#لطیفه_نکته ۹۴
حیف نون به مادر زنش میگه: مادر جان این همه دعا و عبادت میکنی، چند درصد دعاهاتون مستجاب میشه😳
میگه: ۵۰ درصد 😐
میگم از کجا فهمیدین
میگه: از خدا خواستم ، دامادم خرپول باشه
دامادم خر هست، اما پول نداره😂😂😂
*به نام اجابت کننده دعای بندگان*
*سلام*
*خداوند مجیب الدعوات در قرآن فرمودند*
*وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَلْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ*
*و هرگاه بندگان من از تو در باره من بپرسند، من نزدیکم و دعاى دعاکننده را به هنگامى که مرا بخواند اجابت میکنم پس باید فرمان مرا گردن نهند و به من ایمان آورند باشد که راه یابند.*
*(ایه ۱۸۶سوره بقره)*
*دعا كننده، آنچنان مورد محبّت پروردگار قرار دارد كه در اين آيه، هفت مرتبه خداوند تعبير خودم را براى لطف به او بكار برده است: اگر بندگان خودم درباره خودم پرسيدند، به آنان بگو: من خودم به آنان نزديك هستم وهرگاه خودم را بخوانند، خودم دعاهاى آنان را مستجاب مىكنم، پس به خودم ايمان بياورند ودعوت خودم را اجابت كنند. اين ارتباط محبّتآميز در صورتى است كه انسان بخواهد با خداوند مناجات كند.*
*دعا كردن، همراه وهمرنگ شدن با كلّ هستى است. طبق آيات، تمام هستى در تسبيح و قنوتند؛ و تمام موجودات به درگاه او اظهار نياز دارند؛ پس ما نيز از او درخواست كنيم تا وصله ناهمگون هستى نباشيم.*
*قرآن درباره دعا سفارشاتى دارد، از آن جمله:*
*۱.دعا و درخواست بايد خالصانه باشد* .
*۲. با ترس و اميد همراه باشد.*
*۳. با تضرّع و در پنهانى صورت بگيرد.*
*۴. با ندا و خواندنى مخفى همراه باشد.*
*دعا در هرجا ودر هر وقت كه باشد، مفيد است. چون خداوند مىفرمايد: من نزديك هستم. آنچه از اوقات مخصوصه، يا اماكن مقدّسه براى دعا مطرح شده براى فضيلت است.*
*استجابت خداوند دائمى است، نه موسمى. با آنكه خدا همه چيز را مىداند، امّا دعا كردن وظيفهى ماست.دعا آنگاه به اجابت مىرسد كه همراه با ايمان باشد.دعا، وسيلهى رشد و هدايت است.*
--------------
🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
KayhanNews75979710412150504836110.pdf
8.49M
بسم الله الرحمن الرحیم
تمام صفحات #روزنامه_کیهان
امروز سه شنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۱
--------------
🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
هدایت شده از سالن مطالعه
#دشمن_شناسی
#نفوذ_مهرههای_فرهنگی_یهود ۴
#ابو_هریره
🖋قسمت دوم
ابوهریره در کوفه پس از نماز و صحبت دربارهی برخی خاندانش، در تعریف و تمجید خودش گفت:
«اِنّ الله و ملائکته یصلّون علی أبیهریرة»!!
وقتی اعتراض مردم را دید گفت: «و على کلّ مُسلم ما دام فی مصلاه ما لم یحدث حدثاً بلسانه او بطنه»!!
وی همچنین ادعا داشت از رسولالله (ص) خواسته بود تا محبت او و مادرش را به دل تمامی مؤمنان بیندازد، بنابراین علامت مؤمن، این خواهد بود که وقتی نام ابوهریره را بشنود او را دوست خواهد داشت!
بیش از هشتصد نفر از اصحاب رسولالله (ص) و تابعین از او روایت دارند.
محل سکونت او بیشتر اوقات، دارالخلافه بود. (۴)
از نکات تأملبرانگیز زندگی او اینکه، همپیمان [حلیف] ابوبکر بود.
او بر پشتبام مسجد بازی چهاردهتایی [نوعی از آلات قمار] انجام میداد؛ (۵)
این درحالی است که سلمة بن اکوع، این بازی را حرام میدانست. (۶)
ب. قرائن یهودی
در زندگی ابوهریره، شاهد مواردی هستیم که اصالت یهودی داشتن او را تقویت میکند.
یکی از این قرائن، ناشناخته بودن نسب او است.
یکی از شگردهای یهودیان برای نفوذ در میان مسلمانان، نسبسازی و پیوند دادن خود با قبایل عرب است.
همچنین وی دو بسته مو از دو سوی سرش آویزان میکرد. (۷)
پیش از این، علامت یهودی بودن «ذؤابه» را بررسی کردیم.
قرینهی دیگر، ارتباط شکبرانگیز ابوهریره با یهودیان سرشناس است.
او غیر از رسولالله (ص) ظاهراً تنها از تعداد محدودی از صحابه روایت دارد که مشاهدهی نام عبدالله بن سلام و کعبالاحبار در این میان قابل تأمل است.
بسیار شگفتآور است که شخصیتی مثل ابوهریره که در طی حدود دو سال، بالاترین حجم معارف را از رسولالله (ص) فراگرفته بود، همچنان خود را نیازمند معارف یهودیانی مثل این دو نفر میبیند!
در هر حال این ارتباط، تأثیر خود را گذاشته بود؛ بهگونهای که کعب در توصیف ابوهریره میگفت:
«تورات نخواندهای را عالمتر از ابوهریره به تورات ندیدم!» (۸)
همچنین وقتی از ابوهریره خواستند رسولالله (ص) را توصیف کند، عباراتی شبیه آنچه در بشارتهای انبیای پیشین آمده است را گفت. (۹)
جالب است که برخی موارد را، کعب از کتابهای یهودی نقل میکرد و همان مطلب را ابوهریره، شاگرد کعب، به رسولالله (ص) نسبت میداد.
بهعنوان نمونه، کعب میگوید:
«در کتاب آمده است که قبرستانی در غرب مدینه و کنار سیلابگیر شهر است که هفتاد هزار نفر از آنجا، بدون حساب و کتاب به صحرای محشر پا میگذارند.»(۱۰)
و ابوهریره مشابه همین متن را از رسولالله (ص) نقل کرده است. (۱۱)
ادامه دارد ...
--------------
🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
📖 فرنگیس
#خاطرات_فرنگیس_حیدریپور
🖋قسمت ۴۸م
مدتی که گذشت، به پدرم گفتم کاش برویم دیره. منزل عمویم خیدان پرون، نزدیکِ دیره بود و آنجا راحتتر بودیم. چون ماندنمان در کفراور داشته طولانی میشد، همگی قبول کردند. با نوخاص و خانوادهاش خداحافظی کردیم، بار و بنهمان را کول گرفتیم و راه افتادیم.
دیره به کفراور نزدیک است. با پای پیاده، از کفراور به طرف دیره حرکت کردیم. درختهای بلوط و ونوش سر راهمان بود. برای توی راه، نان با خودمان برده بودیم. هر وقت گرسنه میشدیم، از نانها میخوردیم. از نصفههای راه، ماشینی ایستاد و ما را سوار کرد.
در دیره، چیزهای مختلفی میکاشتند. برنج، ذرت، کدو، بادمجان، بامیه، باقلا، کنجد، گوجه فرنگی و خیلی چیزهای دیگر میکاشتند. دیره سرسبز است و خوش آب و هوا. من شمال کشور را ندیدهام، اما مردمی که به آن طرفها رفته بودند، میگفتند دیره، شمالِ غرب کشور است. اما من که فکر میکردم دیره بهشت است! درختهایش هنوز سبز بودند و درختان بلوط تمام کوهها را پوشانده بودند. دشتهایش آنقدر وسیع بود که فکرمیکردی هر چقدر بروی، به آخرش نمیرسی.
بچهها از دیدن منظرۀ دیره خوشحال بودند و شادی میکردند. خوشحال بودم که حداقل به جایی آمدهایم که بچهها راحت هستند.
خانۀ عمویم خیدان راحتتر بودیم. او با روی خوش از ما استقبال کرد. اما من همان اول گفتم: «مامو، اگر میخواهی راحت باشیم، ما کار میکنیم و خرج خودمان را درمیآوریم.»
عمویم اول ناراحت شد، اما چون مرا میشناخت، حرفی نزد. پسرعمویم جعفر پرون خیلی کمکمان کرد. دیره امن بود و ما فکر میکردیم دست سربازهای صدام به آنجا نمیرسد. توی دیره مستقر شدیم. کار میکردیم تا بتوانیم خرج خودمان را دربیاوریم. از بالای سر، هواپیماها بمباران میکردند و از زمین، توپ به اطراف میخورد. پنبه میچیدیم. پنبهها را توی دامن میریختیم و جمعشان میکردیم. از هواپیماها نمیترسیدیم و کار خودمان را میکردیم. وقتی از روی سرمان میگذشتند، مسخرهشان میکردیم وتعداد گلوله ها را میشمردیم. پسرعمویم میپرسید: «نمیترسید؟» میگفتیم: «چرا بترسیم؟!»
میخندیدیم و کار میکردیم. ما دیگر به هواپیماها عادت کرده بودیم، اما برای آنها تازگی داشت، چون تازه هواپیماها راه دیره را یاد گرفته بودند.
به پسرعمویم گفتم: «فکر کنم هواپیماها رد ما را گرفتهاند و میدانند آمدهایم اینجا! به همین خاطر میآیند و از اینجا رد میشوند.»
او هم میخندید و میگفت: «پس لطفاً از اینجا برو و ما را راحت بگذار!»
از صبح تا ظهر کار میکردیم. ظهر غذا و نان میپختیم و دوباره پنبهچینی شروع میشد. راحت بودیم و فکر میکردیم که فعلاً در امان هستیم.
یک روز نزدیک ظهر، کار پنبهچینی که تمام شد، سریع آمدم خانه و خمیر کردم. با خودم گفتم: «خوب است امروز غذای خوشمزهای درست کنم تا همه خوشحال شوند.»
فکر کردم که چه درست کنم. گفتم از کدو و گوجه و کته حتماً خوششان میآید.
امده بودم فقط نان بپزم، اما خواستم غافلگیرشان کنم.
شروع کردم به آماده کردن خمیر. آرد و آب و کمی نمک را قاطی کردم و توی تشت ریختم. تا خمیر ور بیاید و آماده شود، کدو و گوجه را درست کردم. دلم میخواست آن روز بچهها و همۀ کسانی که کار میکنند، یک غذای حسابی بخورند.
ادامه دارد ...
--------------
🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
38.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴🌹🇮🇷🌹🏴
🎬 مستند؛
#بهشت_ماندنی_است
💥 روایت فاجعهٔ تلخ تخریب بقیع
✡ این مستند، واقعهٔ تخریب بهشت #بقیع و حرم چهار امام مظلوم شیعه توسط #وهابیت و نقش خائنانهٔ برخی عناصر #بهایی را بررسی میکند.
▪️🌹▪️--------------
🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
هدایت شده از
امام زادگان عشق
16.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلام فرمانده از قاره آفریقا، به سبک شیعیان نیجریه تحت رهبری شیخ زکزاکی مشهور به «خمینی آفريقا»
،،اللهم عجل الولیک الفرج
#لطیفه_نکته ۹۵
مورد داشتیم ﻃﺮﻑ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﯾﮏ ﮔﻨﺎﻩ ﮐﺒﯿﺮﻩ ﮔﻔﺘﻪ؛
ﻟﻌﻨﺖ ﺑﺮ ﺷﯿﻄﻮﻥ 😡✊ 👹
ﺑﻌﺪ ﯾﻬﻮ ﺷﯿﻄﻮﻥ ﻇﺎﻫﺮ ﺷﺪﻩ ﮔﻔﺘﻪ :
ﻟﻌﻨﺖ ﺑﺮ ﺧﻮﺩﺕ
گلابی
ﻣﻦ ﻋﻤﺮﺍً ﺍﮔﻪ ﻋﻘﻠﻢ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭﯼ ﮐﻪ ﺗﻮ ﮐﺮﺩﯼ ﺑﺮﺳﻪ 😐😐😐😉😁😂
شیطون اونروز خیلی عصبانی بود که چرا قد یه علف بچه عقلش نرسیده😂😂
*به نام خدایی که بهترینها را بر بشر حاکم کرد*
*سلام*
*خداوند عادل در قرآن فرمودند*
*وَمِنَ النَّاسِ مَن یَتَّخِذُ مِن دُونِ اللَّهِ أَندَادًا یُحِبُّونَهُمْ کَحُبِّ اللَّهِ ۖ وَالَّذِینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِّلَّهِ ۗ وَلَوْ یَرَى الَّذِینَ ظَلَمُوا إِذْ یَرَوْنَ الْعَذَابَ أَنَّ الْقُوَّهَ لِلَّهِ جَمِیعًا وَأَنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعَذَابِ*
*بعضی از مردم هستند که همتایانی برای خداوند قائل میشوند و آنها را همچون خدا دوست میدارند (در ذهنشان به آنها قدرت میدهند)، حال آنکه مؤمنان عشقشان به خدا بیشتر است، و آنها که (بخاطر قدرت دادن به غیر خدا در حق خودشان) ستم کردند هنگامی که عذاب را مشاهده کردند، خواهند فهمید که هر قدرتی از آن خداوند است و خداوند سخت مجازات می کند.*
*(بقره_۱۶۵)*
*امام باقر عليه السلام مىفرمايد: مراد از «دون اللَّه» و «انداد» در اين آيه، بتها نيستند، بلكه مراد پيشوايان ستمكار و گمراهند كه مردم آنان را همچون خداوند دوست دارند و آنان را جایگزین امامی می کنند که خداوند قرار داده است. (الکافی جلد ۲ ص ۲۵۷) از جهت ادبى نيز كلمه «هم» در «يحبّونهم»، براى انسان بكار مىرود، نه اشياء.*
*پس معنای عبودیّت الهی این است که انسان از غیر خدا دوری کند و این دوری باید از همه ی اَشکال آن باشد. «غیر خدا»، یک وقت نفس اماره انسان است یک وقت شیطان است و یک وقت هم شیطانهای قدرتمند عرصهی سیاسیاند که برای فریب و راهزنی و تسلّط و ضربه زدن و به جهنّم کشاندن ملتها و بشریت منتظر نشستهاند. «انداد اللَّه» یا بتهای غیر خدا اینهایند. عبودیت خدا یعنی نفی همه اینها.*
*بنابراین می توانیم بگوییم:*
*1- پرستش و محبّت غير خدا در برابر خداوند، ممنوع است.*
*2- نباید انسانهای عادی را جایگزین معصوم کنیم.*
*3- قدرت اصلی در اختیار خداوند منان است.*
--------------
🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee