eitaa logo
سالن مطالعه
196 دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
2.1هزار ویدیو
908 فایل
امروز کتابخوانی و علم‌آموزی نه تنها یک وظیفه‌ی ملّی، که یک واجب دینی است. امام خامنه‌ای مدیر: @Mehdi2506
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴🌹🇮🇷🌹🏴 ! 📹 هشدار رهبر انقلاب به مردم و مسئولان کشورها برای مراقبت چندبرابری در پی تحولات بزرگ دنیا در جریان سخنرانی در دیدار مردم سیستان‌وبلوچستان و خراسان جنوبی 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴🌹🇮🇷🌹🏴 زهد در دنیا نباید از حدود سیره پیامبر صلّی‌الله‌علیه‌وآله خارج شود شرح حدیث توسط حضرت آیت‌الله خامنه‌ای 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
🏴🌹🇮🇷🌹🏴 اگر عزت واقعی می‌خواهیم باید در راه پیامبر قدم بگذاریم تبرک جستن مردم از آب وضوی پیامبر و اعتراف ابوسفیان به عزت واقعی ایشان رهبرانقلاب: پیامبر اعظم صلی‌الله‌علیه‌وآله ده سال حکومت کرد؛ اما اگر بخواهیم عملی را که در این ده سال انجام گرفته، به یک مجموعه پُرکار بدهیم تا آن را انجام دهند، در طی صد سال هم نمی‌توانند آن همه کار و تلاش و خدمت را انجام دهند! اگر ما کارهای امروزمان را با آن‌چه که انجام داد، مقایسه کنیم، آنگاه می‌فهمیم که پیغمبر چه کرده است. اداره آن حکومت و ایجاد آن جامعه و ایجاد آن الگو، یکی از معجزات پیغمبر است. آن مردمی که ده سال با او زندگی کردند، روزبه‌روز محبت پیغمبر و اعتقاد به او در دل‌هایشان عمیق‌تر شد. وقتی در فتح مکه، ابوسفیان مخفیانه و با حمایت عبّاس - عموی پیغمبر - به اردوگاه آن حضرت آمد تا امان بگیرد، صبح دید که پیغمبر وضو می‌گیرد و مردم اطراف آن حضرت جمع شده‌اند تا قطرات آبی را که از صورت و دست ایشان می‌چکد، از یکدیگر بربایند! گفت: من کسری و قیصر - این پادشاهان بزرگ و مقتدر دنیا - را دیده‌ام؛ اما چنین عزّتی را در آن‌ها ندیده‌ام. آری؛ عزّت معنوی، عزّت واقعی است؛ «وللَّه العزّة و لرسوله و للمؤمنین»؛ مؤمنین هم اگر آن راه را بروند، عزّت دارند. ۸۰/۲/۲۸ 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
🌤 در همین موضوع مهدویت و قضایای مربوط به امام زمان؛ مسئله انتظار، مسئله طول عمر، مسئله دوران حکومت، مسئله وظایفی که منتظرین دارند و مسائل گوناگونی که وجود دارد؛ بهترین مرجع عبارت است از حدیث و آنچه از خود ائمه علیهم‌السلام نقل شده که جای تردیدی را باقی نمی‌گذارد آیت‌الله امام خامنه‌ای 🍃 🌸🇮🇷 🌸🍃 در کلام معصومین علیهم‌السلام علیهماالسلام https://eitaa.com/salonemotalee/14872 https://eitaa.com/salonemotalee/12852 علیهماالسلام https://eitaa.com/salonemotalee/14231 بیانات امام حسین علیه‌السلام درباره مهدویت و ظهور https://eitaa.com/salonemotalee/14682 علیهماالسلام https://eitaa.com/salonemotalee/13831 در روایات علیه‌السلام https://eitaa.com/salonemotalee/12511 علیهماالسلام؛ https://eitaa.com/salonemotalee/12936 در روایات علیه‌السلام https://eitaa.com/salonemotalee/12283 علیه‌السلام https://eitaa.com/salonemotalee/12774 🔗 ادامه دارد ... 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 علیهماالسلام قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/14872 ◀️ قسمت دوم 🔶🔸حضرت مهدى برگزیده خداست. على بن هلال از پدرش روایت نموده كه گفت در مرض پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله ،حضورش شرفیاب شدم؛ دیدم فاطمه علیهاالسلام در بالین پدرش نشسته و اشك مى‌ریزد چون صداى گریه‌اش بلند شد، پیامبر سر برداشت و فرمود: فاطمه جان! چرا گریه مى‌كنی؟ عرض كرد: مى‌ترسم بعد از شما احترام ما از دست برود؟ فرمود: عزیزم! مگر نمى‌دانى كه خداوند به اهل زمین نگاه كرد و پدرت را از میان آنان برگزید، سپس نظر كرد و شوهرت را انتخاب كرد و به من وحى فرمود كه تو را به او تزویج كنم؟ دخترم! ما اهل بیتى هستیم كه خداوند عزوجل هفت فضیلت به ما عطا فرموده كه به هیچ‌كس قبل و بعد ازما عطا نفرموده است و آن این كه: من خاتم پیامبران نزد خدا و بهترین آن‌ها و محبوب‌ترین بندگان مى‌باشم و با این امتیازات پدر تو مى‌باشم، جانشین من بهترین جانشینان پیغمبران و محبوب‌ترین آن‌ها نزد خداست و او شوهر تو است شهید ما بهترین شهداء و محبوب‌ترین آنان نزد خداوند است و او حمزه بن عبدالمطلب عموى پدر و شوهرت مى‌باشد، جعفر بن ابی‌طالب كه با دو بال در بهشت با فرشتگان پرواز مى‌كند پسر عموى پدرت و برادر شوهرت از ما است، دو سبط این امت كه حسن و حسین دو فرزند تو و دو آقاى اهل بهشت مى‌باشند از ماست، و به خدا قسم كه پدرشان افضل از آن‌هاست. یا فاطمة! و الذى بعثنى بالحق ان منهما مهدى هذه الامة اذا صارت الدنیا هرجاً و مرجاًًً و تظاهرت الفتن و انقطعت السبل و اغار بعضهم على بعض فلا كبیر یرحم صغیراً و لا صغیر یوقر كبیراً؛ فیبعث الله عند ذلك منهما من یفتح حصون الضالة و قلوباً غلفاً یوم بالدین فى آخر الزمان كما قمت به فى آخر الزمان و یملاء الارض عدلاً كما ملئت جوراً . اى فاطمه! به خداوندى كه مرا به راستى برانگیخته، مهدى این امت نیز از ایشان مى‌باشد، موقعى كه دنیا هرج‌ومرج شود و آشوب‌ها پدید آید و راه‌ها مسدود گردد و اموال یكدیگر را به غارت برند، نه بزرگتر به كوچكتر رحم كند و نه كوچكتر احترام بزرگتر را نگاه دارد؛ خداوند كسى را برانگیزد كه قلعه‌هاى ضلالت و دل‌هاى قفل زده را بگشاید و اساس دین را در آخرالزمان استوار سازد، چنان كه من در آخرالزمان پایدار گردم و زمین را پراز عدل نماید چنان كه از ظلم پر شده باشد. 🔶🔸حضرت مهدى، حسینى است در آن كتاب از حذیفة بن یمان روایت می‌كند كه گفت پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله خطبه‌اى ایراد فرمود و آنچه مى‌باید اتفاق بیفتد به ما اطلاع داد. سپس فرمود: لولم یبق من الدنیا الا یوم واحد لَطَوَّلَ الله عزوجل ذلك الیوم حتى یبعث رجلاً من ولدى اسمه اسمى. اگر از عمر دنیا جز یك روز بیشتر نمانده باشد، خداوند آن روز را چندان دراز گرداند تا مردى از اولاد من برانگیزد كه همنام من باشد. سلمان برخاست و عرض كرد: اى رسول خدا از كدام فرزند شما خواهد بود؟ فرمود: از این فرزندم و دست روى شانه حسین گذاشت. 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/14925 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
شهادت النبی.pdf
251.1K
📚 اَدلّهٔ شهادت پیامبر (ص) ✍️ مؤلف: عمیدرضا اکبری 🌹 علّت شهادت رسول‌الله (ص) 📖 روایات، در اصلِ مسمومیّت و شهادت حضرت رسول‌الله (ص) اتفاق دارند، ولی در مصداقِ ماجرایِ آن اختلاف است: 1️⃣ سمّ زنِ یهودیه 2️⃣ سمّ دخترانِ سرانِ سقیفه 💎 هردو دسته از اخبار فوق، در این مقاله بررسی شده‌اند. 💥 به نظر ما احتمالی که در اواخر یادداشت، از قول علامه مجلسی (ره) در بحارالانوار ذکر شده احتمال خوبی است که: 👈 يحتمل أن يكون كلا السمين دخيلين في شهادته صلی‌الله‌علیه‌وآله. 👈 احتمال دارد که هر دو سمّ در شهادت حضرت (ص) دخالت داشته باشند. 📚 آدرس کلام علامه مجلسی: https://lib.eshia.ir/71860/22/516#:~:text=%D9%8A%D8%AD%D8%AA%D9%85%D9%84%20%D8%A3%D9%86%20%D9%8A%D9%83%D9%88%D9%86%20%D9%83%D9%84%D8%A7%20%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%85%D9%8A%D9%86%20%D8%AF%D8%AE%D9%8A%D9%84%D9%8A%D9%86%20%D9%81%D9%8A%20%D8%B4%D9%87%D8%A7%D8%AF%D8%AA%D9%87 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
🏴🌹🇮🇷🌹🏴 اثبات شهادت پیامبر اسلام در کلام امیرالمؤمنین ✳️ ابتدا به این عبارت از کتاب شریف نهج‌البلاغه توجه بفرمایید: قال امیرالمؤمنین علیه‌السلام: وَ لَقَدْ قُبِضَ رَسُولُ اَللَّهِ صلی‌الله‌علیه‌وآله وَ إِنَّ رَأْسَهُ لَعَلَی صَدْرِی وَ لَقَدْ سَالَتْ نَفْسُهُ فِی کفِّی فَأَمْرَرْتُهَا فِی وَجْهِی وَ لَقَدْ وَلَّیتُ غُسْلَهُ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ وَ اَلْمَلاَئِکةُ أَعْوَانِی فَضَجَّتِ اَلدَّارُ وَ اَلْأَفْنِیةُ مَلاَءٌ یهْبِطُ وَ مَلاَءٌ یعْرُجُ وَ مَا فَارَقَتْ سَمْعِی هَیمَنَةً مِنْهُمْ یصَلُّونَ عَلَیهِ حَتَّی وَارَینَاهُ فِی ضَرِیحِهِ رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله در حالى که سرش بر سینه‌ام قرار داشت، قبض روح شد، نفْس!!! او در دستم روان گشت سپس آن را به چهره کشیدم من عهده‌دار غسل او بودم، در حالى که فرشتگان مرا یارى مى‌کردند در و دیوار و صحن خانه، به ضجّه درآمده بودند. گروهى [از فرشتگان] به زمین مى‌آمدند و گروهى به آسمان مى‌رفتند و گوش من از صداى آنان که آهسته بر آن حضرت نماز مى‌خواندند، خالى نمى‌شد! تا زمانى که او را در قبر به خاک سپردیم. این عبارت در کتاب نهج‌البلاغه سیّد رضی، خطبه ۱۹۷ بخش دوم آن آمده است. اما شاهد کلام جهت اثبات "شهادت پیامبر اکرم" (ص) از این کلام مولا علی (ع): به این بخش از متن بالا توجه کنید: «وَ لَقَدْ سَالَتْ نَفْسُهُ فِی کفِّی فَأَمْرَرْتُهَا فِی وَجْهِی» ترجمه ابتدایی: جان پیامبر در دست من ریخت و من آنرا به صورتم مالیدم!!! آیا این معنی می‌تواند صحیح باشد؟! 🔗 ادامه دارد ... 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
🏴🌹🇮🇷🌹🏴 اثبات شهادت پیامبر اسلام در کلام امیرالمؤمنین ◀️ قسمت دوم اما «نفس» علاوه بر «روح»، به معنی «خون» نیز هست. در فرهنگ لغت می‌خوانیم: * نَفس (اسم): * الجمع : أَنْفُسٌ ، و نُفوسٌ * النَّفْسُ : الرُّوحُ * خرجت نفسُه ، و جاد بنَفْسِه : مات * النَّفْسُ : الدَّمُ * «وأَما النَّفْس: الدم فشاهده قول السموأَل: تَسِیلُ علی حَدِّ الظُّبَّاتِ نُفُوسُنَا و لَیسَتْ عَلی غَیرِ الظُّبَاتِ تَسِیلُ و إِنما سمّی الدّم نَفْساً لأَن النَّفْس تخرج بخروجه» پس ترجمه‌ی صحیح این است که: «از دهان مبارک حضرت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله مقداری خون خارج شد و امیرالمؤمنین علیه‌السلام نیز آن خون مقدس را به صورت مبارکشان کشیدند.» اما از کسانی که به این معنا توجه کرده‌اند، می‌توان افراد زیر را نام برد: - ابن میثم بحرانی شارح متقدم قرن ۶ هجری به‌نام «ابن میثم بحرانی» در زیر عبارت گفته شده از خطبه ۱۹۷ چنین می‌نویسد: «ثمّ سیلان نفسه فی کفه و إمرارها علی وجهه، و أراد بنفسه دمه یقال: إن رسول الله قاء وقت موته دماً یسیراً و أن علیاً مسح بذلک الدم وجهه» ترجمه‌ی مختصر: منظور از قول امیرالمؤمنین (ع) این است که هنگام موت رسول خدا (ص) مقداری خون از دهان آن حضرت بیرون آمد و امیرالمؤمنین (ع) آن را به صورتشان کشیدند. - میرزا حبیب‌الله خوئی جناب مرحوم «میرزا حبیب‌الله خوئی» نیز در کتاب «منهاج البراعة فی شرح نهج‌البلاغة» چنین مطلبی را با اشاره‌ای از شرح ابن میثم بحرانی و ابن‌ابی‌الحدید در ذیل خطبه مذکور می‌آورند: «الرابعة ما أشار إلیه بقوله «و لقد سالت نفسه فی کفّی فأمررتها علی وجهی» قال الشارح البحرانی: أراد بنفسه دمه یقال: إنّ رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وآله قاء وقت موته دما یسیرا و إنّ علیا علیه السّلام مسح بذلک الدّم وجهه، و لا ینافی ذلک نجاسة الدّم لجواز أن یخصّص دم الرّسول کما روی أن أباطیبة الحجام شرب دمه صلّی‌الله‌علیه‌وآله حین حجمه فقال صلّی الله علیه و آله و سلّم إذا لا ینجع بطنک، انتهی کلامه، مثله الشارح المعتزلی.» ترجمه‌ی مختصر: معنی جمله: «و لقد سالت نفسه فی کفی فامررتها علی وجهی» این است که مراد از نفس در اینجا خون است. (اشاره به مسمومیّت ایشان و این‌که طبیعی است از دهان فرد مسموم خون خارج شود همان‌طور که در لحظات شهادت امام حسن علیه‌السلام چنین اتفاقی رخ داد.) - محمد جواد مغنیه از دیگران شارحان نهج‌البلاغه که بدین مطلب اشاره کرده است، مرحوم «محمد جواد مغنیه» می‌باشد. ایشان در کتاب «فی ظلال نهج‌البلاغة» که به شرح این کتاب می‌پردازد، در ذیل این خطبه تصریح می‌کند که معنی «نفسه» در اینجا به معنای «خون» پیامبر (ص) است: «و لقد سالت نفسه فی کفی، فأمررتها علی وجهی. المراد بنفسه دمه صلی‌الله‌علیه‌وآله » ترجمه: در قول امیرالمؤمنین (ع)، مراد از نفس، خون رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله است.» - سید عباس علی الموسوی سید عباس علی الموسوی نیز در کتاب شرح نهج‌البلاغه خود صراحتاً می‌نویسد: «أراد بقوله سالت نفسه فی کفی أن رسول الله قاء وقت موته دماً یسیراً و أن علیاً تلقاه بیده مسح به وجهه.» ترجمه: قول امیرالمؤمنین (ع) یعنی: از دهان رسول خدا (ص) مقداری خون بیرون آمد و امیرالمؤمنین (ع) آن را به صورتش کشید. - آیت‌الله مکارم شیرازی ایشان نیز در کتاب «پیام امیرالمؤمنین» که به شرح نهج‌البلاغه می‌پردازد، در زیر این عبارت از خطبه ۱۹۷ این چنین می‌نویسد: «نخست این‌که منظور از نفس خون است که در بسیاری از عبارات فقها و ادبا به این معنا آمده: «نفس سائله» در کتب فقهی به‌معنای خون جهنده است و در اشعار عرب نیز به این معنا استعمال شده است. و گفته‌اند: پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله در آخرین ساعت عمر، مقداری خون از حلق مبارکش بیرون آمد و از دهان بیرون ریخت و طبق این خطبه آن خون در کف دست مبارک علی علیه‌السلام قرار گرفت و آن حضرت به‌عنوان تبرّک بر صورت خود مالید.» ابن ابی‌الحدید در پایانِ کلام، عبارت «ابن ابی‌الحدید» سنّی را نیز جهت اختتام می‌آوریم. او نیز در شرح خود بر نهج‌البلاغه در توضیح خطبه ۱۹۷ همین مطلب را تصریح و بیان می‌کند: «ثم ذکر (علیه‌السلام) فقال‌ لقد قبض و إن رأسه لعلی صدری و لقد سالت نفسه فی کفی فأمررتها علی وجهی یقال إن رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله) قاء دما یسیرا وقت موته و إن علیا (علیه‌السلام) مسح بذلک الدم وجهه.» ترجمه: قول امیرالمؤمنین (ع) یعنی از دهان رسول خدا (ص) در هنگام فوت مقداری خون بیرون آمد و علی (ع) این خون را به صورتش کشید. حال با این مطالب گفته شده سؤالی که در ذهن باقی می‌ماند آن است که به چه سببی بوده که پیامبر خدا در ساعت آخر عمر شریف، از دهان مبارکشان خون جاری شده است؟ کسانی که معتقدند پیامبر به مرگ طبیعی از دنیا رفته‌اند‌، چه جوابی برای این سؤال و سؤالات دیگر دارند؟! والحمدلله 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴🌹🇮🇷🌹🏴 نظر جالب "" مشاور عالی پوتین درباره "اربعین" 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/14873 ◀️ قسمت سوم 🔶🔸آیین تلما کراولی مدعی است که در قاهره (احتمالاً در اهرام مصر) توسط موجودی نادیدنی به‌نام «آیواس»، به او وحی شد و نتیجه‌ی ارتباط او با این جن شریر، «کتاب قانون» و مکتب شیطانی «تلما» (Thelema) شد. البته بعداً او ادعا کرد که آیواس نیز می‌تواند به جسم درآید و همچون ما انسان‌ها صحبت کند. کراولی در این مکتب بسیار تحت تأثیر تعالیم کابالایی است. حال سؤال این‌جاست که آیا شیطان این تعالیم را به او آموخته است، که یعنی کابالا هم منشأ شیطانی دارد، یا سنخیت مطالب کابالایی با مکاتب شیطانی زیاد است که ردّ پای آن دائماً در فِرَق نهان‌روشِ شیطان‌گرا، پیدا می‌شود؟ کراولی مدعی است دانش آیواس از کابالا، از دانسته‌های خودش بیشتر بوده است. با این‌که او خود یک کابالیست بود. این مسأله می‌تواند نشانگر شیطانی‌بودن آیین کابالا باشد. 🔶🔸جادو در آیین شیطانی تلما کراولی «جادو» را چنین تعریف می‌کند: «علم و هنرِ ایجاد تغییر برای منطبق شدن با اراده». اما «اراده» در این‌جا به چه معناست؟ اراده در این متن به معنای اراده‌ی الهی نیست. از طرفی کراولی صراحتاً شعار خود را «هر چه خواهی، انجام بده»، قرار داده است. قانون اصلی «تلما» این است: «هر کاری که می‌خواهی بکن، این تمام قانون است». (۱۳) «اراده» در این‌جا به معنای «آزاد کردن تمام خواسته‌های شخص» و «پیروی از هوا و هوس» است. یعنی هیچ حدّ و مرزی را برای خودت قرار نده و هر آن‌چه را که می‌خواهی، انجام بده تا به هدف زندگی‌ات برسی! یعنی همان مسأله‌ای که در بحث «دین نوین جهانی»، هدف ترویج «پلورالیزم» را رسیدن به «هواپرستی» عنوان کردیم (۱۴)، آیین «تلما» هم دقیقاً به‌دنبال حاکمیت «نفس انسانی» بر جهان است و جادو را با همین هدف دنبال می‌کند. در پرتو همین نظام فکری مغشوش و شیطانی، کراولی در آیین خود، انواع «اعمال جنسی» را جزو مراسم جادویی می‌شمرد. تا جایی‌که در کنار زنا، استمنا و همجنس‌بازی در مراتب بالای فرقه اوتو پیشنهاد می‌شود. در جادوی کراولی، شخص باید تلاش کند تا با فرشته محافظ مقدس خود (بخوانید شیاطین باستانی) مستقیماً مرتبط شود تا از خواسته‌ی حقیقی آنان مطلع شود. این‌جاست که معنای اراده، بیشتر رخ می‌نمایاند. هم‌چنین استفاده از مواد مخدر در مراسم شیطانی توسط کراولی کراراً گزارش شده است. (۱۵) در آیین شیطانی «تلما»، رسومات مختلفی وجود دارد. از جمله در یکی از این مراسم، گفته می‌شود: من به مار و شیر (مار و شیرِ خاص) ایمان دارم، رازِ رازها، به نام بافومت. کراولی در «کتاب جادو» بخش ۴ (Magick) می‌گوید: شیطان وجود ندارد، شیطان در طول تاریخ به خدایان دیگری که افراد دوست نداشته‌اند، اطلاق شده است. آن افعی، (اشاره به شیطان در کتاب مقدس که برای اغوای حضرت آدم به شکل مار می‌آید) شیطان، دشمن انسان‌ها نیست. او کسی است که خوب و بد را می‌شناسد و از نسل انسان‌ها، خدایان را ساخته است. او (شیطان) ندا سر می‌دهد که ای انسان، خود را بشناس! او شیطانِ «کتاب تحوت» است (تاروتی که کراولی اختراع کرد) که نماد او بافومت است. او زندگی و عشق است ، نام او عَین است، یعنی چشم! در این متن، تصریح کراولی به دو نماد «چشم جهان‌بین» و «بافومت» (۱۶) به‌عنوان تصاویری از شیطان، جالب توجه است. در حالی‌که در مسیحیت نیز در کتاب مکاشفات، شیطان به‌صورت شاخ‌دار (۱۷) ترسیم شده است. بر اساس دایرةالمعارف جادوگری، کراولی بعدها فهمید که آیواس، خدای قوم سومر به‌نام شیطان بوده است که به او وحی کرده و کراولی و فرقه‌اش او را می‌پرستیدند. (۱۸) برای شناخت ادامه‌ی خط شیطانی کابالایی-ماسونی در تاریخ، به بررسی شخصیت جرالد گاردنر، جانشین کراولی پس از مرگ او و دین خود ساخته‌ی ویکا، می پردازیم. 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/14926 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
هدایت شده از سالن مطالعه
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 "" نوشته حجت‌الاسلام مظفر سالاری بامضمونی درباره وظایف مسلمانان درزمان غیبت 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/14875 ◀️ قسمت بیست‌وهفتم پشت سر امینه وارد شدم. اتاق وسیع و دلپذیری بود و دو پنجره بزرگ‌و محرابی شکل به سوی باغ داشت. کف اتاق و سکوی گوشه آن، پوشیده از فرش بود. جلوی پنجره پرده‌هایی گران‌بها آویخته شده بود. امینه پرده‌ها را کنار زد. از کنار پنجره‌ها قسمتی از باغ و نیمی از شهر و رودخانه فرات و پلی که بر روی آن بود، دیده می‌شد. او تعظیم کرد و رفت. به طرف سکو رفتم. روی سکو، کنار بالش‌ها و زیراندازهایی از خز، ظرف‌هایی انباشته از انگور و انار و انبه چیده شده بود. اتاق هیچ شباهتی به یک کارگاه نداشت. حق با پدربزرگم بود. قنواء و خانواده‌اش نقشه‌هایی برایم داشتند، و گرنه باید اتاقی کوچک در گوشه‌ای در طبقه پایین در اختیارم می‌گذاشتند. به نظر می رسید اتاقی که در آن ایستاده بودم برای پذیرایی از میهمانان مهم و نزدیکان حاکم مهیا شده است. ساعتی گذشت. گاهی کنار پنجره می‌ایستادم و گاهی لبه سکو می‌نشستم. یکی-دو بار تصمیم گرفتم از اتاق بیرون بروم و از امینه یا شخص دیگری بپرسم که کی و چگونه باید کارم را شروع کنم. چند خنجر و شمشیر و سپر مرصع(جواهرکاری شده) به دیوار آویزان بود. یکی از خنجرها را برداشتم و مانند بزرگان، آن را از شال حریری که به کمر بسته بودم گذراندم. جلوی آینه‌ای سنگی که درون طاقچه‌ای در دل دیوار، کار گذاشته شده بود ایستادم و خودم را با آن خنجر تماشا کردم. خنجر را از غلافش بیرون کشیدم. تیغه‌ای ظریف و درخشان داشت و نگین‌های روی دسته و غلافش خیلی خوب کار گذاشته شده بود. خنجر را در هوا چرخاندم و حواله‌ی دشمنی فرضی کردم. این کار را باز تکرار کردم با این تصور که زندانی هستم و می‌خواهم فرار کنم به پشت در رفتم و با حرکتی ناگهانی آن را باز کردم. از آنچه در مقابلم دیدم خشکم زد … ... پسری سیاه‌پوست روبه‌رویم ایستاده بود و صندوقچه‌ای چوبی در دست داشت. با صدایی نازک، از ترس، فریادی کشید و به عقب جست. امینه نیز همراه او بود. امینه هم برای چند لحظه وحشت کرده بود. خجالت زده راه را برای ورود آن‌ها باز کردم. با دستپاچگی غلاف را بیرون کشیدم. خنجر را در آن فرو بردم و روی دیوار، سر جایش قرار دادم: - مرا ببخشید. حوصله‌ام سررفته بود، برای همین… امینه گفت: شما هرگز نباید از یک خدمتکار و یا یک برده‌ی سیاه معذرت‌خواهی کنید. پسر سیاه پوست که دستاری از حریر ارغوانی به دور سرش پیچیده بود، تعظیم کرد و سرش را پایین انداخت. - جوهر کرولال است. او در کارها به شما کمک خواهد کرد. گفتم: نمی‌دانم یک برده کرولال به چه درد من می‌خورد. این اتاق نیز برای کاری که من باید انجام دهم، بیش از اندازه مجلل و بزرگ است. فکر می‌کردم این‌جا وسایل لازم وجود داشته باشد؛ اما هیچ چیز وجود ندارد. شاید محل کار من جای دیگری است. امینه به جوهر اشاره کرد که صندوقچه را روی یکی از طاقچه‌ها بگذارد. جوهر پس از این کار، در انتظار دستور بعدی، همان جا ایستاد. امینه با اشاره از جوهر خواست تا در صندوقچه را باز کند. او این کار را کرد. صندوقچه پر از زینت‌آلات و جواهرات گران‌بها بود. امینه گفت: این یکی از چند صندوقچه‌ای است که برای کار به شما سپرده خواهد شد. آنچه درون آن است با مشخصات کامل ثبت شده است. این صندوقچه برای بانویم قنواء است. امروز جواهرات این صندوقچه را بررسی کنید و ببینید کدام یک به تعمیر یا صیقل احتیاج دارند. فردا وقتی به این‌جا بیایید، خواهید دید که آنچه را احتیاج دارید در دسترستان قرار دارد. امینه باز تعظیم کرد و بیرون رفت. از اینکه آن بیچاره ها باید روزی صد بار تعظیم می‌کردند خنده‌ام گرفت. 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/14928 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از تا و (استاد رائفی‌پور) ✳️ قسمت سوم شهید آوینی: سر سپردن به فرهنگ غرب، قبول ولایت شیطان است؛ چون فرهنگ غرب در نهان با نفس شیطانی ارتباط دارد ... 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 کار ویژه «شبکه نفوذ» برای ایجاد تصویری «» از ایران‌ و ایرانی ◀️ مقاله اول؛ اهمیت کلیدواژه دروغ در جنگ‌نرم https://eitaa.com/salonemotalee/14395 ◀️ مقاله دوم؛ فریبکاری در ظاهرسازی از «صداقت» انسان غربی؛ https://eitaa.com/salonemotalee/14605 ◀️ مقاله سوم؛ ژانر وسترن در خدمت دروغگویی نظام لیبرالیسم https://eitaa.com/salonemotalee/14742 🔗ادامه دارد ... 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 کار ویژه «شبکه نفوذ» برای ایجاد تصویری «» از ایران‌وایرانی قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/14879 ◀️ مقاله چهارم؛ «تولد یک ملت» و «جان فورد»؛ کشف ظرفیت سینما در دروغگویی ۱. 🔹بی‌تردید از «جان مارتین فینی» (John Martin Feeney 1894–۱۹۷۳) می‌توان به‌عنوان یکی از چهره‌های برجسته و شاخص هنری غرب نام برد که نقش به‌سزایی را در پیش‌برد «اهداف رسانه‌ای نظام لیبرالیسم» ایفا نمود و به اسطوره‌ای در «صنعت سینمای آمریکا» مبدل گردید؛ اسطوره‌ای هم‌چنان الهام‌بخش که برای نخستین‌بار در سنّ ۲۰سالگی به سینمای آمریکا قدم نهاد و با نام هنری «جک فورد» (Jack Ford) فعالیت سینمایی خود را آغاز نمود و به سرعت و با بازی افتخاری در فیلم سینمایی «تولد یک ملت» اعتبار یافت. 🔹فیلمی که به‌خوبی معادلات قدرت و حضور در عرصه‌ی سینما را به او نشان داده و او به درکی عمیق از ظرفیت عظیم رسانه‌ای «هنر هفتم» برای «دروغ‌گویی» و بالأخص «جعل تاریخ» رساند! 🔹«تولد یک ملت» (The Birth of a Nation) از جنجالی‌ترین آثار سینمایی ساخته شده در آمریکا و سرزنش‌آمیزترین «فیلم نژادپرستانه» (Racism Film) در تاریخ سینمای «هالیوود» است. این فیلم «صامت» در سال ۱۹۱۵ میلادی و به کارگردانی «دی. دبلیو. گریفیث» (David Wark Griffith) ساخته شد؛ 🔹فیلمی تعیین‌کننده در «تاریخ سینما» که با مدت نمایش اولیه بیش از سه‌ساعته خود به‌عنوان یک اثر عظیم در سینمای آن دوران مطرح شد و با مونتاژ دقیق و دکوپاژی پرتحرک و باشتاب، موفق شد تا به دوران استفاده از قواره‌ها و به‌کارگیری شیوه‌های تیاتری در سینما پایان دهد و مفهومی با عنوان «فُرم سینمایی» را با تکیه بر «پرفورمنس» (Performance) جدید پدید آورد و تحوّل سینمایی بزرگی را پایه‌گذاری نماید. 🔹فیلم سینمایی «تولد یک ملت» اگرچه نخستین اثر سینمایی بلند «دیوید گریفیث» محسوب می‌شود؛ اما باید توجه داشت که «گریفیث» به هیچ عنوان «کارگردانی فیلم اولی» محسوب نمی‌شود او پس از ساختن حدود پانصد فیلم کوتاه و فعالیت مستمر سینمایی طیّ سال‌های ۱۹۰۸ تا ۱۹۱۴ میلادی بود که این‌چنین مورد اعتماد ویژه واقع می‌شود و «مدیریت فرهنگی آمریکا» برای تولید این اثر سینمایی، تمامی امکانات تولید و پخش وابسته به کمپانی‌های آن روز سینمای آمریکا را در اختیار ایشان می‌گذارد! 🔹«تولد یک ملت» غیر از سینمای آمریکا، یک فیلم شاخص و تأثیرگذار بر صنعت «سینمای جهان» محسوب می‌شود. این فیلم برای نخستین‌بار تعیین کرد که «سینما» تنها ابزاری برای «سرگرمی» (Entertainment) نیست و نمی‌توان آن‌را صرفاً یک «هنر» و یا «صنعت» قلمداد نمود؛ بلکه علاوه بر دارا بودن تمامی این وجوه، به‌عنوان یک «رسانه» (Media) به‌شدت قدرتمند می‌تواند عمل کند. 🔹رسانه‌ای که از زبان و بیانی مختص به خود برخوردار است و به‌خوبی می‌تواند جای «کلمه» و «کلام» را برای توده‌های مختلف اجتماعی بگیرد و برای مخاطبان عمومی و گسترده خود، نوعی از «باورسازی» (Believing) را به‌واسطه‌ی استفاده‌ی هم‌زمان از «نور» و «حرکت» و «موسیقی» رقم زند. 🔹اتفاقی که چند سال پس از تولید فیلم «تولد یک ملت» و با پایان عصر «فیلم‌های صامت» توانست عنصر «صدا» (Sound) را هم به خدمت درآورد و با تلفیق «نور» و «صدا» و «حرکت» هر آنچه که می‌خواهد را به عمق جان مخاطبان خود حقنه نماید. 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/14931 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
هدایت شده از سالن مطالعه
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 ؛ کتاب خاطرات رهبر انقلاب حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای(مدّظلّه‌العالی) قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/14790 ◀️ قسمت هفتادوپنجم؛ 📒 فصل یازدهم؛ دادگاه نظامی ۹. 🔶🔸دفاعیه در دادگاه نظامی رئیس دادگاه دستور داد سربازان نگهبان به علامت این‌که فرد همراه آن‌ها زندانی نیست سلاح خود را دوشفنگ کنند و مرا در انجام بقیه اقدامات اداری لازم برای خروج از زندان یاری کنند به اتاقم رفتم که چنان‌که قبلاً گفته بودم نزدیک در ورودی زندان بود یک ساعت از شب گذشته بود که اثاثیه‌ام را جمع کردم و با زندانیان خداحافظی کردم فصل زمستان بود و هوا سرد و در شب سردتر جلوی در ورودی پادگان تعدادی از جوانان فامیل را دیدم که با یک اتومبیل در انتظار من ایستاده بودند وسایلم را گرفتند خواستم سوار اتومبیل شوم که یک افسر آمد و گفت: "شما نمی‌توانی بروی! با من بیا." مرا در اتومبیلی که چند نظامی در آن بودند سوار کرد و اتومبیل چنان که از مسیر راه دریافتم به سمت ساختمان ساواک حرکت کرد آیا آزادی من از پادگان ظاهری بوده؟! آیا می‌خواهند مرا به ساواک و از آنجا به تهران ببرند!؟ درحالی که اتومبیل مسیر خود را در تاریکی و سرما به سمت سرنوشت نامعلوم من می‌پیمود؛ این گونه پرسش‌ها نیز در ذهن من می‌چرخید جلوی ساختمان ساواک مرا پیاده کردند بازجویی که در زندان سوم و چهارم با او آشنا شده بودم، یعنی غضنفری با من روبرو شد با لحنی آمیخته به غرور و موذی‌گری به من گفت: - چرا آمدی؟! - من نیامدم. آن‌ها مرا به این‌جا آوردند. - حالا که ما دستور آزادیت را داده‌ایم برو! بدون آنکه علت این رفتار آن‌ها را بدانم به خیابان تاریک و سرد آمدم تا اتومبیلی پیدا کنم که مرا به خانه برساند اگر وسایلم هم در دستم بود بیرون ماندن در این ساعت از شب مشقت و دردسر بیشتری داشت ناگهان یک اتومبیل جلوی پایم ایستاد خوب نگاه کردم دیدم همان جوانانی هستند که جلوی در پادگان منتظرم بودند فهمیدم آن‌ها مسیر مرا از پادگان تا ساواک در انتظار سرنوشت و سرانجام کار دنبال کرده بودند به خانه رسیدم دیدم همسرم نشسته و به در چشم دوخته بچه‌ها هم از انتظار خسته شده‌اند و به خواب رفته‌اند 🔶🔸رفتار عجیب یک دوست نزدیک فراموش نمی‌کنم که همان شب پس از بازگشت به منزل برای تشرف به زیارت حضرت رضا علیه‌السلام و نماز در مسجد گوهرشاد به حرم رفتم دیر وقت بود از دور دو تن از دوستان و هم‌درس‌های خود را دیدم که با یکی از آن‌ها علقه خاصی دارم قیافه ما نیز آن‌چنان به هم شبیه هست که اگر کسی ما را نشناسد گمان می‌برد با هم برادریم از این تصادف بسیار خوشحال شدم زیرا انتظار نداشتم کسی را در آن‌جا ببینم از شوق دیدار چهره‌هایی که زندان میان من و آن‌ها فاصله انداخته بود به سوی آن دو رفتم انتظار داشتم آن‌ها هم به محض دیدن من به سویم بیایند و بعد از این مدت جدایی از دیدار من خوشحال شوند به طرف آن‌ها رفتم و نزدیکشان رسیدم خواستم سلام کنم که دیدم از من رو برمی‌گردانند گویی یکی از آن دو به دیگری گفته بود او اکنون از زندان خارج شده و شاید تحت نظر باشد پس از او دوری کنیم این برخورد مرا سخت متاثر کرد یک فرد زندانی مانند من که چند ساعتی است از زندان آزاد شده از دوستان به ویژه از کسانی که قاعدتاً باید همان دغدغه‌ها و امیدها و آرمان‌های اسلامی او را داشته باشند توقع چنین برخوردی را ندارد در حقیقت من این‌گونه برخوردها را از برخی روحانیون فراوان دیده‌ام در حالی که به عکسِ آن‌ها؛ جوانان اعم از طلاب و دانشجویان مواقعی که به زندان می‌افتادم و مورد ستم رژیم واقع می‌شدم بیشتر دور مرا می‌گرفتند و به من می‌پیوستند 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/15043 ‌ ‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی 📖 @salonemotalee
۶۲. 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
🏴🌹🇮🇷🌹🏴 السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا طَالِبَ ثَارِ اَلْأَنْبِیَاءِ وَ أَبْنَاءِ اَلْأَنْبِیَاءِ سلام بر تو ای خون‌خواه فرستادگان خدا… سلام بر تو و بر روزی که ذوالفقار تو بر گردن دشمنان خدا بنشیند و قلب مظلومان تاریخ را التیام بخشد! عدالت خانه نشین شد تا روز ظهور! بنا بر گواهی تاریخ؛ در روز اول ربیع، پیکر پاک پیامبر خدا به خاک سپرده شد در حالی که بیشتر مسلمانان در مراسم دفن حضرتش حاضر نشدند و بر خلاف وصیت آن حضرت با دیگری بیعت کردند!! 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا