eitaa logo
سالن مطالعه
193 دنبال‌کننده
10هزار عکس
2.6هزار ویدیو
1هزار فایل
امروز کتابخوانی و علم‌آموزی نه تنها یک وظیفه‌ی ملّی، که یک واجب دینی است. امام خامنه‌ای مدیر: @Mehdi2506
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 ✡ پرونده‌ی؛ ✳️ مقدمه؛ https://eitaa.com/salonemotalee/12941 ✳️ هژمونی بانک‌واره‌ها و آغاز دلار https://eitaa.com/salonemotalee/12978 ✳️ نقش شبکه بانکداران بزرگ در جنگ‌ جهانی اول و تشکیل اسرائیل https://eitaa.com/salonemotalee/13033 ✳️ نقش بانک مرکزی آمریکا در جنگ جهانی دوم https://eitaa.com/salonemotalee/13193 ✳️ ساعتی که حاکمیت دلار آغاز شد! https://eitaa.com/salonemotalee/13272
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 ✡ قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/13412 قسمت چهاردهم: ✳️ تاریخچه ایجاد پترودلار یا دلار بی‌پشتوانه ۱. 🔹چنان‌که در بخش قبل ذکر شد، با اجرای سیستم «برتون وودز» قیمت رسمی طلا در سال‌های پس از جنگ دوم جهانی روی ۳۵ دلار ثابت ماند. این سیستم در یک دهه‌ی ابتدایی خود، راه‌گشا به نظر می‌رسید و ضمن عایدی سرشاری که برای آمریکا به ارمغان آورد، به بازسازی اروپا و شرق آسیا کمک کرد، اما با گذشت یک دهه مشکلاتی رخ نمود. 🔹کشورها تلاش می‌کردند با تولید بیشتر و فروش محصولات‌شان به آمریکا ثروت بیشتری کسب کنند و ویرانی‌های جنگ را بازسازی نمایند. حجم تجارت جهانی نیز در این یک دهه به‌صورت فزاینده‌ای رشد کرد؛ به این ترتیب قدرت مطلق و دست برتر اقتصاد آمریکا و توازن سیستم دلار در تعامل با سایر کشورها بر هم خورد؛ در این شرایط، طلای ذخیره شده – و به تبع آن دلارهای موجود – آمریکا پاسخگوی رشد فزاینده مبادلات بین‌المللی نبود موجودی طلا کمتر از نیاز بازار بود که به تشکیل نوعی بازار سیاه طلا منجر شد؛ در این شرایط نرخ طلای معاملاتی بالاتر از نرخ مصوب «برتون وودز» (۱) بود؛ تقریباً در سال ۱۹۵۸م/۱۳۳۷ش آمریکا با این مسئله به‌صورت جدّی مواجه شد که ناچار بود هر اونس طلا را به ۳۵ دلار بفروشد، در حالی که قیمت طلا در بازار سیاه بیش از این بود. 🔹این شرایط ادامه داشت تا در ادامه در سال ۱۹۶۸م/۱۳۴۷ش بورس لندن این امکان را فراهم آورد که طلا به قیمتی بیش از ۳۵ دلار در سازوکارهای بورسی رسماً به فروش برسد؛ حاصل این‌که، قیمت بازار آزاد طلای جهان، هر صبح منتظر اعلان بورس لندن بود. 🔹این شرایط به‌منزله‌ی سقوط پیمان برتون وودز بود. آمریکا بیش از یک دهه – تقریباً از ۱۹۵۸ تا ۱۹۷۰ – تلاش زیادی کرد که با به‌کارگیری سیاست‌های مختلف، از برتون وودز صیانت کند، و از هژمونی دلار محافظت نماید، اما در نهایت موفق به کنترل شرایط نشد. 🔹در سال ۱۹۷۱م/۱۳۵۰ش اتفاق بی‌سابقه‌ی دیگری روی داد. میزان ذخیره طلای آمریکا به‌شدّت افت کرده بود. در سال ۱۹۶۶م/۱۳۴۵ش، بانک‌های مرکزی غیرآمریکایی ۱۴ میلیارد دلار طلا داشتند، در حالی که ایالات متحده تنها ۱۳.۲ میلیارد دلار ذخایر طلا داشت. از این ذخایر، تنها ۳.۲ میلیارد دلار قادر به تأمین بودجه خارجی بود و بقیه سرمایه‌های داخلی را پوشش می‌داد. 🔹با توجه به کاهش قابل توجه ذخیره طلای ایالات متحده، «ریچارد نیکسون» (۲) رئیس‌جمهور وقت آمریکا قانونِ «برابری هر اونس طلا با ۳۵ دلار» را به‌صورت یک‌جانبه لغو کرد. نیکسون در سخنرانی مشهورش برای حذف دلار گفت: «قدرت پول یک کشور براساس قدرت اقتصادی آن کشور است؛ و اقتصاد آمریکا قدرتمندترین اقتصاد دنیاست که با دیگر کشورها فاصله زیادی دارد. بر این اساس من از رئیس خزانه‌داری خواستم که اقدامات لازم برای دفاع از دلار در مقابل سفته‌بازی را انجام دهد. من از رئیس خزانه‌داری آقای «کانالی» خواستم تا به‌طور موقت قابلیت تبدیل‌پذیری دلار به طلا جز دارایی‌های ارزشمند را به حال تعلیق درآورد…» 🔹بلافاصله تلاش‌های دامنه‌دار بین‌المللی – مانند توافق «اسمیتسونیان» (۳) – از سوی آمریکا برای مدیریت شرایط جدید و حفظ جریان برتون وودز کلید خورد، که همگی آنها با شکست مواجه شد. در فوریه سال ۱۹۷۳م/۱۳۵۱ش اعلام شد، ژاپن و کشورهای عضو اتحادیه اروپا تصمیم گرفته‌اند نرخ ارزهای خود را شناور کنند. بین فوریه تا مارس ۱۹۷۳م/۱۳۵۲ش ارزش دلار در برابر مارک آلمان ۴۰ درصد کاهش یافت. با این شرایط، فروپاشی نظام برتون وودز رقم خورد و پایان این معاهده سرنوشت‌ساز به‌طور رسمی توسط «موافقت‌نامه جامائیکا» (۴) در سال ۱۹۷۶ به تصویب رسید. 🔹به این ترتیب این امپراطوری عملاً فروپاشید و تا میانه دهه ۱۹۷۰، سیستم ارزهای شناور جایگزین سیستم برتون‎ وودز گردید. در اوایل دهه ۱۹۸۰، تمام کشورهای صنعتی از سیستم پول‌های شناور استفاده می‌کردند. 🔹سال‌ها بعد در پی بحران مالی ۲۰۰۸م/۱۳۸۷ش، تلاش‌هایی از سوی برخی کشورهای غربی جهت احیاء دوباره پیمان برتون وودز انجام شد. این موضوع حتی توسط سران کشورهای غربی نیز پی‌گیری می‌شد، برای نمونه «نیکولا سارکوزی» (۵) رئیس‌جمهور وقت فرانسه در تاریخ ۲۶ سپتامبر ۲۰۰۸، در این‌باره گفت: «ما باید سیستم مالی را از ابتدا، مانند برتون وودز بازنویسی کنیم.» (۶) این تلاش‌ها در راستای احیای دلار و سیستم برتون وودز همگی ناکام ماند. 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/13505 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
هدایت شده از سالن مطالعه
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 🇮🇷 🇮🇷 ◀️ قسمت ۱۶۵م قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/13344 📒 فصل سیزدهم 🔶🔸همه برادران من ۱. از بیمارستان اهواز به فرودگاه بردنمان داخل هواپیمای سی۱۳۰ که خوابیدیم صدای آژیر قرمز بلند شد هواپیماهای عراقی بالای آسمان بودند مجروحان ایرانی و مجروحان عراقی قاطی هم از شیشه سی۱۳۰ بیرون را نگاه می‌کردیم بالاخره آژیر سفید زدند و هواپیما بلند شد برای دومین بار از درد از هوش رفتم وقتی به هوش آمدم؛ پرسیدم: "اینجا کجاست؟" گفتند: "بیمارستان شهید فقیهی شیراز" یادم آمد که یکی‌دو هفته پیش به همراه علاءالدین حبیبی و حاجی‌مختاران به همین بیمارستان آمده بودیم از بدنم عکس گرفتند دکتر بالای سرم گفت: "شانس آورده‌ای تیر نخورده به نخاعت؛ ماشالله ماشاالله کلکسیون تیر و ترکش هم که هستی!؟" روز سوم بود که وقتی دکتر پیش دانشجویان پزشکی برم گردانده بود و دستش را تا مچ داخل زخمم کرده بود مادرم با جعفر از راه رسید جعفر مادرم را بیرون برد دکترها که رفتند آمدند بالا یه سرم انتظار داشتم مادرم حرفی بزند؛ اما جعفر سر گلایه را باز کرد: "داداشی رسمش نبود مرا از عملیات جا بگذاری!" گفتم: "تازه می‌شدی مثل من؛ آن وقت زخم مامان می‌شد دوتا!" چند روز بعد دوره درمان شروع شد عمل پشت عمل از بیمارستان فقیهی شیراز به بیمارستان مهر تهران و از آن‌جا به بیمارستان اکباتان همدان از آن‌جا دوباره به بیمارستان نورافشار تهران از بخت بدم خوابیدم پیش کسی که منبع انرژی مثبت بود کنار سعید اسلامیان وقتی مرا دید خندید و گفت: "بگذار بروی اتاق عمل و برگردی و خوب بشوی؛ آن‌وقت برایت می‌گویم، مجروح را چطور باید عقب بفرستی!" دکترها پشت سر هم عوض می‌شدند مشاوره می‌کردند اما عمل من ریسک بالایی داشت احتمال قطع نخاعم می‌رفت حالا متوجه شدم که چرا دائماً بیمارستان عوض می‌کنم وقتی پدر و عمویم سراغم آمدند، روی ویلچر برای نماز جمعه می‌رفتم بعد از مدتی جعفر به جبهه رفت و علی‌آقا او را جذب اطلاعات عملیات کرد از خاکریز عصایی سهم من یک عصا شد عصایی که هر روز به دست می‌گرفتم و سرتاسر کوچه‌ را می‌رفتم و برمی‌گشتم پاک خانه نشین شده بودم توی کوچه هم خیلی خودم را آفتابی نمی‌کردم وقتی چشمم به در و همسایه‌های بغلی یعنی خانواده عباس علافچی و بهرام عطائیان می‌افتاد، عصا زنان به خانه برمی‌گشتم آخرین بار که برای بستری به بیمارستان رفتم طوبی‌خانم مادر بهرام و فاطمه‌خانم مادر عباس به عیادتم آمدند سرم پایین بود از روی‌شان خجالت می‌کشیدم آن‌دو آن‌قدر با محبت و گرمی برخورد کردند که بیش‌ازپیش شرمنده شدم هردو مثل هم حرف می‌زدند طوبی‌خانم می‌گفت: "علی‌آقا تو را که می‌بینم انگار بهرام را دیده‌ام!" فاطمه‌خانم هم: "تو از اول برای من مثل عباس بودی!" بعد از مدتی عصا را کنار گذاشتم جعفر دستم را خواند پیشدستی کرد: "ببین داداش! غیر از این که برادر بزرگم هستی، پیشکسوت من هم هستی. اصلاً پای مرا تو به جبهه باز کردی! گفتی برگردم همدان؛ گفتم چشم. آمدم و از کربلای ۵ جا ماندم. حالا باید جبران کنی و تا زخمت خوب بشود پیش مامان باشی. خوب که شدی می‌آیم و تا خود جبهه کولت می‌کنم." 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/13510 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
هدایت شده از سالن مطالعه
مستند «»، جامع‌ترین مستند یهود و صهیونیسم‌شناسی
17.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 ✡ مستند قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/13346 🎯 قسمت چهل‌ودوم؛ تصویر پوشالی اسرائیل؛ قدرت پوشالی - سست‌ترین هیمنه! 🔹 سریال مستند با موضوع «بررسی حرکت نظام‌مند جبههٔ باطل با محوریت صهیونیسم جهانی و مبانی پروتکل‌های دانشوران صهیون» تهیه شده است. 🔹 این سریال با نگاهی کلان و استراتژیک به جریان و اصیل‌ترین ایادی حزب‌الشیطان یعنی -جهانی، بندهای کلیدی را بررسی می‌کند؛ پروتکل‌هایی که حاکی از یک برنامهٔ مرموز و شیطانی برای جهان است. 🔹 بررسی صریح و بی‌پرده از این جریان منسجم شیطانی به‌منظور عمیق‌تر و نیز تنوع عناوین و موضوعات، همراه با رویکرد قرآنی و غلبهٔ جریان حق و نابودی جبههٔ باطل از دیگر خصوصیات این مستند است. 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/13512 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
12.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴🌹 🇮🇷 🌹🏴 🗞 نامه‌های ◀️ قسمت نهم ▪️ماریه می‌گه این روزا اونا میرن تو خیمه‌ای که قبلا خیمه مشک‌ها بوده، تا روی خاکش که یه کمی خیسه دراز بکشن و تشنگی‌کمتر اذیتشون کنه. اون نوشته شمر بدجنس یه نامه برای عمو عباس فرستاده و اونو حسابی عصبانی کرده 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا