eitaa logo
سالن مطالعه
195 دنبال‌کننده
8.9هزار عکس
2.2هزار ویدیو
945 فایل
امروز کتابخوانی و علم‌آموزی نه تنها یک وظیفه‌ی ملّی، که یک واجب دینی است. امام خامنه‌ای مدیر: @Mehdi2506
مشاهده در ایتا
دانلود
KayhanNews759797104121505454104313.pdf
9.89M
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 تمام صفحات امروز یک‌شنبه ۲۶ شهریور ۱۴۰۲ 🔸🌺🔸 -------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی 📖 @salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روزگارِ آمریکای ضعیف رهبر انقلاب: یک روز آمریکا یک مأموری را فرستاد ایران با یک ساک پول، دلار... یک کودتایی مثل کودتای بیست‌وهشتم مرداد را به وجود می‌آورد! ... آیا امروز هم آمریکا این کار را می‌تواند بکند؟ ابداً! نه در مورد ایران، که در مورد هیچ کشور دیگری هم نمی‌تواند بکند. 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 موعود در کلام و بیان امام رضا علیهماالسلام ✳️ اوصاف و ویژگی های ظاهری و سیرۀ عملی حضرت مهدی در بیان و کلام امام رضا علیهماالسلام قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/14946 ⬅️ قسمت دوم 🔶🔸شباهت های امام مهدی با اولیاء و انبیا 🔹«بِأَبِی وَ أُمِّی سَمِی جَدِّی وَ شَبِیهِی وَ شَبِیهُ مُوسَی بْنِ عِمْرَانَ عَلَیهِ جُیوبُ النُّورِ یتَوَقَّدُ مِنْ شُعَاعِ ضِیاءِ الْقُدْسِ یحْزَنُ لِمَوْتِهِ أَهْلُ الْأَرْضِ وَ السَّمَاءِ کمْ مِنْ حَرَّی مُؤْمِنَةٍ وَ کمْ مِنْ مُؤْمِنٍ مُتَأَسِّفٍ حَرَّانَ حَزِینٍ عِنْدَ فِقْدَانِ الْمَاءِ الْمَعِینِ کأَنِّی بِهِمْ آیسٌ مَا کانُوا قَدْ نُودُوا نِدَاءً یسْمَعُ مَنْ بَعُدَ کمَا یسْمَعُ مَنْ قَرُبَ یکونُ رَحْمَةً عَلَی الْمُؤْمِنِینَ وَ عَذَاباً عَلَی الْکافِرِین.» «پدر و مادرم فدای او باد همنام جدم؛ و شبیه من و شبیه موسی بن عمران است و بر او گریبان و طوق‌های نور است که از شعاع نور قدس پرتو گرفته است، گویا آنان را در ناامیدترین حالشان می بینم که ندا می‌شوند به ندایی که از دور همان‌گونه شنیده می‌شود که از نزدیک: او رحمتی بر مومنان و عذابی بر کافران است.» ابن بابویه، ج۲، ص:۳۷۱ 🔶🔸گسترش دین حق و عدالت امام رضا علیه‌السلام در تفسیر آیه ۸۳ آل‌عمران "و له اسلم من فی سموات و الارض طوعا و کرهأ" طبق روایت «ابوبکیر» فرمود: «أُنْزِلَتْ فِی الْقَائِمِ علیه‌السلام إِذَا خَرَجَ بِالْیهُودِ وَ النَّصَارَی وَ الصَّابِئِینَ وَ الزَّنَادِقَةِ وَ أَهْلِ الرِّدَّةِ وَ الْکفَّارِ فِی شَرْقِ الْأَرْضِ وَ غَرْبِهَا فَعَرَضَ عَلَیهِمُ الْإِسْلَامَ فَمَنْ أَسْلَمَ طَوْعاً أَمَرَهُ بِالصَّلَاةِ وَ الزَّکاةِ وَ مَا یؤْمَرُ بِهِ الْمُسْلِمُ وَ یجِبُ لِلَّهِ عَلَیهِ وَ مَنْ لَمْ یسْلِمْ ضَرَبَ عُنُقَهُ حَتَّی لَا یبْقَی فِی الْمَشَارِقِ وَ الْمَغَارِبِ أَحَدٌ إِلَّا وَحَّدَ اللَّهَ. قُلْتُ لَهُ: جُعِلْتُ فِدَاک! إِنَّ الْخَلْقَ أَکثَرُ مِنْ ذَلِک فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ إِذَا أَرَادَ أَمْراً قَلَّلَ الْکثِیرَ وَ کثَّرَ الْقَلِیل » «در حق قائم عجل‌الله‌تعالی‌فرجه نازل شده است. چون ظهور کند به کافران و مرتدان مشرق و مغرب اسلام را عرضه می‌کند؛ هرکس از روی علاقه بپذیرد او را به نماز و زکات و دیگر فرائض اسلام فرمان می‌دهد. و هر کس اسلام را نپذیرد گردنش را می‌زند، تا در مشرق و غرب جهان کسی باقی نباشد جز معتقدین به یکتائی خدا. ابوبکیر گفت: فدایتان شوم! تعداد مردمانی که یکتاپرست نیستند خیلی بیش از این‌هاست!!. فرمود: چون خدا اراده کند، اکثریت را کاهش می‌دهد و اقلیت را افزایش می‌بخشد.» مجلسی، ج۵۲، ص:۳۴۰ از اباصلت نقل شده است که امام رضا علیه‌السلام در پاسخ به دعبل فرمود: «یا دِعْبِلُ! الْامام بَعْدِی مُحَمَّدٌ ابْنِی وَ بَعْدَ مُحَمَّدٍ عَلِی وَ بَعْدَ عَلِی ابْنُهُ الْحَسَنُ وَ بَعْدَ الْحَسَنِ ابْنُهُ الْحُجَّةُ الْقَائِمُ الْمُنْتَظَرُ الْمُطَاعُ فِی ظُهُورِهِ لَوْ لَمْ یبْقَ مِنَ الدُّنْیا إِلَّا یوْمٌ وَاحِدٌ لَطَوَّلَ اللَّهُ ذَلِک الْیوْمَ حَتَّی یخْرُجَ فَیمْلَأَهَا عَدْلًا کمَا مُلِئَتْ جَوْرا ». ای دعبل! امام بعد از من محمد پسرم و بعد از محمد، علی و بعد از علی، پسرش حسن و بعد از حسن، پسرش حجت قائم است که ظهورش منتظَر و مورد اطاعت است حتی اگر از دنیا باقی نمانده باشد مگر یک روز خداوند آن روز را آن‌قدر طول خواهد داد تا او قیام کند و آن(زمین) را از عدل پرکند همان‌طور که از ظلم پرشده بود. طب‍رس‍ی، ص:۳۳۱ امام علی بن موسی الرضا علیهماالسلام در پاسخ به ریان بن صلت می‌فرماید: «ذاک الرابع من ولدی،..... ثم یظهره فیملا الارض قسطا و عدلا کما ملئت جورا و ظلما» «او چهارمین از فرزندان من است،... سپس او را ظاهر کند و به واسطه او زمین را از عدل و داد آکنده سازد همچنان که پر از ظلم و ستم شده باشد.» ابن بابویه،ج۲، باب۳۵،ص۶۹ امام رضا علیه‌السلام به نقل از پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله می‌فرماید: «قیامت برپا نشود تا آن‌که قائم از ما بحق قیام کند و این هنگامی باشد که حق‌تعالی او را اذن دهد. هر کس او را متابعت کند نجات یابد و هر کس از او تخلف کند خدا او را هلاک کند. ای بندگان خدا! بروید نزد او گر چه از روی برف باشد زیرا که اوست خلیفه خدا و جانشین من.» اب‍ن ب‍اب‍وی‍ه، جلد۲، ص۲۹۶ 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/15002 ‌ ‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی 📖 @salonemotalee
🏴🌹🇮🇷🌹🏴 بررسی مهمترین‌موارد استناد امام‌رضا به تورات قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/14949 ⬅️ قسمت سوم ◀️ چند نمونه مهم از استنادات امام رضا: ب. از سوی دیگر، فرازهایی از عهد جدید نشان می‌دهند که کاهنان یهود در عصر حضرت عیسی نیز پیامبرِ یادشده را غیر از مسیح می‌دانستند: و این است شهادت یحیی در وقتی که یهودیان از اورشلیم، کاهنان و لاویان را فرستادند تا از او سؤال کنند که تو کیستی؟ معترف شد و انکار ننمود، بلکه اقرار کرد که من مسیح نیستم. آن‌گاه از او سؤال کردند: پس چه، آیا تو الیاس هستی؟ گفت: نیستم. آیا تو آن نبی هستی؟ جواب داد که نی. (۱۲) 🔹حضرت یحیی معاصر حضرت عیسی و اندکی پیش از وی مبعوث شد. یهودیان در پی شناخت ماهیت وی، کاهنانی را نزد وی می‌فرستند، ولی او خود را پیامبری غیر از مسیح، الیاس و «آن نبی» معرفی کرد. مفسران کتاب مقدس عبارت «آن نبی» را اشاره به همان پیامبری می‌دانند که در سفر «تثنیه» (باب ۱۸) حضرت موسی وعده داده بود (۱۳) و آن پیامبر در میان یهود، چنان معروف بود که اشاره کوتاه «آن نبی» برای انتقال آن کافی بود. 🔹برخی گفته‌اند: آنان منتظر پیامبری بوده‌اند که سرور انبیا و بزرگترین آنان بوده است. (۱۴) از سوی دیگر، بدون شک انتظار یک پیامبر بزرگ، مسئله بسیار مهمی بوده است و اگر کاهنان و برگزیدگان مرکز یهودیت آن زمان (اورشلیم) عقیده‌ی نادرستی در این‌باره داشتند، باید حضرت یحیی آنان را متوجه خطایشان می‌کرد، نه این‌که خطای آنان را تأیید نماید. بنابراین، اگر مراد از «آن نبی» مسیح باشد، باید حضرت یحیی می‌گفت: آن دو یکی هستند، نه این‌که بگوید: من آن نیستم. (۱۵) 🔹از گزارش‌های دیگر عهد جدید نیز برمی‌آید؛ بشارت آمدن «آن نبی» به‌گونه‌ای در میان یهود روشن و پذیرفته شده بود که آنان هنگام ظهور حضرت یحیی دچار اختلاف شدند. گروهی وی را همان نبی و گروهی دیگر غیر آن خواندند. (۱۶) ج. افزون بر آنچه گفته شد، به‌صورت جدلی می‌توان در پاسخ مسیحیان گفت: بر اساس الهیات رایج آنان، تفاوت‌های زیادی بین حضرت موسی و عیسی وجود دارد، به دیگر سخن، حضرت عیسی نه یک پیامبر، بلکه خدای مُجَسَّد خوانده می‌شود که هیچ انسانی با وی قابل مقایسه نیست. (۱۷) ۲. نکته‌ای که در دو فقره‌ی یاد شده، امام رضا علیه‌السلام نیز بر آن تأکید و استدلال نمودند این است که آن پیامبر موعود از «میان برادران» بنی‌اسرائیل است. با توجه به این‌که برادران بنی‌اسرائیل، بنی‌اسماعیل هستند، این قید به‌روشنی نشان می‌دهد که پیامبر مزبور از میان بنی‌اسرائیل نیست. از این‌رو، هنگامی‌که حضرت از رأس الجالوت پرسیدند: آیا بنی‌اسرائیل، برادرانی غیر از بنی‌اسماعیل دارند؟! و آیا از میان فرزندان اسماعیل علیه‌السلام پیامبری جز حضرت محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله مبعوث شده است؟! رأس الجالوت ضمن پاسخ منفی به هر دو پرسش، گفت: اما من دوست دارم برای اثبات این‌که آن پیامبر موعود از میان فرزندان اسماعیل است و نه بنی‌اسرائیل، به تورات استناد کنید. امام رضا علیه‌السلام به عالم یهودی گفتند: آیا در تورات نیامده است که نوری از سوی «طور سینا» آمد و از کوه «ساعیر» طلوع کرد و از کوه «فاران» درخشید؟ رأس الجالوت گفت: این کلمات را می‌شناسم و در تورات وجود دارد، ولی تفسیر آن‌را نمی‌دانم. حضرت فرمودند: نوری که از سمت کوه «طور» آمد، کنایه از وحی نازل شده بر حضرت موسی بر فراز آن کوه است. طلوع نور از کوه «ساعیر» به معنای نزول وحی بر حضرت عیسی بر فراز آن است و درخشش نور از کوه «فاران»، به معنای دریافت وحی به وسیله حضرت محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله در آن کوه است؛ زیرا «فاران» یکی از کوه‌های اطراف مکه است. (۱۸) 🔹در ترجمه فارسی کتاب مقدس کنونی، این فراز مورد اشاره امام رضا علیه‌السلام چنین آمده است: "و این است برکتی که موسی مرد خدا قبل از وفاتش به بنی‌اسرائیل داده، گفت: یهُوَه [خدا] از سینا آمد و از سعیر بر ایشان طلوع کرد و از جبل فاران درخشان گردید." (۱۹) 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ ‌ ‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی 📖 @salonemotalee
جاسوسان در تهران. ۱. امام خمینی، ۷ دی ۱۳۶۰: ما از شرّ رضاخان و محمدرضا خلاص شدیم، لکن از شرّ تربیت‌یافتگان غرب و شرق به این زودی‌ها نجات نخواهیم یافت. ایشان برپادارندگان سلطه‌ی ابرقدرت‌ها هستند و سرسپردگانی هستند که با هیچ منطقی خلع‌سلاح نمی‌شوند؛ و هم‌اکنون با تمام ورشکستگی‌ها دست از توطئه علیه جمهوری اسلامی و شکستن این سد عظیم الهی برنمی‌دارند. 🔶🔸رویای آمریکایی ، ایدئولوژی انگلیسی 🔹روزهای پایانی دهه ۱۳۷۰، هنگام تب‌وتاب برگزاری هشتمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، سعید حجاریان به ملاقات محرمانه‌ای با سیدمحمد خاتمی رفت. گرچه او همچنان از عوارض ترور نافرجامش در اسفند ۱۳۷۸ رنج می‌برد، با این حال به محض دیدن رییس جمهور با لحنی گزنده و کلماتی بریده بریده گفت: "اصلاحات به سبب «فقدان نیروی اجتماعی» در حال فروپاشی است؛ چون شما از رهبری اصلاحات امتناع کردید و این چنین «جنبش، بی سَر شد» و به زودی «اصلاحات» در ایران خواهد مُرد." (۱) 🔹حجاریان از رئیس کابینه یک درخواست فوری داشت؛ این که خاتمی همزمان «نقش رهبر اپوزیسیون» را نیز بازی کند تا «جنبش نمیرد!» اما، او بی‌درنگ به حجاریان پاسخ داد: «از سرنوشت بنی‌صدر می‌ترسد» و گفت: «من نمی‌خواهم مثل بنی‌صدر شوم. چون بنی‌صدر می‌گفت در دنیا فقط من هستم که هم رئیس جمهورم و هم رئیس اپوزیسیون.» (۲) 🔹پروژه اصلاحات یک «ایدئولوژی انگلیسی» و «رویای آمریکایی» بود که در کمتر از نیم دهه خاکستر شد و حجاریان خبر مرگز آن را به رئیس‌جمهور خاتمی داد، 🔹اسفند ۱۳۷۵ وقتی که جیمز بیسکاتوری و ریوا ریچموند، معاون وزارت امور خارجه آمریکا و دستیار ارشدش مقدمه‌ی گزارش شورای روابط خارجی را پیرامون رابطه‌ی «اسلام با علوم انسانی سکولار» و «ارزیابی پروژه جامعه مدنی در ایران» می‌نوشتند، (۳) گویی خبری درباره‌ی پشتوانه‌ی نازل معرفتی و سرگشتگی‌های سیاسی فعالان این پروژه نداشتند. 🔹آنان آن‌قدر مجذوب مبالغه‌های تحلیل‌گران مثلث سرویس‌های جاسوسی CIA ، MI6 و موساد از قدرت فزاینده‌ی گروهی موسوم به روشنفکران دینی با محوریت عبدالکریم سروش و سیدمحمد خاتمی بودند که با اشتیاقی وصف‌ناپذیر نتیجه گرفتند: "ظهور «طبقه‌ی روشنفکر» در ایران که آموزش‌های مدرن را دیده‌اند و با «علوم غربی» و «سنت‌های اسلامی» تا حدودی آشنا هستند، بخشی از یک حرکت فراگیرتر، جهت متلاشی کردن اقتدار دینی جمهوری اسلامی است… این بحث که «ایدئولوژی دینی» مانع تبعیت از «علم، است و قدرت سیاسی را هم فاسد می‌کند، در واقع شاخصه‌های ساختار حاکم در انقلاب ایران را زیرسوال می‌برد… همچنین این جریان مشروعیت هر نوع حکومت دینی را زیر سؤال می‌برد. (۴) 🔶🔸کیان و نگاه نو: ارباب حلقه‌ها ؟! 🔹پروژه روشنفکران دینی در ایران که دولت آمریکا را به وجد می‌آورد، با انتشار سلسله مقالات «قبض و بسط تئوریک شریعت» در ماهنامه کیهان فرهنگی صورت‌بندی شد. انتشار این سلسله مقالات از اردیبهشت ۱۳۶۷ آغاز گشت؛ از قضاء همزمان با فروپاشی اروپای شرقی (۱۹۸۹.م). 🔹عبدالکریم سروش ادعا داشت که می‌خواهد تا فهم نوینی را از اسلام عرضه کند و این امر را در گرو اصلاح دین و تعقیب پروژه پروتستانتیسم اسلامی می‌دانست. او در قبض و بسط معتقد بود در جهان امروز، همه علوم وابسته به یکدیگرند و ما با یک جغرافیای معرفت روبه‌رو هستیم. هر تکانی در این جغرافیا، همه علوم را تکان خواهد داد و علوم دینی مانند فقه از این تحولات مصون نیستند. (۵) به روایت سروش، جغرافیای معرفت در جهان معاصر حاوی معرفت‌شناسی نوینی است که غرب با تکیه بر عقلانیت مدرن آن را عرضه کرده است و دین را باید برپایه آموزه‌های معرفت‌شناختی عصر مدرنیته فهمید؛ (۶) 🔹معرفت شناسی‌ای که برآمده از آراء فیلسوف یهودی سرشناس سِر "کارل پوپر" است و «فهم علمی غرب» را معیار اثبات و ابطال «مسائل» می‌داند. یعنی، آن‌چه که با عقلانیت مدرن غرب سازگار است، «علمی» است و آنچه که با فلسفه مدرنیته نمی‌خواند، «غیرعلمی» است. 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/15006 ‌ ‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی 📖 @salonemotalee
هدایت شده از سالن مطالعه
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 "" نوشته حجت‌الاسلام مظفر سالاری بامضمونی درباره وظایف مسلمانان درزمان غیبت 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/14928 ◀️ قسمت بیست‌ونهم - امینه سوگند می‌خورد که من با دیگران فرق دارم و دوستم دارد؛ اما به حرف زنها نمی‌توان اطمینان کرد. می‌بینید که من زیبا نیستم. آه! اگر مانند شما زیبا بودم، دیگر هیچ غمی نداشتم. راست می‌گفت؛ زیبا نبود. ناگهان در اتاق باز شد و عده‌ای از زنان، هیاهوکنان به داخل ریختند. نزدیک بود بی‌هوش شوم. مادر قنواء و خواهرانش نیز در میان آن‌ها بودند. پشت سر آن‌ها مرد چاق و اخمویی وارد شد. به هنگام ورود او زنان خدمتکار، تعظیم کردند. بی‌شک او مرجان صغیر بود. امینه با تشتی که ابریقی (آفتابه سفالی یا فلزی) در آن بود، گوشه‌ای ایستاده بود و با نگرانی به هلال نگاه می‌کرد. حاکم‌ با پوزخند به اتاق نگاه کرد و به سوی من آمد. سلام کردم جوابم را نداد و نگاهش را به طرف هلال چرخاند. - امینه بسیار وفادار است، اما نسبت به ما. او به ما خبر داده که تو چگونه خود را به شکل برده‌ای سیاه در آورده‌ای و نام جوهر را بر خود گذاشته‌ای. هلال با لحنی ناله‌آمیز، خطاب به امینه گفت: "تو چگونه توانستی با من چنین کاری بکنی؟!" پس از آن ماجرا به پدربزرگ گفتم؛ بهتر است از این به بعد نعمان به دارالحکومه برود. گفت: "عجله نکن. بالاخره کارت را شروع خواهی کرد. زن‌های دارالحکومه کارشان همین است. آن‌ها به دنبال بهانه‌ای هستند تا باعث تفریح و سرگرمی‌شان بشود. از مشتی آدم بیکار و ثروتمند و دارای قدرت چه انتظاری داری. من هم مایل نیستم که تو به آن‌جا بروی؛ اما می‌ترسم اگر مخالفت کنی بلایی به سرت بیاورند." بعد از ظهر به حمام رفتم. ابوراجح در رخت‌کن نبود. مسرور لبه‌ی سکو نشسته بود و گرفته و خشمگین به نظر می‌رسید. جواب سلامم را نداد. نتوانستم حدس بزنم از چه چیز ناراحت است. معلوم بود که حوصله مرا ندارد. ابوراجح در اتاق خودش مطالعه می‌کرد. کنارش نشستم، کتاب را کنار گذاشت. پس از احوال‌پرسی پرسیدم: "چرا مسرور این‌قدر کلافه است؟!" آهی کشید و گفت: "به‌یاد داری که از ریحانه خواستگاری کرده بود؟" خون به مغزم فشار آورد: - بله خودتان به من گفته بودید. - قضیه را به ریحانه گفتم. - چه گفت؟ - جوابش یک کلمه بود؛ نه! اضطرابم فرو نشست و خدا را در دل شکر کردم. برای من خبر مسرت بخشی بود. به مسرور حق دادم که آن‌گونه ناراحت باشد. ابوراجح گفت: "به ریحانه گفتم، پس از پایان مهلتی که تعیین کرده‌ام، اگر خوابت تعبیر نشد باید روی خواستگاری مسرور، جدی‌تر فکر کنی." خطر هنوز کاملا” رفع نشده بود. باز هم اضطراب به سراغم آمد؛ اما همین‌قدر که فهمیدم ریحانه، مسرور را به خواب ندیده است، خوشحال شدم. اگر ریحانه، مسرور را به خواب دیده بود؛ پاک از او ناامید می‌شدم. مسرور در شان ریحانه نبود. به خودم فکر کردم؛ "آیا من در شان ریحانه بودم؟!" صرف نظر از زیبایی‌ام و ثروت پدر بزرگم، چه امتیاز دیگری داشتم؟ ابوراجح گفت: "از همسرم شنیدم که قرار است مدتی در دارالحکومه کار کنی!" معلوم بود که ام‌حباب راست می‌گفت که در این باره چیزهایی به ریحانه و مادرش گفته است. پرسیدم: "همسرتان چگونه خبردار شده؟!" - پیرزنی که گویا از همسایه‌های شماست به آن‌ها گفته. تمامی آنچه به قنواء و ماجرای آن روز دارالحکومه ارتباط داشت، برای ابوراجح تعریف کردم. نظر پدربزرگم را نیز به او گفتم. گفت: "ارتباط تو با دارالحکومه می‌تواند مفید باشد؛ به شرط آن‌که به گناه نیفتی و اجازه ندهی تو را آلت دست قرار دهند و مانند یک اسباب‌بازی با تو بازی کنند اگر تسلیم آن‌ها باشی از تو سواری می‌گیرند و تحقیرت می‌کنند؛ اما اگر وقار خود را حفظ کنی، آن‌ها هم مجبور می‌شوند به تو احترام بگذارند." پرسیدم: "وقتی من نمی‌خواهم با قنواء ازدواج کنم‌، چگونه ممکن است ارتباط با دارالحکومه برایم مفید باشد؟!" به نقطه‌ای خیره شد وگفت: "تو شیعه نیستی، اما خوب می‌دانی که بعضی از بهترین و درستکارترین شیعیان حلّه، تنها به جرم شیعه بودن، در سیاهچال‌های مرجان صغیر زندانی اند. خبری آورده‌اند که حال بعضی از آن‌ها وخیم است." 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/15008 ‌ ‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی 📖 @salonemotalee
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 کار ویژه «شبکه نفوذ» برای ایجاد تصویری «» از ایران‌ و ایرانی ◀️ مقاله اول؛ اهمیت کلیدواژه دروغ در جنگ‌نرم https://eitaa.com/salonemotalee/14395 ◀️ مقاله دوم؛ فریبکاری در ظاهرسازی از «صداقت» انسان غربی؛ https://eitaa.com/salonemotalee/14605 ◀️ مقاله سوم؛ ژانر وسترن در خدمت دروغگویی نظام لیبرالیسم https://eitaa.com/salonemotalee/14742 ◀️ مقاله چهارم؛ «تولد یک ملت» و «جان فورد»؛ کشف ظرفیت سینما در دروغگویی https://eitaa.com/salonemotalee/14905 🔗ادامه دارد ... 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 کار ویژه «شبکه نفوذ» برای ایجاد تصویری «» از ایران‌وایرانی قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/14931 ◀️ مقاله چهارم؛ «تولد یک ملت» و «جان فورد»؛ کشف ظرفیت سینما در دروغگویی ۳. 🔹«جان مارتین فینی» در اوایل دهه‌ی ۱۹۲۰ و پس از کارگردانی فیلم سینمایی «کامئو کربی» (Cameo Kirby) بار دیگر اسم هنری خود را تغییر داد و این بار خود را با عنوان «جان فورد» (John Ford) خواند. 🔹نامی که در سال ۱۹۲۴م و با تولید فیلم سینمایی «اسب آهنین» (The Iron Horse) به‌عنوان یک اثر عظیم و «بیگ پروداکشن» (Big Productions) در حافظه تاریخی سینمای صامت ماندگار شد و ارتباط مادام‌العمر «جان فورد» را با «ژانر وسترن» در حافظه‌ی تاریخ سینمای جهان رقم زد. 🔹«جان فورد» با هوشمندی و شناخت صحیح از حرکت رو به پیشرفت «صنعت سینما» و برآورد دقیق نسبت به افول «سینمای صامت» و نیاز مبرم مخاطبان سینما برای دریافت عنصر «صدا» و کارکرد ویژه‌ی این عنصر در «دروغ‌گویی رسانه‌ای» و باورپذیر شدن هرچه بیشتر «دروغ» بود که در سال ۱۹۲۹م و با تولید فیلم سینمایی «ساعت مشکی» (The Black Watch) نخستین حضور ناطق خود را در سینما به ثبت رساند. 🔹حضوری که پس از یک دهه فعالیت مستمر و تولید فیلم‌های گویا و صدادار، در اواخر دهه ۱۹۳۰، توسط «جان فورد» متحوّل شد و این‌بار او به سراغ استفاده از عنصر جدیدالورود «رنگ» (Color) در صنعت سینما رفت و با استفاده از شیوه‌ی «تکنی‌کالر» (Technicolor) نخستین فیلم رنگی خود را با عنوان «طبل‌ها با چرخش پا» (Drums Along the Mohawk) در سال ۱۹۳۹م تولید کرد. 🔹سال‌ها فعالیت‌ در صنعت سینمای آمریکا، «جان فورد» را به درک صحیحی از «کارکرد رسانه‌ای سینما» رساند و او را به استفاده‌ی حداکثری و همزمان از قابلیت سه‌وجهی این پدیده در قاعده «هنری» و «صنعتی» و «رسانه‌ای» باورمند ساخته و به شخصیتی اسطوره‌ای مبدل نمود. 🔹او نه‌تنها با ساخت ۱۱۲ فیلم بلند هم‌چنان عنوان‌دار «پُرکارترین کارگردان سینمای جهان» است؛ بلکه توانست نقش مؤثر در احیای دوباره‌ی «ژانر وسترن» در دهه‌ی ۱۹۳۰ ایفا نموده و الهام‌بخش طیف گسترده‌ای از سینماگران شود و شخصیت‌های برجسته‌ای همچون «اورسن ولز» (Orson Welles) و «اینگمار برگمان» (Ingmar Bergman) و نسل پس از ایشان و افرادی همچون «مارتین اسکورسیزی» (Martin Scorsese) و «استیون اسپیلبرگ» (Steven Spielberg) و… را وامدار فهم خود از «هنر-صنعت-رسانه سینما» سازد. 🔹بر این اساس، «جان فورد» را می‌توان به‌عنوان نمونه‌ای واضح و قابل مطالعه از یک «افسر جنگ نرم» معرفی نمود. شخصیتی که بیش از هر کارگردان دیگری در تاریخ سینمای «فیلم وسترن» ساخت و نقش بی‌بدیلی در تثبیت و تکامل این ژانر سینمایی ایفا نمود. ژانری که زاییده‌ی «تفکر لیبرالیسم» است و از ‌قابلیت گسترده‌ای برای «جعل حقایق» و «واقعیت‌سازی» از هر نادرستی برخوردار می‌باشد و به‌خوبی می‌تواند در پیش‌برد «اهداف رسانه‌ای نظام لیبرالیسم» و حقنه هر «دروغی» به عمق جان مخاطبان سینما موفق عمل نماید. 🔹از این جهت است که «آکادمی علوم و هنرهای سینما» (AMPAS) با اعطای چهار جایزه‌ی «اسکار بهترین کارگردانی» او را به الگو و سرمشق مبدّل ساخت. 🔹«جان فورد» برای چهار فیلم سینمایی بلند خود یعنی؛ «خبرچین» (The Informer – 1935)، «خوشه‌های خشم» (The Grapes of Wrath – 1940)، «چه سرسبز بود درّه من» (How Green Was My Valley – 1941) «مرد آرام» (The Quiet Man – 1952) توانست «جایزه اسکار بهترین کارگردانی» را کسب کند و توانست نام خود را هم‌چنان تا به امروز در صدر فهرست موفق‌ترین کارگردانان جهان ثبت نماید و از جایگاهی تکرار نشدنی برخوردار گردد. 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/15041 ‌ ‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی 📖 @salonemotalee
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 ای غایب از نظر به خدا دوست دارمت السَّلاَمُ عَلَیْکَ أَیُّهَا اَلْإِمَامُ اَلْوَحیدُ و القَائِمُ الرَّشیدُ … سلام بر تو ای یگانه روزگار و ای تنهاترینِ عالم؛ سلام بر تو و بر روزی که برای هدایت و محبّت قیام خواهی کرد! «از امروز؛ شیعیان شهر مکلفند به خواندن زیارت عاشورا تا ده روز تکلیف همین است ثوابش را نثار کنید به روح حضرت نرجس علیها سلام باشد که خدا این بلا را از سرمان بردارد حاضرین به غایبین برسانند». خبر همه جای شهر پخش شد. شیعه‌ها اطاعت کردند. دستور، دستور میرزا محمدتقی شیرازی بود کسی که از پیش خودش دستوری نمی‌داد. از فردا، کسی از شیعه وبا و طاعون نگرفت. سنی‌ها ولی هنوز تلف می‌شدند. معلوم‌شان شد تفاوتی هست قصه را که شنیدند ... ... آن‌ها هم شروع کردند به خواندن زیارت عاشورا از شهر سامرا بلای طاعون و وبا رخت بست ... به نقل از مرحوم آیت‌اللّه حاج شیخ عبدالکریم حائرى یزدى‏ آیا بلای غیبت کشنده‌تر از بیماری وبا نیست؟؟ 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee