eitaa logo
سالن مطالعه
196 دنبال‌کننده
10.1هزار عکس
2.7هزار ویدیو
1هزار فایل
امروز کتابخوانی و علم‌آموزی نه تنها یک وظیفه‌ی ملّی، که یک واجب دینی است. امام خامنه‌ای مدیر: @Mehdi2506
مشاهده در ایتا
دانلود
6.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در این قسمت از کتاب "خداحافظ سالار" یادی شد از جوان رزمنده همدانی "علی چیت‌سازیان" دیدن این کلیپ خالی از لطف نیست؛ درضمن خاطرات این شهید عزیز درضمن خاطرات رزمنده همدانی دیگر "علی خوش‌لفظ" در کتاب "وقتی مهتاب گم شد" در همین کانال آورده‌ایم؛ https://eitaa.com/salonemotalee/308 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♥️یک تماس تلفنی با ❗️ ♨️روایت عجیب از قول یک رزمنده لبنانی! 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌸🇮🇷🌸🍃 😂 پاسخ خنده دار به استادش در دانشگاه 🗓 ۹ بهمن؛ سالروز شهادت نابغه اطلاعات سپاه؛ حسن باقری 🔸🌺🔸-------------- 📚@salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹در چنین روزهایی در سال ۲۰۱۷، فوک‌های آمریکایی در یورش به روستایی در ، «نور‌العولقی» دختر ۸ ساله آمریکایی را به همراه ۲۴ نفر دیگر (از جمله ۹ کودک) کشتند. جنگنده‌های آپاچی ایالات متحده تمام خانه‌ها را ویران کردند و به روستاییان در حین فرار، شلیک کردند. 🔸حمله به روستای الغیل - که ۲۵ غیرنظامی در آن کشته شدند - تنها ۹ روز پس از ریاست جمهوری توسط دونالد ترامپ تایید شد. آپاچی‌های ایالات متحده به هر چیزِ متحرکی شلیک می‌کردند و ۱۲ ساختمان را در حالی‌که روستاییان هنوز در آنها خواب بودند ویران کردند. 🔹از ۹ کودک خردسالی که در این حمله کشته شدند، کوچکترین آنها فقط ۳ ماه داشت و هشت زن از جمله یک زن باردار به‌شدت زخمی شدند. یک ماه پس از این حمله، ایالات متحده دوباره آنجا را برای چهار شب متوالی بمباران کرد. 🔸خانواده نورالعولقی برای فرار از حملات هوایی سعودی تحت حمایت آمریکا که زندگی را در صنعا سخت کرده بود به این روستا گریخته بودند. (لینک) 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✳️ امروز هنوز سیاه‌پوستان غیرمسلح را در خیابان‌ها می‌کشند 🔹از آغاز قرن بیستم تا به امروز که جنگ‌های مدرن را داشته‌ایم، به‌طور تصاعدی تعداد بسیار زیادی از رنگین‌پوستانِ غیرمتمدن! را کشته‌اند. ۲۰ میلیون نفر در جنگ جهانی اول، ۶۰ میلیون نفر در جنگ جهانی دوم. 🔸خیلی متمدنانه بمب اتم را روی غیرنظامیان ژاپنی پرتاب کردند که در بلافاصله ۸۰.۰۰۰ نفر را کشت. نه تنها ۳۰ درصد از جمعیت آن شهر را از بین بردند بلکه نسل‌های آینده را هم نابود کردند. با علم به قدرت بمب اتم، سه روز بعد همین کار را در انجام دادند. 🔹ما واقعاً در مورد مدنیتِ جامعه‌ای سخن می‌گوییم که با حمله به سرزمین آمریکا، این سرزمین را به سرعت کردند و سرزمینشان را دزدیدند؛ باقیمانده‌ها را هم بیرون ریختند. سپس به خود این جسارت را دارند که ایالت‌های جدید را به نام مردمی نامگذاری کنند که این سرزمین‌ها را از آنها دزدیده بودند. 🔸قطعاً در مورد جامعه‌ای صحبت می‌کنیم که با ورود به سواحل آمریکا در اوایل دهه‌ی ۱۶۰۰، بلافاصله سیاه‌پوستان را به مدت ۱۵۰ سال به بردگی گرفتند. سپس اعلامیه‌ای از منشور حقوق نوشتند که می‌گفت همه انسان‌ها برابر آفریده شده‌اند! 🔹پس از این منشور، ۱۰۰ سال دیگر سیاه‌پوستان را به کشیدند! سپس ۶۰۰.۰۰۰ نفر از یکدیگر را در جنگ داخلی کشتند که نشان دهند آیا برده‌داری ایده‌ی خوبی است یا نه؟! سپس قانون جداسازی نژادی را به‌عنوان قوانین جیم کرو برای ۱۰۰ سال دیگر اجرا کردند. و امروز هنوز سیاه‌پوستان غیرمسلح را در خیابان‌ها می‌کشند. 🔸🌺🔸----------- @salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✳️ تاریخ را فاتحان می‌نویسند این ویدئو را تا آخر ببینید ... 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زیر برف مدفون شد! هزار نفر در گیلان جان دادند! 🔻شاید در وهله اول اگر بگوییم منطقه سمیرم کجاست؟ ذهنتان میرود سمت دهکده های سوئد یا سوئیس بهمن ماه ۱۳۵۰ ایران شدیدترین کولاک قرن را تجربه کرد! 🔻۸ روز بارش پی در پی و ارتفاع ۸ متری برف سمیرم منطقه ای از جغرافیای ایران که در بهمن ۱۳۵۰، ۱۲ روستای آن از روی نقشه حذف و زیر کولاک و برف پنهان شد تمام ساکنین یخ زده و کشته شدند در روستاهای کاکان یاسوج هیچ بشری زنده نماند دقیقا شبیه فیلم های آخرالزمانی هالیوود 🔻هزار نفر فقط در گیلان جان دادند بعد از کولاک ۱۳۵۰ ایران، ۲۰۰روستا از روی نقشه محو شد.طبق آمار ۴۰۰۰ نفر تلفات این فاجعه بود. 🔻 سوال جالب اینجاست شاه مملکت کجا بود؟ طبق عادت هرسال، کشور درگیر بحران را رها کرده وهمراه فرح عازم سن موریتس سوئیس برای تفریحات زمستانه شده است!! 🔻میگویند شاه به اسکی علاقه زیادی داشت و برای اسکی عازم سن موریتس شد بگویید که برای تفریح اسکی و خوش گذرانی اعلی حضرت، ۴ هزار نفر جان دادند. 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
۲   قسمت هفدهم؛ مصطفی از آیینه متوجه حال خراب سعد شده بود سعد در جوابم فقط از درد ناله می‌زد، دستش را به صندلی ماشین می‌کوبید دیگر طاقتش تمام شده بود که فریاد زد: «نازنین به دادم برس!» تمام بدنم از ترس می‌لرزید نمی‌دانستم چه بلایی سر عزیز دلم آمده است مصطفی ماشین را به سرعت نگه داشت از پشت فرمان پیاده شد. بلافاصله در را از سمت سعد باز کرد، تلاش می‌کرد تکیه سعد را دوباره به صندلی بدهد مضطرب از من پرسید: «بیماری قلبی داره؟» زبانم از دلشوره به لکنت افتاده بود حس می‌کردم سعد در حال جان دادن است با گریه به مصطفی التماس می‌کردم: «تو رو خدا یه کاری کنید!» هنوز کلامم به آخر نرسیده، سعد دستش را با قدرت در سینه مصطفی فرو برد، ناله مصطفی در سینه‌اش شکست ردّ خون را دیدم که روی صندلی خاکستری ماشین پاشید. هنوز یک دستش به دست سعد مانده بود دست دیگرش روی قفسه سینه از خون پُر شده بود سعد آنچنان با لگد به سینه مجروحش کوبید مصطفی روی زمین افتاد سعد از ماشین پایین پرید. چاقوی خونی را کنار مصطفی روی زمین انداخت درِ ماشین را به هم کوبید نمی‌دید من از وحشت نفسم بند آمده است سمت فرمان دوید. زبان خشکم به دهانم چسبیده و آنچه می‌دیدم باورم نمی‌شد مقابل چشمانم مصطفی مظلومانه در خون دست و پا می‌زد و من برای نجاتش فقط جیغ می‌زدم. سعد ماشین را روشن کرد انگار نه انگار آدم کشته بود به سرعت گاز داد و من ضجه زدم: «چیکار کردی حیوون؟ نگه‌دار من می‌خوام پیاده شم!» رحم از دلش فرار کرده بود از پشت فرمان به سمتم چرخید طوری بر دهانم سیلی زد که سرم از پشت به صندلی کوبیده شد، جراحت شانه‌ام از درد آتش گرفت دیوانه‌وار نعره کشید: «تو نمی‌فهمی این بی‌پدر می‌خواست ما رو تحویل نیروهای امنیتی بده؟!»… احساس می‌کردم از دهانش آتش می‌پاشد از درد و ترس چشمانم را در هم کشیدم پشت پلکم همچنان مصطفی را می‌دیدم که با دستی پر از خون سینه‌اش را گرفته بود و از درد روی زمین پا می‌کشید. سوزش زخم شانه، مصیبت خونی که روی صندلی مانده و همسری که حتی از حضورش وحشت کرده بودم؛ همه برای کشتنم کافی بود و این تازه اول مکافاتم بود سعد بی‌رحمانه برایم خط و نشان کشید: «من از هر چی بترسم، نابودش می‌کنم!» از آینه چشمانش را می‌دیدم این چشم‌ها دیگر بوی خون می‌داد و زبانش هنوز در خون می‌چرخید: «ترسیدم بخواد ما رو تحویل بده، نابودش کردم! پس کاری نکن ازت بترسم!» با چشم‌هایش به نگاهم شلاق می‌زد و می‌خواست ضرب شصتش تا ابد یادم بماند که عربده کشید: «به جون خودت اگه ازت بترسم، نابودت می‌کنم نازنین!» ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/7961 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee