هدایت شده از سالن مطالعه
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃
🇮🇷 #وقتی_مهتاب_گم_شد 🇮🇷
✒قسمت صد و بیست و یکم
قسمت قبل:https://eitaa.com/salonemotalee/790
✳️ فصل دهم
نبرد فاو ۱۲
به فاو برگشتیم
داخل ساختمان شدیم
حسن ترک و بچههای طرح و عملیات آنجا بودند
نه پتویی برای استراحت داشتیم و نه غذایی برای خوردن
اطراف ساختمان پر بود از جنازه
کمکم از دیدن این همه جنازه حالم به هم میخورد
زخممعده هم داشتم
اما دریغ از یک تکه نان خشک
یک ماشینتویوتا رسید
ظاهراً اولین خودرو از لشکر ما بود که توانسته بود با قایق به این طرف بیاید
اما آن هم ماشین غذا نبود
تویوتای گردان محسن ترکاشوند بود
علیآقا تا ترکاشوند را دید، گفت: "حاجی ماشینت را بده بچهها بروند یک ماموریت مهم!؟"
ترکاشوند از طرفی قبلاً نیروی اطلاعات عملیات بود و برای علیآقا حرمت خاصی قائل بود. از طرفی هم با آن خودرو تمام امور گردانش را رتق و فتق میکرد.
گفت: "میدهم! ولی با راننده!"
علیآقا قبول کرد
به من و سه نفر دیگر گفت: "امشب بروید شناسایی!"
پرسیدم: "شناسایی با ماشین!؟"
گفت: "آره! تا آن نقطهای که نشان کردهایم!"
منظورش آنجایی بود که سلاحهای عراقی را زیر خاک گذاشته بودیم.
باید راننده را هم به شکلی دست به سر میکردیم.
به سمت جاده بصره راه افتادیم
من توی دل راننده را خالی کردم
گفتم: "جایی که ما میرویم راه برگشت ندارد! خودت میدانی! میخواهی با ما بیا و گرنه ماشینت را بده و خودت همینجا بمان! اگر ما زنده برگشتیم که ماشین را به تو بر میگردانیم!"
راننده که حسابی ترسیده بود، گفت: "جواب آقای ترکاشوند را چه بدهم!؟"
یکی از بچهها گفت: "اگر با ما بیایی شهید میشوی! آن وقت جواب دادن اصلا معنا ندارد!؟"
راننده درمانده شد
تویوتا را تحویل داد
توی راه کلی خندیدیم اما دروغ هم نگفته بودیم
به یک سهراهی رسیدیم
کسی با موتور تریل ایستاده بود
ظاهراً ترکش به لاستیک موتور خورده بود
پشت موتور هم یدکی بسته شده بود و روی آن چند کوله پشتی قرار داشت
از تخریبچیهای لشکر امام حسین بود
گفت: "دوستانش مهمات و خرجهای انفجاری را برای برش دادن جاده آسفالت به جلو بردهاند اما موتور او ترکش خورده و باید آن کوله پشتیهای پر از فیتیله و چاشنی را به خط برساند."
اول به حرفش اعتنایی نکردیم
اما من حس انجام وظیفه تخریبچی را فهمیدم
او هم زیرک بود اول التماس کرد و بعد گریه
تخریبچی را با یدک و موتورش پشت تویوتا نشاندیم
به سمت محل درگیری رفتیم
هوا تاریک بود
هر چه جلوتر میرفتیم صدای انفجارها و فرود خمپارهها بیشتر میشد
تا جایی که رد سرخ تیربارهای سنگین نیز آسمان بالای سرمان را میشکافت
منتظر بودیم تخریبچی بگوید همینجا بایست و پیاده شود
ناگهان یک منور بالای جاده منفجر شد
باورکردنی نبود
دوشکاچی عراقی از روی تانک به سمت ما تیراندازی میکرد
تیرهای رسام از دور و برمان رد میشد
تخریبچی زرنگ و البته بیانصاف ما را درست تا جایی برده بود که دوستانش منتظرش بودند
آنها دقیقا همان جا را باید برش میدادند
قاسم که پشت فرمان بود دور زد و پشت به دوشکای عراقیها شد
منتظر بودیم گلوله تانک مغزمان را به اتاقک ماشین بریزد
اما منور خاموش شد
ماشین داخل یک چاله در شانه جاده افتاد
با عجله و داد و فریاد تخریبچی، موتور و مهماتش را پیاده کردیم
نزدیک محل چاله مهمات رسیدیم
جایی را نمیدیدیم
با حدس و تخمین جلو میرفتیم
ماشین چند بار بالا و پایین رفت
انگار از روی سرعت گیر رد میشود
پیاده شدیم
من چراغقوه انداختم
متوجه شدم بی اینکه بفهمیم از روی چند جنازه رد شدهایم
بالاخره نور چراغ قوه روی یک تابلوی چوبی روی کپه خاک بود افتاد
خاکها را کنار زدیم
آرپیجیها، بیسیمها و تیر بار پلامین را برداشتیم و برگشتیم
🔗 ادامه دارد ...
قسمت بعد؛
https://eitaa.com/salonemotalee/792
🔸🌺🔸 --------------
📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
📖 @salonemotalee
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃
✡ #یهود_و_اسرائیل
✡ گربهای که یهود برای رؤسای جمهور آمریکا دم حجله کشت!
قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/11345
◀️ قسمت چهارم
🔹نشستی در ۲۵ و ۲۶ سپتامبر ۱۹۶۹ بین گلدا مایر و نیکسون برگزار شد،
خروجی این نشست:
نیکسون متعهد شد؛
از اعمال فشار بر رژیم صهیونیستی بکاهد تا آن را تشویق نماید تا معاهده عدم گسترش سلاحهای هستهای را امضا کند.
و به بازدیدهای نیم بند دانشمندان آمریکا از زرادخانه دیمونا پایان ببخشد.
اسرائیل نیز متعهد شد؛
درباره دستیابی به سلاح هستهای چیزی نگوید و آزمایشهای هستهای انجام ندهد.
🔹اسرائیل همیشه نگران این بوده است که مبادا رؤسای جمهور بعد از نیکسون تفاهم بین وی و مایر در خصوص برنامه هستهای رژیم صهیونیستی را نادیده بگیرند؛
بخصوص آنکه این تفاهم وجهه قانونی برای ایالات متحده نداشته است.
افزون بر آن، بسیاری از سردمداران ایالات متحده که بعداً سر کار آمدند برنامهها و ایدههایی برای جلوگیری از گسترش سلاحهای هستهای در جهان داشتهاند.
از همین رو مشی نخستوزیران رژیم صهیونیستی همیشه این بوده است که تفاهم مذکور را به رؤسای جمهور جدید ایالات متحده گوشزد نموده و به سیاست مخفیسازی برنامه هستهای خود ادامه دهند.
🔹عوزی آراد رئیس پیشین شورای امنیت ملی اسرائیل و مشاور اسبق بنیامین نتانیاهو در یک نشست مطبوعاتی درباره چگونگی یادآوری این تفاهم به تمام رؤسای جمهور آمریکا از زمان جرالد فورد تا دوره ریاست جمهوری باراک اوباما سخن گفته است.
🔹آراد توضیح میدهد که جیمی کارتر بعد از فورد بر سر کار آمد و زبیگنیو برژینسکی را به سمت مشاور امنیت ملی برگزید، تردید اسرائیلیها درباره مسئله محفوظ نگهداشتن اسرار تفاهم مذکور بیشتر شد.
🔹در حقیقت این تردیدها بیمورد بود و از زمان رونالد ریگان هیچ مشکلی در این زمینه وجود نداشت.
بعد از روی کار آمدن بوش پدر به دلیل آنکه وی از خلع سلاح هستهای در خاورمیانه سخن گفت بار دیگر اسرائیلیها نگران شدند.
🔹رژیم صهیونیستی برای مقابله با این امر، نشستی وزارتی به ریاست ژنرال دیوید عفری با حضور تنی چند از چهرههای امنیتی برگزار کرد.
در این نشست بعد از کمی شور و مشورت، اقدام جرج بوش پدر خنثی شد،
🔹اما این مشکل همچنان ادامه پیدا کرد چرا که این تفاهم به صورت شفاهی بود.
در کنفرانس وای بلانتیشن که در اکتبر ۱۹۹۸ برگزار شد، بنیامین نتانیاهو نخستوزیر رژیم صهیونیستی در دیدار با کلینتون موفق شد از فرصت به دست آمده و توافقنامهای که با فلسطینیها به امضا رسانده بود، سوءاستفاده کرده و آمریکا را وادار سازد تا سندی مکتوب در حمایت از قدرت بازدارندگی رژیم صهیونیستی! ارائه کرده و با نادیده گرفتن مسئله مقابله با گسترش سلاحهای هستهای در خاورمیانه، اقدامی بر علیه برنامه هستهای آن انجام ندهد.
🔹روشن بود که منظور از “توان بازدارندگی اسرائیل” همان سلاح هستهای است.
با روی کار آمدن جورج بوش پسر، اسرائیلیها هیچ نگرانی نداشتند اما با به قدرت رسیدن اوباما در سال ۲۰۰۸ بار دیگر نگرانی اسرائیلیها افزایش یافت.
از ماه می ۲۰۰۹ یعنی اندکی بعد از روی کار آمدن اوباما و بنیامین نتانیاهو، تماسهایی بین آن دو برقرار شد.
در پی این تماسها و گفتگوها که ماهها به طول انجامید، باراک اوباما در سال ۲۰۱۰ سندی را امضا نمود که بر اساس آن ایالات متحده متعهد میشد هیچ اقدامی بر علیه توان بازدارندگی رژیم صهیونیستی انجام ندهد.
🔹در روز ۱۵ ژانویه سال ۲۰۱۴ روزنامه گاردین انگلیس به نقل از آفنار کوهین مؤلف دو کتاب در مورد بمب اتمی اسرائیل نوشت:
"سیاست سکوت آمریکا همچنان ادامه دارد"
🔹کوهین این موضوع را این چنین تفسیر کرد که در سطح سیاسی هیچ کس در آمریکا نمیخواهد با این موضوع تعامل کند؛
چرا که نمیخواهد صندوق پاندورا (براساس اساطیر باستانی یونانی مجموعهای از شرارتها در داخل این صندوق وجود داشته است) را به روی خود باز کنند.
این موضوع از ابعاد مختلف بار سنگینی بر دوش آمریکا خواهد بود و از مردم عادی در واشنگتن پایتخت آمریکا گرفته تا باراک اوباما رئیس جمهور این کشور به علت ترس از تأثیرات منفی پرداختن به این موضوع بر تفاهمهای امضا شده بین آمریکا و اسرائیل، اشارهای به آن نمیکنند.
🔹اوباما نیز در همین راستا همچنان متعهد به سرپوش گذاشتن بر ادامه نقض معاهده منع اشاعه هستهای از سوی رژیم اشغالگر قدس بوده و در اختیار گرفتن سلاح اتمی از سوی این رژیم را پیشگویی معرفی میکند
این در حالی است که قانون کمکهای خارجی آمریکا از دهه ۶۰ قرن گذشته میلادی ارائه هر نوع کمکهای این کشور به دولتهایی که سلاحهای اتمی را تولید میکنند، ممنوع کرده است
اما این کمکها همچنان به مقدار زیاد روانه کابینه رژیم اشغالگر قدس میشود.
🤲 والحمدلله
🔸🌺🔸 --------------
📚"سالن مطالعه" با کلی کتاب و مقاله مفید و خواندنی
📖 @salonemotalee
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃
#خوندلی_که_لعل_شد؛
کتاب خاطرات رهبر انقلاب
حضرت آیتالله العظمی خامنهای(مدّظلّهالعالی)
قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/11349
◀️ قسمت بیستوپنجم؛
📒 فصل چهارم: شراره نخستین ۴.
🔶🔸خط مبارزه و خط آگاهیبخشی
طی سالهای ۱۳۴۵ و ۱۳۴۶ که دشوارترین سالها برای انقلابیون بود
شاه همهی گروههای مقاومت سیاسی را قلعوقمع و از میدان بیرون کرده بود؛
بسیاری از شخصیتهای نهضت اسلامی گرایش به خط دوم (خط روشنگری دینی) را ترجیح دادند.
کسانی بودند که هم در آغاز و هم در پایان زندگی جهادی خود در میدان مقاومت حضور داشتند اما در سالهای یاد شده هَمّ خود را مصروف روشنگری فکری کردند
شهیدان بزرگوار مطهری و بهشتی و باهنر از این جملهاند
در اینجا برای ثبت در تاریخ باید بگویم که من از اندک افراد معدودی بودم که در همهی لحظات نهضت، هر دو خط "مقاومت" و "روشنگری" را با هم آمیختم و به این ویژگی معروف بودم
نهایت سعی من این بود که دین را چنانکه خدای متعال خواسته به عنوان روشی برای رفتار عملی و برنامهای برای زندگی و تغییری مستمر به سوی کمال مطلوب بفهمم و ارائه کنم
در همه کارهای فکری و عملیام و در سخنرانیها و درسهایم، روی این خط تمرکز داشتم
همین گرایش به درک آگاهانه و روشن از اسلام، مرا واداشت تا به کتابهای اسلامگرایان عرب روی بیاورم
این مطلب را در جای خود بیان خواهم کرد
در کنار این، به هر فعالیتی که میتوانست مردم را علیه قدرت حاکم بسیج کند و به صورت هستهای برای رهبری مردم به سوی برپایی حکومت اسلامی درآید دست میزدم
در میان برادرانمان نیز کسانی بودند که این دو خط را با هم ادامه دادند
آقای هاشمی رفسنجانی یکی از برجستهترین آنها بود
یک بار پس از پیروزی انقلاب اسلامی به ایشان گفتم:
"در این ۱۵ سال گذشته یک روز هم از زندگی من بدون مقاومت علیه رژیم نگذشت. در این مدت یک شب هم بدون نگرانی نخوابیدیم؛ چون شبهای ما یا در زندان میگذشت یا در تبعیدگاه؛ یا در انتظار زندان و تبعید
آقای هاشمی گفت:
"من هم همینطور"
البته برادرانی که در "خط فکری" بودند، ما را پشتیبانی و یاری میکردند
شهید مطهری هجده سال از من بزرگتر بود؛ یعنی یک نسل.
با این همه، با هم دوستی فوقالعادهای داشتیم
ایشان همواره میکوشید از جایگاه اجتماعی من حمایت کند و در سخنرانیها و مجالس خود از من یاد میکرد
دکتر شریعتی نیز زندگی اسلامی خود را در میدان مقاومت آغاز کرد و سپس به روشنگری و آگاهیبخشی روی آورد
من درباره افکار او ملاحظاتی دارم که در جای خود بیان خواهم کرد
برادرانم برخی به مبارزه سیاسی میپرداختند و برخی نمیپرداختند؛ اما چنانکه گفتم با یکدیگر همکاری و تشریک مساعی داشتیم
فعالیت اسلامی اقتضا میکرد که همه نیروها با قابلیتها و سلیقههای گوناگون جذب شوند
مردم در این زمینه با هم متفاوتند
در حدیث ماثور آمده:
"لَو عَلِمَ النَاسُ کَیفَ خَلَقَ اللهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی هَذَا الخَلقَ لَم یَلُم اَحَدُُ اَحَداََ
اگر مردم بدانند خداوند چگونه مخلوقات را آفریده؛ هیچکس دیگری را سرزنش نمیکرد."
و این با اصل اختیار منافاتی ندارد
بلکه بر وجود اختلاف در طبیعت افراد بشر تاکید دارد
به عقیدهی من اگر فعالیت آگاهانهی فکری اسلامی از جنبش و مبارزه جدا شود، خشک و بیروح میشود.
روح مبارزهی دینی هم اگر از آگاهی و اندیشه عاری گردد، دچار ارتجاع و تحجر میگردد
ترکیب مقاومت با آگاهی بخشی و رشد فکری، خط انقلاب اسلامی را تشکیل میدهد.
🔗 ادامه دارد ...
قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/11428
🔸🌺🔸 --------------
📚"سالن مطالعه" با کلی کتاب و مقاله مفید و خواندنی
📖 @salonemotalee