فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 رهبر انقلاب؛ روز معلم: جامعه معلمان سربازان گمنام نظام اسلامی در اطراف کشور مشغول مجاهدتاند
کاری که معلم بر عهده گرفته است مهمترین کار در کشور است. تربیت و تعلیم نونهالان کشور، ساختن آینده کشور است
🔸🌺🔸--------------
📖 @salonemotalee
🍃🇮🇷🌸🇮🇷🍃
#متن_سخنرانی
#امام_خامنهای
#دیدار_معلمان ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۲
• ┈┈••••✾•🇮🇷🌺🇮🇷•✾•••┈┈•
قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/10869
◀️ قسمت چهارم؛
🔹امروز از زبان صاحبنظران و صاحبان تخصّص در زمینههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و حتّی سیاسی، انسان میشنود که وقتی راجع به مشکلات اساسی و گرههای سخت کشور بحث میشود، علاج کار را در مدرسه جستجو میکنند:
اگر مثلاً در ۲۰ سال قبل یا ۲۵ سال قبل به مدرسه رسیده بودیم، امروز فلان مشکل وجود نداشت؛
این را متخصّصین میگویند، این را صاحبنظران میگویند و این درست است،
این نگاهِ کاملاً درستی است.
چارهی کار در اصلاح مدرسه است، در برنامهریزی درست برای مدرسه و برای جوان و نوجوان است؛
این یک حقیقتی است که وجود دارد.
🔹خب نگاه به آموزشوپرورش باید این نگاه باشد؛
اگر این نگاه بود، امیدواری وجود دارد که بر همین پایه برنامهریزی بشود و اگر برنامهریزی شد و همّت وجود داشت، همانطور که عرض کردم، عملی است، خواهد شد؛
یعنی ما هیچ چیز نشدنی نداریم،
همهی اینها شدنی است؛
منتها اوّل باید نگاه، نگاه درستی باشد،
بعد هم همّت و پشتکار دنبالش باشد.
🔹خب پس مطلب اوّل ما فهم اهمّیّت دستگاه حیاتی آموزشوپرورش است؛
این را همه باید بدانند؛
هم مردم، [هم] خود آموزشوپرورش و البتّه مسئولین کشور ــ تصمیمسازان و تصمیمگیران در قوّهی مقنّنه و عمدتاً در قوّهی مجریه ــ بدانند که اهمّیّت این دستگاه چقدر زیاد است.
🔶🔸یک نکتهی مهم که غالباً در آموزشوپرورشِ ما از آن عبور میشود و به آن توجّه نمیشود، مسئلهی ثبات مدیریّت است.
در این دستگاهِ به این عظمت، به این اهمّیّت، ما دچار بیثباتی هستیم. گفت:
"هر که آمد عمارتی نو ساخت
رفت و منزل به دیگری پرداخت"(۲)
🔹یکی میآید یک برنامهای میریزد، یک کاری را شروع میکند، [با رفتنِ او] نیمهکاره رها میشود، دیگری میآید.
اینجا به من گزارش دادند ــ البتّه خود بنده هم میتوانستم بفهمم، امّا در گزارشها هم بود ــ که از سال ۹۲ تا کنون که ده سال است، ما پنج وزیر و چهار سرپرست در آموزشوپرورش دیدهایم! این چیز خیلی عجیبوغریبی است.
🔹خب در وزارتهای دیگرِ ما، [مثل] وزارت خارجه یا وزارت جهاد کشاورزی، هفت سال، هشت سال، گاهی بیشتر، یک وزیر در دو دولت میمانَد؛ چرا در وزارت آموزشوپرورش اینجور بیثباتی در مدیریّت وجود دارد؟
🔹ببینید، همهی فعّالیّتهای دیربازده به ثبات مدیریّت احتیاج دارد، از جمله آموزشوپرورش که خب فعّالیّتش خیلی دیربازده است؛
یعنی شما که امروز روی نوجوان دارید برنامهریزی میکنید، این بایست مثلاً بیست سال دیگر یا سی سال دیگر اثرش ظاهر بشود.
اینها به ثبات در مدیریّت احتیاج دارد. خب وقتی وزیر عوض شد، خیلیهای دیگر هم عوض میشوند؛ معاونها عوض میشوند، مدیرها عوض میشوند، مدیران میانی عوض میشوند، حتّی شنیدهام گاهی مثلاً تا سطح مدیر مدرسه با رفتوآمد وزیر عوض میشود. این هم یک مسئله است.
🔶🔸یک نکتهی دیگر در باب آموزشوپرورش ــ که این هم یکی از اساسیترین نکات مربوط به آموزشوپرورش است ــ مسئلهی انطباق یا عدم انطباق نظام آموزشی آموزشوپرورش و نظام ساختاری آموزشوپرورش با نیازهای کشور است.
ساختار آموزشوپرورش ما ــ مثلاً وضع کلاسبندیهای دبستان و دبیرستان یا [برنامهریزیهای] منطقهای و امثال اینها ــ و همچنین ترتیب درسی و علمی در این دستگاه عظیم، چقدر با نیازهای کشور تطبیق میکند؟
این یکی از آن مسائل بسیار مهم است.
مسئولان عالی فرهنگی کشور، بخصوص در خود آموزشوپرورش، باید روی این فکر کنند.
البتّه در شورای عالی انقلاب فرهنگی هم باید فکر کنند و آن شورای عالی آموزش[و پرورش] باید روی این فکر کنند، مدیران اجرائی آموزشوپرورش هم باید روی این فکر کنند.
🔹ما در کشور به چه چیزی احتیاج داریم و حالا به این نوجوانمان چه چیزی داریم یاد میدهیم؟
آیا این به درد فردای او خواهد خورد؟
البتّه کشور به نیروی متفکّر و دانشمند احتیاج دارد؛ [امّا] به نیروی کار چطور؟
احتیاج ندارد؟
همان قدر که به نیروی مغزافزار نیاز است، به بازوی کارافزار هم نیاز است،
در سطح کشور، در همهی بخشها؛ این را چهجوری تنظیم میکنیم؟
همان اندازهای که به نرمافزار نیاز داریم، به سختافزار نیاز داریم.
🔗 ادامه دارد ...
قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/11000
🔸🌺🔸 --------------
📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
📖 @salonemotalee
🍃🌸🍃
✡ ریشههاى یهودى خدا و شیطان در ✡
#انجیل_شیطانى_لاوى
قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/10920
• ┈┈••••✾• ✡ •✾•••┈┈•
◀️ قسمت پنجم
🔶🔸شیطان در متون دینى مسیحى
🔹شیطان مسیحى کم از شیطان یهودى ندارد؛ با این تفاوت که در اناجیل موجود، دیگر به آدمى تعارفِ خوردن از میوه معرفت نمىزند.
شاید هم به دلیل اینکه آموزههاى مسیحى چیزى جدا از یهود نیست جز اینکه بنابر باور مسیحیان، شریعت به وسیله موسى عطا شد، اما فیض و راستى به وسیله عیسى مسیح رسید (یوحنا، ۱:۱۷).
بنابراین، نیازى به تکرار دوباره داستان آدم و حوا، بهشت، میوه ممنوعه و اغواى شیطان نباشد.
🔹شیطان مسیحى اژدهایى است بزرگ (مکاشفه، ۱۲:۹) که قدمتى دیرینه و قدرتهایى عجیب دارد (لوقا، ۱۰:۱۸)؛
مالک فرشتگانى (متى، ۲۶:۴۱؛ دوم قرنتیان، ۱۲:۷) است که خادم اویند؛
رحِم زنى را که دختر پیامبرى اولوالعزم همچون ابراهیم علیه السلام است را براى مدت هجده سال مىبندد (لوقا، ۱۳:۱۶)؛
خود را شبیه فرشته وحى مىسازد
قدرتش چندان کمتر از قدرت خداوند لایزال نیست (اعمال رسولان، ۲۶:۱۷و۱۸)؛
حلول در کالبد و روح آدمیان دارد و از جمله در یهودا مسمّا به اسخریوطى که ازجمله آن دوازده [حوارى] بود… (لوقا، ۲۲:۳).
🔹در بندهاى گوناگونى از انجیل، فلسفه وجودى شیطان، غربال کردنِ انسانها و امتحان گرفتن از بشر ذکر شده؛
اما دایره این ابتلا و امتحان و میزان قدرت ابلیس بسیار بیش از آن چیزى است که در آموزههاى اصیل ادیان آسمانى سراغ داریم.
🔹شیطانِ انجیل آن قدر قدرت و جایگاه دارد که حتى مىتواند، بلکه وظیفه دارد پیامبر اولوالعزم خداوند را ـ که به اعتقاد مسیحیان خداى پسر است ـ نیز امتحان کند.
جالبتر اینجاست که براى این آزمون، حضرت مسیح توسط روح که به احتمال فراوان فرشته وحى یا همان روحالقدس است به بیابان برده مىشود تا تسلیم شیطان گردد.
مدت چهل روز با گرسنگى و روزه دارى از خوردن و آشامیدن امتحان مىگردد.
آن گاه ابلیس او را به شهر مقدس مىبرد و بر کناره کنگره هیکل نگاه مىدارد و از او مىخواهد اگر راست مىگوید که پسر خداست (!) خود را به زیر افکند.
بعد از ممانعت مسیح، وى را به کوهى بسیار بلند مىبرد و همه ممالک جهان و جلال آنها را به او نشان داده، به وى مىگوید:
اگر افتاده مرا سجده کنى، همانا این همه را به تو مىبخشم (متى، ۴:۱ـ۱۱).
🔹شیطان در فرازهایى از همین انجیل، داراى تاج و تختى ویژه و سلطنتى فراگیر معرفى مىشود (مکاشفه، ۲:۱۲و۱۳) و نیز داراى حکمتى جدا از آنچه از سوى خدا به خلق تفویض مىشود (یعقوب، ۳:۱۵).
🔹آیا جا ندارد چنین شیطان توانمندى جاى چنین خدایى را بگیرد؟!
شاید خیلى هم بى راه نباشد اگر جامعه سکولار غرب، اساس فلسفه و پایه نظام اجتماعى ـ سیاسى خود را مرگ چنین خدایى قرار دهد!
🔹آیا در این فضا، نباید به کاوشگر بىطرف مسیحى، جداى از القائات شیطانگرایان، حق داد با این آموزهها در متون دینىاش، احساس برترى ابلیس بر آدمى و حتى خدا را داشته باشد؟!
و ازآنجاکه شیطانگرایى در فضاى مسیحیت سر برآورده و بیشترین آموزهها و باورهاى آن ناظر به آموزههاى انجیل و کلیساست و درواقع، نوعى اعتراض و عکس العمل اجتماعى به باورها و آموزههاى مسیحى است، شاید هم بتوان به شیطانگرایان حق داد، با چنین خدا و شیطانى در مقابل آن خدا به دامن این شیطان پناه ببرند.
✳️🔹بعد از توصیف تحلیلى باور به مفهوم خدا و شیطان در تورات و انجیل که نقش ریشهاى و اساسى را در شکلگیرى باورهاى شیطانى داشته است، نوبت تبیین باورهاى شیطانى است.
سخنان آنتوان لاوى در انجیل شیطانىاش داراى تناقضاتى است که باعث شده تمام باورهاى وى به طور مستقیم برگرفته از آیین یهود و مسیحیت و یا حتى در تقابل مستقیم با آن نباشد؛
اما همین نگاههاى متفاوت نیز ناظر به شیطان راهنما و خداى خشن تورات و نگاههاى افراطى انجیل به مفهوم خدا و شیطان است.
🔗 ادامه دارد ...
قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/11002
🔸🌺🔸 --------------
📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
📖 @salonemotalee
🍃🇮🇷🌸🇮🇷🍃
✡ #شخصیتهای_یهود
#هرتزل؛
#پیامبر_دروغین_صهیونیسم
◀️ قسمت چهارم
🔶🔸فعالیتهای سیاسی هرتسل برای پذیرفتهشدن ایده دولت یهودی
🔹هرتزل در ۱۰ مارس ۱۸۹۶ (۱۲۷۵ ش)با یک کشیش اوانجلیکی به نام ویلیام هشلر (William Hechler) دیدار نمود.
دیداری که سهم بسزایی در مشروعیت بخشیدن به جنبش صهیونیسم سیاسی داشت.
هرتسل بعدها در کتاب خاطرات خود چنین نوشت:
«من باید رابطهای مستقیم و آشکار با یک حاکم مسؤول یا غیر مسؤول، یعنی یک وزیر دولت یا شاهزاده، برقرار سازم.
در این صورت یهودیان مرا باور کرده و از من تبعیت خواهند نمود.
مناسبترین فرد میتواند قیصر آلمان باشد.»
🔹کشیش اوانجلیکی به وی کمک کرد تا ابتدا با فردریک اول، دوک بزرگ بادن و دایی قیصر ویلهلم دوم آلمان و سپس با خود قیصر دیدار نماید.
این دیدارها باعث گشت تا جنبش صهیونیستی هرتسل مشروعیت زیادی در میان یهودیان کسب نماید.
وی بعدها نیز چند دیدار با قیصر داشت.
🔹هرتسل بعدها به ترکیه نیز سفری داشت و توانست با سلطان عثمانی دیدار نماید
اما در کسب نظر موافق وی برای برپایی دولت صهیونیستی در فلسطین موفق نبود.
🔶🔸برگزاری کنگره صهیونیستی و تلاش برای کسب نظر موافق دولتهای بزرگ
🔹هرتزل در سال۱۸۹۷ (۱۲۷۶ ش) نشریه دایولت را برای انتشار عقایدش در وین تأسیس نمود.
سپس برنامهای برای برگزاری اولین کنگره صهیوینستی در بازل سوئیس تدوین کرد.
وی به عنوان رئیس این کنگره انتخاب گردید (سمتی که تا زمان مرگ در سال ۱۹۰۴ (۱۲۸۳ ش) در اختیار داشت).
🔹هرتسل علاوه بر دیدار با ویلهلم دوم به کنفرانس صلح لاهه نیز دعوت شده و در آنجا با استقبال گرم دولتمردان اروپایی مواجه گشت.
هرتزل در سالهای ۱۹۰۲ و ۱۹۰۳ به کمیسیون سلطنتی بریتانیا در امور مهاجرت بیگانگان دعوت شد.
وی در آنجا با اعضای دولت انگلیس بالاخص چمبرلن، وزیر وقت مستعمرات، آشنا شده و از وی خواست تا در اسکان یهودیان در صحرای سینا یاری رساند.
🔶🔸از مصر تا اوگاندا و مرگ
🔹پس از شکست طرح صحرای سینا، در گفتوگوى هرتزل با گرینبرگ و چمبرلین در ۲۰مى ۱۹۰۳، گرینبرگ طرح سکونت یهودیان در جزیره قبرس را برجسته کرد، در حالىکه چمبرلین پیشنهاد سکونت در اوگاندا را داد، ولى هرتسل آنرا نپذیرفت.
لیکن شرایط اروپاى شرقى، هرتسل را مصمم کرد تا ضمن از سرگیرى مذاکرات با دولت بریتانیا، حتى طرح اوگاندا را مدنظر داشته باشد.
تا با این کار هم با دولت بریتانیا روابط حسنه خود را حفظ نماید و هم با مطرح شدن گزینهای دیگر عثمانی را تحت فشار قرار دهد.
🔹با توجه به اینکه دولت بریتانیا نسبت به اجراى ایده صهیونیستى در اوگاندا نظر مساعد داد و اعلام کرد هیأتى براى شناسایى منطقه به آنجا برود، هرتسل طرح اوگاندا را به کنگره ششم صهیونیستى برد.
در این کنگره هرتسل بیان کرد که طرح اوگاندا هدف اصلى صهیونیسم نیست، بلکه هدف اصلى احیاى سرزمین اسرائیل است.
اما این پیشنهاد مخالفان سرسختی در میان سایر صهیونیستها داشت.
🔹جریان مخالفان تا آنجا پیش رفتند که طى یک نشست در نوامبر ۱۹۰۳ نمایندهاى را نزد هرتسل فرستادند و از او درخواست کردند تا طرح اوگاندا ملغا اعلام شود و فقط فلسطین مورد توجه قرار بگیرد.
گرچه هرتسل در ملاقاتى با شوراى صهیونیست توانست تا حدودى از موج مخالفتها بکاهد، لیکن همچنان مخالفتها با فراز و فرود ادامه داشت تا اینکه هرتسل در سوم جولاى ۱۹۰۴ درگذشت.
🔶🔸ارزیابی نهایی
🔹ایده صهیونیسم قبل از هرتزل نیز وجود داشت و با گذر زمان قدرتمندتر شد؛
تا اینکه هرتسل توانست آن را تثبیت نموده و تشکیل یک دولت یهودی را تبدیل به هدف اصلی بخش اعظمی از یهودیان و نیز دولتهای بزرگ اروپا نماید.
🔹بعدها رواج افسانه هولوکاست باعث گردید تا صهیونیستها فریاد مظلومیت و دادخواهی سر داده و دولتهای اروپایی نیز که موقعیت را مناسب میدیدند طرح اسکان آنها را در فلسطین به مرحله اجراء گذاردند.
بدین ترتیب دولت مد نظر هرتزل در سال ۱۹۴۸ (۱۳۲۷ ش) و در سرزمینهای اشغالی فلسطین به مانند غدهای سرطانی متولد گشت.
البته مرگ مشکوک وی فرصت نداد تا وی شاهد تحقق آرزویش باشد.
مرگی که شاید یکی از دلایل آن عدول نسبی وی از خواسته بزرگان صهیون یعنی اسکان حتمی یهودیان در فلسطین بود.
🤲 والحمدلله
🔸🌺🔸 --------------
📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
📖 @salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃 🇮🇷🌸🇮🇷 🍃
با توجه به اتمام کتاب #خداحافظ_سالار و با توجه به محتوای خواندنی و آموختنی کتاب #وقتی_مهتاب_گم_شد؛
از امروز ادامهی آن کتاب شریف خدمتتان تقدیم خواهد شد.
آدرس قسمت اول کتاب #وقتی_مهتاب_گم_شد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/308
این کتاب شامل خاطرات رزمندهی جانباز و شهید همدانی #علی_خوشلفظ و دوستان رزمنده و شهید او مانند #علی_چیتسازیان و ... است.
🔗 ادامه دارد ...
🔸🌺🔸--------------
📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
هدایت شده از سالن مطالعه
🍃🌸🍃
🇮🇷🇮🇷 #وقتی_مهتاب_گم_شد 🇮🇷🇮🇷
✒قسمت صد و دهم
قسمت قبل:https://eitaa.com/salonemotalee/753
📒 فصل دهم
نبرد فاو. ۲
روز بعد وقت حرکت به سمت جبهه به علیآقا گفتم:
میخواهم به لشکر دیگری بروم."
به شوخی گفت: "باز هم که قات زدی! ایندفعه کجا؟!"
گفتم: "شما راضی باش! جایش پیدا میشود."
گفت: "حتماً میخواهی تهرانی شوی! و بروی پیش رفقای قدیم؛ ۲۷یها!"
گفتم: "نه! اگر قسمت باشد به لشکر ۱۰ سیدالشهدا میروم."
گفت: "برو! ولی الوعده وفا!"وقتش شد برگرد. دست پر هم بیا. دو سه تا علیمحمدی پیدا کن و با خودت به واحد بیاور! البته اگر تا آن وقت شهید نشوی!"
حکم ماموریت بنا به هماهنگی چیتساز و ستاد تیپ، به سپاه منطقه ۱۰ تهران نوشته شد
آنجا گفتند:
"لشکر سیدالشهدا نیاز به نیرو ندارد و در حال حاضر نیروی جدید را فقط به لشکر ۲۷ معرفی میکنیم."
نام لشکر ۲۷ خاطراتِ خوشِ کار با حاج احمد متوسلیان، حاج محمود شهبازی و حاج همت را برایم تداعی میکرد.
داخل قطار فکر و فکر
حالا چطور جلوی بچههای اطلاعات عملیات ۲۷ آفتابی نشوم
حتماً گردانهای پیاده جای بهتری برای خدمت بیهیاهو بود
وقتی به دوکوهه رسیدم بوی تمام شهدا را استشمام کردم
رفتم کارگزینی
ازم پرسیدند: "چه کار بلدی؟"
گفتم: "تک تیرانداز! آرپیجی زن! یا هر کاری دیگری در گردان پیاده! غیر از گردان مسلمبنعقیل، هر گردان دیگری که بفرمایید، میروم!"
گفت: "برو گردان شهادت!"
نامه را گرفتم و رفتم پیش فرمانده گردان و تجهیزات انفرادی دریافت کردم.
آن روزها نماز جماعت عمومی در حسینیه حاج همت برگزار میشد
بعد از نماز ظهر و عصر، نفر بغل دستی دستش را دراز کرد و گفت: "تقبل الله!"
خون در رگهایم خشکید!
باور نمیکردم!
همان اندازه که او خندان بود من گرفته و درهم شدم!
برادر موسی بود!
معاون اطلاعات عملیات لشکر ۲۷
با تبسم گفت:
"شما که کارت راهکار پیدا کردن بود! اما مثل اینکه این دفعه راه را گم کردهای! شما کجا؟ اینجا کجا؟!"
گفتم: "نیروی گردان شهادتم! همین امروز آمدهام."
منتظر من نشد
دستم را گرفت و برد چادر خودش
ناهار مهمانم کرد
با تلفن به جعفر تهرانی -مسئول عمل اطلاعات عملیات لشکر ۲۷- گفت: "خوش لفظ آمده اینجا!"
او هم با فرمانده گردان شهادت صحبت کرد
ماموریت یک روزه من در گردان تمام شد
به رغم میل قلبیام دوباره شدم نیروی اطلاعات عملیات!
پرسیدم: "از برادران قدیمی چه کسانی ماندهاند؟"
برادر موسی جواب داد:
"احتمالا هیچ کس را نمیشناسی. چرا که بیشتر بچههای اطلاعات طی این چند سال یا شهید شدهاند یا رفتهاند جای دیگر."
از این جهت کمی آرام شدم و گفتم: "کدام منطقه کار میکنید؟"
گفت: "هم غرب، هم جنوب. البته در غرب قرار است زودتر عملیات بشود."
یک آن خندهام گرفت!
برادر موسی با تعجب پرسید: "به چه میخندی!؟"
گفتم: "به این بخت نامراد! هرجا تقدیر باشد، آدم را به همانجا میکشد! من از غرب آمدهام، اما انگار قسمت است دوباره برگردم!"
🔗 ادامه دارد ...
🔸🌺🔸 --------------
📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
📖 @salonemotalee
🍃🌸🍃
هر جمعه با یک؛
#تحلیل_فیلم
این هفته؛
«"#خانواده_انتخابی" به روایت «دنیای مارول»
قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/10933
◀️ قسمت پنجم؛
🔹پرداختن به فیلم جذاب و دیدنی «ددپول» (Deadpool) مسائل جدیدی را پیش روی ما باز خواهد کرد.
نکتهی جالب در خصوص این فیلم این است که اولین بخش از این فیلم در سال ۲۰۱۶ توسط فاکس قرن بیستم و بر اساس کمیک بوکهای مارول ساخته شد.
🔹موفقیت این فیلم در گیشه بسیار چشمگیر بود (۶).
اما سپس این کمپانی به دیزنی فروخته شد و قسمت دوم آن (۲۰۱۸) تحت لیسانس این کمپانی ساخته شد؛
و قسمت سوم بهکلّی در استودیوهای مارول ساخته میشود.
🔹ضمناً این فیلم واسط بین مجموعهی داستانی ابرقهرمانهای مارول و ابرقهرمانهای مردان ایکس (X-Men) است.
لذا در دو خط داستانی ایفای نقش میکند و بعید نیست در آینده این دو خط داستانی بیشتر با یکدیگر ممزوج شوند.
🔹در قسمت دوم از فیلم «ددپول» (۲۰۱۸) (ضد) قهرمان داستان (وید ویلسون) بهکلّی منزوی و جامعهگریز است و هیچ خانوادهای ندارد.
او با یک پیرزن نابینا زندگی میکند که بهنوعی نقش مادر او را ایفا میکند.
دوستانش در خانۀ مردان ایکس بارها و بارها از او میخواهند تا به آنها بپیوندد و خانوادۀ خود را تکمیل کند، اما او با شیطنتهایش هر بار از این دعوت سر باز میزند.
در انتهای فیلم، اعضای خانۀ مردان ایکس به او کمک میکنند و او به آغوش این «خانواده انتخابی» باز میگردد.
🔹در خانۀ مردان ایکس نیز خانوادۀ انتخابیِ بزرگتری حضور دارد که پروفسور چارلز زاویر (Professor X) پدر و رئیس خانواده محسوب میشود و بقیهی اعضای این خانواده همهی جهشیافتگان هستند.
🔹متأسفانه در فیلم ددپول شاهد شخصیت جدیدی بهنام نگاسونیک تینایج (Negasonic Teenage) هستیم که یکی از اعضای خانواده مردان ایکس است و با شریک همجنسگرای خود در خانه زندگی میکند.
در واقع رویکرد جدید استودیوهای مارول این است که در هر فیلم (تقریباً بلا استثناء) شخصیتهای «سیاهپوست»، «همجنسگرا»، «آسیایی» و «آمریکایجنوبی» را نیز بگنجاند.
🔹در این موقعیت با «خانواده انتخابی» روبهرو هستیم که سلایق جنسی اعضای خانواده نیز به دلخواه انتخاب میشود. به بیان دیگر آزادی مفهوم خانواده به توان دو میرسد.
🔶🔸در این که خانواده نقش مهمی در حیات مادی و معنوی هر فرد و بهطور کلّی اعضای یک جامعه بازی میکند، شکی نیست.
مسئولین و نویسندگان استودیوهای مارول نیز در این مطلب شکّی ندارند.
تقریباً همهی شخصیتهای فیلمهای کمیک بوکیِ مارول بهنوعی با مسألهی خانواده درگیر هستند و از فقدان آن رنج میبرند.
اما خانواده به چه معناست و اعضایش چه کسانی هستند؟
🔹بهنظر میرسد خانواده در نظر آنها کسانی هستند که با شما احساس محبت و رابطه دارند و لزوماً خانوادهی خونی شما نیستند.
اتفاقاً در این فیلمها شاهد آن هستیم که اغلب خانوادهی خونی گزینهی مناسبی نیستند و شخصیتهای داستان بهدنبال دوستان خوبی هستند که خلأ این نیاز را برای آنها پُر کنند.
خانواده در فیلمهای مارول بسیار آزادانه انتخاب میشوند.
🔶🔸صدالبته «خانواده انتخابی» در غرب یک نیاز اساسی محسوب میشود.
چرا که بنیانهای خانواده (به معنای خونی) در غرب تا حدود زیادی تضعیف یا نابود شده است.
امروز شاهد آن هستیم که تعداد کودکان تکوالد (Single Parent) به شکل عجیبی رو به افزایش است.
نوجوانان و جوانان از سنین کم خانهی اصلی خود را ترک میکنند و در خانههای مستقل بههمراه دوستانشان زندگی میکنند.
حتی ازدواج هم رنگ رسمیّت خود را باخته و ارتباط زوجین به اندک مشکلی گسستنی است.
🔹در این شرایط، جامعهی غرب نیاز بیشتری به خانواده دارد، اما خانوادهی اصلی که هر کودکی طبیعتاً باید داشته باشد، از دسترس خارج است.
پس متولیان فرهنگی (استودیوهای مارول و دیگران) به فکر جایگزین آن هستند.
«خانواده انتخابی» تنها گزینهی موجود است.
اما برای ما جریان چطور است؟ آیا چنین مفهومی در جوامع شرقی و سنّتی که هنوز «خانواده» نقش اصلی و مرکزی را ایفا میکند، بدآموزی ندارد؟ گرچه فرهنگ شرقی نیز با سرعت زیادی بهسوی جهانیشدن در حرکت است، اما در این حرکتِ ناگزیر باید تأملی کرد. حداقل کاری که میتوان انجام داد افزایش خودآگاهی نسبت به داشتههایی است که در تاراج غربیشدن ممکن است از دست برود.
🤲 والحمدلله
🔸🌺🔸--------------
📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
🍃🌸🍃
✡ #شناخت_تمدن_شیطانی_غرب ✝
یهود و فرهنگسازی
📖 مقاله پنجم؛ #جنگ_سرد
#حزب_شیطان در جنگ جهانی دوم و جنگ سرد
قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/10936
◀️ قسمت پنجم؛
🔶🔸فضا و موجودات فضایی در جنگ سرد
🔹از داستانهای جالبی که در این دوره اتفاق افتاد، قضیهی تسخیر فضا و سفر انسان به ماه است.
یکی از مسائلی که در دوران جنگ سرد بهجای جنگ واقعی و هماهنگ با پیگیریِ مسأله خلع سلاح، بنا بود سرِ انسانها را گرم و آنان را شیفتهی تمدن غرب کند، رقابت میان آمریکا و شوروی بود در فرستادن انسان به فضا.
🔹هرکدام از این دو کشور در مرحلهای از دیگری جلو افتادند تا سرانجام نخستین انسان بهنام نیل آرمسترانگ در سال ۱۹۶۹ از سوی آمریکا بر ماه فرود آمد.
در حاشیهی این اتفاق، تبلیغات وسیعی از سوی رسانههای آن دوره صورت گرفت و چنین القا شد که آمریکا بهعنوان کشور فاتح سرانجام توانست بر شوروی پیروز شود.
🔹اما بازخوانی پرونده این واقعه مهم، امروزه ما را با حقایق عجیبی روبهرو میکند.
واقعیت ماجرا این است که تاکنون هنوز پای هیچ انسانی به ماه و دیگر کرات نرسیده و آنچه مردم جهان آن روز تماشا کردند، توطئهای بود که با هماهنگی ناسا و رسانهها طراحی شده بود.
این بررسی از آن جهت که میزان هماهنگی میان رسانههای آمریکا و سیاست را در این کشور نشان میدهد و میتواند تا حدودی وضعیت امروزه ما را نیز روشن کند، برای ما مهم است و اجازه میدهد که به جزئیات این سفر خیالی وارد شویم.
✳️🔸مواردی که امروزه بهعنوان پرسشهای بی پاسخ در خصوص این دروغ بزرگ مطرح است عبارت است از:
👈 با توجه به نبود جو در ماه هیچ توجیهی برای سالم ماندن فضانوردان از شهابسنگها و اشعههای کیهانی وجود ندارد.
👈 دستگاه رایانهای که میبایست مدیریت این پرواز را برعهده گیرد، با توجه به فناوری آن روز از اندازه خود آپولو ۱۱ باید بزرگتر باشد.
👈 با توجه به نبودن باد در ماه جای نشستن و برخاستن آپولو ۱۱ امروزه باید باقی مانده باشد.
👈 پرچم آمریکا در حالی بر سطح ماه به اهتزاز درمیآید که هیچ بادی در آنجا نمیوزد.
👈 در آسمان ماه هیچ ستارهای وجود ندارد.
👈 نور شدید سطح ماه امکان هرگونه فیلمبرداری را در این کره بهویژه با فناوری آن روز منتفی میکند.
👈 در تصویری که از راهپیمایی آرمسترانگ بر سطح ماه وجود دارد، سایه او و سایه آپولو ۱۱ در دو جهت مختلف قرار دارد.
👈 سفر به ماه ۵۵ ساعت طول کشید. این در حالیاست که امروزه سفر به ایستگاه فضایی ۶۶ ساعت زمان میبرد.
مسیر از زمین تا ماه تقریباً ۱۰۰۰ برابر مسیر از زمین تا ایستگاه فضایی است.
👈 و مهمترین نکته اینکه این سفر دیگر نه در آمریکا و نه در هیچ کشور دیگری تکرار نشد و یا اگر تکرار شد -که در یکی دو مورد این ادعا از سوی آمریکا وجود دارد- اطلاعات و تبلیغات آن هرگز به گوش جهانیان نرسید.
🔹جرج بوش در دوران ریاستجمهوری خود اعلام کرد که تا سال ۲۰۲۰ اسباب سفر انسان به ماه فراهم خواهد شد.
بهنظر میرسد این اتفاق نیز با توجه به نحوه پیشرفت این امر نیفتادنی باشد. [اکنون که این مقاله منتشر میشود، ششمین ماه از سال ۲۰۲۰ است و همانطور که نویسندهی مقاله احتمال میدادند، نهتنها خبری از سفر انسان به ماه نیست، بلکه همهگیری بیماری کرونا سفرهای زمینی را نیز مختل کرده است!]
🔹از دیگر مسائلی که در ادامهی داستان فضا مدتها خوراک تبلیغاتی رسانهها در دوران جنگ سرد شده بود؛
🔶🔸مسألهی بشقاب پرنده و سفر انسانهای فضایی به کره زمین است.
🔹این تبلیغات از سویی برای پوشش اقدامات جاسوسی آمریکا در دیگر کشورها بهکار میرفت و از سوی دیگر ترسی موهوم را در میان مردم جهان از حملهی موجودات فضایی به زمین ایجاد میکرد که دستمایهی خوبی برای فیلمهای هالیودی و تثبیت برتری آمریکا بهعنوان منجی جهان در برابر دشمنانش بود.
🔹در راستای ایجاد ترس در مردم جهان، موضوعی دیگر بهنام مثلث برمودا مدتها در دستور کار رسانهها قرار داشت.
این مثلث در روی بخشی از اقیانوس اطلس در سواحل جنوبشرقی آمریکا واقع است.
رأس آن نزدیک جزیره برمودا و قسمت تحتانی آن از سمت پایین فلوریدا گسترش یافته و از پورتوریکو گذشته، بهطرف جنوب و شرق منحرف میشود و سپس با عبور از میان دریای سارگاسو دوباره بهطرف جزیره برمودا برمیگردد.
طول جغرافیایی در قسمت غرب مثلث برمودا ۸۰ درجه و عرض جغرافیایی در خود جزیره برمودا در رأس مثلث، همان عدد ماسونی ۳۳ است.
🔗 ادامه دارد ...
قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/11008
🔸🌺🔸--------------
📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
🍃🇮🇷 🌸 🇮🇷🍃
#خوندلی_که_لعل_شد؛
کتاب خاطرات رهبر انقلاب
حضرت آیتالله العظمی خامنهای(مدّظلّهالعالی)
قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/10939
◀️ قسمت چهاردهم؛
📒 فصل دوم: در محضر اساتید. ۳
در آن سال به قم رفتم و تا سال ۱۳۴۳ در این شهر ماندم
از سال ۱۳۴۳ به مشهد بازگشتم و تا پیروزی انقلاب اسلامی در مشهد ماندم
درس خارجی را هم با پدرم داشتم ولی از آنجایی که تدریس خارج نیازمند تلاش گسترده برای آمادگی و مطالعه منابع متعدد است و پدرم قادر به این تلاش گسترده نبود لذا درس خارج با ایشان جدی نبود
عادت کرده بودم درسها را به زبان عربی بنویسم همچنین کوشیدم کارم از جهت ارائه و فصلبندی هم ابتکاری باشد.
🔶🔸پدری که استاد بود
پدرم ما را عادت داده بود که هیچ فرصتی را از دست ندهیم و هیچ روزی را بدون بهرهگیری از درس و مباحثه نگذرانیم .
ایشان از تعطیلی درس حوزه در ایام محرم و همچنین ماههای تابستان هم بهره میگرفت
در هفت روز اول ماه محرم برای من درس میگفت و سه روز بعد از آن را به مجالس روضهی امام حسین علیهالسلام میرفت
چیزی را بنام " تعطیلی تابستانی" قبول نداشت و میگفت:
"مادر نجف علی رغم هوای طاقت فرسا و گرمای سخت درسمان را ادامه میدادیم؛ بنابراین تابستانها در مشهد چرا باید درس و تحصیل تعطیل شود؟!"
مطوّل را در ماههای تعطیل تابستان خواندم
شیخ فشارکی در تابستان از قم به مشهد میآمد و دو ماه میماند
من او را قبلاً دورادور میشناختم
چون پیشتر در مشهد ادبیات عرب تدریس میکرد و بعد هم به قم میرفت و به تدریس همین دروس در قم میپرداخت
از او خواستم در مشهد به من مطوّل درس بدهد که پاسخ مثبت داد
من ساعتهای طولانی از روز را به درس خواندن نزد او میپرداختم
لذا بیان و مقداری از معانی و بدیع مطول را در خلال دو تابستان _ یعنی ظرف چهار ماه _ به پایان رساندم
شیخ فشارکی بعدا فهمید که من مکاسب هم میخوانم و لذا از پیشرفت سریع من در فقه شگفتزده شد
او خود این کتاب را در قم تدریس میکرد
پدرم بر درس خواندن ما بطور مستمر نظارت میکرد.
ما را گاه با تشویق و گاه با تندی به آن ترغیب میکرد
من همیشه تسلیم روش پدر و مجری خواست او بودم
هرگاه در مورد درسی که میخواندم اظهار نظر میکردم؛ پدرم خیلی خوشحال میشد و به من که چهارده پانزده ساله بودم میگفت:
تو مجتهدی و قدرت استنباط داری.
با برادرم مباحثه میکردم
پس از مباحثه، پدرم ما را به اتاق خود میخواند
از ما پرسش میکرد و آنچه را نتوانسته بودیم بفهمیم برایمان توضیح میداد .
بخاطر دارم که خانهی ما سه اتاق داشت
دو اتاق از آنِ پدر بود؛
یک اتاق نسبتا بزرگ برای میهمانها و یک اتاق هم برای مطالعه و غذا خوردن و استراحت، شبیه حجرهی طلاب
ما هم همگی یک اتاق داشتیم؛ چهار برادر و چهار خواهر با مادر!
در مواردی که مادر میهمان یا روضه داشت ناگزیر بودیم بیرون خانه بمانیم!
در اتاق مخصوص پدر، میزی به درازا و پهنای ۸۰ در ۴۰ بود (که در زمستان با گذاشتن منقلی در زیر آن برای گرمایش هم مورد استفاده واقع میشد)
پدر در سمت طول میز چهارزانو مینشست
ما هم هردو کنار یکدیگر در یک سمت عرض آن مینشستیم
🔗 ادامه دارد ...
قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/11012
🔸🌺🔸--------------
📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee