#هالیوود_و_ترویج_همجنسبازی
در انیمیشنهای کودکان
قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/9842
✳️ قسمت سوم؛
🔶🔸مروّجان همجنسبازی آنقدر که به ترویج این بی اخلاقی اهمیت میدهند به خود همجنسبازها کمترین اهمیتی نمیدهند!
🔹ذکر یک نکته از اهمیت ویژهای برخودار است و اثبات میکند که هدف اصلی از ترویج کجرفتاری جنسی و همجنسبازی از سوی صنعت سرگرمی هالیوود تنها عادیسازی این قضیه جهت گسترش ویروسی آن میان توده مردم است.
دلیل منطقی این است که تعداد همجنسبازان بهحدّی نیست که در این سطح برای آنها محتوا تولید شود؛
و خود همجنسبازان برای مغزهای متفکر پشت این تهاجم اهمیتی ندارند؛
و تنها گسترش این مضامین مورد نظر است.
دوم اینکه تولید محتوای انیمیشنی برای رده سنی کودکان، مورد استفادهی بزرگسالانِ همجنسباز نیست.
🔹بخش عظیم صنعت سرگرمی آمریکا بهحدّی مساله همجنسبازی را جدّی گرفته و برای آن هزینه کرده که بهتازگی برخی از تلویزیونها، سایتها و پلتفرمها در بین بخشهای مختلف محتواهای خود همچون اخبار، ورزشی، زنده، خانواده، جنایی و غیره، بخش «LGBTQ» (انواع همجنسباز) را گنجاندهاند!
🔹قطعاً هدف ویژهای برای گنجاندن این بخش در رسانههای پخش محتوا وجود دارد؛
چراکه بخش دستهبندی صفحهی موارد پخش بهدلیل محدودیت فضا، بسیاری از عناوین مهم که دربرگیری بالایی بین مخاطبین داراست را بخاطر همین محدودیت در فهرستها ندارد،
حالا بخش جزئی محتواهای همجنسبازی را در کنار کلیترین بخشهای خود قرار میدهند که از حیث تعادل میزان مخاطب نیز به هیچ عنوان قرابتی با دیگر دستهبندیها ندارد.
🔶🔸ذکر این نکته حائز اهمیت است که فیلم انیمیشن «بهپیش» آخرین فیلم دارای مضمون همجنسبازی نخواهد بود؛
همچنانکه کمپانی ماروِل فیلمی در حال ساخت با عنوان «ابدیها» دارد که مشخصاً اولین زوج سینمایی دنیای اَبَرقهرمانی را معرفی میکند.
«برایان تایری هنری» و «هاز سلیمان» هنرپیشههای این فیلم هستند که قرار است پاییز آینده اکران شود.
🔹مساله حائز اهمیت اینکه هالیوود با تابوشکنیهای غیراخلاقی خود سعی در آلودهکردن تمام ژانرها در همه گروههای سنّی به کجرفتاری جنسی و همجنسبازی داشته و ساحت هنر و همچنین ایجاد چالش برای خانوادهها برایش محلّی از اعراب ندارد.
✍ نویسنده: علیرضا سپهوند
🔸🌺🔸--------------
🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✡ ورود گام به گام #همجنسبازی به دنیای پاک کودکان و نوجوانان و عادیسازی از آن در انیمیشن و...
🔸🌺🔸--------------
@salonemotalee
🍃🌸🍃
#رمانهای_دفاع_مقدس_و_شهدا
🌷🇮🇷 #خداحافظ_سالار 🇮🇷🌷
روایتی از زندگی ۴۰ساله همسر گرامی
سرلشکر شهید حاج حسین همدانی
◀️ قسمت ۱۳۷م؛
ساکش را برداشت و گفت:
«باید برم یه مأموریت خارج از کشور»
بیدرنگ یاد آن خواب و حس همراهیام با او افتادم
ناخودآگاه گفتم:
"خدا پشت و پناهت!"
شاید انتظاری غیر از این پاسخ نداشت، چون بلافاصله گفت:
"ان شاء الله"
پرسیدم:
"باز هم آفریقا؟!"
آهی از ته دل کشید و گفت:
"میرم یه کشوری که خودش یه تاریخه.
تاریخی که توش هم تزویر هست هم زنجیر اسارت.
هم کاخ سبز معاویه، هم حرم خانم زینب"
حتماً حسین منظوری داشت که به جای گفتن نام "سوریه" ترجیح داد از زنجیر اسارت حضرت زینب و تزویر و ریاکاری معاویه ، در کنار هم یاد کند.
حرفی نزدم
یعنی حرفی نداشتم که بزنم
میخواست به هر صورت نظرم را بداند
با لبخندی شیرین گفت:
"یادش بخیر زمانی که با هم رفتیم سوریه"
اسم سوریه که آمد، مرغ دلم تا آسمان حرم حضرت زینب علیهاالسلام اوج گرفت.
منتظر بود که حرفی بزنم و چیزی بگویم
سکوت کردم
باز ادامه داد:
"قراره با حاج قاسم بریم دمشق برای بررسی اولیه"
اصلاً انگار دیگر آنجا نبودم و چیزی نمیشنیدم که بپرسم؛ چی رو بررسی اولیه میکنین؟
یا لااقل بگویم؛ خوش به سعادتت.
فقط مات و مبهوت، ساکت ماندم.
فردا صبح، سبکبار، ساک دستیاش را برداشت
و رفت.
زهرا و سارا وقتی شنیدند که حسین به مأموریت
خارج از کشور رفته جا خوردند
دلشان میخواست پدرشان بازنشسته شود و بیشتر در کنارشان باشد.
بعد از یک هفته تلفن زد
سارا گوشی را گرفت و پرسید:
"کجایی؟ بابا!"
گفت: "حدس بزن!"
پرسید: "کنگو؟!"
جواب داد: "بیا نزدیکتر!"
پرسید: "مسکو؟ آلمان؟ چه میدونم؛ اروپا؟!"
شنید: "نزدیک شدی! بازم بگو."
مثل مسابقههای بیست سؤالی شده بود
سارا یکی میگفت و یکی میشنید؛ تا رسید به لبنان
حسین راهنمایی کرد: "همسایه لبنانه"
سارا با هیجان تکرار کرد: "سوریه! سوریه!؟"
سر یک هفته حسین آمد
از اینکه مرتب جلسه میرفت و یادداشت مینوشت متوجه شدم که این آمدن، مقدمه یک مأموریت طولانیست.
یکی دوبار با حاج قاسم خدمت آقا رسیده بودند و گزارش داده بودند
با آمدن ،حسین، گرمی دوباره به خانه برگشت.
وهب و مهدی و زهرا را دعوت کردم
هر کس چیزی از حسین میپرسید
بچهها درحالی که سریال میدیدند، پرسیدند:
"بابا! تو سوریه چکاره شدی؟"
حسین به پیرمرد بامزهای که توی سریال بود اشاره کرد و گفت:
"این بابا رو چی میگن بهش؟!"
دخترها گفتند: "مستشار!"
گفت:
"آره، همین مستشار، کار من مستشاريه."
زهرا و سارا و وهب و مهدی، حتی داماد و عروسهایم به جواب دادنهای آمیخته باشوخی و مزاح حسین خو کرده بودند
اما همه دوست داشتند که بیشتر بدانند.
حسین که این اشتیاق را دید گفت:
"سوریه آبستن یه بحرانه!
یه بحران که به دنبال اختلاف بین شیعه و سنیه
و از بیرون مرزهای سوریه داره زمینهسازی میشه
سوریه چون توی جبهه مقاومته اگه دچار جنگ داخلی بشه و مسلمونا به جون هم بیفتن اسرائیل نفعش رو میبره"
پرسیدم:
"با این اوضاع زیارت حرم میشه رفت؟"
گفت:
"نه مثل گذشته! حرم به جای زائر، مدافع میخواد. اگه ما توی شام مدافعین حرم نداشته باشیم ..."
مکثی کرد
نمیخواست حتی در قالب کلمات هم از اسارت دوباره حضرت زینب صحبت کند ...
🔗 ادامه دارد ...
🔸🌺🔸--------------
🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
#استاد_پناهیان:
#شهادت برای آدمهای با صفا ، یک رؤیای شیرین و دوست داشتنی است و تمام نگرانیها دربارۀ قبر و قیامت و تلخیهای زندگی را برطرف می نماید .
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
🔸🌺🔸--------------
@salonemotalee
🍃🌸🍃
🌹 یکی از اعضای گروه تفحص در حین تفحص شهدا؛ دفترچهای پیدا میکند که به یک شهید شانزدهساله بهنام «جواد سیاوشی» تعلق داشت؛
🌹 دفترچهای که آن شهید، گناهان هر روز خود را در آن یادداشت میکرده است.
شخص تفحصکننده گناهان یک هفته او را به شرح ذیل بیان میکند؛
▪️شنبه: بدون وضو خوابیدم.
▪️یکشنبه: خنده بلند در جمع.
▪️دوشنبه: وقتی در بازی گل زدم احساس غرور کردم.
▪️سهشنبه: نماز شب را سریع خواندم.
▪️چهارشنبه: فرمانده در سلام کردن از من پیشی گرفت.
▪️پنجشنبه: ذکر روز را فراموش کردم.
▪️جمعه: تکمیل نکردن هزار صلوات و بسنده به هفتصد صلوات.
🔹راوی این اتفاق در پایان افزود:
با خود فکر میکنم که چقدر از یک پسر شانزدهساله کوچکترم.
نوجوانِ شهید «جواد سیاوشی» ۱۷ ساله از نهاوند
🔸🌺🔸--------------
@salonemotalee
#شهید شدن دل مےخواهد!
دلے کہ؛
آنقدر قوے باشد
و بتواند بریده شود
از همہ تعلقات!!!
دلے که آرام، لہ شود زیر پایت
بہ وقت پریدن و رفتن
🌹و شهدا "دلدار بیدل" بودند🌹
🔸🌺🔸--------------
@salonemotalee
🍃🌸🇮🇷🌸🍃
#یهود_و_سیاست
#شناخت_تمدن_شیطانی_غرب
✡ #طرح_مارشال در خدمت حزب شیطان
امروز، سالروز امضاء این طرح توسط رئیسجمهور آمریکا است؛
📖 خلاصهی مقاله؛
🔸با پایان جنگ جهانی دوم، برنامهٔ #شیطان برای به ابرقدرتی رساندن آمریکا کامل شد.
شیطان قرنها خباثت کرده و میلیونها انسان را به کام مرگ کشانده بود تا شاهد چنین روزی باشد.
🔹آمریکایِ صهیونیستِ بهظاهر مسیحی، اینک آقای جهان شده بود؛
و #اسرائیل بهعنوان نطفهٔ خبیث او در قلب خاورمیانه و در سرزمین راهبردی #فلسطین جا خوش کرده بود.
🔸حکامِ صهیونیستِ بهظاهر مسلمان نیز، سرزمینهای اسلامی را به اشغال خود درآورده و آمادهٔ خدمت به شیطان و طرح #نیل_تا_فرات او بودند.
در ایران نیز که نقش آخرالزمانیِ آن برای شیطان روشن بود، عاملی دستنشانده بهنام #محمدرضا_پهلوی به سلطنت رسیده بود.
🔸در این شرایط؛ آمریکا نقشی منافقانه را در پیش گرفت.
وی خود را #منجی کشورهای مظلوم، و سرزمینِ به ظاهر پیشرفتهاش را قبلهٔ آمال ملتهای ستمدیده از جنگ و استعمار معرفی کرد.
🔸به یکباره مردم فریبخوردهٔ جهان، خود را مواجه با حکومتی دیدند که از همهجهت میتوانست الگوی آرمانی آنان باشد!
🔸#جرج_مارشال وزیرخارجهٔ آمریکا در زمان ریاستجمهوری ترومن طرحی را برای پرداخت کمکهای مالی به کشورهای اروپای غربی به بهانهٔ بازسازی و همچنین مبارزه با #کمونیسم ارائه کرد.
اروپای غربی بدینشکل بهشدّت وابسته به آمریکا شد.
📖 متن کامل این مقاله در پروندهی:
"#شناخت_تمدن_شیطانی_غرب"
در همین کانال
🗞 مقاله پنجم؛ #جنگ_سرد
#حزب_شیطان در جنگ جهانی دوم و جنگ سرد
https://eitaa.com/salonemotalee/10769
✍ دکتر محمدهادی همایون
🔸🌺🔸--------------
🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
🍃🌸🍃
#کتب_آسمانی
بررسی متنی و سندی متون مقدس یهودی. #کتابهای_غیرتاریخی_یهود
✳️ اشاره؛
🔹در بخش مکتوباتِ عهد قدیم شش کتاب وجود دارد که جنبهی تاریخی ندارند.
این شش کتاب عبارتاند از:
مزامیر، امثال، ایوب، غزلهای سلیمان، مراثی ارمیا و جامعه سلیمان.
🔹پنج کتاب از این مجموعه، یعنی غیر از کتاب مراثی ارمیا، دقیقاً بخشی را تشکیل میدهد که مطابق تقسیم نسخه سبعینیه، کتابهای حکمت، مناجات و شعر خوانده میشود.
👈 در این کانال به مناسبت به بررسی اجمالی محتوا، تاریخ نگارش و نویسندگان این شش کتاب میپردازیم؛
✡ کتاب مزامیر داوود
🔹مزامیر جمع مزمور به معنای سرود است و کتاب مزامیر مجموعهای از سرودهاست که سنت یهودی قسمت عمدهی آنها را به داوود و بقیه را به افرادی دیگر نسبت میدهد.
🔹این سرودها در واقع نیایش خداوند، ستایش او، دعا به درگاه او، اعتراف به گناهان و طلب بخشایش و شکرگزاری و… هستند.
با نگاه کلی به مطالب این کتاب در مییابیم که در آن عشق و شور با تعبّد و شریعت جمع شده است؛
ببینید:
🤲 خداوند را دوست میدارم زیرا ناله و فریاد مرا میشنود و به درخواست من گوش میدهد، پس تا آخر عمر نزد او دعا خواهم کرد (۱۱۶: ۱-۲).
🤲 تنها تو ای خداوند، بلی، تنها تو سزاوار تجلیل و تکریم هستی، نه ما، زیرا تو سرشار از رحمت و وفا میباشی (۱۱۵: ۱).
🤲 خداوند را ستایش کنید، زیرا او نیکوست و رحمتش بیپایان (۱۱۸: ۱).
🔸این عشق به خداوند و پرستش او همراه با اطاعت محض است:
🤲 ای خداوند، تو همه چیز من هستی، به همین سبب است که گفتهام مطیع کلامت خواهم بود. با تمام دل خود طالب رضامندی تو هستم (۱۱۹: ۵۷).
🤲خداوندا به این خدمتگزارت احسان نما تا زنده بمانم و کلام تو را اطاعت کنم. چشمانم را بگشا تا حقایق شگفتانگیز کلام تو را ببینم. من در این دنیا غریب هستم؛ ای خدا، احکام خود را از من مخفی مدار. اشتیاق به دانستن اوامر تو، همچون آتش، همواره جانم را میسوزاند (۱۱۹: ۱۷-۲۰).
🔹در سنت یهودی – مسیحی این کتاب به داوود منسوب بوده است (۱) و هرچند گفته میشد که ده نفر از بزرگان در نگارش آن شرکت داشتهاند، اما اصل کتاب را داوود نوشته است. (۲)
🔹اما نقادان جدید با این عقیده به شدت مخالفاند و تاریخ نگارش نهایی آن را مربوط به بعد از اسارت بابلی و حتی دیرتر از آن میدانند. (۳)
🔹هرچند خود آنان دربارهی زمان نگارش آن بسیار اختلاف دارند (۴) و میگویند با اینکه بدون شک قسمتهایی از این کتاب را داوود در قرن دهم قبل از میلاد نوشته، اما تدوین نهایی کتاب مربوط به بعد از اسارت بوده است. (۵)
🔹برخی دیگر بر آناند که زمان خاصی را برای گردآوری نهایی این کتاب نمیتوان تعیین کرد و باید هر قسمت یا هر مزمور را جداگانه بررسی نمود. (۶)
🔶🔸کتاب مزامیر به شکل فعلی آن در واقع پنج کتاب مجزاست که کنار هم قرار گرفته است.
در آخر هر یک از این پنج کتاب کلمهی «آمین» آمده است که گفته میشود آن را گردآورندگان اضافه کردهاند.
👈 کتاب اول مشتمل بر ۴۱ مزمور است که مؤلفِ چهار عدد از آنها (مزمورهای ۱، ۲، ۱۰ و ۳۳) ناشناخته و بقیه به داوود منسوب است.
👈 کتاب دوم مشتمل بر ۳۱ مزمور (از ۴۲ تا ۷۲) است که ۱۸ عدد از آنها به داوود و بقیه به دیگران یا مؤلفان ناشناخته منسوب است.
👈 کتاب سوم مشتمل بر ۱۷ مزمور (از ۷۳ تا ۸۹) است که تنها یکی از آنها به داوود و بقیه به دیگران منسوب است.
👈 کتاب چهارم مشتمل بر ۱۷ مزمور (از ۹۰ تا ۱۰۶) است که تنها دو عدد از آنها به داوود و بقیه به دیگران منسوب است.
👈 آخرین کتاب مشتمل بر ۴۴ مزمور (۱۰۷ تا ۱۵۰) است که ۱۵ عدد از آنها به داوود و بقیه به دیگران منسوب است.
🔹پس منسوب شدن کتاب در سنت به داوود به این معنا نیست که همهی این مزامیر را او نوشته یا سروده است؛ بلکه صرفاً برای احترام یا این بوده که بیشترین نقش را در این کتاب داشته است. (۷)
🔹برخی معتقدند که برای تعیین زمان نگارش کتاب مزامیر، هر یک از این پنج کتاب را باید جداگانه در نظر گرفت و زمان نگارش آنها را تعیین کرد. (۸)
🔹برخی پا را از این هم فراتر گذاشته، پای نظریهی منابع را به کتاب مزامیر هم کشاندهاند.
آنان میگویند در سه کتاب اول، چهارم و پنجم از اسم یهوه برای خدا استفاده شده است، در حالی که در دو کتاب دوم و سوم از اسم الوهیم؛ بنابراین باید از دو منبع یهوهای و الوهیمی استفاده شده باشد. (۹)
🔸🌺🔸--------------
🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
🍃🌸🍃
✡ #شناخت_تمدن_شیطانی_غرب ✝
یهود و فرهنگسازی
📖 مقاله دوم؛
#برآمدن_تمدن_غرب
اروپا و جهان در قرون جدید
✳️ اشاره؛
در این مقاله نحوهی استقرار تمدن غرب در اروپا و انتشار آن را به سراسر جهان مورد مطالعه قرار میدهیم.
🔹در قرن ۱۶ و در ابتدای این دوره در اروپا دو قدرت اصلی شکل گرفته بود:
اسپانیا و امپراتوری مقدس روم (رایش اول).
با پادشاهی شارل پنجم (شارلکن) و خاندان هابسبورگ بر هر دو منطقه، طراحان صحنه نگران شده و به فکر چاره افتادند.
کشاندن دامنه نهضت پروتستان به اسپانیا،
شکست نیروی دریایی این کشور از انگلستان در ۱۵۸۸م،
و پیروزی قیام هلندیها علیه اسپانیا در ۱۶۰۱م،
در کنار ضعف ایجاد شده در این حکومت در پی اخراج مسلمانان در سال ۱۴۹۲ و خالی شدن آن از قدرت فرهنگی، هنری و صنعتی، مقدمات سقوط این قدرت تهدیدکننده را در قرن ۱۷ فراهم کرد.
🔶🔸هلند، فرانسه و انگلیس در برپایی امپراطوری شیطان
🔹نقش استقلال هلند در این روند از آنرو مهم است که این کشور اولین دولتی بود که رسماً پروتستان شدن خود را اعلام و بسیاری از یهودیان را بهویژه در آمستردام پذیرفت.
یهودیان -و نهتنها مسیحیان یهودی- پس از اسپانیا و پرتغال سرانجام در این کشور پایگاه زدند.
🔹این گروه در هلند چنان سلطه اقتصادی خود را گسترش داده و تثبیت کردند که ضمن ایفای نقش جدی در دوران استعمار، هنوز هم بسیاری از بازارهای این کشور را در اختیار دارند.
مقابله امروزین هلند با انقلاب اسلامی، ریشه در این مهاجرت و اشغال بزرگ و آرام دارد.
🔹سرانجام و با مدیریت صحنه از سوی فرانسه در زمان ریشیلیو، صدراعظم لویی سیزدهم، جنگهایی طولانی میان پروتستانها و کاتولیکها، ذیل همان عنوان قدیمی اختلاف مذهبی، شکل گرفت که پس از ۳۰سال منجر به تضعیف کامل امپراتوری مقدس روم و اسپانیا در سال ۱۶۴۸ و بر اساس عهدنامه وستفالی شد.
🔹اینچنین بود که در قرن ۱۷ و بهویژه طی حکومت ۷۰ساله لویی چهاردهم، فرانسه به قدرت بلامنازع اروپا تبدیل شد.
🔹در این قرن انگلستان برای رهبری جهان آماده میشد.
همچون همیشه، اختلاف در دو عرصه دین و سیاست، زمینهساز این اقدام بود.
در عرصه دینی، ابزار آن روز شیطان، اختلاف کاتولیکها و پروتستانها بود.
در این جریان پیوریتنها که شاخهای از کالوینیسم بودند، بهعنوان نماینده پروتستانتیزم در انگلستان پیروز شدند.
همین گروه بودند که با مهاجرت به آمریکا پایههای حکومت ماسونی آن را تثبیت نمودند.
🔹کرامول که خود یک پیوریتن بود، پس از اندکی توانست با رهبری جنگهای داخلی انگلستان، چارلز اول را اعدام و خود را بهعنوان نخستین رئیسجمهور این کشور معرفی نماید.
ظلم وی نسبت به مردم ایرلند، همچنان منازعات مذهبی را در دوران معاصر در این سرزمین زنده نگهداشته است.
پس از مرگ وی اولین و در عین حال آخرین نظام جمهوری در انگلستان خاتمه یافت و دوباره نظام سلطنتی برقرار شد.
قرن ۱۷ بدین شکل پایان یافت.
🔶🔸قرن ۱۸ آغاز شکلگیری رسمی فراماسونری و دخالت آشکار و پنهان آن در تعیین سرنوشت جهان بود.
🔹در ۱۷۱۷م (۱۹۰۷ش) دزاگولیه و اندرسن فراماسونری جدید را در انگلیس بنا نهادند و دزاگولیه در ۱۷۱۹ بهعنوان استاد بزرگ انتخاب شد.
۵۵ نفر از نجبا و اصیلزادگان! انگلیس به عضویت آن درآمدند.
اینان قانون اساسی فراماسونری را نوشتند و در نتیجه لژ بزرگ لندن تأسیس شد.
🔹لژ لندن مادر همه لژهایی است که در سایر کشورهای جهان وجود دارد و دیگر لژها در هر کجای دنیا باید تابع آن باشند. (۱)
اینچنین بود که در آغاز قرن ۱۸ میلادی انگلیس مرکز حزب شیطان در جهان آن روز شد.
🔹در آغاز این قرن، از آنجا که حضور دو دولت اسلامی صفوی و عثمانی -بهویژه نگرانی از نقشآفرینی مردم مسلمان آن- میتوانست طراحی جدید را برای اروپا با مشکل مواجه کند، دوباره ترکان شرق که سابقهای طولانی در مهار تمدن اسلامی در مواقع حساس تاریخی داشتند به کمک فراخوانده شدند.
روسیه در ابتدای این قرن و با قدرت گرفتن پتر کبیر تبدیل به یک دولت قدرتمند در شمال ایران و شرق عثمانی شد
و همزمان حرکت سریع و شتابزده خود را بهسوی غربیشدن نیز آغاز کرد.
🔹در دل اروپا، امپراتوری مقدس روم، با همان الگوی قدیمی، به دو پاره جنوبی و شمالی شکست.
در شمال آن، دولت پروس و در جنوب، امپراتوری اتریش در همسایگی عثمانی شکل گرفت.
بدینترتیب امپراتوری عثمانی در آغاز این قرن، در ناحیه شمالی، از دو سوی شرق و غرب در محاصره قرار گرفت.
🔗 ادامه دارد ...
قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/9981
🔸🌺🔸--------------
🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
🍃🌸🍃
#داستان ۲
#دمشق_شهرِ_عشق
قسمت شصتوهشتم؛
مصطفی روی زمین زانو زد.
آرپیجی روی شانهاش بود،
با دقت هدفگیری کرد
فعلاً نمیخواست ماشه را بکشد
رو به پنجره صدا بلند کرد:
«برید بیرون!»…
من و مادرش به زمین چسبیده و اعضای دفتر مردد بودند که عصبی فریاد کشید:
«برید پایین، ابوالفضل پوشش میده از ساختمون خارج شید!»
دلم نمیآمد در هدف تیر تکفیریها تنهایش بگذارم ولی باید میرفتیم
قلبم کنارش جا ماند و از دفتر خارج شدیم.
در تاریکی راهرو یک چشمم به پله بود تا زمین نخورم و یک چشمم به پشت سر که غرّش وحشتناکی قلبم را به قفسه سینه کوبید
بلافاصله فریاد ابوالفضل از پایین راهپله بلند شد:
«سریعتر بیاید!»
شیب پلهها به پایم میپچید،
باید پا به پای زانوان ناتوان مادر مصطفی پایین میرفتم
مردها حواسشان بود زمین نخوریم تا بلاخره به پاگرد مقابل در رسیدیم.
ظاهراً هدفگیری مصطفی کار خودش را کرده بود که صدای تیراندازی تمام شد
ابوالفضل همچنان با اسلحه به هر سمت میچرخید تا کسی شکارمان نکند
با همین وحشت از در خارج شدیم.
چند نفر از رزمندگان مقاومت مردمی طول خیابان را پوشش میدادند
بالاخره به خانه رسیدیم
ابوالفضل به دنبال مصطفی برگشت.
یک ساعت با همان لباس سفید گوشه اتاقی که از قبل برای زندگی جدیدم چیده بودم، گریه میکردم
مادرش با آیهآیه قرآن دلداریام میداد
ناگهان هر دو با هم از در وارد شدند.
مثل رؤیا بود که از این معرکه خسته و خاکی ولی سالم برگشتند
همان رفتنشان طوری جانم را گرفته بود که دیگر خنده به لبهایم نمیآمد و اشک چشمم تمام نمیشد.
ابوالفضل انگار مچ پایش گرفته بود
میلنگید و همانجا پای در روی زمین نشست،
اما مصطفی قلبش برای اشکهایم گرفته بود
تنها وارد اتاق شد،
در را پشت سرش بست و بیهیچ حرفی مقابل پایم روی زمین نشست.
برای اولین بار هر دو دستم را گرفت
انگار عطش عشقش فروکش نمیکرد
با نرمی نگاهش چشمانم را نوازش میکرد ولی باز حریفِ ترسِ ریخته در جانم نمیشد
سرش را کج کرد و آهسته پرسید:
«چکار کنم دیگه گریه نکنی؟!»
به چشمانش نگاه میکردم و میترسیدم این چشمها از دستم برود
با هر پلک اشکم بیشتر میچکید
دردهای مانده بر دلش با گریه سبک نمیشد
غمزده خندید و نازم را کشید:
«هر کاری بگی میکنم، فقط یه بار بخند!»
لحنش شبیه شربت قند و گلاب، خوش عطر و طعم بود
لبهایم بیاختیار به رویش خندید
همین خنده دلش را خنک کرد
هر دو دستم را با یک دستش گرفت و دست دیگر را به سمت چشمانم بلند کرد،
بهجای اشک از روی گونه تا زیر چانهام دست کشید و دلبرانه پرسید:
«ممنونم که خندیدی! حالا بگو چی کار کنم؟»
اینهمه زخمی که روی دلم مانده بود مرهمی جز حرم نداشت
در آغوش چشمانش حرف دلم را زدم:
«میشه منو ببری حرم؟»
و ای کاش این تمنا در دلم مانده بود و به رویش نمیآوردم
آینه نگاهش شکست،
دستش از روی صورتم پایین آمد و چشمانش شرمنده به زیر افتاد.
هنوز خاک درگیری روی موهایش مانده بود
تازه دیدم گوشه گردنش خراش بلندی خورده و خط نازکی از خون روی یقه پیراهن سفیدش افتاده بود
صدا زدم:
«مصطفی! گردنت چی شده؟»
بیتوجه به سوالم، دوباره سرش را بالا آورد و با شیشه شرمی که در گلویش مانده بود، صدایش به خسخس افتاد:
«هنوز یه ساعت نیس تو رو از چنگشون دراوردم! الان که نمیدونستن کی تو این ساختمونه، فقط به خاطر اینکه دفتر #سید_علی_خامنهای بود، همه جا رو به گلوله بستن! حالا اگه تو رو بشناسن من چیکار کنم؟»
🔗 ادامه دارد ...
🔸🌺🔸--------------
🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
26.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اللهم رب شهر رمضان
🔸🌺🔸--------------
@salonemotalee