eitaa logo
سالن مطالعه
195 دنبال‌کننده
9.2هزار عکس
2.3هزار ویدیو
965 فایل
امروز کتابخوانی و علم‌آموزی نه تنها یک وظیفه‌ی ملّی، که یک واجب دینی است. امام خامنه‌ای مدیر: @Mehdi2506
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌸🍃 یهودی‌زاده‌ای به‌دنبال قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/10344 قسمت چهارم؛ 🔹بعد از برگزاری جشن‌های ۲۵۰۰ ساله، جنون باستان‌گرایی شاه بالا گرفت و او نیز دنباله‌رو پدرش شد که قصد داشت به سبک «آتاتورک» (پدر جمهوری لائیک ترکیه) مظاهر دینی را هر چه بیشتر از ساحت عمومی جامعه ایران بزداید. کما این‌که این گرایش را حتی در نامگذاری اماکن عمومی از جمله خیابان‌های پایتخت و نام‌هایی چون اکباتان، آپادانا، تخت جمشید، بزرگراه داریوش و فروشگاه‌های کوروش و شیر و خورشید و امثال آن و از همه مهم‌تر استفاده‌ی عام از پسوند «شاهنشاهی» برای پارک، خیابان، میدان و مؤسسات و نهادهای دولتی شاهد بودیم. 🔹البته بسیاری از نویسندگان و چهره‌های ادبی در همان دوران پهلوی، ارتقاء مقام شفا را به حمایت‌ کانون‌های مرموز و مشکوک و چاپلوس‌صفتیِ شخصی او مربوط می‌کردند. از جمله علی دشتی، نویسنده و سناتوری که خود وابستگی به دربار داشت و مانند خودِ شفا دارای افکار ضد دینی هم بود، شفا را صرفاً یک «مترجم میان‌مایه» می‌دانست. 🔹دشتی در نامه‌ای به محمدرضا شاه در اعتراض به جشن بزرگداشت ۲۵ سال نویسندگی شجاع‌الدین شفا می‌نویسد: "ایشان هرگز اثری نیافریده و از خود چیزی بیرون نداده، مخصوصاً در شناساندن فرهنگ ایران به دنیای خارج، کاری نکرده‌اند، تا شورای فرهنگی سلطنتی بخواهد از وی تجلیل کند. 🔹دشتی در این نامه مقام شفا را در حد یک مترجم می‌خواند: آیا با این مقدمه سزاوار است که نخستین اقدام شورای فرهنگی سلطنتی، تجلیل از یک مترجم متوسط باشد؟! 🔹دشتی در یادداشت‌هایی که پس از انقلاب منتشر کرد، درباره خصلت عام چهره‌های فرهنگی دربار نوشت: شاه از هر کسی که شبهه‌ی استقلال رأی و فکر در او می‌رفت، بدش می‌آمد… او تیپ جمشید اعلم و شجاع‌الدین شفا را می‌پسندید. (۱۴) 🔹«ابراهیم گلستان»، نویسنده و مستندسازی که خودِ او هم با سفارت انگلستان از قدیم رابطه‌ای تنگاتنگ داشت و هم از طریق شمس پهلوی و شوهرش، مهرداد پهلبد (وزیر فرهنگ و هنر طولانی‌مدت دوره پهلوی دوم) به دربار وصل بود، حتی پا را از دشتی فراتر گذاشت و صحت انتساب همان ترجمه‌های میان‌مایه به شفا را هم زیر سوال برد: قصه‌ی اولی را که از همینگوی به زبان فارسی خواندم، آقای خیلی محترمی که پدر مملکت را هم درآورد، ترجمه کرده بود. اما اصلاً همینگوی نبود. قصه را به‌صورت یک قصه‌ای که هست تعریف می‌کنند و نه به‌عنوان بنایی جلوی خواننده. این رفت آن‌جا و این‌طور گفت و چه کار کرد و… بعد هم یا مرد یا عروسی کرد یا در رفت… اما در قصه این مطرح نیست. آن‌چه مطرح است، این است که همین چرت‌وپرت را چگونه می‌گویند که درست دربیاید. اما این آقا قصهٔ همینگوی، آن هم چه قصه‌ای: «برف‌های کلیمانجارو» را طوری ترجمه کرده بود که اگر همینگوی آن را خوانده بود، خیلی زودتر خودش را می‌کشت. (۱۵) 🔹او در مصاحبه‌ای که در سال ۱۳۹۴ با بی‌بی‌سی انجام داده است درباره‌ی شفا چنین می‌گوید: گفتار «مارلیک» (مستندی از خود گلستان) در ترجمه ایتالیائی‌اش را آقای کاروزو که آن روزها مشاور فرهنگی سفارت ایتالیا در تهران بود و خود و خانمش “کمدی الهی دانته” را برای شجاع‌الدین شفا ترجمه می‌کردند و دیکته می‌کردند و آقای شفا آن را به اسم خودش که ادعا کرد از ایتالیایی شخصاً ترجمه کرده، درآورد. شما ترجمه‌های شفا چه “نغمه‌های شاعرانه لامارتین” و چه “برف‌های کلیمانجارو”ی همینگوی را بخوانید و از عمق بی‌اطلاعی و جرأت این مشاور مطبوعاتی شاه سابق شاخ دربیاورید. این‌جور آدم‌ها کم نبودند که کاش در برابرشان آدم‌هایی بودند که شعور و رسم شرافت ادبی را در ایران این‌جور خراب نمی‌کردند. (۱۶) 🔹به هر حال شفا با بالا گرفتن کار انقلاب اسلامی ایران، به‌مانند بخش عمده کارگزاران رژیم پهلوی از کشور گریخت و به پاریس رفت و ماندگار شد. او در دوره‌ی جدید کاریِ خود، پرده از ماهیت اسلام‌ستیز و از آن بالاتر، خداستیز خود برداشت و تمام تمرکز کاریِ خود را به حمله به ادیان ابراهیمی و مفهوم خدا اختصاص داد. 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/10424 🔸🌺🔸 -------------- 📚 "سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... و خواندنی @salonemotalee
🍃🌸🍃 یهودی‌زاده‌ای به‌دنبال قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/10380 قسمت پنجم؛ 🔹مشهورترین کتاب شجاع‌الدین شفا در این دوره کتابی با عنوان؛ «تولدی دیگر: ایران کهن در هزاره‌ی نو» است که سرتاسر به دروغ و جعل آیات قرآن و منابع تاریخی و مطالعات اسلامی با هدف حمله به اسلام و سایر ادیان ابراهیمی اختصاص یافته است. 🔹او در کتاب دیگری با عنوان «توضیح المسائل» که با عنوان «از کلینی تا خمینی» شهرت یافت، قلم هتاک و موهن خود را سراسر به تحریف و استهزاء تاریخ پرافتخار شیعه چرخاند تا ماهیت توحیدستیز خود و مأموریت تاریخی‌اش را (که به احتمال قوی با پیشینه‌ی اجدادی او مرتبط است) که همان مسخ اعتقادات ریشه‌دار مردم این مرز و بوم است، به‌طور کامل عیان کند. 🔹در نقد این دوره‌ی کاری شفا، کتاب‌های زیادی نوشته شده که از مهم‌ترین عناوین می‌توان به: «دین‌ستیزی نافرجام» (سیدمصطفی طباطبایی)، «نقدی بر تولدی دیگر، پاسخ به تحریفات قرآنی» (صدر حسینی)، «هزار تقلب دیگر از شجاع‌الدین شفا در تولدی دیگر» (مهدی چهل‌تنی، محمد لامعی) «دروغ و خیانت در علم و دیانت» (شجاع‌الدین شهنواز) اشاره کرد. 🔹نکته‌ی بسیار تأسف‌بار این‌که؛ کتابی از شفا، با آن سابقه‌ی ضدّیت عمیق با جمهوری اسلامی ایران و اصولاً ادیان ابراهیمی، با عنوان «افسانه خدایان» در سال ۸۳ از وزارت ارشاد مجوز انتشار گرفت و هم‌‌اکنون هم در فروشگاه‌های اینترنتی کتاب نسخه‌های آن قابل خریداری و یا حتی دریافت رایگان است. (۱۷) 🔹محتوای این کتاب، کاملاً هم‌‌جهت با دوران کاریِ پس از انقلاب او در جهت حمله به مفهوم «خدا» و ماهیت «دین» و اسطوره و افسانه خواندن این پایه‌ی اعتقادی هر فرد دین‌دار است. 🔹شجاع‌الدین شفا در ۲۷ فروردین ۱۳۸۹ در پاریس از دنیا رفت تا پرونده‌ی یکی از دین‌ستیزترین چهره‌های فرهنگی عصر پهلوی در بهشت اومانیست‌ها و دین‌ستیزان جهان (پاریس) بسته شود. نویسنده: سهیل صفاری 🔸🌺🔸 -------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی 📖 @salonemotalee
🏴🌹 🇮🇷 🌹🏴 ✡ 🔹استراتژی خزنده و رازآلود صهیونیست‌ها در ایران عصر پهلوی، از جمله اسرار ناگفته و پنهان تاریخ معاصر است. حضور عوامل یهود در رأس دستگاه سلطنت و مراکز مهم تصمیم‌گیری و سیاست‌گذاری، ایران عصر پهلوی را به پایگاهی سیاسی و استراتژیک برای صهیونیست‌ها تبدیل کرده بود. 🔹عناصر یهود در نتیجه‌ی پیروی بی‌چون و چرای دولت مردان ایرانی از آن‌ها، بر سیاست و اقتصاد کشور پنجه انداخته بودند. 🔹اما چه عاملی باعث شد تا رژیم صهیونیستی بتواند به چنین نفوذی در ایران برسد؟! برای یافتن دلیل این موضوع باید ریشه‌های شکل‌گیری اتحاد رژیم پهلوی و صهیونیسم را مورد بررسی قرار دهیم. 🔹به نظر برخی از کارشناسان، مهم‌ترین عامل اتحاد ایران و رژیم اشغالگر قدس در زمان رژیم پهلوی، نفوذ گسترده‌ی آمریکا در ایران بوده است. نفوذی که باعث شده بود که ایران در دهه‌ی ۷۰م/ ۴۰ و ۵۰ش. در منطقه‌ی خلیج فارس تبدیل به اهرم آمریکا برای ایجاد ثبات در منطقه شود. 🔹در واقع رابطه‌ی ایران و آمریکا که بعد از کودتای ۲۸ مرداد بر اساس رابطه‌ی دولت دست‌نشانده شکل گرفته بود، باعث گردید تا سیاست‌گذاری داخلی و خارجی ایران به شدت تحت تأثیر این رابطه قرار بگیرد به طوری که برای درک بهتر نحوه‌ی رفتار ایران در صحنه‌ی بین‌الملل باید ابتدا دست‌نشانده بودن دولت پهلوی را مورد بررسی قرار داد. 🔶🔸رابطه‌ی دست‌نشاندگی چیست؟ 🔹رابطه‌ی دست‌نشاندگی بین کشورها رابطه‌ای است به نفع دو طرف و متوجه امنیت بین حکومت‌های دو کشور که از حیث وسعت، ثروت و قدرت، تفاوت فراوان دارند. روابط دست‌نشاندگی از حیث ویژگی‌های هر مورد تفاوت‌های اساسی دارند، اما همه متضمن مبادله‌ی دست‌نشانده ضرورت دارند و عموماً نمی‌توان از منابع دیگر آن‌ها را به دست آورد. 🔹اهمیت این کالاها و خدمات برای امنیت دو کشور، حکومت‌های آن‌ها را در یک رابطه‌ی همکارانه و متقابلاً سودآور به هم می‌پیوندد. بدین‌سان مبادله‌ی کالاها و خدمات تجسم اصلی یک رابطه‌ی دست‌نشاندگی است. 🔹حامی نوعاً برای دست‌نشانده کمک اقتصادی، شامل وام، اعانه، توصیه‌های فنی و انتقال‌های غیرمستقیمی از قبیل سهمیه‌های وارداتی و کمک‌های کالایی و دستیاری امنیتی، شامل تربیت، ارتباطات و تجهیزات برای نیروهای نظامی، پلیس و نیروهای امنیتی کشور دست‌نشانده، تأمین می‌کند؛ توافق‌های امنیتی، از قبیل معاهده‌ها، اتحادیه‌ها و تعهدهای غیررسمی پشتیبانی و اغلب دخالت آشکار و پنهان در سیاست داخلی کشور دست‌نشانده. 🔹این کالا و خدمات به خاطر نقش حساس آن‌ها در دست‌نشاندگی، از این پس ابزار دست‌نشاندگی خوانده خواهند شد. در ازای آن دست‌نشانده نوعاً خدماتی تأمین می‌کند که بر امنیت حامی می‌افزاید: ممکن است قبول کند که به عنوان پلیس منطقه‌ای از جانب حامی خدمت کند؛ ممکن است با حامی علمیات مشترک نظامی یا اطلاعاتی اجرا کند، یا ممکن است به حامی اجازه دهد در سرزمین او پایگاه نظامی یا تسهیلات گردآوری اطلاعات تأسیس کند. [۱] 🔹بر این اساس دولت دست نشانده برای حفظ و تدوام بقای خود به مرور زمان به کمک‌های دولت حامی متکی می‌شود؛ مسئله‌ای که باعث می‌گردد تا دولت دست‌نشانده در سیاست داخلی و خارجی استقلال خود را از دست داده و مجری سیاست‌های دولت حامی بشود. مسئله‌ای که برای رژیم پهلوی بعد از کودتای ۲۸مرداد به وجود آمد. 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/13385 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
🏴🌹 🇮🇷 🌹🏴 ✡ قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/13352 ◀️ قسمت دوم 🔶🔸رژیم پهلوی و حکومت دست‌نشانده 🔹سیاست‌گذاران ایالات متحده کودتای ۱۹۵۳م/۱۳۳۲ش. را برای بازگرداندن ثبات سیاسی به کشوری که آن را برای استراتژی جهانی آمریکا در مقابله با اتحادیه شوروی حیاتی می‌انگاشتند ترتیب داده بودند. ایران در دهه‌ی بعد همچنان نقشی حیاتی در استراتژی جهانی آمریکا بازی کرد و از آن پس برای آمریکا بی‌اندازه مهم باقی ماند و پایگاه یک رابطه‌ی نیرومند دست‌نشاندگی بین دو کشور شد. رابطه‌ی دست‌نشاندگی بین ایران و آمریکا در آغاز بخشی از استراژی نگاه نو حکومت آیزنهاور بود. «نگاه نو» که در بررسی شماره‌ی (/۱۶۲-NSC) شورای امنیت ملی در تاریخ نوامبر ۱۹۵۳م. مطرح شد، تلاشی برای بازیابی ابتکار عمل در رویارویی جهانی با اتحادیه‌ی شوروی و در عین حال کاهش هزینه‌های دفاعی آمریکا بود. گرچه پایه‌ی استراتژی «نگاه نو» اندیشه‌ی دفاع از پیرامون حکومت ترومن بود. نگاه نو خواهان تلاشی اساسی برای تقویت کشورهای طرف‌دار غرب در امتداد تمامی پیرامون حوزه‌ی نفوذ شوروی بود و این طرحی بود که حکومت ترومن در دهه‌ی ۱۹۵۰م. آغاز کرده بود اما در اثر بازسازی اروپا و جنگ کره متوقف مانده بود. در نتیجه حکومت آیزنهاور شروع به استقرار روابط دست‌نشاندگی در تمامی خط پیرامون چین و شوروی نمود. بر این اساس ایران باید نقش کلیدی‌تری را در تأمین امنیت منطقه ایفا می‌کرد در واقع جایگاه ایران در خط شمالی خاورمیانه آن را برای دفاع از منطقه‌ی خیلج فارس و مدیترانه به پایگاه مهمی تبدیل کرده بود. در مجموع ایران نقش مهمی برای تداوم بخشیدن به ثبات در منطقه ایفا می‌کرد. [۲] بر این اساس دولت آمریکا با گسترش رابطه‌ی دست‌نشاندگی با رژیم پهلوی درصدد برآمد تا از ایران به عنوان وسیله‌ای برای پیگیری اهداف خود در منطقه‌ی خلیج فارس استفاده کند. به عبارتی آمریکا به منظور کاهش هزینه‌های خود از این به بعد مایل بود تا تأمین امنیت منطقه‌ی خلیج فارس را به حکومت‌های دست‌نشانده‌ی خود واگذار کند، برای همین با فروش جنگ‌افزارهای پیشرفته و آموزش‌های نظامی و اطلاعاتی به ایران تلاش می‌کرد تا زمینه برای اجرای هر چه بهتر سیاست‌های خود از سوی کشورهای دست‌نشانده‌اش را فراهم کند. در این سیاست کشور دست‌نشانده در منطقه‌ی خلیج فارس با نزدیکی و اتحاد با متحدین آمریکا باید ضریب موفقیت برنامه‌های این کشور را افزایش دهد. بر همین اساس آمریکا تقویت مناسبات بین ایران و رژیم اشغالگر قدس را آغاز نمود. 🔶🔸رابطه‌ی ایران و اسراییل روابط ایران و اسرائیل در دوره‌ی پهلوی دوم را باید در دو سطح تحلیل داخلی و بین‌المللی بررسی کرد. نظام پهلوی از راه کودتای نظامی با حمایت و دخالت مستقیم مشاوران نظامی آمریکایی تثبیت شده بود و بنابراین وابستگی استراتژیک به ایالات متحده داشت. دینی که محمدرضا شاه در قبال آمریکا داشت، حمایت از منافع این کشور در منطقه‌ی خلیج فارس، خاورمیانه و به‌ویژه آسیای میانه و قفقاز بود که حوزه‌ی نفوذ رقیب بزرگ آمریکا یعنی اتحاد شوروی بود. به عبارت دیگر، آمریکایی‌ها در یک موفقیت بزرگ توانسته بودند همسایه‌ی جنوبی اتحاد شوروی را که بزرگ‌ترین کشور خاورمیانه هم بود، تحت نفوذ درآورند. مسئله‌ای که باعث شد تا آمریکا درصد بربیاید تا رابطه‌ی بین ایران و اسراییل را در راستای تأمین منافع خود در منطقه، گسترش دهد. [۳] 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/13507 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
🏴🌹 🇮🇷 🌹🏴 ✡ قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/13385 ◀️ قسمت سوم 🔶🔸رابطه‌ی ایران و اسراییل روابط ایران و اسرائیل در دوره‌ی پهلوی دوم را باید در دو سطح تحلیل داخلی و بین‌المللی بررسی کرد. 🔹نظام پهلوی از راه کودتای نظامی با حمایت و دخالت مستقیم مشاوران نظامی آمریکایی تثبیت شده بود و بنابراین وابستگی استراتژیک به ایالات متحده داشت. دینی که محمدرضا شاه در قبال آمریکا داشت، حمایت از منافع این کشور در منطقه‌ی خلیج فارس، خاورمیانه و به‌ویژه آسیای میانه و قفقاز بود که حوزه‌ی نفوذ رقیب بزرگ آمریکا یعنی اتحاد شوروی بود. 🔹به عبارت دیگر، آمریکایی‌ها در یک موفقیت بزرگ توانسته بودند همسایه‌ی جنوبی اتحاد شوروی را که بزرگ‌ترین کشور خاورمیانه هم بود، تحت نفوذ درآورند. مسئله‌ای که باعث شد تا آمریکا درصد بربیاید تا رابطه‌ی بین ایران و اسراییل را در راستای تأمین منافع خود در منطقه، گسترش دهد. [۳] 🔹دولت ساعد در ۱۴اسفند ۱۳۲۸ به اتفاق آرا تصمیم به شناسایی اسرائیل می‌گیرد و در ۲۳ اسفند همان سال به صورت دوفاکتو این کشور را به رسمیت می‌شناسد و در بیت‌المقدس سرکنسولگری دایر می‌کند. 🔹ویلیام شوکراس درکتاب آخرین سفر شاه درباره‌ی شناسایی اسراییل توسط ایران برای اولین بار فاش می‌سازد که اسرائیل شناسایی خود را با پرداخت ۴۰۰ هزار دلار به ساعد به‌دست آورد. 🔹با این حال دولت مصدق در ۱۵ تیر ۱۳۳۰ با توجه به اعتراض‌های مردم و برخی از نمایندگان مجلس، شناسایی اسراییل را باز پس می‌گیرد اما بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ دوباره رابطه‌ی ایران با اسراییل آغاز شده و تا پیروزی انقلاب اسلامی تدوام می‌یابد. [۴] 🔹از این زمان به بعد رژیم پهلوی و اسراییل در زمینه‌های مختلفی با یک‌دیگر همکاری کردند که در زیر به برخی از آن‌ها اشاره می‌شود: 🔶🔸عملیات‌های مشترک ایران و اسراییل روابط جدّی امنیتی بین رژیم پهلوی و اسرائیل در دهه‌ی ۱۹۶۰م. به طور رسمی هنگامی آغاز شد که تیمی از مأموران اطلاعاتی اسراییل جایگزین تیمی از سیا که پرسنل ساواک را آموزش می‌داد، گردید. تیم‌های آموزشی موساد به طور متوسط دارای ۲ تا ۸ عضو بودند و تا سال ۱۹۶۵م/۱۳۴۴ش. در ایران باقی ماندند. 🔹از این زمان به بعد موساد در ساواک نفوذ گسترده‌ای می‌یابد. در همین دوره ایران و اسراییل اجرای عملیات پنهانی برضد کشورها و سازمان‌های تندرو عرب (تندرو به معنای مخالفت آن‌ها با سیاست‌های خاورمیانه‌ای آمریکاست) را آغاز کردند. 🔹موساد و ساواک برای اجرای این طرح، شبکه‌ی گسترده‌ای از خبرچین‌ها را در داخل عراق که در آن زمان جزو متحدین شوروی محسوب می‌شد را سازمان دادند. [۵] 🔶 تحریک کردهای عراق عملیات مشترک ایران و اسراییل در برانگیختن کردها به این علت بود که عراق با پشتیبانی شوروی به صورت پایگاه اصلی طرح‌ریزی نفوذ در خلیج فارس و نفوذ گروه‌های چپ‌گرا در منطقه درآمده بود. برای همین ایران و اسراییل همکاری‌های گسترده‌ای را برای تقویت و تحریک کردهای عراق علیه صدام آغاز می‌کنند. [۶] در واقع ایران و اسراییل به عنوان دو بازوی خاورمیانه‌ای آمریکا در هنگامی که شوروی از راه عراق به دنبال گسترش نفوذ خود در خاورمیانه بود به کمک کردهای عراقی می‌شتابند تا به‌وسیله‌ی آن‌ها با تضعیف عراق مانع از دستیابی شوروی به اهدافش از راه عراق بشوند. 🔶 یمن در مهر ۱۳۴۱/ ۲۶ سپتامبر ۱۹۶۲م. از سوی نظامیان طرفدار «ناصر» به رهبری سرهنگ «عبدالله سلال» برضد «امام محمد بدر» پادشاه یمن، کودتایی انجام شد و حکومت جمهوری اعلام گردید. امام البدر به عربستان گریخت و با حمایت عربستان و طرف‌داری قبایل شمال یمن، آتش جنگ داخلی در یمن برافروخته شد. در طی جنگ داخلی در یمن شمالی میان سلطنت‌طلبان و جمهوری‌خواهان (۱۹۷۰-۱۹۶۲م.)، شوروی و مصر از جمهوری‌خواهان حمایت کردند و با برقراری یک خط هوایی از قاهره به صنعا، محمولات نظامی و پشتیبانی خود را به انقلابیون رساندند. اسراییل، اردن، ایران و عربستان سعودی نیز با ارسال امکانات جنگی و آموزش نیروها، از سلطنت‌طلبان حمایت می‌کردند. همکاری دستگاه امنیتی ایران و عربستان سعودی در موضوع یمن جنوبی، برجسته‌ترین نمود رابطه‌ی نیروهای امنیتی ایران (و اسراییل) با عربستان بود. در این مقطع به منظور کمک به نیروهای امام البدر، اسراییل سلاح‌های به غنیمت گرفته شده در جنگ با اعراب را به ایران می‌فرستاد تا پس از بازسازی و بسته‌بندی جدید به یمن ارسال شود. [۷] 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/13549 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
🏴🌹 🇮🇷 🌹🏴 ✡ قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/13507 ◀️ قسمت چهارم 🔶🔸عملیات‌های مشترک ایران و اسرائیل ۲. 🔶 ۴. دخالت نظامی در عمان 🔹ایران و عربستان سعودی در دهه‌ی ۶۰م/۴۰ش، اقدام به سازمان‌دهی یک سازمان اطلاعاتی غیررسمی به نام باشگاه سافار نمودند. این سازمان که شامل فرانسه، مصر و مراکش هم می‌شد، در دهه‌ی ۱۹۷۰م/۵۰ش. برای مقابله با نفوذ کمونیسم در آفریقا تأسیس شد تا برای کشورهای آفریقایی دوست که در خطر حمله‌ی نیروهای طرف‌دار شوروی بودند، اسلحه، اطلاعات و منابع مالی فراهم کند. 🔹اگرچه ایالات متحده به طور رسمی عضو باشگاه نبود ولی به شدت فعالیت‌های این باشگاه را تأیید می‌کرد؛ زیرا خود آمریکا هم عملیات‌هایی مشابه و هم راستای آن در آفریقا به عمل می‌آورد و به ظاهر باشگاه سافاری، آمریکا را در جریان کامل فعالیت‌های خود می‌گذارد. این باشگاه در زئیر، سومالی، اتیوپی و عمان فعالیت‌هایی انجام می‌دادند. 🔹در میانه‌ی دهه‌ی ۱۹۷۰م/۵۰ش. ایران کمک نظامی گسترده‌ای برای دولت عمان فراهم آورد تا شورش ظفار را درهم شکند. ایران با حمایت مشترک آمریکا و اسراییل، اسلحه در اختیار «سلطان قابوس» قرار داد. در ۲۹ آذر ۱۳۵۲ ارتش ایران مستقیماً وارد عمل شد و در طول ۲ سال بعد منطقه‌ی ظفار را از چریک‌های عمانی پاک‌سازی نمود. [۸] 🔹شاید تصور شود همکاری اطلاعاتی اسراییل با ایران صرفاً در مورد مسائل برون مرزی بوده است، در حالی که به ظاهر در تهران نیز کارشناسان صهیونیست برضد کشورهای اسلامی و عربی فعالیت‌هایی را صورت می‌دادند: ژنرال امیت (رئیس رکن ۲ ارتش اسراییل) توانست موافقت شاه را در مورد تعلیم مأموران ساواک در عملیات ضدجاسوسی و مشترکاً به‌دست آوردن اطلاعات امنیتی از راه دخول به سفارتخانه‌ی کشورهای دشمن در تهران جلب کند. در واقع بعد از ملاقات او با شاه، طبق اظهار مقام‌های عالی‌رتبه‌ی ساواک، مأموران عربی زبان موساد توانستند دیپلمات‌های ساده‌لوح عرب را در تهران با پول و زن تطمیع کرده و به داخل سفارتخانه‌های آن‌ها راه یابند و با گشودن کیسه‌های سیاسی از محتویات آن‌ها عکسبرداری کنند. 🔹بنا بر این اظهار صریح، تمامی امکانات ساواک در اختیار موساد قرار می‌گرفت تا مأموران این سازمان اطلاعاتی، دیپلمات‌های عرب و مسلمان را کاملاً در کنترل خود درآورند. 🔹به عبارت دیگر، همکاری امنیتی ایران با اسراییل موجب می‌شد اسراییل نقشی را که انگلیس و سپس آمریکا برای این پایگاه خود در خاورمیانه تعیین کرده بودند، یعنی تضعیف کشورهای اسلامی، به خوبی دنبال کند. 🔹باید دید در ازای این خدمات به صهیونیست‌ها، ملت ایران چه چیزی دریافت کرد. قضاوت در این زمینه چندان دشوار نیست؛ دستاورد همکاری مشترک صهیونیست‌ها با پهلوی دوم برای ملت ایران جز خفقان بیشتر نبوده است. [۹] 🔶🔸همکاری‌های نظامی همکاری‌های نظامی ایران و اسراییل گسترده بود و شامل همکاری درباره‌ی فروش اسلحه و نیز آموزش نیروهای ایرانی در حوزه‌ی جنگ زمینی، اطلاعات، ضداطلاعات و نیروهای هوایی بود. 🔹همکاری‌های نظامی دو طرف تا سرنگونی رژیم پهلوی ادامه داشت. در دهه‌ی ۱۹۶۰م./۱۳۴۰ش سفارش‌های تسلیحاتی ایران از اسراییل رشد پیدا کرد. از جمله معروف‌ترین خریدهای تسلیحاتی شاه از اسراییل، مسلسل‌های یوزی بود. 🔹در ژانویه‌ی ۱۹۶۳م/۱۳۴۲ش. رئیس ستاد ارتش اسراییل، زوی تزور از ایران دیدار کرد و این دیدار طلیعه‌ی گسترش همکاری‌های نظامی دو کشور بود. همچنین قراردادهای متعددی برای تعمیر هواپیماهای جنگنده مانند هواپیمای (۸۶-F) در اسراییل به امضای مقام‌های ارتش دو کشور رسید. 🔹یکی از پروژه‌های مشترک ایران و اسراییل، توسعه‌ی موشک‌های دوربرد با قابلیت حمل کلاهک هسته‌ای بود. این موشک‌ها از تولیدات خود اسراییل بود و تحقیقات مربوط به آن از دهه‌ی ۱۹۵۰م/۱۳۳۰ش. آغاز شده بود. در بهار ۱۹۷۷م/۱۳۵۶ش. شیمون پرز، وزیر دفاع اسراییل در تهران موافقت‌نامه‌ی محرمانه‌ای برای تولید یک موشک پیشرفته، امضا کرد. 🔹ایران باید هزینه‌ی این طرح را از طریق معادل یک بیلیون دلار نفت صادراتی به اسراییل می‌پرداخت. همچنین ایران موظف بود یک فرودگاه ویژه، یک کارخانه‌ی مونتاژ و سایتی برای آزمایشات گسترده‌تر فراهم کند. این پروژه با سقوط شاه به پایان رسید. [۱۰] 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/13576 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotale
🏴🌹 🇮🇷 🌹🏴 ✡ قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/13549 ◀️ قسمت پنجم 🔶🔸عملیات‌های مشترک ایران و اسرائیل ۳. 🔶 همکاری اقتصادی 🔹همکاری رژیم پهلوی و اسراییل در زمینه‌ی اقتصادی نیز حائز اهمیت زیادی در حوزه‌های مختلف و به خصوص تأمین امنیت نفتی این رژیم بود. ایران پس از کودتای ۲۸ مرداد از راه معامله‌گران خصوصی اقدام به فروش نفت به اسراییل کرد اما از سال ۱۹۵۷م/۱۳۳۶ش. فروش رسمی نفت به اسراییل آغاز شد. 🔹اسراییل برای واردات نفت از ایران نخست به احداث خط لوله‌ی ۸ اینچی ایلات-بئرشبع در۱۹۵۷م. و سپس خط لوله‌ی ۱۶ اینچی در سال۱۹۶۰م/۱۳۳۹ش. نمود. اما علاوه بر نفت؛ ایران و اسراییل تا زمان انقلاب اسلامی درصدد بودند در زمینه‌های دیگر اقتصادی نیز روابط خود را گسترش دهند. 🔹باید یادآور شد که این روابط تابعی از خواست آمریکا بوده است. هر جا که آمریکا می‌خواست این رابطه تسریع می‌شد و یا برعکس هرجا تشخیص می‌داد این رابطه کندتر می‌گشت. برای نمونه درخواست اسراییل برای احداث یک پالایشگاه در اشدود با مشارکت ایران مورد پذیرش قرار نگرفت. در حقیقت مهم‌ترین دلیل عدم پذیرش ایران، مخالفت آمریکا بود. 🔹در یکی از اسناد سفارت آمریکا در ایران در اوت۱۹۷۰م/۱۳۴۹ش. چنین آمده است: "ما در این مقطع زمانی بحرانی بر این هستیم که هرگونه همراهی آمریکا که ممکن است مناسبات این کشور با کشورهای دوست عرب صادر کننده‌ی نفت را به خطر اندازد را اجتناب کنیم." از این رو ایران نیز در راستای همین سیاست آمریکا حاضر به احداث پالایشگاه برای اسراییل نشد. [۱۱] 🔶🔸نتیجه‌گیری 🔹مروری بر روند تعیین سیاست خارجی پهلوی دوم نشان دهنده‌ی این است که محمدرضا شاه بعد از کودتای ۲۸مرداد ماه و نقش آمریکایی‌ها در بازگردان او به سلطنت، به شدت تدوام حکومت خود را وابسته به تأمین نظر آمریکا می‌دانست، برای همین همواره تلاش می‌کرد تا سیاست‌هایی را در پیش بگیرد که باعث تداوم کمک آمریکا به او شود؛ از این رو وی در سیاست‌گذاری خارجی ایران در طول حکومتش همواره سعی کرد تا به عنوان بازوی خاورمیانه‌ای آمریکا عمل کند. 🔹در راستای چنین سیاستی وی سیاست نزدیکی با اسراییل را در پیش گرفت و سعی کرد تا سطح روابطش را با رژیم صهیونیستی گسترش دهد و البته در این بین خطوط کلی روابط این دو بر اساس سیاست‌های کلی آمریکا در منطقه شکل می‌گرفت. برای همین ایران در طول دهه‌ی ۷۰م/۵۰ش با یاری اسراییل به مهار موج‌های ضدآمریکایی در منطقه اقدام کرد. 🔹این نکته در این جا حائز اهمیت است که بر اساس سیاست آمریکا؛ باید امنیت منطقه توسط خود کشورهای خلیج فارس تأمین شود و ایران برای ایفای چنین نقشی نیازمند تجهیز نظامی و توسعه‌ی سیستم‌های امنیتی بود. از همین رو برای رسیدن به چنین هدفی گسترش روابط ایران و رژیم صهیونیستی در دستور کار آمریکا قرار گرفت و در این بین بهاییان نیز نقش دلال را در توسعه‌ی این روابط ایفا می‌کردند. نویسنده: محسن موسوی‌زاده والحمدلله 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotale
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 ✡ طراح و فرمانده کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ کیست؟ 🔶🔸آغاز سخن 🔹تاکنون نقش "جرج کندی یانگ" در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و پیوندهای او با حکومت محمدرضا پهلوی در سال‌های پس از کودتا مورد توجه مورّخین ایرانی قرار نگرفته است. 🔹جرج کندی یانگ (۱۹۱۱- ۱۹۹۰) از چهره‌های سرشناس سیاسی و اطلاعاتی تاریخ معاصر بریتانیاست. 🔹او به دلیل جایگاه برجسته‌اش در حوادث معروف به «توطئه علیه دولت ویلسون» و نقش او در ایجاد شبکه‌های سرّی پیمان ناتو در دوران جنگ سرد، به‌ویژه شبکه گلادیو در ایتالیا، مورد توجه جدی پژوهشگران بریتانیا و سایر کشورهای غربی است. 🔹مورخین اطلاعاتی از یانگ به‌عنوان طراح عملیات کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ نام می‌برند؛ زیرا او در سال ۱۳۳۲ قائم‌مقام اینتلیجنس سرویس بریتانیا (ام. آی. سیکس) بود و در این سمت طراحی و فرماندهی «عملیات چکمه» را به‌دست داشت. 🔹یانگ در سال‌های پسین با محمدرضا پهلوی و سِر شاپور ریپورتر رابطه نزدیک داشت. تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی ایران هم در خریدهای نظامی ایران از انگلیس و هم در فعالیت‌های به‌غایت مخفی شبکه‌های اطلاعاتی بریتانیا و پیمان ناتو در ایران مؤثر بود. 🔶🔸جرج کندی یانگ کیست؟ 🔹بررسی خود را از زندگینامه رسمی جرج کندی یانگ، مندرج در «هو ایز هو»، آغاز می‌کنیم. یانگ در این زندگینامه مختصر، خود را چنین معرفی کرده است: 👈 جرج کندی یانگ، متولد ۸ آوریل ۱۹۱۱، پسر مرحوم جرج استوارت یانگ و مارگارت کندی 👈 تحصیلات دانشگاهی خود را در سال ۱۹۳۶ در دانشگاه ییل با مدرک کارشناسی ارشد در رشته علوم سیاسی به پایان برد 👈 در سال‌های ۱۹۳۶- ۱۹۳۸ عضو هیئت تحریریه گلاسکو هرالد و در سال ۱۹۳۹ در خبرگزاری انگلیسی یونایتدپرس شاغل بود. 👈 در دوران جنگ جهانی دوم، در سال‌های ۱۹۳۹- ۱۹۴۵ در شرق آفریقا، ایتالیا و اروپای غربی خدمت کرد. 👈 در سال ۱۹۴۶ به‌عنوان خبرنگار خبرگزاری انگلیسی یونایتدپرس در برلین مستقر شد و در همین سال به عضویت وزارت خارجه بریتانیا در آمد. 👈 از سال ۱۹۴۹ در دپارتمان روابط اقتصادی وزارت خارجه و از سال ۱۹۵۱ در دفتر خاورمیانه شاغل بود. 👈 در سال‌های ۱۹۵۳- ۱۹۶۱ در وزارت دفاع خدمت ‌کرد و در سال ۱۹۶۰ معاون وزیر شد. در سال‌های ۱۹۶۱- ۱۹۷۶ در کمپانی کلینورت بنسون شاغل بود. 🔹چنان‌که می‌بینیم، در این زندگینامه کمترین اشاره‌ای به مناصب و فعالیت‌های اطلاعاتی جرج کندی یانگ مندرج نیست. 🔹در سال ۱۹۹۳م/۱۳۷۲ش، یعنی دو سال پس از مرگ جرج کندی یانگ، انتشارات فی‌بر در لندن کتابی منتشر کرد با عنوان کتاب جاسوسی فی‌بر. ویراستار این اثر یکی از سرشناس‌ترین مورّخین اطلاعاتی بریتانیاست که از نام مستعار «نیجل وست» استفاده می‌کند. نام واقعی او «روپرت الاسون» و از اعضای فعال حزب محافظه‌کار است. 🔹الاسون ده سال نماینده مجلس عوام بود و هم‌اکنون سردبیری بخش اروپایی فصلنامه اطلاعاتی را به‌عهده دارد. نیجل وست مؤلف کتب فراوانی درباره‌ی تاریخ سرویس‌های اطلاعاتی و امنیتی بریتانیاست. بررسی آثار نیجل وست بیانگر پیوندهای او با سرویس‌های مخفی بریتانیاست. و شیوه تحلیل و سبک نگارش وی به‌گونه‌ای است که باید او را مورّخ نیمه‌رسمی این سرویس‌ها به‌شمار آورد. 🔹نیجل وست نخستین مورخی است که به‌طور مشروح درباره‌ی نقش جرج کندی یانگ در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ سخن گفت. 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/14105 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotale
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 ✡ طراح و فرمانده کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ کیست؟ قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/14071 ◀️ قسمت دوم 🔶🔸سیمای خانوادگی جرج کندی یانگ 🔹پیوندهای خاندان یانگ با شبکه جهان‌شمول و به هم بافته زرسالاری جهانی برای ترسیم سیمای واقعی جرج کندی یانگ و شناخت علل و اهداف اقدامات مهم و جنجالی او از اهمیت اساسی برخوردار است. اعم از؛ 👈 کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، 👈 تأسیس شبکه‌های سرّی ناتو در بخش مهمی از جهان، 👈 ایجاد و تقویت گروه‌های فاشیستی و تروریستی در بریتانیا و ایتالیا و آلمان و سایر کشورها، 👈 و ماجرای موسوم به توطئه علیه دولت ویلسون- 🔹اگر این پیوندهای دیرین و عمیق شناخته نشود، جرج کندی یانگ تنها به‌عنوان یک افسر اطلاعاتی ماجراجو و در برخی موارد خودسر جلوه‌گر خواهد شد گویا تنها به‌دلیل مختصات شخصیتی و ساختار فکری خود به افراطی‌گری تمایل داشت. 🔹این گرایشی است که در کتب و مقالات منتشر شده درباره‌ی یانگ مشاهده می‌شود. در این منابع، از جرج کندی یانگ به‌عنوان «فاشیست» و «نژادپرست» سخن می‌رود ولی به پیوندهای او فراتر از سرویس‌ اطلاعاتی بریتانیا و گروه‌های افراطی راست‌گرا اشاره‌ای مندرج نیست. 🔹در واقع، پیوندهای استوار و ریشه‌دار با شبکه زرسالاری جهانی چهره‌ی پنهان‌تر جرج کندی یانگ است که باید اهمیت آن را فراتر از پیوندهای او با سرویس اطلاعاتی و گروه‌های افراطی بریتانیا ارزیابی کرد. 🔹در بررسی زیر، این چهره‌ی ناشناخته‌ی جرج کندی یانگ مورد توجه قرار گرفته است. 🔹یانگ عضوی از یک شبکه به هم پیوسته و کهنِ جهان‌وطن بود و اقدامات او در چارچوب منافع و برنامه‌های پیچیده این شبکه انجام گرفت. او به خاندانی تعلق دارد که در سده هیجدهم فراماسونری را در اسکاتلند و آمریکای شمالی بنیاد نهادند و در سده‌های نوزدهم و بیستم از پیوندهای استوار با بنیادهای نامدار یهودی-صهیونیستی چون روچیلد و واربورگ و  هامبرو و لازارد و غیره برخوردار بودند. 🔹بنابراین، زمانی‌که نگارنده از نقش بزرگ و ناشناخته شبکه صهیونیستی در حوادث سال‌های ۱۳۲۰-۱۳۳۲ ایران سخن می‌گوید، که در پیوند تنگاتنگ با سرویس‌های اطلاعاتی بریتانیا و ایالات متحده عمل می‌کرد ولی به‌دنبال اهداف و منافع خاص خود بود، از جمله و به‌ویژه به‌دلیل جایگاه و نقش جرج کندی یانگ است. 🔹در این بررسی با نام برخی از کمپانی‌ها و مؤسسات مقتدری که در دوران پهلوی با ایران و سرنوشت تاریخی ما پیوند مستقیم داشتند آشنا خواهیم شد. 🔶🔸خاندان یانگ، تکاپوهای استعماری و فراماسونری 🔹جرج کندی یانگ در اصل به کلان (طایفه یا عشیره) اسکاتلندیِ یانگ [۱۸] تعلق دارد. پیشینه اقامت این خاندان در اسکاتلند به اوائل سده شانزدهم میلادی می‌رسد. در کهن‌ترین سندی که مؤید حضور آنان در این سرزمین است از فردی به‌نام پیتر یانگ به‌عنوان «رئیس خانواده یانگ» یاد شده که در حوالی سال ۱۵۰۷م/۸۸۶ش. در اسکاتلند اقامت داشت. 🔹در طول سده‌های اخیر، اعضای این خانواده در تکاپوهای استعماری و تجارت برده و تریاک فعال و از پیوندهای گسترده و عمیق با زرسالاران یهودی برخوردار بودند. در سده هفدهم فردی به نام كاپیتان هنری یانگ از ناخداهای كمپانی هند شرقی بریتانیا بود. او در سال ۱۶۶۹م/۱۰۴۸ش عضو شورای بمبئی و قائم‌مقام جرالد اونگیر، حكمران بمبئی شد ولی كمی بعد به تخلفاتی متهم گردید، كارش به محكمه كشید و عزل شد. 🔹با تأسیس گراندلژ انگلستان در سال ۱۷۱۷م/۱۰۹۶ش در لندن، برخی از اعضای كلان یانگ را از گردانندگان اصلی نهاد نوپای فراماسونری می‌یابیم. تأسیس و گسترش فراماسونری در اسكاتلند با نام خاندان یانگ در پیوند است. 🔹كاپیتان جان یانگ به مدت بیست سال گرداننده‌ی واقعی سازمان‌های ماسونی اسكاتلند بود و در سال‌های ۱۷۵۲-۱۷۳۷ در مقام نایب استاد اعظم گراندلژ اسكاتلند جای داشت. او سپس برای مأموریت نظامی به قاره آمریكا رفت و در سمت استاد اعظم ناحیه‌ای لژهای تابع گراندلژ اسكاتلند در آمریكای شمالی و جزایر هند غربی به تكاپوهای ماسونی خود ادامه داد. 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/14130 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotale
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 ✡ طراح و فرمانده کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ کیست؟ قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/14105 ◀️ قسمت سوم 🔶🔸خاندان یانگ، تکاپوهای استعماری و فراماسونری 🔹جان یانگ در ۱۷۷۹م/۱۱۵۸ش به درجه سرلشگری رسید و در ۱۷۸۶ درگذشت. اولین تكاپوهای فراماسونری در آمریكای شمالی از سال ۱۷۳۰ آغاز شد و علاوه بر جان یانگ یكی دیگر از اعضای این خاندان به‌نام ماتیو یانگ نیز در زمره نخستین گردانندگان لژهای ماسونی آمریكای شمالی بود. 🔹در سده نوزدهم میلادی اعضای خاندان یانگ را در تكاپوهای كمپانی هند شرقی بریتانیا فعال می‌یابیم. در این دوران، سِر ویلیام یانگ عضو هیئت مدیره كمپانی هند شرقی بود. او در بمبئی به استخدام كمپانی هند شرقی درآمد، مدتی در مالابار خدمت كرد، سپس در اشغال كلمبو و جنگ سینگلس شركت نمود، و در جنگ دكن تأمین سوروسات قشون آرتور ولزلی را عهده‌دار بود. ویلیام یانگ در سال ۱۸۲۱م/۱۲۰۰ش به مقام بارونتی دست یافت و عضو هیئت مدیره كمپانی هند شرقی شد. 🔹رابطه ویلیام یانگ با آرتور ولزلی بیانگر سننی است كه از گذشته دور تا به امروز تداوم یافته و هم‌پیوندی اعضای خاندان‌های زرسالاری را جلوه‌گر می‌سازد كه تاریخ دوران استعماری جهان را در طول سده‌های اخیر رقم زده‌اند. 🔹درباره‌ی خاندان ولزلی و به‌ویژه دو عضو نامدار آن، ریچارد ولزلی (ارل مورنینگتون، نایب‌السلطنه هند بریتانیا) و آرتور ولزلی (دوك ولینگتون و فاتح جنگ واترلو)، پیوندهای ایشان با زرسالاران یهودی و خاندان روچیلد و نقش آنان در تحولات تاریخ معاصر ایران در كتاب زرسالاران به‌تفصیل سخن گفته‌ شده. 🔹پس از فوت سِر ویلیام یانگ در ۱۸۴۸م/۱۲۲۷ش، یكی دیگر از اعضای خاندان فوق، به‌نام رابرت یانگ، كه به حرفه چاپ و نشر اشتغال داشت و «با زبان‌های عبری و شرقی» (قاعدتاً عربی و فارسی) آشنا بود، طی سال‌های  ۱۸۶۱-۱۸۵۶در بندر مهم تجاری سورت (غرب هند) مستقر شد و به نشر كتب تبشیری پرداخت. 🔹از اعضای نامدار خاندان یانگ در سده نوزدهم، باید به كاپیتان سِر جرج یانگ و پسرش سِر ویلیام مكورث یانگ اشاره كرد. 🔹سِر ویلیام یانگ اخیرا و در نیمه دوّم سده نوزدهم و اوائل سده بیستم میلادی می‌زیست. او تحصیلات خود را در دبیرستان اشرافی اتون و كالج كینگ دانشگاه كمبریج به‌پایان برد. در سال ۱۸۶۳ به خدمت حكومت هند بریتانیا درآمد و كار خود را در بنگال شروع كرد. در سال‌های ۱۹۰۵-۱۸۸۹ مدیر امور مالی منطقه پنجاب بود و در ۱۸۹۳ عضو شورای‌عالی قانون‌گزاری حكومت هند بریتانیا شد. او در سال‌های  ۱۹۰۲-۱۸۹۷ قائم‌مقام حكومت پنجاب بود. در سال ۱۸۹۷ نشان عالی شهسوار فرمانده ستاره هند به ویلیام یانگ اعطا شد. 🔶🔸خاندان یانگ و آغاز توطئه‌های صهیونیستی در خاورمیانه 🔹اولین نماینده رسمی دولت بریتانیا در شهر بیت‌المقدس نیز یكی از اعضای خاندان یانگ، به‌نام و. ت. یانگ، بود. كنسولگری بریتانیا در بیتالمقدس در سال ۱۸۳۸ آغاز به‌كار كرد و یانگ در مقام نایب كنسول در این شهر مستقر شد. او اندكی بعد، در سال ۱۸۴۱ به مقام كنسولی ارتقاء یافت. چنان‌كه یادداشت‌های ارل شافتسبوری هفتم، دوست صمیمی زرسالاران یهودی و حامی سرسخت صهیونیست‌ها، نشان می‌دهد، یانگ این مأموریت را به‌دلیل علاقه شخصی و با تلاش فراوان به‌دست آورد. 🔹این لرد شافتسبوری از تبار آنتونی اشلی كوپر (ارل شافتسبوری اوّل)، رهبر نامدار اشراف توطئه‌گر پروتستان بریتانیا در سده هفدهم میلادی است و از جانب مادر به خاندان چرچیل تعلق دارد؛ همان خاندانی كه همچون خاندان شافتسبوری، تاریخ آن با دسیسه‌گری و زدوبند سیاسی و مالی و پیوندهای عمیق با زرسالاران یهودی آغاز می‌شود و تا به امروز تداوم می‌یابد. 🔹استقرار یانگ در بیت‌المقدس در زمان اقتدار پالمرستون در بریتانیا و سلطنت لویی فیلیپ در فرانسه و حكومت محمدعلی پاشا در مصر صورت گرفت و سرآغاز برنامه درازمدت و پیچیده‌ای بود كه از آن زمان برای ایجاد دولت یهود در فلسطین آغاز شد و ۱۱۰ سال بعد، در ۱۴ مه ۱۹۴۸م/۱۳۲۷ش به اعلام رسمی موجودیت دولت اسرائیل انجامید. 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/14161 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotale
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 طراح و فرمانده کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ کیست؟ قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/14130 ◀️ قسمت چهارم 🔶🔸خاندان یانگ و آغاز توطئه‌های صهیونیستی در خاورمیانه 🔹استقرار یانگ در بیت‌المقدس در زمان اقتدار پالمرستون در بریتانیا و سلطنت لویی فیلیپ در فرانسه و حكومت محمدعلی پاشا در مصر صورت گرفت؛ و سرآغاز برنامه درازمدت و پیچیده‌ای بود كه از آن زمان برای ایجاد دولت یهود در فلسطین آغاز شد، و ۱۱۰ سال بعد، در ۱۴ مه ۱۹۴۸م/۱۳۲۷ش به اعلام رسمی موجودیت دولت اسرائیل انجامید. 🔹یانگ پس از استقرار در بیت‌المقدس تحریک و تفتین علیه بزرگان شهر و به‌ویژه خاندان حسینی را آغاز كرد و دسیسه‌های او به شورش بزرگ مردم شهر انجامید. این شورش از تابستان ۱۸۴۳ تا پائیز ۱۸۴۴م/۱۲۲۳ش به درازا كشید؛ و سرانجام، به‌دلیل درخواست و اعمال فشار كنسول‌های بریتانیا و فرانسه بر دولت عثمانی، با تبعید پنج تن از اعیان بیت‌المقدس خاتمه یافت. مورّخین از این حادثه به‌عنوان سرآغاز ظهور احساسات خصمانه‌ی مردم فلسطین علیه اروپاییان غربی یاد می‌كنند. 🔹یانگ شالوده‌ای را بنیاد نهاد كه به‌وسیله جیمز فین، كنسول بعدی بریتانیا در بیت‌المقدس (۱۸۶۲-۱۸۴۵) پی گرفته شد. فین نیز، كه در تاریخ‌نگاری صهیونیستی مورد تمجید فراوان است، به‌شدت علیه خاندان حسینی عمل می‌كرد؛ به‌طور مدام به ایشان تهمت می‌زد و از آنان به دولت عثمانی شكایت می‌كرد. 🔶🔸خاندان یانگ و شبکه زرسالاری یهودی 🔹امروزه دودمان یانگ بسیار پرجمعیت و گسترده است و اعضای ثروتمند و متنفذ آن در رده‌های بالای الیگارشی انگلوساکسون حضور دارند. بررسی زندگینامه و مشاغل اعضای سرشناس کنونی این خاندان بیانگر تداوم سنن دیرین گذشته و پیوندهای گسترده آنان با زرسالاران یهودی است: 🔹لرد یانگ گرافام مقتدرترین چهره خاندان یانگ در اواخر سده بیستم میلادی است. دیوید یانگ، که در سال ۱۹۸۴م/۱۳۶۳ش به مقام بارونی دست یافت و «لرد یانگ گرافام» لقب گرفت، در سال‌های ۱۹۸۰-۱۹۷۵ رئیس سازمان بازسازی روانی به‌وسیله تربیت (ORT) بود و از سال ۱۹۹۰ ریاست اتحادیه جهانی ORT را به‌دست داشت. وی در سال‌های ۱۹۸۲-۱۹۷۹ از گردانندگان مرکز مطالعات سیاستگذاری بود که یکی از مهم‌ترین نهادهای سیاستگذاری بریتانیا به‌شمار می‌رود. 🔹دیوید یانگ در سال‌های ۱۹۸۴-۱۹۸۱ ریاست شورای بین‌المللی خدمات اجتماعی و رفاهی یهودیان را به‌دست داشت و از سال ۱۹۹۰ رئیس سازمان حمایت از یهودیان بود که از ثروتمندترین مؤسسات خیریه بریتانیاست که سالیانه حدود ۴۰ میلیون پوند هزینه می‌کند. وی در سال ۱۹۹۲ ریاست سازمان فوق را به لرد مایکل لوی، دوست صمیمی تونلی بلر (نخستوزیر اسبق بریتانیا)، واگذار کرد. 🔹لرد یانگ عضو هیئت مدیره مؤسسه مطالعات عبری دانشگاه آکسفورد نیز هست و به‌عنوان یکی از دوستان نزدیک لرد ویکتور روچیلد (متوفی ۱۹۹۰) و پسرش لرد یاکوب روچیلد و خانم تاچر شناخته می‌شود. 🔹دیوید یانگ از مشاوران اصلی مارگارت تاچر بود و در دولت او (۱۹۷۹-۱۹۹۰) مشاغل مهمی چون مشاورت صنعتی و سپس مشاورت ویژه نخست‌وزیر (۱۹۷۹ -۱۹۸۲)، ریاست کمیسیون نیروی انسانی (۱۹۸۲-۱۹۸۴)، وزارت اشتغال وزارت تجارت و صنعت (۱۹۸۷-۱۹۸۹) را به‌دست داشت و در سال‌های ۱۹۸۹-۱۹۹۰ نایب‌رئیس حزب محافظه‌کار بود. 🔹از لرد یانگ به‌عنوان یکی از طراحان اصلی سیاست خصوصی‌سازی دولت تاچر نام می‌برند. مارگارت تاچر زمانی گفته بود: «دیگران برای من معضل می‌آورند و دیوید راه حل.» 🔹لرد یانگ گرافام در کنار یهودیان سرشناسی چون لرد یاکوب روچیلد، لرد دیوید سیف و کِنِت مارکس (مالکین کمپانی مارکس و اسپنسر)، نیکلاس سفیر، کالین لهمن، بریان کوهن و سِر دیوید آلیانس (یهودی ایرانی) عضو هیئت مدیره اتاق بازرگانی بریتانیا-اسرائیل است. 🔹لرد یانگ در شورای مشاوران خصوصی ملکه الیزابت دوم نیز عضویت دارد. او از سال ۱۹۹۰ ریاست کمپانی کابل اند وایرلس را به‌دست دارد. 🔹بارونس یانگ فرد نامدار دیگر این خاندان در سال‌های اخیر است. او در اصل به خاندان بیکر تعلق دارد که به‌دلیل ازدواج با جئوفری یانگ به خاندان یانگ ملحق شد. ژانت یانگ به اولین نسل لردهای مؤنث بریتانیا تعلق دارد. لیدی یانگ دو دهه پیش از خانم مارگارت تاچر، در سال ۱۹۷۱ به مقام لردی دست یافت و به “بارونس” ملقب شد. (خانم تاچر در سال ۱۹۹۲ بارونس شد.) 🔹بارونس یانگ در سال‌های ۱۹۶۷ -۱۹۷۲ رهبری جناح حزب محافظه‌کار در مجلس لردها را به‌دست داشت؛ و در دوران نخست‌وزیری خانم تاچر در یک اقدام نمایشی طی سال‌های ۱۹۸۱-۱۹۸۳ در مقام رئیس مجلس لردها جای گرفت. 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/14202 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 ✡ طراح و فرمانده کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ کیست؟ قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/14161 ◀️ قسمت پنجم 🔶🔸خاندان یانگ و شبکه زرسالاری یهودی 🔹بارونس یانگ در سال‌های ۱۹۶۷ -۱۹۷۲ رهبری جناح حزب محافظه‌کار در مجلس لردها را به‌دست داشت و در دوران نخست‌وزیری خانم تاچر در یک اقدام نمایشی طی سال‌های ۱۹۸۱-۱۹۸۳ در مقام رئیس مجلس لردها جای گرفت. پس از کناره‌گیری از فعالیت پارلمانی، بارونس یانگ در سال ۱۹۸۷م/۱۳۶۶ش عضو هیئت مدیره دو کمپانی سرشناس متعلق به زرسالاران یهودی و شرکای ایشان شد: «مارکس و اسپنسر» و «بانک وستمینستر». 🔹از سایر اعضای کنونی کلان یانگ، که پیوند آنان با شبکه جهانی زرسالاری یهودی کاملاً آشکار است، باید به رابرت یانگ (تاجر اسلحه) اشاره کرد. رابرت یانگ در سال‌های ۱۹۷۱- ۱۹۸۶ در کمپانی رولزرویس اشتغال داشت و در سال‌های ۱۹۷۷- ۱۹۷۹ رئیس بخش تولیدات نظامی آن بود. وی در سال‌های ۱۹۸۱- ۱۹۸۵ از مدیران بخش تجاری مجتمع تسلیحاتی ویکرز بود و از سال ۱۹۸۳ عضو ستاد بررسی‌های سیاست مرکزی. رابرت یانگ از سال ۱۹۹۰ مدیر کمپانی بیوفورد  است. 🔹کمپانی‌های رولزرویس و ویکرز به‌عنوان مهم‌ترین مؤسسات تسلیحاتی متعلق به زرسالاران یهودی و شرکای ایشان شناخته می‌شوند. در سال ۱۸۸۴ لرد ناتانیل روچیلد و سِر ارنست کاسل، دو زرسالار بزرگ یهودی بریتانیا، در شراکت با یک مخترع آمریکایی به‌نام حیرام ماکسیم و فردی به‌نام آلبرت ویکرز، از صاحبان صنایع آهن منطقه شفیلد، کمپانی اسلحه ماکسیم را تأسیس کردند. مسلسل ماکسیم دستاورد نوین این کمپانی برای بشریت بود. 🔹لرد روچیلد و کاسل چهار سال بعد (۱۸۸۸) کمپانی بزرگ‌تری به‌نام کمپانی اسلحه و مهمات نوردنفلت ایجاد کردند که از همکاری و مشارکت یک یهودی دیگر به‌نام سِر بازیل زاهاروف برخوردار بود. 🔹زاهاروف به‌عنوان بزرگ‌ترین دلال اسلحه جهان در اواخر سده نوزدهم و اوائل سده بیستم میلادی شناخته می‌شود و به «تاجر مرگ» شهرت دارد. دو سال بعد، لرد روچیلد و کاسل مؤسسات پیشین را ادغام کردند و با سرمایه ۲/۵ میلیون پوند کمپانی پسران ویکرز و ماکسیم را بنیاد نهادند. 🔹در سال ۱۹۲۷ دو کمپانی تسلیحاتی ویکرز و  آرمسترانگ (که پیش‌تر به‌وسیله لرد آرمسترانگ و در شراکت با زرسالاران یهودی ایجاد شده بود) ادغام شدند. بدین‌سان، مجتمع عظیم تسلیحاتی ویکرز آرمسترانگ ظهور کرد که امروزه در قلب صنایع تسلیحاتی بریتانیا و جهان غرب جای دارد. 🔹دو مجتمع ویکرز آرمسترانگ و رولزرویس کاملاً به هم پیوند خورده و به‌همراه سایر کمپانی‌های بزرگ متعلق به زرسالاران یهودی و شرکای ایشان مجموعه‌ای هم‌بسته و واحد را رقم می‌زنند. این پیوند را در مشاغل رؤسا و اعضای هیئت مدیره مجتمع رولزرویس به‌روشنی می‌توان دید. 🔹برای مثال، سِر جیمز فریزر، که در اوج خریدهای نظامی حکومت پهلوی تا اندکی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، یعنی در سال‌های ۱۹۷۱-۱۹۸۰، ریاست مجتمع رولزرویس را به‌دست داشت، پیش‌تر (۱۹۵۶-۱۹۶۹) از مدیران یکی از بزرگ‌ترین مجتمع‌های مالی یهودی یعنی بانک واربورگ بود. او پس از کناره‌گیری از ریاست رولزرویس، در سال‌های ۱۹۸۰- ۱۹۸۵ ریاست بانک مُعظَم یهودی دیگر، بانک برادران لازارد، را به‌دست گرفت و در سال‌های ۱۹۸۹-۱۹۸۵ نایب‌رئیس مجتمع تسلیحاتی ويكرز بود. 🔹سِر رالف رابینز، رئیس مجتمع رولزرویس (از ۱۹۹۲)، هم‌زمان رئیس غیراجرایی کمپانی کابل اند وایرلس است که، چنان‌که گفتیم، لرد یانگ گرافام رئیس و سهامدار بزرگ آن می‌باشد. رابینز عضو هیئت مدیره کمپانی‌های مارکس و اسپنسر، شرودر و استاندارد چارتر نیز هست. 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/14233 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 ✡ طراح و فرمانده کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ کیست؟ قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/14202 ◀️ قسمت ششم 🔶🔸خاندان یانگ و شبکه زرسالاری یهودی 🔹پیوند خاندان یانگ با شبکه کمپانی‌های بزرگ متعلق به زرسالاران یهودی و شرکای ایشان به رابرت یانگ محدود نیست. کنت یانگ در سال‌های ۱۹۵۹-۱۹۶۴ از مدیران کمپانی مسی فرگوسن و در سال‌های ۱۹۶۶-۱۹۷۱ از گردانندگان اصلی کمپانی جنرال الکتریک بود. 🔹باید بیفزایم که، طبق اسناد شخصی به‌جای مانده از شاپور ریپورتر، در دوران متأخر سلطنت محمدرضا پهلوی دفتر مرکزی کمپانی جنرال الکتریک در تهران، که مالکیت ساختمان آن به شاپور تعلق داشت (واقع در خیابان زرتشت، جنب خانه شخصی شاپور ریپورتر) مقر مرکزی اینتلیجنس سرویس بریتانیا (MI6) در ایران بود. 🔹سِر لزلی یانگ یکی دیگر از اعضای خاندان یانگ است که در سال‌های ۱۹۸۶-۱۹۹۰ عضو هیئت مدیره بانک وستمینستر و به تبع آن عضو هیئت مدیره بانک انگلستان (بانک مرکزی بریتانیا) بود. او در سال‌های ۱۹۷۹-۱۹۸۴ از گردانندگان اصلی تلویزیون گرانادا بود؛ همان شبکه تلویزیونی که برنامه ویژه‌ای درباره‌ی کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ پخش کرد (نوشته بریان لپینگ) که در ایران انعکاس وسیع یافت ولی نقش اصلی‌ترین گردانندگان کودتا، به‌ویژه جرج کندی یانگ و شاپور ریپورتر، را به‌کلی مسکوت گذارد. 🔹عضو دیگر این خاندان، سِر راجر (ویلیام) یانگ، نیز از سال ۱۹۷۸ از گردانندگان اصلی بنگاه سخن‌پراکنی بریتانیا (بی. بی. سی.) و عضو شورای‌عالی این سازمان بود. 🔶🔸کمپانی کلینورت بنسون، اینتلیجنس سرویس بریتانیا و ایران 🔹ارتباطات خاندان یانگ با مؤسسه عظیم تجاری- مالی کلینورت بنسون در بررسی ما از اهمیت اساسی برخوردار است. زیرا، چنان‌که خواهیم دید، جرج کندی یانگ طی سال‌های پس از کناره‌گیری ظاهری از MI6 به‌عنوان عضو هیئت مدیره این مؤسسه دلالی و بانک تجاری عمل می‌کرد. او در این رابطه بارها به ایران سفر کرد و با محمدرضا پهلوی ملاقات نمود. 🔹کلینورت بنسون همان مؤسسه‌ای است که در سال‌های اخیر سفرهای هیئت‌های بزرگ تجاری بریتانیا به ایران را سازمان داد. کلینورت بنسون، همانند مؤسسات مالی شرودر، مورگان گرنفل و والپول گرینول از مراکز اصلی سرمایه‌گذاری زرسالاران یهودی و شرکای ایشان به‌شمار می‌رود. 🔹کلینورت بنسون از پیوندهای گسترده و عمیق با سرویس اطلاعاتی بریتانیا (MI6) برخوردار است تا بدان حد که می‌توان آن را یکی از اصلی‌ترین کمپانی‌های پوششی MI6 دانست. کلینورت بنسون امروزه، در مشارکت با بانک درسدنر، مؤسسه درسدنر کلینورت بنسون را پدید آورده است که به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین مؤسسات سرمایه‌گذاری جهان شناخته می‌شود. 🔹مؤسسه کلینورت بنسون حاصل پیوند مالی دو خاندان بنسون و کلینورت است. خاندان بنسون ثروت اولیه خود را در کوران ماجراجویی‌های استعماری در آفریقای جنوبی اندوخت. مهم‌ترین چهره این خاندان سِر رکس بنسون است که پسرخاله و دوست صمیمی سرلشگر سِر استوارت منزیس، رئیس اینتلیجنس سرویس بریتانیا در سال‌های ۱۹۳۹- ۱۹۵۲، بود. 🔹مورخین از منزیس به‌عنوان «سرجاسوس وینستون چرچیل» یاد می‌کنند. بنسون در سال‌های ۱۹۴۱- ۱۹۴۴ آتاشه نظامی بریتانیا در واشنگتن بود که در آن زمان مقام حساس و مهمی به‌شمار می‌رفت. 🔹وی از اعضای بلندپایه MI6 بود و در چنان موقعیت حساسی جای داشت که حتی تا به امروز نیز نامش به‌ندرت در کتب و مطبوعات درج می‌شود. اهمیت سِر رکس بنسون را از فهرست اسامی کسانی که آگهی ترحیم او را در زمان وفاتش (۱۹۶۸) امضاء کردند می‌توان دریافت. 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/14264 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 طراح و فرمانده کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ کیست؟ قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/14233 ◀️ قسمت هفتم 🔶🔸کمپانی کلینورت بنسون، اینتلیجنس سرویس بریتانیا و ایران پسر سِر رکس، به‌نام دیوید بنسون، فعالیت خود را از سال ۱۹۵۷ در کمپانی حمل‌ونقل و بازرگانی شل، وابسته به مجتمع عظیم رویال داچ شل، آغاز کرد. مجتمع شل به‌عنوان مرکز اصلی سرمایه‌گذاری نفتی شبکه زرسالاری یهودی و شرکای ایشان شناخته می‌شود. دیوید در سال ۱۹۶۳ به گروه کلینورت بنسون پیوست و از سال ۱۹۹۲ نایب‌رئیس و سپس رئیس تراست سرمایه‌گذاری کلینورت چارتر بود. همسر او، لیدی الیزابت چارتریس، دختر ارل ومیس و مارچ، از بزرگ‌ترین زمینداران و اشراف اسکاتلند، است. خانواده بنسون از این‌طریق با خاندان سلطنتی بریتانیا و خاندان‌هایی چون دوک‌های ولینگتون و خانواده اوجیلوی خویشاوند است زیرا مادر ملکه الیزابت دوّم دختر ارل چهارم استراتمور بود و خاله و سایر خویشان ملکه الیزابت با اعضای خاندان‌های اشرافی اسکاتلند وصلت کرده‌اند. دیوید بنسون تنها حلقه‌ای نیست که مجتمع کلینورت بنسون را با خاندان سلطنتی بریتانیا پیوند می‌دهد. لرد راکلی، نایب‌رئیس (۱۹۸۸- ۱۹۹۲) و رئیس (۱۹۹۳- ۱۹۹۶) مجتمع کلینورت بنسون از طریق همسرش، دختر ارل هفتم کادوگان، با خاندان سلطنتی خویشاوند است. ریچارد اوجیلوی ونابلس، از اعضای خاندان اوجیلوی و خویشاوند نزدیک خاندان سلطنتی نیز از گردانندگان مجتمع کلینورت بنسون است. سِر انگوس اوجیلوی همسر پرنسس آلکساندرا دخترعموی ملکه الیزابت است که در غیاب ملکه جانشین او به‌شمار می‌رود. انگوس و برخی دیگر از اعضای خاندان اوجیلوی هدایت سهام شخصی خاندان سلطنتی را در کمپانی‌های بزرگ به‌عهده دارند. برای نمونه، سِر انگوس اوجیلوی رئیس هیئت مدیره کمپانی لونرهو است که انحصار معادن کرم زیمبابوه را به‌دست دارد و لرد دیوید اوجیلوی از گردانندگان مجتمع شرودر است. ریچارد اوجیلوی ونابلس ابتدا مدیر کمپانی اموال خاندان سلطنتی بریتانیا به‌نام ماتر اند کراوتر بود. این کمپانی در سال ۱۹۷۵ حداقل به دو کمپانی اوجیلوی اند ماتر اینترنشنال و اوجیلوی بنسون اند ماتر تقسیم شد. ریچارد در سال‌های ۱۹۷۸-۱۹۸۱ ریاست کمپانی اخیر را به‌عهده داشت. مجتمع کلینورت بنسون از طریق جیمز بنسون نیز با مجتمع اوجیلوی و خاندان سلطنتی بریتانیا پیوند می‌خورد: جیمز بنسون در سال‌های ۱۹۴۸- ۱۹۵۸ رئیس گروه مطبوعاتی کمزلی، در سال‌های ۱۹۵۹- ۱۹۶۵ عضو هیئت مدیره ماتر اند کراوتر، در سال‌های ۱۹۷۰-۱۹۷۱ و ۱۹۷۵-۱۹۷۸ رئیس کمپانی اوجیلوی اند ماتر و سپس در سال‌های ۱۹۷۱-۱۹۸۷ نایب‌رئیس مجتمع اوجیلوی بود. مادر جیمز بنسون از خاندان هاتچینسون است و خاندان بنسون از این طریق با خاندان روچیلد خویشاوند می‌شود. (همسر اوّل لرد ویکتور روچیلد و مادر لرد یاکوب روچیلد از خاندان هاتچینسون بود.) یکی دیگر از اعضای نامدار خاندان بنسون، لرد هنری آلکساندر بنسون است. او، که در ۱۹۶۴ شهسوار و درسال ۱۹۸۱ لرد (بارون) شد، در سال‌های پس از جنگ دوم جهانی از کارگزاران فعال دولت بریتانیا بود و حوزه فعالیتش از آفریقای جنوبی تا زلاندنو و استرالیا و کانادا و ایالات متحده امتداد داشت. بنسون از سال ۱۹۵۳ عضو هیئت مدیره و در سال‌های ۱۹۵۵-۱۹۶۲ نایب‌رئیس کمپانی خلیج هودسن بود. مناصب مهم وی در کمپانی‌های بزرگ متعلق به شبکه زرسالاری جهانی ادامه یافت و در سال‌های ۱۹۷۵-۱۹۸۱، یعنی در دوران خریدهای نظامی کلان محمدرضا پهلوی از بریتانیا، عضو هیئت مدیره مجتمع عظیم تسلیحاتی هاوکر سیدلی بود. 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/14298 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 ✡ طراح و فرمانده کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ کیست؟ قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/14264 ◀️ قسمت هشتم 🔶🔸کمپانی کلینورت بنسون، اینتلیجنس سرویس بریتانیا و ایران 🔹عضو دیگر این خاندان سِر کریستوفر بنسون است که از سال ۱۹۸۸م/۱۳۶۷ش عضو هیئت مدیره و از سال ۱۹۹۲م/۱۳۷۱ش نایب‌رئیس مجتمع سان آلیانس بود. سان آلیانس از مهم‌ترین و سرشناس‌ترین مؤسسات مالی متعلق به خاندان روچیلد و سایر خاندان‌های زرسالار یهودی و شرکای ایشان است. 🔹پیتر بنسون در سال‌های ۱۹۴۸- ۱۹۵۱ در کمپانی جان مولم حضور داشت. جان مولم همان شرکت مقاطعه‌کاری است که در سال‌های پس از جنگ دوم جهانی و به‌ویژه پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ به‌عنوان یکی از پیمانکاران اصلی سازمان برنامه در ایران حضور فعال داشت؛ و در سال ۱۳۳۶ قرارداد احداث ۲۳۵۰ کیلومتر از راه‌های اصلی کشور را با دولت ایران منعقد نمود. 🔹پیتر بنسون پس از تصدی مشاغل متعدد و ریاست تعدادی از کمپانی‌های بزرگ متعلق به این شبکه، در سال‌های ۱۹۷۱-۱۹۸۰ عضو هیئت مدیره مجتمع رولزرویس و در سال‌های ۱۹۸۰-۱۹۸۲ عضو هیئت مدیره مجتمع تسلیحاتی ویکرز و در سال‌های ۱۹۸۲-۱۹۸۵ رئیس کورپوراسیون داوی شد. وی از جانب همسر با خاندان یانگ خویشاوند است. 🔹جرج کندی یانگ تنها عضو خاندان یانگ نیست که در هیئت مدیره کلینورت بنسون حضور داشت: 🔹نیل (رودریک) یانگ در سال‌های ۱۹۷۱-۱۹۸۸ از مدیران کمپانی کلینورت بنسون بود و از سال ۱۹۸۸ عضو هیئت مدیره کمپانی نفتی ابردین. سِر ویلیام نیل یانگ نیز در سال‌های ۱۹۸۲- ۱۹۸۷ از مدیران کمپانی بین‌المللی سرمایه‌گذاری کلینورت بنسون بود. او در سال‌های ۱۹۸۷- ۱۹۹۱ ریاست بخش سرمایه‌گذاری‌های بانک بین‌المللی سعودی (متعلق به خاندان آل‌سعود) را به‌دست داشت. 🔹در تصویر اجمالی که از مجتمع کلینورت بنسون به‌دست دادیم، از پیوندهای عمیق آن با سرویس اطلاعاتی بریتانیا سخن گفتیم. این پیوندها با سِر رکس بنسون و جرج کندی یانگ، دو چهره مقتدر MI6، به اوج خود می‌رسد ولی این دو تنها مقامات اطلاعاتی مرتبط با کلینورت بنسون نیستند. یک نمونه شناخته شده دیگر فرانک استیله است. 🔹استیله در سال‌های ۱۹۴۸- ۱۹۵۰ در اوگاندا خدمت کرد. او در سال ۱۹۵۱ نایب کنسول انگلیس در بصره شد و تا سال ۱۹۵۳ که به طرابلس عزیمت کرد در جنوب عراق فعال بود. 🔹این سال‌ها مقارن با جنبش ملّی شدن صنعت نفت است و بنابراین نقش استیله در تحولات آن روز ایران و کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و ارتباطات او با شاپور ریپورتر قابل بررسی است. 🔹استیله در سال ۱۹۵۸ به‌عنوان دبیر دوم و سپس دبیر اول سفارت انگلیس در بیروت مستقر شد و در سال ۱۹۶۵ به اردن رفت. او پس از انجام مأموریتی در نایروبی به بلفاست عزیمت کرد و و در مقام رابط سرویس اطلاعاتی بریتانیا با عوامل نفوذی در ارتش جمهوری‌خواه ایرلند جای گرفت. او در سال ۱۹۷۵ به کلینورت بنسون پیوست و در سال‌های ۱۹۷۸-۱۹۸۷ عضو اتاق بازرگانی بریتانیا- عربستان بود. استیله در سال‌های ۱۹۸۸-۱۹۹۰ ریاست انجمن سلطنتی آسیایی را به‌دست داشت 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/14341 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃 ✡ طراح و فرمانده کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ کیست؟ قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/14298 ◀️ قسمت نهم 🔶🔸کمپانی کلینورت بنسون، اینتلیجنس سرویس بریتانیا و ایران استفن دوریل، که به‌عنوان یکی از برجسته‌ترین کارشناسان تاریخ ۵۰ ساله اخیر اینتلیجنس سرویس بریتانیا شناخته می‌شود، بر پیوندهای عمیق MI6 با شبکه زرسالاری جهانی تأکید می‌کند. دوریل معتقد است که MI5 (سازمان امنیت داخلی بریتانیا) در مجموع نماینده منافع طبقات متوسط صنعتی و تجاری بریتانیاست و کارمندان آن پس از بازنشستگی به‌عنوان مشاور امنیتی به استخدام کارخانه‌ها و مؤسسات داخلی در می‌آیند؛ در حالی‌که MI6 (اینتلیجنس سرویس یا سازمان اطلاعات خارجی بریتانیا) از پیوند تنگاتنگ با بازار لندن و کمپانی‌های ماوراءبحار برخوردار است و کارمندان آن پس از بازنشستگی به این‌گونه مؤسسات می‌پیوندند. بدینسان، در حالی‌که MI5 در حد یک سازمان امنیت داخلی در جا زده، پیوندهای عمیق MI6 با محافل عالی قدرت و ثروت در بریتانیا هماره رو به تزاید بوده است. استفن دوریل بانک هامبرو را نمونه‌ای برجسته از پیوندهای عمیق MI6 با شبکه زرسالاری جهانی می‌یابد. او می‌نویسد: در دوران پس از جنگ دوم جهانی، بانک هامبرو عمیقاً با MI6 پیوند داشت. ریاست این بانک با سِر چارلز هامبرو بود که مانند [سر رابرت] کلارک مدیر بانک انگلستان بود. سِر چارلز هامبرو زمانی رئیس سازمان اطلاعاتی و خرابکاری بریتانیا در زمان جنگ (اس. او. ای.) بود و سپس مدتی عضو MI6. مدیر عامل بانک هامبرو به‌نام هنری اسپاربورگ نیز زمانی قائم‌مقام اس. او. ای. بود. او در این مقام عملیات در کشورهای اسکاندیناوی را سازماندهی می‌کرد جایی که هامبروها به‌طور سنتی دارای پیوندهای نیرومند بودند. پیتر فالیس نماینده بانک هامبرو در نیویورک بود. او در زمان جنگ و پس از آن مدیریت آموزشگاه‌های اس. او. ای. و MI6 را به‌دست داشت. جان مک‌کافری، افسر MI6، که در زمان تسلیم آلمان در سویس و ایتالیا با آلن دالس [رئیس بعدی سیا] کار می‌کرد، نماینده بانک در ایتالیا بود. در سال‌های جنگ، سر چارلز هامبرو به‌همراه لرد ویکتور روچیلد، هنری اسپاربورگ و لئو مارکس گردانندگان واقعی سرویس اطلاعاتی و خرابکاری بریتانیا بودند و پس از جنگ نیز عملاً مشی و عملکرد MI6 را هدایت می‌کردند. استفن دوریل درباره کمپانی کلینورت بنسون چنین می‌نویسد: کلینورت بنسون بانک دیگری است که از طریق سِر رکس بنسون با MI6 مربوط است. بنسون خاله‌زاده و همکار سِر استوارت منزیس، رئیس MI6، و جرج کندی یانگ، قائم‌مقام سابق این سازمان و عضو هیئت مدیره بانک، بود. آنتونی کاوندیش، دوست یانگ و افسر سابق MI6، نیز به‌عنوان مدیر روابط بین‌المللی به بانک برانت پیوست. او بعداً سه تن از همکاران سابق خود را به این بانک وارد کرد. کاوندیش رئیس این بانک تجاری، لرد الدینگتون، را به موریس اولدفیلد، رئیس جدید MI6، معرفی کرد و از آن پس اولدفیلد اغلب ناهار را در این بانک صرف می‌کرد. 🔗 ادامه دارد ... فعلا؛ والحمدلله 🔸🌺🔸-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
🏴🌹🇮🇷🌹🏴 ردپای یهود در طرح کشف حجاب رضاخانی اگرچه پدیده کشف حجاب در این سرزمین از زمانی کلید خورد که در سال ۱۲۲۷ شمسی، فردی به‌نام طاهره یا زرّین‌تاج معروف به قرةالعین از نزدیکان علی‌محمد باب (عامل کانون‌های صهیونی در پایه‌گذاری فرقه انحرافی «بابیه» که بعداً به تشکیل فرقه استعماری و ضالّه «بهاییت» انجامید) در اجتماع روستای بدشت اقدام به برداشتن حجاب خود کرد و روابط نامشروع زنان با چند مرد را مباح اعلام نمود. او حتی گفت که هر کسی او را لمس کند، از آتش دوزخ در امان می‌ماند. (۱) اما به دلیل منفور بودن فرقه‌ی یاد شده و اهانت‌هایی که به اسلام و احکام و اصول آن کردند، مردم متدین ایران بیشتر و بیشتر در حفظ حجاب زنان راسخ شدند. در دوران قاجار و در مدارس وابسته به کانون‌های اروپایی مانند مدارس آلیانس (اتحادیه جهانی اسرائیلیت)، ظاهر شدن زنان و دختران بدون چادر و روسری تحت عنوان تجدّد، نخستین بارقه‌های سیستماتیک مقوله‌ی کشف حجاب بود، اما پس از تحکیم حاکمیت رضاخانی در سال ۱۳۱۲ (یعنی ۸۵ سال پس از واقعه بدشت) وقتی محمدعلی فروغی یعنی همان فراماسونر بابی ازلی که از عوامل اصلی صعود رضاخان به سلطنت بود، مجدداً رئیس‌دولت شد تا مرحله‌ی تازه‌ای را همراه دیگر برادران ماسونی‌اش در دوران رضاخانی آغاز نماید، قضیه‌ی کشف حجاب در ایران از محورهای این مرحله بود. مرحله‌ای که در واقع اساس و ماهیت روی کارآوردن رژیم پهلوی توسط کانون‌های صهیونی و استعماری و در تداوم فرقه‌های ضالّه بابیت و بهاییت را روشن می‌ساخت. در کابینه جدید فروغی، مجموعه‌ای از یهودیان مخفی و فراماسون‌ها حضور داشتند تا به سهولت بتوانند اهداف و آرمان‌های صهیونی خود را در ایران عملی سازند و آنچه در این میان بیش از هر مورد دیگر هدف تهاجم حلقه‌ی ماسون‌های فروغی قرار داشت، فرهنگ و ارزش‌های اسلامی و ملی بود. این ادعا را می‌توان از انتخاب فراماسون مرموزی همچون علی‌اصغر حکمت به وزارت معارف دریافت. برای آشنایی با پیشینه علی‌اصغر حکمت بهتر است به خاطرات «مئیر عزری»، اولین سفیر رژیم غاصب صهیونیستی در ایران رجوع کنیم. عزری در جلد اول «یادنامه» (مجموعه خاطرات خود) می‌نویسد: «تیمسار کیا دیدار مرا با علی اصغر حکمت برنامه‌ریزی کرد. چندی پیش از این دیدار به من گفته بود «او از خود شماست» من به‌خوبی به گفته‌اش پی نبرده بودم، تا این‌که پس از چندی دانستم خانواده حکمت (به معنی حاخام)، از یهودیان سرشناس شیراز بوده‌اند و بالای یکصدوبیست سال پیش از سر ناچاری از کیش خویش دست شسته‌اند. شاید هم خواسته‌اند با گزینش نام خانوادگی «حکمت» از تنها یادگار خانوادگی پاسداری کنند، چراکه واژه «حاخام» در زبان عبری برابر با خردمند، فرهیخته، دانشور، دانا یا پژوهنده است. حکمت، هرگز گرایشی به گشودن این راز نداشت…» (۲) علی‌اصغر حکمت بعداً در شورای عالی تشکیلات فراماسونری جعفر شریف‌امامی به‌نام «حکومت متحده جهانی» حضور جدی داشت و همراه ماسون‌هایی همچون سردار فاخر حکمت، دکتر هومن، دکتر علی‌آبادی، احمد متین‌دفتری و… براساس آرمان‌های یهودی، سناریوی حکومت بلامنازع تشکیلات جهانی فراماسونری را در ایران و سایر کشورهای دنیا دنبال می‌کردند. (۳) همین علی‌اصغر حکمت است که مورّخین معاصر، وی را طراح اصلی جریان «کشف حجاب» می‌دانند. نخستین اقدام دولت فراماسون فروغی برای به‌وجود آوردن اصلاحات صهیونی در ایران، فرستادن رضاخان به خارج کشور و ترکیه بود. دقیقاً همان عملی که میرزاحسین‌خان سپهسالار (رئیس اولین دولت فراماسونی در ایران) با ناصرالدین‌شاه قاجار کرد و با بردن وی به فرانسه و فراهم‌آوردن زمینه دیدار و ملاقات وی با بارون روچیلد و رئیس ‌اتحادیه جهانی اسرائیلی، مجوز اولین حضور رسمی تشکیلات جهانی صهیونیسم در ایران را با تأسیس مدارس آلیانس کسب کرد. اسناد موجود حاکی از آن است که رضاخان نیز پس از دیدار از ترکیه تحت تأثیر القائات افرادی همچون محمدعلی فروغی، محمود جم و علی‌الخصوص علی‌اصغر حکمت، شیفته اصلاحات استعماری در آن کشور شد؛ و نقشه‌ی فراماسون‌های فوق را برای عملی ساختن تهاجم صهیونیسم به فرهنگ ایرانیان تایید کرد. 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/20101 🔸🌺🔸 -------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی 📖 @salonemotalee
🏴🌹🇮🇷🌹🏴 ردپای یهود در طرح کشف حجاب رضاخانی قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/20072 ◀️ قسمت دوم: اسناد موجود حاکی از آن است که رضاخان نیز پس از دیدار از ترکیه تحت تأثیر القائات افرادی همچون محمدعلی فروغی، محمود جم و علی‌الخصوص علی‌اصغر حکمت، شیفته اصلاحات استعماری در آن کشور شد؛ و نقشه‌ی فراماسون‌های فوق را برای عملی ساختن تهاجم صهیونیسم به فرهنگ ایرانیان تایید کرد. طبیعی هم بود که رضاخان به دلیل عدم برخورداری از سواد و بینش کافی نتواند به طرح‌ها و نقشه‌هایی از قبیل متحدالشکل کردن لباس‌ها و یا کشف حجاب برسد؛ و بایستی توسط همان گروهی که از سوی کانون‌های صهیونیستی باعث‌وبانی به سلطنت رسیدنش شدند، در مراحل بعدی حکومتش نیز هدایت شود. برنامه فوق با ترویج و تحمیل لباس غربی به ایرانیان تحت عنوان متحدالشکل کردن لباس‌ها مطرح شد؛ و با ماجرای کشف حجاب که مستقیماً باورها و اعتقادات مذهبی مردم مسلمان را هدف قرار می‌داد، به اوج خود رسید. علی‌اصغر حکمت در کتاب خاطراتش تحت عنوان «سی خاطره از عصر فرخنده پهلوی» شرح کاملی از ماجرای کشف حجاب و تمهیداتی که برای اجرای آن اندیشیده بود، می‌دهد. حکمت که ۶ سال متمادی بین سال‌های ۱۳۱۲ تا ۱۳۱۷ بر منصب بسیار حساس وزارت معارف تکیه زده بود، از تیرماه ۱۳۱۳ با طرح موضوع در جلسه هیئت وزیران و سپس تشکیل کانون بانوان، پروژه کشف حجاب را کلید زد. وظیفه این کانون، آن‌چنان که حکمت در خاطراتش ذکر کرده، آماده‌سازی افکار عمومی برای اجرای طرح کشف حجاب بود. (۴) حکمت در گوشه گوشه خاطراتش، خود را نفر اول در قضیه کشف حجاب معرفی نموده است. حتی می‌نویسد که روز و مکان جشن ۱۷ دی ۱۳۱۴ برای مراسم علنی کشف حجاب و حضور خاندان سلطنت در این مراسم را وی به رضاخان پیشنهاد داده بود. پیش از آن در اوایل سال ۱۳۱۴، شخص علی‌اصغر حکمت، زمینه‌های طرح استعماری فوق را از شیراز و مدرسه شاهپور این شهر آغاز نموده بود. به این‌صورت که: «عده‌ای از دختران جوان برروی سن ظاهر گشته، به ناگاه برقع از روی برگرفتند و با چهره‌ای باز و گیسوانی نمایان، پایکوبی را آغاز کردند.» (۵) این حادثه حتی عده‌ای از حاضرین را به اعتراض واداشت. فردای آن روز در مسجد وکیل شیراز، اجتماع اعتراض‌آمیزی به ابتکار روحانی مبارز سیدحسام‌الدین فال‌اسیری برگزار شد. وی در یک سخنرانی به انتقاد از عملکرد رژیم رضاخانی پرداخت و به مردم هشدار داد که مواظب توطئه‌ها باشند به دنبال این سخنرانی، بلافاصله دستگیر و زندانی شد. پس از دستگیری فال‌اسیری، روحانیون حوزه علمیه مشهد به اعتراض برخاستند؛ و در منزل یکی از روحانیون طراز اول به نام آیت‌الله سیدیونس اردبیلی جلسه‌ای برگزار کردند تا علیه طرح کشف حجاب رضاخانی اعتراض کنند. آنها پس از مشورت، آیت‌الله حاج حسین قمی را به عنوان نماینده برای گفت‌و‌گو با رضاخان به تهران اعزام نمودند؛ اما او را در حرم حضرت عبدالعظیم بازداشت و ممنوع‌الملاقات کردند. اعتراضات علیه این بازداشت غیرقانونی به تحصن روحانیت مبارز مشهد در مسجد گوهرشاد انجامید که مردم هم با قیام علیه این حرکت رژیم رضاخانی به روحانیون پیوستند. مسجد گوهرشاد و حرم حضرت امام رضا علیه‌السلام به محاصره مزدوران رضاخان درآمد؛ و با هجوم آنها به حرم مطهر علی بن موسی الرضا علیهماالسلام مردم مسلمان به گلوله بسته و قتل‌عام شدند؛ و تعدادی از روحانیون و علمای طراز اول حوزه علمیه مشهد هم بازداشت گردیدند؛ مدارس دینی تخریب شد؛ و حکومت نظامی در مشهد برقرار گشت. اما طرح هجوم به فرهنگ و ارزش‌های اعتقادی و ملی مردم ایران تحت عنوان کشف حجاب ادامه یافت. بنابر اسناد و مدارک موجود در واقع علی اصغر حکمت و محمود جم (رئیس ‌دولت در زمان اجرای طرح و عامل سرکوب مخالفین آن) دو عامل اصلی عملی ساختن توطئه کشف حجاب بودند. به این ترتیب بار دیگر دست عوامل مستقیم فراماسونری و شبکه جهانی صهیونیسم در تهاجمی دیگر علیه اعتقادات و فرهنگ دینی مردم معلوم می‌گردد. البته ماجرای کشف حجاب و تغییر شکل پوشش ملی به لباس و پوشش غربی و دیگر سبک و آیین‌های زندگی و رفتاری که با تهاجم فرهنگی غرب به جامعه ایرانی تحمیل شد، پیش از اجرایی شدن، یک دوره زمینه‌سازی ذهنی را پشت‌سر گذارده بود. 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/20167 🔸🌺🔸 -------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی 📖 @salonemotalee
🍃🌸🇮🇷🌸🍃 ◀️ مقاله اول؛ یهودی‌زاده‌ای به‌دنبال حذف تاریخ هجری از تقویم ایران https://eitaa.com/salonemotalee/10256 ◀️ مقاله دوم؛ رابطه‌ی پهلوی دوم و رژیم صهیونیستی https://eitaa.com/salonemotalee/13352 ◀️ مقاله سوم؛ طراح و فرمانده کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ https://eitaa.com/salonemotalee/14071 ◀️ مقاله چهارم؛ ردپای یهود در طرح کشف حجاب رضاخانی https://eitaa.com/salonemotalee/20072 ◀️ مقاله پنجم؛ روچیلدها و سلطنت پهلوی https://eitaa.com/salonemotalee/14240 🔸🌺🔸 -------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی 📖 @salonemotalee
🏴🌹🇮🇷🌹🏴 ردپای یهود در طرح کشف حجاب رضاخانی قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/20101 ◀️ قسمت سوم: ماجرای کشف حجاب و تغییر شکل پوشش ملی به لباس و پوشش غربی و دیگر سبک و آیین‌های زندگی و رفتاری که با تهاجم فرهنگی غرب به جامعه ایرانی تحمیل شد، پیش از اجرایی شدن، یک دوره زمینه‌سازی ذهنی را پشت‌سر گذارده بود. از اوایل دوران قاجار با انتشار نشریات و کتاب توسط عوامل تشکیلات فراماسونی و رواج تئاتر جدید و شعر و رمان نو و نقاشی مدرن و معماری و لباس و لوازم و ابزار و تجملات زندگی غربی و سپس دانشگاه و کتاب‌ها و جراید و سینما و… برای ترویج تجدّد وارداتی، در واقع به نوع سبک زندگی ایرانی اسلامی مردم هجوم برده و اذهان آنها را آماده پذیرش هر طرح و برنامه استعماری نمودند. احسان یارشاطر که یک بهایی وابسته به دربار شاه بود در گفت‌و‌گویی در سال ۱۳۹۴، به زمینه‌چینی رفتارهای غیراخلاقی و سبک زندگی غربی توسط سینما و رسانه‌های مانند آن، اعتراف می‌کند. او می‌گوید: «…اصولاً اقتباس تمدن غربی اول با چیزهای بی‌آزاری مثل قاشق و چنگال شروع می‌شود. و به تدریج مسئله کت و شلوار و حجاب پیش می‌آید… این‌ها در کنار هم به مرور، ذهنیت و خواست‌های جامعه را عوض می‌کنند. یعنی هر مرحله نتیجه‌ی مرحله پیش از خود است. کشف حجاب به هر حال در ایران اتفاق می‌افتاد؛ ولی خیلی طول می‌کشید… وقتی شعرا در ذمّ حجاب شعر گفته‌اند و فیلم‌های سینمایی هم تصویر زن بی‌حجاب و شکل و شیوه‌ی حضورش را در جامعه به‌صورتی مثبت نشان داده‌اند، جامعه در برخی سطوح و تا اندازه‌هایی آمادگی پذیرفتن چنین فرمانی را دارد…» (۶) خوشبختانه این توطئه ضداسلامی و ضدملّی همچون همیشه با مقاومت اقشار متدین مردم و به‌ویژه روحانیت مبارز مواجه گشت. به گواهی اسناد برجای مانده، مانع اصلی بر سرراه پیشرفت طرح استعماری کشف حجاب در شهرهای مختلف ایران، روحانیون و علمای مبارز بودند که به حبس و تبعید رفتند ولی از پای ننشستند تا با فرار رضاخان و روی کار آمدن پهلوی دوم، او جرأت ادامه‌ی طرح فوق را نیافت و قانون کشف حجاب برای همیشه به تاریخ پیوست. اما از آن پس، ترویج حجاب‌زدایی و سبک زندگی غربی و بی‌بند‌و‌باری و هجوم به ارزش‌ها و باورهای ملی و دینی توسط انواع و اقسام رسانه‌ها اعم از کتاب و نشریه و تئاتر و سینما و تلویزیون دنبال شد و از این طریق اذهان و افکار برخی طبقات اجتماعی را تحت تاثیر قرار دادند. این هجمه فرهنگی همچنان ادامه داشته و دارد و امروز از طریق انبوه کانال‌های ماهواره‌ای و شبکه‌های اینترنتی و سریال‌ها و فیلم‌های سینمایی به شکل افسارگسیخته‌ای تداوم یافته است. پی‌نوشت‌ها: ۱ – مرادعلی توانا، زن در تاریخ معاصر ایران، نشر زیتون، چاپ اول، ۱۳۸۴، ص۴۸و۴۹ ۲- مئیر عزری، یادنامه، جلد اول، اورشلیم، ۲۰۰۰ میلادی ۳- اسناد ساواک، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، جلد دوم، عبدالله شهبازی، مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، چاپ بیست و یکم، ۱۳۸۶، ص۴۰۴-۴۰۶ ۴- علی‌اصغر حکمت، سی خاطره از عصر فرخنده پهلوی، تهران، شرکت چاپ پارس، مهرماه ۱۳۵۵ ۵- قیام گوهرشاد، سینا واحد، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ چهارم، ۱۳۶۶، ص۳۱ ۶- احسان یار شاطر در گفت‌و‌گو با ماندانا زندیان، ماندانا زندیان، شرکت کتاب، لس‌آنجلس، چاپ اول، فروردین ۱۳۹۵، ص۳۵ والحمدلله 🔸🌺🔸 -------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی 📖 @salonemotalee
🍃🌸🇮🇷🌸🍃 ✡️ پروژهٔ عقاب؛ ؛ 🔹چهل و چهار سال پیش، در یک شامگاه اواخر پاییز، یک هواپیمای زهوار دررفتهٔ «جت گلف‌استریم٢» در «فورت لادردیلِ» فلوریدا فرود آمد در حالی‌که یک مسافر «شاهوار اما بیمار» را حمل می‌کرد که تقریباً کسی انتظارش را نداشت. 🔹مسافران این هواپیما، شامل یک مأمور سیاسیِ جمهوری‌خواه، تنی چند از افسران نظامیِ ایران، ۴ سگ بدبو و بیش‌فعال، و ، شاه تازه‌خلع‌شدهٔ ایران بودند. 🔹وقتی هواپیما نشست، تنها کسی که منتظر رسیدن شاه مخلوع بود، یک مدیر ارشد بود. او نه‌تنها کاخ سفید را برای پذیرفتن شاه سابق مجاب کرده بود، بلکه هم برای شاه و همراهانش روادید مهیا کرده بود، و هم مدارس و عمارت‌های خصوصی را برای خانواده او جست‌وجو کرده، و هواپیمای گلف‌استریم را برای آوردنش هماهنگ کرده بود. 🔹 رئیس ستاد کارکنان آقای رئیس بانک، ، صبح روز بعد در مراسمی که در بانک برگزار شد، اعلام کرد: «عقاب به زمین نشست». 🔹کمتر از دو هفته بعد، به‌تلافیِ پذیرش شاه توسط ایالات متحده؛ دانشجویان انقلابی ایران، در تهران را اشغال کردند، و پس از آن بیش از ۵٠ فرد آمریکایی -و البته دولت واشنگتن- را برای ۴۴۴ روز به‌گروگان نگه‌داشتند. 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/20313 ▪️🏴▪️-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی 📚@salonemotalee
🍃🌸🇮🇷🌸🍃 ✡️ پروژهٔ عقاب؛ ؛ قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/20285 ◀️ قسمت دوم: 🔹شاه، نزدیکترین متحد واشنگتن در خلیج فارس، در ژانویه سال ۱۹۷۹م ۱۳۵۷ش، در پی‌آمد یک قیام گسترده در برابر ۳۸ سال «حاکمیت آهنین»ش از تهران گریخت. لیبرال‌ها، چپ‌ها و محافظه‌کاران مذهبی همگی علیه او تظاهرات می‌کردند. اعتصاب و تظاهرات تهران را تعطیل کرده بود و نیروهای امنیتیِ وی کنترل اوضاع را از دست دادند. 🔹شاه از آمریکا درخواست پناهندگی کرد، اما رئیس‌جمهور جیمی کارتر، به‌امید ایجاد روابط حسنه با حکومت جدید که متعاقب به‌هم‌ریختگی اوضاع پدید آمد، و همچنین سربند نگرانی از امنیت سفارت ایالات متحده در تهران، برای ۱۰ ماهِ اول تبعید، از پذیرش پناهندگی او خودداری کرد. حتی پس از آن نیز، کاخ سفید با محدودیت و فقط با هدف معالجه‌ی پزشکی به او پذیرش داد. 🔹اما اسناد تاریخی محرمانه‌ی جدیدی که اخیراً از طرف دفاتر آقای راکفلر فاش شده، با جزئیاتی روشن نشان می‌دهد که بانک چیس منهتن و رئیس پُرنفوذش، برای وادار کردن دولت کارتر به پذیرش شاه – به‌عنوان یکی از سودآورترین مشتریان این بانک – چه فعالیت‌های پشت‌پرده‌ای انجام دادند. 🔹این، یک تصمیم آتش‌افروز و پرتبعات برای آقای کارتر، برای ایالات متحده و برای خاورمیانه بود. 🔹بحرانِ گروگانگیریِ پس از آن؛ - آیت‌اللّه روح‌اللّه خمینی را قادر به تحکیم حکومت دینی‌اش کرد؛ - درگیری بیش از چهار دهه بین واشنگتن و تهران را کلید زد، که هنوز هم در منطقه ادامه دارد؛ - و به رونالد ریگان کمک کرد تا [در دور بعدی] سکّان کاخ سفید را در دست بگیرد. 🔹برای سیاستگذاران آمریکایی، ایران در حوزه‌ی مخاطرات سیاسی، و در مورد سقوط یک هم‌پیمانِ قدرتمند، به یک تمثال مبدل شد. 🔹اگرچه آقای کارتر هم در آن زمان، در ظاهر از «کمپین فشار» شکایت می‌کرد، اما داستان کامل پشت‌صحنه – که در اسناد افشاشده‌ی اخیر ارائه شده – هرگز بیان نشده است. 🔹تیم آقای راکفلر، با اسم رمزی که برای شاه انتخاب شد، کمپین را «پروژه عقاب» نام گذاشت. آقای راکفلر با بهره‌گیری از شبکه‌ی قدرت سیاسی که در اعماق کاخ سفید نفوذ داشت، تعدادی از بزرگان دولت را برای این امر بسیج کرد. 🔹این کمپین به‌ویژه شامل افراد زیر بود: 👈 هنری کیسینجر [Henry Kissinger] ، وزیر امورخارجه پیشینِ ایالات متحده و رئیس هیئت مشاوران چیس‌بانک. 👈 جان جی مک‌کلوی [John Jay McCloy]، کمیسر سابق آلمان در زمان اشغال پس از جنگ جهانی دوم، و مشاور هشت رئیس‌جمهور و همچنین یکی از رؤسای آینده‌ی چیس‌بانک. 👈 آرچیبالد بی. روزولت جونیور [Archibald B. Roosevelt Jr.] مدیر اجرایی بانک چیس و مأمور سابق سیا؛ کسی که پسرعمویش که او هم مأمور سیا بود، یعنی کِرِمیت روزولت جونیور، برای حفظ شاه در قدرت، کودتای ۱۹۵۳ [۲۸ مرداد ۱۳۳۲ شمسی] را ترتیب داده بود. 👈 و ریچارد ام. هِلمز [Richard M. Helms] ، رئیس سابق سیا و سفیر پیشین آمریکا در ایران. 🔹چارلز فرانسیس، فرد پیشکسوتی که در آن زمان برای چیس کار می‌کرده، اسناد را برای «تایم» فرستاده است. وی می‌گوید: "کمپین‌های فشار که کمپانی‌ها امروزه اعمال می‌کنند، در قیاس با این عملیات، بسیار مخرّب هستند؛ این عملیات بسیار نرم و تقریباً به‌طور کامل نامرئی و پنهان بود." 🔹برخی اسناد پروژه عقاب توسط آقای رید، مدیر کمپین، در اختیار دانشگاه ییل قرار گرفت، اما او – که در سال ۲۰۱۶ درگذشت – تصریح کرد که بخشی از این موارد به این دلیل که می‌تواند برای ولی‌نعمتش به‌صورت بالقوه خجالت‌آور باشد، تا زمان درگذشت آقای راکفلر پلمپ شوند. آقای راکفلر در سال ۲۰۱۷ در سن ۱۰۱سالگی درگذشت. 🔹البته برخی اطلاعات ممکن است موجب شرمساری دیگران نیز بشود. در‌حالی‌که جنگ‌طلبان، اغلب از آقای کارتر به‌خاطر نگرانی بیش از حد نسبت به بحث حقوق بشر و در نتیجه از دست رفتن حکومت شاه انتقاد می‌کنند، اما اسناد منتشرشده نشان می‌دهد فرستاده‌ی ویژه رئیس‌جمهور به ایران، با هدف حفظ شاه در مسند قدرت، به ژنرال‌های این کشور در مورد چگونگی سرکوب نظامی مشاوره داده، و در این زمینه واقعاً با اصرار از ژنرال‌ها خواسته بود که به هر اندازه که برای سرکوب انقلاب لازم است از نیروی کشتار استفاده کنند. 🔹خانم سخنگوی آقای کارتر، به درخواست ما برای اظهارنظر پاسخی نداد؛ همچنین سخنگوی آقای کارتر در زمان بحران نیز در دسترس نبود. 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛https://eitaa.com/salonemotalee/20369 ▪️🏴▪️-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی 📚@salonemotalee
🍃🌸🇮🇷🌸🍃 ✡️ پروژهٔ عقاب؛ ؛ قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/20313 ◀️ قسمت سوم: 🔹پس از دستگیری گروگان‌ها، دولت کارتر تلاش ناامیدکننده‌ای برای آزادی آنها انجام داد؛ حتی در ۲۴ آوریل ۱۹۸۰ [۵ اردیبهشت ۱۳۵۹]، مجوّز یک مأموریت نجات [واقعه‌ی طبس] را صادر کرد که منجر به یک فاجعه شد؛ سقوط یک هلیکوپتر [و البته یک هواپیمای C130] در بیابان هشت نفر را به‌قتل رساند. اجساد سوخته‌ی آنان توسط مقامات ایرانی به‌نمایش گذاشته شد. به این ترتیب، بحران گروگان‌گیری به شکست آقای کارتر در انتخابات منجر شد. 🔹اسناد نشان می‌دهد ؛ گروه پیرامون آقای راکفلر که از اساس جمهوری‌خواهانِ متعصبی بوده، و رویکرد سازش‌کارِ سیاست خارجی آقای کارتر را نمی‌پسندیدند، برای پیشگیری و دلسردی از آنچه “سورپرایزِ اکتبر” [آزادی گروگان‌ها قبل از انتخابات] نامیده شده بود، با کمپین انتخاباتی آقای ریگان از نزدیک ارتباط داشتند. در این راستا تیم چیس به کمپین ریگان کمک کرد تا شایعاتی را درباره‌ی احتمال پرداخت پول و غرامت به‌ازای آزادی گروگان‌ها منتشر نماید. 🔹مقامات دولت کارتر معتقد بودند این تبلیغات مانع مذاکرات برای آزادی اسیران شده است. 🔹آقای رید پس از انتخابات در نامه‌ای به خانواده‌ی خود نوشت: «من همه‌کاری کردم تا هرگونه تلاش‌ مسئولان دولت کارتر برای ایده‌ی “سورپرایز اکتبر”، بی‌اثر شود»، این سخن او ظاهراً به تلاش چیس در این زمینه اشاره دارد. بعداً وی به‌عنوان سفیر آقای ریگان در مراکش انتخاب شد. 🔹بعد از روی کار آمدن ریگان، آقای راکفلر شخصاً با لابی در دولت جدید از ریگان خواست تا ضمانت کند که سیاست‌های آمریکا در قبال ایران در راستای منافع مالی بانک اوست. سوابق از امیدواری آقای راکفلر برای برقراری ارتباطاتی مشابه شاه، با ایران حکایت دارد. 🔹اسناد نشان می‌دهد؛ آقای کیسینجر در آغاز تحولات ایران به آقای راکفلر گفته که نتیجه‌ی احتمالی این شرایط می‌تواند این‌طور باشد که؛ “نوعی قیام علیه انقلاب به‌سبک بناپارت شکل بگیرد، که عناصر طرفدار غرب را به‌همراه آنچه از ارتش باقی مانده، تجمیع کند“. [این پیش‌بینی کیسینجر، بسیار نادرست و غلط از آب درآمد] 🔹آقای کیسینجر، در ایمیلی که اخیراً فرستاده، اذعان کرده که این پیش‌بینی “منعکس‌کننده فکر او در آن زمان” بوده، اما در عین حال گفت: “این یک قضاوت و داوری درباره شرایط بوده است، نه یک پیشنهاد برای سیاستگذاری“. اما بدیهی است که آقای راکفلر مدت‌ها پس از فرار شاه از تهران، برای نوعی ترمیم و تجدید حکومت تلاش کرد. 🔹تا اواخر دسامبر ۱۹۸۰ [دی ۱۳۵۹] آقای راکفلر شخصاً از دولت ریگان خواست تا درصورت آزاد نشدن گروگان‌ها، با متوقف کردن “چانه‌زنی به‌سبک فرش‌فروش‌ها” [ایرانی‌ها]، برای مجازات ایران عملیات نظامی انجام دهد. وی به آنها پیشنهاد کرد که سه جزیره تحت کنترل ایران در خلیج فارس را اشغال کنند. 🔹آقای راکفلر در دیدار با گروه انتقالیِ ریگان، گفته بود: "به‌احتمال زیاد نتیجه‌ی این وضعیت، جایگزینی احتمالی دولت فعلیِ شیعه‌ی متعصب، با یک دولت نظامی، یا ترکیبی از نظامیان و رهبران دموکراتیک غیرنظامی خواهد بود. [جالب است که پیش‌بینی و تحلیل فردی مانند راکفلر از انقلاب اسلامی، تا این اندازه از منظر راهبردی دچار اعوجاج بوده است]. 🔹آقای راکفلر سربندِ میراث‌داری نفتی خانواده‌اش، خود را یک «دولتمرد شرکتی» می‌دانست و شخصاً بسیاری از مقامات کاخ سفید، از جمله آقای کارتر را می‌شناخت. وی همچنین شاه را نیز از سال ۱۹۶۲ [۱۳۴۲] می‌شناخت و در نیویورک، تهران و سنت‌موریتس سوئیس با او معاشرت می‌کرد. 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/20389 ▪️🏴▪️-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی 📚@salonemotalee
🍃🌸🇮🇷🌸🍃 ✡️ پروژهٔ عقاب؛ ؛ قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/20369 ◀️ قسمت چهارم: 🔹آقای راکفلر سربندِ میراث‌داری نفتی خانواده‌اش، خود را یک «دولتمرد شرکتی» می‌دانست و شخصاً بسیاری از مقامات کاخ سفید، از جمله آقای کارتر را می‌شناخت. وی همچنین شاه را نیز از سال ۱۹۶۲ [۱۳۴۲] می‌شناخت و در نیویورک، تهران و سنت‌موریتس سوئیس با او معاشرت می‌کرد. در ابتدای دهه ۱۹۷۰ [۱۳۴۸ به بعد] همین که خزانه‌ی تهران با درآمدهای نفتی پر شد، چیس با یک بانک دولتی ایران صندوقی مشترک ایجاد کرد و با مشاوره به شرکت ملی نفت، درآمدهای هنگفتی به جیب زد. تا سال ۱۹۷۹ [۱۳۵۷] این بانک بیش از ۱.۷ میلیارد دلار (معادل حدود ۵.۸ میلیارد دلارِ امروز) برای انجام پروژه‌های عمومی ایران وام داده بود. در ترازنامه چیس بیش از ۳۶۰ میلیون دلار وام به ایران و بیش از ۵۰۰ میلیون دلار سپرده‌ی ایرانی وجود داشت. آقای راکفلر غالباً اصرار داشت که بگوید نگرانی وی درباره‌ی وضعیت شاه صرفاً به‌خاطر “اعتبار و حیثیت” واشنگتن است. او در خاطرات خود در این زمینه این‌طور توصیف کرده است: “شبیه این است که ما یک دوست را درست هنگامی که او به ما نیاز دارد ترک کنیم.“، و البته نوشته که تنها طرفداری وی از شاه، در حاشیه‌ای کوتاه در خلال جلسه‌ای نامرتبط در کاخ سفید در آوریل ۱۹۷۹ با آقای کارتر بوده و تصریح می‌کند: “من هیچ کاری بیشتر علنی یا خصوصی انجام ندادم تا در فکر دولت تأثیر بگذارم“. اما اسناد پروژه عقاب نشان می‌دهد که آقای راکفلر در مورد خطرات مربوط به منابع و دارایی‌های چیس، گزارش‌های بروزرسانی‌شده و دقیقی را دریافت می‌کرده، حتی آن دیدار کوتاه با آقای کارتر در ماه آوریل (مهر)، روز قبل از آن توسط آقای رید، آقای مک‌کلوی و آقای کیسینجر برنامه‌ریزی شده بود. هنگام ناهار در کلوپ نیکربوکر در نیویورک، ژنرال رابرت هایزر [Robert Huyser]، فرستاده‌ی ویژه‌ی آقای کارتر به تهران [در زمان اوج‌گیری انقلاب]، به اعضای گروه پروژه عقاب گفت: "از رهبران نظامی ارشد ایران خواسته بود که برای حفظ شاه هر تعداد از تظاهرکنندگان را که لازم است، بکشند." ژنرال هایزر گفت: "به ژنرال‌های ایرانی گفته، اگر تیراندازی هوایی روی سر تظاهرکنندگان نتوانست آنها را متفرق کند، “به‌سمت سینه‌ها نشانه بگیرند“، وی افزود: “من با ارتش تند و پرسروصدا شدم،” اما در پایان، ژنرال ارشد ایرانی “بی‌دل‌وجرأت و مردّد” بود. آقای راکفلر خودش فرستاده‌ی ویژ‌ه‌ای برای کمک به شاه به‌کار گرفت: رابرت اف. آرمائو [Robert F. Armao]؛ وی یک مشاور عملیاتی و روابط عمومی جمهوری‌خواه بود که برای برادر آقای راکفلر – یعنی نلسون راکقلر، فرماندار پیشین نیویورک و معاون سابق رئیس جمهور آمریکا – کار می‌کرد. آقای آرمائو یکی از نزدیکترین مشاوران شاه شد و پس از درگذشت نلسون راکفلر در آغاز سال ۱۹۷۹ [زمستان ۱۳۵۷] نیز بیش از دو سال تقریباً هر روز به گروه پروژه عقاب در چیس بانک گزارش می‌داد. آقای آرمائو اخیراً با اشاره به کودتای مورد حمایت آمریکا که شاه را اولین بار پس از فرار از ایران احیا کرد، گفته است: “همه امید داشتند که وقایع سال ۱۹۵۳ [۱۳۳۲] تکرار شود“. هنگامی که حکومت شاه در آغاز سال ۱۹۷۹ ناپایدار می‌نمود، وزارت امورخارجه ابتدا برای جابه‌جایی شاه ایران در ایالات متحده به دیوید راکفلر متوسل شد. آقای رید به یک مشاور املاک در گرینویچ، که دو ملک بزرگ با قیمت تقریبی هریک ۲ میلیون دلار (به‌ارزش امروزی حدود ۷.۴ میلیون دلار) برای شاه پیشنهاد کرده بود، نوشت: "این املاک “به‌اندازه‌ی کافی برای مشتری خاص من بزرگ نیستند“. سپس در حالی که شاه در مصر و مراکش بود، گروهی از ایرانیان سفارت آمریکا در تهران را در ماه فوریه در زمانی بسیار کوتاه به‌تصرف درآوردند [اشاره به تصرف سفارت آمریکا در تهران در ۲۵ بهمن ۱۳۵۷]. دیپلمات‌ها هشدار دادند که پذیرفتن شاه خطر حمله‌ی دیگری را به‌همراه خواهد داشت. به این ترتیب آقای کارتر نظر خود را در مورد ارائه‌ی پناهندگی تغییر داد. آقای راکفلر از بیم این‌که انصراف مشتریِ ارزنده‌اش از چیس‌بانک، به این بانک لطمه بزند، از انتقالِ این خبر بد به شاه خودداری، و در عوض تلاش کرد تا در جای دیگری – ابتدا در باهاما، و سپس در مکزیک – اقامتگاهی برای او پیدا کند، در همین اثنا با آقای کیسینجر، آقای مک‌کلو و دیگران در مورد این‌که چگونه کاخ سفید را برای پذیرش دادن به شاه ترغیب کند برنامه‌ریزی می‌کرد. 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/20592 ▪️🏴▪️-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی 📚@salonemotalee
🍃🌸🇮🇷🌸🍃 ✡️ پروژهٔ عقاب؛ ؛ قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/20389 ◀️ قسمت پنجم: در یک برنامه‌ی فشرده‌ی سه‌روزه در فروردین/اردیبهشت ۱۳۵۸، آقای کیسینجر یک درخواست شخصی به زبیگنیو برژینسکی، مشاور امنیت ملی رئیس‌جمهور، ارائه کرد سپس یک تماس تلفنی با شخص کارتر داشت که به دیدار او با راکفلر در کاخ سفید انجامید 🔹آقای کیسینجر در یک سخنرانی عمومی، دولت کارتر را متهم کرد که یک متحد وفادارش را وادار کرده مانند کِشتی سرگردانی که به‌دنبال ساحل می‌گردد، دور دنیا را برای پناهندگی بچرخد 🔹این سخنرانی، بذر کمپین جمهوری‌خواهان را با عنوان “چه‌کسی ایران را از دست داد” کاشت آقای مک‌کلوی نامه‌های پرشماری به مقامات ارشد کاخ سفید نوشت او اغلب در مورد خطر دلسرد کردن سایر “حاکمیت‌های دوست” آمریکا هشدار می‌داد ارتباطات وی طوری بود که دوست قدیمی خود آقای برژینسکی را «زبیگ عزیز» خطاب کرده بود 🔹دیگر این‌که در ماه اکتبر [مهر/ آبان ۱۳۵۸]، آقای رید پزشک شخصی خود را به کرناواکای مکزیک، “برای معاینه‌ی شاه” فرستاد شاه بیماری سرطانش را پنهان کرده بود. پزشک، بنیامین اچ. کین، تشخیص داد که شاه طی چند هفته به درمان پیشرفته‌ای نیاز دارد او جمع‌بندی کرده بود که در صورت لزوم این درمان در مکزیک پیگیری شود اما وقتی آقای رید، پزشک را با مقامات وزارت امورخارجه در تماس قرار داد، تشخیص متفاوتی ارائه شد(!) که شاه “در آستانه‌ی مرگ” قرار دارد و احتمالاً فقط بیمارستان نیویورک قادر به نجات جان اوست، همان‌طور که آقای کارتر هم در زمان خود به نیویورک تایمز توضیح داده بود 🔹با این مقدمات، تیم چیس تدارکات پرواز به «فورت لادردیل» را انجام داد مسئول تیم انتظار، یوجین سوانزی، صبح روز بعد در گزارشش آورد: “وقتی به مسئول گمرک گفتم نفر اصلی پرواز کیست، او تقریباً غش کرد.“ حمام هواپیما خراب شده بود. شاه و همسرش برای پیدا کردن یک ویدئوکاست برای اتمام یک فیلم، بیهوده تلاش می‌کردند؛ چهار سگ آنها – یک پودل، یک کولی، یک کوکر اسپانیل و یک دِینِ بزرگ – به هم می‌پریدند. آقای سوانزی در تشریح این صحنه گفت: “دین بزرگ” هفته‌ها بود که شسته نشده بود و “بوی وحشتناکی می‌داد“ 🔹آقای رید روز بعد گفته وقتی هواپیما را هنگام ورود نهایی‌اش به نیویورک دیده، به‌نظر می‌رسیده شاه با خودش می‌اندیشد که “بالاخره به یک جای درست و حسابی رسیدم.“، ولی وقتی شاه را در بیمارستان نیویورک چک می‌کردند آقای رید در دسترس نبود. حتی شاه به پرسنل کنجکاو بیمارستان، خودش را «یک آمریکایی ناشناس» معرفی کرده بود 🔹آقای رید، آقای راکفلر و آقای کیسینجر سه روز پس از گرفتن گروگان‌ها جلسه‌ای تشکیل دادند اخبار حاکی از بالا گرفتن خشم مردم ایران از این پناهندگی بود، به‌طوری‌که هیچ گفتاری در این زمینه التیام‌بخش نبود. کاخ سفید اعلام کرد که شاه هرچه سریع‌تر باید آمریکا را ترک کند، ولی پروژه عقاب هنوز ادامه داشت. آقای رید در تاریخ ۹ نوامبر [۱۸ آبان ۱۳۵۸] پشت بروشورِ املاک ۳۵۰ هکتاری هادسون، برای آرمائو نوشت: “مکان ایده‌آل برای فرود عقاب“. 🔹یک هفته بعد، آقای راکفلر شخصاً در تماسی تلفنی از آقای کارتر خواست تا از وزیر امورخارجه بخواهد در مورد “وضعیت فعلی” با شاه دیدار کند. آقای کارتر این کار را انجام نداد و شاه خیلی زود راهی پاناما، و سپس مصر شد. 🔹پس از مرگ شاه در تاریخ ۲۷ ژوئیه سال ۱۹۸۰ [۵ مرداد ۱۳۵۹]، یعنی ۹ ماه پس از فرود در فورت لادردیل، تیم پروژه عقاب روی اهداف جدید تمرکز کرد. یکی از این اهداف، محافظت از آقای راکفلر در برابر سرزنش‌ها و مذمت‌های مرتبط با بحران گروگان‌گیری بود. 🔹آقای راکفلر و ۹ نفر دیگر در این تیم در ۱۹ آگوست [۲۸ مرداد ۱۳۵۸] در کلوپ اختصاصی ریور در نیویورک، جمع شدند. در خلال بحث و گفت‌وگو درباره‌ی زندگی‌نامه‌ی تمجیدآمیزی از شاه که توسط این تیم به یک استاد برکلی سفارش داده شده بود، برخی هشدار دادند که ارتباط راکفلر با تصرفِ سفارت به‌سختی قابل کتمان است. 🔹چرا شاه پذیرفته شد؟ فردی گفت: “درمان پزشکی / توصیه‌ی دیوید راکفلر” و ادامه داد: “این ارتباط مهم نمی‌تواند نادیده گرفته شود.“ 🔹آقای کیسینجر اطمینان داد که کنگره در طول مبارزات انتخاباتی هرگز در این زمینه تحقیق نخواهد کرد آقای کیسینجر گفت: “من فکر نمی‌کنم که ما دیگر دچار مشکل شویم“ 🔹گروگان‌ها در روز تحلیف ریگان، ۳۰ دی ۱۳۵۹ آزاد شدند چند روز بعد از رفتن کارتر، مشاور کاخ سفید با آقای راکفلر تماس گرفت تا از او بپرسد معامله برای آزادی گروگان‌ها، بانک چیس را در چه ابعادی تحت تأثیر قرار داده است آقای راکفلر با توجه به سوابق خود به وی گفت: “خیلی خوب کار کردید. خیلی بهتر از آنچه ما از آن ترسیده بودیم“ والحمدلله ▪️🏴▪️-------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی 📚@salonemotalee