازی می‌کند. 👈 پدر ناتاشا رومانوف (بیوه‌ی مشکی) هیچ حسّ پدرانگی نسبت به او ندارد و فرزندانش را به دست آزمایش‌های بیولوژیکی می‌سپارد. 🔹همه‌ی این موارد و مثال‌های بسیار زیاد دیگر اسکات بگز را به سوی مفهوم «خانواده‌ی انتخابی» سوق می‌دهد؛ و به‌درستی اذعان می‌کند که مارول به شدت در پیِ تلقینِ ایده‌ی «خانواده انتخابی» (Chosen Family) است. 🔶🔸«خانواده انتخابی» به معنای آن است که شما می‌توانید اعضای خانواده‌ی خود را انتخاب کنید، آن‌ها محدود به اعضای خانواده‌ی خونی شما نیستند و در برخی موارد می‌توانید آن‌ها را حذف یا اضافه کنید. این مفهوم، علاوه بر فیلم‌های مارول در سریال‌های این مجموعه نیز به کرّات دیده می‌شود. 🔹در این‌جا به یک مثال ساده از سریال «فراری‌ها» (۲۰۱۹-۲۰۱۷ Runaways) می‌پردازم. نوجوان‌هایی که در این فیلم حضور دارند، همگی از والدین خود ناراحت و خشمگین هستند و از دست آن‌ها فرار کرده‌اند. کلیدواژه‌ی اصلی فیلم، مفهوم «خانواده انتخابی» است. این کودکان فراری از نداشتن خانواده رنج می‌برند و باید این ضعف خود را جبران کنند. دوستان آن‌ها نقش خانواده‌ی نداشته‌شان را ایفا می‌کنند. در اینجا نیز «خانواده خونی» طرد شده است و اعضای خانواده به دل‌خواه انتخاب می‌شوند. 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/10970 🔸🌺🔸 -------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی 📖 @salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فیلم نگهبانان کهکشان ۲ : «اون شاید پدر تو بود، ولی بابای توی نبود»!! مفهوم «پدر» که اصالتی خونی دارد، در اینجا ارزش خود را در مقابل مفهوم «بابا» که اصالتی عاطفی و قراردادی دارد، از دست داده است. (فیلم به زبان اصلی است.) 🔸🌺🔸-------------- 📖 @salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سریال «فراری ها» از مجموعه سریال‌های مارول: نوجوانان این فیلم از خانواده‌ی بزهکار خود گریخته‌اند و اکنون به دنبال یافتن خانواده‌ای انتخابی در بین دوستان خود هستند. (فیلم به زبان اصلی است.) 🔸🌺🔸-------------- 📖 @salonemotalee
🍃🌸🍃 ✡ ✝ یهود و فرهنگ‌سازی 📖 مقاله پنجم؛ در جنگ جهانی دوم و جنگ سرد قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/10844 ◀️ قسمت چهارم؛ 🔹در کنار طرح مارشال، ترومن نیز وارد میدان شد و برنامه‌ای را مشتمل بر چهار اصل برای کشورهای عقب‌افتاده! پیشنهاد کرد. این چهار اصل عبارت بود از: 🔸۱. کمک به سازمان ملل در جهت تقویت آن 🔸۲. کمک اقتصادی به کشورهای جهان آزاد (غیرکمونیست) 🔸۳. نیرومند ساختن ملل آزادی‌خواه در برابر تجاوز کمونیسم 🔸۴. کمک به کشورهای کم‌رشد در زمینه‌های اقتصادی و فرهنگی برای جلوگیری از نفوذ کمونیسم 🔹در اینجا نیز باز کمونیسم بهانه‌ای شد برای ورود آمریکا به کشورهای جهان و دخالت در امور آنان. اصل چهار ترومن به‌دلیل گستردگیِ اجرای آن، در کشورهای خاورمیانه و اسلامی مشهورتر شد. 🔹با اقبال بخش بزرگی از مردم جهان به الگو و شیوه‌ی زندگی آمریکایی، تنها یک مشکل باقی ماند: "انسان‌هایی که نه لزوماً از سر دینداری و نه حتی لزوماً از سر انسانیت و دفاع از مظلوم، بر سنّتِ مبارزه باقی مانده بودند." این انسان‌ها و کشورها اگر مهار نمی‌شدند، می‌توانستند برای طرح شیطان خطری جدّی به‌شمار آیند. 🔹در اینجا نیز رویِ دیگر حزب شیطان که اینک شوروی نامیده می‌شد، به کمک آمد. الگوی مارکسیسم الگویی بود ویژه‌ی این گروه که در عین حال با نفی دین و مخدّر دانستن آن برای توده‌ها، ضرری برای حزب شیطان ایجاد نمی‌کرد. شوروی در رقابتِ ظاهری با آمریکا، هر کشوری را که جذب کرده بود، نهایتاً در پایان کار به کیسه‌ی شیطان می‌ریخت و هر دو طرف شادمان بودند که بدین‌ترتیب یک نفر نیز سهمِ دینِ خداوند نخواهد شد. 🔹جهان به سرعت تبدیل به دو قطب شد و دوران جنگی زرگری به نام جنگ سرد آغاز گشت. 🔹در شبه‌جزیره کریمه، همان‌جایی که چندی پیش حزب شیطان آخرین امپراتوری اسلامی را از بین برده بود، و شاید به یاد و یمن آن واقعه؛ در سال ۱۹۴۵ در کنفرانسی سرّی به‌نام یالتا، روزولت، چرچیل و استالین به‌عنوان سران سه کشور شیطانی و صهیونیست گرد هم آمدند و جهان را به دو بلوکِ به‌ظاهر متخاصمِ شرق و غرب تقسیم نمودند. 🔹آمریکا و بلوک غرب، از آنجا که اصل بود، جهان اول نام گرفت شوروی و بلوک شرق نیز به تبع آن، جهان دوم. و مردم ستمدیده‌ی جهان نیز که عمدتاً در آسیا و آفریقا ساکن بودند، از آن پس جهان سومی خوانده شدند. 🔹سال‌ها تلاش شد تا اصطلاح جهان سوم، پیام‌آورِ عقب‌ماندگی و خودباختگیِ مردم این سرزمین‌ها باشد و آنان را از هرگونه تحرّک و اعتماد به‌نفس باز دارد. این گروه در طول دورانِ جنگ سرد به سوی یکی از دو الگو، به‌ویژه الگوی آمریکایی سوق داده می‌شدند. 🔹مخالفت با این طراحی از همان ابتدا در میان برخی ملل دنیا شکل گرفت و موج اول زمامدارانِ مخالف آمریکا در ۱۹۵۵ (۱۳۳۴ ش) بر سر کار آمد؛ 👈 جمال عبدالناصر از مصر، 👈 احمد سوکارنو از اندونزی 👈 جواهر لعل نهرو از هند، اساسِ “غیرمتعهدها” را گذاشتند و اعلام کردند که به هیچ‌یک از دو قطب استعمارگر نخواهند گروید. در ادامه، 👈 مارشال تیتو 👈 و فیدل کاسترو نیز به آنان پیوستند. 🔹این گروه علیرغم توطئه‌های آمریکا، هم‌چنان در حال حاضر به فعالیت خود ادامه می‌دهد و توانسته است بر تعداد اعضای خود بیفزاید. حمایت این گروه از جمهوری اسلامی ایران در مجامع بین‌المللی از جمله آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای در خصوص پرونده ایران از جمله اقدامات آنان است. 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/10971 🔸🌺🔸 -------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی 📖 @salonemotalee
هدایت شده از سالن مطالعه
🍃🇮🇷 🌸 🇮🇷🍃 ؛ کتاب خاطرات رهبر انقلاب حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای(مدّظلّه‌العالی) قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/10892 ◀️ قسمت سیزدهم؛ 📒 فصل دوم: در محضر اساتید. ۲ من وقتی در دبستان بودم مقداری از کتاب جامع‌المقدمات را تا پایان اُنموذَج خوانده بودم کتاب امثله را با پدرم شروع کردم اما ادامه نیافت لذا با استاد دیگری ادامه دادم صرف میر را نزد پدرم خواندم بعد عوامل منظومه را هم نزد یک استاد خواندم مشغول اُنموذَج بودم که درس دبستان را به پایان رساندم در مدرسه سلیمان خان که زیر نظر شیخ حسین بجستانی بود دروس مقدمات و سطوح را ادامه دادم او از علمای فاضل و دوست پدرم بود ریاست مدرسه با شیخ احمد کفایی فرزند آخوند خراسانی بود آقای بجستانی شخصی به نام آقای علوی را به عنوان استاد من تعیین کرد و من صمدیه را نزد وی خواندم او بعداً درس پزشکی خواند و پزشک شد سپس آقای بجستانی استاد دیگری به نام آقای مسعودی برایم تعیین کرد سیوطی و مغنی را نزد ایشان خواندم در سال ۱۳۳۲ از مدرسه سلیمانیه به مدرسه نواب منتقل شدم در این دوره بود که شایستگی‌ها و توانایی‌های من شکوفا شد و در خود اشتهای سیری‌ناپذیری برای فرا گرفتن دروس و قدرتی فوق‌العاده برای درک و فهم آن یافتم پس از مغنی، مطول را خواندم در اینجا باید اهمیت دو کتاب مطول و مغنی را مورد تاکید قرار دهم اولی در زمینه علوم بلاغت، کتاب سودمندی است اما خواندنش خیلی طول می‌کشد و دومی هم کتاب بی‌مانندی در علم نحو است فقه و اصول را از شرایع در نزد پدرم شروع کردم و تا باب حج ادامه دادم پدرم در آن هنگام به برادر بزرگ‌ترم شرح لمعه درس می‌داد و او هم با پدر در شرح لمعه به باب حج رسید من که پیشتر در برخی دروس شاگرد برادرم بودم اکنون با او هم درس می‌شدم سه چهارم شرح لمعه را نزد پدر و یک چهارم آن را نزد سیداحمد مدرس‌یزدی خواندم پیش از آن "معالم الاصول" را نزد سیدجلیل حسینی که دوست پدرم بود، خوانده بودم سپس رسائل و مکاسب را نزد پدر و حاج‌شیخ هاشم‌قزوینی خواندم حاج‌شیخ هاشم‌قزوینی به حق استاد توانایی بود من کسی را بهتر از او در روش تدریس ندیده‌ام در ۱۷ سالگی رسائل و مکاسب و کفایه را تمام کردم سال ۱۳۳۵ در درس خارج شرکت کردم سال بعد برای زیارت به عراق رفتم و چند ماه در نجف اشرف ماندم در آن مدت در محضر درس علمای بزرگ آن دیار حضور یافتم تا دروس آن اساتید را با دروس حوزه مشهد مقایسه کنم من در برخی درس‌های آقای خویی، آقای حکیم، آقای بجنوردی، آقای شاهرودی، میرزا باقر زنجانی و میرزا حسن یزدی حضور یافتم در اواخر دوره‌ای که کفایه می‌خواندم با تشویق پدرم به حلقه درس آقای میلانی پیوستم آقای میلانی سال ۱۳۳۳ به مشهد آمد و تدریس فقه را از ابتدای کتاب اجاره شروع کرد و دو سال ادامه داد ولی من در این درس‌ها حضور نیافتم زمانی در درس ایشان شرکت کردم که کتاب صلات را شروع کرد دو سال و نیم یعنی تا میانه‌های سال ۱۳۳۷ با آقای میلانی ادامه دادم در آن سال به قم رفتم و تا سال ۱۳۴۳ در این شهر ماندم از سال ۱۳۴۳ به مشهد بازگشتم و تا پیروزی انقلاب اسلامی در مشهد ماندم 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/10973 🔸🌺🔸 -------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی 📖 @salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا